چَنتِه 🗃
#خاطره_انگیز #بهاباد_قدیم 📷 بهاباد، ساخت منازل مسکونی شهرک 🗓 دهه ی شصت 🔸افراد این عکس را معرفی ک
#پیام_شهروندان
✍ آقای محمدجعفر عابدی
تو این عکس،من سه نفرشون را شناختم:
🔸یکیشون پدر بزرگ بنده مرحوم غلامرضا رزاقی(رضا علی ملک)
🔸یکیشون هم فرزندشون استادعلی رزاقی دایی بنده
🔸یکی هم اکبر رضا پدر شهید غلامرضا حسن پور
#شهدای_بهاباد
🚩 نفر وسط: سردار شهید محمدرفیع رفیعیان، فرمانده تدارکات تیپ الغدیر یزد
🔹مکان تصویر: اهواز مسجد تیپ الغدیر
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#خاطره_انگیز #بهاباد_قدیم 📷 بهاباد، ساخت منازل مسکونی شهرک 🗓 دهه ی شصت 🔸افراد این عکس را معرفی ک
#پیام_شهروندان
✍ آقای سیدمحمد سعادتی
نفر اول سمت چپ مجتبی ابراهیمی نه حسین عشقی
#خاطره_قدیمی
#خاطرات_طنز
✍ خانم سمیه حدادزاده بهابادی
🔸این خاطره در مورد یکی از همسایه ها اتفاق افتاده:
آن روزها، دهه ی سی، هنوز خانه های بهاباد مجهز به حمام نبود و همه بایستی از حمام عمومی یا به قول مردم بهاباد، از « حمومِ دَر» استفاده می کردند.
یک روز خانم والده می خواستند تشریف ببرند حمام و پسرشان دیگر وارد پنج و شش سالگی شده بود و زنان حاضر در حمام از حضور پسران چشم و ابرو نازک و رو تُرش می کردند و می گفتند: اِخدا، این خُ دِگه سَرُش میشه، چرا همراتون میارِتُش؟
به همین سبب، خانم والده، پسرک را که دِگه سَرُش میشد، گذاشتند نزد پدربزرگ که مغازه داری بودند، بس شریف و محترم(یادشان گرامی) و راهی حمام شدند.
پسرک هم دَمی از گریه و زاری، آرام نمی گرفت و با اینکه دِگه سَرُش میشُد، بی تاب دوری مادر بود.
پدربزرگ هرچه سعی در آرام نمودن وی نمود، ثمری حاصل نشد و در آخر بقول بهابادی ها اَ جا دَر رفتند و فرمودند:
نِگا بچه، مادرُت رفته حموم، کیسه و صابون هم بُرده، حالا حالا ها هم نَمیاد.
پسرک که دِگه سرُش میشد، با این تَشَر، زبان در کام گرفت و روی چهارپایه ی دَمِ دکان نشست، بلکه مادر از راه برسد.
اندکی بعد، اُلاغی از کوچه می گذشت و با صدای نَکَره اش، چنان عَرعَری می کرد که آسایش برای اهل محل نمی گذاشت.
پدربزرگ که پشت دخل، در چرت صبحگاهی بودند، از خواب پریدند و فریاد زدند: این کُرّه خر چه مَرگُشه؟
پسرک هم که واقعاً دِگه سَرُش میشد اینگونه پاسخ داد: داره گریه میکنه، چون مادرُش رفته حموم، کیسه و صابون هم برده، حالا حالا ها هم نَمیاد😂
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#ایران_قدیم
🔹محمد اصفهانی،خواننده پاپ(نفر اول سمت چپ) در نوجوانی مکبر در نماز جمعه تهران
آیت الله منتظری و شهید رجایی در تصویر دیده می شوند.
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطره_انگیز
#خاطرات_مدرسه
🎥 یه بار دیگه این فیلم رو ببینیم و لذت ببریم از گروه سرود بچه های دبستان مدرس و راهنمایی غدیر به نوازندگی و سرپرستی عبدالناصر گرانمایه
🗓 اردیبهشت ۱۳۷۴، روز معلم
🔹کانون تربیتی شهید بهشتی بهاباد
🎙تک خوان: عبدالله امینی
🔸مرتضی عبداللهیان، علی اصغر جلیلی، محمدرضا قطب الدینی، علی زارع، علیرضا بابائیان، حسین حدادزاده، حسن حاتمی، مهدی عبداللهیان، منصور گرانمایه، عباس حاتمی، سیدشهاب رضوی، علی شیخ زاده،علی وارسته،علی اصغر دهقان، مهدی کاظمیان،علی ترحمی، مهدی دهقان
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادمان باشد که:
"حق الناس "
همیشه پول نیست!
گاهی
"دل" است...
دلی که: باید بدست می آوردیم
و نیاوردیم !
دلی که: باید می دادیم و ندادیم !
دلی که: شکستیم و رهاکردیم !
دلهای غمگینی که: بی تفاوت از
کنارشان گذشتیم !
خدا؛
ازهرچه بگذرد ازحق الناس نمی گذرد !
🔸حواسمان باشد که:
ﺑﺎ "ﺯباﻥ "ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ
ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩﮔﺮﻓﺖ
با ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ
با ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ
ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ
ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ
ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود جدایی انداخت
با زبان میشود آتش زد
با زبان میشود آتش راخاموش کرد
🔸حواسمان به دلهایمان باشد:
"آلوده اش نکنیم.
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرائت_مجلسی
📖 تلاوت استاد عبدالباسط
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#هرروزباقرآن
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
🔰صفحه ی پنجاه و سوم قرآن
📖 سوره آل عمران، جزء ۳
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت یازدهمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام حسن عسکری ( ع ) مبارک باد.
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#رسم_زندگی
گاهی دلها بخاطر نگفتهها میشکند،
بیایید به یکدیگر بگوییم
که چقدر به وجود هم نیازمندیم و
قدری مهربانی و عشق به
هم هدیه کنیم
دوست داشتن را یاداوری کنیم
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#کربلای_جبهه_ها_یادش_بخیر
📨 ارسالی از آقای میثم عابدی
🗓 زمستان ۱۳۶۴
🔸 آقایان حسنیان، کاظمی و علی اکبر عابدی
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#حکمتهای_چنته
نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظهی آن است!
باید کتابهایش را، فرهنگش را، تاریخش را از بین برد! بعد باید کسی را داشت که کتابهای تازهای بنویسد، فرهنگ تازهای جعل کند و بسازد، تاریخ تازهای اختراع کند! کوتاه زمانی بعد، ملت آنچه را که هست و آنچه را که بوده، فراموش میکند!
#خنده_و_فراموشی
#میلان_کوندرا
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
12.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روانشناسی
🔆 داستان دامادی که در اولین روز خواستگاری عصبانی بود.
❓ آیا این مرد برای ازدواج مناسب است؟
#دکتر_سعید_عزیزی
#ازدواج
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
💌 ارسال تصاویر همایش روز پنجشنبه در دانشگاه آزاد بهاباد از جناب آقای حسن لقمانی بهابادی
به مناسبت روز بزرگداشت حافظ،
همایش (تفکرحافظی در فرآیند معماری تاریخ) با حضور کارشناسان شعر و ادب فارسی و اصحاب فرهنگ با همکاری مدیریت آموزش و پرورش و دانشگاه آزاد اسلامی بهاباد برگزار شد.
غلامعلی نفیسی بهابادی - که یکی از کارشناسان ارشد معماری و برجسته کشوری و اهل بهاباد است - در این نشست ضمن سخنانی با بیان این مطلب که : حافظ شیراز،رند و مست و نظربازی است که در یک آینه عکس همه آفاق را دیده و همه غواصان ادب معتقدند هرجا صدفی است همه بازش دهن از حیرت دردانه اوست...،شاگردمکتب فردوسی است، گفت:باتوجه به عصر زندگی حافظ و تسلط مغولها بر ایران، حافظ توانست پل ارتباطی فرهنگ ایران را به واسطه (تصوف رندی ) ایجاد و پیوند قبل و بعد تاریخ ادبیات و فرهنگ قوم ایرانی را برقرار نماید.
تصاویری از همایش به چنته نرسیده است
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
هدایت شده از مِجری🧿🧿
33.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# گشت و گذری در قلعه:
✅ جالبه ،،حتما ببینید
✍🏻 دلنوشته مجری:
این کوچه ها وخانه ها وحتی برج قلعه
شاهد روزگارانی بوده پراز هیاهو
تاریخی پشت سر گذرانده
شاهد چه تولدها بوده وچه شادی ها
شاهد خنده ها بوده وگریه ها
شاهد از دست دادن نوزادانی که سالهای آبله
و وبایی از دنیا می رفتند قدیمی ها برامون می گفتند شبی نبوده که مادری به سر زنان به طرف قبرستون نره😔
شاهد قد کشیدن جوانانی بوده که الان مدال شهادت را برسینه دارند
شاهد قد کشیدن کودکان و
خمیده شدن کهنسالان بوده
دیوارهای گلی اما هنوز پا بر جایند
خشت هایی که می گویند پیران در آن چیزهایی می بینند که جوانان در آیینه نمی بینند
چه عبرت آموز است سیر در تاریخ وآثار تاریخی
بر ای کسی که پند بگیرد از سرانجام زندگی آدمی........
اللهم الجعل عواقب الامورنا خیرا 🤲🤲
#قلعه_کریم آباد:
چهار طرف قلعه برج داشته با دیواره هایی بلند ودر آن روزنه هایی برای دیده بانی وقرار گرفتن لوله های اسلحه
برای محافظت از قلعه در برابر راهزنها ،دروازه ی قلعه هم روبروی مسجد بوده کنار خانه ی مرحوم حاج کبل باقر🍀🍀🍀🍀
#جلگه
#بهاباد
#یزد
🆔@MEJRi403
🔸سر کار خانم صادقی از همراهان همیشگی کانال چنته محبت کرده و مطلب و کلیپ زیبای بالا رو برامون فرستادند .
خانم صادقی معلم بوده و مدتیست در منطقه جلگه اقدام به تاسیس کانال مِجری نمودند که اتفاقا مورد استقبال واقع شده است. که ما نیز ضمن آرزوی موفقیت برای ایشون امیدواریم بتوانند در کنار کار تعلیم و تربیت در کانال مجری هم بر فرهنگ منطقه تأثیر گذار باشند🙏
#کربلای_جبهه_ها_یادش_بخیر
📷 محمدرضا و حسین عبداللهیان
🗓 سال ۱۳۶۶
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موسیقی
🗓 ۲۱ مهرماه؛ زادروز استاد ارمنی تبار «لوریس چِکناواریان»
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
صبح فردا بدنش زیر سُم اسبان است
مکن ای صبح طلوع
🎼 اجرای سمفونی «مکن ای صبح طلوع»
📚 شعر این اثر ماندگار از «کربلایی محمود بهجت» پدر مرحوم آیت الله العظمی بهجت است.
🎵 چکناواریان درباره این اثر میگوید: از آن جا که همیشه علاقه داشتم بزرگی حماسهی عاشورا و فداکاری امام حسین(ع) را به گوش جهانیان برسانم، تصمیم به نوشتن و ساخت این سمفونی گرفتم. همیشه افسوس میخوردم که کار چندانی برای معرفی ایشان و واقعهی عاشورا انجام نشده است. بار تراژیک واقعهی عاشورا آن قدر سنگین است که اگر بخواهی به آن فکر کنی، زیر بارش شانههایت خم میشود. مگر در تاریخ چند نفر بودهاند که حاضر شدهاند به خاطر خدا و عقیدهشان یا روی همهی داشتههای زمینی خود بگذارند؟
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#یادمانه
#خاطره_انگیز
📨 ارسالی از خانم بی بی صدیقه مصطفوی
📷 مرحوم سید احمد رضوی و مرحوم سید محمد رضوی در جوانی
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#داستان_طنز
هوالحلیم
کوچه پس کوچه های شهرمن
✍حسین عبداللهیان بهابادی
قسمت اول
در گذشته های نه چندان دور بهاباد خیابانی داشت نه چندان عریض اما بسیار طویل ودراز.و تنگ وترش این خیابون مملو بود از چاله چوله وایضأ پشکل گوسفند.
دم غروب که میشد گله ای از گوسفندان ریز ودرشت که توسط آقا به چرا میرفتند از چهار کوچه انتهای کوچه زیرون آزاد میشدند وانگاری سالها درقفس بودند وچنان به کوچه وخیابون میزدند که برای هر رهگذر غریبی ایجاد سوال میکردند هرچند برای این بی زبانها سوال رهگذران غریب مهم نبود. کوچه زیرون که همیشه آسفالتی از پشکل گوسفند به قطر سانتیمترها برکَفِش خودنمایی میکرد درآن دم غروب دلگیر با اومدن گله وبع بع گوسفندان حال نزاری پیدا میکرد ....
ادامه دارد. . .
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#داستان_طنز
هوالعلیم
کوچه پس کوچه های شهر من
✍حسین عبداللهیان بهابادی
قسمت دوم
... این حال نزار کوچه زیرون برای ما اما حال با حالی داشت خصوصأ که تابستونا که از پابدانا به وطنمون میومدیم ( یکی از مناطق کرمان ، نزدیک کوهبنان که ما سالها آنجا زندگی میکردیم و فقط تابستونا به بهاباد میومدیم) با پسرعمو که همبازی لنگه به لنگه دوران طفولیت من بود توی این بی ادبیهای گوسفندان می لولولیدیم و او با بوق اتوبوسی که نمیدونم از کجای حلقش خارج میشد کل اهالی را از بازیگوشیمان با خبر میکرد .
گوسفندان گله که بسیار باهوش هم بودند پس از آزادی سرشون رو بلا نسبت مثل گاو پایین می انداختن و به خونه صاحابشون می رفتند به جز یکیشون . این یکی انگار آزار داشت 😜از همون سر چارکوچه در هر خونه ای که باز بود سرشو می انداخت پایین و بدون هارسی پارسی میرفت تو .فقط وای به حال خونه ای که چیز قابل خوردنی توش پیدا میکرد. تا صاحبخونه نگون بخت بجنبد این بزو بیچارش کرده بود🤣 .بارها وبارها نصف رزها وانگورهای خونه مارا بلعیده بود و تا به خود بیاید با چک ولگدهای نُه تا بچه قد ونیم قد بابا اصغر فرار را برقرار ترجیح داده بود. حالا حساب کنید اگر این بی زبون وارد خونه پر جمعیت تری مثل خونه حاج حسین امینی میشد اون یه گردان بچه چه برسرش میاوردند . مانده بودم این بزو بازیش میاد یا واقعأ حالیش نیست واصلأ صاحبش کیست ؟ تا اینکه یک روز که در مدرسه ابن سینا بدی کرده بودم دایی محترم که معاون مدرسه امان بودند با آن هیبتی که ما را میلرزاند مرا فراخواندند با چند چک وشلاق و فحشهای آب دار ازقبیل فلان فلان شده گفتند : تو مثل بزو اصغر سلطون هر روز کلتو میندازی پایین میری خونه مردم و درس نمی خونی . ومن که داشتم از درد به خود می پیچیدم انگار در میان دشنامهای دایی بزرگوار کشف بزرگی کرده باشم درمیان گریه خندیدم و فهمیدم بزو متعلق به اصغر سلطون یا همون اصغر مومن (ابوالقاسمی) خودمونه واز همونجا بود که این مهم شد ضرب المثل ما بهابادیها که فلانی مثل بزو اصغر سلطون می مونه .😊
گاهی وقتها هم می دیدیم از سر کوچه زیرون دوخط موازی سفید به فاصله پنجاه سانت ازهم تا انتهای کوچه رفته و پشکلا رو صاف کرده ، اونوقت بود که می فهمیدیم آقا سید که پیرمرد معمولا اخمویی بودند با موتور سوزوکی قراضه هشتادشون از کوچه ما رد شدند واز اونجاییکه بلد نبودند ترمز بگیرند کل مسیر کوچه زیرون را از ترس ما بچه ها با پا ترمز میگرفتد . واگر این خط تا وسط کوچه بود می فهمیدیم حاج حسن عمواکبرها ( امینی)با موتورشون تو کوچه اومدن که این خودش داستانی بود برا خودش ... 🤣🤣🤣
ادامه در قسمت بعد ....
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#خاطره_انگیز
#جشنهای_دهه_فجر_بهاباد
📷 عکسی زیبا و به یادماندنی از نمایش های دهه فجر در حسینیه فاطمیه
🔸از راست : سیدعباس هاشمی ، حاج محمد حسین زاده (ممد اصغر)،ناشناس ، مرحوم سید محمد رضوی
📨 ارسالی از آقامهدی کاظمیان
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#مردم_بهاباد ✍ آقای سیدجلال میرحیدری بافقی امروز از مجموعه «سلطان محمود» بُندرآباد اشکذر بازدید می ک
#پیام_شهروندان
✍ سیدرضا رضوی خوسفی
سلام حسین آقا
یک بار ما آقای سید محمد رضوی که در زمان آقای خاتمی نماینده مردم یزد (نماینده دوره ششم مجلس) بودن را دعوت کردیم برای مراسم دایی مرحوم اینجانب در مسجد ولایت صفائیه سخنرانی کنند ، ایشان گفتند ما درسته که پسوندمان رضوی یزدی هستش ولی روی قبر پدربزرگم در بندرآباد اشکذر نوشته رضوی بهابادی و ما اصالتاً اصلا بهابادی هستیم
#خاطره_انگیز
📨 ارسالی از خانم میترا مصطفوی
🔸ردیف بالا از راست:
محمد رضا جلیلی، زهرا جلیلی(همسر حاج سید محمود رضوی)، جلیل آقای جلیلی، عصمت خانوم فخر، فاطمه جلیلی(مادرم)، عباس جلیلی
🔸ردیف پایین از راست:
گلاب خدمتکار زهرا خانوم جلیلی، کودک تو بغلشون: ناهید رضوی ، ناصر رضوی، فاطمه خانمم رضوی (همسر دکتر حمید آقای رضوی)
🔹 این عکس در سفر به مشهد گرفته شده.
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#یادمانه
💌 نامه ی بسیار زیبا و چشم نواز استاد فرهیخته و شاعر فرزانه جناب نوشین روان حاج میرزا محمد ایمانی به زنده یاد جناب حاج محمد آقا شجاعی در خرداد ماه ۱۳۷۱
بسمه تعالی
دوست مکرم و نور چشم عزیزم محمدآقا شجاعی دام بقائه
قربانت شوم، امیدوارم وجود عزیزت و خانم مکرمه و همه نورچشمان و کلیه بستگان و فامیل جلیل که دور و بر هم هستید از عموم آفات و بلیات محفوظ باشید. ضمن نامه شریف ۱۳۷۱/۲/۲۱ یاد و سرافرازم فرموده بودید و قطعه شعری حاکی از احساسات پاک خودتان ارسال داشته بودید که موجب سپاسگزاری است. امیدوارم همیشه بر این مرام پاک باقی باشید....
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh