eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . با تو عاقبت بخیرم حسین حسین حسین حسین نوکر حر و زهیرم حسین حسین حسین حسین سلام ، به محرم و شالِ عزا سلام ، به پرچم و كتيبه ها سلام ، به رقيه ات آقا... پيرهن مشكي كفنمه ،كفنمه ،كفنمه مُهر نوكري رو تنمه ، رو تنمه ، رو تنمه کربلای تو وطنمه ، وطنمه ، وطنمه مادرش ، گریونه گریونه گریونه خواهرش ، محزونه محزونه محزونه محتشم ، می خونه می خونه می خونه اگر کشتن چرا آبت ندادن چرا زان دُرّ نايابت ندادن اگر كشتن چرا خاكت نكردن كفن بر جسم صد چاكت نكردن https://eitaa.com/emame3vom/46490 👇
4_5866195989349532976.mp3
3.5M
با (عج) مداح :حاج مهدی خادم آذریان 🔊آقام، آقام... 🔋حجم :3.3.mb ⏱زمان :8:19دقیقه
روز خدا.دو پیامد گناه.روز عرفه 1400.pdf
356.7K
🛑 روز خدا 🛑 ✅ دو پیامد گناه ✅ ۱۴۰۰ ✅ ✅ منبر: ۲۹۴ ۱۴۰۰/۴/۲۷
. عاشورا؛ گریه ی مادر رسید وقت رسیدن به ضربه های کسی شکست حنجره اما به زیر پای کسی   آهـــای خنجـــــر کهنه! نمی شود نبری؟ نمی شود که بمیرد کسی به جای کسی؟   کمی گذشت و هجوم دوباره ای آمد ردا بـرای کسی شد، زره بـرای کسی   به روی نیزه نشستی و عرش مال تو شد به پای نیـزه نشسته غم صدای کسی   فرشته هـا همه با هم به گریه افتادنـد به مادرانه تــرین سوزِ های های کسی https://eitaa.com/emame3vom/46494 👇
. 9 ذی الحجّه 2 ـ شهادت حضرت مسلم علیه السلام و هانی رَحِمَهُ الله در این روز در سال 60 هـ محمّد بن کثیر و پسرش در کوفه به جرم مهمانداری و طرفداری از مسلم بن عقیل علیه السّلام به شهادت رسیدند. در شب عرفه جناب مسلم بن عقیل علیه السّلام به منزل طوعه رفتند. در روز عرفه سال 60 هـ که چهارشنبه بود جناب مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را در کوفه شهید کردند. (3) ← خاندان حضرت مسلم علیه السّلام نام مبارکش مسلم و پدرش عقیل، و مادرش عَلِیّه، و همسر آن حضرت رقیّه دختر امیر المؤمنین علیه السّلام است. (4) پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود : «چشم مؤمنان بر او گریان است، و ملائکه مقرّب الهی بر او درود می فرستند». سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله گریست تا اینکه اشک های چشم حضرت بر سینه ی مبارکش ریخت، و فرمود : به خدا شکایت می کنم از آنچه عترتم بعد از من می بینند. (5) امام حسین علیه السّلام هنگامی که آن حضرت را به سوی کوفه فرستادند، در قسمتی از نامه به اهل کوفه چنین فرمودند : «برادرم و پسر عمویم و فرد مورد اطمینان از اهل بیتم را نزد شما فرستادم». هنگامی که امام حسین علیه السّلام خبر شهادت آن حضرت و هانی را شنید، چند بار فرمود : «انا لله و انا الیه راجعون». سپس فرمود : «خیری در زندگی بعد از آن ها نیست». از جمله وصایای آن حضرت به ابن سعد این بود که کسی را به نزد امام حسین علیه السّلام بفرستد که آن حضرت به سوی کوفه نیاید. ← شهادت و دفن بدن حضرت مسلم علیه السلام در غربت و مظلومیّت آن حضرت همین بس که از پشت بام ها دسته های نی را آتش می زدند و بر سر آن حضرت می ریختند. همچنین زمانی که چشم ابن زیاد بر آن حضرت افتاد، زبان به جسارت امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السّلام و عقیل گشود. در بالای دار الإماره با لب تشنه سر از بدن نازنیش جدا کردند و بدنش را از بالای قصر به پائین انداختند. بعد از شهادت ریسمان به پای مبارکش بسته و در میان بازار کوفه می کشیدند. سپس بدن مبارکش را به دار زده و سر مطهّرش را به دمشق فرستادند. در دفن بدن مطهّر دو نظر است : یکی اینکه جمعی از قبیله ی هانی آمدند و بدنهای مطهّر مسلم بن عقیل و هانی را دفن کردند. (6) دیگر اینکه نیمه شب زوجه ی میثم تمّار به همراهی چند نفر از جمله همسر هانی بن عروه، بدن ها را در کنار مسجد اعظم کوفه دفن کردند. (7) ← هانی بن عروه اما جناب هانی که پدرش عروه است، از اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله و از بزرگان و خواص شیعه و مخلصین در محبّت امیر المؤمنین علیه السّلام بود، و در جنگهای صفّین، جمل و نهروان در خدمت آن حضرت بود. (8) جنابِ هانی بزرگِ طایفه مِذحَج بود و در قبیله خود دارای نفوذ فراوانی بود. هنگامی که اهل کوفه عهد و پیمان خود را شکستند و بی وفائی خود را نسبت به اهل بیت علیهم السّلام و مسلم بن عقیل ثابت کردند، جناب هانی بن عروه آن حضرت را پناه داد. پس از آن محمّد بن اشعث خبیث جناب هانی و عدّه ای از شیعیان را دستگیر کرد. بعد از شهادت مسلم بن عقیل علیه السلام و شکستن سر و بینی جناب هانی توسّط ابن زیاد ملعون، آن خبیث دستور داد سر جناب هانی را در بازار گوسفند فروشان از بدنش جدا کردند و با طنابی که به پای آن بزرگوار بسته بودند همراه با بدن جناب مسلم بن عقیل علیه السّلام در بازار کوفه روی زمین کشیدند و سپس به دار زدند، و سپس بدن هانی همراه با بدن مسلم دفن شد. 📚 منابع : 3. ارشاد : ج 2، ص 66. و ... . 4. مراقد المعارف : ج 2، ص 307، 316. و ... . 5. امالی صدوق : ص 191. و ... . 6. مراقد المعارف : ج 2، ص 318. فرسان الهیجاء : ج 2، ص 102. 7. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 209 _ 208. 8. مراقد المعارف : ج 2، ص 318، 359، 361. و ... . .
. زبانحال حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام (ایران اگر دل تو را شکستند) سالار عقیلی آقا بوشهر کوفه بی صفادی کوفی لرین ایشی جَفادی ‌بوردا غریبی ئولدوره للر بو شَهرین اهلی بی وفادی حسین حسین عزیزِ زهرا آقا بلا و محنته دچارم غربتده من غریب و زارم تَک قالمیشام دشمن ایچینده صیّاد اَلینده کی شکارم آقا قانیم آخور یارالاریمدان ای دردِ عالَمِینه درمان سَرین سو اولمادی نصیبیم عطشان ئولَم گَرک حسین جان آقا گَلمه بو شَهرِ پُربلایه بَلا سالوب بو شَهره سایه ناز اورگَنوب قیزون رقیّه گَتیرمه سن اونی نوایه آقا جوانلاری قانه بویاللار آنالارین مَلَر قویاللار چوخ باجینین قارداشی اوسته قلبین جفائیله اویاللار آقا باخماز بولار شأنِ امامه بالالارون سالالّا دامه دنیا مالیندان اوتری آخر ووراللا اود آقا خیامه التماس دعای فرج الاحقر ..................... خروج از مکه سبک (ایران اگر دل تورا شکستند) ایوای ایو صاحبی ایودن اَل اوزدی بالالارین یول اوسته دوزدی تَرک ایلدی حریم یاری خدا بولور نه نوعی دوزدی آقام آقام آقام حسین وای ایوای آماده اولدولار بلایه فلک سالار چوخ ابتلایه یتمیش ایکی قربان گوتوردی گیده منایِ کربلایه ایوای یولا دوشوب شَهِ شهیدان دینین یولوندا تا ویره جان اوخ نیزه حاضر ایلیوللر سپاه شام و کوفه الان ایوای جوانلاری گیدور قاباقدا وار نچّه صود اَمَر اوشاقدا ربابه تاپشیرون بالاسین دویونجا ساخلاسین قوجاقدا التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی .
YEKNET.IR - zamine - moslemie 1400 - poyanfar.mp3
5.23M
🔳 (ع) 🌴ای صحرای ماریه ای تل زینبیه 🌴بار دیگر رسیده بی کس و تنها بین بازار مسلم نهاده سر بر دیوار آه و واویلا یا بن الزهرا ... 🎤 🕌آستان‌مـقـدس‌امامزاده‌صـالـح 🗓شنبه 26 تیر 1400
YEKNET.IR - vahed - moslemie 1400 - poyanfar.mp3
8.9M
🔳 (ع) 🌴یابن عم کوفه میا 🌴در دلم درد است کوفه نامرد است 🎤 🕌آستان‌مـقـدس‌امامزاده‌صـالـح 🗓شنبه 26 تیر 1400
. ‍ . بسم الله النور سبک به تماشا بیا ای پسر فاطمه ______________________ ۱۴۴۲ هلال محرم برده هوش از همه ، هلال ماه عزا ناله زد فاطمه ، شد همه جا کربلا شده ذکر لبم نوحه ی محتشم وا حسینا وا شهیدا ........ ای سرت روی نی ، ای بدنت زیر پا ماه زهرا چرا ، شد کفنت بوریا شاه دور از دور وطن صید صد پاره تن واحسینا واشهیدا السلام و علی ساکن کرببلا ذُبِحَ بِلقَفا مُرمل بِدما شاه شیب الخضیب ای حسین غریب وا شهیدا وا حسینا __ روی صحرا تنت رمل بیابان شده روی نیزه سرت قاری قران شده السلام السلام پور خیر الانام وا شهیدا واحسینا ........... علیه السلام شده تنهاترین ، مسلم تو یا حسین جان شش ماهه ات نیا به اینجا حسین غم من بی حساب یاد طفل رباب وا حسینا واحسینا ......... کوفه شرم و حیا ، ندارد از میهمان تشنه ی خون تو ، خولی و شمر و سنان می زنی دست و پا زیر سر نیزه ها وا حسینا واحسینا ......... شاه عالم حسین ، کرببلایی شده قاتل زینبش ، فکر جدایی شده زینب از روزگار شده دل بی قرار واحسینا واحسینا ......... چشم بد دور از این ، لشکر و سرلشکرش کوفه مات حسین ، گشت و علی اکبرش شدی ای کربلا مثل عرش خدا واحسینا واحسینا ......... کربلا جان تو ، جان عزیز رباب خون نگردد دل ِ ، فاطمه و بوتراب نشود خون جگر شه ز داغ پسر واحسینا واحسینا ........ آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک صورت شه بود ، پیش حرم روی خاک زیر پا پیکرش بی امان مادرش واحسینا واحسینا .......... شده کرببلا ، خرابه از بوی سیب آخرش کرد اثر ، آن همه امن یجیب آمدی با سرت دیدن دخترت واحسینا واحسینا ........ شده از غصه ات ، دخترکت نیمه جان با چه حق بر لبت ، بوسه زده خیزران شده همچون سرت خون ، دل دخترت واحسینا واحسینا ......... باورت می شود ، رقیه قدش خمید بین عالم که دید ، سه ساله ی موسفید برده جان مرا سیلی بی هوا واحسینا واحسینا .............. حضرت علیه السلام الامان الامان ، حضرت بنده نواز حر بیچاره را ، تویی فقط چاره ساز ای خدای کرم بده بال و پرم واحسینا واحسینا ........ من پناهنده ی ، لطف تو هستم حسین کن حلالم اگر ، راه تو بستم حسین شب من کن سحر آبرویم بخر واحسینا واحسینا ......... طفلان حضرت زینب سلام الله علیها یابن زهرا حسین ، امید هر ناامید بده رخصت شود ، زینبت ام الشهید بخر ای با وفا آبروی مرا واحسینا واحسینا ........ این همه غربتت ، برده امانم حسین به فدای سرت ، دو نوجوانم حسین من و دلواپسی آه ازین بی کسی واحسینا واحسینا ...... یادگار حسن ، شد آخرین یاورت دست عبدالهت ، عمو فدای سرت منم و تاب و تب لا افارق به لب واحسینا واحسینا ........ باشد از روزگار روی لب تو گله مثل اصغر شده ، قاتل من حرمله تو و چشمان تر من و خون ِ جگر واحسینا واحسینا ...... وای ازین جسم و این ، همه جراحت عمو که زده نیزه ات ، به قثد قربت عمو غرق غم شد دلم غربتت قاتلم واحسینا واحسینا ....... می رسد این ندا ، آجرک الله حسین از غم قاسمش ، نشسته از پا حسین شد غم مجتبی زنده در کربلا واحسینا واحسینا ...... نعل مرکب چه کرد ، با تن داماد او پا کشد روی خاک ، شاخه ی شمشاد او یادگارحسن شده صد پاره تن واحسینا واحسینا ........ خاک کرببلا ،محشر کبری شده قاسم بن الحسن ، هم قد سقا شده برده صبر از عمو جسم زخمی او واحسینا واحسینا ......... شب هفتم عرش و فرش خدا ، لرزد از این ماجرا با سه شعبه زدند ، حاجی شش ماهه را غرق خون شد پسر روی دست پدر واحسینا واحسینا ....... لب خشکش نشاند ، لرزه به جان حسین خنده ی آخرش ، برده امان حسین کودک بی گناه غرق خون گشته آه واحسینا واحسینا ........ به خدا می رسد جان به لب مادرش به روی نیزه ها ، اگر نشیند سرش قلب عالم کباب شد برای رباب واحسینا واحسینا ...... شب هشتم ناله زد آسمان ، سرت سلامت حسین قسمت اکبرت ، شده شهادت حسین قامتت را کمان کرده داغ جوان واحسینا واحسینا ........ این همه درد و غم ، برده امانت حسین اربا اربا شده ، تازه جوانت حسین تو و چشمان تر تو و خون ِ جگر واحسینا واحسینا ......... نقش ِ روی زمین ، شد گل رعنای تو مادرت هم نواست ، با ولدی های تو آه ازین غائله وای ازین هلهله واحسینا واحسینا ....... 👇
4_6026065602798422429.docx
56.6K
Pdf فایل کامل شهادت با متن عربی و ترجمه از امالی
. کنار بیت خدایی به یاد ماهم باش به مروه یا به صفایی به یاد ماهم باش در استلام حجر نیز یادی از ما کن همین که گرم دعایی به یاد ماهم باش چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم تو کعبۀ دل مایی به یاد ماهم باش به ما که رو نگشودی ، به ما نگاهی کن ز ما اگر که جدایی به یاد ما هم باش کنار زمزم اگر یاد کام خشک حسین نظر به آب نمایی به یاد ماهم باش کنار حجر همان لحظه ای که اشک فشان به سید الشهدایی به یاد ماهم باش دمی که از در باب السلام اشک فشان به سوی بیت می آیی به یاد ماهم باش کنار قبر رسول خدا کنار بقیع مقیم کرب و بلایی به یاد ماهم باش مقیم شهر نجف کاظمین سامرا کنار قبر رضایی به یاد ماهم باش چنان که گرم دعایی به ما دعایی کن همین که یاد خدایی به یاد ماهم باش استادحاج غلامرضاسازگار .
. """""""""""""""""""""""""""""""""""" لبیک که در دل عرفات است و منایم لبیک که از خویش نمودند جدایم لبیک که سر تا به قدم محو خدایم لبیک که امروز ندانم به کجایم پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم آن وادی سوزنده که دل راهسپارش پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش دارند همه رنگ خدائی زعبارش هر کس به زبانی شده همصحبت یارش قومی به مناجات و گروهی به دعایند از خویش سفر کرده در آغوش خدایند این جا عرفات است و یا روح من آن جاست هم شده آتشکده هم دیده دو دریاست پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست این سوز حسین است که خود بحر نجات است می سوزد و مشغول دعای عرفات است دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود ما غافل و در وادی مشعر خبری بود در محفل حجاج صفای دگری بود اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود هر سوخته دل تا به سحر تاب و تبی داشت اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید آیا اثر از گمشدهۀ شیعه ندیدید؟ آیاد دل شب نالۀ مهدی نشنیدید آیا زگلستان رخش لاله نچیدید؟ آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود امروز به هر خیمه بگردید و بجوئید گرد گنه از آینۀ دیده بشوئید در داخل هر خیمه بگردید و بجوئید یابن الحسن از سوز دل خسته بگوئید شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید از یار بخواهید رخ یار ببینید امروز که حجاج به صحرای منایند از خویش جدایند و در آغوش خدایند لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند در ذکر خدا با نفس روح فزایند کردند پر از زمزمه و ناله منی را یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را این قافله از عشق به جان سلسله دارند این قافله با قافله ها فاصله دارند این قافله جا در دل هر قافله دارند این قافله تا مسلخ خون هر وله دارند این قافله تا کعبۀ جان خانه بدوشند از خون گلو جامۀ احرام بپوشند هفتادو دو حاجی همه با رنگ خدائی از مکه برون گشته شده کربلائی از پیر و جوان در ره معشوق فدایی جسم و سرشان کرده زهم میل جدائی اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش پیداست شهادت زسفیدی گلویش خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود دیروز حسین بن علی بین شما بود سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود از روز ازل کعبۀ او کرببلا بود امروز به هجرش همه گریان بنشینید فردا سر او را به سر نیزه ببینید در مکّه بپرسید ز زن های مدینه زینب به کجا رفت کجا رفت سکینه کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه ای دخترکان یکسره با شیون و ناله خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله زین قافله روزی به مدینه خبر آید کرببلا و بلا زینب خونین جگر آید با آتش هفتادو دو داغ از سفر آید از منبر و محراب نبی ناله برآید تا حشر از این شعله بلرزد دل (میثم) تنها نه دل (میثم) جان همه عالم .
‍ ‍ ‍ ‍. ✍ یا مظلوم، غریبِ مسلم، غریبِ مسلم، غریبِ مسلم (2) ای مردمانِ کوفی من اون سفیرِ حسینم فرمانبر و مطیعِ شاهنشهِ عالمینم لبیکِ اهلِ کوفه شد آه! یه مسلمِ غریب و تنها تو کوچه ها بی یار و همراه این ظُلمه وَالله، این ظلمه والله مگه شما ای کوفیان، منو اینجا نخوندید و آخه چرا سرِ قول و قرارتون نموندید و پایِ منو تو کوچه ها یِ بی کسی کشوندید و منو بی جُرم و بی گنه به خاک و خون نشوندید و یا مظلوم، غریبِ مسلم، غریبِ مسلم غریبِ مسلم یا مظلوم، غریبِ مسلم،غریبِ مسلم، غریبِ مسلم اینجا رو فَرقِ مسلم سنگِ جنایت می باره تو چنگشون اسیر و راهِ فراری نداره این سو و آنسو بُردنم آه! نیرو تنم نمونده والله آخر شده نصیبِ من چاه آه از غریبیییی داد از غریبی ز هَر طرف می کردنم ز تیغِ کینه سنگِ سار مبهوت و حیرون در بدر بی خانمون در این دیار ای کوفیان رحمی کنید چه رسمِ مهمون داریه بگید که تقصرِ منو، بگید گناهِ من چیه دارالعماره بر لبم با عزت و با افتخار یا لافتی الا علی لا سیف الا ذالفقار واویلا آه و واویلا آه و واویلا آه واویلا (4) ۱۴۰۰/۴/۲۷ سبک زیر خوانده میشود .👇
4_443592241034821699.mp3
18.89M
شعر بالا با این سبک اجرا میشود👆 📋 یه پیرمرد افتاد ویژه (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه پیرمرد افتاد، جوونا دارن می‌خندن میونِ این کوچه، دستمو دارن می‌بندن کشون کشون می‌بردنم آه افتادم از نفس توی راه نیمه‌ی شب غریبم اما الحمدالله ، الحمدالله یه‌کم زمین میخوردم و یه‌کمی می‌دویدم و نفس من بند اومده خدا دیگه بریدم و همه رو ریختم تو دلم حرفایی که شنیدمو نمیکنن رعایتِ محاسن سفیدمو «یا مظلوم 'امام صادق۳'» «واویلا 'آه واویلا۳'»
. و توسل به سفیرِ دشتِ کربلا حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه به نفسِ کربلایی سید رضا ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دلشوره دارم پسر عمو ببین که دست و پام می لرزه خودم شنیدم که می گفتن سر حسین چقدر می ارزه داری میای اگه میشه نیا تو رو جون مادرت می دونی که اینا دارن نقشه برای انگشترت آرزوشون همینه که بسوزونن دل خواهرت ای وای، اَمون از این زمونه مسلم داره آروم می خونه حسین حسین حسین .. کوفه میا سالارِ زینب .. ــــــــــ وقتی که پام رسید به اینجا چیزی به جز کینه ندیدم از بس برا تو گریه کردم ببین آقا نفس بریدم برای تو پسر عمو جونم و قربونی آوردم فدا سرت آقایِ من هر جایی که زمین می خوردم آروم آروم زیر لبم فقط اسم تو رو می بردم چشام دیگه کاسۀ خونه مسلم داره آروم می‌خونه ای وای، اَمون از این زمونه مسلم داره آروم می خونه حسین حسین حسین .. کوفه میا سالارِ زینب .. ــــــــــ حالا برات روضه می خونم لحظۀ آخرم رسیده کاشکی برات خبر بیارن مسلم تو کوچه ها چی دیده نبودی تو ببینی که مهمونتُ دوره می کردن برا گلوی اصغرت دنباله حرمله می گردن خدا کنه جلو چشات به اشک بچه هات نخندن کوفه، با ما نامهربونه مسلم داره آروم می خونه ای وای، اَمون از این زمونه مسلم داره آروم می خونه حسین حسین حسین .. کوفه میا سالارِ زینب .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
shahadat_Moslem_Narimani.mp3
2.04M
•|⇦دلشوره دارم پسر عمو.. و توسل به سفیرِ دشتِ کربلا ابن عقیل سلام الله علیه به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام حسین ع
#کتاب_شعر تیغ هفتاد و دو دم چاپ دوم مجتبی #خرسندی مجموعه‌ شعر عاشورایی با رویکرد اجرا در هیئت 🔹تما
. نکرده است به عهدش کسی وفا مسلم رسیده‌ای به سرانجام ماجرا مسلم علی ندیده وفا از اهالی این شهر نشسته‌ای به امید وفا چرا مسلم؟ نماز مغرب اگر صدهزار هم باشند دوباره یک‌نفری موقع عشا مسلم دوچشم مردم این شهر کور خواهد شد اگر اشاره کند برقی از طلا مسلم ببین که مردتر از مردهاست پیرزنی امید نیست به این قوم بی‌حیا مسلم شب نجات تو از دست شبه‌مردان است هزارشکر که دیگر شدی رها مسلم نمانده راهی و تو بی‌پناهی و باید فقط بلند کنی دست بر دعا مسلم رسیده‌ای به سرانجام و حیله‌ی کوفی ببین خیال تو را برده تا کجا مسلم اگرچه از سر دارالاماره می‌اُفتی سرت نمی‌رود اما به نیزه‌ها مسلم هزار مرتبه شکرخدا نمی‌ماند تن تو روی زمین زیر دست‌و‌پا مسلم فقط قرار شده تشنه‌لب شهید شوی به احترام لب شاه کربلا مسلم 📚 کتاب شعر تیغ هفتاد و دو دم مجتبی خرسندی .
. |⇦•نیزه میرفت و برمی گشت .. به نفس کربلایی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ نیزه میرفت و برمی گشت چشماش باز و بسته میشد هرکس تویِ مقتل اومد آنقدر میزد خسته میشد .. زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید کمتر اذیتش کنید پیراهنش رو نه میدونید کیه میخواید هتک حرمتش کنید؟ لب هاش مثلِ چوبِ خشکِ تشنه است دائم میره از حال خواهر رویِ تل ایستاده مادر میره تویِ گودال آتیش به ما نزن اینقده پنجه رو خاکِ کربلا نزن رو سینه اومدن زیر دستُ پاهاشون اینقدر دستُ پا نزن دق میکنم حسین دست و پا هم میزنی زهرا رو صدا نزن زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید کمتر اذیتش کنید آی نامسلمونا! باید اول بُکشید بعداً غارتش کنید . 👇....................... . . (به سبک نیزه می‌رفت و برمی‌گشت) دست ادب روی سینه به یاد بین الحرمین: صلّی الله علیک یا اباعبدالله الحسین آقای من! سلام یکتای من! تو عشق دو دنیای من سلام مولای من! سلام اشکِ برا تو داروی درادی من سلام 😭 😭 ای رفته سر تو بر نی! وی مانده تن تو تنها! برخیز و یک نگاهی کن به سوی خیمه‌ی زن‌ها غارت شروع شده برا حمله به حرم ببین بگو مگو شده بی‌رحم عدو شده ذکر بچّه‌ها پدر پدر عمو عمو شده ۱۴۰۰ https://eitaa.com/emame3vom/46512 .👇
YEKNET.IR -shoor 5 - shahadat imam javad - 1400.04.20 - nariman panahi.mp3
2.34M
روضه‌ای 🍃نیزه می‌رفت و برمی‌گشت 🍃چشماش باز و بسته می‌شد 🎤
. 🎤 بازم از ابرای چشام بارون نم نم اومده بازم از ابرای چشام بارون نم نم اومده به روی دوشم دوباره کله بار غم اومده به روی دوشم دوباره کله بار غم اومده شکر خدا که باز دیدم ماه محرم اومده شکر خدا که باز دیدم ماه محرم اومده شکر خدا تو روضه ها خونه به دوشم زهرا بهم اجازه داد مشکی بپوشم شکر خدا تو روضه ها خونه به دوشم زهرا بهم اجازه داد مشکی بپوشم از آتیش عشق حسین بازم بجوشم یا حسین و یا حسین و یا حسین یا حسین و یا حسین و یا حسین یا حسین و یا حسین و یا حسین یا حسین و یا حسین و یا حسین میاد یه صدای غریب از تو کوچه پس کوچه ها با همه توون میگه آقا نیا آقا نیا اگه بیای کوفه میشی آواره ی بیابونا اگه بیای کوفه میشی آواره ی بیابونا آقا نیا که کوفیا نامهربونن دل غریب و توی کوفه میسوزن آقا نیا که کوفیا نامهربونن تن شهید و توی کوچه میکشونن کوفه اون کوفه ای نیست که قول مهمونی داده کوفه اون کوفه ای نیست که قول مهمونی داده زینب و با خودت نیار اینجا نامحرم زیاده حیا رو زیر پا گذاشتن این جماعت زینب و تا شام میبرن واسه اسارت 👇