eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
#اربعین #جودی_خراسانی پس از تو، جان برادر!چه رنج‌ها که کشیدم چه شهر‌ها که نگشتم،چه کوچه‌ها که ندیدم
. پس از تو ای شه خوبان چه ظلم‌‌ها که ندیدم به کوه و دشت و بیابان به روی خار دویدم سوار ناقۀ عریان شدم ز جور لعینان ستم ز خولی و زجر و سنان و شمر کشیدم چه گویم از ستم شمر و ابن سعد بد اختر چگونه شرح دهم آنچه را که بی‏‌تو بدیدم دمی ز راه محبت نظر به خواهر خود کن ببین اسیر ستم از جفای قوم عنیدم فراق تو نه چنین سهل بود در بر خواهر برای خاطر حق ناله‌ای ز دل نکشیدم کنم فغان ز غم قتل تو ایا شه عطشان و یا به پیکر چاک برادران رشیدم کجا رود ز خیالم زمان بی‌کسی تو خصوص آن دم آخر که نالۀ تو شنیدم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» . @emame3vom
بگیر جان مرا بر همین تراب حسین که جان بگیرم از این لطف بی‌حساب حسین نه نای ماندن دارم نه پای برگشتن مخواه این که بمانم در این عذاب حسین ندیده مثل شب و روزهای زینب را به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین اسیر دردم اسیر غمم چهل روز است چهل شب است‌ندارم به‌دیده خواب حسین چهل شب است که می‌گویم السلام علیک چهل شب است که نشنیده‌ام جواب حسین گمان کنم که شب و روز مادرم این جاست معطر است مزارت به یاس ناب حسین چگونه می‌رود از خاطر من آن روزی که می‌زدند تو را از پی ثواب حسین کسی به نیزه دهان تو را نشانه گرفت و یک سه شعبه تو را کرد انتخاب حسین چه خوب شد که سرت زود کوفه رفت و نبود شبی که بر سرمان خیمه شد خراب حسین هنوز هم سرم از آن شراره می‌سوزد هنوز هست به دستم ردِ طناب حسین چگونه با که بگویم یک آستین پاره برای اهل و عیال تو شد حجاب حسین به سنگ و چوب پذیرایی از لبت کردند و هم چنان به لبت ماند داغ آبْ حسین «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom
. وادی به وادی می‌‌روم دنبال محمل آهسته‌تر ‌ای ساربان، دل می‌‌بری، دل اشک ملائک می‌‌چکد از کهکشان‌ها پیچیده در هفت آسمان بانگ سلاسل ای آسمان پایین بیا! منظومه اینجاست هم اختران بر گرد او، هم ماه کامل گاهی به زانوی پیمبر، گه به نیزه عشق است و او را می‌‌برد منزل به منزل صوفی بِهِل این اربعین در اربعین را با ذکر او یک روزه طی گردد مراحل صوفی، سماع راستین در کربلا بود در خون خود چرخیدن مردان بسمل او محشر است، او رستخیز ناگهان است می‌افکند در سینه‌ها ذکرش زلازل ای روضه‌خوان! تنها بگو نامش حسین است دیگر چه حاجت خواندن از روی مقاتل! «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» . @emame3vom
مهمان رسیده، ای تن بی‌سر! برای تو زینب ز شام آمده تا کربلای تو یک میزبان و این همه مهمان به نیم شب دشوار نیست، گر چه پذیرش برای تو ای میزبان! سلام شب و روز بر تو! خیز بر‌گو جواب تا شنوم من صدای تو خیز از کرم ز جا، قدمی چند پیش آی تا خواهرت به دیده کشد، خاک پای تو برخیز و با من از بدن بی‌سرت بگو تا من بگویم از سرِ پُر ماجرای تو من زینبم که از سفر شام می‌رسم جز آب دیده، تحفه ندارم برای تو از رنج‌های کوفه و شامم بیان کنم؟ خود دیده‌ای، دگر چه بگویم برای تو؟ «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» . @emame3vom .
باور نمی‌کنم که رسیدم کنار تو باور نمی‌کنم، من و خاک دیار تو؟ یک اربعین، اسیر بلایم، بلای عشق یک اربعین دچار فراقم، دچار تو یک اربعین، به جای همه سنگ خورده‌ام یک اربعین، شده بدنم سنگسار تو یک اربعین، به روی سرم شعله ریختند با چادری که سوخت، رسیدم کنار تو مثل رباب، مثل همه، تار گشته‌اند چشمان خستۀ من، چشم انتظار تو روز تولّدم، که زدم خنده در برت باور نداشتم، که شوم سوگوار تو با تیغ و تیر و دشنه، تو را بوریا کنند با سنگ و تازیانه، مرا داغدار تو یادم نمی‌رود به لبت، آب آب بود یادم نمی‌رود بدن نیزه زار تو حالا سرت کجاست که بالای سر روم؟ گریه کنم به زخم تن بی شمار تو یک مشت خاک روی تو و من دعا کنان شاید شوم نشان تو سنگ مزار تو «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» . @emame3vom
آمد هوای کرببلا باز بر سرم ای کاروان! گذر کن از آن‌ کوی دلبرم زینب ز شام آمد و بر نینوا رسید گفتا که ای عزیز‌تر از جان! برادرم! ظلم کدام فرقه برایت دهیم شرح؟ جور کدام عدّه برای تو بشْمرم؟ آن ظلم‌ها که بر منِ غم‌دیده می‌رسید کی بودم این امید که طاقت بیاورم؟ ای کاش مرده بودم از آن ظلم کوفیان! تا من سر شریف تو بر نیزه ننْگرم اطفال خردسال تو را آب و نان نبود دادم ز پاره‌های دل و دیده‌ی ترم بودی به روی دامن من، مهد نازشان لیکن خرابه بود همی جا و بسترم چون سایۀ سر تو، مرا بود روی سر از آفتاب چرخ، شکایت کجا برم؟ یک مدّتی رُخت به رُخم بود روبه‌رو چندی به نیزه بود، سرت در برابرم کردی وداع با شه دین، نوگل بتول آورْد در مدینه شکایت برِ رسول «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» . @emame3vom
به زخم‌های تنت، چون اشاره می‌کردم به دامن از مژه جاری، ستاره می‌کردم برای رفتنِ تا کوفه داشتم تردید به مصحف بدنت، استخاره می‌کردم ز سیل گریۀ لرزان خویش در کوفه خراب، پایۀ «دار ‌الاماره» می‌کردم کبوتران حریم تو را به هر منزل به قصد منزل دیگر، شماره می‌کردم شبی که یک تن از آنان، میان ره گم شد به سینه، پیرهن صبر، پاره می‌کردم به طشت زر به لبت،چوب خیز‌ران می‌زد یزید و من به تحیّر، نظاره می‌کردم به سینه چنگ‌زنان خیره می‌شدم به رباب چو یادِ تشنگی شیر‌خواره می‌کردم به قطره‌قطرۀ اشکم از این سفر،«تائب»! هماره آب، دل سنگ خاره می‌کردم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» . @emame3vom
برگشتم از سفر، گل در خون تپیده‌ام! ای سرو سرفراز! ببین قد خمیده‌ام وقتی دلم به خون جگر، موج می‌زند گویی که من به جای تو در خون تپیده‌ام با بوسه بر گلوی تو رفتم ز کربلا با شوق بوسه‌ای به مزارت رسیده‌ام شمعم که از شرار غمت، آب گشته‌ام گر قطره‌قطره بر روی خاکت چکیده‌ام آتش گرفته است، دلم از شرار آه از بس که آه از جگر خود کشیده‌ام از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام تنها به شوق دیدن رویت دویده‌ام از زخم تازیانه ندارم شکایتی زخم زبان ز کوفی و شامی شنیده‌ام از جذبۀ نگاه تو از روی نیزه بود با خطبه‌ام، حماسه اگر آفریده‌ام داغ رقیّۀ تو در آن شام غم نهاد یک داغِ دیگری به دلِ داغ‌دیده‌ام این چامه‌ای که گفت «وفایی» ز قول من تنها اشاره‌ای بُوَد از آن‌ چه دیده‌ام «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» . @emame3vom
داستان‌هایی که از شام خراب آورده‌ام عالمی از صبر خود، در اضطراب آورده‌ام رأس خونین تو بر نی بود با من هم‌سفر خود تو دانی زآن چه از شام خراب آورده‌ام ای کتاب الله ناطق! بین تو بر بیمار خویش آیه‌ای از سوره‌ی «اُمُّ ‌الکتاب» آورده‌ام تا ز قلب داغ‌دارت، گَرد غم شویَم ز مهر از سرشک دیدگان، بهرت گلاب آورده‌ام سر زدم بر چوب محمل تا سرت دیدم به نی وین سر بشْکسته را، از خون خضاب آورده‌ام پیش چشم من، عزیزت، در خرابه جان سپُرد سخت‌جانی بین که با این غصّه، تاب آورده‌ام کودک شش‌ماهه‌ات گر خفته روی سینه‌ات از پی دیدار او، همره رباب آورده‌ام ای شه خونین کفن! ای نور چشم بوتراب! بهرت، ای عطشان جگر! از دیده آب آورده‌ام «خوشدلا»! بر‌بند لب از ماتم سلطان دین چون براتِ رحمتِ «یومُ‌ الحساب» آورده‌ام «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 دیوان خوشدل . @emame3vom
. تمام دشت به حالم نظاره مي‌كردند به يكدگر پي ِغارت اشاره مي‌كردند برايِ بردنِ يك گوشواره‌‌ای ناچيز حراميان به خدا گوش پاره مي‌كردند «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom
هرگز خیال سلسله از خاطرم نرفت شام و شراب و هلهله از خاطرم نرفت خیلی به اشکِ ماتم ما خنده شد ولی آن نیشخندِ حرمله از خاطرم نرفت «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom
سر ِ تو را به رويِ نيزه آشيان دادند مرا به مجلس نامحرمان مكان دادند جماعتي كه نمك خوردۀ علي بودند به خواهرت سر ِ بازار ِ كوفه نان دادند «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom
ای کربلا! ای کعبه عشق و امیدم! بعد از جدایی‌ها به دیدارت رسیدم ای کربلا! آغوش بگْشا، زینب آمد من زینبم کز رنج دوری‌ها خمیدم هر روز دیدم کربلای تازه‌ای را ای کربلا! تا بر سر کویت رسیدم منزل به منزل، داغ بر داغم فزون شد جان کَنده‌ام تا رَخت در این‌جا کشیدم از بهر انجام رسالت، زنده ماندم گر زنده‌ام من، زندۀ هر دم شهیدم ای کاروان‌سالار زینب! دیده بگشا تا گویمت با دیدۀ گریان، چه دیدم با آن ‌که با دستت به قلبم صبر دادی، چندان ‌که در هر جا شهامت آفریدم، امّا دو جا دست غمم از پا درآورد بی‌خود ز خود گشتم، گریبان بردریدم یک ‌جا که دشمن بر لبانت چوب می‌زد یک ‌جا سرت چون بر فراز نیزه دیدم بشْنیده بودم صوت قرآنت بسی لیک نشْنیده بودم من ز نی کآن ‌هم شنیدم داغ دل من، کم‌تر از زخم تنت نیست این را گواهی می‌دهد موی سپیدم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 گلهای اشک @emame3vom
بی گلِ رویت پدر از زندگی دل برگرفتم دست‌شستم از دو عالم چون‌ترا در برگرفتم یاد داری قتلگه نشناختم جسم شریفت خم شدم بابا نشانت را ز انگشتر گرفتم هر چه‌کردم جستجو انگشت و انگشتر ندیدم پس سراغ حضرتت از عمّه مضطر گرفتم در مقام قرب بودم، ماتِ جسم چاک چاکت تا برای شیعیان پیغام زان حنجر گرفتم سوختم آتش گرفتم چون شنیدم نالۀ تو ز اوّلین پیغام تو دستور تا آخر گرفتم داشتم می‌مُردم از غم در کنار کشتۀ تو لب بر آن حنجر نهادم زندگی از سر گرفتم بر تن آزردۀ من بوسه می زد تازیانه من برای توشۀ ره بوسه زان پیکر گرفتم بس که سیلی زد عدو در راه وصلت‌ بر رخ من صورتم نیلی شده سنّت ز نیلوفر گرفتم خواهر کوچکترم چون دید رأست در خرابه داد جان در پیش رویم من غمی دیگر گرفتم خوش به حال او که جان را کرد قربان سر تو من گران جانم که ماندم قبر تو در بر گرفتم این من و این جان ناقابل فدای خاک کویت تا نپنداری که جز تو مونس دیگر گرفتم مجلس نامحرمان دیدی مرا بازوی بسته آستین را پیش رویم چون نَبُد معجر گرفتم ای پدر بعد از تو من دیگر نخواهم زندگی را مرگ را زین زندگانی ای پدر خوشتر گرفتم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 کاروان عشق @emame3vom
از جان خود اگرچه گذشتم به راحتي دل كنده‌ام ولي ز تنت با چه زحمتي مي‌خواستم به پات سرم را فدا كنم اما به خواهر تو ندادند مهلتي بهتر نبود جاي تو من كشته مي‌شدم؟ بي تو چگونه صبر كنم با چه طاقتي؟ از بس براي زخم لبت گريه كرده‌ايم چشمي نديده‌ام كه نديده جراحتي تو رفتي و غرور حريمت شكسته شد هنگام غارت حرم آن هم چه غارتي آتش زدند خيمه ما را و بعد از آن دزديده شد تمامي اشياء قيمتي اين بچه‌ها تمامي‌شان لطمه خورده‌اند با من ولي به شكوه نكردند صحبتي غصّه نخور حقير نشد خواهرت حسين از فتح شام آمده‌ام با چه هيبتي شرمنده‌ام رقیۀ تو در خرابه ماند لطفي كن و سراغ نگير از امانتي عبّاس اگر نبود اسارت چه سخت بود ممنونم از حمايت آن چشم غيرتي «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» . @emame3vom
به کربلای تو، یک کاروان دل آوردم امانتی که تو دادی، به منزل آوردم هزار بار به دریای غم فرو رفتم که چند دُرّ یتیمت، به ساحل آوردم کبوتران حرم را ز چنگ صیادان نجات داده و چون مرغ بسمل آوردم بجز رقیه که از پا فتاد پیش سرت تمام اهل حرم را به منزل آوردم شبی به محفل ویران ما سرت شد شمع حدیث ها من از آن شمع و محفل آوردم گواه عشق خودم با تو، ای حسین عزیز نشانه ای به سر از چوب محمل آوردم اگر به سلسله بستند بازوی مار را حیات خصم تو را در سلاسل آوردم نظر به جسم کبودم فکن که دریابی تنی رها شده از چنگ قاتل آوردم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 گلهای اشک . @emame3vom .
يادش به خير روز و شبم با حسين بود وقت نماز اشهدِ من يا حسين بود بعد از حسين پير شدم ناتوان شدم آتش گرفت خيمه و بي خانمان شدم اي شاهد اسيري من اي غيور محض قبل از غروب روز دهم اي حضور محض از قوم ما زني به اسارت نرفته بود حتي كسي به بزم جسارت نرفته بود بعد از تو كوچه كوچه نمايان شديم ما حتي سوار ناقۀ عريان شديم ما «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom
اگر که دیدۀ خون‌بار من امان می‌داد کنار خاک تو، شرح دلم، زبان می‌داد تو بوده‌ای همۀ ره را و دیده‌‌ای که چسان دلم به بوتۀ عشق تو، امتحان می‌داد رهین منّت اشکم که بر رُخم می‌ریخت گلِ خزان‌زده را آب، باغبان می‌داد به هر زمان که سراغ تو، دختر تو گرفت جواب طفل تو را با سِنان، سَنان می‌داد اگر عزیز تو نسپرده بود جان در شام کنار خاک تو چون می‌رسید، جان می‌داد نخواستم که بَرَد پی به طشت و چوب و لبت ولیک طفل تو بر من، تو را نشان می‌داد اگر که چاک گریبان من، زبان می‌داشت خبر ز سوختنِ مغزِ استخوان می‌داد چو دید دست‌رسی بر سرت مرا نبُوَد به جای من به لبت بوسه، خیز‌ران می‌داد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 دل سنگ آب شد @emame3vom
ای موی پُر ز خون و سیاه تو راز شب! وی مقتدای من تو به راز و نیاز شب! باور نداشتم من غمگین ز روزگار کاندر کنار قبر تو خوانم نماز شب امشب که اهل بیت به محراب رفته‌اند بس گریه کرده‌اند که از تاب رفته‌اند طفلان خسته بعد چهل روز اشک و آه امشب کنار قبر تو در خواب رفته‌اند از لطمه‌ها به پیکر هر یک نشانه‌هاست بهر گریستن همگان را بهانه‌هاست طفلی که خفته می‌پرد از خواب دم به دم گویا هنوز وحشتش از تازیانه‌هاست من آخر از فراق شما آب می‌شوم یا آتش گداخته یا آب می‌شوم من را نگاه دار در این جا که گر روم از خجلت رسول خدا آب می‌شوم بر چهره‌ام خطوط فراق تو خواندنی است خون دلم هنوز به هر جا فشاندنی است من می‌روم که قافله را در وطن برم امّا رباب بر سر قبر تو ماندنی است من هم امید بود بمانم ولی نشد می‌خواستم که جان بفشانم ولی نشد مانند کودکان دگر در حریم تو گفتم رقیّه را برسانم ولی نشد مادر که عطرش از سر قبر تو بو کنم ماتم که چون به محضر او بی‌تو رو کنم پیراهنت که او به امانت به من سپرد من می‌روم که ردّ امانت بر او کنم در این سفر که غیر غمم هم‌نشین نبود قلبی چو آه سینۀ من، آتشین نبود ماتم من از جواب چو پرسد که زینبم پیراهنی که رشتۀ من بود، این نبود پرسد اگر که صاحب این پیرهن کجاست؟ از چیست پاره‌پاره و پُر خاک و خون چراست؟ چونش دهم جواب که او کشته شد غریب رأسش به شام رفته و جسمش به کربلاست چونش دهم جواب که مادر! فدای تو! صبرت دهد ز داغ حسینت خدای تو! شد پایمال، پیکر صدپارۀ حسین وقتی ز قتلگاه شنیدم صدای تو «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» . @emame3vom
سبک زمینه حاج محمود کریمی 🎤🎤🎤 اباالفضل ساقی طفلان حسین ابالفضل شیرین تر از جان حسین هر کی گرفتاری داره ذکر ابالفضل می گیره نداره هیچ راه چاره ذکر ابالفضل می گیره هر کسی یاری نداره ذکر ابالفضل می گیره هرکس نشد مجنون او آخر با درد تنهایی میمیره حسین منتظر بین راشه حسن معتکعف چشاشه علی پیدا از شونه هاشه (ابالفضل ساقی طفلان حسین ابالفضل شیرین تر از جان حسین ۴) ذکر ابالفضل العباس ذکر خدای جلیله دست ابالفضل العباس تکیه گاه جبرئیله جان به فدای جمالش هر کی نسازه بخیله عسیی بن مریم در حرم بر کرم ابوفاضل دخیله (ابالفضل ساقی طفلان حسین شیرین تر از جان حسین۴) واویلا پیر حرم نیامد واویلا آب آورم نیامد واویلا در خیمه قحط آبه واویلا روز مرگ ربابه واویلا رفع عطش ثوابه واویلا در خیمه قحط آبه واویلا دست عمو بریده واویلا رنگ بابا پریده واویلا رنگ زینب پریده واویلا قد بابا خمیده @emame3vom
4_5952010861852755315.mp3
5.11M
اباالفضل ساقی طفلان حسین هرکی گرفتاری داره ذکر اباالفضل میگیره #کریمی
امام حسین ع
اباالفضل ساقی طفلان حسین هرکی گرفتاری داره ذکر اباالفضل میگیره #کریمی
هرکی گرفتاری داره ذکر ابالفضل میگیره نداره هیچ راه چاره ذکر ابالفضل میگیره ابالفضل ساقی ی طفلان حسین ابالفضل شیرنتر از جان حسین هرکی گنه خیلی داره ذکر حسینجان میگیره آقا دستش رو میگیره ذکر حسینجان میگیره حسینجان سالار زینبی حسین حسینجان غریب مادری حسین سرشرو بالا میگیره ذکر حسینجان میگیره شفاعتش رو میگیره ذکر حسینجان میگیره حسینجان سبب خلقتی حسین حسینجان شفیع محشری حسین هرکی وفاخیلی داره ذکر یا زینب میگیره شهادتشرو میگیره ذکر یا زینب میگیره یا زینب زینت علی و زهرا یا زینب الگوی صبری و حیا هرکی مریضی ای داره نذر رقیه میگیره به دکتر امید نداره نذر رقیه میگیره رقیه سه ساله ی کرب و بلا رقیه مهنت کشیده از بلا -------------------- حسین جان نور خدایی یا حسین حسین جان عشق خدایی یا حسین (کامل کردن شعر توسط محمد حسین روشن فر) .
4_5809662374214371133.mp3
3.46M
💔سبک میگذرد کاروان 💔 خسته ترین زائر کرببلا آمده خواهر دلخونت از شام بلا آمده در غم هجرانت از غصه خمیدم ببین خیز و به چشم خودت موی سپیدم ببین 💔ای درد و درمانم یا حسین 💔ای آرام جانم یا حسین چون شمعی آبم کردی ای سالار من خانه خرابم کردی ای سالار من 🖤جانم حسین3 بر سر نی دیده ام دیده ی گریان تو خیز و ببین گشته ام پاره گریبان تو رأس پر از خون تو بر سر نی دیده ام طشت زر و خیزران مجلس می دیده ام 💔سرنیزه با حنجرت چه کرد 💔با پیکر بی سرت چه کرد نپرسی از خواهر چرا سینه چاکی من بمیرم و نبینم زیر خاکی 🖤جانم حسین3 کی رود از خاطرم خاطره ی قتلگاه خاطره ی قتل یک تشنه لب بی گناه خاطره ی خنجر و ضربه به روی گلو در دل این قتلگاه شد بدنت زیرورو 💔وای از سوز آه مادرت 💔نعل اسب و جسم بی سرت سهم زینبت شد نصیب دیگران رأس پاکت شد بازیچه ی این و آن 🖤جانم حسین3 حق بده از فرط غم پیش تو هق هق کنم حق بده تا همچنان دختر تو دق کنم پیش نگاه تو شرمنده ام و سر به زیر حال خراب مرا بین و سراغش نگیر 💔از بس که بعد از تو غصه خورد 💔در بین ویرانه جان سپرد مثل مادر دستش بر پهلو می گرفت تا نبینم صورتش را ، رو می گرفت 🖤جانم حسین3 @emame3vom
4_5837169973297940102.mp3
17.56M
سلام آقا من ازخدا فقط تورو می‌خوام همه میرن فقط تو میمونی برام آقا همه میرن ،،یه عده میمونن،، همش سراغ کربلاتو میگیرن... گرفتارم_گرفتارم امام رضا،، امام حسینو دوسش دارم @emame3vom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اربعین 🎥 خدا کند که شب اربعین حرم باشم 🎤منصور #ارضی 🆔 🆔 @emame3vom 🏴 #حب_الحسین_یجمعنا #کربلا #الاربعین_مقدمه_الظهور #الحسین_یجمعنا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج