هدایت شده از روی خط شهادت
اینجا هم فرمانده ام. حاج آقای راجی.mp3
2.78M
#روایت_گری
#شهید_مهدی_زین_الدین
#حسین_راجی
#نماز_اول_وقت
موقع طواف شهید مهدی زین الدین را با گروه زیادی از شهدا در حال طواف دیدم ... به خاطر نماز اول وقت خواندن ها خداوند در بهشت مرا فرمانده قرار داده...
@khateshahadat
سید از قبل از انقلاب هم اهتمام ویژه ای به #اذان و #نماز_اول_وقت داشت. وقتی اذان می شد. در هر جا که بود فرقی نمی کرد؛ خانه، مغازه اداره. شروع می کرد به اذان گفتن.
در یکی از مصاحبه هایش گفته بود: به آنهایی که می گویند #روحانیون در جنگ حضور ندارند می گویم که دو گروهان از نیروهای ما را طلاب قم تشکیل می دهند. در طول شش ماه که از جنگ می گذرد، حتی یک بار هم #نماز_جماعت را ترک نکرده ایم. چون اعتقاد داریم که نماز ما را حفظ می کند.
#شهید_سید_مجتبی_هاشمی
#سیره_عبادی_شهدا
#نماز_اول_وقت در سیره شهدا
راوی: فریده قاضی؛ همسر شهید
کتاب آقا مجتبی؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی، نویسنده: محمد عامری، ناشر: تقدیر، نوبت چاپ: دوم- تابستان ۱۳۹۶؛ صفحه ۱۸.
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
علی خواب دیده بود #شهید میشود. صبح که بیدار شد حال هوای عجیبی داشت. رفت توی میدان مین منطقه خیبر و شروع کرد و خنثی کردن مین های والمری. ۷۰۰- ۸۰۰ مین را خنثی کرده بود. جورابش را هم در آورده بود و چاشنی های شان را ریخته بود داخل آن. مطمئن بود شهید میشود.
خودش می گفت: «وقت #اذان شد. مردد بودم نمازم را بخوانم یا بقیه کار را تمام کنم. پیش خودم گفتم: بگذار این چند تا مین را هم تمام می کنم، بعد می روم سر وقت نماز».
همان موقع پایش رفت روی مین. تمام چاشنیهای داخل جوراب هم منفجر شد. پایش قطع شد و تمام بدنش هم زخمی؛ اما شهید نشد.
می گفت: چون نمازم را #اول_وقت نخواندم، از شهدا جا ماندم.
#شهید_علی_محمود_وند
#سیره_عبادی
#نماز_اول_وقت
#راهکار_شهادت
#کتاب_یادگاران ، جلد ۳۰، کتاب علی محمود وند، نویسنده: افروز مهدیان، ناشر: روایت فتح، چاپ اول: ۱۳۹۴؛ خاطره شماره 10.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
https://eitaa.com/boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
از ویژگی های بارز شهید شهریاری التزام به #نماز_اول_وقت بود. فرقی نمی کرد خانه باشد یا دانشگاه شهر باشد یا بیابان و کوه.
برش اول:
سه شنبه ها همراه دکتر و برخی دوستان می رفتیم #فوتبال. یک بار موقع رفتن دکتر هندوانه ای را خرید تا بعد از فوتبال بخوریم. وقتی فوتبال تمام شد ما دویدیم سمت هندوانه. اما دکتر با همان لباس ورزشی در زمین چمن شروع کرد به نماز خواندن.
برش دوم:
بارها اتفاق افتاد بود که می رفتیم کوه. همین که وقت نماز می شد شروع می کرد به نماز خواندن. آن هم چه نمازی. تا ایشان نمازشان را شروع کنند ما نمازمان را تمام کرده بودیم. یادم هست اردوی خانوادگی بود. رفته بودیم منطقه سرسبز الموت قزوین. ما همه سرگرم زیبایی های طبیعت بودیم و دکتر منتظر وقت اذان تا
نمازش را بخواند.
#شهید_مجید_شهریاری
#سیره_عبادی_شهدا
#سیره_ورزشی_شهدا
#کتاب_شهید_علم؛ دانشمند شهید دکتر مجید شهریاری در آینه خاطرات؛ تهیه و تنظیم: دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی. ناشر: دفتر نشر معارف. نوبت چاپ: نهم؛ صفحه ۳۴-۳۳٫
#کتاب_استاد؛ خرده روایت های زندگی شهید مجید شهریاری. نویسنده: فاطمه شایان پویا. ناشر: نشر شهید کاظمی. نوبت چاپ: اول-بهار ۱۳۹۸؛ صفحه ۱۰۱.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
علی عباس در ورزش مستعد بود و خوش می درخشید. در رشته #دومیدانی جوانان نائب قهرمان کشوری بود.
می گفت: من هم از نظر روحی باید پرورش پیدا کنم و هم از نظر جسمی تا انشاءالله بتوانم روی آن عقاید و نظریاتی که دارم به نتیجه برسم.
در زمان عملیات به جبهه اعزام می شد. وقتی بر می گشت نرمش و تمرین را فراموش نمی کرد. اتفاقا دو بار آن هم از ناحیه پاهایش مجروح شد. اما با وجود مجروحیت، در تمرین های مسابقه دو با مانع شرکت می کرد.
به شوخی بهش می گفتم: «اون پاهات که باهاش مانع ها رو رد می کردی چه کارشون کردی؟ تو دیگه باید تو مسابقات معلولان شرکت کنی».
اگر شبی را در پایگاه بسیج می گذراند، صبح اولین کسی بود که برای نماز بلند می شد و بعد از نماز صبح #ورزش می کرد و دیگران را هم به ورزش تشویق می کرد. می گفت: کمتر استراحت کنید و کمتر بخوابید و بیشتر به امورات معنوی بپردازید.
در اردوها و مسابقات وقتی که اذان می شد، مقید به #نماز_اول_وقت بود. می گفت: اگر برای نماز به مسجد نمی توانیم برویم؛همین جا توی #استادیوم نماز می خوانیم.
#شهید_علی_عباس_حسین_پور
#سیره_ورزشی_شهدا
#اخلاق_ورزشی
#کتاب_دلم_تنگه_براتون؛ زندگی نامه و خاطرات شهید علی عباس حسین پور؛ نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی. نوبت چاپ: دوم-۱۳۹۷٫ صفحه ۵۰-۵۳ و ۵۹.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
🔺نماز اول وقت یا جلسه امتحان شهید نیری
🔹احمد به شدت مراقب #نماز_اول_وقت ش بود و وقتی #اذان می شد همه کارهایش را تعطیل می کرد. آن هم چه نمازی. مثل ما نبود که برای رفع تکلیف نماز بخواند. طوری نماز می خواند که گویا اصلا توی این دنیا نبود.
🌀توی مدرسه قرار بود معلم از یکی از درس ها #امتحان بگیرد. سر صف که آمدیم آقای ناظم گفت: «بر خلاف معمول این امتحان در خارج از ساعت درس و بعد از کلاس سوم برگزار می گردد».
🔸چند دقیقه مانده بود به امتحان که صدای اذان از مسجد محل بلند شد. احمد آهسته حرکت کرد و رفت سمت نمازخانه. من هم پشت سرش رفتم که منصرفش کنم.
⚡️گفتم: «این معلم خیلی حساسه اگه دیر بیای راهت نمیده و ازت امتحان نمی گیره».
🌱اما گوش احمد بدهکار نبود. او رفت نماز خانه و من سر جلسه امتحان.
👇ادامه در مطلب بعدی
.
🔺نماز صبح حلال گرفتاری ها!
🔹نمازش را همیشه اول وقت می خواند. می گفت: «همه گرفتاری های ما با نماز صبحمون حل می شه. یعنی هر گرفتاری ای داشته باشی با نماز صبح می تونی حلش کنی چون نماز صبح نشانه مردانگیه. سختی داره».
💢 می گفت در کنار نماز صبح، نماز شب. اینها را می گفت و عمل می کرد. من می فهمیدم که اهل نماز شب هست، ولی طوری در خفا و تنهایی این کار را می کرد که من با اینکه رفیق صمیمی احمد بودم، حتی یک رکعت نماز شبش را هم ندیدم.
🌱توی وصیت نامه اش هم گفته بود: «به نماز اول وقت پایبند باشید».
#شهید_احمد_مکیان
#سیره_عبادی_شهدا
#نماز_اول_وقت
📚کتاب سند گمنامی، صفحه 42-41 و 95.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir