eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.1هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2هزار ویدیو
69 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
ای انیس و مونس.mp3
1.68M
🍂 نواهای ماندگار 💢 حاج صادق آهنگران بمناسبت ایام فاطمیهیادش بخیر حاج صادق و نوای محزون و دلچسب‌اش! در همان روز و شب های شروع جنگ. ایامی که‌ مملو بود از مظلومیت بچه‌هایی که آمده بودند تا دفاع کنند و نیاز به روحیه داشتند. روحیه‌ای برگرفته از وفای حضرت زهرا و اراده عباس و استقامت حسین و .. همان شب‌هایی که گاه محافل، کوچک می‌شد و چراغ‌ها خاموش و اشک‌ها روان و هق‌هق‌ها بلند. آرام آرام می خواند و دل را همراه می‌ساخت و تا قتلگاه شهدا در عمق جبهه می‌برد. حماسه می‌خواند و بذر عشق جبهه در دلها می‌نشاند. محفل‌گردان مراسم شهدا می‌شد و کنار رزمندگان در خط مقدم و.. دعای کمیل‌ش در آن خلوتی شهر، جای نشستن نداشت و خود در محاصره مشتاقان. 🔹 بر آنیم تا مروری داشته باشیم بر نواها و سرودهای صوتی دوران دفاع مقدس با هشتک در کانال حماسه جنوب، محفل رزمندگان دفاع مقدس همراه باشید و نظر خود را مرقوم فرمایید. کانال رزمندگان دفاع مقدس 👇 http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 بدنامان پناهنده در دامان دشمن بعثی انتشار مصاحبه «بدری خامنه‎ای» بعد از پناه بردن به صدام برای نخستین بار 🔻 همسر شیخ علی تهرانی به همراه شوهرش سال ۶۳ به عراق فرار کرد، به گروهک منافقین پیوست و زیر عکس صدام علیه انقلاب اسلامی مصاحبه کرد! بعدا هم به خاطر نسبت فامیلی خود از رهبر انقلاب درخواست مصونیت قانونی کرد که رهبر انقلاب حاضر نشد به خاطر نسبت خانوادگی درخواست کمک و فرار از قانون آنها را بپذیرد. http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf @pedarefetneh2 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 وقایع سال آخر 1⃣ 🔅 هواپیمای مسافربری - ۲۹۰ نفر قربانی ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ مقدمه در ۱۲ تیر ماه سال ۱۳۶۷، فاجعه ای انسانی در تاریخ بشریت به وقوع پیوست. در این روز وینسنس یکی از ناوهای جنگی نیروی دریایی آمریکا طی اقدام جنایتکارانه ای هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران را که از بندر عباس عازم دبی بود هدف حمله موشکی خود قرار داد و بدین ترتیب، ۲۹۰ انسان بی گناه را به کام مرگ فرستاد. در واقع دولت آمریکا یکبار دیگر معادلات سیاسی خود را به ملاحظات انسانی و اخلاقی برتری داد و با حمله نظامی عامدانه و آگاهانه به یک هواپیمای غیر نظامی، حرمت و قداست بسیاری از قواعد و مقررات مسلم بین المللی را به سخره گرفت در این فاجعه مقامات آمریکایی بی احترامی و بی اعتنایی خود را نسبت به اصول اخلاقی و انسانی به نهایت رساندند و به فرمانده ناوی که ابتکار به خرج داده و چنان جنایت هولناکی را مرتکب شده بود، مدال افتخار و لیاقت اعطا کردند. در پی این فاجعه جمهوری اسلامی ایران برای احقاق حقوق خود و معرفی عاملان این جنایت به جهانیان موضوع را در محافل و مراجع ذی صلاح بین المللی مطرح کرد و اقدامات مناسب دیگری را نیز در چهارچوب اصول پذیرفته شده بین المللی انجام داد. اما آیا این حقوق احقاق شد و موضوع در محافل و مراجع بین المللی به نحو شایسته ای مورد رسیدگی قرار گرفت؟ این پرسشی است که به طبع می‌تواند به ذهن هر فردی خطور کند. نوشته حاضر به تشریح وقایع این فاجعه، علل و عوامل وقوع و روند رسیدگی به آن در محافل بین المللی سیاسی و حقوقی پرداخته است. (۱) شرح واقعه و عوامل وقوع فاجعه در ۱۲ تیرماه سال ۱۳۶۷، برابر با ۳ ماه جولای سال ۱۹۸۸، ناو جنگی نیروی دریایی آمریکا موسوم به وینسنس ، که به طور غیر قانونی به آبهای سرزمینی ایران در خلیج فارس وارد شده بود، با شلیک دو فروند موشک هواپیمای مسافربری ایرباس خطوط هوایی ایران را که از فرودگاه بندر عباس عازم دبی بود هدف حمله قرار داد و منهدم کرد. بدین ترتیب، تمامی ۲۹۰ سرنشین این هواپیما کشته شدند. مقامات آمریکا در نخستین واکنش خود، حمله ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری ایران را از نظر حقوقی توجیه و اظهار کردند که هواپیمای منهدم شده نظامی بوده و قصد داشته است به ناو مزبور حمله کند. پس از آنکه مشخص شد این هواپیما مسافربری بوده است، نه هواپیمای جنگی اف-۱۴، مقامات آمریکایی باز هم به توجیه حقوقی عمل جنایتکارانه خود پرداختند و حاضر نشدند به تخلف خود اعتراف کنند و سرانجام در این مورد، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا اظهار کرد: «اقدام ناو دریایی آمریکا برای دفاع از خود بوده است. حقیقت این بود که حمله ناو وینسنس به هواپیمای غیرنظامی ایران در راستای اجرای همان استراتژی و سیاستی قرار داشت که در سالهای پایانی جنگ، آمریکا و متحدانش برای جلوگیری از پیروزی ایران و شکست عراق اتخاذ کرده بود. در اوائل سال ۱۳۶۶ هنگامی که نیروهای ایران در جبهه های نبرد نسبت به دشمن خود به برتری دست یافتند و این احتمال وجود داشت که عراق با شکست قطعی روبه رو شود آمریکا و برخی از دیگر قدرتها تصمیم گرفتند تا به هر شکل ممکن از شکست عراق و برهم خوردن معادلات قدرت در منطقه به نفع ایران جلوگیری کنند. در واقع، آنها ترس خود را از شکست عراق و پیروزی ایران در جنگ ابراز کردند و استراتژی و سیاست جدید خود را در منطقه مورد تأکید قرار دادند. در این زمینه، معاون وقت وزیر امور خارجه آمریکا طی مصاحبه ای اعلام کرد: «هر دو ابرقدرت علاقه مند هستند که از پیروزی ایران در جنگ جلوگیری کنند. کلود سشون وزیر خارجه سابق فرانسه، نیز طی مصاحبه ای گفت: اعضای دائمی شورای امنیت در تصمیم اعلام نشده ای در زمینه حمایت از عراق در برابر جمهوری اسلامی ایران به توافق رسیده بودند». دقیقاً در راستای همین استراتژی و سیاست بود که آمریکا و همفکرانش در مورد تصویب قطع نامه ای (۵۹۸) در شورای امنیت که بتواند به سرعت به مخاصمه دو طرف جنگ پایان دهد، به توافق رسیدند. ┄┅┅❀❀┅┅┄ پیگیر باشید کانال حماسه جنوب http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 دوره آبی خاکی قرارگاه نصرت طبُر ، قبل از عملیات خیبر ایستاده از راست، حسن نوع پرست، کاظم توحیدی، نشسته مسعود سفیدگر ، مهدی کرباسی http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
شهبازی معطّل نکرد. سریع رو به جمع بچّه‌های سپاه فریاد زد: «نگهبان‌ها سریع برن اسلحه‌خانه و تیربار «ژ-۳» بگیرن. بقیه هم داخل سپاه مسلّح شن. اعضای شورای فرماندهی با من جلو در سپاه صف بشن، واسه خیر مقدم.» - خیر مقدم، چی بگیم؟ - وقتی بنی‌صدر جلو در رسید و پیاده شد، همه با هم سه‌مرتبه می‌گیم مرگ بر ضد ولایت فقیه! شهبازی که حرف میزد، بچّه‌ها احساس غرور می‌کردند. همه دل پُری از بی‌مهری‌های بنی‌صدر داشتند. حبیب گفت: «حاجی، اگر بعد از شعار ما، محافظانش دست بردن به سلاح چی؟» اونوقت نگهبانای برجک‌ها اجازهٔ تیراندازی دارن. همه رو بزنن؛ حتّی بنی‌صدر رو! مهدی بخشی http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نواهای ماندگار 💢 دوکوهه، السلام ای خانه عشق با نوای حاج حسین سازور کانال رزمندگان دفاع مقدس 👇 http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 یازده / ۱۳ خاطرات پروفسور احمد چلداوی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ همه جا آرام بود و هیچ درگیری نداشتیم. کم کم داشت حوصله ام سر می رفت. دلم حسابی گرفته بود. با خودم گفتم: نیومدی نیومدی. حالا هم که اومدی زدی به کاه‌دون. یک شب قرار شد به همراه قدیمی ترها به فرماندهی صادق نوری برویم جلوتر و کمین بزنیم، شاید بتوانیم اسیر بگیریم. خیلی خوشحال بودم. بالاخره از این یکنواختی خلاص می‌شدم. به همراه چند نفر از بچه ها نزدیک سنگر فرماندهی جمع شدیم. بغل دستی ام که یک آرپی جی آماده شلیک دستش بود ناگهان انگشتش رفت روی ماشه و ناگهان با صدای مهیبی آرپی جی شلیک شد.. گرد و خاک همه جا را گرفت و هیچی دیده نمی شد. روی زمین نشستیم، گرد و خاک که نشست به دور و برم نگاه کردم ببینم چه اتفاقی افتاده! چند نفر از بچه ها ناله می کردند. اکثراً زخم هایشان سطحی بود. فقط آرپی جی زن یکی دو تا از انگشت هایش همراه با قبضه آرپی جی به هوا پرت شده بود. بینوا بدجور ناله می‌کرد. چند تا سنگریزه هم وارد گونه های من شده بود. همراه با بقیه مجروحین به اورژانس رفتیم. همه را به صورت سرپایی مداوا کردند و شبانه برگشتم. روز بعد انگشت قطع شده آن آرپی جی زن را چند متر آن طرف تر از محل حادثه پیدا کردیم. انگشتش را کادو کردیم و برایش فرستادیم. فردا شبش رفتیم کمین. توی کمین بودیم که یک عقرب دست صادق نوری را نیش زد و مجبور شدیم دست از پا درازتر برگردیم. بعد از مدتی بالأخره به چند نفر مرخصی دادند. من هم مرخصی گرفتم و آمدم اهواز. بعد از مرخصی به منطقه برنگشتم و به بچه ها سپردم برایم تسویه بگیرند و دوباره چسبیدم به درس و مشق. حالا منتظر عملیات بعدی بودم...... 🔹 دشت معطر/ عملیات محرم زمزمه یک عملیات بزرگ به گوش می‌رسید. این بار تصمیم گرفتم به عنوان رزمنده شرکت کنم. رفتم مهدکودک چهارصد دستگاه و یک هفته ای آن جا ماندم تا بچه ها جمع شدند. چون به خواندن رساله عملیه خیلی علاقه داشتم، آن چند روز را‌شده بودم استاد احکام بچه ها. بعد از یک هفته نیروها را سازماندهی اولیه کردند و به طرف مسجد محل حرکت دادند. توی مسجد حاج اسماعیل فَرجوانی برای بچه ها سخنرانی کرد و گفت که نام گردان از "نور" به "کربلا" تغییر کرده است. سوار اتوبوس‌ها شدیم و به طرف دوکوهه حرکت کردیم. توی اتوبوس کنار امیر کریمی نشسته بودم. توی مسجد نماز خواندن‌های باحالش را دیده بودم. چهره نورانی و محجوبی داشت و می شد حدس زد که به زودی آسمانی می شود. به اصطلاح، همیشه نور بالا می‌زد. همیشه توی خودش بود و با کسی زیاد گرم نمی گرفت اما آن روز با من هم صحبت شد. دو سه ساعتی با هم گپ زدیم. اتوبوس که به دوکوهه رسید، ما را به ساختمان نیمه کاره ای که درب و پنجره نداشت راهنمایی کردند. هر دسته را داخل چند اتاق مستقر کردند. نام دسته بچه های مسجد جوادالائمه علیه السلام که من هم جزو آن بودم، "قاسم" بود. دسته قاسم از گروهان مکه از گردان کربلا، فرماندهی علی رضا معتمد زرگر و معاونش ابوالقاسم اقبال منش بود، فرمانده گروهان هم حاج مجید شاه حسینی بود و معاونش عبدالله محمدیان. در آنجا هر روز صبح و بعد از ظهر ورزش و آموزشهای فشرده نظامی داشتیم . به جای پوتین به ما کتانی داده بودند تا برای دویدن روی تپه های رملی راحت تر باشیم. آن قدر نیرو آمده بود به تیپ ۷ ولی عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف که به لشکر تبدیل شد. معلوم بود عملیات بزرگی در پیش است جایگاه همه نیروها تعیین شد امیر کریمی شد آرپی جی زن و من کمکی‌اش. •┈••✾○✾••┈• ادامه دارد لینک عضویت کانال حماسه جنوب/ ایتا http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
جوانی زهرا.mp3
1.52M
🍂 نواهای ماندگار 💢 حاج صادق آهنگران بمناسبت ایام فاطمیهیادش بخیر مراسم‌های ایام فاطمیه جبهه‌ها ..کافی بود کسی پیشنهادش را بدهد، واحد تبلیغات گردان با هماهنگی فرهنگی لشکر، سخنران و مداحی دعوت می‌کرد و خیمه‌های بزرگ کنار هم چیده، و حسینیه‌ای بر پا می‌شد. با اسباب چای و چند پلاکارد نوشته، محفلی می‌ساختیم برای ساعتی روضه و گریه بر مصائب مادر سادات زهرای اطهر سلام الله علیها.. ..و چقدر فضای اردوگاه‌مان زیبا می‌شد و متفاوت و چقدر نورانی و دلنشین نمیدانم وزن دلتنگی را با چه محکی می‌توان سنجید! می‌شنویم یکی از همین‌محافل را کانال رزمندگان دفاع مقدس 👇 http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 وقایع سال آخر 2⃣ 🔅 هواپیمای مسافربری - ۲۹۰ نفر قربانی ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ موافقت مشروط جمهوری اسلامی ایران با پذیرش قطع نامه ۵۹۸ طراحان این قطع نامه - که خواهان اجرای بی قید و شرط قطع نامه از سوی دو طرف جنگ بودند - را برآن داشت تا فشارهای خود را علیه ایران برای قبول بی قید و شرط و فوری قطع نامه تشدید کنند. اعضای دائم شورای امنیت شرایط ایران را برای پذیرش مفاد قطع نامه ۵۹۸ اخلال و کارشکنی در برقراری صلح در منطقه قلمداد کردند و پذیرش شرایط ایران را ناممکن دانستند. همچنین، تهدید کردند که در صورت عدم پذیرش بی قید و شرط قطع نامه از سوی ایران دولت این کشور را به پذیرش آن وادار خواهند کرد. ریگان در سخنرانی ۲۱ ماه سپتامبر سال ۱۹۸۷ خود در مجمع عمومی سازمان ملل، با سخنان تهدید آمیزی از ایران خواست تا آشکارا قطع نامه ۵۹۸ را بپذیرد؛ زیرا در غیر این صورت به پذیرش آن وادار خواهد شد. در همین راستا فرانسه در ۶ ماه اوت سال ۱۹۸۷، به دنبال جنگ سفارتخانه ها قضیه گرجی، واردات نفت از ایران را تحریم کرد. انگلستان نیز دفتر خریدهای نظامی ایران در لندن را بست و خود آمریکا هم در ۲۶ ماه اکتبر سال ۱۹۸۷، واردات کالاها و محصولات ایرانی را تحریم و صدور چهارده نوع کالا را به ایران که بالقوه مصارف نظامی داشتند، ممنوع کرد. همچنین در کنار فشارها و اقدامات سیاسی و اقتصادی، فشارها و اقدامات نظامی خود را علیه ایران (و به نفع عراق شدت بخشید. این کشور در ۲۸ مهر ماه سال ۱۳۶۶، سکوهای نفتی رشادت و رسالت و در ۳۰ فروردین ماه سال ۱۳۶۷ سکوهای، نصر، سلمان و مبارک را که تمامی آنها به شرکت ملی نفت ایران متعلق بودند، هدف حمله های نظامی خود قرار داد و منهدم کرد. همین طور، در فروردین ماه سال ۱۳۶۷ ناوهای جنگی نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس به ناوچه‌های ایرانی حمله و دو فروند از آنها را غرق کردند. در نهایت نیز در ۱۲ تیر ماه سال ۱۳۶۷، آمریکا با هدف تضعیف روحیه مردم و دولتمردان ایران و وادار کردن آنها به پذیرش صلحی تحمیلی و اتمام حجت با مقامات ایرانی مبنی بر اینکه در اعمال فشار علیه ایران برای پذیرش قطع نامه دیگر به هیچ ملاحظه ای پای بند نخواهد بود، عامدانه و آگاهانه هواپیمای مسافربری ایران را بر فراز خلیج فارس منهدم کرد البته برخی از مقامات واشنگتن اذعان نمودند که حمله به هواپیمای ایرانی ایرباس در خلیج فارس یک فاجعه بوده است هر چند از نظر سیاسی و استراتژیکی گریزی از آن نبوده است. ┄┅┅❀❀┅┅┄ پیگیر باشید کانال حماسه جنوب http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
صدای صلوات مهمانان در مجلس عقد پیچید. عاقد با صدای رساتری پرسید: «سرکار خانم فاطمه خداداد مطلق، برای بار سوم می‌پرسم، آیا وکیلم شما را با یک جلد کلام الله مجید، یک جام آیینه و شمعدان و مبلغ هفتادهزار تومان وجه رایج جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهریه، به عقد دائم آقای یدالله خدادادمطلق درآورم؟» عروس خانم به‌آرامی گفت: «بله.» صدای هلهله و شادی مهمانان در حیاط خانه خاله‌ام به هوا رفت. با پخش شیرینی، پذیرایی هم شروع شد. همه تبریک می‌گفتند و آرزوی خوشبختی‌مان را داشتند. جشنی مختصر و سنتی بود. اقوام و خویشان بودند. با فاطمه خانم به عقد هم درآمدیم. پدربزرگم، اکبر آقا، به خاطر داشتن روحیه آزادگی و مبارزاتی علیه حکام منطقه، قبل از جنگ جهانی اول از شهر ابرکوه استان یزد به قم تبعید شده بود. به دنبال او بقیه اقوام و فامیل هم به قم مهاجرت کرده و ساکن شده بودند. ولی در جنگ جهانی دوم به دلیل مخالفت با اشغال و ظلم و ستم و غارت آذوقه مردم به دست انگلیسی‌ها در شهر قم، مردم را به شورش علیه انگلیسی‌ها دعوت کرده و آنها هم پدربزرگم را دستگیر کرده و حین انتقال به زندان از روی رکاب کامیون پرتش کرده بودند پایین روی آسفالت جاده و به دست سربازان انگلیسی به شهادت رسیده بود. پدرم آقا مرتضی در نوجوانی یتیم و تحت سرپرستی عمویم بزرگ شده و به کار بنّایی و بعد موزاییک‌سازی مشغول بود. http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
تقویم را معطل پاییز کرده است در من مرور باغ همیشه بهار تو از باغ رد شدی که کشد سرمه تا ابد بر چشم های میشی نرگس غبار تو *** مستی نبود غایت تأثیر تو باید دیوانه شود هر که شراب تو بنوشید مستوری و مست تو به یک جامه نگنجد عریان شود از خویش تو را هر که بپوشد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 یازده / ۱۴ خاطرات پروفسور احمد چلداوی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ نیمه شب‌های دوکوهه را اکثر بچه ها به نماز شب و مناجات مشغول بودند. هوای دوکوهه خیلی سرد بود و خواب در اتاق گرم و نرم من را از نماز و مناجات نیمه شب محروم می‌کرد. فقط برای اینکه به شلوغی دست شویی‌ها برنخورم چند دقیقه قبل از اذان صبح بیدار می‌شدم. هر بار که نیمه شب بیدار می‌شدم و بچه ها را نمی دیدم خودم را لعنت می‌کردم و از اینکه نمی توانستم مثل آنها باشم غبطه می‌خوردم. یک شب تصمیم گرفتم بیدار شوم و مناجات بچه ها را ببینم. وقتی به پشت بام ساختمان رفتم، تقریباً همه آنجا بودند. بین آنها غلامعلی شلیلیان را دیدم که با سوز عجیبی راز و نیاز می کرد. پیش خودم گفتم خدایا اینها از تو چه دیده اند که این چنین عاشق تو شده‌اند؟ معنای این کلام حضرت امیر علیه السلام که می فرمود " کبر الخالق فى انفسهم فصغر ما دون ذلك في اعينهم "را اینجا خوب می‌شد فهمید. تمامی نیروها آماده باش کامل بودند و اجازه مرخصی ساعتی هم به کسی نمی دادند. با فرمانده دسته، علیرضا معتمد زرگر همیشه درگیر بودم. او هم از کلاغ رو و سینه خیز برایم کم نمی گذاشت. خیلی در کارش قاطع بود و چپ و راست دستور می‌داد. فشار تمرین های نظامی کم بود، بعضی وقت‌ها ما را به بیگاری هم می‌برد. من هم گه گاه از زیر تمرینها در می رفتم. مدتی بود خانواده ام خبری از من نداشتند و باید به گونه ای خبر سلامتی‌ام را به آنها می‌رساندم. نزدیکترین جایی که از آنجا می توانستم به یکی از دوستان خانوادگی‌مان در اهواز تلفن بزنم اندیمشک بود، اما همگی در آماده باش کامل بودیم و اجازه مرخصی ساعتی هم نمی دادند. یک روز بعد از ورزش سنگین صبحگاهی می خواستیم کمی چرت بزنیم که فرمانده با عجله آمد و با همان لحن آمرانه همیشگی اش گفت: «الان یک نفر لازم دارم، سریع یکی آماده شه و دنبالم بیاد. حکماً باز می‌خواست ما را ببرد بیگاری. با بچه ها کمی به هم نگاه کردیم هیچ کس حوصله بیگاری نداشت. همگی سکوت کرده بودیم طبق معمول علیرضا رو به من کرد ولی این بار به جای دستور نظامی با احترام پرسید میای یا ،نمیای» با خودم گفتم: «حالا که به جای دستور نظامی احترامت کرده مثل بچه آدم بلند شو برو، وگرنه هم ازت بیگاری می‌کشه. هم چند تا کلاغ رو و سینه خیز و این جور چیزا مهمونت می‌کنه. عزمم را جزم کردم و گفتم: «میام» گفت: «آبارک الله ! بیا دنبالم. دنبالش رفتم. جلوی ساختمان یک وانت لندکروز ایستاده بود و تعدادی از بچه های دسته های دیگر هم سوارش بودند مرا تحویل راننده داد و گفت این هم سهمیه دسته قاسم برا مرخصی. نمی‌دانم از کجا فهمیده بود نگران خانواده ام هستم. آن لحظه دنیا روی سرم هوار شد. از اینکه راجع به او آن‌طور فکر می‌کردم. خیلی ناراحت بودم. بی منت لبخندی مهمانم کرد و رفت. از پشت سر نگاهش می‌کردم. آن لحظه نمی دانستم این قامت رعنا فقط چند روز دیگر میهمان این کره خاکی است. با اینکه دوکوهه نزدیک شهر بود اما تداركات لشكر ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشريف ضعیف بود و قابل مقایسه با لشکرهای دیگر نبود. برای مثال تدارکات لشکرهای اصفهانی مثل نجف و کربلا به نیروهایشان میوه و خصوصاً انار می‌دادند. ولی ما به ندرت میوه داشتیم. می‌گفتند تدارکات لشکرها توسط مردم همان استان تأمین می‌شود. خوب مردم خوزستان جنگ زده کجا و اصفهانی ها کجا! یک روز فرمانده گردان حاج اسماعیل فرجوانی شنید که بچه ها از لشکرهای مجاور میوه تک می‌زنند. خیلی عصبانی شد، بچه ها را به خط کرد و چنان سخنرانی غرایی کرد که بعد از آن بچه ها چشم طمع از مایملک لشکرهای مجاور بستند. چند روزی را دوکوهه بودیم و بعد از آن منتقل شدیم به چم هندی که پشت جبهه محسوب می‌شد. در سنگرهای اجتماعی که هر کدام گنجایش سه تا هشت نفر را داشت تقسیم شدیم. آنجا برای امیر از اهواز یک بسته خوراکی و تنقلات فرستادند. یک بسته پر از پسته ، ما هم که پسته ندیده، با امیر هم ندار بودیم. گاهی که می‌دید در خوردن پسته خیلی زیاده روی می‌کنیم می‌گفت: "این پسته شیطانه! شما رو از یاد خدا غافل می‌کنه". و بعد با ناراحتی بساط شیطان را جمع می کرد و آن مخلوق پست را در کوله اش محبوس می کرد. ما هم می‌گفتیم: «بابا پسته چه ربطی به شیطون داره حالا اگه نمیخوای پسته هات را بخوریم چرا به شيطون بدبخت گیر می‌دی. •┈••✾○✾••┈• ادامه دارد لینک عضویت کانال حماسه جنوب/ ایتا http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادش بخیر روزهایی که نانی می‌خوردیم و گاه مالی می‌دادیم و دست آخر جانی، و زبانی به تسبیح خدایمان داشتیم که برای ایرانیم و انقلابیم خدایا، همچنانم در مسیر پاینده دار 🤲 کانال رزمندگان دفاع مقدس 👇 http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 وقایع سال آخر 3⃣ 🔅 هواپیمای مسافربری - ۲۹۰ نفر قربانی ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ رادیو آمریکا در ۱۷ تیر ماه سال ۱۳۶۷ طی برنامه ای با نام نظرهای رسمی دولت آمریکا گفت: برقراری صلح تنها نفعی است که آمریکا در خليج فارس دارد و این فاجعه انسانی (انهدام ایرباس) ضرورت دست یابی به آن هدف را به شدت افزایش داده است». واکنش مقامات ایرانی به اقدام آمریکا در انهدام هواپیمای مسافربری ایرباس نسبتاً ملایم و بدون هیچ گونه تهدیدی به اقدامات تلافی جویانه در آینده بود که البته، چنین واکنشی با توجه به وضعیت و شرایط آن زمان، تا حد زیادی قابل توجیه بود. هر چند شک و تردیدهایی را نیز در پی داشت. هاشمی رفسنجانی جانشین فرماندهی کل قوا، فاجعه ایرباس را آزمایشی برای مجامع بین المللی دنیا دانست و گفت: باید ببینیم که سازمان ملل چه می‌کند؟ شورای امنیت چه می‌کند؟ چشم انسانهای صالح و همۀ عدالت خواهان دنیا به دروازه این مرکز دوخته شده است تا ببیند اینها وظایفشان را چگونه انجام می دهند. لاریجانی، معاون وقت وزیر امور خارجه نیز که در وین به سر می برد، گفت: موضوع انتقام جویی ایران مطرح نیست، بلکه این مطرح است که ایران به نحوی واکنش نشان دهد که از تکرار چنین وقایعی جلوگیری شود. عدم واکنش مؤثر و جدی مقامات ایرانی به اقدام جنایتکارانه آمریکا، پرسشهایی را در ذهن برخی از تحلیلگران در مورد مناسبات ایران و آمریکا مطرح کرد. در آن زمان مقامات آمریکا آشکارا، تمایل خود را به داشتن رابطه با ایران اعلام کردند. سخن گوی وقت کاخ سفید در این زمینه گفت: مدت مدیدی است که آمریکا تمایل به برقراری تماس با ایران دارد. ما این تمایل را در هر موقعیتی اعلام کرده ایم. وی در توضیح دیدگاه آمریکا درباره ضرورت برقراری رابطه با ایران افزود: آمریکا دو هدف عمده را دنبال می کند: هدف نخست کمک برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق است و هدف دوم، ترغیب ایران به این مسئله که چنانچه سیاستهای بنیادگرایانه خود را در خارج از ایران معتدل تر کند، ما نیز موضع بین المللی خود را بهبود خواهیم بخشید. سخنگوی کاخ سفید در سخنان خود، هدف بلندمدت رابطه با ایران را جلوگیری از نفوذ شوروی و به دست آوردن جای پا در ایران اظهار کرد. وی سه مانع را برای برقراری روابط برشمرد که عبارت بودند از ادامه تلاش ایران برای ادامه جنگ، حمایت از تروریسم و نگهداری گروگانهای آمریکایی در لبنان اما، آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه تهران، دلیل عدم واکنش ایران در مقابل سقوط هواپیمای ایرباس را چنین تشریح کرد: پیش از این آنها به کشتی‌ها و هواپیماها و سکوهای نفتی ما حمله می کردند و می دیدند ما پاسخ آنها را می دهیم. اینها فکر کردند که ایران با آمادگی که دارد کاری متناسب با این حمله انجام میدهد و خودشان هم که در منطقه چیزی نداشتند فکر کردند که ممکن است این قضیه نسبت به هواپیماهای دیگر در منطقه اتفاق بیفتد. آنها شاید این طور فکر می کردند شاید هم زمینه سازی پیشین را خودشان در این رابطه کرده بودند به هر حال اگر کار خاصی به عنوان مقابله به مثل می‌شد هم آمریکا به هدفش رسیده بود و هم جو تبلیغاتی علیه ما درست می‌کرد اما قضیه طور دیگری شد». ┄┅┅❀❀┅┅┄ پیگیر باشید کانال حماسه جنوب http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
قرن­هاست زمین انتظار مردانی اینچنین را می­کشد تا بیایندوکربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه­‌ساز ظهور باشند… آن مردان آمدندورفتند، فقط من وتو ماندیم واز جریان چیزی نفهمیدیم… *** شهید آوینی کانال رزمندگان دفاع مقدس http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
نماز را خواندم و راه پست فرماندهی را در پیش گرفتم. اشتیاق حمله به دشمن سرتاسر وجودم را فرا گرفته بود. آن روز (۱۳۵۹/۷/۲) قرار بود در یک دسته چهار فروندی به «کرکوک» حمله کرده و به تلافی پایگاه هوایی این شهر را بمباران کنیم. دوستان هم پروازی ام می‌دانستند که کرکوک از چه پدافند هوایی قوی برخوردار است. عراق انواع ضدهوایی را در اطراف این شهر، برای محافظت از منابع اقتصادی و نظامی‌اش گسترش داده بود و عبور از سد آتش آنها کار آسانی نبود. دوستانم از خطر احتمالی این پرواز به خوبی آگاه بودند و در حالی که پست فرماندهی را به سوی آشیانه ترک می‌کردیم، چنان خداحافظی می‌کردند که گویی دیگر بازگشتی در کار نیست. درون آشیانه، مرکب‌های آهنین بال ما که به انواع بمب و گلوله مسلح شده بودند، آماده برای پرواز بودند. یکی پس از دیگری درون کابین جا گرفتیم و با توکل به خدا باند فرودگاه را به سوی هدف ترک کردیم. قصد داشتیم پس از رسیدن روی هدف دو فروند از جنوب و دو فروند از شمال به پایگاه کرکوک حمله ببریم. همه چیز به خوبی پیش رفت. طبق نقشه، بمب‌هایمان را روی باند کرکوک زدیم. حملهٔ بسیار جالبی بود و برای من که نخستین عملیات جنگی ام را انجام می‌دادم، جالبتر. http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂