eitaa logo
برش‌ ها
411 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
452 ویدیو
38 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
رفته بودیم شناسایی. پشت عراقی ها و بودیم و تا مقر نیروهای خودی، پانزده کلیومتر فاصله داشتیم. علی آقا جلوی من حرکت می کرد. ناخواسته پایم به پاشنه کفشش گیر کرد و کف کفشش کنده شد. با شرمندگی گفتم: علی آقا! بیا کفش من را بپوش. اما با خوش رویی نپذیرفت و تا مقر با پای برهنه و لنگ لنگان آمد. وقتی برگشتیم با دیدن پاهای زخمی و #تاول زده اش، باز شرمنده شدم. اما ایشان از من تشکر کرد. متعجبانه گفتم: تشکر چرا؟ گفت: چه لذتی بالاتر از همدردی با #اسیران_کربلا. شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید. تمام این مسیر برای من #روضه بود؛ روضه یتیمان ابا عبد الله. #شهید_علی_چیت_سازیان #شهدا_و_اهل_بیت #شهدا_و_امام_حسین #خاطرات_عاشورایی راوی: حسین علی مرادی؛ هم رزم #کتاب_دلیل ؛ روایت حماسه نابغه اطلاعات عملیات سردار شهید علی چیت سازیان، نویسنده: حمید حسام، ناشر: سوره مهر، تاریخ چاپ: ۱۳۹۶- چاپ دوم (اول ناشر)؛ صفحه ۷۴. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
حمید هیئت خیمة العباس بود. اهل بالا و پائین پریدن نبود؛ اما حسابی و محکم سینه می زد تا جایی که بعضی وقتها احساس می کردم بدنش توان این همه را ندارد. شب حضرت عباس (ع) شب ویژه ای برای حمید بود. آن شب موقع برگشت گفت: دوست دارم مدافع حرم شوم و دست و پاهایم فدایی (س) شود مثل حضرت عباس (ع). گفتم: حمید! لازم نیست این همه سینه بزنی. کمتر یا آرام تر سینه بزن. گفت: فرزانه! به خاطر این سینه زدن هاست که این سینه هیچ وقت نمی سوزد نه در دنیا و نه در آخرت. چه خوب به آرزویش رسید. وقتی بدنش را آوردند، پاهایش بر اثر انفجار تله انفجاری متلاشی شده بود و مثل حضرت عباس (ع) دست و پاهایش در راه دفاع از حرم قطع شده بود. همه جای بدنش ترکش خورده بود؛ مگر سینه اش که سالم سالم بود. آنجا بود که یاد جمله حمید افتادم که می گفت: این بدن هیچ وقت نمی سوزد. (ع) (س) ؛ شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت فرزانه سیاهکالی مرادی؛ همسر شهید، مصاحبه و باز نویسی: رقیه ملا حسینی، نویسنده: محمد رسول ملا حسینی، ناشر: شهید کاظمی، نوبت چاپ: چاپ بیست و نهم؛ ۱۳۹۷؛ صفحات ۱۹۹، ۳۰۱ و ۳۰۵. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
مدتی بود که در میدان مین فکه، منطقه عملیاتی #والفجر_یک در حال #تفحص بودیم اما از پیکر شهدا هیچ اثری نبود. عصر عاشورای سال ۱۳۷۳ یا ۷۴ بود. پکر بودم و به سمت ارتفاع ۱۱۲ همین طور راه می رفتم و به شهدا التماس می کردم که خودی نشان دهند. ناگهان در خاک های اطراف چیزی سرخ رنگ نظرم را جلب کرد. توجه که کردم به #انگشتر می مانست. جلوتر که رفتم دیدم یک انگشت راست. دست بردم برش دارم که با کمال تعجب دیدم یک بند انگشت هم بدان متصل است. خاک های اطرافش را کندم . بچه ها را صدا کردم. علی آقا محمود وند و بقیه هم آمدند. یک استخوان لگن، یک کلاه خود آهنی و یک جیب خشاب پیدا کردیم. بچه ها یکی یکی می نشستند و بغض شان می ترکید. این انگشت و انگشتر پلی زده بوده با امام حسین (ع) در #عصر_عاشورا. روضه ای بر پا شد. #شهد_گمنام #شهدا_و_اهل_بیت #شهدا_و_امام_حسین #خاطرات_عاشورایی راوی: مرتضی شادکام #کتاب_تفحص ، نوشته حمید داود آبادی، ناشر: صیام، نوبت چاپ: اول-بهار ۱۳۸۹؛ صفحه ۲۳-۲۲. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
امروز همایش مادران و شیرخوارگان حسینی بود. دلم نیومد یادی از مادران شهدا نشه.👇
مادر محمود نذر کرده بود که پسرش در روز_عاشورا شهید شود. می گفت: می دانستم محمود شهید می شود. ختم_سوره_واقعه برداشتم که اگر شهید می شود، روز عاشورا شهید شود تا گریه هایم برای امام حسین (ع) باشد و رنگ او را بپذیرد. تا غروب عاشورا خبر شهادت محمود به او نرسید. ناراحت بود. گفت: خدایا! نذرم را قبول نکردی؟! مادر عازم مسجد بود. وقتی خبر شهادت محمود را به مادر دادیم، اولین سؤالش این بود که کی شهید شد؟ وقتی گفتیم روز عاشورا، گفت: خدایا! ممنونم که نذرم را قبول کردی. دوباره راه مسجد را در پیش گرفت. در مقابل نگاه سؤال انگیز ما گفت: محمود به امام حسین (ع) اقتدا کرد و امام حسین (ع) شهید نماز شد. من هم عازم نمازم. کتاب_نذر_قبول ؛ کتاب خاطرات شهید محمود اخلاقی، نویسنده: اشرف سیف الدینی، ناشر: اداره کل حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس کرمان، نوبت چاپ: اول – ۱۳۸۸؛ صفحه 75-74. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
وقتی هم سایه ما شدند، هنوز غلام حسین دبستان هم نمی رفت. بچه مهربانی بود. می آمد؛ در می زد و می گفت: #نان نمی خواهید؟ کاری ندارید؟ می فرستادم دنبال کارهایم. سریع نان و قرص هایم را می گرفت می آورد. مادرش را هم خبر می کرد که هر کاری دارم انجام دهد. #شهید_حسن_باقری #سیره_اخلاقی_شهدا #همسایه_داری_شهدا #کتاب_ملاقات_در_فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان نشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه ۲۱. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
در محاسبات علی آقا امام زمان (عج) جای خاصی داشت. آماده عملیاتی در رأس البیشه بودیم. مصادف بود با تولد و (وزیر جنگ حکومت صدام) گفته بود: «به چادر زنان بغداد قسم! تا ۴۸ ساعت آینده را از ایرانی ها پس می گیریم». آن شب علی آقا سخنرانی حماسی ایراد کرد و در ضمن سخنرانی گفت: «عدنان خیر الله می خواهد برای صدام خوش رقصی کند اما شما برای (عج) می جنگید». با آن سخنرانی شور و شوق عجیبی بچه ها را فرا گرفت و خط کارخانه نمک، کنج جاده فاو بصره شکسته شد. اسم عملیات هم شد عملیات صاحب الزمان (عج). (امام زمان) راوی: علی رضا رضایی مفرد؛ هم رزم ؛ روایت حماسه نابغه اطلاعات عملیات سردار شهید علی چیت سازیان، نویسنده: حمید حسام، ناشر: سوره مهر، تاریخ چاپ: ۱۳۹۶- چاپ دوم (اول ناشر)؛ صفحه ۱۶۰. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
برش‌ ها
#کوچه_شهید #لا_تمحوا_ذکرنا @boreshha
در راستای پس از محو آثار شهیدان از گلزار شهدا، اکنون شهرداری ها در گام دوم ، به صورت چراغ خاموش اقدام به زدودن نام و یاد شهدا از معابر و خیابان ها کرده اند. این اقدام مذبوحانه تأسی به سلف فاجرشان است. او هم خیلی سعی کرد مدفن سید شهیدان را محو کند اما راه به جایی نبرد. کلام حضرت زینب (س) خطاب به یزید و یزدیان هنوز هم به گوش می رسد که فرمودند: فو الله لا تمحوا ذکرنا. تو هر چه کنی، توان محو کردن نام و یاد ما را نداری. اکنون آنچه ماندگار شده نام و یاد آقای شهیدان است و راهپیمایی ؛ بزرگ ترین راه پیمایی حماسی جهان، گویای آن می باشد. شهید موجودی است ملکوتی که نورش، تجلی نور خداست و هر که در صدد خاموش کردن نور خدا باشد، رسوا و سرشکسته خواهد شد. هر آن شمعی که ایزد برفروزد هر آنکس پف کند ریشش بسوزد. نور گزیز، نقاب از چهره انداخته و آشکارا به جنگ نور آمده اند. آنهایی که از نام شهید وحشت دارند و از حذف نام شان دریغ نمی ورزند، اگر دستشان برسد، به فرهنگ و حماسه او رحم نخواهند کرد. اکنون زنده نگه داشتن نام و یاد شهدا وظیفه تمام مؤمنان انقلابی است و این نام و یاد ها ترازوی سنجش و تشخیص بین خفاشان کوردل و مؤمنان زنده دل خواهد بود. چه خوب گفت که : ارتجاع و انحطاط جامعه ما ، روزی است که تو بگویی "من دیگر خاطرم جمع شد. مملکت، رهبران، مسئولان مسلمان ، مومن، آگاه و متعهد پیدا کرده ، خودشان وظایف خودشان را البته می شناسند و عمل می کنند و دیگر چه نیازی به من". اکنون به عنوان یک راهکار عملیاتی برای پاسخ دندان شکن به خفاشان، به صورت تشکیلاتی بر عهده یکایک مؤمنان انقلابی است تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. در کنار محافظت از خود، با احیاء شهیدان محله ها، هر کدام شهیدی می شویم و خفاشان بی مقدار را دق مرگ شان می کنیم. نیست خفاشک عدوّ آفتاب او عدوّ خویش آمد در حجاب تابش خورشید او را می‌کُشد رنج او خورشید هرگز کِی کُشد. نهضت احیاء می تواند مجموعه ای بزرگ از اقدامات حول شهدای محلات باشد که به چند مورد اشاره می شود. البته که اقدامات شما محصور در این مصادیق نخواهد بود: 1. زدودن غبار تنهایی و غربت خانواده شهدا و به آنان. 2. با خانواده شهدا و آماده سازی خاطرات آنها در قالب کتاب، عکس نوشته، فیلم کوتاه و محتوای صوتی و تصویری و ارائه آن در فضای حقیقی و مجازی. 3. برگزاری های مسجد و هیئت محور در روز شهادت یا ولادت شهدای محلات با محوریت خانواده های شهدا. 4.برگزاری عکس و پوستر از شهدای محلات به صورت ماهیانه یا فصلی. 5. جانانه از عنوان شهید در نام معابر و خیابان ها. 6. درخواست عمومی از شهرداری برای نام شهدای محلات برای کوچه ها و خیابان ها. 7. ایجاد و در فضای مجازی و پرداختن جدی به خاطرات و تصاویر شهدای محلات. 8. راه اندازی مجموعه های و گروه های با نام شهدای محلات و کمک رسانی به محرومان به نیابت از شهیدان محلات. 9. رسانه ای اینکه پرداختن به شهدای محلات کمترین حق شناسی انسانی است و کوتاهی در این مورد ناسپاسی است. 10. راه اندازی های مردمی و پیگیری مجدانه از شهرداری و بنیاد شهید برای بازگرداندن آثار شهدا به گلزار شهدا با انعکاس آن در رسانه ها. 11.و... منتظر ایده های خلاقانه دوستان در این خصوص هستم. @boreshha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴بازگشت نام شهدا بر تارک کوچه‌ پس کوچه‌های تبریز توسط جوانان انقلابی ‼️نخواهیم گذاشت بوی عطر شهدا را از کوچه پس کوچه‌های شهرمان از بین ببرند! @boreshha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حذف نام شهید این‌بار از خیابان شهید فیاض‌بخش ، خیابان موازی با خیابان بهشت محل شورای شهر و شهرداری تهران!!! اضافه کردن واژه شهید توسط جوانان آتش به اختیار انقلابی... @boreshha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختربچه کرمانی به همراه پدرش، کلمه شهید را به تابلوی بلوار شهید دادبین کرمان برگرداند. @boreshha
در #عملیات_خیبر مسئولیت حفظ #جاده_خندق با لشکر ما بود. یکی از سخت ترین کارها رساندن تدارکات به پد ها بود. از آنجایی که تدارکات باید در شب تاریک و با سرعت پایین انجام می گرفت و راننده‌ها این اصل را رعایت نمی کردند تلفات ما بالا می رفت. حسین تصمیم گرفت به کمک معاونانش این کار را انجام دهد. در یکی از سرویس ها همراه حسین بودم که وسایل پیش ساخته بهداشتی و توالت صحرایی را به پد می‌بردیم. بین راه انواع قوطی های کمپوت و #کنسرو و ساندیس به چشم می‌خورد که پس از استفاده کنارجاده ریخته شده بود. حسین با دیدن این صحنه خیلی ناراحت شد و به مسئولان گفت: «اینجا خاک است و خاک هم پاک. نباید هر چیزی دستمان رسید بریزیم اینجا. شما داخل خانه خودت هم این قدر #آشغال می ریزی». دستور داد چند نفر را به خط کند تا تمام زباله ها را جمع کنند و تا زباله ها جمع شدند آنجا را ترک نکرد. #شهید_حسین_خرازی #سیره_محیط_زیستی_شهدا #نظافت_محیط_زیست_در_سیره_شهدا راوی: منصور سلیمانی #کتاب_زندگی_با_فرمانده ؛ خاطراتی از شهید حسین خرازی؛ نویسنده: علی اکبر مزد آبادی، ناشر: یا زهرا (س)، نوبت چاپ: سوم؛ ۱۳۶۴، صفحه ۴۷. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
▪️ امام سجاد علیه‌السلام؛ قهرمان اهل بیت علیهم‌السلام
🔰 پیام رهبر انقلاب اسلامی به ‌مناسبت هفته دفاع مقدس و روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران: 🔻بسمه تعالی یاد و نام شهیدان مایه‌ی سربلندی ملت و نشانه‌ی راه به سوی پیروزی است. فداکاری شجاعانه‌ی آنان است که عظمت ملتها و عمق مبانی فرهنگی و تمدنی آنان را به اثبات میرساند. همه وظیفه داریم نامهای نورانی شهیدان را کنیم و عظمت جایگاه آنان را در یادها ماندگار سازیم. افتخاری است برای کوی ها و برزنها که نام و عنوان شهادت بر فراز آنها بدرخشد. این موهبت هم‌اکنون در سراسر کشور وجود دارد و باید ادامه یابد. سلام خدا و اولیائش بر شهیدان عزیز. سیّدعلی خامنه‌ای ۳ مهر ۱۳۹۸ @boreshha
منصور #شیطنت هایش را با خودش به جبهه آورده بود. #بادبادک های «الموت للصدام» ش در #پاسگاه_زید معروف بود. هر وقتی بیکار می شد، می پرید پشت خاکریز و فوری انگشت شستش را به دهانش می زد و برای تشخیص جهت باد بالای سرش می گرفت. وقتی اوضاع مساعد بادبادک بازی بود، بادبادک هایش را سمت عراقی ها روانه می کرد. صدای #خنده های ما و صدای تیر اندازی های مدام عراقی ها به هم می آمیخت. آن قدر آسمان را سوراخ می کردند تا صدام را زمین بزنند. #شهید_منصور_باقری #سیره_تفریحی_شهدا #تحقیر دشمن راوی: حاج حسین یکتا #کتاب_مربع_های_قرمز ؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحه ۲۸۶. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/