eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.3هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
شیوه ی مدیریت زندگی... در زمان حال زندگی کردن، یکی از مهمترین شیوه‌های مدیریت زندگی است. انسان موفق باید از گذشته تجربه کسب کرده، بر زمان حال تمرکز داشته و برای آینده هدف‌گذاری کند. 📚محرمانه‌های مردانه "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۲۱ من خودم یکماه بعد از تولد یک‌سالگی پسرم فهمیدم که باردارم و به شدت شوکه شده بودم و اصلا نمیتونستم تصور کنم که با یه بچه‌ی کوچیک چطوری میشه باردار بود اونم درست زمانی که اثاث کشی در پیش داشتیم. تو یه لحظه همه‌ی سختیا از ذهنم گذشت، اینکه پسرم هنوز داره شیر میخوره گناه داره، اینکه جواب حرف مردمو چی بدم، اینکه چطور از پس یه بچه‌ی کوچیک بربیام و.... وقتی دکتر رفتم سونو، چیزی تو رحمم نشون نداد و دکتر گفت احتمالا خارج از رحمه، بماند که ته دلم خوشحال شدم که حداقل قرار نیست ۹ ماه بارداری رو تحمل کنم اما بعدش پشیمون شدم و سپردم به خدا... یکی دو روز قبل از عاشورا بود که رفتیم مشهد، اونجا از امام رضا خواستم که اگه قراره این بچه بمونه خودشون کمک کنن و توانشو بهم بدن... البته اینم بگم که خداروشکر با دور کاری همسرم موافقت شد و کارشونو آوردن خونه و حسابی کمک حالم بودن... ۹ ماه بارداری با همه‌ی سختیهاش و با این نگرانی که پسرمو کجا بذارم برم بیمارستان گذشت(چون مادر وخواهرم شرایط نگه داشتن پسرمو نداشتن) روز زایمان رسید و من سراسر استرس بودم، چون این‌بار میدونستم که قراره چه سختی هایی بکشم. بعد از زایمان فقط یه نظر پسرمو دیدم و بعدش بردن ان‌ ای سیو بخاطر افت اکسیژن... دلتنگی برای پسر اولم و حال بد و درد شدید و بستری شدن نی‌نی همه دست به دست هم دادن که من یه دل سیر گریه کنم😁😂 خلاصه سرتونو درد نیارم الان نی‌نی ۶ ماهشه و تو بغلمه وپسر اولم دوسال ودوماهشه و درحال بدو بدو کردن و پایین بالا پریدن😂 اگه از سختی‌ها بخوام بگم که کم نیست، مثلا یکیش اینکه نمیشه با خیال راحت نی‌نی رو زمین گذاشت چون امکان داره مورد ضرب و شتم قرار بگیره😁 یا اینکه داداشش میاد میشینه روش🤕 مورد بعدی اینکه وقتی مامان مریض میشه متاسفانه با تمام حال بد و مریضی باید دوتا بچه کوچیک‌و مدیریت کنه و هرکدوم یه سری نیازها دارن😣 مورد بعدی اینکه ممکنه بچه اول حسادت کنه به بغل کردن و محبت کردن به نی‌نی و امکان داره رفتارهایی نشون بده که از نظر بقیه خوشایند نیاد. مورد بعدی اینکه یه مدت باید کلا قید مسافرت رفتن و مهمونی رفتن رو بزنید چون بالاخره شرایط با یدونه بچه داشتن فرق میکنه و سختی‌ها دوبرابر شدن ... و مورد آخر که خودم خیلی اذیت شدم بابتش، نی‌نی ما تا ۳ ماهگی کولیک شدید داشت و از ساعت ۸ شب به بعد دل درداش شروع می‌شد و فقط جیغ میزد، مسلما تو این شرایط باید مادر خونسرد باشه و با آرامش این چند ساعت‌ رو بگذرونه ولی خب با وجود یه بچه‌ی بازیگوش که دقیقا تو همون لحظات یسری درخواست‌ها داره یکم اوضاع سخت میشه😫 همه‌ی این سختی‌ها هست ولی خب لحظات بامزه هم دارن 🥰 مثلا وقتی داداش بزرگه میاد نی‌نی رو بغل میکنه و بوسش میکنه و با زبون خودش میگه عدییییدم🤪خیلی لحظه‌ی شیرین و دلچسبیه برای مادر... در آخر امیدوارم هرکس که آرزوی مادر شدن داره خدا دامنش رو سبز کنه و هر کس که این شرایط رو داره خدا ان‌شاءالله کمکش کنه که راحت‌تر عبور کنه 🤲 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
نمک خالص که میگن، منظور ایشونه😍 👌این شیرینی تمام شدنی نیست... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
ذخیره بندناف... من قبلا مدتی در یکی از بانک های بندناف خصوصی کار کردم، پروسه ش اینه که شما تو بارداری مراجعه می‌کنید به بانک مدنظرتون، یه سری آزمایش براتون می‌نويسن که اونارو میدید (آزمایش هایی مثل هپاتیت و.. ) اگر مشکلی نبود و امکان ذخیره وجود داشت، با یک فرد هماهنگ میشه که زمان زایمان رو بهش اطلاع میدید و میاد خون بندناف رو تو اتاق زایمان میگیره و میبره بانک برای ذخیره. شما هم اولش یه هزینه ای میدید و بعد هم سالانه یه مبلغی رو به عنوان شارژ پرداخت می‌کنید. اما بانک های بند ناف دو دسته هستن، خصوصی و عمومی. تو بانک بندناف خصوصی هزینه نگهداری پرداخت می‌کنید و نمونه شما فقط برای خودتون ذخیره میشه. اما در بانک عمومی پولی نمی‌دید و سلول ها برای هرکس که نیاز پیدا کنه و تطابق داشته باشه استفاده میشه. اما اگر شما به عنوان یکی از اهدا کننده ها بهش نیاز داشته باشید در اولویت قرار میگیرید. کاربرد سلول های بنیادی این خون در درمان بیماری هایی مثل سرطان خون و لنفوم و بعضی انواع اختلالات خونی و دیابت نوع 1، پارکینسون و لوپوسه. اما باید دقت داشته باشید که تعداد سلول های بندناف افراد مختلف متفاوته. بنابراین احتمالش خیلی زیاده که حتی در صورت ابتلا به یکی از این بیماری ها مخصوصا در سنین بالاتر (که وزن بدن بیشتره) این تعداد سلول ذخیره شده کافی نباشه و در هرصورت لازم باشه از یک یا چند واحد دیگه خون بندناف افراد دیگه هم استفاده بشه. یا کلا سلول از منابع دیگه ای مثل مغز استخوان گرفته بشه. ضمنا برای بیماری کم خونی داسی شکل عملا خون خود فرد مناسب نیست و "باید" سلول های فرد دیگه ای استفاده بشه. بنابراین من پیشنهاد میکنم اگر تمایل به ذخیره خون بندناف دارید، سراغ اهدای عمومی برید. اینجوری هم هزینه نمی‌دید و هم اگه هیچ وقت نیازتون نشد، به بقیه افراد کمک کردید. حقیقتش بانک های خصوصی بندناف بیشتر به منبع درآمد تبدیل شدن و اونقدرا که تبلیغ میشه کارایی ندارن چون عملا تعداد بسیاااار کمی از افراد هستن که ذخیره کردن به اون خون نیاز پیدا میکنن و همون میزان براشون کافیه. (مگر اینکه خودتون یا فرزندان دیگه تون همین الان مبتلا هستن و به خاطر اونها میخواید خون بندناف رو بگیرید که در این صورت بانک خصوصی براتون بهتره.) "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرار بود فرزند چهارم باشه...😍 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
برکت زندگی... در مورد اینکه یکی از دوستان تو کانالتون پرسیده بودند دو قلو باردارن و آیا ممکنه دو قلو دستگاه نره، در جوابشون بگم که من دو قلو دارم اما من دو قلو هام چون خیلی اورژانسی به دلیل نامعلوم ۳۲هفته طبیعی دنیا اومدن، دستگاه رفتن. من آمپول ریه هم هنوز نزده بودم. اما تو اطرافیانم هم چنتا دو قلو داشتیم که نیازی به دستگاه نشد. اگر وارد هفته ۳۶ بشوند به احتمال زیاد دستگاه نمیخواهند انشاالله در مورد مدیریت مالی حقیقت اینه که برکت خیلی مهمه، من با ورود بچه هام برکت رو احساس کردم نه فقط بخاطر وجود بچه ها برکت مال زیاد بشه بعد از به دنیا اومدشون رفت و اومد خونه مون بیشتر شده، خیلی صدقه می‌دهیم و هدیه هم به بچه های دیگه و یا عیدی هم زیاد می‌دهیم. غذا با اینکه خودم سختمه برا پختنش کمی که زیاد تر بپزم سعی میکنم با مثلا دختر عموی بچه هام که میاد بازی کنه بخوریم یا ببرم خونه مادر بزرگم که پیر هستن یا اینجور مسائل چون اوایل بچه داریم، خیلی احساس نیاز به کمک داشتم سعی میکنم هر کمکی از دستم بر بیاد بکنم. اگه جایی میرم دست خالی نرم یا هر توصیه دیگه ای که بشنوم توی اسلام شده، در کل اسراف نکردن و مخصوصا حتی اگه چیزی نداریم یه چیز ساده رو با یه بچه مهمونش کنیم و بخوریم سفره دار بودن فکر کنم مهمه. کلا قبل از بچه ها، با وجودی که صرفه جویی خیلی میکردم خیلی تعجب میکردم که چرا اون جور که من صرفه جویی میکنم اوضاع خوب نیست. ضمن اینکه ما خیلی کسی خونه مون نمیومد سالی یکی دوبار نهایت مهمان دعوت میکردیم. اینکه آدما همون غذای کم و ساده رو دور هم بخورن مهمه، برن خونه ی هم و سفره دار باشن خیلی برکت میاره. من خیلی دوست دارم اما قبلا اینجوری نمیشد خیلی، الانم خیلی نمیشه ها ولی بیشتر از قبل شده بنظرم یه موضوع دیگه ای هم که هست مدیریت پول و حساب نکردن روی همه ی درآمده، خرده خرید های خونه بیشتر با منه مایحتاج روزانه بجز مواقع خاص مهمانی.کادو برای اطرافیان پوشاک اینها همه با منه، خرید های کلی مثل گوشت و هزینه تعمیر وسایل و اینها با همسرم. به همسرم گفتم من نمیخوام اصلا بدونم شما ازین به بعد چقدر درامد دارین یه مقداریشو که نه، خیلی کم ولی معقولی که زیاد هم نیست به من ماهیانه بدهید من هزینه هامو و پس اندازمو اینجور تنظیم میکنم. البته ایشون اهل خرج کردن برای خودشون نیستن یا خرید چیزهای اضافه و مدت زیادی هم سر کار هستن، به هر حال اینجور مدیریت که فکر کنند مثلا بجای ده میلیون کلا هشت میلیون درآمد دارن و اون دو تومن بره یه حساب دیگه حالا من یا خودشون، اینجوری پس انداز خوبی پیدا میکنن. ضمن اینکه مثلا ده هزار تومن(یا بیشتر) از دو میلیون رو هم بذارن برای اموال خدا یعنی برای نیازمندان، اینجوری فکر میکنم آدم هم متوجه مخارج غیر ضروری و حذف اونا میشه، هم پس انداز برای مخارج مهم زندگیش پیدا میکنه و هم انشالله برکت مال پیدا میکنه. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
نعمت، رزق، برکت .mp3
3.15M
اگر دوست دارید فرزند بیشتری داشته باشید اما نگران مشکلات اقتصادی هستید، این فایل صوتی رو گوش کنید. 👌بسیار عالی و راهگشا کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
حریم تقوای الهی... فرزند اگر احساس کند پدر و مادر در رفتار و اخلاق، مراعات قدرت مافوقی را می‌کنند، او هم رعایت خواهد کرد؛ به این ترتیب فرزند از اول از طریق والدین وارد حریم تقوای الهی می‌شود. فرض کنید خانواده‌ای به تفریح رفته‌اند. پدر در صحرا به کشتگاه گندم که می‌رسد، دقت می‌کند برای عبور از آنجا راه طولانی‌تری را پیدا کند تا روی گندم‌های مردم پا نگذارد. بچه که این احتیاط و تقوا را می‌بیند، در عمل تقوا و «لا اله الا الله» را یاد می‌گیرد؛ اما اگر پدر گندم‌های مردم را له کند، بی‌تقوایی را مثل بیماری به فرزندش منتقل می‌کند. 📚 تربیت دینی کودک "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا صاف نمیشه؟🥲😂 ولی نجیبه، از چهره اش مشخصه...😍 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
برو سراغ امام جواد علیه السلام.... اگر کسی وضع زندگی‌اش خوب نیست، از امام جواد علیه السلام حاجت بگیرد. امام جواد علیه السلام مدینه بود. امام رضا علیه السلام در ایران و در مرو بود. برای امام رضا علیه السلام خبر آوردند که خادم‌ها هر وقت می‌خواهند پسرشان را از خانه خارج کنند از در پشتی می‌برند تا فقرا نفهمند که ایشان دارد می‌رود و درخواستی بکنند. حضرت نامه‌ای به پسرش امام جواد (ع) نوشت: «به من رسیده است که تو از درب کوچک بیرون می‌روی. به حق من بر تو که بیرون نروی مگر از درب بزرگ و همراه خودت درهم و دینار فراوان بردار و هر کس در راه از تو درخواست کرد به او عطا کن». این سفارش بابایش است که کسی از تو محروم نشود! از این جهت وقتی محتاج هستی، گرفتار هستی، کمبود داری برو سراغ امام جواد علیه السلام . دو رکعت‌ نماز برای امام جواد علیه السلام بخوانید و از ایشان بخواهید گرفتاری‌هایتان را رفع کند. خدا برای ما، دوازده امام گذاشته. «قد علم کل أناس مشربهم؛ هر گروهی بدانند از کجا آب می‌خورند». آن که بدهکار است بداند مَشربش امام جواد علیه السلام است؛ مَشکش را برود آن جا پر بکند. فقه می‌خواهد برود سراغ امام صادق علیه السلام... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افزایش فرزندان سوم و چهارم در خانواده‌های ایرانی.. 🔹رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت: خوشبختانه در ۲ سال اجرای قانون جوانی جمعیت کاهش نرخ باروری کشور متوقف شده. 🔹نیازمند هستیم تلاش کنیم به نرخ باروری ۲.۵ درصدی که هدف برنامه هفتم پیشرفت است، برسیم. 🔹رویکرد ما در دورۀ ۴ سالۀ دولت وفاق ملی این است که کرامت مادری را ارتقا دهیم و هزینۀ فرزندآوری را کاهش دهیم. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوقلوهای‌ من الان ۱۱ماهه هستن، تو دوران بارداری خودم وزنم بالا نمیرفت و دوقلوهام هم وزنشون پایین بود،خصوصا قل دختر‌... ۳۰ هفته بچه ها خیلی اومده بودن پایین و دکتر گفت قطعا زایمان زودرس خواهی داشت. از طرفی خون رسانی به قل دخترم کمتر بود. بیمارستان بستری شدم و آمپول ریه زدم تا اگر برای دخترم مشکلی پیش اومد، زایمان اورژانسی انجام بدن، خداروشکر مشکلی پیش نیومد. اومدم خونه تا میتونستم دیگه ایستاده کار انجام ندادم، در حد غذا پختن و اگر مجبور بودم آشپزی، دیگه کارخونه نکردم. اما نشسته کلی کار میکردم، مدام تو روز خیاطی می‌کردم و سرگرم بودم. هفته ۳۴ که برای چکاپ رفتم دکتر، داخل مطب من رو درد زایمان گرفت، دکتر گفت باید امروز بستری بشی و زایمان کنی. من رفتم بیمارستان دکتر گفت دردت برای انقباض رحم هست. خیلی روزهای سختی بود به دکتر گفتم تا وقتی توان داشته باشم و برای بچه ها مشکلی ایجاد نمیشه، تحمل میکنم چون وقتی برای آمپول ریه بستری بودم دیدم که مادرهایی که بچه هاشون میرن دستگاه چقدر سختی میکشن... اون روزها سخت بود برام، شبها از درد به سختی می تونستم ۲ساعت بخوابم، نمی تونستم چیزی بخورم. حمام نمی‌رفتم که دردم بیشتر نشه. ۱۰ روز تحمل کردم دیگه واقعا نمیتونستم. شب به دکتر گفتم دیگه نمیتونم. گفت فردا صبح بیا ببینمت... میدونستم که دکتر قطعا میگه وقته زایمان هست و آخرین روز بارداریمه. ۳۵هفته و ۲روز بودم. ۱۰روز درد کشیده بودم. با استرس فراوان رفتم برای زایمان، خودم رو برای دستگاه رفتن بچه ها آماده کرده بودم. بعد از سزارین، سریع بچه ها رو بردن ان آی سی یو، خیلی نگرانشون بودم. تو ریکاوری مدام از پرستارها حال بچه هام رو می‌پرسیدم. که یک دفعه یکیشون گفت این هم بچه هات😍 ازش خواهش کردم بچه ها رو بیاره دوباره ببینمشون.... وااای که چقدر خوشحال بودم. بچه هام با وزن(دخترم) ۱۹۸۰ و ۲۰۸۰(پسرم) به دنیا اومده بودن و صحیح و سالم بغلم بودن تو بارداری، ۱۸ هفته بهم گفته بودن به احتمال زیاد دخترم سندرم دان هست اما من گفتم هرچی باشه نگهش میدارم حتی آزمایش سل فری هم ندادم خلاصه که با خوشحالی زیاد در حدی که انگار رو ابرها بودم از بیمارستان مرخص شدیم و اومدم خونه. موقعی که میرفتم بیمارستان به همسرم گفتم توروخدا برای ترخیصم گل نخر الان میخوای حداقل ۲میلیون پول گل بدی... بیا هر چقدر میخوای بدی برا گل، بدیم به کسی که تا حالا نرفته کربلا و آرزوی رفتنش رو داره، به این نیت که بچه های ماهم سالم به دنیا بیان و دستگاه نرن... همسرم هم قبول کرد موقع ترخیص هم که اومد دنبالم، مادرشون همراهشون بودن، بهش گفته بودن مگه گل نمیخری گفته بود نه عروستون قسمم داده گل نخرم. مادرشون هم که متوجه داستان شدن گفته بود به شما قسم داده به من که چیزی نگفته... خلاصه زحمت گل رو مادرشوهم کشیدن خلاصه که نذرهای مختلف کرده بودیم. آخریش شله زردی بود که ۲۸صفر برای امام حسن علیه السلام درست کردیم. اما من مدام تو ذهنم میاد که کربلا فرستادن اون خانوم به جای گل کار خودش روکرد و بچه هام با اینکه وزنشون خیلی کم بود اما دستگاه نرفتن... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075