💠تولید رضایت / تولید نارضایتی؛ کار رسانه ها کدام است؟
#رسانه، #دانش_رسانه
✍احسان_محمدی
◀️ کار عموم رسانه ها تولید_رضایت است. اصطلاح «تولید رضایت» را برای نخستین بار والتر_لیپمن، در سال ١٩٢٢ در اثری به نام «افکار عمومی» به کار برد و پس از گذشت حدود هفت دهه نوام_چامسکی و ادوارد هرمن با استفاده از این اصطلاح نقش رسانهها را در شکل دادن به اذهان عمومی برای تولید رضایت در کتابی با همین نام وصف کردند.
◀️ این اصطلاح به زبان ساده اینطور تعبیر می شود که کار بسیاری از رسانه ها و صاحبان تریبون القای این باور در اذهان عمومی است که از شرایط موجود راضی باشند و به تبلیغات سو توجه نکنند. در این شیوه از تحریف و سوگیری در انتخاب خبر تا ارائه گزارش های مکرر استفاده می شود.
◀️ آنها که به ایده «تولید رضایت» باور دارند معتقدند در این شیوه نوعی همدستی پنهان میان نخبگان جامعه و دولت حاکم برای القای «رضایت» وجود دارد که در نهان آن افکار عمومی در راستای اهداف از پیش تعریف شده، فریفته یا متقاعد می شوند.
◀️ نوام چامسکی زبان شناس معتقد است که بخشی از عملکرد سیادتطلبانه یا هژمونیک رسانهها این است که با خوراک رسانهای خاصی شامل شایعات زندگی افراد معروف، مطالب ورزشی، سریالهای عامهپسند و سرگرمیهای سبک که مخاطب بدون زحمت زیاد بتواند بخواند و تماشا کند، 80 درصد بقیه جمعیت را شاد نگهدارد؛ به قول معروف، نان_و_سیرک مردم را تأمین کند.
«نان و سیرک» اشاره ای طنزآمیز به رفتار مردم روم باستان است که گفته می شود در مقابل مقداری «نان» و «تفریحات» از تمام حقوق خود گذشتند.
◀️ این اتهامی است که همواره از سوی برخی از مردم به رسانه ها وارد می شود. اینکه به جای انعکاس مشکلات مردم که زندگی را برای آنها دشوار کرده و جان شان به لب رسیده است، در خدمت نهادهای قدرت در می آیند و دست به سفیدنمایی می زنند یا با ارائه تصویری بزک و اغراق شده می کوشند حقیقت را به شکل دیگری نشان دهند.
◀️ در اینکه برخی از رسانه ها چنین رسالتی را برای خود متصور هستند تردیدی نیست. چه بسا برخی از آنها برای انجام این کار بودجه ای هم نگیرند اما در آن سوی این ماجرا «تولید نارضایتی» هم وجود دارد. رسانه ها و چهره های اجتماعی که مدام در تنور ناامیدی می دمند و دست به «سیاه نمایی» می زنند.
اینکه هیچ امیدی نیست و همه چیز رو به نابودی پیش می رود. برخی از این افراد و رسانه ها که معمولاً با اتهام آب_به_آسیاب_دشمن_ریختن مواجه می شوند برای انجام این کار دلاری دریافت نمی کنند.
◀️ حرکت کردن در میانه این دو تصویر کار دشواری است. کاری که رسانه های مستقل تلاش می کنند آن را به درستی انجام دهند. آنها که از یک سو خود را وفادار به مردم می دانند و از سوی دیگر می خواهند از فرو غلتیدن به دام احساسات و هیجان های زودگذر که عملاً در بسیاری مواقع عقلانیت را به محاق می فرستند خودداری کنند.
⬅️قضاوت در مورد عملکرد بسیاری از رسانه ها با مردم است. چیزی که البته در دراز مدت می توان در مورد آن قضاوتی روشن تر و منطبق بر واقعیت ارائه کرد.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اندر حکایت جایزه 500 میلیون تومانی خندوانه!!
🖋عطاران طوسی
⬅️امام خمینی: «...اهمیت رادیو تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاه ها دستگاه های تربیتی است؛ باید تمام اقشار ملت با این دستگاه ها تربیت بشوند؛ یك دانشگاه عمومی است...»
«...از تمام دستگاههای تبلیغاتی الان، امروز نقش رادیو و تلویزیون از همه دستگاهها بالاتر است. اگر این اصلاح بشود، یک کشور را می تواند اصلاح کند و اگر- خدای نخواسته - انحراف در این باشد، یک کشور را می تواند منحرف کند...» (صحیفه امام، ج16، ص118)
⬅️مقام معظم رهبری:«...امام که فرمودند تلویزیون دانشگاه است تعارف نکردند. باید از این قله و این سرچشمه ، درس¬های مهم زندگی به سوی مردم سرازیر شود».
⬅️نقش رسانه های دیداری شنیداری در ایجاد و تغییر باورها و نگرش ها، و فرهنگ و ذائقه آحاد جامعه، نقشی چشمگیر و بی بدیل است.
ظرف سال های گذشته، به همان اندازه که بر کمّیت شبکه ها و به تبع آن، برنامه های رسانه ملی افزوده شده، احیانا و در پاره ای برنامه ها ، از کیفیت آن کاسته شده است.
⬅️البته جای بسی تشکر و امتنان دارد که در این سالها، برنامه های شاد و مفرّح رو به فزونی گراییده و تنوع بیشتری در برنامه ها مشاهده می شود.
اما آیا تدوین برنامه های شاد و نشاط افزا، مستلزم لودگی و یا تأثیرگزاری منفی بر بینندگان است؟
⬅️آیا میان برنامه های امید بخش یا خنده آور، و دریافت جوایز میلیونی و یا هدایای غیر متعارف، تلازمی وجود دارد؟
آیا برای گسترش شادمانی و سرور، و پرکردن اوقات فراغت خانواده ها، لزوماً باید به سراغ برنامه های خرافی همچون جادوگری، و یا ساخت و پخش فیلم ها و سریال های تشریفاتی و به نمایش گذاردن زندگی های اشرافی ، تجملاتی و گران قیمت رفت ؟
⬅️از میان تمامی فرهنگ سازی های انحرافی و انحراف سازی های فرهنگی _ که بخشی از آن در سطور پیشین اشاره شد _ تنها و تنها بر اختصاص مبالغ چند صد میلیون تومانی به عنوان جایزه فینال و یا اهدای یک پژو آلبالویی رنگ در قرعه کشی هر شب خندوانه، تأکید می
کنم .
آیا این دانشگاه فرهنگی (صدا و سیما ) به تبعات این گونه برنامه های خود واقف است؟!
⬅️آیا می داند که فرهنگ بیکاری و تنبلی، شانس خواهی و بخت آزمایی ، و در نتیجه ناامیدی را در میان مردم رواج می دهد؟!
آیا حسرت و آه میلیون ها بیننده _که نه به جوایز کلان و نه جوایز خرد دست یافته و می یابند و شانس را بجای خدا ، نجات بخش تنگناهای زندگی تلقی خواهند کرد _ را می بینند و درک می کنند؟!
⬅️بهتر است بپرسم رسانه ملی، مروج کدام فرهنگ است ؟ در پی ترویج چه اصالت هایی است؟ چه مبانی مستحکمی پشتوانه این برنامه های بی ارزش و احیانا ضد ارزش است؟
هنوز چند ده روز از برنامه ماه عسل نگذشته که _ در عین اجرای ارزشمند و تلنگرهای مفیدش _ برای آنکه بتواند احساسات مردم را در پرداخت کمک مادی برای آزادی زندانیان برانگیزد و یا گوشزدهای لازم را به جوانان و نوجوانان کشور منتقل سازد، بزرگ خانواده ای را در برابر دیده گان میلیون ها بیننده، بی آبرو ساخته و مجبور می کند تمام انحرافات و بزهکاری ها و ظلم های خود را بر ملا سازد!!! و اگر تا کنون تنها تعدادی انگشت شمار، از لغزش های او آگاه شده، حال به برکت يک برنامه پر بیننده، همه ملت ايران از جمله همسايگان، فاميل و همکاران وی ، او و لغزش هایش را به خوبی می شناسند !
⬅️بگذرم ! درک می کنم که تنگناهای اقتصادی کشور، شرایط صدا و سیما را همچون ديگر نهادها و سازمان ها، تحت فشار سنگین تأمین بودجه قرار داده است، ليکن آيا برای مديريت دهها شبکه و هزاران برنامه، بايد ذائقه و فرهنگ ملت قربانی شود و از خلال مشکلات ياد شده، هلدينگ ها ، شرکت ها و برندهای تجاری ، به جهت دهی فرهنگی جامعه بپردازند؟! چرا زمام فرهنگ کشور و ذائقه ملت از دريچه رسانه ملی، در دست مديران تبليغات تجاری و بازاريابان اقتصادی شرکت ها قرار گیرد؟!
⬅️آقایان دانشگاه فرهنگی صدا و سیما !
به کجا می روید؟!
#نقد
#رسانه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پارادایس، فیلمی متفاوت در مورد روحانیت!
🖊محمدرضا زائری
◀️امروز مهمان آقای عطشانی ( کارگردان و تهیه کننده سینما) بودم. برای دیدن فیلم"پارادایس" که چهار سال است در محاق توقیف و بلاتکلیفی مانده. فارغ از نقدهایی که مثل هر کار دیگری درباره این اثر دارم، به نظرم فیلم دیدنی و جذابی بود و حرفهای قابل توجه و درستی داشت و تعجب می کنم از نهادهای ذیربط که در شرایط فعلی کشور به جای پرداختن به اولویت های بسیار مهم دیگر خود را به چنین مسایلی مشغول میکنند.
◀️طبیعتا در موقعیت داستانی حضور روحانیت در فضای اروپا فضاها و تصاویری حاصل می شود که تازه و متفاوت است و می تواند غیر معمول و حساسیت زا باشد اما وقتی اثری سینمایی با رعایت خطوط قرمز درباره نقش اجتماعی و تبلیغی روحانیت ساخته می شود باید اقتضائات این رسانه و لوازم نمایش بر پرده سینما را درک کرد. بدون تعارف فکر میکنم که نه تنها حوزه های علمیه نباید برای چنین آثاری محدودیت ایجاد کنند بلکه بر عکس باید ممنون و قدردان امثال علی عطشانی باشند که به جای ساختن فیلم درباره عشقهای مثلثی و مربعی و آکنده از دیالوگهای بی ادبانه و شوخیهای وقیح غیر اخلاقی – که اتفاقا فروش بالا هم دارد- آمده و درباره نقش تبلیغی روحانیت فیلم ساخته و بدهکار شده و چهار سال معطل و بلاتکلیف مانده!
◀️خوب، البته فقط دیکته ننوشته بی غلط است و با همین آزمون و خطاهاست که می شود به نمونه ها و الگوهای کامل تر رسید. کاش برخی دوستان ما به جای تنگ نظری های معمول که نتیجه ای جز توقف و سیاه نمایی ندارد، قدری به افق های بازتر و گشوده تر نظر داشتند و با درک واقع بینانه شرایط عینیی جامعه و مخاطب جدید راه را برای حرکت و نشاط و فعالیت باز می کردند تا نسل جدید به این باور نرسد که اگر می تواند باید از کشور بگریزد و برود و اگر نمی تواند خوراک فرهنگی را فقط از شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی غیر بومی بگیرد.
◀️توضیح اینکه من نسخه نهایی فیلم بعد از تغییرات و حذف ها و اصلاحات را دیدم، بنابراین قضاوتم بر اساس این نسخه بوده است.
#یادداشت_وارده
#نقد_فیلم
#روحانیت
#تبلیغ
#رسانه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠صداوسیما و نقش زینبی؟!
🖋مجتبی_نامخواه(جامعه شناس)
♦️سازمان صداوسیما به رسانهای به مراتب محافظهکارتر و مهوعتر از گذشته تبدیل شده است: صدها تجمع کارگران معترض ایرانی را به حساب نمیآورد اما اگر در کوچه پسکوچهای در شهری در دیار غرب، چند نفر تجمع کنند، پوشش ویژه میدهد؛ با جنبش جلیقهزردها که رسماً مدهوش میشود!
♦️آنتنفروشی به شبهاقتصادیها که مدتهاست در آن سازمان رویه شده امروز ارتقا (قهقرا) یافته و بدل به آنتنفروشی شبهفرهنگی شده است: آنتن شبکههای صداوسیما به جولانگاه چندشآور سلبریتیهایی شده که هر چند بسترساز و مدافع پروپا قرص ابتذال(سطحیبودن) سینمایی هستند اما چون با سیاستهای سیاسی سازمان کاری ندارند، مجری خوب شبکهها هستند.
♦️از یکسو در برابر بازنشستگی مدیرانش بیشترین مقاومتها را دارد و از سوی دیگر با پخش مکرر نمایشی به نام مدیریت دهه شصتیها، جوانگرایی را از معنا تهی ساخته و آن را از مفهومی ایدئولوژیک، به مفهومی فیزیولوژیک فرو میکاهد.
♦️درباره ناکارآمدی این سازمان در ترسیم مختصات جبهه مقاومت که جای آن است که خون موج زند در دل لعل. فتحهای بزرگ انقلاب اسلامی از جمله در نابودی یک دولت فراملی به نام داعش، به دلیل فقدان ادبیات اقناعی و ضعف سازوکارهای تبلیغاتی بازتابهای کافی را در داخل پیدا نکرده و حتی تبدیل ضد خود و به سوژه شعارهای اعتراضی تجمعهای گوناگون تبدیل میشود؛ در این شرایط حداکثر ابتکار سازمان چیست؟ این که در یک شبکهی انقلابی این سازمان یک برنامه آشپزی پخش کند که در آن خانواده محترم شهدای مدافع حرم غذای مورد علاقه شهید را طبخ میکنند! و این بشود برنامهی خوبِ شبکه گفتمان انقلاب اسلامی!
♦️مدیران این سازمان چه تصویر و تصوری از خودشان دارند که این چنین میتازند؟
♦️چندی پیش در راستای فراخوان رهبری مبنی بر حضور مسئولان در میان دانشجویان، به مناسبت روز دانشجو (روز مسئولین و سیاسیون بهتر نیست؟) دانشجویان به حضور مسئول صدا و سیما فراخوانده شدند. از آن جلسه روایتی منتشر شده که کم و بیش آن را در شبکههای اجتماعی دیدهایم. حالا یک «رسانه» بر علیه آن توئیت، گزارشی مفصل منتشر کرده است. گزارش این روزنامه که اغلب رپورتاژ نهادهای در اختیار نواصولگرایان همچون قوه قضاییه و صداوسیما را پوشش میدهد، در آغاز گزارش اعتراض کرده که چرا سازمان و روابط عمومی آن به روایتهای توئیتری یک دانشجو از آن جلسه، «واکنش» نشان نداده است. باید امیدوار باشیم مطالبهی این روزنامه مبنی بر نشان دادن «واکنش»، محدود به سازمان صداوسیما باشد و به دیگر سازمانها منتهی نشود. باید امیدوار بود برای دانشجوی مذکور مشکلی پیش نیاید. باید گزارش بولتنوار این روزنامه را دید و خواند. خواندنی است.
♦️خواندنیتر اما جوابی است که این گزارش به پرسش فوق میدهد: «مدیران این سازمان چه تصویر و تصوری از خودشان دارند که این چنین میتازند؟» دو جمله از ریاست سازمان کافی است تا پاسخ این پرسش دست پیدا کنیم: یکی همان جملهای که متأسفانه صحت روایت توئیتری را تأیید میکند «شهیدحججی را اصلاً ما شهید حججی کردیم» و دیگری این که از نظر ایشان وضع موجود رسانه ملی نه فقط دانشگاه عمومی است بلکه، پناه میبریم بر خدا،《رسانه ملی نقش زینبی دارد!!!!.
♦️ایکاش رسانه ناشناسیشان را زیر مفاهیم مقدس مخفی نمیکردند. ایکاش این قدر واضح تجسم تلفیق ناکارآمدی و هزینهکردن از مفاهیم مذهبی نبودند. ای کاش به جای پذیرش و جبران کوتاهیها و نقدها در انتقال حقیقتها و واقعیتهای جبهه مقاومت و شهدای آن، سعی نمیکردند طوری سخن بگویند که گویی شهید حججی یک برساختهی رسانهای، آن هم رسانهای ضعیف در قد و قوارهی صداوسیما است. ای کاش متوجه بودند که این حرف، این که «قهرمانانی چون حججی نه واقعی، که محصول عملکرد صداوسیما هستند» تا چه میزان میتواند حرف و خط تبلیغاتی ضدانقلاب باشد و هست. ای کاش میپذیرفتند که کنش امنیتی و نظامی، سازمان و اقتضائات و قواعد و سرهنگهای خاص خود را دارد و رویکرد امنیتی در رسانه و جامعه نتیجه عکس میدهد. این ای کاشهای بزرگ و دستنیافتنی به کنار، ای کاش نواصولگرایان مطالبهگری خود در زمینه «واکنش»نشان دادن سازمانها به نوشتههای دیگران را به سازمان صداوسیما و گزارشهای مطبوعاتی و علنیشان محدود کنند و به حکم صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی، پیگیر واکنش دیگر سازمانها نباشند.
-به نقل از کانال نویسنده
#آسیب_شناسی
#رسانه
#صدا_و_سیما
#مطالبه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در حاشيه پخش ناباورانه برنامه "شوكران" از سيما!
🖋محمدرضا زائری
♦️هر قسمت برنامه "شوكران" كه پخش مي شود با خود فكر مي كنم كه آيا اين برنامه مي تواند ادامه داشته باشد؟ در زمان اقتدار كوتوله ها و در زمان سلطه ناداني بر تصميم گيري ها و سياست گذاري ها آيا مي توان به دوره جديدي از حضور فعال و آگاهانه رسانه ملي دل بست و جرقه هاي كم رمقي چون شوكران را بارقه هايي براي شعله ور شدن آتشي گرمابخش تلقي كرد؟
♦️در فضايي كه طي سالهاي اخير متاسفانه مديران سطوح مياني كشور نه به اصول و ضوابط عقلي سياستگذاري پاي بند بوده اند و نه به خط مشي ها و نظرات رهبر انقلاب مبني بر گسترش و توسعه كرسي هاي آزادانديشي و صداقت و راستي با مردم وقعي نهاده اند و به مرور همه روزنه هاي اميد را بر مخاطب رسانه و افكار عمومي بسته اند و ناخواسته بيننده محترم را دربست و مفت و مجاني در اختيار شبكه هاي بيگانه قرار داده اند، آيا مي توان از سيماي جمهوري اسلامي برنامه اي تماشا كرد كه پرسش جسارت آميز رفراندوم را مطرح كند؟
♦️آفرين بر پيام فضلي نژاد، آفرين بر دكتر معيني پور و شبكه چهار سيما و آفرين بر دكتر ميرباقري معاونت سيما كه از فضاي تنگ و تاريك و سياه و نمور تظاهر و تجاهل بيرون آمدند و گرچه دير ولي بالاخره جسارت و جرأت كردند كه شجاعانه و روشنگرانه با حقيقت رو به رو شوند و پرسش كنند و جواب بشنوند و باب گفتگو را باز كنند.
♦️طبيعتا در فضاي غلبه نفاق و تظاهر و دروغ و ريا انتظار معجزه ندارم اما همين اتفاق هاي شگفت_ هر چند كوچك و ساده - مانند پخش برنامه شوكران در چهلمين سال انقلاب شعله اميد به اصلاح و تغيير را در دلهاي نخبگان و جوانان روشن نگه مي دارد.
♦️هر چند ناگفته پيداست كه چه فشارهايي بر دوستان تهيه كننده و مديران سازمان صدا وسيما آمده و خواهد آمد و بين خودمان باشد تقريبا اميدي هم به مقاومت و ايستادگي شان براي ادامه پخش شوكران ندارم!
-به نقل از کانال نویسنده
#آسیب_شناسی
#رسانه
#صدا_و_سیما
#آزاد_اندیشی
#چهل_سالگی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اندر ملاقات کنکورفروشان با مراجع قم!
🖋دکتر محمّدعلی فیاضبخش
پنج شنبه ٢٢ آذر ماه ١٣٩٧
♦️همهجور سوژهای را در ملاقات افراد با برخی مراجع عظام تقلید در قم و حومه شنیده بودیم، جز این یک قلم را:
ملاقات مدیران انتشارات کنکور و کتب کمکدرسی.
♦️انصافاً این یکی نازشست دارد. بیجهت نیست که تیراژشان در سال تا ۲۵میلیون جلد میرسد؛ تیراژی که در میان کتابخوانترین ملل نیز شگفتانگیز است.
♦️...و اما اینبار نیز یکی دو سه مرجع بزرگوار همچون سوژههای دیگر کم نگذاشتند و (به قول سعدیِ جانم) به سیاق مألوف و طریق معهود، در موضوع تخصصی و آموزشی-پرورشی تکلیف شب دانشآموزان از رهنمود کسر نیاوردند.
♦️ملاقات افراد دستاندرکار حکومتی با مراجع برای جاانداختن منویّات مقدسشان چیز تازهای نیست، و از بس درِ گشاده و روی نورانی این بزرگان پذیرای همگان است، همگان نیز این فرصت طلایی را غنیمت میشمارند و آنجایی که کارشان تنگنای قانونی مییابد، از فراخنای سعهی صدر مراجع بزرگوار حسن استفاده را میبرند؛ یا به توقیع و توصیهای، یا گرفتن توبیخی بر رقیبی یا تشویقی بر همدم و همراهی یا در مضیقههای لاینحل، با فتوایی.
♦️فقه پربار و بدون بنبست ما به همت همین بزرگواران و شاگردان خاصشان توانسته در بسیاری از محالاندیشیها اندیشه کند و در اغلب تنگناهای آینده نیز حکمی برآورَد؛ فاجعهی نقصان یا حذف تکلیف شب دانشآموزان که دیگر عددی نیست. لابد کنکوربازان به خیال خام اندیشیدهاند که در ضرورت قطعاً فتاوایی بر این امر مستحدثه نیز به داد ایشان و کمکدرسیچیان خواهد آمد و عمل بدان هم حتماً مُجزی خواهد بود.
مشکلی که اخیراً حادث شد و لرزه بر بیضهی اسلام افکند، ارتعاشی بود که احتمالاً (آن هم نه قطعی) بر درآمد نجومی کتب کمکدرسی افتاد که میباید این نقیصه و ثُلمه بر دامن اسلام، همچنان از بیوت مراجع حلوفصل گردد و چه نیکو «سوراخدعاشناسان کنکورباز» منفذ نافذه را یافتند و بمیرم الهی برای خون دلشان که چقدر نگران بیکار شدن بچههای ما از تکلیف و رویآوری به فضاهای مجازی هستند!
♦️حضرتی از این کنکور فروشان در محضر مراجع نالیدهبود که:
«آقا! وافنلاندا! وایوگسلاویا! وااسلاما! اگر بچهها مشق شب نکنند، یکسره در فضای مجازی آنکار دیگر کنند و ما (یعنی کمکدرسیچیان) مسئول وزر و وبالشان در آخرت خواهیم بود؛ آخر این رسالت زمینمانده را به کجا بریم!؟»
♦️برخی از بزرگان بزرگوار نیز، توگویی در کنار فقه و اصول، سالها در مسائل تخصصی آموزشوپرورش و از جمله فواید رونویسی و تکلیف شب تحقیق و تفحص کرده باشند، فرموده بودند:
«آری! بچهها بدون تکلیف شب نُنر بار میآیند!»
♦️انصاف میدهم، بیوت مراجع از دیرباز، خانهی امن مردم بوده و هست و مرجع تقلید، سکّان مردمان بیپناه بوده و خواهد بود؛ سخن در فرصتطلبی رندانی موقعشناس و وظیفهیاب است که با چه هوش و فطانتی از این خانههای امن در جهت ناامنتر کردن آرامش و سلامت بچههای مردم سوءاستفاده میکنند.
-به نقل از کانال نویسنده
#آسیب_شناسی
#مرجعیت
#مردم_داری
#رسانه
#قم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠از خلع لباس تا خلع اعتماد
🖋اکبر نبوی
♦️من هیچگاه امثال آقای سیدحسن آقامیری را قبول نداشته ام. در نظر این بنده، اکثر قریب به اتفاق افرادی از جنس او، به لباس شهرت بیشتر اهمیت می دهند تا حقگرایی و حقیقت محوری در بیان نظر و دیدگاه. آنها اسیر و پابند مشهورات زمانه اند، به همین دلیل برای شان تعداد فالوور و لایک حتی از واقعیتگرایی هم خیلی بیشتراهمیت دارد. کسانی چون آقامیری خیلی دوست دارند متفاوت باشند. متفاوت بنمایند. و ... بگذریم.
♦️مسلم است که بنده صلاحیت علمی و فقهی ندارم تا در باره ی حکم دادگاه علیه آقای آقامیری چون و چرا کنم. با این حال به عنوان کسی که سی و دوسال سابقه فعالیت رسانه ای دارم و حوزه ی کاری ام به شکل مستقیم با افکارعمومی گره خورده است، معتقدم اِعمال حاکمیت بدون اقناع افکار عمومی، سمی مهلک به شمار می آید. به همین خاطر نسبت به جنس رفتاری که با امثال حسن آقامیری می شود، اشکال جدی دارم.
این افراد، بخواهیم یا نخواهیم، بپسندیم یا نپسندیم، در میان مردم (در اندازه ی خود) پایگاه دارند و نمی توان بدون رفتار اقناعی، صرفا به محکومیت آنها اقدام کرد. اضافه آنکه، حتی غیرطرفداران او (کسانی چون بنده) هم نمی دانند اصل ماجرا چیست و چرا یک روحانی معروف را باید به داگاه کشاند، حکم حبس و خلع لباس علیه اش صادر کرد و ...
♦️حسن آقامیری در ذهن مخاطبان اش به عنوان یک روحانی منتقد و صریح الهجه شناخته می شود. وقتی که قوه ی قضائیه با او برخورد می کند اما با گروهی از روحانیونی که (متاسفانه ادعای پیروی و دفاع از رهبری دارند) نگاه و برداشتی قشری و متحجرانه از دین دارند و دین گریزی را رواج می دهند و با استفاده از بلندگوها و رسانه های عمومی و رسمی، دیدگاه های متصلبانه و عصر حجری خود را طرح می نمایند برخورد نمی کند، بدون تردید انواع شائبه ها جان می گیرند و اذهان گروه ها و طبقاتی از جامعه را آزار می دهند. از جمله اینکه: یک گروه حاشیه امن دارند و هرچه بخواهند می گویند و می کنند اما با منتقدان برخوردهای سخت و شدید می شود و...
♦️به دلیل حاکمیت ذهن تکنیکی و تاکتیکی بر تصمیماتِ بسیاری از صاحبان قدرت، هنوز نیاموخته ایم که میان فرصت ها و تهدیدها تمیز قائل شویم و با درکی روشن بینانه و استراتژیک، از فرصت های بالقوه و بالفعل برای نیل به اهداف ملی استفاده کنیم.
امثال آقامیری به اعتبار پایگاه مردمی شان، نه یک تهدید بلکه یک فرصت تلقی می شوند. درک و برداشت نادرست از این موضوع و موضوعات مشابه، همیشه خسارت بار بوده و به کاهش ظرفیت های اجتماعی نظام منجر شده است. معلوم نیست چرا برخی بر رفتن در یک مسیر غلط و زیانبار، اینقدر پافشاری می کنند و حاضر نیستند از تجربه های تلخ و رنجبار گذشته درس بگیرند.
♦️هرکس که مدعی دلسوزی برای انقلاب و نظام و کشور است، باید اول به پالایش انواع ذهنیات تکنیک زده ی خود اقدام کند تا بتواند در موقع و موقف تصمیم گیری و اعمال آن تصمیم، بهترین شیوه ها و روش ها را در پیش بگیرد.
♦️در جهان امروز و با توجه به تکثر و فراگیری ابزارهای ارتباطی و بویژه با انقلابی که شبکه های مجازی برای مخابره و انتشار پیام پدید آورده اند، حکمرانی و اعمال حاکمیت بر مبنای روش های گذشته، یکی از عینی ترین جلوه های تحجر و مبارزه با زمان است. و می دانیم که درافتادن با زمانه و فقدان تلاش برای مدیریت کردن آن، جز ناکامی و شکست و حرمان، فرجامی نخواهد داشت.
♦️مراقب باشید. با صدور احکامی از جنس آنچه علیه حسن آقامیری صادر شده است، بیش و پیش از آنکه او را خلع لباس کنید، خود را در نزد افکار عمومی «خلع اعتماد» کرده اید.
-به نقل از کانال گنجه
#آسیب_شناسی
#رسانه
#روحانیت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اسلام و سینمای عربی
♦️این روزها به مناسبت برپایی جشنواره فیلم فجر، موضوع سینما و اهمیت آن بار دیگر نقل محافل شده است. چند سالی است که با گسترش فعالیتهای سازمان سینمایی اوج، جشنواره فجر نیز در کنار جشنواره عمار به عرصه قدرتنمایی جریان ارزشی در سینما بلد شده و دغدغههای سیاسی و دینی بروز بیشتری در فیلمها دارد.
♦️در جهان عرب نیز سینماگران یکی از بازتابدهندگان گرایشهای اسلامی و سیاسی بودهاند. هنرمندان عرب کوشیدهاند تا مواجهه امروزی با اسلام را به تصویر کشند. برخی رویکرد انتقادی به جریانهای اسلامگرا داشتهاند و بعضی بر آنند تا سیمای قابل قبولی از اسلام را برای انسان امروزی به تصویر بکشند.
♦️مصطفی عَقّاد(2005-1930) کارگردان متولد سوریه و از معروفترین سینماگران عرب در سطح بینالمللی بود که در ایران با فیلم «محمد رسول الله» یا «رسالت» (تولید 1976) شناخته شده است. او کوشیده بود تا در فیلمش، تصویری از پیامبر اسلام را به نمایش گذارد که مقبول همه گرایشهای مسلمانان نیز باشد. از همین رو بود که با علمای شیعه و سنی بسیاری مشورت کرد. وی با امام موسی صدر نیز دیدار کرده و گفته بود که نظرات وی در اصلاح فیلمنامه بسیار مؤثر بوده است. گفته میشود سید موسی صدر در آن دیدار پیشنهاد ساخت فیلمی در خصوص امام علی(ع) را نیز به عقاد داده بود. مصطفی عقاد پاسخ داده بود که این پیشنهاد را به شرطی میپذیرد که آقای صدر در چند صحنه کوتاه، نقش امام علی(ع) را بازی کنند. موسی صدر این پیشنهاد را نپذیرفته بود.
♦️مصطفی عقاد در سفری که ابتدای دهه هفتاد شمسی به ایران داشت، پیشنهاد ساخت فیلمی درباره امام خمینی را با حضور آنتونی کوئین داد که مورد موافقت مرحوم سید احمد خمینی قرار نگرفت.
♦️پس از ماجرای یازدهم سپتامبر 2001 گرایش فیلمسازان عرب به سمت خطر افراطگرایی اسلامی معطوف شد. عقاد در صدر این هنرمندان بود که سرانجام جانش را در این راه از دست داد و در انفجاری به دست القاعده در اردن کشته شد.
♦️نوری بوزید تونسی نیز پس از وقایع یازدهم سپتامبر «آخر الفیلم» را ساخت. از حواشی این فیلم، سکانسی است که بازیگر نقش اول با کارگردان بحث میکند و به او میگوید که تو با این فیلم میخواهی من با مسلمانان بجنگم؟ بوزید در پاسخ میگوید که من با گروههای افراطی مبارزه میکنم نه با اسلام واقعی و دین اعتدالی و میانهرو. آثار بوزید مورد استقبال غربیها قرار گرفته است.
♦️یوسف جبرائیل شاهین؛ کارگردان مصری نیز که در سال 2008 درگذشت، فیلم «مهاجر، سرنوشت و دیگری» را ساخت که درباره تروریستهای سلفی بود. وی پیامبر اسلام را نمونه یک انسان آزادیخواه میدانست و معتقد بود که افراطگرایان، پیام آزادی را از پیامبر اسلام نشنیدهاند و آزادی که نباشد ویرانی و ترس، ما را به خود مشغول میکند. وی همچنین گفته بود که دولت مصر باید مانند پیامبر اسلام در همه امور با مردم مشورت کند. برخی انتقادهای سیاسی وی به حکومت مبارک، او را چند سال مجبور به مهاجرت از مصر کرد.
♦️عمر امیرالای نیز یکی از فیلمسازان برجسته اهل سوریه بود که در سال 2011 درگذشت. فیلمها و مستندسازیهای وی اغلب حول مسائل اجتماعی و سیاسی کشورش ساخته شده بود. اما او جریان فیلمسازی در جهان عرب را با دو جریان تخریبی مواجهه میدید؛ یکی فعالیتهای فرهنگی اسرائیل به عنوان دشمن خارجی و دیگری اندیشه اخوانالمسلمین به عنوان یک دشمن داخلی. وی رویکردهای اخوانالمسلمین را موجب نابودی ریشههای فرهنگی جهان عرب میدانست. او از جریان فرهنگی امروز جهان عرب به عنوان فریب فرهنگی یاد کرده و معتقد بود که جشنوارههای سینمایی عرب با وجود پیشرفت فنی و تکنیکی در هنر و سینما، دچار سقوط محتوایی شده است. وی از این مسأله ابراز نگرانی میکرد که گرایش به اخوانالمسلمین روز به روز بیشتر میشود و سینمای عرب توجهی به آن ندارد و این جز فریب فرهنگی به بار نمیآورد. وی از این منظر با حاکمان سوریه همنظر بود و نسبت به هرگونه گرایش به اخوان رویکرد منفی نشان میداد.
-به نقل از کانال راوینیوز
#سینما
#دین
#اسلام
#رسانه
#جشنواره_فیلم_فجر
#جهان_عرب
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حاشیهای بر اختتامیه جشنواره ۳۷ فیلم فجر
🖋سید مهدی ناظمی
♦️جشنواره امسال هر چند از نظر فیلمهای با کیفیت و فیلمهای متوسط قابل تحمل از بهترین جشنواره ها بود، اما از نظر داوری، متأسفانه نه تنها هیچ پیشرفت رو به جلویی نداشتیم، بلکه براحتی می توان گفت همان روشهای همیشگی ادامه پیدا کرد.
♦️هیأت داوران سعی کرد که جوایز را به نوعی بین همه فیلمهای مدعی، پخش کند. به این منظور از همان ابتدا، بهترین فیلم جشنوار یعنی «23 نفر» را به شکل محترمانه ای ذبح کردند تا جلوی دست و پا نباشد و در عین حال مدعی ادای دین هم شده باشند.
♦️با کنار رفتن این ملی ترین و انقلابی ترین و سینمایی ترین فیلم جشنواره امسال و یکی از بهترین فیلمهای سالهای اخیر سینمای ایران، جا باز شد تا جایزه های واقعی بین سایر فیلمها تقسیم شود که البته این تقسیم چندان هم بی مبنا نبود، جز این که ای کاش بخشهایی مانند نگاه نو، جایزه ویژه و ... را برمی داشتیم تا راحت تر تصمیم می گرفتیم و فیلمهایی مانند «مسخره باز» در این میان مدعی نمی شدند.
♦️اما درباره فیلم «شبی که ماه کامل شد» و درو کردن جوایز توسط این فیلم، که قبلاً در همین کانال به اختصار درباره آن گفته شد و در برنامه هفت نیز چندین بار درباره آن گفتگو شد، باید نکته ای را آشکار کرد.
♦️به هر حال ساختار این فیلم به شکلی است که بدون اجازه و صلاحدید نهادهای امنیتی و احتمالاً وزارت اطلاعات نمی توانست ساخته شود. اما دیدگاهی که در این فیلم ارائه و تثبیت می شود، دقیقاً همان دیدگاهی است که در بخش عمده ای از مدیران از جمله در جناح حاکم طرفدار دارد و آن ارائه تصویری منفعل، «صرفاً» مظلوم، به یک معنای محدود کلمه «زنانه» و بی خطر از ایران است. درافتادن به این نگاه، ایرانی را به جهان و به خود ملت معرفی می کند که فقط ظلم می پذیرد و براحتی سر او بریده می شود و باید به حال او گریست و افسوس خورد و هیچ فعلیتی برای نجات آن نداشت.
♦️این نوع نگاه که کمابیش در فیلمهای دیگری هم حضور داشت، نه تنها به نفع تصمیم گیران و تصمیم سازان امنیت ملی نیست، بلکه به نفع هیچ ملتی نیست. این نگاه، بسیار خطرناک، بسیار ضدملی، بسیار نابودکننده، منفعلانه، بی ثمر و بی اثر و ترغیب کننده به تجاوزپذیری است. حداقل سه فیلم مهم این جشنواره با این نگاه ساخته شد که دولتی ترین آنها جایزه بهترین فیلم را از این جشنواره گرفت.
-به نقل از گنجه آنلاین
#سینما
#جشنواره_فیلم_فجر
#نقد_فیلم
#رسانه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠رامبد را ریز ریز کنید
🖋دکتر محمد فاضلی(عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ داستان بچه رامبد جوان کم کم دارد خیلی بالا میگیرد. از طنز و هجو شروع شد و به درخواست ممنوعالتصویری، لغو تابعیت ایرانی و ابطال شناسنامهاش رسیده است. من پیشنهادی میدهم که ختم کار باشد: «رامبد را ریز ریز کنید.» بعد نگار جواهریان را هم مجبور کنید ریز ریز شده رامبد را سرخ کند. بچهاشان گناهی ندارد، بسپاریم به همان کاناداییها بزرگاش کنند. ریز ریز رامبد که سرخ شد، دلهایی خنک شده و وقت است بنشینیم به چند سؤال فکر کنیم.
♦️اول، آیا رامبد جوان در جایی مردم را به ماندن، سختی کشیدن، مقاومت و ... دعوت کرده است؟ اگر فقط درباره خوبیها و زیباییهای ایران در برنامهاش گفته یا شعر خوانده است، با دعوت به ماندن و سختی کشیدن یکی است؟ آیا او هیچ وقت کسانی را که ترک وطن کردهاند سرزنش کرده است؟ آیا منتقدان امروز او توانایی رفتن به کانادا را داشتهاند و صرفاً بر اساس برنامه و گفتار رامبد جوان در ایران باقی ماندهاند؟ آیا برنامه او را به خاطر ابعاد ایراندوستانه تماشا میکردید یا طنز و سرگرمیاش شما را جذب میکرد؟
♦️دوم، درست است سلبریتیهایی مثل رامبد جوان در صدا و سیما رشد میکنند و مشهور میشوند، اما آیا صدا و سیمای دیگری هم وجود دارد – مثل تلویزیونهای خصوصی ممالک دیگر – که آنها بدون ارتزاق از بودجه عمومی، برنامه بسازند و رشد کنند؟ عیب از نبود رسانه خصوصی است یا امثال رامبد که باید فقط استعدادشان را تنها در همین رسانه انحصاری نمایش دهند؟
♦️سوم، اگر مسأله قباحت دورویی است، آیا چنین نیست که هر کس بااستعدادتر است و میخواهد بالاتر برود، باید دورویی بیشتری پیشه کند؟ یا بپذیرد که از خیر بروز استعدادش بگذرد؟ شما آقا و خانم کارمند، استاد دانشگاه، مدیر کل وزارت فخیمه الف، معاون وزارت معظم ب، وزیر محترم اسبق، سابق و جاری وزارتخانه جیم، و کثیری از خلقالله، به درجاتی دورویی در زندگیتان نیست؟ آیا زندگی همه ما کلیت منسجمی است که دورویی در آن جایی ندارد؟
♦️چهارم، مطمئن هستید مردم عادی بر شعلههای شبکههای اجتماعی علیه رامبد جوان میدمند؟ شما خودتان به عنوان شهروند عادی، تاکنون چقدر وقت گذاشتهاید تا ویدئویی در نقد کسی تولید کنید؟ به کدام آرشیو دسترسی داشتهاید که برنامه چهار پنج سال قبل یک نفر را دوباره ببینید و قطعاتی از آنرا برای انتشار در شبکه اجتماعی جدا کنید؟ تاکنون برای چند نفر کاریکاتور تولید کردهاید؟ فکر نمیکنید کسانی به صورت تخصصی و حرفهای این گونه کارها را انجام میدهند؟ نقد رامبد جوان، خودجوش است یا سازمانیافته؟ آیا شما هدایت میشوید یا به صورت خودجوش از رامبد انتقاد میکنید؟
♦️پنجم، من آدمهایی میشناسم که مبارز انقلابی بودهاند، جبهه رفتهاند، از خانوادهشان شهید دادهاند، دیگران را به انقلاب و جنگ دعوت کردهاند، و در مسیر زندگی سر از کانادا و اروپا درآوردهاند یا حتی بدون آنکه دزدی کرده و اموال بیتالمال را خورده باشند، امروز بچههایشان در جایی غیر از ایران زندگی میکنند. آیا همه آنها مستحق سرزنش کردن هستند؟ آیا همه ایرانیان خارج از کشور، کسانی هستند که هیچگاه در زندگیشان دیگری را به مقاومت، ایراندوستی و کشیدن جور وطن دعوت نکردهاند؟
♦️ششم، انتخاب شخصی هر یک از ما ممکن است این باشد که در موقعیتی شبیه به وضعیت رامبد جوان، کاری شبیه به آنچه او انجام داده است (البته دقیقاً نمیدانم چه کاری انجام داده است، چون شاید واقعاً برای اکران فیلم رفته یا خواسته همسرش نزد خانوادهاش کودک را متولد کند و ابداً شهروندی کانادا هم نگیرد، یا اصلاً قوانین کانادا تغییر کرده باشد و تولد کودک در کانادا سبب تعلق شهروندی به او نشود) انجام ندهیم، اما آیا انتخاب شخصی ما معیار اخلاقی بودن یا نبودن است؟
🔴من فقط دعوت میکنم به سؤالات فوق، فراتر از جنجال رسانهای فکر کنیم. راستاش این سؤالات فراتر از ماجرای زرد رسانهای، دعوت به اندیشیدن درباره «ایده ایران» است. ایران چیست؟ چه چیزش را باید ستود و چه چیزی را نقد کرد؟ مسئولیت ما در قبال آنچه ایران میدانیم تا کجاست؟ تا کجا باید پای ایران ایستاد؟ نسبت ایده ایران و زیستن ما چیست؟ سخن و کردار اخلاقی درباره ایران، اخلاق وطن، چیست؟ درد ما کار رامبد نیست، شجاعت پرداختن به این سؤالات چیز دیگری است.
-به نقل از دغدغه ایران
#نقد_اجتماعی
#فرهنگ
#رسانه
#صدا_و_سیما
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠دو زن در کفِ خیابان!
🖋یاسر عرب
🔸از دیروز چند تن از دوستان ویدئویی برایم ارسال کردند از یک خانم چادری که ظاهرا راجع به حجاب نهی از منکر کرده و مورد تهدید قرار گرفته و ضربه ای خورده و کف خیابان افتاده است. عجیب اینکه دوستان دیگری هم ویدئویی ارسال کردند از یک دختر خانم که چون حجاب اش را رعایت نکرده مورد برخورد پلیس قرار گرفته و افسر نیروی انتظامی پای این دختر خانم را گرفته و وسط خیابان بدن اش را روی زمین می کشد که ببرد!
🔸دو زن در این دو ویدئو کف آسفالت خیابان افتاده و تحقیر شده اند. یکی چادری و محجبه، یکی دیگر شال بر سر و شل حجاب! مظلومیت خانم چادری را رسانه های رسمی اینطرف آب پوشش دادند مظلومیت آن یکی را رسانه های غیر رسمی آنطرف آب و فضای مجازی.
🔸می شود برای مدافعین آن خانم چادری نوشت که «کلوخ انداز را پاداش سنگ است!» می شود نوشت «از این بازی دست بردارید و ببینید از لایحه ی حمایت از حقوق زنان چه خبر؟» یا پرسید «از آمار سیاهِ خشونت خانگی چه خبر داریم؟» یا یادآوری کرد «واقعا الان مشکلات واقعی مملکت ما چیست؟» بعد بیست سر تیتر از مسائل فضاحت بار کشور (از بانکداری تا اقتصاد و صنعت و بیکاری و...) را ردیف کرد و پرسید «با این رکود و بدبختی و فقر الان واقعا مشکل دوچرخه سواری زنان در اصفهان است؟ یا کنسرت در خراسان؟ یا شل حجابی کسانی که اعتقاد به حجاب اجباری ندارند؟ یا ..»
♦️اما بگذار در این لحظه از زاویه دیگری موضوع را ببینیم. حجاب مقوله ای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، پس از این خیال خام اندیشانه و موضع که «موضوعات مهمتری داریم و نباید به آن بپردازیم» دست برداریم. واقعیت این است که حالا متاسفانه حجابِ رایجِ تبلیغیِ جمهوریِ اسلامی (حجاب یکسان/ چادر ملی) پرچم دونوع برساخت اجتماعی شده است. دو جبهه ی مقابل و متقابل... این یک واقعیت نیست اما متاسفانه رسانه های رسمی و غیر رسمی با سالها تلاش احمقانه شان توانسته اند این را تبدیل به یک "واقعیت بین الاذهانی" کنند که حجاب نمادِ دو رویکرد به وضعیت موجود است.
♦️این دو زنِ کف خیابان زمین خورده برای من نمادِ جامعه ای است که تلاش اش برای اصلاح ساختار سیاسی و فرهنگی بی نتیجه مانده و در ذیل پروسه ی "ضد گفتگو" بودن حالا یک جامعه ی تیز، توده ای، هیجانی، تکانه ای، و صفر و صدی شده است. بخش اقتدار گرای حاکمیت در پس اجباری کردن حجاب و شلاق و حبس گذاشتن برای بی حجابی و ... باید این پیش بینی را می داشت که وقتی در عرصه های رسمی به دنبال "حذف" کسانی است که اعتقادی به حجاب یا حجاب اجباری ندارند، این رویکرد حذفی به دنبال خود، دیگری سازی و باز تولید اندیشه ی حذفی را به دنبال خواهد داشت. حالا در بسیاری از، اماکن عمومی فاقد نیروی سرکوب و یا خصوصی سازی شده، یا هتل ها، رستوران ها و مکان های غیر رسمی و غیر اداری دیگر این چادری ها (و به شکل عام مذهبی ها) هستند که فضا طوری برایشان چیده می شود که معذب باشند و خودشان محل را ترک نمایند!
♦️این دو زن افتاده کفِ خیابان، جامعه ی ماست که بعد از این نوع تقابل از هر دو طیف هزینه ی سنگینِ ضرب و شتم را پرداخته است! این دوگانه سازی، لبه ی حذف را تیز می کند یعنی از یک طرف آخوند کشی راه می اندازد، از یک سو، زندانی معترض به قتل می رساند، از یک جهت قتل های زنجیره ای به پا می کند، از آنطرف دنبال فرصت مغتنمی است که بسیجی آتش بزند! این به چادری بگوید امل عقب افتاده، آن به بی حجاب بگوید "فاحشه"!
این اتفاقات نیفتاده؟ این سخنان گفته نشده؟ این واقعیت بین الاذهانی را صدا و سیما و شبکه من و تو، دائم توی بوق نکرده و این شکافِ جامعه ی رسمی / جامعه ی غیر رسمی را مکرر تعمیق نمی کنند؟
♦️ایران اسمی مونث است. این دو زن بر زمین افتاده چهره ی اجمالی ایرانی هستند که تن به گفتگو و رواداری و زندگی مسالمت آمیز نداده و برای دیگری به جای فرصت رشد و فهم متقابل، "حذف" می خواهد! این دو زن، ما هستیم که داریم در بازی صدا و سیما و شبکه ی من و تو وارد آتشِ دیگری سازی شده، مقابل هم می ایستیم و یکدیگر را با مشت و لگد نقش بر زمین می کنیم. مایی که قرار بود"رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ" باشیم. مایی که می خواستیم از این پیچ تاریخی سخت به یاری هم عبور کنیم... مگر نه اینکه ما همه در یک زندان ساخته شده از تبعیض، نادانی و قهر زندگی می کنیم؟ آن بالا اگر حاکمان ما مجنون و مست قدرت هستند این پایین ما محکومین به جای آشتی و گفتگو، چرا باید به جان هم بیفتیم؟
-به نقل از کانال نویسنده
#نقد_اجتماعی
#حجاب
#رسانه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠 #معرفی_کتاب
🔸كتاب «جايگاه دين در سينمای دينی پس از انقلاب» به قلم محسن گودرزی توسط انتشارات نقد فرهنگ منتشر شده است.
♦️اين كتاب با در نظر داشتن عواملی نظير:
👈نقش برجسته رسانه ها؛
👈نقش آفرينی و دغدغه نهادهای مسئول در خصوص دينداری جامعه؛
👈رويكرد نهادهای دینی در استفاده از مديوم سينما؛
👈تاثيرپذيری دين سينمايیشده از بافت اجتماعی و تاثيرگذاری بر آن؛
و
👈تضادهای به وجود آمده ميان #دين_نهادی و #دين_رسانهای شده؛
به دنبال ارائه دركی صحيح از نحوه بازنمايی دين در سينمای پس از انقلاب است.
♦️نويسنده در این اثر كوشيده است تا شناختی كامل از مفاهیم و مقولات گوناگون دين در سينمای پس از انقلاب ارائه نموده و سپس نحوه بازنمايی آن مفاهیم را در پیش روی مخاطب قرار دهد.
#معرفی_کتاب
#دین
#سینما
#رسانه
#فرهنگ
@daghdagheha
💠عصرِ ما یا عصر شما؟
🔸نقدی بر برنامه عصر جدید
🖋علی ورامینی
♦️شانزده سال از زمانِ پخش اولین فصل برنامه «آمریکن گات تلنت» نیاز بود تا «احسان علیخانی» نه نسخه بومی که تقلید نعلبهنعل آن را در ایران بسازد. چیدمان برنامه، تعداد داوران، افرادِ واجد شرایط شرکت در مسابقه، شیوه گزینش و خلاصه از سیر تا پیاز هر آنچه در نسخه آمریکایی از قدیم بوده را علیخانی و تیماش سعی کردهاند در نسخه ایرانیاش نیز در حد وسع خود پیاده کنند.
♦️اگر قرار بود هرکدام از ما بین بازیگران زن، با نبوغترین، بین بازیگران مرد، با استعدادترین و بین آهنگسازان، هنرمندترین را انتخاب کنیم، قطع به یقین هیچیک از این سه بزرگوار حتی در میان 10 نفر اول انتخایمان هم قرار نمیگرفتند (البته شاید امین حیایی به دلیل شهرتش در این لیست میآمد.) سخنم این است که در این نوع برنامهها نباید دنبال اصول و قاعده خاصی گشت، چه در نسخهی اصلی و چه در همین نوع ایرانیاش. این داوران نه بهخاطر شایستهترین بودن، که بنا به مصالح و مناسبتاتی انتخاب شدند.
♦️برای فهم صداوسیما، تئوریهای نانوشته پشت آن و اساسا رویکردی خاص در بدنه حاکمیت میتوان به شمایل دکتر حسینی نگاه کرد. استاد دانشگاه امام صادق، دانشگاهی خاص و البته معتبر که بیشتر به منظور تربیت مدیران نظام شکل گرفته است و معدود مسوولانی که در آمریکا، انگلیس و فرانسه تحصیل نکردهاند، فارغالتحصیل این دانشگاه هستند. حسینی شمایلِ استاد خوب و تئوریسن محبوب امروزی برای طیفی از بدنه حاکمیت است.
♦️پیش از این گفته بودم که صداوسیما یک شیفت پارادایم یا یک تغیر گفتمانی نسبت به دهههای آغازین انقلاب داشته است. ابتدای انقلاب شاهد سیطره گفتمان {ایدئولوژیک-آموزشی} بودیم و این گفتمان رفتهرفته به {ایدئولوژی-سرگرمی} تبدیل شد. عصر جدید و برنامهی متوقف شده گلزار بارزترین شاهد در تایید مدعای من هستند. برنامهای با هزار دادار و دودور ساخته میشود که نسخهی اصلی آن شهرتاش را مدیون حضور جنیفر لوپز، کسی که ترجمان شمایل سرمایهداری جدید و ابزار نوین امپریالیسم است، اما برای آنکه نشان دهند هنوز چیزی از خود داریم و مقهور آن نشدیم، موی بلند پسر را در کلاه میکنند.
♦️آیا کسی به این فکر کرده که این برنامه در نهایت چه چیزی میخواهد به ما بدهد؟ این که کسی خوب بیس بزند یا با پا تیراندازی کند یا با موتور تک چرخ بزند در نهایت جز اینکه اسباب سرگرمی در پارک یا سیرک را فراهم کند چه مازادی دارد؟ خب همه اینها پیشتر از این هم در پارک و سیرک بود و ملت برای سرگرمی به تما شا مینشستند، اما تلویزیون پسِ این برنامه جز سرگرمی و پر شدن جیب بعضی چه هدفی دنبال میکند؟ فارغ از اینکه بشیر حسینی و حتی خود فروغی هم دربستهی ساختار و وضعیتی هستند که آنها را به این سو میبرد، سوال اساسیای که وجود دارد این است که اگر آمریکا و فرهنگاش این چنین مورد پسند شخصیتی مانند فروغی است، چرا ما مردم این فرهنگ را بگیریم، با آن سرگرم شویم و زندگی کنیم، اما به خاطر سر ایستادگی در برابر زورگوییهای آمریکا مثلاً از خریدن اپل محروم شویم.
#آسیب_شناسی
#نقد_اجتماعی
#نقد_تلویزیون
#رسانه
#فرهنگ
@daghdagheha
💠دین در عصر تکثیر مکانیکی
🖊رضا بابایی
♦️همه ما، بارها در سطح شهر دیدهایم که آیات قرآن یا احادیث اسلامی را بر روی بیلوردها، بنرها، تابلوهای تبلیغاتی یا شیشه اتوبوسها یا روی دیوارها مینویسند. هدف از این کار چیست؟ به نظر میرسد قصد نویسندگان این متنها این است که معنویت و اخلاق را به لحظات روزمره زندگی ما وارد کنند و در سایه نیروی قدسی کلام خدا و معصومان(ع)، اعضای جامعه را با اصول اعتقادی و اخلاقی پایبندتر کنند.
این پدیده، نمونهای از نگرش حاکم بر سیاستگذاری فرهنگی در جامعه ما است. پخشهای زنده از مناسک دینی در تلویزیون، گزارشهای پرشمار از عواطف دینی و … نمودهای دیگری از همین نگرشند. در این نگرش، برای داشتن جامعهای معنوی، نیازمند انتشار و تکثیر لحظات دینی در زندگی اعضای جامعه هستیم. اما این نگرش عموماً در رسیدن به هدف خود ناکام است؛ زیرا در تناقض با یکی از بنیادیترین ویژگیهای امر قدسی است.
♦️امر مقدس در آموزههای دینی، همواره پدیدهای خاص و یگانه است. از منظر دینی، هر پدیدهای در جایگاهی خاص ممکن است به امری مقدس تبدیل شود. به طور مثال دین به ما میگوید که فقط خاک یک مکان خاص، دارای ارزش معنوی است و اگر از آن مکان کمی دور شویم، خاک قدسیت خود را از دست میدهد و به خاکی عادی تبدیل میشود؛ یا فقط در یک زمان مشخص است که میتوان حج تمتع را به جای آورد و در مابقی ماههای سال انجام آن ناممکن است؛ زیرا در همان ایام معدود است که این عمل وجهی چنین مقدس مییابد. فرد دیندار، حضور امر قدسی را در جهان به صورت یکنواخت احساس نمیکند؛ بلکه مکانهایی برای او مقدس و مکانهای دیگر نامقدسند.
♦️اما، ما بیاعتنا به این حقیقت مجرب، گمان میکنیم که با تکثیر متون مقدس و مناسک مذهبی میتوانیم جامعه را معنوی کنیم. سیاستگذاران ما با خود میگویند اگر مردم به مسجد نمیروند ما مسجد را به میان آنها میآوریم؛ در حالی که این عمل خلاف ویژگی امر دینی است. در نتیجه این سیاستهای غلط، شاهد این هستیم که در جامعه به جای آنکه فضای معنوی رو به گسترش باشد این امر قدسی است که عرفی و روزمره شده است. اگر در گذشته شخصی برای مطالعه قرآن، زمانی مشخص میگذاشت و به سراغ متن و تفسیر آن میرفت، امروز آیات پارهپاره شده و پراکنده قرآن بر در و دیوار شهر، توجه عابران را برنمیانگیزد.
♦️متفکری آلمانی به نام والتر بنیامین مقالهای دارد به نام «اثر هنری در عصر تکثیر مکانیکی». وی در این مقاله استدلال میکند که بر اثر تکثیر مکانیکی و فراهم کردن کپیهای بیشمار از آثار هنری، اهمیت آنها از دست میرود و افراد دیگر با نوعی حس فروتنی و اشتیاق دینی به آثار هنری نگاه نمیکنند. تکثیر، امر هنری را به امری عرفی بدل میکند و میتواند همین بلا را بر سر امر دینی بیاورد. سیاستگذاران فرهنگی به حوزه عرفی و روزمره بیتوجهند و میخواهند شکاف بین حوزه عرفی و قلمرو مقدس را بردارند تا زندگی روزمره مردم سرشار از امر قدسی شود! اما امر مقدس فقط در لحظهای خاص و حتی شاید در مکانهایی خاص، در دل مؤمن ظاهر میشود. از این رو است که سخنان کلیشهای مجریان تلویزیون که میخواهند شوق دینی را در مردم برانگیزند، راه به جایی نمیبرد؛ بلکه مذهب را دچار کلیشههای ظاهری و زبانی میکند.
-به نقل از کانال نویسنده
#آسیب_شناسی
#فرهنگ
#رسانه
@daghdagheha
💠چرا مردم عادی دروغ پردازیها درباره روحانیت را باور میکنند؟
🔸زندگی طلبهها موضوعی است که مردم عادی از طرق مستقیم با آن آشنایی چندانی ندارند و همین امر باعث شده که شایعهسازی در خصوص طلاب راحتتر از دیگر اقشار جامعه صورت گیرد. برای مثال یک فرد عادی در جامعه به راحتی این شایعه را باور میکند که اکثر روحانیون افراد متمولی هستند و یا اینکه اکثر روحانیون مخالف آزادیهای اجتماعی هستند و غیره. غافل از اینکه طلاب هم مثل دیگر اقشار جامعه به گروهها و طبقات مختلف اقتصادی و اجتماعی و فکری تعلق دارند. همین عدم آشنایی مردم عادی با زندگی روزمره طلاب، یکی از عوامل تعمیق شکاف میان مردم و روحانیت شدهاست. با توجه به اهمیت جایگاه روحانیت در ابعاد مختلف حیات فردی و جمعی ایرانیها، شایسته است طلاب به گونههای مختلف این شکاف را کاهش دهند.
🔸یکی از دلایل ناآشنایی با زندگی روزمره روحانیون، کاهش اقبال جوانان به مساجد است. در مقاله «چرا هیئتیها، اکثراً مسجدی نیستند؟» به این موضوع پرداختیم و اشاره داشتیم که در گذشته به علت حضور پررنگتر افراد عادی در مساجد و ارتباط نزدیکتر با روحانیون محل، مردم عادی آشنایی بیشتری با زندگی عادی روحانیون داشتند و همین امر باعث میشد که حتی با وجود دروغ پراکنیها و توطئههای رژیم ستم شاهی علیه روحانیون، مردم این شایعات را باور نمیکردند. ولی در سالهای اخیر استقبال جوانان عادی از مساجد و منابر کم شده که باید به طور جدی مورد بررسی قرار گیرد.
🔸در همین زمینه، باید به تغییر نقش و جایگاه روحانی های محل هم اشاره کرد. در واقع در کنار کاهش اقبال به مساجد، روحانیون محل هم، آن نقش سنتی خود را چندان ایفا نمیکنند. در گذشته، روحانی محل عملاً با مردم زندگی میکرد و در خانهاش به روی همه باز بود. اکنون این رابطه تغییر پیدا کرده و به تبع آن، مردم ارتباط نزدیکی با روحانی محل ندارند. بخشی از این تغییر، ناشی از یک جبر تاریخی است، ولی به هر حال نمیتوان مسئولیت روحانیون را در این خصوص نادیده گرفت.
🔸در سالهای اخیر و با تغییر هنجارهایی که در حوزه رسانههای جمعی صورت گرفته، امکان آشنایی مردم با روحانیون از طریق تلویزیون و سینما نیز امکان پذیر شده است. این رسانهها به طور بالقوه میتوانند عاملی برای نزدیکی مردم و روحانیت باشند، ولی متأسفانه در اکثر موارد ما شاهد بوده ایم که فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی، تصویری واقعگرایانه از روحانیون ارائه نمیدهند و همین امر باعث بدبینی مردم نسبت به اینگونه تصویرپردازیها از روحانیون شده است. خوشبختانه این موضوعی است که برخی از طلاب هم به آن اشاره کردهاند و بعنوان مثال حجتالاسلام مصطفی یوسفزاده در گفتگو با ایرنا، به «نگاهی کلیشهای و تکراری» از شخصیت، موقعیت و رفتار یک روحانی در سریال «ستایش» اشاره کرده و اینگونه تصویرپردازیها را مورد انتقاد قرار داده است. حجتالاسلام یوسف زاده با تأکید بر اینکه روحانیت باید بپذیرد که با قبول رسالتی خطیر و مهم، همیشه در معرض نگاه نقادانه و کنجکاوانه مردم قرار دارد، یادآور شده: روحانیت باید به فیلمسازان اجازه سرک کشیدن به سویههای پنهان زندگی فردی و اجتماعی خود را بدهند، که البته این امر تاکنون محقق نشده.
🔸حوزههای شیعه از دیرباز یکی از اصلی ترین مراکز تولید فکر و جریانسازی بوده و علت موفقیت این جریانسازیها، نه فقط در توان نظری حوزهها، بلکه در ارتباط عمیق این مراکز دینی و معنوی با جمهور ناس بوده. شکافی که اکنون میان مردم و روحانیت ایجاد شده کاملاً قابل ترمیم است ولی برای این امر، باید با واقعگرایی به آسیبشناسی پرداخت. در این راستا، تلاش روحانیت برای ایجاد درک درستتری از زندگی روزمره خود، و ایجاد این ذهنیت که روحانیون نیز بخشی از جامعه هستند از اهمیت ویژهای برخوردار است.
-به نقل از سایت مردم و روحانیت
#آسیب_شناسی
#روحانیت
#رسانه
@daghdagheha
💠برگزیدگان سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر(۲۲بهمنماه۹۸)
🔸ساعتی قبل، سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر با معرفی منتخبان به کار خود پایان داد. مهمترین فیلمهای منتخب این دور از جشنواره و موضوعات آن عبارتند از:
♦️بهترین فیلم از نگاه تماشاگران: شنای پروانه (رسول صدرعاملی): فیلمی اجتماعی تلخ که به نزاع و درگیری های خونین لاتهای جنوب شهر تهران پرداخته است. این فیلم همچنین توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد را برای امیر آقایی و بهترین بازیگر مکمل زن را برای طناز طباطبایی به ارمغان آورد و با پنج سیمرغ، پر افتخارترین فیلم جشنواره لقب گیرد.
♦️بهترین فیلم:خورشید(مجید مجیدی و امیر بنان): یک فیلم تلخ اجتماعی با موضوع مشکلات و مصائب کودکان کار؛ این فیلم همچنین توانست سیمرغ بهترین فیلمنامه را برای مجید مجیدی به ارمغان آورد.
♦️بهترین کارگردان: محمد حسین مهدویان برای فیلم درخت گردو: فیلمی تکان دهنده با موضوع دفاع مقدس که بمباران شیمیایی سردشت توسط رژیم بعث را به تصویر کشیده است؛ پیمان معادی برای بازی در این فیلم، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را به خود اختصاص داد.
♦️جایزه ویژه هیات داوران: سعید ملکان برای فیلم روز صفر؛ فیلمی که تلاش می کند ابعادی دیگر از زندگی عبدالمالک ریگی را به تصویر بکشد؛ سال گذشته نیز فیلم شبی که ماه کامل شد با موضوع عبدالمالک و عبدالمجید ریگی خبرساز شده بود.
♦️جایزه ویژه سردار شهید سلیمانی نیز از سوی هیئت داوران به فیلم آبادان یازده ۶۰ اختصاص یافت. این فیلم با موضوع دفاع مقدس، روایت شوقانگیزی از مقاومت سرافرازانه مردم آبادان در سالهای دفاع مقدس را به تصویر می کشد.
#جشنواره_فیلم_فجر
#هنر
#رسانه
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠اصحاب رسانه و تریبوندارها در شرایط امروز چه باید بکند؟
🔸در روزهای بحرانی از دست اصحابرسانه چه کارهایی برمی آید؟
🔸راهکارهایی جهت مدیریت و کنترل افکار عمومی جامعه در شرایط بحران
#کرونا
#جامعه
#رسانه
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠خشونت و خودکشی در سینما، انفعال در تلویزیون
🔹خشونت، خودکشی، خودسوزی و عصبانیت در شبکه نمایشخانگی موج میزند، در این بین، تلویزیون منفعلترین روزهای خودش را سپری میکند؛ نه سریالهای دلچسبی روی آنتن میبرد و نه برنامهسازی را در مدارِ اصول و منطقِ مناسب پیش میبرد. جشنواره فیلم فجر بسیاری از مسائل را به اثبات رساند که اندیشه و تفکرِ فیلمساز ما به کجا میرود! از طرفی ورود نمایشخانگی به ساخت کارهایی با تِم خشونت و صرفاً تجاری و کپیپرداری از کارهای ترکیهای و یا در تلویزیون کارهایی که دلچسبی گذشته را ندارند، این سؤال را برای ما بوجود آورده که چرا جریانِ آثار نمایشی ما در مدیومهای مختلف آنقدر غیرمنسجم پیش میروند و سرمنزلِ مشخصی ندارند؟
دکتر مریم جلالی کارشناس رسانه و دکتری مدیریت و برنامهریزی فرهنگی فرهنگی، در این زمینه بخشی از دغدغه ها را مطرح می کند:
🔸خشونت، خودکشی و خودسوزی در میان فیلمهای جشنواره فیلم فجر سی و نهم از نگاه مطالعات فرهنگی قابل تأمل است. میل به بازنمایی خودکشی و تنفر از خود حکایت یک عصیان است و وقتی قبح این بازنمایی ریخته میشود باید نگران شد و باید سیاستگذاران فرهنگی ما حساس شوند.
🔸بالا رفتن بسامد برخی از نمادها و تکرار آنها نشانهای است که باید سیاستگذاران فرهنگی ما را حساس کند. وقتی در یک فیلم نمادگرا شاهد خودکشی قهرمانِ داستانیم و در یک فیلم کاملاً واقعی هم خودکشی اتفاق میافتد. پیام فیلمسازان چیست؟
🔸وی در خصوص اینکه چرا قهرمان اثر چارهای جز خودکشی ندارد، خاطرنشان کرد: انتخاب سینماگران به عنوان تولیدکنندگان کالای فرهنگی و محتوا به سویی رفته است که قهرمان اثر چارهای جز خودکشی ندارد مستاصل میماند چون ایده پیشبرندهای ارائه نمیدهد.
🔸این کارشناس رسانه معتقد است: این حجم خشونت فروخورده همان احساس اجحاف جامعه، خلأ قدرت وعدم احساس اقتدار در جامعه ایرانی است که منجر به ارائه پیرنگهایی میشود که ستارهها و روشنها و حتی بیهمهچیزها را خاموش میکند. سینما استعاره میسازد دایرههای معنایی تازهای پیشنهاد میدهد.کلمات را کاربردی نو میدهند و فرهنگ عمومی را شکل میدهد. رسانه , صدا و سیما , تلویزیون , سینمای ایران , جشنواره فیلم فجر , باید نشانههای تولیدات تصویرپایه را جدّی گرفت. خشونت، جرم و جنایت یکی از مهمترین ابزارهای درامسازی است به شرطی که در خدمت ایده اصلی و دال مرکزی باشد و تنها برای تزیین و جذابیت شکلی به ایده تحمیل نشوند. باید نشانههای تولیدات فرهنگی به ویژه تولیدات تصویر پایه را جدّی گرفت.
🔸وی با اشاره به اینکه قتل، خونریزی، خشونت و اعتیاد با بسامد بالا، سینمایی میسازد که در آن یک عاطفه معمولی حکم رمانتیسم پیدا میکند، بیان کرد: وقتی خشونت دامن اقشاری که روزگاری نماد عاطفه بودند را میگیرد باید نگران شد <زن، کودک، مادر، قهرمان و…>. اعتیاد، خشونت کلامی و فیزیکی، تنفر و انزجار، قتل و خونریزی با بسامد بالا، سینمایی میسازد که در آن یک عاطفه معمولی و رایج حکم رمانتیسم را پیدا میکند.
🔸عصر جدید رسانهای، عصر انتخاب است و با سواد کم رسانهای مقهور و منفعل خواهد شد. به هر حال شبکه خانگی رقیب تلویزیون نیست تکمیلکننده چرخه تولید و ارائهدهنده زاویه دیدهای تازه در بستری تازه است که اختیار مخاطب را افزایش میدهد. عصر جدید رسانهای، عصر انتخاب است و مخاطب با سواد رسانهای قدرت انتخابش بالا میرود و با سواد کم رسانهای مقهور و منفعل خواهد شد.
🔸وقتی سواد رسانهای پایین است ما برای ردهبندی سنی اهمیتی قائل نمیشویم چه در تلویزیون و چه در نمایشخانگی، هر تِم و پیرنگی در معرض نگاه همه مخاطبین قرار میگیرد وگرنه در هیچ کشوری اثری که میزانی خشونت دارد برای پخش همگانی نیست. یک رابطه دوسویه بین تولیدکننده و مصرف کننده برقرار است از یک سو باید آنقدر سبد رسانهای کامل باشد که همه ژانرها را پوشش دهد و از سوی دیگر، قدرت و دانش انتخاب به مخاطب داده شود که هرچیزی را نبیند.
متن گفتگو در
https://v-o-h.ir/social/2782
#رسانه
#جشنواره_فیلم_فجر
#تلویزیون
#فرهنگ
#خشونت
#خودکشی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
💠"کلاب هاوس؛ سوار بر رخوت انسان مدرن"
🖊احمد اولیایی(دکترای فرهنگ و ارتباطات)
🔸امتداد فلسفه در زندگی عینی اگر در غرب موفق بوده، به این دلیل است که به عنصر نیاز و سلیقه انسان مادی اهمیت زیادی میدهد. این توجه در تکنولوژهای ارتباطی و اپلیکیشنهای ارتباط جمعی نیز دیده میشود.
🔸بشر امروز که در عصر مدرن متصف به صفاتی مانند عدم تحرک، یکجانشینی، خستگی، کم انگیزگی، فردگرایی و ... شده است، بهترین راه ارتباط جمعی را استفاده از نرم افزارهایی میداند که همگی در یک گوشی موبایل در دستان او قرار دارند.
🔸قطعا این، بهتر از ارتباطات فیزیکی و چهره به چهره و حضور گرم اجتماعی است که نیاز به حرکت و ارادهی بیشتر دارد. دنیای مدرن این حرکت و اراده را نشانه رفته است.
🔸زمانی رخوت انسان به حدی بود که اپلیکیشنهای متن محور برای او بهشت تنبلی و کسالت بود و با نگارش متن، ارتباطات خود را بر قرار میکرد. به تدریج و بر مبنای حرکت جهان مدرن که قرار است این رخوت را بیشتر کند، اپلیکیشنها به سمت تصویر محوری و فیلممحوری رفتند و خیال افراد را حتی از تایپ کردن راحت کردند. اما اکنون، نرم افزارهایی که بتواند کمترین تحرک و فکر را به مخاطب تحمیل کند، اولویت دارند.
🔸اینجاست که مانند کلابهاوس میتواند به خوبی بر این موج سوار شود. کلابهاوس یک اپلیکیشن صوت محور است و به عبارتی انسان بدون هیچ تحرکی صرفا با چرخاندن زبان یک مشارکت تمام در آن خواهد داشت. کلابهاوس دو مشخصه اصلی انسان و دنیای مدرن را در خود دارد؛ هم به رخوت و کسالت انسان امروز پاسخ مثبت داده و هم ارتباطات را به مجازیترین شکل خود سوق داده است.
🔸از طرف دیگر، همه میدانیم که صوت و به عبارتی صحبت کردن نسبت به متن و تصویر امکان خطای بیشتری دارد. حرف زدن در فضای مجازی به خصوص وقتی آنلاین باشد طبیعتا دارای اشتباهات گسترده تری خواهد بود. این آسیب را به عدم بلوغ فرایند گفتگو در جامعه اضافه کنید؛ لذا بزودی ما به ناهنجاری ها، خطاها و آسیبهای زبانی بسیاری در کلاب هاوس مواجه خواهیم شد. هر چه بیشتر حرف بزنید بیشتر در کلاب هاوس مشارکت خواهید داشت و هر چه بیشتر حرف بزنید کمتر فکر میکنید.
🔸احتمالا در نسل آینده اپلیکیشنهای ارتباطی، ما با برنامههایی مواجه خواهیم شد که به طور کل کنش معناداری از اعضای بدن را نیاز نداشته باشد و نسبت به انتقال دادههای ذهنی و کنش مغزی عمل کند بدون اینکه شما صوتی تولید کنید یا متنی بنویسید یا تصویری منتقل کنید. شاید این اتفاق با پلک زدن، یا اراده ذهنی اتفاق بیفتد، اما قطعا این مسیر طی خواهد شد.
🔸حرکت تکنولوژیهای ارتباطی مدرن قرار است نیاز انسان تنبل و سست مدرن را پاسخ دهند که اصل وی بر عدم تحرک، یکجانشینی، عدم تأمل، عدم تفکر است.
🔸لازم به ذکر است آنچه ذکر شد صرفا یک زاویه نگاه به کلاب هاوس است. قطعا میتوان از زوایای دیگر این ابزار و مانند آن را مورد مطالعه قرار داد.
#کلاب_هاوس
#رسانه
#نقد
#انسان_مدرن
➖➖➖➖
@daghdagheha
Women Blogers final.pdf
2.36M
💠گزارشی از تاثیر بلاگرهای زن ایرانی بر فرهنگ و سبک زندگی
🔸برای بررسی مسأله تأثیر خانمهای بلاگر بر فرهنگ و سبک زندگی، صفحات صد نفر از برترین
بلاگرهای اینستاگرام شناسایی و محتوای تولیدی ایشان رصد و مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است.
🔺 #بلاگر هایی که بیشترین تأثیر را در حوزه بلاگری دارند، فعالیتشان محور طنز، زیبایی و #سبک_زندگی را شامل میشود.
🔺بلاگرها به دلیل نفوذ زیاد در لایههای مختلف اجتماعی جامعه، قدرت ایجاد تغییر در سبک زندگی، نوع تغذیه، نوع پوشاک، شیوه گفتار و تعامل اجتماعی و ... را دارند.
#رصد
#رسانه
#سبک_زندگی
@sedayehowzeh
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴نقدی بر تصویر برداری، نور پردازی و کلیپ سازی #هیئات_مذهبی
🔹چگونه و از کجا شروع شدنش را نمیدانم اما این را خوب میدانم که با گذشت سالیانی از باب شدن تصویر برداری در #هیئات_مذهبی، اکنون این مسئله به معضلی تبدیل شده است. معضلی که شاید انتهایش ناپیدا باشد. معضلی که هیئات را شبیه به هر مکانی به جز مکان مقدس #هیئت نشان میدهد.
🔹حال که #رسانه قدرتی لایتناهی پیدا کرده است، منکر تاثیر هنر در این عرصه نیستم؛ اما کیفیت آن باید به چه نحو باشد؟! مجلس عزاداری را مانند مجالس گناه(!) نشان دادن به هیچ عنوان در شأن هیئت مذهبی نمی باشد.
🔹تلفیق تصویر برداری، نور پردازی و کلیپ سازی نادرست در سال های اخیر نگران کننده است!
پ.ن: به کلیپ های تصویری دیده بان، گروه هنری پلان۳ و... نگاهی بیاندازید. گروه هایی که ویرایش و ساخت کلیپ های هیئات مذهبی را انجام میدهند. رزومه ی کاری ایشان پر است از قطعه های تصویری که کمتر شباهتی به مجالس مقدس هیئت دارند!
@barjan
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
🔹به بهانه تأکید مقام معظم رهبری بر مسئله مهاجرت نخبگان
💠مهاجرت؛ عوامل و زمینه ها، عوارض و تبعات
🔸بخش اول: عوامل و زمینه های فرهنگی وقوع مهاجرت
🖊محمد وکیلی
✅مقدمه: #مهاجرت طی سالهای اخیر به واقعیتی ناراحت کننده برای #جامعه#ایرانی تبدیل شده است. واقعیتی که بخش مهمی از مسائل و مشکلات را می توان با این موضوع مرتبط دانست. لذا ضروری است مورد توجه جدی تر سیاستگذاران، برنامهریزان و مدیران قرار گیرد. مفهوم "مهاجرت" مفهومی نسبی است و می تواند مهاجرت شهری از شهری به شهر دیگر، از منطقه ای به منطقه دیگر، از کشوری به کشور دیگر و حتی از یک محیط فرهنگی به محیط فرهنگی دیگر مثل مهاجرت از #حوزه به #دانشگاه و یا بلعکس را شامل شود.
پدیده مهاجرت پدیده ای تک عاملی نیست و به مجموعه ای از عوامل روانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وابسته است، که مهمترینِ این عوامل فرهنگی و اجتماعی این پدیده را می توان به شرح زیر برشمرد:
🔸1. #افق#روشن: نداشتن افق روشن در کوتاه مدت و میان مدت، از مهمترین عوامل تأثیرگذار در ماندن یا رفتن افراد یک جامعه است. در ترسیم این افق روشن و انتقال آن به جامعه و یا زدون آن سیاستگذاری های حاکمیتی، نقش مهمی دارد. داشتن و یا نداشتن این افق روشن، انگیزه اصلی بسیاری از کنشها و رفتارهای انسانی از جمله تحصیل، کار و تلاش، تشکیل خانواده، #فرزندآوری و نیز مهاجرت است.
🔸2. #امکان_پیشبینی وضعیت جامعه: #برنامهریزی تنها زمانی ممکن می شود که امکان پیشبینی وجود داشته باشد. با برنامهریزی، امکان رویت #افق آینده جامعه فراهم می شود. بدون پیشبینی و بدون برنامهریزی، جامعه دچار #ناپیدایی_افق و #گمگشتگی هویتی خواهد شد. وضعیت و موقعیت #ناافقی، وضعیتی ترسناک و اضطرابزایی است که انسانها ترجیح میدهند خودشان را در چنین موقعیتی قرار ندهند و از آن بگریزند.
🔸3. #احساس_نبود_امکانات: بین نبود امکانات با احساس نبود امکانات باید تفکیک قائل شد. اولی یک شاخص مادی و ملموس است و دومی یک شاخص روانی. این احساس، گاهی با بیان ها و تحلیلهای منفی به جامعه تزریق می گردد و گاهی با نوع عملکرد مسئولان و مدیران جامعه. احساس خفگان اجتماعی و یا تنگی فضای جامعه را نیز می توان نوع دیگری از این احساس برشمرد. هرچند ممکن است در واقع وضعیت آزادی های مدنی و اجتماعی، وضعیت بغرنجی نداشته باشد و یا در جوامع دیگر وضعیت بهتر از اینجا نباشد، اما احساس، همیشه تابع واقعیت ها نیست و ممکن است بر خلاف واقعیت ها، چنین احساسهایی به حدی آزاردهنده باشد که فرد را مجبور نماید برای تغییر وضعیت خود اقدام به مهاجرت نماید.
🔸4.بسته بودن #چرخه_مدیریت و حاکمیت نظام ارتباطی و فامیلی: رفتار حاکمان و مدیران جامعه، به ویژه در انتصابات و فراهم کردن موقعیت های شغلی برای اطرافیان خود می تواند این پیام را به جامعه منتقل کند که تلاش و کوشش چقدر می تواند در دستیابی به #موقعیتهای_شغلی موثر باشد. از همین جاست که یک #انتصاب_فامیلی، هر چند ممکن است ذاتا فاقد اشکال باشد اما به دلیل انتقال چنین پیامی به جامعه، و ایجاد احساس تبعیض در تقسیم موقعیت ها و فرصتها می تواند #فاجعه به بار بیاورد و بخش قابل توجهی از افراد جامعه را از داشتن چنین امیدواری و افق روشنی محروم کند.
🔸5.تغییر #اولویتهای_زندگی و #الگوهای_مطلوب: انسان ذاتا موجودی مختار و صاحب اراده است و تحت شرایط، موقعیت و نیز آموزشها، مدام اولویت های زندگی خود را مورد بازبینی قرار داده و وضعیت مطلوب خود را ترسیم می کند. اینکه اولویت های زندگی افراد و نیز الگوهای مطلوب آنها چیست، نقشی تعیین کننده در انتخاب محل زندگی افراد دارد.
🔸6. در کنار عوامل فوق که بیشتر جنبه روانی و احساسی دارند، می توان به عواملی چون عدم ارتباط بین نظام علمی و نظام تولید و اشتغال، آسان شدن زمینه جابجایی و تغییر مکان سکونت به مدد تسهیل حمل و نقل و دهها عامل دیگر اشاره کرد.
🔸7. #رسانه: رسانه در میان عوامل مهاجرت شاید مهمترین نقش و جایگاه را داشته باشد چرا که تمام عوامل فوق به نوعی به رسانه برمی گردد و توسط رسانه یا تشدید می شوند و یا تلطیف می گردند. رسانه در ترسیم افق روشن یا تاریک برای یک جامعه، و یا انتقال افقهای ترسیم شده به جامعه، احساس خفگان یا آزادی، احساس عدالت یا تبعیض، ترسیم اولویت ها و الگوهای مطلوب جامعه نقشی محوری دارد. امروزه شاهد هستیم که رسانه های بیگانه در مواجهه با #انقلاب_اسلامی، بیشترین تلاش خود را بر همین مقوله قرار داده اند تا با القای خفقان، القای آینده و افق تاریک و نیز ترسیم چهرهای باثبات، روشن و مطلوب از غرب، #سرمایههای_اجتماعی جامعه ایرانی را به یغما ببرند.
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
حجاب 2.pdf
692.2K
💠 14 ایده برای تولیدات رسانه ای با موضوع حجاب
🔸این ایده ها از یافته ها و استراتژی های علمی بیان شده در گزارش "بکارگیری بینش های رفتاری با هدف جلوگیری از گسترش رفتار کشف حجاب بانوان در جامعه" استخراج شده است.
🔸این گزارش که توسط مرکز بینشهای رفتاری ایرانیان و به سفارش دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور صورت در چهار دسته کلی گرفته است.
#حجاب
#فرهنگ
#ایده
#رسانه
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 موشن گرافی زیبا برای معرفی جایگاه حوزه های علمیه.
🔸یکی از ضعف های حوزه های علمیه تولید محصولات رسانه ای مناسب برای معرفی خود و ظرفیت هایش است.
امیدوارم با توجه جدی به این مسئله شاهد آثار فاخری از این دست باشیم
#جذب_و_پذیرش
#حوزه_علمیه
#رسانه
➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha