eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
456 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠حاشیه ای بر فیلم «ایرانی» ساخته مهران تمدن ✍یاسر میردامادی ⬅️مهران تمدن، فیلمساز ایرانی مقیم فرانسه مستند «ایرانی» را با زندگی دو روزه در کنار سه روحانی و خانواده های آنان ساخته است. تمدن در این بحثی صمیمی اما چالشی در موضوعاتی مانند: ، ، خدا و قیامت با چند روحانی ترتیب میدهد. این فیلم که اخیرا در یوتیوپ ارائه شده، موفق به دریافت جایزه بزرگ جشنواره سینما حقیقت فرانسه در سال 2014 شده است. یاسر میردامادی داوری خود در مورد این فیلم مستند را در ۱۰ نکته بیان کرده است: ⬅️۱- در فضای فارسی زبان «لائیک» و «سکولار» مترادف نیست (در فضای انگلیسی زبان هم همین طور). تمدن در مقابل چند طلبه‌ی معمم می‌گوید جامعه‌ی مطلوب باید «لائیک» باشد. اگر می‌گفت جامعه باید سکولار و یا حتی بهتر از آن جامعه باید جامعه‌ای فراگیر باشد، هم به مقصود او نزدیک‌تر بود و هم باب تفاهم باز می‌ماند. ⬅️۲- بحث محتوایی تمدن ضعیف بود و دست طرف بحث خالی نبود. شیخ بابایی: لائیسته هم یک ایدئولوژی است، اسلام هم یک ایدئولوژی است، هر کدام جای دیگری را تنگ می‌کند (مثل ممنوعیت نمادهای مذهبی در مدارس دولتی فرانسه) پس چرا من باید ایدئولوژی خودم را رها کنم ایدئولوژی لائیک را بچسبم؟ آقای بابایی (شیخ ریش بلند) به درستی می‌گوید این حوزه‌ی عمومی خنثایی که تو می‌گویی چطور جمع می‌شود با دین‌داری؟ ⬅️۳- بابایی می‌گوید در هلند می‌خواهند تظاهرات لختی‌‌ها درست کنند. این چطور با اسلام جمع می‌شود؟ پاسخ‌اش ساده است، چنین حوزه‌ی عمومی خنثایی، بر خلاف نظر تمدن، وجود ندارد و به رسمیت شناختن حوزه‌ی عمومیِ مشاع و مشترک برای همه‌گان (که نسبت به همه‌ی تلقی‌ها هم خنثی نیست) خودش تا حدودی یک تلقی سکولار است و در این نقطه حق با طرف او است. ⬅️۴- شیخ بابایی می‌گوید مگر در دموکراسی حدّش این نیست که به دیگری آسیب نرسد، خوب من اگر یک زنی حجاب نداشته باشد آسیب می‌بینم. پاسخ‌اش این است که در حوزه‌ی عمومی آسیب بر اساس توافق تعریف می‌شود. این مبنایابی بر اساس توافق چنان‌که اشاره کردم خود به نوعی سکولار است. ⬅️۵- انصاف‌اش این است که آقای تمدن توانسته فضایی صمیمی درست کند. دو طرف در عین تفاوت عمیق دارند با هم حال می‌کنند. این برای کسی که خودش معلوم است که اصلا با زیست مذهبی آشنا نیست، خیلی باید سخت باشد. این ای ول دارد. ⬅️۶- بابایی از تمدن می‌پرسد اگر زنی برهنه‌ی کامل بیاید بیرون تو می‌پذیری؟ تمدن می‌گه نه. بابایی می‌گه چرا نمی‌پذیری؟ تمدن می‌گه حجاب نداشته باشه اشکالی نداره قبوله اما برهنه‌ی کامل نه. بابایی هم می‌گه چرا باید حدودِ تعریفی تو را بپذیرم برای حوزه‌ی عمومی؟ حدود خدا را می‌پذیرم. تمدن در این جا نباید در باب حدود و ثغور پوشش، نظر شخص خودش را بدهد. باید روی توافق و عرف عمومی تأکید کند به جای این‌که بگوید ملت تا کجا بپوشند تا کجا نپوشند. البته این توافق عمومی هم در نظر طرف مقابل مقبول نمی‌افتد اما تأکید باید روی آن باشد باید استدلال کرد که ما در جامعه‌ای متنوع زندگی می‌کنیم و اگر من به خدا و پیامبر و احکام الهی استناد می‌کنم طرف مقابل هم می‌تواند به نیچه و فروید و دین‌ستیزی استناد کند. پس باید روی حداقل‌ها توافق کنیم. و اگر در مواردی به توافق حداقلی نرسیدیم، هر دو قدری کوتاه بیاییم. ⬅️۷- شیخ بابایی از تمدن می‌پرسد: من اگر با دیدن زن بی حجاب تحریک شوم چرا نباید حدود پوشش او طوری باشد که من تحریک نشوم؟ در پاسخ، تمدن می‌گوید باید روی خودت کار کنی که تحریک نشوی. این از طنزهای تاریخ است که کسی برای دفاع از جامعه‌ی به قول خودش لائیک به «جهاد با نفس» استناد کند!! و طرف مقابل هم البته که این استدلال را نمی‌پذیرد. ⬅️۸- شاید تنها نکته‌ی مورد توافق طرفین این بود که اجبار نتیجه‌ی عکس می‌دهد: در ایران که اجبار به حجاب است، آرایش‌های تند برقرار است در غرب که این اجبار نیست بسیار ساده‌پوش‌اند. شیخ بابایی این را پذیرفت. ⬅️۹- بحث‌شان از بس از دل دنیاهای مختلف در آمده در مواردی به طنز تنه می‌زد. شیخ بابایی با لحنی خاص به تمدن می‌گه «حتی احتمال قیامت رو هم نمی‌دی»؟ تمدن می‌گه نه. بعد بابایی تمدن را فشار می‌ده در بحث، تمدن می‌گه چرا. یعنی دو گفتمان بی‌ربط خورده‌اند به هم. نتیجه‌اش جذاب و طنزآمیز است. یک نماز زورکی هم کردند در پاچه‌ی مستندساز محترم که به روایت خودش از خانواده‌ای کمونیست می‌آید. صمیمیت بین‌شان بسیار دلنشین بود. ⬅️۱۰- در یک سوم آخر بحث، یکی از حضار (که گویا طلبه‌ی بسیجی جوان غیر معممی است) نکته‌ی بنیادی‌ای می‌گوید: در مقابل تلاش‌های مذبوحانه‌ی تمدن برای هم‌زیستی، از این در درمی‌آید که: «اگر راحتیِ من در این باشد که شما نباشی، شما این را می‌پذیری»؟ و تمدن می‌گوید «نه»!‌ و هم‌زیستی شکست می‌خورد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠"پیکره فوکلی" کانون منازعه سنت و تجدد! 🔸به بهانه هشدار حجت الاسلام رشاد مدیر حوزه علمیه تهران نسبت به ظهور روحانیون فوکولی و کت و شلواری!!!! 🖋مهدی کاظمی زمهریر ⬅️1. مدت ها ، به صرافت افتاده بودم که گزارشی از یک فیلم قبل از انقلاب و ایده های آن برای فهم تاریخ معاصر بنویسم؛ محافظه کاری مانع بود، تا اینکه حجت الاسلام رشاد با دادن عنوان " فوکلی ها " به بخشی از نسل جوان تر حوزه بهانه آن را برای من فراهم ساخت. ⬅️2. تعبیر "فوکلی ها " برای نسلی که در حال پدیدار شدن هستند، و الگوی زیست و خواسته های متفاوتی را نمایندگی می کنند، چندان جدید نیست. یکی از شیوه های مواجه قدیم و جدید، برچسب زنی و طرد یکدیگر است. یکی از "فوکلی ها " ( حجت الاسلام رشاد ) صحبت می کند و دیگری ( رحیم پور ازغدی) از " بی سوادها ". ⬅️3. از منظر دیدگاهی که من در حوزه جامعه شناسی تاریخی دارم، تاریخ مجموعه ای از امکان هاست، که خود را در آینده شکوفا می کند. کنش گران فکری و اجتماعی تنها در چارچوب این امکان هاست که فرصتی برای عمل دارند. به تعبیر مارکس، « آزادی درک (شناخت) ضرورت است». تنها با شناخت ضرورت های تاریخی است که حدود آزادی ما پدیدار می شود. در نتیجه، مواجه با تاریخ و ستیز با امکان های نهفته در آن امری از پیش شکست خورده است. ⬅️4. فیلم «جوجه فکلی (1353 )»، نمایش فرسایش امکان های فعلیت یافته و ظهور امکان های جدیدی است که در تقلا برای فعلیت یابی می باشند. فیلم جوجه فکلی، داستان زوال اخلاق "مردی، مردانگی، لوطی گری " است؛ مردانگی که « قیصر بازاچه نواب» نماد آن است و با حضورش « رعشه به تن همه می افتد»؛ فریدون بازیگر اصلی داستان که فرزند یک لوطیست، تبدیل به " مطرب و آوازه خوانی" شده است که از اخلاقیات مردانه در او خبری نیست. لحظه واپسین فیلم، با پیروزی اخلاق مردانه (صلابت،هیبت، قدرت) بر اخلاقیات زنانه (نرم خویی،ظرافت و عاطفه) به پایان می رسد، اگرچه فریدون جدید دیگر دقیقا لوطی قدیم نیست و در لحظه انتهایی فیلم نه از « گربه را دم حجله کشتن» بلکه از «حقوق زن» سخن می گوید، که این خود خبر از پیروز واقعی می دهد. اما، در روند تاریخ پیروزی با کدام بود؟ ⬅️5. بعد از 5 دهه از ساخت این فیلم می توان نشان داد، کدام پایان غالب شده است: مردسالاری یا زنانگی. صحنه پایانی جوجه فکلی که نمایش دوام فرهنگ مردسالار و تسلیم جوجه فکلی در مقابل آن بود نه تنها با گذشته زمان تحقق نیافت، بلکه شاهد نشر جوجه فکلی ها در جامعه پس از انقلاب هستیم. حال، جوجه فکلی ها نه تنها ناپدید نشدند، بلکه در حال تسخیر مهم ترین نهاد سنتی در ایران هستند. استعاره جوجه فکلی که در گذشته نه چندان دور برای برچسب زدن و تحقیر مردان شهری شده بکار می رفت، حال به برچسبی برای تمایز میان نسل گذشته و جدید حوزه تبدیل شده است. اما، تاریخ یکبار نشان داده است که آینده هیچگاه مغلوب برچسب زنی نمی شود و آنچه باید زاده شود و فعلیت یابد، زائیده خواهد شد و فعلیت خواهد یافت. ⬅️6. بعد از تحریر؛ به گمانم این دو نسل به جای طرد یکدیگر می بایست راهی برای زیستن در کنار هم بیابند. امری که نیاز ما هم در سطح جامعه و هم نهاد حوزه است. اولین گام، توقف برچسب زنی و به رسمیت شناختن یکدیگر می باشد، تا زمینه برای گفتگو و مفاهمه فراهم گردد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغه‌های حوزوی
💠پارادایس، فیلمی متفاوت در مورد روحانیت! 🖊محمدرضا زائری ◀️امروز مهمان آقای عطشانی ( کارگردان و تهیه کننده سینما) بودم. برای دیدن فیلم"پارادایس" که چهار سال است در محاق توقیف و بلاتکلیفی مانده. فارغ از نقدهایی که مثل هر کار دیگری درباره این اثر دارم، به نظرم فیلم دیدنی و جذابی بود و حرفهای قابل توجه و درستی داشت و تعجب می کنم از نهادهای ذیربط که در شرایط فعلی کشور به جای پرداختن به اولویت های بسیار مهم دیگر خود را به چنین مسایلی مشغول میکنند. ◀️طبیعتا در موقعیت داستانی حضور روحانیت در فضای اروپا فضاها و تصاویری حاصل می شود که تازه و متفاوت است و می تواند غیر معمول و حساسیت زا باشد اما وقتی اثری سینمایی با رعایت خطوط قرمز درباره نقش اجتماعی و تبلیغی روحانیت ساخته می شود باید اقتضائات این رسانه و لوازم نمایش بر پرده سینما را درک کرد. بدون تعارف فکر میکنم که نه تنها حوزه های علمیه نباید برای چنین آثاری محدودیت ایجاد کنند بلکه بر عکس باید ممنون و قدردان امثال علی عطشانی باشند که به جای ساختن فیلم درباره عشقهای مثلثی و مربعی و آکنده از دیالوگهای بی ادبانه و شوخیهای وقیح غیر اخلاقی – که اتفاقا فروش بالا هم دارد- آمده و درباره نقش تبلیغی روحانیت فیلم ساخته و بدهکار شده و چهار سال معطل و بلاتکلیف مانده! ◀️خوب، البته فقط دیکته ننوشته بی غلط است و با همین آزمون و خطاهاست که می شود به نمونه ها و الگوهای کامل تر رسید. کاش برخی دوستان ما به جای تنگ نظری های معمول که نتیجه ای جز توقف و سیاه نمایی ندارد، قدری به افق های بازتر و گشوده تر نظر داشتند و با درک واقع بینانه شرایط عینیی جامعه و مخاطب جدید راه را برای حرکت و نشاط و فعالیت باز می کردند تا نسل جدید به این باور نرسد که اگر می تواند باید از کشور بگریزد و برود و اگر نمی تواند خوراک فرهنگی را فقط از شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی غیر بومی بگیرد. ◀️توضیح اینکه من نسخه نهایی فیلم بعد از تغییرات و حذف ها و اصلاحات را دیدم، بنابراین قضاوتم بر اساس این نسخه بوده است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روایت خوف‌انگیزی از حاشیه! 🔸حاشیه ای بر فیلم تازه اکران شده «مغزهای کوچک زنگ زده» 🖋محمد فاضلی ♦️فیلم‌هایی که شما را از زندگی خودتان جدا کنند و به دنیای دیگرانی ببرند که خیلی از شما دورند و شاید هیچ‌گاه به زندگی آن‌ها فکر نکرده‌اید زیاد نیستند. «مغزهای کوچک زنگ‌زده» به نویسندگی و کارگردانی هومن سیدی از همین جنس فیلم‌هاست. فیلم شما را به دنیای آدم‌هایی می‌برد که برای زندگی اکثریت جامعه ناشناخته‌اند، و شیوه‌ای از فکر کردن در میان آن آدم‌ها را تصویر می‌کند که برای بخش عظیمی از جامعه غریب است. ♦️«مغزهای کوچک زنگ‌زده» روایت خوف‌انگیزی از زیستن در حاشیه، در منتهای فقر، در سایه آسیب اجتماعی و به دور ماندن از آموزش و چگونگی برآمدن تعصب کور از دل این شیوه زیست است. شما هیچ وقت از خودتان پرسیده‌اید زندگی کردن در حاشیه، در سایه کسب درآمد از «آشپزخانه» (جایی که در آن مواد مخدر صنعتی مثل شیشه تولید می‌شود)، و در جایی که کودکان بی‌سرپرست نگهداری می‌شوند تا وقتی بزرگ‌تر شدند برای تولید و توزیع مواد مخدر به‌کار گرفته شوند چگونه است؟ فیلم روایتی از این گونه زیستن است. ♦️روابط اجتماعی در حاشیه چگونه است؟ رانده‌شدگان به حاشیه جامعه چگونه حق‌شان را از متن جامعه می‌گیرند؟ اخلاق در حاشیه چگونه تعریف می‌شود؟ هومن سیدی برای همه این‌ها پاسخ‌هایی دارد. فیلم هومن سیدی اما روایت «حاشیه در حاشیه» هم دارد. ♦️زن، حاشیه‌ای در حاشیه است. زن در همان حاشیه‌ای که خودش در فقر و فلاکت دست و پا می‌زند، حاشیه‌ای بر دنیای خشن مردانه است، اوست که قربانی تعصب کور برآمده از زیست حاشیه‌ای می‌شود. ♦️«مغزهای کوچک زنگ‌زده» روایتی است که یکی از مسیرهای خیزش ذهنیت داعشی را هم نشان می‌دهد. ذهنیت داعشی بیش از آن‌که بر قرائتی از دین بنا شده باشد، پایه‌اش مشروع پنداشتن خشونت برآمده از تعصب است و فیلم تصویری واقع‌گرایانه از سازوکارهای اجتماعی پیدایش ذهن و عمل خشونت‌آمیز ارائه می‌کند. فیلم نسبت بین بیکاری، فقدان مسکن باکیفیت، فقدان آموزش و پیدایش خشونت را به‌خوبی کاوش می‌کند. ♦️«مغزهای کوچک زنگ‌زده» بی‌شباهت نیست به تصویری که فیلم «ابد و یک روز» از حاشیه ارائه می‌کند و اتفاقاً در آن‌جا هم زن «حاشیه‌ای بر حاشیه» است و بازی نوید محمدزاده در هر دو فیلم در نقشی کم‌وبیش قابل مقایسه، هر دو فیلم را به روایت‌هایی مکمل از حاشیه بدل می‌کند. نکته مهم اما راهی است که جامعه ایران در حاشیه و روایت کردن آن پیموده است. ♦️«اجاره‌نشین‌ها» ساخته داریوش مهرجویی، یکی از مهم‌ترین فیلم‌هایی است که در ایران بعد از انقلاب به نوعی به حاشیه شهر و کیفیت سکونت و مسکن می‌پرداخت (البته معانی دیگری هم برای فیلم برشمرده‌اند). هنرمندان را اگر بیان‌کننده روایتی از وضع جامعه لحاظ کنیم، به این نکته می‌رسیم که داریوش مهرجویی در بیان وضع حاشیه، روایتی نه تلخ و نه آسیب‌زده، بلکه مسأله‌دار ارائه می‌دهد. روایت مهرجویی از حاشیه، بیان امری سرطانی‌شده، خوفناک یا به غایت غیراخلاقی نیست. فیلم‌ها به «ابد و یک روز» و «مغزهای کوچک زنگ‌زده» که می‌رسند، تصویر حاشیه‌ای غرق در آسیب، خشونت و بی‌اخلاقی و تعصب ارائه می‌کنند. این البته همه حاشیه نیست و حتماً حاشیه هم وجوه مثبتی برای روایت دارد، لیکن این گذار از «اجاره‌نشین‌ها» به «مغزهای کوچک زنگ‌زده» معنادار و هشداردهنده است. ♦️«مغزهای کوچک زنگ‌زده» روایتی هنری از موضوعی اقتصادی، جامعه‌شناختی و سیاسی است که می‌توان دیدن آن‌را به همه توصیه کرد. ساعت‌ها به فکر فرو می‌روید. مسئولین سیاسی و اقتصادی جامعه دیدن آن‌را بر خود واجب بدانند. فیلم روایت بخشی از جامعه ایران است اما نمونه‌ای از قربانیان این جامعه را به رخ می‌کشد، قربانی‌ای که از حاشیه به متن هجوم می‌برد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آش شله قلمکاری به نام سریال «دلدادگان»! 🖋محمد وکیلی ⬅️سریال دلدادگان بلاخره بعد از سه فصل، و بعد از اشغال چندین ماهه بهترین زمان کنداکتور شبکه سوم سیما به پایان رسید ⬅️سریالی که با درآمیختن هرآنچه به دستش می رسید، از فیلم فارسی تا فیلم های هندی و سریالهای دهه هفتاد میلادی ایتالیایی، یک سریال به تمام معنا شعله قلمکاری را به صدا و سیما قالب کرد. ⬅️ترانه فیلم، یادآور صدای خوانندگانی است که در سریال ها و فیلم فارسی های دهه پنجاه پای ثابت خوانندگی بودند. سریال «دلدادگان» اگر هم نتوانسته بود در قسمتهای قبلی این یادآوری را تکمیل کند، در قسمت پایانی به تمام معنا به اینگونه فیلمها، ادای دین کرد. ترانه هایی به سبک پاپ ایرانی دهه چهل و پنجاه بر روی تصاویری از عشقهای نافرجام و انتقام که تلاش می کند احساسات مخاطب را برانگیزد. اینقدر تهی شدن صدا و سیما از محتوا را باید فاجعه ای به تمام معنا دانست! ⬅️ظاهرا این حجم از تزریق احساسات جهت سواستفاده از مخاطب ظاهرا کافی نبوده که فیلمساز به سراغ ایده های هندی رفته تا با ایده ای که سابقه چند ده ساله در فیلمهای هندی دارد، ترکیب این آش را دلپذیرتر کند. دختری که در کودکی دزدیده شده و پسری که در کودکی زیر دست ناپدری و نامادری بزرگ شده، اینک عاشق و دلبسته هم شده اند. هندی تر از این دیگر نمی شود! ⬅️پرداختن به شبکه ای که در قالب شرکت، مشغول فعالیت های خلاف قانون است، ساده تر و عامیانه تر از این دیگر نمی شد. این ساده انگاری بیش از حد در پرداختن به چنین موضوع مهمی، نشان می دهد فیلمساز به جای اینکه زحمت یک تحقیق جدی در ریشه یابی چنین مسئله مهمی را به خود بدهد، با تزریق روابط احساسی به دل داستان، کلاه گشادی بر سر مخاطب نهاده است. ⬅️در طول داستان نوع نگاه سریال به معضلات اجتماعی همچون اعتیاد جوانان، روابط بیرون از چهارچوب خانواده، ازدواجهای غیرآگاهانه، فرزندان ناخواسته و... در نوع خود جالب توجه است. به خوبی می دانیم که چنین مسائلی در جامعه امروز ما فروان است و نهادهای مختلفی با چنین مسائلی درگیر هستند و در این میان امید می رود که صدا و سیما با استفاده از ظرفیتی که در اختیار دارد، با ترسیم شرایط و بسترهای پیدایش و رواج چنین معضلاتی، به جامعه و خانواده ها کمک نمایند تا در یک بستر عقلانی برخوردی آگاهانه با اینگونه معضلات نماید، اما در این سریال با تقلیل حداکثری ریشه این معضلات، ریشه ای در یک توطئه خانوادگی و کینه ای شخصی برخواسته از یک عشق ناکام می یابد. اینگونه ریشه یابی و ارجاع معضلات به یک توطئه و نزاع شخصی، خود دستاوری جدیدی برای صدا و سیماست! ⬅️از طرف دیگر هر چند مسئله ای به نام عشقهای مثلثی، باید سوژه ای کهنه و متعلق به دهه های گذشته باشد، اما اصرار بر پرداخت درام بر چنین سوژه ای، نشان از ضعف و ناتوانی شدید فیلمسازن همکار با صدا و سیما دارد. در سریال دلدادگان روابط فرزانه مالک و نادر بر همین بستر شکل می گیرد و بر اساس همین عشق مثلثی داستان در سه فصل روایت می شود و در نهایت باز هم با عشق مثلثی امیر و ارغوان و هاتف، داستان پایان می یابد. ظاهرا در ذهن چنین درام نویسانی در خارج از چهارچوب چنین عشقهایی، امکان روایت داستان وجود ندارد! ⬅️امروزه رسانه ها یکی از مهمترین بازوهای مدیران جامعه (متخصصان علوم اجتماعی و رفتاری، قانون گذاران و مجریان قانون، اصلاحگران اجتماعی و...) هستند در تحلیل و تبیین مسائل و‌ معضلات اجتماعی و نیز در همراه سازی جامعه برای مقابله با این مسائل، اما صدا و سیما با چنین سریالهایی، نه تنها در این چرخه جایگاهی نخواهد داشت، و نه تنها کمکی به شناسایی، تحلیل، آسیب شناسی و ریشه یابی مسائل جامعه نمی کند، بلکه خود با ساخت و پخش چنین سریالهایی تبدیل به یکی از مراکز ترویج چنین معضلاتی خواهد بود. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حاشیه‌ای بر اختتامیه جشنواره ۳۷ فیلم فجر 🖋سید مهدی ناظمی ♦️جشنواره امسال هر چند از نظر فیلمهای با کیفیت و فیلمهای متوسط قابل تحمل از بهترین جشنواره ها بود، اما از نظر داوری، متأسفانه نه تنها هیچ پیشرفت رو به جلویی نداشتیم، بلکه براحتی می توان گفت همان روشهای همیشگی ادامه پیدا کرد. ♦️هیأت داوران سعی کرد که جوایز را به نوعی بین همه فیلمهای مدعی، پخش کند. به این منظور از همان ابتدا، بهترین فیلم جشنوار یعنی «23 نفر» را به شکل محترمانه ای ذبح کردند تا جلوی دست و پا نباشد و در عین حال مدعی ادای دین هم شده باشند. ♦️با کنار رفتن این ملی ترین و انقلابی ترین و سینمایی ترین فیلم جشنواره امسال و یکی از بهترین فیلمهای سالهای اخیر سینمای ایران، جا باز شد تا جایزه های واقعی بین سایر فیلمها تقسیم شود که البته این تقسیم چندان هم بی مبنا نبود، جز این که ای کاش بخشهایی مانند نگاه نو، جایزه ویژه و ... را برمی داشتیم تا راحت تر تصمیم می گرفتیم و فیلمهایی مانند «مسخره باز» در این میان مدعی نمی شدند. ♦️اما درباره فیلم «شبی که ماه کامل شد» و درو کردن جوایز توسط این فیلم، که قبلاً در همین کانال به اختصار درباره آن گفته شد و در برنامه هفت نیز چندین بار درباره آن گفتگو شد، باید نکته ای را آشکار کرد. ♦️به هر حال ساختار این فیلم به شکلی است که بدون اجازه و صلاحدید نهادهای امنیتی و احتمالاً وزارت اطلاعات نمی توانست ساخته شود. اما دیدگاهی که در این فیلم ارائه و تثبیت می شود، دقیقاً همان دیدگاهی است که در بخش عمده ای از مدیران از جمله در جناح حاکم طرفدار دارد و آن ارائه تصویری منفعل، «صرفاً» مظلوم، به یک معنای محدود کلمه «زنانه» و بی خطر از ایران است. درافتادن به این نگاه، ایرانی را به جهان و به خود ملت معرفی می کند که فقط ظلم می پذیرد و براحتی سر او بریده می شود و باید به حال او گریست و افسوس خورد و هیچ فعلیتی برای نجات آن نداشت. ♦️این نوع نگاه که کمابیش در فیلمهای دیگری هم حضور داشت، نه تنها به نفع تصمیم گیران و تصمیم سازان امنیت ملی نیست، بلکه به نفع هیچ ملتی نیست. این نگاه، بسیار خطرناک، بسیار ضدملی، بسیار نابودکننده، منفعلانه، بی ثمر و بی اثر و ترغیب کننده به تجاوزپذیری است. حداقل سه فیلم مهم این جشنواره با این نگاه ساخته شد که دولتی ترین آنها جایزه بهترین فیلم را از این جشنواره گرفت. -به نقل از گنجه آنلاین http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠مرثیه ای برای مصائب طلاب 🔸نگاهی به فیلم سینمایی 🖋محمد وکیلی 🔹زندگی و مشکلات قشر طلاب یکی از سوژه های قابل توجه فیلم سازان بوده است و علیرغم ممنوعیت ها و خط قرمزهای دهه شصت و هفتاد، از اوایل ده هشتاد راه برای نزدیک شدن دوربین به این قشر و روایت زندگی و جهان طلبگی فراهم گردید و علیرغم موانع و مشکلاتی فراوانی که در این راه برای فیلم سازان وجود داشته فیلم های مختلفی در این زمینه ساخته شده از درام های خانوادگی چون طلا و مس گرفته تا فیلم‌های طنز و گزنده ای چون مارمولک و پارادایس و... 🔸ویژگی مهم تمام این فیلم‌ها این بود که کارگردانانی بیرون از حوزه علمیه و عموما ناآشنا با ظرافیت فضا و زیست طلبگی، تلاش کرده اند به زندگی طلاب نزدیک شوند و در این راه سعی نموده اند با بهره گیری از مشاوران حوزوی، ضعف روایتگری را جبران نمایند؛ تلاشی که در بعضی ابعاد و جنبه ها بسیار خوب و رضایت بخش بوده اما در بعضی موارد فرسنگها با واقعیات زندگی طلاب فاصله داشته است. نمونه های بسیاری برای این ادعا میتوان ارائه کرد. 🔸اما این بار کارگردانی به نام قدم در این راه نهاده است و تلاش نموده روایتی عینی و ملموس از وضعیت زندگی، دغدغه ها و مصائب طلاب ارائه نماید. طلبه هنرمندی که علاوه بر تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم، سالهاست وارد عرصه سینما شده و علاوه بر نویسندگی و مشاوره، تجربه دستیاری کارگردانان بزرگی چون بهروز افخمی را نیز در پرونده خود دارد. چنین رزومه ای، سطح توقع و انتظار از فیلم رو خود بخود بالا می‌برد، هر چند که این توقع، کمتر برآورده می‌شود. اولین ساخته بلند نائیجی که از قضا بیش از هفت سال نیز در مرحله صدور مجور اکران معطل ماند، نشان داد که کارگردان علیرغم مبانی و نگاهش عمیقش به مقوله سینما، تا کارگردان شدن در سطح مقبول، راهی دراز دارد. 🔸فیلم، روایتگر زندگی طلبه ای است که بخاطر معامله ای، چک بلامحل کشیده و اکنون گرفتار شرخری است که به هر قیمتی، تلاش دارد این چک را نقد کند. تنش و چالشی که در نهایت به یک آبروریزی تمام عیار برای طلبه جوان منجر می شود. 🔸پیام و نکته محموری فیلم در این نهفته باشد که اگر طلاب و روحانیون مواظب زندگی و عملکرد خود نباشند، نمی‌توان از دیگران توقع داشت که همیشه و همه جا احترام جایگاه و لباس روحانیت را حفظ کنند...
Fajr Film Festival 39 - Analytical Report.pdf
4.19M
"سینمای بن بست" ◀️بررسی رابطه آثار سینمایی با پدیده ها، تحولات و وقایع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی 🔸به زبان ساده در مواجهه با پدیده‌های فرهنگی پرسش این است که این آثار چگونه از وضعیت سیاسی و اجتماعی پرده‌برداری می‌کند، درباره آن پیامی ساطع می‌کند و روی آن تأثیر می‌گذارد؟ 🔸گزارش فوق با چنین رویکردی به بررسی آثار و فیلمهای 39مین دوره جشنواره فیلم فجر پرداخته و تحت عنوان«سینمای بن‌بست» منتشر شده است؛ عنوانی که الهام‌گرفته‌شده از فراوانی خودکشی‌ها در فیلم‌های جشنواره سی‌و‌‌نهم و البته نوع و نحوه چینش سوژه، جهان بصری و فضای تماتیک آثار بود و این به شکل حیرت‌انگیزی با سرنوشت مجری سابق تلویزیون ما هم‌خوانی داشت. 🔸اگر می‌خواهید ببینید سینما شما را چگونه بازنمایی کرده و این بازنمایی چه پیامدی در زندگی روزمره شما و عرصه سیاسی و اجتماعی دارد حتماً این گزارش را بخوانید. 🔸مخاطب این گزارش در درجه اول صاحبان قدرت نیز هستند، اما چه سود که آنها بی‌اعتنا به این هشدارها در عالم خودشان سیر می‌کنند. 🔸خواندن این گزارش هشداردهنده به سیاستگذاران، برنامه ریزان و مسئولان فرهنگی و اجتماعی و علاقه مندان به حوزه سینما و مطالعات رسانه به شدت توصیه می گردد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha