eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸یا لیتنا کنا معک🔸 چه سِرّی‌ست؟ چه رازی‌ست؟ چه ناز و چه نیازی‌ست؟ غم هجر عجب قصۀ پر سوز و گدازی‌ست ببینید که این دهر عجب شعبده‌بازی‌ست که در روز و شب هر دل آشفته فرودی و فرازی‌ست یکی با من دلسوخته از صبر غریبانۀ ایوب سخن گفت یکی پیرهن صبر به تن داشت و از غربت و دلتنگی یعقوب به من گفت یکی بر لب او نام اویس آمد و از رایحۀ روشنی از سمت قَرَن گفت یکی محو علامات ظهور و... سخن از غزّه و از شام و یمن گفت یکی از غم آوارگی و داغ وطن گفت ولی هر چه که گفتند فقط تازه شده داغ من و این دل مشتاق من و این دل جا مانده‌ام از قافلۀ عشق چه شد آه دل از قافله جا ماند؟ از آن سیل خروشان چه شد این قطرۀ دلتنگ جدا ماند؟ دلم تشنۀ یک جرعه از آن آب بقا ماند چرا ماند؟ کجا ماند؟ اسیرانه ز پرواز رها ماند در این برزخ تردید چرا ماند؟ چه دلگیر شده لحظه به لحظه همۀ عمر برایم چه شد سعیِ صفایم؟ چه شد هروله‌هایم؟ بلند است به فریاد صدایم که من تشنۀ یک بوسه بر آن خاک بر آن حسرت افلاک بر آن تربتِ پاکِ حرم کرب‌وبلایم یکی با جگر سوخته از آتش هجران به من گفت بیا سر بگذاریم به صحرا و بیابان بگو راه کدام است؟ یکی با دل آشفته و با حسرت بسیار به من گفت دلم تشنۀ دیدار دلم تشنۀ دیدار امام است یکی گفت بیا عاشق مهجور از این فاصلۀ دور فقط مرهم زخم دل مجروح سلام است یکی گفت بیایید که موجیم که آسودگی ما عدم ماست که این حسرت جانکاه که این غربت ناگاه برای من و تو فیض مدام است بیایید که این شوق مضاعف قعودی است که ماقبل قیام است یکی گفت خدایا چه کنم چاره؟ که این داغ عظیم است یکی گفت بیا ای دل جا مانده خدای من و تو نیز کریم است بیا، بال سفر بال نسیم است بیا، بال و پری هست امید سفری هست که پرواز در این راه اگر چه شده دشوار ولی باز اگر عاشق و دلباخته باشی اگر از عطش و داغ دلت از نم اشکت پر پرواز و سفر ساخته باشی شود روزی تو لحظۀ دیدار شود رزق تو این‌بار طواف حرم یار طواف حرم سیدالاحرار همان صحن خدایی همان پنجرۀ صبح رهایی :: بیا همسفرِ عشق بیا دل بسپاریم به جاده بیا پای پیاده اگر شعله آهِ دل سوزان خود افروخته باشیم امید است که توفیق، رفیق دل ما باشد و این مرتبه ما همسفر جابر دلسوخته باشیم بیا زائر دلسوخته باشیم بیا، عشق در این جاده چراغ است «چراغی که فروزندۀ شب‌های فراق است» بیا دل بسپاریم به این راه به این سیر الی‌الله که یک‌روز از این جاده به سرمنزل عشاق رسیدند همان‌ها که دل از خویش بریدند همان‌ها که به جز دوست ندیدند همان‌ها که شنیدند در این راه صدای دل خود را بیا دل بسپاریم به این راه به این زمزمه‌هایی که به ناگاه به گوش دلمان می‌رسد از دور بیا گوش کن این زمزمه را زمزم جاری‌ست پر از عطر بهاری‌ست صدای سخن جابر انصاری اگر نیست صدای سخن کیست؟ که در حال سلام است به سالار شهیدان و به یاران شهیدش ببین دشت لبالب شده از عطر نویدش شده زنده دل هر کسی از گفت و شنیدش: «عطیه! عجب عطر نجیبی عجب رایحۀ روح‌فریبی عجب نفحۀ سیبی... رسیدیم به سرمنزل عشاق رسیدیم به خاک حرم عشق به آن قبلۀ آفاق بیا دل بسپاریم به جاری فرات و بشوییم دل از غربت راه و بشتابیم به پابوسی خورشید نجات و شفیع عرصات و قتیل العبرات و بمیریم به پایش بگردیم فدایش که باشیم یکی از شُهدایش که ما نیز در این مقتل عشاق دگر هم‌قدم مسلم و جونیم دگر هم‌نفس حرّ و حبیبیم که ما نیز شهید غم مولای غریبیم شهید حرم کرب‌وبلایی» :: به او همسفرش گفت: «اگر چه که پر از شوق و امیدیم ولی دیر رسیدیم در این معرکه تیغی نکشیدیم در این واقعه داغی نچشیدیم نه رزمی نه نبردی نه بر چهره نشسته‌ست غبار غم و دردی مگر می‌شود آخر که ما همدم این قافله باشیم؟» ولی جابر دلسوخته ناگاه به او داد جوابی که چنان تشنه‌لبی را برسانند به سرچشمۀ آبی به او گفت: «شنیدم که فرمود: حبیبم، رسول دوسرا حضرت خاتم اگر از عمل خیر گروهی دل تو شده مسرور همان اَجر برای تو هم ای عاشق صادق شده منظور تو دلدادۀ هر قوم که باشی شوی روز حساب از پی آن قافله محشور تو هم همدم آن طایفه در روز جزایی» :: عجب حُسن ختامی عجب لطف تمامی عجب فیض مدامی چه زیباسخن و نیک‌کلامی عجب فوز عظیمی! چه مولای کریمی! بیا ای دل بی‌تاب که از کعبۀ احباب رسیده‌ست شمیمی که از سوی جنان باز وزیده‌ست نسیمی تو ای دل چه نشستی! اگر چون صدف اشک شکستی ولی لحظه‌ای از پا ننشستی که گفته‌ست که از قافلۀ عشق جدایی؟ تو اینجایی و در شور و نوایی تو اینجایی و در سعیِ صفایی تو از خاک جدایی تو در عرش رهایی کجایی مگر آخر تو کجایی؟ بیا چشم دلت را بگشا خوب نظر کن تو در کرب‌وبلایی تو همراه تمام شُهدایی تو در حال طواف حرم خون خدایی .
Fadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (8).mp3
18.32M
ریحانه رقیه حنانه رقیه میگم از ته دل جانانه رقیه رقیه اسم یه فرشته است که رو شونه ی حسینه رقیه اسمش نمک سفره ی خونه ی حسینه رقیه ترونه ی حسینه دردونه ی حسین جای زهرا بوسه بزن رو گونه ی حسین دلداده ی حسین شهزاده ی حسین اسم ما رو ببر سر سجاده ی حسین **** طوفانه رقیه بی کرانه رقیه باید حرف حق زد به زبان رقیه رقیه معنیش اینه نهضت حسین داره ادامه رقیه رمز عملیات عقیله توی شامه رقیه کمک حال قیامه تو لشکر علی تو محور علی همتون درس پس میدید در محضر علی ای دختر حسینت با دختر علی تو هم برو خطبه بخون رو منبر علی
Fadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (9).mp3
21.22M
بنویس اسم منو توو دفترت قاطی اونا که دوستشون داری تو همون امام حسینی هستی که بین ما نوکرا فرق نمیذاری وقت میذاری به جای همه چقده خوبه هستی آشنای همه می کشی دستاتو رو گریه های همه تو به خدا رو می زنی برای همه خوبه هستی برای منم میذاری سر به روی شونه های منم می‌زنی امضا زیر کربلای منم یعنی به گوشت می‌رسه صدای منم سینه زن بمون زیر علم امام حسین کاش ببینمت توی حرم امام حسین .
4_5978950326957376816.mp3
11.25M
ایهاالنّاس بدانید گدای حسنم نوکرِ خسته دل و، بی سر و پایِ حسنم ایها الناس دلم، خانه ی مِهرش باشد همه شب گرمِ غزل،غرقِ نوایِ حسنم منّتِ غیر نباشد بخدا گردنِ من شکرُ لِلّاه (لِلَّه)که مدیونِ عطای حسنم گفت زهرا ، نروید روزِ جزا در آتش هر که امروز بیاید به عزای حسنم گفت مادر،که شَوم مادرِ آن سینه زنی که کمی اشک بریزد،ز برای حسنم چون زِ سیلی وسطِ کوچه شدم نقشِ زمین تکیه کردم به قدِ همچو عصای حسنم با همان دست که بشکست،نوشتم با خون نامِ این کوچه بوَد کرببلای حسنم
. سِرِّ توحید نهان است در ایمانِ حسن معرفت رنگ گرفته‌ است از عرفانِ حسن خاکِ سلمان همه هستند مسلمان حسن پس بگوئید به ما ساکنِ ایران حسن زیر چتر حسنی پیر نخواهم گردید قدرِ یک لحظه زمین‌گیر نخواهم گردید هرگز از عشق حسن سیر نخواهم گردید تا خود حشر منم دست به دامان حسن عطر او پخش که شد باد ، وصالش را دید حُسن زیباییِ مخلوق ، مثالش را دید آن که در صبح ازل نورِ جمالش را دید از همان روزِ نخستین شده خواهان حسن روضه خواندیم که این دیده ی تر ثبت شود گریه کردیم که این هفت صفر ثبت شود نام من در دل تاریخ اگر ثبت شود بنویسید مرا بی سر و سامان حسن رنگ پیراهن سرسبزِ دیارم حسنی‌ ست پرچم یَشمیِ خوش‌ نقش و نگارم حسنی‌ ست نه فقط من..،همه ی ایل و تبارم حسنی‌ ست بوده جدَّم یکی از پیرغلامانِ حسن ذکر پر برکت او تذکره ی ما شده است با عنایات حسن رزق ، مهیا شده است این شعارِ همه‌ی ما ، حسنی‌ها ، شده است: " تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن" خاک خشکیم که لب‌تشنه‌ی جامی بودیم کوه رنجیم که سرگرم سلامی بودیم کاش..،ای کاش که ما مردِ جذامی بودیم می نشستیم سر سفره ی احسان حسن من از آن روز که در بند شدم ، خوشحالم فقط از دوری معشوق خودم مینالم پوزه بر خاک قدمگاهِ حسن میمالم بلکه سهمم بشود تکه ای از نانِ حسن عاقبت گردِ خوشی بر سرِ غم می ریزد از دل صحن حسن نوحه و دم می ریزد هنرِ فرشچیان پای حرم می ریزد حک شود شعرِ حِسان سردرِ ایوان حسن روضه‌تر از غم آقای کریمان ،غم نیست وای بر زخمیِ غربت که بر آن مرهم نیست مادری‌تر ز حسن در همه ی عالم نیست تو نگو حضرت صدّیقه..،بگو جانِ حسن! آه! اربابِ کرم خیره به مسمارِ در است از مصیبات حسن ، خونِ خدا خون‌جگر است سخت تر از غم گودال ، غم آن گذر است گریه‌کُن‌های حسین‌اند پریشان حسن کوچه‌ای تنگ برای غم او بانی بود قاتلش آنچه که میدانم و میدانی بود بدتر از زهرِ هلاهِل..،زدنِ ثانی بود داغ ناموس گرفته‌است گریبان حسن سیلی محکمِ آن پست که بر حَورا خورد من بمیرم! حسن از دیدنِ آن، بد جا خورد پیش چشمان پسر ، چادر مادر پا خورد تا ابد خشک نشد دیده ی گریان حسن ✍ .................... . غارت زده منم که کنارت نشسته ام غارت زده منم که ز داغت شکسته ام غارت زده منم که تو را خاک می کنم تابوت را ز خون تنت پاک می کنم غارت زده منم که ز کف داده صبر را با دست خویش کنده برای تو قبر را غارت زده منم چه کنم با جنازه ات ای وای ریخته به زمین خون تازه ات غارت زده منم که ز داغ برادرم می ریزم از کنار تنت خاک بر سرم غارت زده منم که ز آغوش بسته ات می گیرم آه چادر خاکیّ مادرم من را به داغ  قتل تو غارت نموده اند نه کربلا نه کوفه نه در شام دلبرم داغی که رفتن تو روی سینه ام گذاشت والله بود سخت تر از غارت حرم «تشییع روز با من و تو سازگار نیست تا شب تو را به جانب قبرت نمی برم»
. صل الله علیک یا اباعبدالله علیه السلام در زیان عُمر ، سودِ ماتمش را دیده ام پس خدا را شُکر می گویم غمش را دیده ام از نخستین نسلِ خِلقَت ، گریه بر او باب شد داستان جبرئیل و آدمش را دیده ام اشک ، دردِ لاعلاجم را به سرعت خوب کرد بین هر ذکر مصیبت مرهمش را دیده ام بی نیازان مِنَّتِ حملِ کُتَل را می کِشند زیر بار این علم ها حاتمش را دیده ام بیرقِ ارباب من بالاتر از این حرف هاست سر در هفت‌آسمان‌ هم پرچمش را دیده ام فیضِ حج را بُرده هرکس لب به چای روضه زد در دل هر استکانی ، زمزمش را دیده ام یا حسینِ من جواب یا حسینِ مجتبی‌ست وقتِ اوج هروله ،صاحبدمش را دیده ام طبخِ نذر روضه را زهرا نظارت می کند در کنار دیگ‌ها ، قدِّ خمش را دیده ام شالِ مشکیِ عزایش دستگیری می کند معجزات تار و پود محکمش را دیده ام بین آن گودال ، عالم را بهم می زد حسین دردِدل‌ها با خدای عالمش را دیده ام ▪️ عصر شد..، هنگام تاریکی رسیده ساربان با چه حرصی داد می زد: خاتمش را دیده ام! بوریا جا خورد وقتی پیکرش را جمع کرد گفت: حیفِ این بدن که درهمش را دیده ام ✍ .
4_5992430769010648727.mp3
24.51M
زهر آنگونه اثر کرده به اعضای تنم لرزه افتاده در این لحظه تمام بدنم مَردُم این‌ رسم هواداری پیغمبر بود؟! من جگرگوشه پیغمبر خاتم، حسنم همسرم قاتل من شد به که گویم این غم؟! آری آنگونه غریبم که غریبِ وطنم خون شد آنگونه همه عمر دلم از غصه که برون می شود این لخته خون با سُخنم بسکه دندان زِ غمِ کوچه نهادم به جگر جگرم پاره شد و ریخت برون از دهنم خواب را بُرد ز چشمان من آن کوچه غم آنکه یک‌ عمر از آن غُصه نخوابیده، منم تیر بر پیکرِ من می زند امروز عدو هیچ غارت نشد امّا ز تنم پیرُهنم درد دارم ولی از داغ برادر گریم من خودم گریه کن کُشته خونین بدنم
. نا امیدی نبود نزد گدایان حسن دست ما را برسانید به دامان حسن نشنیده است کسی خواهش روزی از ما می رسد روزی ما صبح و شب از خوان حسن حاجتم نیست در این شهر به احسان کسی عادتم داده خداوند به احسان حسن نشکند گوشه ای از نان کسی را همه عمر آنکه یک روز نمک گیر شد از نان حسن بنویسید جذامی زمین خورده نشست سر یک سفره کنار لب خندان حسن حُسن رفتار چنان داشت که از رحمت او مرد شامی شده یکباره غزل خوان حسن حرف او را نخریدند سپاهش غم نیست آمده خیل ملک گوش به فرمان حسن سفرایش همه رفتند و یکی بازنگشتت در عوض این همه نوکر همه قربان حسن و بدانند همه کوفه صفت های زمان که فروشی نبود عشق محبان حسن می رسد صبح ظهوری که بنا خواهد شد مثل ایوان نجف گنبد و ایوان حسن ✍ .
Sh10 Moharram 1403 Shokri [Mohjat_Net] (6).mp3
1.78M
🎤 دستم به دامنت دستامو رو نکن جون اصغرت جون اکبرت منو بی آبرو نکن من از دنیا سیرم حسین نبرم اسمتو میمیرم حسین از جز تو بیزارم حسین به خدا فقط تو رو دارم حسین تا قیامت به تو مدیونم که منو نکردی بیرونم یه شبم ازت جدا باشم نمیتونم دیوونت شدم نوکرتم خودم توی روضه ی تو در حال تعبدم عمریه حسین همیشه با منی عاشقت شدم من از شب تولدم یا اباعبدالله یا اباعبدالله **** هیچکس غیر خودت با من همراه نشد جون مادرم هیج جا واسه من روضه ی ثارالله نشد تنها داراییمه حسین که رفیق تنهاییمه حسین تو گوشم میپیچه حسین زندگی بدون تو هیچه حسین به منه عاصی بها دادی به منم تو روضه جا دادی باورم نمیشه به من هم کربلا دادی جون من فدات فدای روضه هات تو فقط اشاره کن چیکار کنم برات این دفعه بیام مطمئنم حسین میکشم خودم رو از گریه تو کربلات یا اباعبدالله یا اباعبدالله عاشورا محرم 1403 .
Dahe Sevom Moharam 1403 Panahi [Mohjat_Net] (3).mp3
1.3M
شده مانوس غصه ها زینب شده آماج طعنه ها زینب توی غربت اسیر و آواره میره همراه ناقه ها زینب تو غل و زنجیر داره میره شام میزنن عمه جانو توی مسیر شام همه با خنده میدنش آزار میبرن دست بسته عمه رو تو انظار یا اباعبدالله یا اباعبدالله **** توی کوفه چقدر بلا دیدن تا زمین خوردن همه خندیدن توی بازار کوفه نامردا همگی پیش عمه رقصیدن همه از رو بام میزدن با سنگ میزدن روی صورت زن و بچه چنگ جلو چشماشون زدن حرف بد زدن حرفای ناروا همه بیش از حد یا اباعبدالله یا اباعبدالله **** ای امان از غریبی و غربت ای امان از جسارت و غارت تو شلوغی کوچه های شام میزدن اهل بیتو با نیت چه اذیت ها که نشد تو شام میزدن اهل بیتو عده ای از رو بام دل آل الله رو میسوزوندن توی بازارا اسرا رو میچرخوندن یا اباعبدالله یا اباعبدالله دهه سوم محرم 1403 ایام اسارت آل الله .
Namahang Bi Morovat Baron Rasoli 1403 [Mohjat_Net].mp3
1.57M
ببار ای آسمون که بی قرارم منم مثل تو خیلی گریه دارم شب جمعه است و دورم از ضریحش ببار ای آسمون من هم ببارم ببار ای آسمون جای رقیه به یاد داغ بابای رقیه به یاد خشکی لبهای اصغر به یاد اشک چشمای رقیه ببار ای ابر دلها بی قراره خرابه پا به پات میخواد بباره ببار اما بدون ای ابر امشب رقیه با تو خیلی حرف داره کجا بودی علی اصغر فدا شد کجا بودی قیامت کربلا شد برای چند قطره آب ای ابر عمو عباس دو تا دستاش جدا شد شعر: امیر علی شریفی زمزمه / روضه شب پنجم ماه صفر 1403 شهادت حضرت رقیه جدید ای بی مروت بارون .
640K
دست من و تو نیست اگر عاشقش شدیم خیلی «حسین» زحمت ما را کشیده است
. با کجای روضه ایی، ای ماه بی نشون دستم بدامنت،یا صاحب الزمون دورت بگردمو، دوای دردمو برای تو ولی یه بار کاری نکردمو امشب برای تو، برا رضای تو اشک خجالت از گناهامو آوردمو آقای خوب من آقای خوب من یه بار نگام بکن، به جون مادرت جوونیمون فدا، اون چشمای ترت تو صاحب منی، میشه نگام کنی توی قنوت سحرت یه بار دعام کنی منم یه سر به زیر، دست منم بگیر کاشکی که از گناه خودت منو جدام کنی آقای خوب من آقای خوب من جز در خونتون، جایی نمی رمو آرزومه که من، برات بمیرمو روضه بخون برام، با اشک و سوز و آه از اون تنی که بردنش میون قتلگاه خنجر کشیدنو، حلقو بریدنو جلوی چشای خواهری که مونده بی پناه غریب مادرم غریب مادرم ✍ کتاب نیم از عالم خاک https://eitaa.com/emame3vom/104936 .👇
1.62M
مناسب براي کجای روضه ای ای ماه مهربون ۱۴۰۲/۱۰/۱۷ خدا نگهدارت بابای مهربون😭 اندوه و غصه را از تو چشام بخون یادش بخیر بابا که میگفتی بیا در آغوشم بگیرم و بهت بگم لا لا اما ببین پدر سرمزارتو با دسته گل اومدم و شوم فدای تو بابای مهربون (۲)▪️▪️🌿 خسته شدم ازاین جور زمونه و چند وقتیه پدر تورو ندیدم و غصه شد همدم و دیگه بریدم و بیا بخواب من یه شب تورو ببینم و گیرد بهانه اتو چه سازم این غم و کجا برم این داغ تو خم کرده پشت مو بابای مهربون(۲)▪️▪️🌴 حالا که رفتی و قلبم شکستی و حرفی بزن پدر بده جواب مو حلالم کن منو زحمت کشیدی و دستم گرفتی برده ای هرشب توهیئت و یادم دادی بگم باذکرو زمزمه بگم تو مجلس عزا حسین فاطمه بابای مهربون (۲)▪️▪️ 🎤✍
. تقدیر، مرا به غربت و غم خوانده حالا که شدم در به در و درمانده یاحضرت صاحب الزمان چند قدم بردار به نیّت منِ جامانده! شاعر ؟ ........... اونایی که میرن کربلا به نیابت از آقای شاعر محترم که در فراق کربلا میسوزند هم نیابتا زیارت کنید.... ان شاءالله ایشون گردن مداحان اهلبیت خیلی حق دارند. .
. ما زائر کوی توائیم، یا ثارالله(2) مست گل روی توائیم یا ثارالله یا سیدی یا سیدی یا ولی الله (2) با نور ایمان آمدیم کربلای تو از مرز مهران آمدیم نینوای تو یا سیدی یا سیدی یا ولی الله دل بر تو داده آمدیم یا ثارالله پای پیاده آمدیم یا ثارالله یا سیدی یا سیدی یا ولی الله ما زائر کوی توائیم، جان به کف داریم اذن دخول کربلا ، از نجف از داریم یا سیدی یا سیدی یا ولی الله پای پیاده آمدیم سر زمین تو با مهدی زهرا شویم اربعین تو یا سیدی یا سیدی یا ولی الله اشتهاردی(غریب)✍ 👇
. میرسد بوی حسین میروم سوی حسین(2) زوار کوی تو شور و نوا دارد "این کاروان عزم کرب و بلا دارد" یابن الزهرا یا حسین(2) با همه شور و نوا از نجف تا کربلا(2) موکب به موکب ما سوی تومی آئیم پای پیاده تا کوی تو می آئیم یابن الزهرا یا حسین(2) بر لب ما زمزمه یا حسین فاطمه (2) در راه تو مولا ما جان به کف داریم اذن دخولت از شاه نجف داریم یابن الزهرا یا حسین(2) حج ما کویت بود ‌‌ قبله ام سویت بود(2) حجاج این وادی خونین پر و بال است حاجی این صحـرا تنها به گودال است یابن الزهرا یا حسین (2) جان به قربانت کنم یاد طفلانت کنم(2) مولا نظر کن بر این آه سرد من ای خاک زوارت درمان درد من یابن الزهرا یا حسین (2) با امید و باورم تحت امر رهبرم راهی نمانده تا آن روز خوش عهدی تا مسجد الاقصی با حضرت مهدی ع یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب) 👇
Sh 02 Safar 1403 Banifatemeh [Mohjat_Net] (3).mp3
1.99M
عاشقت منتظره چشم انتظارش هر روز به دره خودش اینجا و دلش با تو همش تو سفره من منتظرم یعنی اسم تو همیشه رو لبمه من منتظرم یعنی بی تو روزمم مثه شبمه گرمی نگات تاب و تبمه اللهم عجل لولیک الفرج **** دل من تنگه برات کی میشه بپیچه تو کعبه صدات مثه پروانه و شمع دورت بگردن عاشقات از هجر تو غم خوردن از زنده بودن سیرم میکنه دنیای بدون تو هر ثانیه دلگیرم میکنه داره جوونی پیرم میکنه اللهم عجل لولیک الفرج **** تو که صاحب نظری سمت کربلا که کردی گذری واسه گریه که میری اشکای ما رم میبری وقتی یاحسین میگم اشکام به چِشَم گوشواره میشه وقتی یاحسین میگم بندِ توی قلبم پاره میشه با اسمش آدم بیچاره میشه این الطالب بدم المقتول بکربلا آقا بیا آقا بیا آقا بیا شب دوم صفر 1403 .
. نثر شاید مسجع یکی از اعضا که فرموند شعری سروده اند تا در کانال قرار بگیرد..‌ طوفانِ اَلاقصی عجب شوری بپا کرده با وعده ی صادق چه دلهایی که شاد کرده با وعده ی صادقِ دو ؛ما منتظر هستیم تا بشنویم که صهیونیستی ،باز فرار کرده ‌.
. جامانده از زیارت خواستم با تو شوم همسفر امّا صدحیف مقصدم با تو شود عرش معلّی' صدحیف کربلای من ِ شیدا نشد امضا امسال نشد این قطره شود راهی دریا صدحیف نشد آقا که شود هر قدمم در این راه مرهم زخم دل زینب کبری' صدحیف نشد این چشم گنهکار شود در این راه با نظر بر رخ ِ چون ماه ِ تو بینا صدحیف با نگاهی به تو و گنبد زرد ارباب از گناهان بشوم پاک و مبرّا صدحیف بین بین الحرمین و دو بهشت دنیا در جوارت بنشینم به تماشا صدحیف نزد شش گوشه زنم لطمه به خود همراه ِ مادر خون جگرت حضرت زهرا صدحیف باز در علقمه برپا بشود یک مجلس تو شوی مستمع روضه ی سقّا صدحیف تا عموی تو زمین خورد به صورت از اسب شد حسین بن علی بی کس وتنها صدحیف گفت: عباس، عجب سرو رشیدی بودی چه شده هیبت وآن قامت رعنا صدحیف دست یک سو ،علمت سوی دگر ،عبّاسم نیست مقدور که بردارمت از جا صدحیف ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
Sh 04 Safar 1403 Karimi [Mohjat_Net] (1).mp3
4.05M
داره شب میشه دیر کردی عمو جان عمو جان عمو جان ما رو از غصه پیر کردی عمو جان عمو جان عمو جان دارم میمیرم از دلشوره شاید عمو جان عمو جان عمو جان میون نخلا گیر کردی عمو جان عمو جان عمو جان رباب پریشونه حرم هراسونه اونی که مشکو داد بهت پشیمونه آی بچه ها با هم بگین بیا عمو خسته شدی تو راه نشین بیا عمو آب دستته بزار زمین بیا عمو **** بابا جونم دستِ تنها جون نداره عمو جان عمو جان عمو جان که سرو زخمیشو از میدون بیاره عمو جان عمو جان عمو جان هنوزم بی وقفه از یه ابر تیره امان ای امان ای امان ای داره توی نخلستون بارون میباره عمو جان عمو جان عمو جان بیا دیگه دیره بیای نیای دیره تنت پر از تیره جری شدن گرگا که شیر زمینگیره طولانی شد فراق ما بیا عمو بی تو میان سراغ ما بیا عمو آتیش میگیره باغ ما بیا عمو خیمه محاصره شده بیا عمو سرت مشاجره شده بیا عمو آب دستته بذار زمین بیا عمو ** به محشر آرزویم هست نشانم میدهی با دست ملائک را بفرمایی بیاریدش فلانی را اجرا: شب چهارم صفر 1403 .