🍂
🔻 ققنوسهای اروند
نوشته : عزت الله نصاری
┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅
🔻 قسمت دوم
اواخر دیماه ۱۳۶۴
یواش یواش تحرکاتی اطراف و داخل آبادان بهچشم میخوره، نیروهای زیادی وارد شهر شدن و اطراف شهر اردوگاه برپا کردن.
تعداد فراوونی تانک و توپ وارد و خارج میشن.
از قرارگاه خبرهایی میرسه، انگاری بهمین زودی در همین حوالی آبادان قراره عملیاتی انجام بشه.
هوا خیلی سرد و تقریبا هر روز بارون میاد، در این آب و هوا کجا و چه جوری میشه عملیات انجام داد، معلوم نیست.
دو سال پیش که عراق بوسیله رها کردن حجم زیادی از آب فرات و کانال پرورش ماهی، منطقه شلمچه تا جزائر مجنون رو زیر آب برد، عملا مانع هر نوع عملیات گسترده ای در جنوب شد و جبهه های جنوب بهحالت پدافندی در اومدن.
با این وجود کاملا معلومه که قراره یه عملیات بزرگ انجام بشه، هیجان را در تمام ارکان کشور میشه احساس کرد، خطبه های نماز جمعه، اخبار روزنامه ها و حتی لابلای صحبتهای مردم عادی.
بهمن ماه آغاز شد و جابجایی نیروها شدت گرفته، بنابر پیش بینی فرماندهان، احتمال استفاده دشمن از بمبهای شیمیایی حتمی است.
بعد از شکسته شدن محاصره آبادان، خصوصا بعد از آزادسازی خرمشهر، تعداد زیادی از مردم وارد و ساکن آبادان شدن، حتی مغازه های زیادی هم باز شده و مایحتاج مردم را عرضه میکنن.
هر چند فاصله آبادان با نیروهای دشمن کمتر از ۵۰۰ متره و دائما زیر آتش دشمن، ولی با وجود این خطرات مردم زندگی میکنن.
فرماندهان ارتش و سپاه تصمیم گرفتن آبادان تخلیه بشه.
سپاه آبادان مامور شد مردم رو از شهر بیرون کنه.
تقریبا ظرف یکهفته مردم غیرنظامی تخلیه شدن فقط در چند مورد مثل ننه زاغی ((یه پیرزن مهربون که در منطقه احمدآباد بود و از اول جنگ تا روز آخر از آبادان بیرون نرفت و در یکی از همین روزها توی خونه محقرش فوت کرد)) اصرارهای سپاه بهجایی نرسید.
چند سالیه صدام حسین دهه فجر رو با موشک بارون کردن شهرهای ایران به تلخی میکشونه خصوصا دزفول رو.
سال قبل با تعداد بسیار زیادی کاتیوشا و خمپاره و توپ و هواپیما، آبادان رو زیر و رو کرد.
معمولا ۲۲ بهمن و همزمان با راهپیمایی مردم در شهرها، اوج موشک بارونهای صدام است حالا در همین ایام قراره عملیات انجام بشه!!!؟؟؟
•⊰┅┅❀•❀┅┅⊰•
ادامه دارد
#ققنوسهای_اروند
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
محمد پس از بازگشت از سفر جهادی با دانشجویان به سیستان و مشاهده محرومیت مردم آنجا و در زمان دانشجویی که در تهران بود، کورهای اختراع کرد که با نفت سیاه یا مازوت و آب قابل استفاده بود.
ابعاد تقریبی کوره ۳ در ۴ متر بود و در هر جایی قابلیت بهره برداری داشت. انگیزهی محمد از ساخت کوره این بود که نقاط محروم کشور که خانههایی از گِل داشتند با استفاده از این کوره، خانههای آجری بسازند.
طرز کار کوره به شکلی بود که از مخلوط شدن مادهی سوختنی ارزان قیمت با آب، حالتی انفجاری پدید میآمد که حرارت بالایی تولید میکرد و در مدت زمان کوتاهی خشت خام را میپخت.
افراد زیادی برای خرید امتیاز کوره به محمد مراجعه کردند، ولی امتیاز کوره را به جهاد دانشگاهی داد تا رایگان در اختیار مردم محروم قرار گیرد.
محمد در آن زمان، ایام دانشجویی را سپری مینمود و اوقات فراغت از درس، همچنین ساعاتی از شب را سرگرم کار بر روی کوره بود.
او به خاطر جوشکاری بیوقفه، که غالباً بدون امکانات امنیتی بود، شبها هنگام استراحت، سیب زمینی خام روی چشمانش میگذاشت تا درد چشم را التیام بخشد.
با تصویب و شروع کار کوره، زمین خالی در پشت دانشگاه صنعتی شریف تهران، در اختیار محمد قرار گرفت تا تاسیسات اولیه کوره را در آنجا طراحی کند.
#گزیده_کتاب
#سرو_در_بند
@defae_moghadas
🍂
حماسه جنوب،خاطرات
🍂 خاطرات اسارت/انتقالبهبغداد آزاده سرافراز محمدعلی نوریان 🔸 قسمت هشتم
سلام و تشکر از لطفتون
بله همینطور است.👌👌
🍂
🔻 یازده / ۱۲۵
خاطرات پروفسور احمد چلداوی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🔹 مسعود و هاشم را شب قبل، از پیش من برده بودند برایشان نگران بودم. بعد از مدتی با صدای باز شدن در، به خودم آمدم. سرم را بردم زیر پتو و خودم را به خواب زدم. با سر و صدای نگهبانها متوجه شدم که هاشم و مسعود را آورده اند. از دیدن هاشم و مسعود خیلی خوشحال شدم. از بابت هاشم خیالم راحت بود اما باورم نمی شد مسعود بتواند آن همه شکنجه را تحمل کند و زنده بماند. آنها هم وضعشان دست کمی از من نداشت. مدت ها در ردهه اوضاع تقریباً خوب بود. دیگر از آن شکنجه های وحشیانه خبری نبود و عراقیها به ندرت و فقط برای توزیع غذا سراغ مان می آمدند. دستور داده بودند که پرده های ردهه را بکشیم. با این کار یک محیط امنی به وجود آمده بود و هر کاری دلمان میخواست انجام میدادیم.
یک روز با حک کردن کلماتی روی قصعه، برای بچه ها پیام فرستادیم. آنها هم با حک کردن نادر فرجوانی به ما جواب دادند. معنی این کلمات را فهمیدم. نادر اسم واقعی نادر دشتی پور معاون گردان کربلا بود که خودش را صادق معرفی کرده بود. با دیدن این کلمات به بچه ها گفتم که نویسنده این کلمات نادر دشتی پور است. ما هم در جواب کلماتی که اسامی ما سه نفر را میرساند روی قصعه حک کردیم و با اضافه کردن کلمه "خوب" به آنها اطمینان دادیم که حالمان خوب است. مدتی را که در ردهه بودیم خوب حمام کردیم و خوب خوردیم و اصلاً
نمی دانستیم تمام این رسیدگیها برای چیست.
🔹اعدام در بغداد
چند روزی نگذشته بود که برای مان لباس تمیز آوردند و طبق معمول دستها و چشم هایمان را بستند و همراه چند نگهبان که تعدادشان را نمی دانستیم سوار یک اتومبیل سواری کردند. اتومبیل راه افتاد و به ما علیرغم چشمان بسته دستور سرپایین دادند. نمی دانستیم به کجا میرویم. خیلی ترسیده بودیم. قبلا یک بار فیلم اعدام را برای ما بازی کرده بودند ولی از بس ناشیانه این فیلم را بازی کردند، دستشان را خواندیم و فهمیدیم این عملیات یک مانور نمایش قدرت و برای ترساندن ماست، نه اعدام واقعی. اما این بار بعثی ها اصلاً سر و صدا نمی کردند. احتمال میرفت که این بار مراسم واقعی اعدام برگزار شود. به خودم دلداری دارم که خداوند ارحم الراحمين است. اتومبیل چهار ساعتی در راه بود. ظاهراً راننده مسیر را گم کرده بود. اتومبیل ایستاد و راننده از یک خانم آدرس مسیر را پرسید. با این سؤالش قلبم ریخت. راننده آدرس تکریت را پرسید. معلوم شد که دارند ما را به تکریت میبرند. تمام مسیر خدا خدا کردم که ما را به تکریت ۱۱ برنگردانند. اما ظاهراً سرنوشت ما به ۱۱ گره خورده بود، آن هم از نوع تکریتیش. با صدای انزل انزل آن بعثی به بیرون پرتاب شدیم. با چشمان بسته و با تحکم بعثی ها تند تند حرکت میکردم. جلویم را نمی دیدم. آنها هم راهنمایی نمی کردند. ناگهان با سیمهای خاردار هم آغوش شدم و چند جای بدنم زخمی شد. نگهبان ها خندیدند اما برای من که منتظر بدتر از اینها بودم خیلی مهم نبود.
•┈••✾○✾••┈•
ادامه دارد
#یازده
کانال حماسه جنوب/ ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
4_5769309408416760594.mp3
7.13M
🍂 نواهای ماندگار
💢 بانوای
حاج صادق آهنگران
کرببلا ای حرم و تربت خونبار حسین
این همه لشکر آمده عاشقدیدارحسین
شاعر: مرحوم حاج حبیب الله معلمی
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#نواهای_صوتی_ماندگار
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 انجمن حجتیه
گفتگو با آیت الله روضاتی
سندشناس مشهور معاصر
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🔹 مقدمه و معرفی
انجمن حجتیه، مقارن با کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، توسط شیخ محمود ذاکر زاده تولایی حلبی، با انگیزه مبارزه با فرقه بهائیت، تاسیس شد.
این انجمن از یک ساختار تشکیلاتی پیچیده سراسری و کمیته های: تدریس، تحقیق، نگارش، ارشاد، ارتباط با خارج و کنفرانس ها، برخوردار بوده است.
مخالفت با قیام و نهضت امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی مردم ایران و اعتقاد به این که هر حکومت دینی، سد باب مهدویت و حکومت جهانی است.
این افکار در نهایت باعث شکست انجمن شد، چون انجمن که تا نزدیک انقلاب، راهپیمایی های مردم ایران و افکار امام خمینی(ره)را محکوم می کرد، با پیروزی انقلاب، تضعیف شد و تشکیلات آن حدود پنج شش ماه دچار تحیر و حیرت گردید و پس از آن یک دفعه تغییر موضع داد و به تدریج جلسات آن تعطیل شد و بر اثر فشار عده ای از اعضاء آن تغییر اساسنامه داد و در پی سخنرانی امام خمینی(ره) در ۵ مرداد سال ۱۳۶۲ بطور رسمی اعلامیه تعطیلی داده است، هر چند به صورت غیر رسمی ممکن است دارای فعالیت باشد.
• عقاید انجمن حجتیه
۱. تحلیل ناروا درباره علائم و نشانه های ظهور حضرت حجت.
۲. اعتقاد به جدایی دین از سیاست
۳. در ارتباط با تشکیل حکومت دینی قبل از ظهور امام عصر معتقد بودند: امام زمان (عج) رضایت به تشکیل حکومت نمی دهد و هر حکومت دینی، منجر به شکست می شود و تشکیل حکومت سد باب مهدویت و حکومت جهانی است.
۴. انجمن نسبت به مبارزه با هر حاکم ظالم، معتقد است که در روزگار غیبت، ستیز و نبرد انسان منتظر، کمتر آشکار است. زیرا که باید نیروها و سلاح ها و امکانات و تجهیزات را برای آن جنگ بزرگ نگه داشت... ازاین جهت به شدت با نهضت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) مخالف بودند.
• عملکردهای انجمن
۱.مبارزه با فرقه ضاله بهائیت،
۲. مبارزه با پپسی کولا، با جایگزینی کوکاکولا و کانادا، به جای آن.
۳. مبارزه با فیلم های سینمایی، با پخش فیلم های کمدی به جای آن،
۴. مخالفت با اهل سنت، با ترویج فضایل امیرالمؤمنین (ع) در شجاعت، با پخش عکس های متناسب با آن،
۵. مخالفت با فلاسفه و عرفا، به تبع مخالفت با فلسفه و عرفان و بدعت شمردن آن دو.
۶. مخالفت با قیام و نهضت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی مردم ایران.
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ادامه دارد
#انجمن_حجتیه
#مصاحبه
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
AUD-20220628-WA0023.opus
3.63M
🍂 خاطرات اسارت/ استخبارات
آزاده سرافراز
محمدعلی نوریان
🔸 قسمت نهم
با لهجه شیرین نجف آبادی
فرمانده گروهان در گردان های
انبیاء و چهارده معصوم (ع)
لشکر ۸ نجف اشرف
#خاطرات_اسارت
#خاطرات_صوتی
@defae_moghadas
🍂
🍂 ماه رمضان در اسارت
احمد چلداوی
▪️تظاهر به روزهداری
على ابلیس هم به ادعای خودش روزه میگرفت یا حداقل تظاهر به روزه داری میکرد. یک روز هم که دسته جمعی بچهها را شکنجه میکرد با تبختر جاهلانهای گفت: بذار گناه روزه دارها گردنم بیفته». او جلادی بود که در شقاوت بی نظیر بود و عامل اصلی شهادت «محمد رضایی» او بود علاوه بر آن، بچهها می گفتند: او عامل اصلی شهادت «علی اکبر قاسمی» هم هست.
▪️صبح روزه، بعدازظهر سیگار
🔸عبدالكريم ياسين هم یک روز صبح آمد و با لحنی بچهگانه خودش را لوس کرد و به من گفت: امروز روزه گرفتم. بعدازظهر دیدم دارد سیگار میکشد. من چیزی نگفتم خودش گفت: نتوانسته ادامه بدهد.
▪️روزهدار، دوست خمینی
نکته مهم این بود که اگر چه نفس روزه گرفتن ممنوعیت قانونی نداشت اما این وسیلهای بود تا بتوانند بچههای مذهبی مقید را شناسایی کنند. اصولاً هرکسی که روزه میگرفت "دجال" یا دوست خمینی معرفی میشد. بعدها هم اگر خلافی ولو کوچک از او میدیدند به شدت تنبیهش میکردند.[خدا رحمت کند امام خمینی عزیز را که هر جا در اردوگاه، صحبت از انجام تکالیف اصیل اسلامی، دینی و انقلابی بود عراقیها او را به امام خمینی(ره) نسبت می دادند]
🔹 آزاده تکریت ۱۱
#خاطرات
#خاطرات_آزادگان
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 ققنوسهای اروند
نوشته : عزت الله نصاری
┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅
🔻 قسمت سوم
هیجان عملیات به همه جا سرایت کرده،
یوسف شمسایی و حبیب حسنی دانشگاه را رها کردن و اومدن
حتی بچه هایی که جانباز هستن هم اومدن.
محمد زهیری،
از دیدبانهای خوب و باهوش و بسیار شاداب و سرزنده و اهل برنامه ریزی و جسارت که همین چندماه پیش در عملیات عاشورای ۲ در منطقه عمومی مهران حضور داشت، عملیات با شکست و عقب نشینی مواجه شد.
محمدرضا بر اثر اصابت گلوله به پا مجروح میشه و میفته.
بعلت شدت خونریزی بیهوش میشه. هوا که روشن شد، معلوم میشه که یه ذره ایی بدشانسی آورده، سنگر کمین عراقیها دقیقا روبروی او و بالای تپه و درفاصله کمی با اوست.
فقط یه تخته سنگ جلوی سینه و سرش رو پوشانده.
تک تیراندازِ نامرد، ۳ تا گلوله به زانو و ساق پاش زد.
وقتی خبر میرسه که عده ای از زخمیها وسط معرکه افتادن، احمد نویدپور و حسین سرخیلی و چندتا از بچه ها یه نفربر زرهی خشایار برمیدارن و میزنند به خط.
چندین نفر از شهدا و مجروحین را برگرداندن عقب و بههمین دلیل اسم خودش رو گذاشت ناجی الزُخما!!!
وقتی محمدرضا به بیمارستان مطهری شیراز رسید من و حبیب احمدزاده و عبدالرضا قطرانی هم بالای سرش بودیم، پزشکان میخواستن پاهاش رو قطع کنند.
لکه های سیاه و بزرگی روی کف پا و ساق پا دیده میشد.
خانواده اش التماس کردن و دکترها ۲۴ ساعت صبر کردن.
محمدرضا بههوش اومد و توضیح داد که این لکه ها، تاولهایی است که بر اثر تماس با سنگهای داغ و سوختنِ پوست و گوشت ایجاد شده.
احمد پاکدامن، از بچه های بسیار خوب زرهی، در عملیات والفجر مقدماتی در حالیکه دستش گلوله خورده بود به اسارت دشمن دراومد.
در اردوگاه بعلت عدم رسیدگی، دستش رو قطع کردن.
مجید صادقیان، دیدبان، او هم در عملیات والفجر مقدماتی در حالیکه ترکش به پاش خورده بود اسیر شد و پای خودش رو در اردوگاه از دست داد.
مجید و احمد بعد از چند سال اسارت، همین چند ماه پیش از زندانهای اسارتگاه آزاد شدن و الان برای حضور در عملیات اومدن.
مقر پالایشگاه خیلی شلوغ شده، سعید یازع هم اومده، حالا دیگه جمع مون خیلی جمع شده.
قبضه های خمپاره انداز هم حسابی مشغولند.
اسدالله جمشیدی دم به ساعت توی مقرها میگرده و اوضاع رو کنترل میکنه،
تامین مهمات، تنظیف قبضه ها، بازسازی گودقبضه ووو.
احمد امینی با حرص و جوش زائدالوصفی توی مقرها میگرده، بیشترین تاکیدش تهیه مهمات است، او که در چندین عملیات فرماندهی کرده بخوبی میدونه با شروع عملیات، دشمن اقدام به بمباران عقبه میکنه و در اینصورت تهیه مهمات خیلی سخت میشه.
چندتا دیدبان ارتشی هم وارد پالایشگاه شدن، ظاهرا برای هدایت توپخانه های ارتش اومدن.
هر روز بحث در مورد عملیات و حدس زدن منطقه عملیاتی و آینده عملیاته.
تحرکات نیروهای خودی خیلی درهم برهم است، عده ای بهسمت شلمچه میرن عده ای بسمت اروندکنار، معلوم نیست عملیات در کدوم نقطه است.
از قرارگاه آماده باش اعلام شد، معمولا وقتی آماده باش میدن بهفاصله یه شب یا دوشب عملیات شروع میشه.
•⊰┅┅❀•❀┅┅⊰•
ادامه دارد
#ققنوسهای_اروند
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 یازده / ۱۲۶
خاطرات پروفسور احمد چلداوی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🔹 غروب شده بود و برایشان امکان شکنجه دادن مان وجود نداشت. فقط مشت و لگد و کابل میهمانمان کردند و داخل همان سلول انفرادی (زنزانه) که یک بار به خاطر کتک زدن آن شکنجه گر و یک بار هم به خاطر عزاداری به آنجا تبعید شده بودم جایمان دادند. حالا کمی فرصت داشتیم و میتوانستیم با خالق زیبائیها راز و نیازی داشته باشیم و از او برای نجات از شکنجه دشمن استمداد بطلبیم.
یکی از نگهبانها درب زنزانه را باز کرد و با لحنی بیتاب گونه ما را به شکنجه های
فردا صبح بشارت داد. چشمانم بسته بود و او را نشناختم ولی حدس زدم که عریف طارس باشد. من و مسعود را جداگانه در دو سلول انفرادی حبس کردند، اما هاشم را که دستش شکسته بود، در راه رو رها کردند و رفتند اندکی در سکوت کامل گذشت. هیچ کس جرأت نداشت سر صحبت را باز کند؛ چون میترسیدیم داخل سلولهای کناری کسی باشد. هاشم که توی راه رو بود درب سلول من و مسعود را باز کرد و ما را به راهروی زندان برد. خوشبختانه ما تنها بودیم. نماز خواندیم و مشورت کردیم که فردا چه ترفندی را به کار ببندیم. باورمان نمیشد دوباره به اردوگاه مخوف تکریت ۱۱ و زیر دست همان نگهبانهای وحشی که الآن به خونمان تشنه بودند برگردیم. آرزو می کردیم به جای اردوگاه ۱۱ ما را به مسلخ اعدام میبردند. حالت ما در آن لحظه همانند کسی بود که در دریایی مخوف در تاریکی مطلق شب، در گردابی مخوف گرفتار شده است و هیچ کس به معنای واقعی هیچ کس جز خدا را ندارد.
شب تاریک و بیم موج و و گردابی چنین حائل/ کجا دانند حال ما سبک باران ساحلها
🔹شب سخت
شب شده بود و ما حسابی خسته و مضطرب بودیم. باید می خوابیدیم. آن شب حتی یک لحظه خواب به چشمانم نرفت. دوست داشتم آن شب به صبح
قيامت متصل میشد. دوست داشتم آن شب آخرین شب عمرم باشد. دیگر تحمل شکنجه هایشان را نداشتم. در آن تاریکی و سکوت مطلق که به جز صدای جیرجیرک ها صدای دیگری نمیآمد با خدای خودم به راز و نیاز پرداختم. رو به خدای خوبیها کردم که خدایا به بزرگیات قسمت میدهم یا جانم را بگیر و راحتم کن یا از دست این ظالمان نجاتم بده.
بالاخره با صدای گنجشکها و پرنده ها فهمیدیم صبح شده و باید نماز صبح را بخوانیم. با آن سلول آشنا بودم. هیچ روزنه ای به نور و هوای بیرون نداشت و فقط با صدای جیرجیرکها میفهمیدیم شب شده و با صدای پرنده ها می فهمیدیم صبح شده. هرچند برای ما زمان جز برای وقت نماز هیچ اهمیت دیگری نداشت.
•┈••✾○✾••┈•
ادامه دارد
#یازده
کانال حماسه جنوب/ ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 شعرخوانی زندهیاد آقاسی
در وصف شهید
احمد متوسلیان
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#کلیپ
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 انجمن حجتیه ۱)
گفتگو با آیت الله روضاتی
سندشناس مشهور معاصر
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🔹 انجمن حجتیه یک تشکل مذهبی است. به نظر حضرتعالی این تشکل از رسانهی منبر تا چه میزان در پیشبرد اهدافش استفاده کرد؟
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین؛ در یک برههای از تاریخ، بهاییت در ایران روی کار آمد، دستگاه تبلیغی روحانیت چه در حوزه و چه خارج از حوزه به فکر جوابگویی به این نحله منحرف برآمد؛ در این مقطع، منبر هم جایگاه خاص خودش را داشت و به دلیل اقبال عمومی مورد توجه بسیاری از گروهها از جمله انجمن حجتیه قرار گرفت. هیئتهای مذهبی بسیاری در این خصوص علم را بر دست گرفتند و انصافا کارهای خوبی هم صورت گرفت؛ در شهر مشهد این هیئتها بسیار فعالتر از جاهای دیگر در ایران بودند. هیئتهای موتلفه اسلامی، در مشهد به عنوان نمونه در این خصوص قابل ذکر است. مراکز دیگری هم مانند کانون نشر حقایق اسلامی، جمعیت طلاب علوم دینی و هیئتهایی موسوم به هیئتهای ابوالفضلی در مشهد فعالیت کردند. شیخ علیاکبر نوقانی منبرهای خیلی خوب و آتشینی در مسجد گوهرشاد میرفت؛ همچنین محمدتقی شریعتی هم منبرهای زیادی رفت. جمعیت طلاب علوم دینی هم در واقع شعبهای از جمعیت فداییان اسلام بودند که فعالانه در این زمینه وارد عمل شدند. شیخ محمود حلبی هم ذیل هیئتهای موتلفه اسلامی کار خودش را میکرد. او اصرار داشت در مناطقی که بهاییان ساکن هستند جلسات تبلیغی برگزار کند؛ البته در آن دوران این شبهه به وجود آمده بود که برخی از آقایان منبریها وابسته به دربار هستند و حشر و نشر با محمدرضا(شاه) دارند. دلیل این شبهه این بود که عموما در این جلسات بد حکومت گفته نمیشد و فقط بد بهاییان گفته میشد. منبرهای شیخ محمود حلبی در مشهد و زیر سوال بردن عقاید بهاییها بسیار معروف است.
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ادامه دارد
#انجمن_حجتیه
#مصاحبه
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
AUD-20220717-WA0007.opus
2.98M
🍂 خاطرات اسارت/زندان الرشید
آزاده سرافراز
محمدعلی نوریان
🔸 قسمت دهم
با لهجه شیرین نجف آبادی
فرمانده گروهان در گردان های
انبیاء و چهارده معصوم (ع)
لشکر ۸ نجف اشرف
#خاطرات_اسارت
#خاطرات_صوتی
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 ققنوسهای اروند
نوشته : عزت الله نصاری
┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅
🔻 قسمت چهارم
شنبه ۱۹ بهمن ماه ۱۳۶۴
همراه با عده زیادی از بچه ها توی خونه ارواح جمع شدیم، امیر واحدی برامون دمپخت گوجه درست کرده،
حسین جلی زاده، احمد نویدپور، غلام زرقانی، محمد زهیری، احمد علیپور، مسلم رحیمی، عبدالرضا قطرانی، مهران ملایی، یوسف شمسایی، حبیب احمدزاده، سعید یازع، حبیب حسنی، علیرضا علیپور، بهروز جانباز....
تقریبا یه گروهان هستیم، گاهی وقتها فرماندهانی مثل عباس سرخیلی، خسرو امینیان، احمد امینی، مکی یازع، میان دم خونه ارواح سراغ نیروهاشون رو میگیرن.
محمد زهیری یه دفتر آورده و از بچه ها میخواد در این لحظات حساس، هر چی دلشون میخواد بنویسن و تاریخ بزنن و امضاء کنن، یه چیزی شبیه وصیتنامه، آخرین نوشته ها، آخرین درددلها.
حبیب به شوخی میگه، هر کسی توی این دفتر چیزی بنویسه شهید میشه.
پرویز چابهاری و علی و مهدی ملک آبادی هم با جیپ ۱۰۶ اومدن. مهدی و علی ملک آبادی بهمراه مادرشون از شروع جنگ از آبادان خارج نشدن.
مادرشون جزو پرسنل بیمارستان شرکت نفت بود و بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
مهدی هم دو سه مرتبه مجروح شده، مقدار زیادی از روده هاش را برداشتن، قبضه چی بسیار ماهریه. با ۱۰۶ هم خیلی خوب کار میکنه.
علی یه مدتی توی واحد ادوات تیپ ۷۲ باهامون بود. بسیار منظم و منضبط.
بعد از صرف شام و چای و برگزاری شوخیهای مرسوم، حلالیت طلبیدیم و خداحافظی کردیم و هر کسی بهطرف محل ماموریتش رفت.
عده ای جزو زرهی، عده ای ضدزره، عده ای ادواتی، ما هم که دیده بان،
یه جورایی شام آخرمون شد.
•⊰┅┅❀•❀┅┅⊰•
ادامه دارد
#ققنوسهای_اروند
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 برتری نظامی
رزمندگان اسلام
#نکات_تاریخی_جنگ
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
🔻 با تثبیت موقعیت رزمندگان اسـلام در منطقه عملیاتی فاو طی دو ماه و اندی جنگ و مقابله آنان با تمامی لشکرهای دشمن، موقعیت برتر نظـامی جمهوری اسـلامی مورد تأئیـد جهان قرار گرفت. قبل از فتـح فاو، در عین حال که به لحاظ تهاجم های پی در پی، ابتکار عمـل در دست ایران بود، اما عـدم تثبیت مناطق متصـرفه موجب گردیـده بود که از نظر نظامی چنین ارزیابی شود که عراق بهخاطر برتری هوایی، آتش توپخانه و لجستیک، در اتخاذ مواضع دفاعی موفق بوده و توانسـته است کنترل اوضاع را در اختیار داشـته باشـد.
اما تصـرف فاو و ناتوانی عراق در بازپس گیری آن، نقطه پایانی بر تأکیـدات پیشـین مبنی بر توانایی نظامی عراق بود. یک هفته نامه نظامی در این زمینه نوشت:
«تا پیش ازحمله ایران به بندر متروکه فاو، چنین تصور میشد که عراقی ها کنترل اوضاع نظامیرا در دست دارند.»
خبرگزاری یونایتدپرس به نقل از منابع اطلاعاتی خبری گفت:
«تهاجم ایران به فاو بزرگترین مشکل نظامی عراق ظرف پنج سال جنگ است.»
همچنین خبرگزاری رویتر به نقل از دیپلماتها اعلام کرد:
«موفقیتهـای اخیر ایران به تصویر تفوق نظـامی عراق که به دقت رسم شـده بود آسـیب رسانیـده است. تغییرات نظـامی بیشتر به زیان عراق، میتواند به حکومت بغداد لطمه وارد سازد.»
@defae_moghadas
🍂