eitaa logo
برش‌ ها
408 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
453 ویدیو
38 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پاسداشت 779 شهید هجدهم اسفند ماه شهید جمشید دانایی فر (استان سیستان و بلوچستان، شهرستان هیرمند، روستای محمدآباد) (۱۳۹۲ ه.ش) شهید منوچهر کفیلی (استان اصفهان، شهرستان شهرضا) (۱۳۵۹ ه.ش) (طبق تقویم قمری) ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
کتاب «حاج قاسم ۲»، خاطراتی از سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به اهتمام علی اکبری‌ مزدآبادی توسط انتشارات یازهرا (س) منتشر و روانه بازار نشر شد. پیش از این جلد نخست کتاب «حاج قاسم» از مجموعه کتاب‌های یاران ناب انتشارات یا زهرا (س) به کوشش علی اکبری‌مزدآبادی به چاپ رسیده بود که با استقبال مخاطبان همراه شد. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ♨️ برای ، این را هر و بخوانید: 🔸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ✳️ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) ▫️ خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! 🔸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 📚 بهجت‌الدعاء، ص ٣۴٧ ( مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های عبادی مورد توصیه حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره) خاطره درباره این دعا در پی می آید. 👇👇👇
در ، در سنگر نیروهای اطلاعات دعایی از امام صادق (ع) بود که مرا خیلی جذب خودش کرد و با تکرار چند باره آن، جان من خیلی از بچه ها نجات پیدا کرد. « » یعنی خداوندا ! مرا در رزه نفوذ ناپذیر خودت قرار بده. به راستی که تو هر آنکس را که بخواهی در این زره قرار می دهی. برش اول: در ، در محاصره یک تیپ مکانیزه دشمن بودیم. جلو و عقب ما عراقی بودند. عراقی های پشت سر، می خواستند ما را بزنند. تیرشان به عراقی های جلو ما می خورد. ما به همراه عراقی های جلو، از تپه ها پایین آمدیم . وقتی متوجه شدند ما ایرانی هستیم، فرار کردند و از بالای تپه به ما تیراندازی کردند. من متوسل به دعای مخصوص خودم جهت محافظت شدم. یک عراقی با به پیشانی من زد. اما در کمال ناباوری تیر کمانه کرد و به زمین خورد و فقط ی بر پوست من گذاشت. من با اعتقاد کامل هم چنان به خواندن دعای تحفظ ادامه می دادم. برش دوم: در ، نیرویی داشتیم به نام حاج مختار که از ناحیه سر زخمی شده بود. نیاز به عقب نشینی داشتیم؛ اما نمی دانستیم حاج مختار را چه کارش کنیم. بالای دژ در تیر رس عراقی ها بود و پایینش گل و لای بود. یاد دعای مخصوص خودم افتادم و حاج مختار را که حدودا صد کیلو وزن داشت، کول گرفتم؛ در حالی که پاهایش روی زمین کشیده می شد. خودم را از لای گل ها با یک یا علی بیرون کشیدم و دعای مخصوصم را بلند بلند خواندم. هر چه تیر زدند به ما نخورد. او راتا 80 متری قایق ها آوردم و سپردمش به و او به قایق ها رساندش. برش سوم: این دعا را به هم یاد داده بودم. یک روز علی مرا دید و گفت: مرد حسابی این چه دعایی است که به من یاد دادی؟ چند نفر داخل قایق نشسته بودیم و من داشتم این دعا را می خواندم که شدیم. دیدم که چند نفر روی من افتاد ند و مقداری روده روی شکمم ریخت. گمان کردم شکمم پاره شده است. دست که روی شکمم کشیدم، دیدم شکمم سالم است. چهار نفر همراه من شهید شده بودند و فقط من زنده مانده بودم؛ بدون حتی یک جراحت. ؛ خاطرات حمید شفیعی، نویسنده و راوی: حمید شفیعی، تدوین گر: محمد دانشی، ناشر: سماء قلم، نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۴؛ صفحات 78/102/128/140-141. برش چهارم: دوم اردیبهشت 59 بود که با در مورد مشکلات مرزها و ها جلسه ای تشکیل دادیم. ایشان را به کردستان مأمور کرد. با زیان شهید صیاد می رفتیم اصفهان که از آنجا با آقای سالک و آقای رحیم صفوی برویم . در راه رسیدیم به قم. صیاد گفت: ما اینجا یک طلبه ای داریم که خیلی دوست دارم ببینی اش. وقتی پیدایش کرد. صیاد بهش گفت: ما داریم می رویم به کردستان خیلی دعایمان کن. حاج آقای غفر اللهی گفت: هیمن جا باشید تا برگردم. وقتی برگشت دعایی را روی کاغذی نوشته بود. توی تمام عملیات ها صبح که می رفتیم می خواندیمش و خیلی هم برای مان اثر داشت. دعا یک جمله بیشتر نبود: « اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة التی تجعل فیها من ترید ». راوی: سید حسام هاشمی . کتاب شهید صیاد شیرازی. نویسنده: فاطمه غفاری. ناشر: روایت فتح. نوبت چاپ: هفتم-1395. صفحه 47-48. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی: برادران و خواهران عزیز ایرانی من! مردم پرافتخار و سربلند! که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد؛ کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه‌ای عزیز را جان خود بدانید، حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید محمد هادی ذوالفقاری: بچه های ایران و عراق! من دیر فهمیدم و خیلی گناه و کارهای بیهوده انجام دادم . یکی از دلایلی که به آمدم همین بود که پیشرفت کنم. نجف شهری است که مثل است که گناه ها را به سرعت از آدم می گیرد و جای گناهان ثواب می دهد. این مولای ما خیلی مهربان است. مرا در دفن کنید. دوست دارم نزدیک امام باشم. (ع) ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
برشی از سیره امام علی (ع) با موضوع محرومیت زدایی
برش‌ ها
برشی از سیره امام علی (ع) با موضوع محرومیت زدایی
امام مستضعفان بود و محبوب دل محرمان.(1) رویکرد اصلی حکومتش محرومیت زدایی(2) و مبارزه با ویژه خواری(3)بود. می فرمود: فقر کاهنده دین و سرگردان کننده عقل و عامل ایجاد دشمنی است.(4) درد دلش، دو قطبی، محرومان نیازمند و اغنیای سر مست بود.(5) اشراف را پایمال کننده حقوق مستضعفان(6) و سوق دهنده جامعه به انحرافات (7) و آشوبها می دانست.(8) اجازه نمی داد که استاندارانش در مجالسی رفت و آمد کنند که محرومین در آنجا راهی ندارند(9) و می فرمود: مسئولان باید هم سطح افراد محروم زندگی کنند تا آنها سر به طعیان برندارند.(10) خودش از فکر گرسنگی محرومان، نمی توانست شکمی سیر غذا بخورد.(11) برای سامان دادن به محرومان، دستور تشکیل کمیته امداد استانی و فراگیر را که عواملش محققان صادق و نیروهای اجرائی متواضع متواضع بودند را صادر کرد. به مالک فرمود: کارهای کلان، نباید مانع رسیدگی به محرومان شود،(12) هم چنانی که خودش بود.(13) اولویت محرومیت زدایی اش، رسیدگی به محرومانی بود که دیده نمی شوند.(14) به خانه بیوه زنان می رفت و گاهی برایشان نان می پخت.(15) می فرمود: جامعه سالم، جامعه ای است که در آن صدای محرومان بدون اضطراب شنیده شود.(16) 1. نهج ، خطبه 229؛ ص350. 2. نهج،خطبه 3 ؛ ص50. 3. دعائم الإسلام ؛ ج‏1 ؛ ص396. 4. نهج؛ حکمت 319، ص531. 5. همان ؛ خطبه 129، ص187. 6. غرر الحكم ؛ ص234. 7. همان ؛ ص504. 8. نهج؛حکمت 467، ص559. 9. همان، نامه 45؛ ؛ ص416. 10. همان خطبه 209؛ ص325. 11. همان، نامه 45، ص: 418. 12. همان، نامه 53؛ ص 438-440. 13. بحار ؛ ج‏40 ؛ ص113. 14. نهج،نامه 53، ص: 439. 15. بحار ؛ ج‏41 ؛ ص51. (ع) (ع) (ع) (ع) . ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
پاسداشت 652 شهید نوزدهم اسفند ماه شهید حاج حبیب‌الله افتخاریان فرمانده سپاه مریوان (استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید محمدتقی زمان‌زاده دربان مسئول واحد تیپ ویژه شهدا (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید مدافع حرم صادق یاری گل‌دره (کشور عراق، شهر نجف) (۱۳۹۳ ه.ش) شهید سیف الله تبریزی؛ خبرنگار جنگ (استان مازندران، شهرستان کوهی‌خیل) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید موسی نظری؛ فرمانده یکی از گروهان های گردان یا رسول (ص) (استان مازندران، شهرستان نکا) (۱۳۶۴ ه.ش) تیمسار سرتیپ شهید جعفر سپهری؛ فرماندهی هنگ اهواز و افسر عملیات ناحیه ژاندارمری خوزستان (استان مازندران، شهرستان نور، روستای اسپی کلای) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید فتحعلی آل حکمت؛ فرمانده گروهان (استان سمنان، شهرستان دامغان) (۱۳۶۲ ه.ش) سرهنگ خلبان شهید بهزاد محرم‌نژاد (استان گیلان، شهرستان آستارا) (۱۳۵۹ ه.ش) ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
سید مجتبی فرماند قلب ها بود. موقع ناهار که می شد خودش را برای کادر گروهانش پهن می کرد. شب ها هم که برای آموزش به آب می زدیم، مثل پروانه دورمان می گشت. اول از همه خودش به آب می زد و اخر از همه بیرون می آمد. وقتی هم که از آب بیرون می آمدیم، حلقه های لاستیک فروزان منتظرمان بودند. سید تا بچه ها را دور آتش جمع نمی کرد، آرام نمی گرفت. با چوب بلند یکه در دست داشت آتش را تیز می کرد تا بچه هایش گرم شوند. شب هایی هم که می رفتیم تمرین سواری، هوا خیلی سرد بود. اما مگر جرأت می کردیم، صدایش را در آوریم. سید به همه قایق ها سر می زد. تا احساس می کرد شانه ای از سرما می لرزد، اورکتش را به زور به تنش می کرد. همه فکر و ذکرش مراقبت از ما بود. راوی: حاج حسین یکتا ؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحات 252، 256، 260-261. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید قاسم_سلیمانی: بدانید که می‌دانید مهمترین هنر عزیز این بود که اول را به پشتوانه ایران آورد و سپس را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، چون گرگ درنده‌ای این کشور را می‌درید؛ چون سگ هاری همین عمل را می‌کرد، اما هنر امام این بود که اسلام را پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و را به پشتوانه این ملت آورد، انقلاب‌هایی در انقلاب ایجاد کرد، به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نموده‌اند و بزرگترین قدرت‌های مادی را ذلیل خود نموده‌اند. عزیزانم، در اختلاف نکنید. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
کتاب «یادواره تراز»؛ یادواره شهدا در تراز انقلاب اسلامی از منظر امام خامنه ای می باشد که به همت واحد پژوهش‌های شبکه ملی وارثون (فعالان مردمی عرصه جهاد و شهادت)، در قطع رقعی و 478 صفحه، توسط انتشارات شهید کاظمی، روانه بازار شد. در این مرحله پس از متن پژوهی، بیش از 700 فراز از دیدگاه های ایشان، مجموع این فرازها در هشت فصل طبقه بندی شدند؛ چیستی یادواره، ضرورت برگزاری، اهمیت برگزاری، اهداف برگزاری، آثار یادواره‌ها، سلول‌های بنیادین یادواره، ارکان یادواره‌ها و آسیب‌ها، مهم‌ترین ابعادی هستند که مورد توجه معظم له قرار داشته و ایشان رهنمودها و نکاتی را در خصوص آن بیان فرموده‌اند. بیان این ابعاد می تواند تعیین کننده شاخص‌های مورد نظر برای ارتقاء هرگونه تلاش برای زنده نگه داشتن یاد شهدا، به خصوص محافل و یادواره‌ها باشد. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
گرچه نه پلاک و نه جسد می بینیم بعد از تو هنوز مستند می بینیم دیگر خبر از ت نیست هر هفته دوشنبه ها می بینیم شاعر: سید محمد مهدی شفیعی @boreshha
هدایت شده از روی خط شهادت
1_824859.mp3
3.03M
🎼 " خط قرمز " 🎤شهيد اكبري به روایت حجت الاسلام جوشقانيان 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت @khateshahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرازی از وصیت نامه شهید ستار ابراهیمی: همسرم! در اين زمانى كه قرار گرفته ايم تمام نيروهاى جهان به جز تعداد اندكى از آنها همه با هم، هم پيمان شده اند كه اين صداى الله اكبرى كه از ايران اسلامى به رهبرى ، امام خمينى بلند شده در گلوها خفه كنند. به شما سفارش مى كنم كه هيچگاه امام را تنها نگذاريد و را مو به مو اجرا كنيد. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
بازهم روضه‌ زینب، همه جا ریخت بهم حال و روز همه‌ اهل سما ریخت بهم بازهم پیرهنی را به سر و روش کشید گریه‌هایش همه‌ مرثیه را ریخت بهم ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
کتاب «همیشه فرمانده» روایتی از زندگی و زمانه سردار شهید محمد فرومندی به قلم محمود شم‌آبادی به چاپ دوم رسید. بنابرین گزارش، «همیشه فرمانده» که دی ماه امسال و همزمان با سی ‌و دومین سالگرد شهادت سردار محمد فرومندی در ۶۰ صفحه و به صورت تمام رنگی، در چاپ اول با شمارگان ۳ هزار نسخه منتشر شده بود که پس از استقبال خوب مخاطبان، چاپ دوم این کتاب نیز با تیراژ ۵ هزار جلد و قیمت ۵ هزار تومان توسط انتشارات «راه یار» عرضه شده است. این کتاب زندگی و زمانه شهید فرومندی را به صورت خاطرات مینی‌مال همراه با تصاویری ناب از این شهید روایت کرده است. بر اساس این گزارش، شهید محمد فرومندی با پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. فرماندهی سپاه سبزوار در سال ۶۰ فرماندهی تیپ امام صادق(ع) و قائم‌مقامی لشکر ۵ نصر خراسان از مسئولیت‌های مهم وی بوده است. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
پاسداشت شهید بیستم اسفند ماه شهید مدافع حرم علی منیعات (استان خوزستان، شهرستان خرمشهر) (۱۳۹۳ ه.ش) شهید مدافع حرم مجید نان‌آور (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم رحمان بهرامی (استان زنجان، شهرستان ابهر، روستای طهماسب‌آباد سلطانیه) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید شریف برمو؛ جانشین کردان 501 مقداد لشکر 11 امیرالمومنین علیه السلام (استان ایلام، شهرستان ملکشاهی) (۱۳۶۲ ه.ش) ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
قرار بود نیروها سه نصف شب سوار تویوتا به منطقه عملیات در نزدیکی #خان_طومان اعزام شوند. مرتضی کریمی گردانش را با «لبیک یا زینب س» حرکت داد. حاج مهدی کنار دیوار ایستاده بود و نیروها را وارد خط می کرد، تا چشمش به مجید افتاد، خونش به جوش آمد. قرار قبلی هم این بود که هر طوری شده مجید را بپیچانند. می خواستند او را به عنوان نگهبان معطلش کنند و بعد از عملیات به عقب برگردانند. شاید اثر گعده خنده و شوخی دیشب بود که الان مجید در خط مقدم بود؛ همان گعده ای که ناگهان به #مجلس_روضه تبدیل شد و صدای #لبیک_یا_زینب (س) با باران اشکش در هم آمیخت. صدای گریه بچه ها، افراد بیرون اتاق را به تعجب واداشته بود. حاج مهدی گفت: کی تو را آورده اینجا؟ فقط برو عقب نبینمت. آرام رفت ته ستون. صدای تیر و لبیک یا زینب (س) بچه ها درهم آمیخته بود. صدای لبیک یا زینب مجید همه را متوجه خودش کرد. حاج قاسم گفت: مگر قرار نبود برگرداندت عقب. مجید گفت: از دست حاج مهدی فرار کردم و آمدم. مگر من مرده باشم که این نامردها بخواهند طرف حرم بی بی نگاه چپ کنند. پیش می رفت و شلیک می کرد. وقتی پشت جان پناهی نشست، تیرهای تکفیری ها به وصال رسانده بودندش. #شهید_مجید_قربان_خانی #شهدا_و_اهل_بیت (ع) #شهدا_و_حضرت_زینب (س) #کتاب_مجید_بربری ، نویسنده: کبری خدا بخش دهقی،ناشر: دار خوین؛ نوبت چاپ: هفتم- 1398؛ صفحه 15-20. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا