🌕 عجیبترین اتفاق بعد از هفت اکتبر
#محمدرضا_وحیدزاده
🔺با هفت اکتبر، تاریخ شتاب بیسابقهای گرفته. اتفاق از پی اتفاق است که رخ میدهد و قطار زمان با سرعت فزایندهای پیش میرود. در این مدت سومین نبرد حزبالله و اسرائیل آغاز شد. یمنِ زخمی در حمایت از ملت فلسطین عرصه را بر کشتیهای اسرائیلی تنگ کرد. اسرائیل در ادامۀ وحشیگریهایش به کنسولگری ایران حمله برد. با عملیات وعدۀ صادق، بیش از ۳۰۰ پهباد و موشک به سوی سرزمینهای اشغالی شلیک شد. هلیکوپتر رئیسجمهور ایران به شکل عجیبی در بازگشت از آذربایجان سقوط کرد. در انتخاباتی زودهنگام و بهرغم فاصلۀ اندک با دوران تاریک دولت یازدهم و دوازدهم، اصلاحطلبان در میان تعجب همگان حتی کاندید پیروز، برندۀ انتخابات شدند. اسماعیل هنیه، در محل اقامتش در تهران ترور شد. اسرائیل در عملیاتی پیچیده با رخنه به پیجرهای حزبالله 42 نفر را شهید و 3000 نفر را مصدوم کرد. سیدحسن نصرالله، با شلیک 83 بمب سنگرشکن به شهادت رسید. ایران عملیات وعدۀ صادق 2 را با ابعادی وسیعتر و استفادۀ گسترده از موشکهای بالستیک و فراصوت به اجرا درآورد. یحیی سنوار به نحوی پیشبینینشده و در قابی افسانهای به شهادت رسید. تداوم جنگ اوکراین در دومین سال خود منجر به اشغال 18درصد از خاک این کشور توسط روسیه شد. از داخل ایران زمزمههایی دربارۀ هستهایشدن به گوش رسید. دونالد ترامپ برای دومین بار در انتخابات آمریکا به پیروزی دست یافت. کودتا در کرۀ جنوبی شکست خورد. چین، تایوان را به حملۀ نظامی تهدید کرد. با حمایت ترکیه و غرب، جبههالنصره به قدرت رسید. دولت بشار اسد سقوط کرد. اسرائیل خاک سوریه را به اشغال خود درآورد. رژیم صهیونیستی 80 درصد توان تسلیحاتی سوریه را نابود کرد. اینها تنها برخی از وقایع شگفت پیشآمده است؛ وقایعی که هر کدام به تنهایی میتوانست یک دورۀ زمانی متفاوت را در ذهنها ماندگار کند؛ و به نظر میرسد اتفاقات تاریخی دیگری نیز در راه باشد. شتاب چنان آشکار است که بعضاً دستمایۀ طنزپردازی هم شده. برخی از دور تند پخش تاریخ میگویند و برخی از دشواری به خاطر سپردن اتفاقات این ایام در آزمونهای تاریخ آتی. برخی نیز نگاه حکمیتری دارند و این شیب تند را با وقایع عهد جدید پیوند میزنند. بعضی هم آن را با نشانههای نقلشده در روایات مأثور و علائم ظهور میسنجند. اما برای من، با نداشتن نه ذوقی چون کاربران مجازی و نه حکمتی چون عرفای حقیقی، هیچکدام از این رخدادها به اندازۀ سؤال آزاردهندهای که ذهنم را میجود، شگفتآور نیست. من نیز چون همگان در خشم و حیرت وقوع بسیاری از این حوادث و حسرت و سوگ تعدادی دیگر غوطهورم؛ من نیز در معنای برخیها میاندیشم و به برخی امید بستهام. اما پیش و بیش از همه، آنچه گریبان ذهن و قلبم را رها نمیکند، چیز دیگری است. نه شهادت اسطورههای جبهۀ مقاومت و نه تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی، هیچکدام مرا به اندازۀ سکوت جهان در برابر حجم سفاکی اهرمنان صهیونیستی به تحیر وانمیدارد. یک سال و اندی از خونخواری این درندگان سپری شده و هنوز جهان با خونسردی نظارهگر اخبار جنایتهاست! چگونه ممکن است؟ دلخوش به چند تظاهرات دانشجویی یا مردمی در گوشه و کنار جهان نمانیم. همۀ آنها با هم در قیاس با ابعاد واقعیت هیچ است؛ هیچ! در این مدت، دولت جعلی اسرائیل 50هزار بیگناه را کشت. هر ساعت 4 کودک را در غزه سلاخی کرد. بیش از 100 خبرنگار را به قتل رساند. هر 70 کیلو گوشت سوخته و لهشده را بدل به یک نفر کرد. یکی از بیسابقهترین نسلکشیهای تاریخ را در برابر چشم همگان رقم زد. همۀ جهان دیدند و عموماً سکوت کردند. شاعران بسیاری این لحظات را دیدند و واژههایشان به خشم نجوشید. هنرمندان زیادی تماشا کردند و آثارشان شکل عصیان نیافت. اندیشمندان فراوانی نظاره کردند و تغییری در آرایشان رخ نداد. مردمان بیشماری شاهد بودند و فردای آن روز، با همان دغدغۀ پیشین به دنبال کسب و کار خود رفتند. به باور من این مهمترین و حیرتآورترین اتفاق این دوره است. هیچ حادثهای به اهمیت این مسئله نیست. بهشخصه دیگر نمیتوانم مثل پیش از هفت اکتبر به این جهان بنگرم. نسبتم با آن تغییر یافته. جهانی که جنایات رژیم سفاک صهیونیست را دیده و همچنان میتواند کنارش به زندگی خود ادامه دهد، جهان عجیبی است. جهان ناامنی است. جهانی است نیازمند تغییر و دگرگونی.
#غزه
#نسل_کشی
#تحولات_پرشتاب
@esharat_57
🌕 قیام جوانان؛ تنها راه حل برای ایران
یادداشتی به بهانه سخنرانی رهبر معظم انقلاب درباره سقوط سوریه
#محسن_دنیوی
🔺همه منتظر بودیم تا روز چهارشنبه ۲۱ آذرماه ۱۴۰۳ سخنان رهبر انقلاب اسلامی برای وضعیت عجیب و غریب منطقه را بشنویم.
متن یادداشت:
https://eitaa.com/esharat_57/19
#آینده_ایران
#قیام_جوانان
#حل_مسئله
@esharat_57
🌕 قیام جوانان؛ تنها راه حل برای ایران
یادداشتی به بهانه سخنرانی رهبر معظم انقلاب درباره سقوط سوریه
#محسن_دنیوی
🔺همه منتظر بودیم تا روز چهارشنبه ۲۱ آذرماه ۱۴۰۳ سخنان رهبر انقلاب اسلامی برای وضعیت عجیب و غریب منطقه را بشنویم.
رهبر معظم انقلاب استدلال کردند که چرا ما به سوریه کمک کردیم و خبری از گذشته نقل کردند که دولت سوریه اول به ما در جنگ با صدام کمک کرد و طبیعی بود که در زمان سختی، ما هم باید به کمک آنها میرفتیم!
ایشان در ادامه توضیح دادند که چرا این بار نشد کمک کنیم و چرا سوریه با این سرعت از دست رفت.
در حاشیه، نقدهای ایشان به بشار اسد هم قابل توجه بود و اینکه وقتی شناخت درستی از دشمن نداشته باشی، به لبخند دشمن اعتماد کنی و رفتار متناسب با دشمن انجام ندهی، ضربه خواهی خورد.
اما مهمترین و کلیدیترین بخش صحبتهای رهبری، راهبرد اصلی ایشان برای تحول بود که از سال ۹۷ و در چهل سالگی انقلاب اسلامی تاکنون، روی آن تاکید دارند. به نحوی که نه تنها راه نجات سوریه، بلکه تنها راه علاج دردها و مشکلات ایران را هم فقط در همین راه میبینند. ایشان در سال ۹۸ که سال سختی برای ایران بود و حادثههای عجیبی رخ داد و سال بعد از آن یعنی سال ۹۹ نیز باز با تاکید چندباره درباره همین راهبرد صحبت کردند و با ورود ایران به قرن جدید هجری شمسی، تمرکز ایشان بر این مسیر کم نشد و در دولت سیزدهم، روی این راهبرد اصرار کردند و یکی از دستاوردهای دولت شهید رییسی را نیز حرکت در این مسیر عنوان کردند.
فکر میکنم تا اینجا برای خواننده این متن باید روشن شده باشد که آن راه نجات در نگاه آیتالله خامنهای چیست؟
آن راه نجات برای مقاومت و تغییر وضعیت ایران و تمام کشورهای جبهه مقاومت یک چیز است؛ «قیام جوانان»
ایشان فرمودند جوانان سوری قیام خواهند کرد و سوریه را پس خواهند گرفت. در عراق هم فشار اصلی در شکلگیری حشدالشعبی و تبدیل آن از یک نیروی دفاع و امنیت برای وطن تا یک جریان سیاسی اجتماعی اقتصادی روی دوش جوانان مومن عراقی است. حزبالله لبنان و انصار الله یمن هم سالهاست روی بدنهای از جوانان شکل گرفته و استوار است.
ایشان سال ۹۹ فرمودند که تنها راه علاج مشکلات کشور، شکلگیری دولت جوان حزباللهی است!
اگر جوانان برای حل مسائل قیام کنند، ایران را خواهند ساخت و آن الگوی متفاوت از پیشرفت ایرانی اسلامی نیز در این مسیر محقق خواهد شد. مسیری که در صورت موفقیت و حفظ استقلال درونزای سیاسی، منجر به کارآمدی و شکوفایی اقتصادی در سایه این قدرت سیاسی خواهد شد و می تواند پیشرفت لبنانی اسلامی، سوری اسلامی، عراقی اسلامی، افغانستانی اسلامی، یمنی اسلامی و ...را رقم بزند و اتحادیهای از کشورهای با ساختار مردمسالاری دینی ایجاد شود که ارتشهای آنها همسو و همکار در حفظ امنیت منطقه عمل کنند، دانشگاههای آنها در همکاری مستمر با هم، پشتوانه پیشرفت ملتها قرار بگیرند و مرزی بین این کشورها با هم باقی نماند و آنها بتوانند در پرتو فرهنگ و تمدن ریشهدار خود و در تلفیقی هنرمندانه و طبیعی با دین اسلام، نحوی متفاوت و متعادل از رشد مادی و معنوی را با هم تجربه کنند...
در این صورت، نظم اجتماعی متفاوتی از نظم جهان توسعه یافته پدیدار خواهد شد که نمیتوان آن را با فشار رسانهای و تحریم اقتصادی و حمله و اشغال نظامی خاموش کرد!
#آینده_ایران
#قیام_جوانان
#حل_مسئله
@esharat_57
🌕 ایستادن روی ویرانهها
به بهانه سخنرانی مقام معظم رهبری درباره وقایع سوریه
#محمد_پورکیانی
متن یادداشت:
https://eitaa.com/esharat_57/21
#سوریه
#جنگ_ارادهها
#مفهوم_شکست
@esharat_57
🌕 ایستادن روی ویرانهها
به بهانه سخنرانی مقام معظم رهبری درباره وقایع سوریه
#محمد_پورکیانی
🔺وقایع سوریه، شهادت سید حسن نصرالله، ویرانیهای غزه و... همه را میتوان «شکست» نامید، به این معنا که هزینه مقاومت را بالا برده و روی زمین از توان ما کاستهاند. هزینههای اقتصادی و سیاسی فراوان کردهایم، زمین از دست دادهایم، فرماندهان مقاومت را از دست دادهایم، و همه اینها یعنی شکست! ولی شکست به چه معنا؟ معنای هولناک شکست، بسته شدن امکانهای تاریخ به روی انسان است. آیا چنین قضاوتی از شکستهای اخیر میتوان داشت؟
در نگاه دقیقتر، هر واقعه انسانی یک وضعیت آشکار در اکنون دارد و یک استعداد پنهان برای آینده. وضعیت آشکار ما وضعیت شکست است چرا که «هزینه» ایجاد شده است، ولی در منظر دینی هر واقعهای یک «مجال» است برای آینده. این مجال صرفا برای یک پیروزی یا به اصطلاح قرآنی «نصر» نمیباشد، بلکه امکانی برای «فتح» ایجاد میشود، فتح گشودن عرصه و میدان جدید به روی ماست. این سخن نه یک تلقین و دلخوشی که قاعده حرکتهای اجتماعی است. قاعدهای چنان قدرتمند که اساسا معنای شکست و پیروزی را تغییر میدهد. از تحریم در شعب ابیطالب تا شکست اُحد تا صلح حدیبیه در صدر اسلام، و از تسخیر عراق و افغانستان توسط آمریکا و جنگ با یمن در دوران معاصر؛ شکستهای متعددی را تجربه کردهایم که قوهای برای فتح در آینده شدهاند؛ آیات بشارت دهنده «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً» و «لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ» زمانی نازل شدند که برخی مسلمانان در حال سرزنش رسول الله از صلح (شکست) حدیبیه بودند، در حالیکه سنت الهی، فتح آینده را در همان تجدید بیعت با ایشان قرار داده بود: «إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ».
چگونه وقایع را «فرصت» ببینیم و از شکست به فتح برسیم؟ در بیان رهبر معظم انقلاب مهمترین عامل برای چرخش از هزینهها به فتحها، نه پشتیبانی سخت افزاری بلکه «مواجهه فعالانه» است که در برابر «انفعال» قرار میگیرد. فعال بودن یک وصف انسانی و ایمانی است که اندیشکدهها و اتاقهای جنگ غربی توان کنترل و محاسبه آن را ندارند. آنها همه چیز را محاسبه میکنند جز اراده به مقاومت را.
به جملاتی از سخنرانی اخیر رهبر انقلاب مجددا توجه کنیم: «جبهه مقاومت این است: هر چه فشار بیاورید، محکمتر میشود؛ هر چه جنایت کنید، پُرانگیزهتر میشود؛ هر چه با آنها بجنگید، گستردهتر میشود»، «مقاومت با فشار آوردن نهفقط ضعیف نمیشود بلکه قویتر میشود»، «جبهه مقاومت یک سختافزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود بشود. مقاومت یک ایمان است، یک تفکّر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است»، «مناطق تصرفشده سوریه به دست جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد».
شکست و پیروزی واقعیت دارد، چرا که سهم طرفین از هزینه و فایده را معلوم کرده است. ولی مهمتر از آن هر واقعه اجتماعی یک فُرجه و مهلت برای طرح آینده است. یک مجال و امکان برای فتح دیگر است. چنانکه در روایت آمده است «مَا مِنْ بَلِيَّةٍ إِلاَّ وَ لِلَّهِ فِيهَا نِعْمَةٌ تُحِيطُ بِهَا»(هيچ گرفتارى و بلائى نيست جز آنكه نعمتى الهى آن را احاطه كرده است). نکته عجیب ماجرا این است که مجال برای فتح آینده در شکستها همانقدر مهیا میشود که در پیروزیها. چرا که شکست، امکان نونوار شدن و «فعال» شدن انسانها را فراهم میکند، و پیروزیها چه بسا امکان «غرور» و غفلت را.
بنابراین مساله اصلی در آرایش ماست، و مهمرین شاخص در ساختن آینده، در دوگانه «فعل-انفعال» نهفته است. شرط حیات مقاومت همین مواجهه زنده با وقایع است، بلکه شرط حیات هر جامعهای چنین پویایی و عاملیتی است. اصلیترین مساله امروز ما، تأمل در شرایط «فرصتطلبی» است. چگونه یک هزیمت تبدیل به فتح میشود؟ مهمترین سوال علوم اجتماعی در دایره انقلاب اسلامی کشف این منطق است. منطق احیای ارادهها برای فرصتیابی در شکستها؛ و البته سوالات روشنی که هنوز پاسخی نیافتهاند:
اراده به مقاومت، چگونه شعلهور میشود؟ صرفا با ظلمدیدن و خوندادن؟ طرح ایران برای استمرار مقاومت در منطقه، استمرار ظلم دیگران است؟
جامعه ای که درگیر مسائل روزمره خود باشد، و مشغول نزاعهای فرهنگی و سیاسی متعدد، اراده جمعی برای مقاومت خواهد داشت؟
سیاستگذاران و فرماندهان کنونی مقاومت توان پیشروی این خیزش را دارند؟ خیزش جدید نیازمند شوق و اراده و توان جدید نیست؟
«مواجهه فعالانه» صرفا در قلوب انسانها و در دعا و نفرین آن ها خلاصه نمیشود، در اینکه «تا آخر ایستاده ایم و با شرافت کشته میشویم» نیز خلاصه نمیشود. مرگ لزوما نسبتی با مواجهه فعالانه ندارد. بلکه نیازمند محاسبه و حرکت و کنشگری هستیم. پاسخ به سوالات فوق نشان میدهد که موقعیت ما در جنگ کنونی، موقعیت فعالانه است یا منفعلانه. تمام این سوالات حول یک سوال است و آن اینکه «ما أساسا طرحی داریم و کاری میکنیم؟»
#سوریه
#جنگ_ارادهها
#مفهوم_شکست
@esharat_57
@mpourkiani
#وحید_یامین_پور
🌕 طنز روزهای اخیر، تیتر رسانههای عربی است كه از بشار اسد به عنوان "دیکتاتور" نام میبرند. اوکی! چند پرسش:
یك دموکراسی عربی در خاورمیانه نام ببرید؟ (۵ نمره)
کدام یک از کشورهای عربی اطراف سوریه اعم از قطر و امارات و عربستان و اردن و... انتخابات دارند؟(۵ نمره)
یک انتخابات واقعی در منطقه عربی خاورمیانه نام ببرید؟ این انتخابات به پیروزی چه جریانی منتهی شد؟ کشورهای عربی و غربی چه موضعی در قبال آن گرفتند؟(۱۰ نمره)
پاسخ سوال ۱ و ۲ که روشن است.
اما پاسخ پرسش سوم:
شاید تنها انتخابات واقعی انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین در ژانویه ۲۰۰۶ بود که به پیروزی حماس به رهبری اسماعیل هنیه در برابر فتح انجامید و طبق قانون میبایست حماس دولت فلسطین را در غزه، کرانه باختری رود اردن و قدس شرقی تشکیل دهد. اما حماس بر خلاف فتح موجودیت دولت اسرائیلی را به رسمیت نشناخته بود و این برخلاف سیاست اغلب کشورهای عربی بود. نتیجه اینکه همه (از امریکا و اسرائیل گرفته تا همین کشورکهای عربی پایین پای ما) با حکومت مردمی حماس که تنها نمونه دموکراتیک جهان عرب بود، در افتادند!
چه راهکاری برای دیکتاتوریهای عربی بهتر از این که گرایش روز افزون مردم منطقه به مقاومت را با فتنهی تعصبات مذهبی و قومی، به محاق ببرند؟
#سوریه
#منطقه
#کشورهای_اسلامی
@yaminpour
@esharat_57
🌕 هسته سخت نظام چه کسانی هستند؟ چه خواسته هایی دارند؟
#سینا_کلهر
متن یادداشت:
https://eitaa.com/esharat_57/24
#مردم
#هسته_سخت
#انقلاب_اسلامی
@sinakallhor
@esharat_57
🌕 هسته سخت نظام چه کسانی هستند؟ چه خواسته هایی دارند؟
#سینا_کلهر
🔺کسانی که بیشترین کشته ها را دادند و با نیروی ایمان واقعی و اعتقاد راسخ؛ باعث پیروزی انقلاب شدند همان کسانی بودند که به هیچ وجه اشرافی و مرفه نبودند و از طبقۀ پابرهنه بودند.(صحیفه امام، ج ۶، ص:۲۹۷)
پیدایش مفهوم هسته سخت در زمینه سیاسی و اجتماعی جامعه ایران که ادبیات رایج آن ارجاع به مفهوم مردم بوده است می توانست حداکثر یک نشانه باشد اما استفاده از مفهوم هسته سخت برای توجیه سیاست ها و طرح های خاص و چالش برانگیز حتما یک رویداد و اتفاق خطرناک است.
اگرچه ارجاع به مردم و پیش بردن طرح مردم به عنوان حامیان و پشتیبانان اصلی برنامه ها و سیاست های نظام در واقعیت و عمل ممکن بود بر دوش گروهی از نیروهای مخلص جان برکف بوده باشد و مانند آنچه در دفاع مقدس رقم خورد جانفشانی های میدان عمل بر گرده آنها قرار گیرد و ما با مسامحه آنها را هسته سخت بخوانیم اما هویت و موجودیت هسته سخت در دل خواست مردم و با خواست مردم معنا داشت.
این هسته سخت بود که می جنگید، شهید می داد، جانباز و اسیر می شد اما خواست یک ملت را محقق می کرد. به همین خاطر با پیروزی اش مردم خوشحال می شدند و با شکست اش ناراحت.
هسته سخت بدون مردم معنا نداشت و به همین خاطر هم هیچگاه به صورت مستقل قابل طرح نبود چه برسد به این که بخواهد مبنای طرح ها و سیاست ها قرار گیرد.
ظهور مفهوم هسته سخت به این خاطر نشانه بود که خبر از پیدا شدن اختلالی در طرح مردم می داد. موقعیتی که در آن هسته سخت به جای نماینده مردم بودن و به نمایندگی از اکثریت مردم عمل کردن تبدیل به هویت مستقل شده و مطالبه گر خواست ها، علائق و سلیقه های خود می شوند.
در چنین وضعیتی طرح هسته سخت به جای مردم به عنوان نظریه بقای نظام سیاسی مطرح شده و با ارجاع به کنشگری و پیشرو بودن آنها در میدان وجود و رضایت آن را برای بقای نظام سیاسی کافی می داند غافل از این که هسته سخت بدون مردم تاب آوری بلند مدتی نخواهد داشت همان طور که مردم بدون هسته سخت سرباز در میدان نخواهند داشت. این دو نیرو لازم و ملزوم هم بوده و بدون هم معنای ندارند.
طرح مفهوم هسته سخت به تنهایی می توانست تنها یک نشانه خطر باشد اما تبدیل آن به مبنای توجیهی طرح و برنامه های سیاسی رخ دادن خود خطر است.
خطر تبدیل کردن انقلاب جهانی و شعارهای همیشه زنده به خواست های زمانی و مکانی محدود به سلیقه ها و گرایش های یک گروه خاص.
اگر می خواهیم بدانیم مطالبات انقلاب اسلامی چه بود و چه هست یک راهش بازگشت به شعارهای انقلاب است.
علاوه بر شعارهای مشهور استقلال آزادی جمهوری اسلامی و نه شرقی نه غربی، بیانیه گام دوم تاکید می کند "آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری" شعارهای جهانی، فطری، درخشان و همیشهزندهی انقلاب اسلامی است. می توان اصول قانون اساسی را نیز راهنمای دیگری برای آنچه انقلاب اسلامی در پی آن بود در نظر گرفت و با تحلیل مفاد و محتوای این اصول پی به خواسته های بنیادی آن برد.
محور قرار گرفتن مفهوم هسته سخت به عنوان نظریه بقا اما ما را در چه وضعیتی قرار داده است و طرح انقلاب اسلامی از آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری را به چه چیزی متمرکز ساخته است. آن چه وضعیت را سخت و پیچیده و صحنه را غبار آلود می سازد مشروعیت بخشی به کفایت نظری و عملی هسته سخت با ارجاع به ایده درست ضرورت اجرای احکام اسلامی است.
در طرح مبتنی بر مردمی که انقلاب اسلامی ارائه می کرد اجرای احکام اسلامی معطوف به تحقق ارزش های آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری بود حال آنکه در طرح مفهوی هسته سخت خبری از چنین ارزش هایی نیست./۱
متن ادامه دارد.👇
#مردم
#هسته_سخت
#انقلاب_اسلامی
@sinakallhor
@esharat_57
اشارات
🌕 هسته سخت نظام چه کسانی هستند؟ چه خواسته هایی دارند؟ #سینا_کلهر 🔺کسانی که بیشترین کشته ها را دادند
بخش دوم از یادداشت:
🌕 هسته سخت نظام چه کسانی هستند؟ چه خواسته هایی دارند؟
#سینا_کلهر
/ چگونه و چه جریانی تلاش کردند تا مطالبه اجرای احکام را به تنها عنصر هویت و ماهیت و اسلامیت نظام تبدیل کرده و آن را مساوی با حفظ هویت دینی نظام بدانند که در صورتی که در جایی در خصوص حکم خاصی در اجرا چالشی پیش آمد به معنای از دست رفتن اسلامیت نظام باشد در حالی که چنین حسی در خصوص عدالت، معنویت، آزادی و...که شعارهای جهانی و همیشگی انقلاب اسلامی به تعبیر بیانیه گام دوم هستند وجود ندارد؟
چگونه به جای ذهنیت و نگرشی که در زمان انقلاب اسلامی ساختار اساسی آن بر محور مطالبه آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری شکل گرفته و ذیل چنین گفتمان و ساختاری مطالبه اجرای احکام نیز طرح می شد و اجرا نشدن همه این ها با هم آسیب به هویت دینی نظام بود ذهنیت و ساختاری شکل گرفت که هم و غم و مطالبه اش را اجرای یک حکم معین و مشخص ساخته است؟
تاب آوری هسته سخت بدون مردم چگونه تضمین می شود و همراه سازی و اقناع عمومی چگونه ممکن است؟
برای همه آنهایی که به جای مفهوم مردم، هسته سخت را مبنای نظریه پردازی خود قرار می دهند، پاسخ به این پرسش ها ضروری است.
#مردم
#هسته_سخت
#انقلاب_اسلامی
@sinakallhor
@esharat_57
🌕 تعارض منافع موتور تولید فساد و نابرابری در ایران
(به بهانه تصویب تشکیل ستاد سلامت شورایعالی انقلاب فرهنگی در فرهنگستان علوم پزشکی)
#میثم_مهدیار
🔺تا وقتی مساله تعارض منافع در کشور حل نشود دم زدن از مبارزه با و رفع فساد و تبعیض بیحاصل و خلاصه بیمایه فتیر است.
متن یادداشت:
https://eitaa.com/esharat_57/27
#پزشکیان
#تعارض_منافع
#صنف_نظام_پزشکی
@esharat_57
🌕 تعارض منافع موتور تولید فساد و نابرابری در ایران
(به بهانه تصویب تشکیل ستاد سلامت شورایعالی انقلاب فرهنگی در فرهنگستان علوم پزشکی)
#میثم_مهدیار
🔺تا وقتی مساله تعارض منافع در کشور حل نشود دم زدن از مبارزه با و رفع فساد و تبعیض بیحاصل و خلاصه بیمایه فتیر است. دهههاست که از آموزش پرورش تا قوه قضاییه تا راهنمایی رانندگی تا وزارت صمت تا.... بخشهای مختلف به شدت درگیر تعارض منافع و در نتیجه زمینه ساز فساد و نابرابریاند: مسئولان آموزش و پرورش دولتی که خود مدارس غیرانتفاعی دایر کردهاند؛ شهرداری، راهنمایی رانندگی و قوه قضاییهای که از تخلف مردم در قالب جریمه منتفعاند؛ مدیران وزارت صمتی که سهامدار شرکتهای خصوصی ارز ترجیحی بگیرند؛ مدیران وزارت مسکنی که خود سهامدار شرکت های ساختمانی اند و...
یکی از اصلیترین تجلیات تعارض منافع در حکمرانی، نظام سلامت ماست که باید آن را ماحصل تفوق صنف پزشکان بر سیاستگذاری سلامت در کشور (از کمیسیون بهداشت مجلس تا فرهنگستان علوم پزشکی) و مدیریت اجرایی نظام سلامت ( وزارت بهداشت) دانست. این تفوق باعث شده که نظام سلامت ما از پیشگیری محوری و مقوله سلامت اجتماعی و فرهنگی به سمت درمان محوری سوق پیدا کند و فسادی چندلایه در این حوزه شکل بگیرد. مثلا:
۱. علیرغم اینکه از زمان دولت احمدی نژاد زیرساختهای اجرای نظام ارجاع و پزشک خانواده فراهم شده اما هربار وزرای مربوطه از اجرای آن سر باز میزنند.
۲. سالهاست که زیرساختهای فنی پرونده الکترونیک سلامت فراهم است و در حالیکه ۴ وزیر قبلی قولداده بودند که آن را به شکل نهایی اجرا کنند اما هنوز این مساله به سرانجام نرسیده است.
۳. جالب است بدانید تنها در ایران و یکی دو کشور دیگر در جهان سیاستگذاری و مدیریت آموزش پزشکی و پیراپزشکی آن نیز به عهده خود پزشکان است و به بهانههای مختلف با محدود کردن ورودی آن بازار خود را گرم نگه میدارند.
۴. در هیچ کشور به اصطلاح توسعه یافته یا در حال توسعه ای مدیریت نظام سلامت بر عهده پزشکان گذاشته نمی شود چرا که مساله سلامت شامل ابعاد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است و مثلا پزشک متخصص چشم و یا قلب هیچ تخصصی در این حوزهها ندارد.
۵. مهمترین وجه این تعارض منافع اینست که از زمان دولت یازدهم و با واگذاری مدیریت بیمه سلامت از تامین اجتماعی به وزارت بهداشت، اینک سالهاست این وزارتخانه خود هم خدمات ارائه میدهد، هم خود از طریق بیمه این خدمت میخرد و البته نظارت بر این فرایند هم به عهده خودش و صنف پزشکان است.
۶. تنها یکی از کژکاردهای چنین تعارض منافعی این بود که کمتر از حدود۳۰درصد از چندین هزارمیلیارد تومانی که در طرح تحول سلامت از منابع هدفمندی یارانهها ( بخوانید حق مردم) به نظام سلامت تزریق شد به مردم عادی و زیرساختهای نظام سلامت رسید و بقیه به جیب پزشکان متخصصی سرازیر شد که درآمدهای میلیاردی و زیرمیزیهای میلیونی آنها زبانزد عام و خاص است.
۷. حالا یک پزشک در مسند ریاست جمهوری نشسته و رئیس سابق صنف نظام پزشکی وزیر بهداشت اوست. نتیجه اینکه وزیر محترم بهداشت و درمان ( بهتر است بگوییم وزیر درمان) در شورایعالی انقلاب فرهنگی در تلاش برای لغو مصوبه سه سال قبل شورای عالی انقلاب فرهنگی (در رابطه با متناسب سازی ظرفیت پزشکی با نیازهای جامعه) و کاهش مجدد سهمیه پذیرش و جذب پزشکی است. همچنین ایشان موفق شد با انتقال تصمیم سازی (شما بخوانید تصمیم گیری) های شورای عالی انقلاب فرهنگی به صنف پزشکان (با پوشش استقرار ستاد سلامت شورا در فرهنگستان علوم پزشکی که متاسفانه اعضای آن همه پزشک و پیراپزشکند) یک میخ دیگر بر تابوت اصلاح نظام سلامت بکوبد و تنها نهاد موثر در سیاستگذاری سلامت و آموزش پزشکی که ملک طلق صنف پزشکان نبود نیز توسط آنان فتح شد.
#پزشکیان
#تعارض_منافع
#ستاد_سلامت
@esharat_57
🌕 آبان ۹۸ حادثه نبود
چند نکته دربارهی ابعاد سیاسیِ تحلیلها و تجویزهای اقتصادی این روزها
#شهاب_اسفندیاری
🔺 سرمقالهی ارگان بازارگرایانِ افراطی، همانها که قهرمانشان خاویر میلیِ جانی است، دیروز با تشبیه مقامات کشور به موجوداتی سرمازده و به خواب رفته در دامنه کوه، از لزوم تصمیمهای «سخت، مهم و تلخ» سخن گفته است.
متن یادداشت:
#آبان۹۸
#مستضعفین
#نئولیبرالیسم
@esharat_57