eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. جوونیمو توی گناها سر کردم چقده صبر کردی شاید دوباره برگردم توو خوشیام اصلاً به تو حواسم نیست یه روزی می‌فهمم جز تو رفیقی واسم نیست از من نا امید نشیا سنگ روو یخم نکنی من شاید به درد بخورم سهم دوزخم نکنی شرمندم خودم می‌دونم اونی که می‌خوای نشدم هر دفعه یه جوری زدم زیر وعده‌های خودم بازم دستمو بگیر با لطف همیشگی محتاج نگاهتم اصلاً هر چی تو بگی فقیرک ببابک یا باب النجاة آخه به غیر از تو مگه کیو دارم همه ی هستیمو آقا به تو بدهکارم همه جا رسوای خوب و بدم کردن تو قبولم کردی جز تو همه ردم کردن تو بهتر از همه کس میدونی راز منو دوست دارم هرچی رو که یادت میندازه منو بردن اسم حسین لطف زهرا به منه نوکر زیر علمت واست سینه میزنه اسمت روی لبمه تا جون دارم آقا جون عشقت رو نگیر ازم واسه ی گدا بمون فقیرک ببابک یا باب النجات من رشته ی وصلی گناهینان قیردیم دوزون ییدیم بیر عمر اما دوزدانی سیندیردیم هچ زاد بو غم مثلی نوکری آغلاتماز سنده منی آتسان هچکس دای اوزومه باخماز قویما که بو غمه یانیم قویما عمروم اولسون هدر سندن آیری دوشسه اگر سن بیلن که قلبیم ئولر هردن بیر سوروش حالیمی هردن حالیمی خبر آل هردن چک الین باشیما سایه ن باشیم اوستونه سال ای کاش که گله بیلم بیردفعه قوجاقیوه من بیر عمر اغلارام عطشان دیل دوداقیوه شاعر: حجت الاسلام محمدرضا رضایی 🔶جوونیمو توی گناها سر کردم... ⬇️⬇️⬇️ 📋 هذا نعش ابی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اومد کنار این بدن، نشست کنار این بدن؛ شروع کرد حرف بزنه. یهو دید یه دستی اومد رو شونه‌ش، تا سرو برگردوند دید سکینه‌ دختره حسینه... تازه روضه‌خونه اومد، نشست کنار عمه؛ هی این یکی میگه:« أَنْتَ أَخی»؟! اون یکی هی صدا میزنه:« هَذَا نَعشُ أَبی»؟! اما یه مرتبه این دختر شروع کرد روضه بخونه:« یا اَبَتاه اُنظُر اِلی عَمَّتیَ المَضروبَه»؛ بابا نگاه کن عمه‌م و دارن میزننش، بابا نگاه کن دوره کردن، یکی نبود بگه داری به بابات میگی. همین بابات یه بار در خونه دیده مادرش و دارن میزنن... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇صوت ذیل
4_6021821595289390054.mp3
16.97M
📋 با گریه خیمه‌گاه و می‌بینم (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با گریه خیمه‌گاه و می‌بینم با غصه ذوالجناح و می‌بینم با گریه صورتت رو می‌بوسم با غصه قتلگاه و می‌بینم می‌بینمت به مشکل افتادی به زیر پای قاتل افتادی جلو چشای من به خاک و خون شبیه مرغ بسمل افتادی آب آورت رو می‌بری میدون گل پسرت رو می‌بری میدون اُمِّ وهب حالم و میدونه کی خواهرت رو می‌بری میدون خدا می‌دونه خوب می‌جنگم شمشیر نشد با چوب می‌جنگم میگم که دختر علی هستم از صبح تا غروب می‌جنگم فدای غصه خوردنت داداش غریب گیر آوردنت داداش برات بمیرم که تَه گودال به زور نیزه بردنت داداش آخه اینا چی می‌خوان از جونت فدای موهای پریشونت هنوز که خیزران نیاوردن بگو چرا شکسته دندونت فدای این نگاه مظلومت از آب هم کردن محرومت تو رو خدا نگو انا العطشان با نیزه میزنن توو حلقومت داره چه غوغایی بپا میشه دَم غروبِ کربلا میشه وَ الشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِه داره سر از تنت جدا میشه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 📋 تو قرار منی، تو نگار منی کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو قرار منی، تو نگار منی به مدار تو من می گردم ای مسیر نجات، ای دلیل حیات پُرِ زخمی و من پُر دردم در عمر کوتاهم دلتنگ یک ماهم ای عشق دیرینم تلخیِّ سالم را حل کرده، این شب ها ای اسمِ شیرینم یاری کن مرا، دستم را بگیر ای نِعمَ النصیر، ای نِعم الأمیر من از این قفس بریدم به هوای تو پریدم یاری کن مرا... آبروی من، گریه پای تو آرزوی من کربلای تو «اربابم حسین، اربابم حسین» به تو و عَلَمت، به هوای غمت من به روضه ی تو، محتاجم افتخار من است، اعتبار من است شال نوکریَم شد تاجم کربلا، پرواز و کربلا، آغاز و کربلا، پایان است عشق تو، میزان و عشق تو، ایمان و عشق تو، طوفان است کربلای تو، خاک مادریست خاک تو شدن رسم نوکریست من بریده از زمینم پر زدم مگر ببینم کربلای تو... بین قتلگاه اوج روضه را در پای فرات، موج روضه را «اربابم حسین اربابم حسین» بعد عمری اگر، شده وقت سفر روضه ی کوچکی، میگیرم دم مرگم آقا، با دلی بی قرار پای روضه ی تو می میرم روزی این، پرچم ها این شور و، ماتم ها دستم را، می گیرد نوکر اربابش را آخرین لحظه ها می بیند، می میرد سرباز توام، آقای غریب خون خواه توام، ای شَیبُ الخَضیب منم و دریغ و حسرت نرسد اگر شهادت سرباز توام... ذکر یا حسین، از عمق گلو در دریای خون، می گیرم وضو «اربابم حسین اربابم حسین» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. در دعای عرفه روح دعا میخواهم من ز دریای کرم کرببلا میخواهم عرفاتی نشدم کرببلایی نشدم من ز ساقی بلی جام بلا میخواهم در دفاع از حرم عمه‌ی سادات امروز روح سربازی در راه خدا میخواهم باز در شام سری بر سر نی جلوه گرست شده تکرار غمی راس جدا میخواهم خون سقا به رگ شیعه بجوشد هر دم سر ناقابلم افتاده ترا میخواهم همه‌ی هستی من باد فدای زینب در دفاع حرمش شور و نوا میخواهم کاش میشد که ذبیح حرمت میگشتم بعد رمی جمره کوی منا میخواهم 🔸شاعر: ___________________ 🔹 آقا چه شد كه حج شما نيمه كاره ماند شبهاي شهر مكه چرا بي ستاره ماند بار سفر مبند، دلم شور مي زند گويا قيامت است،مَلك صور مي زند من خواب ديده ام، سرتان را به ني زدند گرگان تشنه، زوزه كشان لب به مِي زدند ديدم نسيم شانه به گيسوت مي زند مَرهم به زخم گوشه ي ابروت مي زند ديدم تو را به نيزه شه ميگسارها هو مي كشند دوروبرت ني سوارها آقاي من،شما كه مسيح عشيره اي در كوفه متهم به گناهي كبيره اي اينجا بمان كه حرمت كعبه تويي حسين آقا مرو، كه عزت كعبه تويي حسين ديدم كه حاجيان منا لنگ مي زدند شيطان پرست ها به خدا سنگ مي زدند حالا كه مي روي سفري پرخطر حسين پس لااقل سه ساله ي خود را مبر حسين پاشيدم آب پشت سر محمل رباب با ظرف اشك ديده ي خونين جگر حسين فكري به حالِ روز مباداي ايل كن چندين قواره چادر ديگر بخر حسين اين ساربان به درد مسيرت نمي خورد يك ساربان اهل نظر را ببر حسين او نقشه ها كشيده كه دور وبر شماست چشمش مدام خيره به انگشتر شماست با بردنش نمك به جگر مي خورد حسين شش ماهه ي تو زود نظر مي خورد حسين با اينكه مست ذكر خوش يارب توأم اما هنوز مضطرب زينب توأم يعقوب چشم آينه ها پير مي شود اين شهر بي حضور تو دلگير مي شود دارد ز ديده قافله ات دور مي شود كم كم بساط روضه ي ما جور مي شود 🔸شاعر: ___________________ 🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. خودمونيم اگه اين امام حسين نبود بيچاره بوديم خودمونيم مثل خيلياي ديگه بخدا آواره بوديم خودمونيم مادرش مارو خريد ماها كه هيچكاره بوديم خودمونيم اگه اين محرما نبود ميمرديم حسين خودمونيم اگه اين كتيبه ها نبود ميمرديم حسين خودمونيم اگه اين كرب و بلا نبود ميمرديم حسين @emame3vom اين گدا فدا سرت مادرم فداي مادرت بذار كه باشم پا منبرت قسمت ميدم به دخترت اربعين بيام دور و برت. ياحسين.... اباعبدالله ، حسين ثارالله خودمونيم چه قشنگه اون دم آخر بيام تو بغلت خودمونيم چه قشنگه بم بگي تو روضه مياد اجلت خودمونيم نذاري توو تاريكيه قبر بشم مُعطلت خودمونيم يه رقيه داري كه تمومه دنياي منه خودمونيم بانيه زيارت اربعينه سينه زنه خودمونيم بگو توو روضه بياد به نوكراش سر بزنه درد ما رو ميدونه هميشه حرم ميرسونه تنها نوكرش نميمونه توي قبر كناره سينه زن سه ساله پيشش مهمونه. ياحسين اباعبدالله ، حسين ثارالله https://eitaa.com/emame3vom/46486 .👇
. به نيت فرج روضه میگیریم ان شا الله توي روضه و حرم بميريم بيمه ي ، فاطميه ايم روضه ها ، دارالشفاس وعده ي ، سينه زنا اربعين ، كرب و بلاس جون رقيه دخترت ، مارو بخر بخر بخر گريه كناتو اربعين ، حرم ببر ببر ببر ٢ ۱۴۰۰ https://eitaa.com/emame3vom/46488 👇
‍ . با تو عاقبت بخیرم حسین حسین حسین حسین نوکر حر و زهیرم حسین حسین حسین حسین سلام ، به محرم و شالِ عزا سلام ، به پرچم و كتيبه ها سلام ، به رقيه ات آقا... پيرهن مشكي كفنمه ،كفنمه ،كفنمه مُهر نوكري رو تنمه ، رو تنمه ، رو تنمه کربلای تو وطنمه ، وطنمه ، وطنمه مادرش ، گریونه گریونه گریونه خواهرش ، محزونه محزونه محزونه محتشم ، می خونه می خونه می خونه اگر کشتن چرا آبت ندادن چرا زان دُرّ نايابت ندادن اگر كشتن چرا خاكت نكردن كفن بر جسم صد چاكت نكردن https://eitaa.com/emame3vom/46490 👇
4_5866195989349532976.mp3
3.5M
با (عج) مداح :حاج مهدی خادم آذریان 🔊آقام، آقام... 🔋حجم :3.3.mb ⏱زمان :8:19دقیقه
روز خدا.دو پیامد گناه.روز عرفه 1400.pdf
356.7K
🛑 روز خدا 🛑 ✅ دو پیامد گناه ✅ ۱۴۰۰ ✅ ✅ منبر: ۲۹۴ ۱۴۰۰/۴/۲۷
. عاشورا؛ گریه ی مادر رسید وقت رسیدن به ضربه های کسی شکست حنجره اما به زیر پای کسی   آهـــای خنجـــــر کهنه! نمی شود نبری؟ نمی شود که بمیرد کسی به جای کسی؟   کمی گذشت و هجوم دوباره ای آمد ردا بـرای کسی شد، زره بـرای کسی   به روی نیزه نشستی و عرش مال تو شد به پای نیـزه نشسته غم صدای کسی   فرشته هـا همه با هم به گریه افتادنـد به مادرانه تــرین سوزِ های های کسی https://eitaa.com/emame3vom/46494 👇
. 9 ذی الحجّه 2 ـ شهادت حضرت مسلم علیه السلام و هانی رَحِمَهُ الله در این روز در سال 60 هـ محمّد بن کثیر و پسرش در کوفه به جرم مهمانداری و طرفداری از مسلم بن عقیل علیه السّلام به شهادت رسیدند. در شب عرفه جناب مسلم بن عقیل علیه السّلام به منزل طوعه رفتند. در روز عرفه سال 60 هـ که چهارشنبه بود جناب مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را در کوفه شهید کردند. (3) ← خاندان حضرت مسلم علیه السّلام نام مبارکش مسلم و پدرش عقیل، و مادرش عَلِیّه، و همسر آن حضرت رقیّه دختر امیر المؤمنین علیه السّلام است. (4) پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود : «چشم مؤمنان بر او گریان است، و ملائکه مقرّب الهی بر او درود می فرستند». سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله گریست تا اینکه اشک های چشم حضرت بر سینه ی مبارکش ریخت، و فرمود : به خدا شکایت می کنم از آنچه عترتم بعد از من می بینند. (5) امام حسین علیه السّلام هنگامی که آن حضرت را به سوی کوفه فرستادند، در قسمتی از نامه به اهل کوفه چنین فرمودند : «برادرم و پسر عمویم و فرد مورد اطمینان از اهل بیتم را نزد شما فرستادم». هنگامی که امام حسین علیه السّلام خبر شهادت آن حضرت و هانی را شنید، چند بار فرمود : «انا لله و انا الیه راجعون». سپس فرمود : «خیری در زندگی بعد از آن ها نیست». از جمله وصایای آن حضرت به ابن سعد این بود که کسی را به نزد امام حسین علیه السّلام بفرستد که آن حضرت به سوی کوفه نیاید. ← شهادت و دفن بدن حضرت مسلم علیه السلام در غربت و مظلومیّت آن حضرت همین بس که از پشت بام ها دسته های نی را آتش می زدند و بر سر آن حضرت می ریختند. همچنین زمانی که چشم ابن زیاد بر آن حضرت افتاد، زبان به جسارت امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السّلام و عقیل گشود. در بالای دار الإماره با لب تشنه سر از بدن نازنیش جدا کردند و بدنش را از بالای قصر به پائین انداختند. بعد از شهادت ریسمان به پای مبارکش بسته و در میان بازار کوفه می کشیدند. سپس بدن مبارکش را به دار زده و سر مطهّرش را به دمشق فرستادند. در دفن بدن مطهّر دو نظر است : یکی اینکه جمعی از قبیله ی هانی آمدند و بدنهای مطهّر مسلم بن عقیل و هانی را دفن کردند. (6) دیگر اینکه نیمه شب زوجه ی میثم تمّار به همراهی چند نفر از جمله همسر هانی بن عروه، بدن ها را در کنار مسجد اعظم کوفه دفن کردند. (7) ← هانی بن عروه اما جناب هانی که پدرش عروه است، از اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله و از بزرگان و خواص شیعه و مخلصین در محبّت امیر المؤمنین علیه السّلام بود، و در جنگهای صفّین، جمل و نهروان در خدمت آن حضرت بود. (8) جنابِ هانی بزرگِ طایفه مِذحَج بود و در قبیله خود دارای نفوذ فراوانی بود. هنگامی که اهل کوفه عهد و پیمان خود را شکستند و بی وفائی خود را نسبت به اهل بیت علیهم السّلام و مسلم بن عقیل ثابت کردند، جناب هانی بن عروه آن حضرت را پناه داد. پس از آن محمّد بن اشعث خبیث جناب هانی و عدّه ای از شیعیان را دستگیر کرد. بعد از شهادت مسلم بن عقیل علیه السلام و شکستن سر و بینی جناب هانی توسّط ابن زیاد ملعون، آن خبیث دستور داد سر جناب هانی را در بازار گوسفند فروشان از بدنش جدا کردند و با طنابی که به پای آن بزرگوار بسته بودند همراه با بدن جناب مسلم بن عقیل علیه السّلام در بازار کوفه روی زمین کشیدند و سپس به دار زدند، و سپس بدن هانی همراه با بدن مسلم دفن شد. 📚 منابع : 3. ارشاد : ج 2، ص 66. و ... . 4. مراقد المعارف : ج 2، ص 307، 316. و ... . 5. امالی صدوق : ص 191. و ... . 6. مراقد المعارف : ج 2، ص 318. فرسان الهیجاء : ج 2، ص 102. 7. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 209 _ 208. 8. مراقد المعارف : ج 2، ص 318، 359، 361. و ... . .
. زبانحال حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام (ایران اگر دل تو را شکستند) سالار عقیلی آقا بوشهر کوفه بی صفادی کوفی لرین ایشی جَفادی ‌بوردا غریبی ئولدوره للر بو شَهرین اهلی بی وفادی حسین حسین عزیزِ زهرا آقا بلا و محنته دچارم غربتده من غریب و زارم تَک قالمیشام دشمن ایچینده صیّاد اَلینده کی شکارم آقا قانیم آخور یارالاریمدان ای دردِ عالَمِینه درمان سَرین سو اولمادی نصیبیم عطشان ئولَم گَرک حسین جان آقا گَلمه بو شَهرِ پُربلایه بَلا سالوب بو شَهره سایه ناز اورگَنوب قیزون رقیّه گَتیرمه سن اونی نوایه آقا جوانلاری قانه بویاللار آنالارین مَلَر قویاللار چوخ باجینین قارداشی اوسته قلبین جفائیله اویاللار آقا باخماز بولار شأنِ امامه بالالارون سالالّا دامه دنیا مالیندان اوتری آخر ووراللا اود آقا خیامه التماس دعای فرج الاحقر ..................... خروج از مکه سبک (ایران اگر دل تورا شکستند) ایوای ایو صاحبی ایودن اَل اوزدی بالالارین یول اوسته دوزدی تَرک ایلدی حریم یاری خدا بولور نه نوعی دوزدی آقام آقام آقام حسین وای ایوای آماده اولدولار بلایه فلک سالار چوخ ابتلایه یتمیش ایکی قربان گوتوردی گیده منایِ کربلایه ایوای یولا دوشوب شَهِ شهیدان دینین یولوندا تا ویره جان اوخ نیزه حاضر ایلیوللر سپاه شام و کوفه الان ایوای جوانلاری گیدور قاباقدا وار نچّه صود اَمَر اوشاقدا ربابه تاپشیرون بالاسین دویونجا ساخلاسین قوجاقدا التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی .
YEKNET.IR - zamine - moslemie 1400 - poyanfar.mp3
5.23M
🔳 (ع) 🌴ای صحرای ماریه ای تل زینبیه 🌴بار دیگر رسیده بی کس و تنها بین بازار مسلم نهاده سر بر دیوار آه و واویلا یا بن الزهرا ... 🎤 🕌آستان‌مـقـدس‌امامزاده‌صـالـح 🗓شنبه 26 تیر 1400
YEKNET.IR - vahed - moslemie 1400 - poyanfar.mp3
8.9M
🔳 (ع) 🌴یابن عم کوفه میا 🌴در دلم درد است کوفه نامرد است 🎤 🕌آستان‌مـقـدس‌امامزاده‌صـالـح 🗓شنبه 26 تیر 1400
. ‍ . بسم الله النور سبک به تماشا بیا ای پسر فاطمه ______________________ ۱۴۴۲ هلال محرم برده هوش از همه ، هلال ماه عزا ناله زد فاطمه ، شد همه جا کربلا شده ذکر لبم نوحه ی محتشم وا حسینا وا شهیدا ........ ای سرت روی نی ، ای بدنت زیر پا ماه زهرا چرا ، شد کفنت بوریا شاه دور از دور وطن صید صد پاره تن واحسینا واشهیدا السلام و علی ساکن کرببلا ذُبِحَ بِلقَفا مُرمل بِدما شاه شیب الخضیب ای حسین غریب وا شهیدا وا حسینا __ روی صحرا تنت رمل بیابان شده روی نیزه سرت قاری قران شده السلام السلام پور خیر الانام وا شهیدا واحسینا ........... علیه السلام شده تنهاترین ، مسلم تو یا حسین جان شش ماهه ات نیا به اینجا حسین غم من بی حساب یاد طفل رباب وا حسینا واحسینا ......... کوفه شرم و حیا ، ندارد از میهمان تشنه ی خون تو ، خولی و شمر و سنان می زنی دست و پا زیر سر نیزه ها وا حسینا واحسینا ......... شاه عالم حسین ، کرببلایی شده قاتل زینبش ، فکر جدایی شده زینب از روزگار شده دل بی قرار واحسینا واحسینا ......... چشم بد دور از این ، لشکر و سرلشکرش کوفه مات حسین ، گشت و علی اکبرش شدی ای کربلا مثل عرش خدا واحسینا واحسینا ......... کربلا جان تو ، جان عزیز رباب خون نگردد دل ِ ، فاطمه و بوتراب نشود خون جگر شه ز داغ پسر واحسینا واحسینا ........ آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک صورت شه بود ، پیش حرم روی خاک زیر پا پیکرش بی امان مادرش واحسینا واحسینا .......... شده کرببلا ، خرابه از بوی سیب آخرش کرد اثر ، آن همه امن یجیب آمدی با سرت دیدن دخترت واحسینا واحسینا ........ شده از غصه ات ، دخترکت نیمه جان با چه حق بر لبت ، بوسه زده خیزران شده همچون سرت خون ، دل دخترت واحسینا واحسینا ......... باورت می شود ، رقیه قدش خمید بین عالم که دید ، سه ساله ی موسفید برده جان مرا سیلی بی هوا واحسینا واحسینا .............. حضرت علیه السلام الامان الامان ، حضرت بنده نواز حر بیچاره را ، تویی فقط چاره ساز ای خدای کرم بده بال و پرم واحسینا واحسینا ........ من پناهنده ی ، لطف تو هستم حسین کن حلالم اگر ، راه تو بستم حسین شب من کن سحر آبرویم بخر واحسینا واحسینا ......... طفلان حضرت زینب سلام الله علیها یابن زهرا حسین ، امید هر ناامید بده رخصت شود ، زینبت ام الشهید بخر ای با وفا آبروی مرا واحسینا واحسینا ........ این همه غربتت ، برده امانم حسین به فدای سرت ، دو نوجوانم حسین من و دلواپسی آه ازین بی کسی واحسینا واحسینا ...... یادگار حسن ، شد آخرین یاورت دست عبدالهت ، عمو فدای سرت منم و تاب و تب لا افارق به لب واحسینا واحسینا ........ باشد از روزگار روی لب تو گله مثل اصغر شده ، قاتل من حرمله تو و چشمان تر من و خون ِ جگر واحسینا واحسینا ...... وای ازین جسم و این ، همه جراحت عمو که زده نیزه ات ، به قثد قربت عمو غرق غم شد دلم غربتت قاتلم واحسینا واحسینا ....... می رسد این ندا ، آجرک الله حسین از غم قاسمش ، نشسته از پا حسین شد غم مجتبی زنده در کربلا واحسینا واحسینا ...... نعل مرکب چه کرد ، با تن داماد او پا کشد روی خاک ، شاخه ی شمشاد او یادگارحسن شده صد پاره تن واحسینا واحسینا ........ خاک کرببلا ،محشر کبری شده قاسم بن الحسن ، هم قد سقا شده برده صبر از عمو جسم زخمی او واحسینا واحسینا ......... شب هفتم عرش و فرش خدا ، لرزد از این ماجرا با سه شعبه زدند ، حاجی شش ماهه را غرق خون شد پسر روی دست پدر واحسینا واحسینا ....... لب خشکش نشاند ، لرزه به جان حسین خنده ی آخرش ، برده امان حسین کودک بی گناه غرق خون گشته آه واحسینا واحسینا ........ به خدا می رسد جان به لب مادرش به روی نیزه ها ، اگر نشیند سرش قلب عالم کباب شد برای رباب واحسینا واحسینا ...... شب هشتم ناله زد آسمان ، سرت سلامت حسین قسمت اکبرت ، شده شهادت حسین قامتت را کمان کرده داغ جوان واحسینا واحسینا ........ این همه درد و غم ، برده امانت حسین اربا اربا شده ، تازه جوانت حسین تو و چشمان تر تو و خون ِ جگر واحسینا واحسینا ......... نقش ِ روی زمین ، شد گل رعنای تو مادرت هم نواست ، با ولدی های تو آه ازین غائله وای ازین هلهله واحسینا واحسینا ....... 👇
4_6026065602798422429.docx
56.6K
Pdf فایل کامل شهادت با متن عربی و ترجمه از امالی
. کنار بیت خدایی به یاد ماهم باش به مروه یا به صفایی به یاد ماهم باش در استلام حجر نیز یادی از ما کن همین که گرم دعایی به یاد ماهم باش چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم تو کعبۀ دل مایی به یاد ماهم باش به ما که رو نگشودی ، به ما نگاهی کن ز ما اگر که جدایی به یاد ما هم باش کنار زمزم اگر یاد کام خشک حسین نظر به آب نمایی به یاد ماهم باش کنار حجر همان لحظه ای که اشک فشان به سید الشهدایی به یاد ماهم باش دمی که از در باب السلام اشک فشان به سوی بیت می آیی به یاد ماهم باش کنار قبر رسول خدا کنار بقیع مقیم کرب و بلایی به یاد ماهم باش مقیم شهر نجف کاظمین سامرا کنار قبر رضایی به یاد ماهم باش چنان که گرم دعایی به ما دعایی کن همین که یاد خدایی به یاد ماهم باش استادحاج غلامرضاسازگار .
. """""""""""""""""""""""""""""""""""" لبیک که در دل عرفات است و منایم لبیک که از خویش نمودند جدایم لبیک که سر تا به قدم محو خدایم لبیک که امروز ندانم به کجایم پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم آن وادی سوزنده که دل راهسپارش پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش دارند همه رنگ خدائی زعبارش هر کس به زبانی شده همصحبت یارش قومی به مناجات و گروهی به دعایند از خویش سفر کرده در آغوش خدایند این جا عرفات است و یا روح من آن جاست هم شده آتشکده هم دیده دو دریاست پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست این سوز حسین است که خود بحر نجات است می سوزد و مشغول دعای عرفات است دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود ما غافل و در وادی مشعر خبری بود در محفل حجاج صفای دگری بود اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود هر سوخته دل تا به سحر تاب و تبی داشت اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید آیا اثر از گمشدهۀ شیعه ندیدید؟ آیاد دل شب نالۀ مهدی نشنیدید آیا زگلستان رخش لاله نچیدید؟ آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود امروز به هر خیمه بگردید و بجوئید گرد گنه از آینۀ دیده بشوئید در داخل هر خیمه بگردید و بجوئید یابن الحسن از سوز دل خسته بگوئید شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید از یار بخواهید رخ یار ببینید امروز که حجاج به صحرای منایند از خویش جدایند و در آغوش خدایند لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند در ذکر خدا با نفس روح فزایند کردند پر از زمزمه و ناله منی را یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را این قافله از عشق به جان سلسله دارند این قافله با قافله ها فاصله دارند این قافله جا در دل هر قافله دارند این قافله تا مسلخ خون هر وله دارند این قافله تا کعبۀ جان خانه بدوشند از خون گلو جامۀ احرام بپوشند هفتادو دو حاجی همه با رنگ خدائی از مکه برون گشته شده کربلائی از پیر و جوان در ره معشوق فدایی جسم و سرشان کرده زهم میل جدائی اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش پیداست شهادت زسفیدی گلویش خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود دیروز حسین بن علی بین شما بود سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود از روز ازل کعبۀ او کرببلا بود امروز به هجرش همه گریان بنشینید فردا سر او را به سر نیزه ببینید در مکّه بپرسید ز زن های مدینه زینب به کجا رفت کجا رفت سکینه کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه ای دخترکان یکسره با شیون و ناله خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله زین قافله روزی به مدینه خبر آید کرببلا و بلا زینب خونین جگر آید با آتش هفتادو دو داغ از سفر آید از منبر و محراب نبی ناله برآید تا حشر از این شعله بلرزد دل (میثم) تنها نه دل (میثم) جان همه عالم .