روایت نصر، روایت فتح بوکمال، ویژه‌نامه‌ی روزنامه‌ی جام جم است که آقای مهدی عرفاتی و گروهش زحمت آن را در دی ماه ۹۹ کشیدند. اگر حال و حوصله یا وقت خواندن تمام آن را نداشتید شده ولو آن حاشیه‌های کوتاه سبز رنگ را بخوانید. @Esrar3

الجزیره به نقل از خبرگزاری فارس نوشته بود که تعداد کشته شدگان به ۵۳ نفر و زخمی ها به ۷۱ نفر افزایش یافت. کامنت ها پر بود از تذکر به الجزیره که این ها کشته

 شده نیستند، شهیدند

. #ما_در_جهان @Esrar3

شروین حاجی پور خواننده‌ی قطعه‌ی «برای...» در واکنش به حادثه کرمان تسلیت گفت و در پاسخ به حمله کنندگان نوشت: «آخه بچه ده ساله چمیدونه فرق اصولگرا و اصلاح طلب و اپوزیسیون و چپ و راست و غیره رو؟ چتون شده؟ از کی میخواین انتقام بگیرین» #ایران @Esrar3

سید حسن نصرالله: نمی توانند متوجه شوند کاری که مقاومت می کند بسته به تصمیم های خودشان است که برخاسته از باورهایشان، ایمان شان، اخلاص شان و صدق شان است. آنها در مقاومت ابزار نیستند. و امروز این نمونه و مثال در محور مقاومت و در منطقه‌ی ما نمونه ای منحصر به فرد نه فقط در قرن فعلی بلکه نمونه ای منحصر به فرد در تاریخ بشریت است. به همین خاطر امید های بسیاری بسته به آن است. #زمان #مقاومت @Esrar3

آیت الله خامنه ای: در صحیفه سجادیه که پدیده‌ای عجیب در مکتب اهل‌بیت است، امام سجاد علیه‌السلام، برای مرزداران اسلام دعا می‌کنند که امروز مرز و نبض تپنده دنیای اسلام «غزه» است. #مرزبانی #فلسطین @Esrar3

محمد مهدی سیار: خوب است که نامش ممنوع است همه مجبورند دنبال استعاره‌ای بگردند همه مجبورند شاعر شوند ________ شعر، کوتاه آمدن از اسم است؟ یا استعاره، جایگزین اسم؟ استعاره ها اصلا اسم می شوند؟ تو بگو؛ ما با استعاره صدا می زنیم؟ می ترسم، از شعر و استعاره اش، که در تسلیم جبر می خواهد پای استعاره را به جای اسم این وسط بیاورد. همین به اصطلاح جبری که سالهاست، اسمی را به گوشه‌ی نخواستن و نبودن و ندیدنش گذاشته، راستی... کجاست؟ اسمش چه بود؟ #شعر #اسم #اصرار #شخص @Esrar3

جدال لفظی خبرنگاران با سخنگوی وزارت خارجۀ آمریکا دربارۀ حادثۀ تروریستی کرمان #ایران #آمریکا #خبرنگار @Esrar3

خوشا غزه که درب های مسجدش هم ملتمس دعایند. که دعا را کوچک نشمارید. شاید این همان قدرت نرم یک گروه به ظاهر در اقلیت است که گفتند. «التماس دعا» #شهر #دعا #فلسطین #قدرت_نرم @Esrar3

🔻صحبت های مادر شهید چهارده ساله حمله تروریستی کرمان: 🔹از مردم می‌خواهم دعا کنند که داغدار فرزند دیگرم نشوم. جمله‌ی خبری مادر؛ 🔹قطعا خداوند این ظلم و ستمی را که از طرف دشمنان اسلام انجام می شود جبران می کند. #خبر #ایران @Esrar3

این ها صحبت های امروز وحید بهشتی ست. کسی که امروز در کنست سخنرانی کرد و می گوید جنگ امروز اسرائیل جنگ برای بشریت است. پارسال در جریان آن اعتصاب غذای کذایی روی تابلوی رنگین کمانی بالای سرش نوشته بود : اینجا سنگر عشق و همبستگی‌ست. تمنا دارم از هرگونه غیبت در مورد هر شخصیت یا گروهی خودداری کنید. عجب حکایت آشنایی. همین! #ایران #مذهب @Esrar3

همون اول که دیدمش خیال کردم راس راسی پسرمه. من ازدواج نکردم اما واقعا احساس پدرانه ای داشتم. بعد از اولین دیدارم باهاش بی اختیار سمت کلانتری رفتم و بهشون گفتم این از امروز پسرمه تا روزی که یکی از خانواده یا فامیل و... پیداش بشه. سخت ترین موقع وقتی بود که می خواستم روش رو بندازم. سرش رو بوسیدم بهم گفت پدرم هم همینجوری بود. 🧷قبلاً هم شنیده بودم در غزه ما همه خانواده‌ایم. این جمله جمله‌ی جدیدی نیست اما این شکلی‌اش را کمتر، خیلی کمتر دیده بودم. در غزه هیچکس یتیم نیست، ابتر نیست، بی کس نیست. اینجا در این سرزمین رویایی! #شهر #قرابت #فلسطین @Esrar3

🔻نامه‌ دارید؛ اشک‌ 🔹پرسید پیامت چیست؟ گریست. 🔹اینجا خبرنگار برادر است، داداش است، اهل است، خانواده‌ است.‌ اینجا در این سرزمین رویایی! #شهر #قرابت #خبرنگار #فلسطین @Esrar3

🔻تجمع یک نفره‌ی مرد ژاپنی در سرما برای غزه 🔹یک نفر کم نیست #ژاپن #شخص #فلسطین #قدرت_نرم @Esrar3

جمجمه اش شکافته خانواده اش همه مجروحند با بغض از او می خواند: فيا حب فيا وجد و اشتياق لا يحد يا رسول الله قلبي لم يزل باسمك يشدو این شهر با همین اسم پابرجاست. #اسم #شهر #فلسطین @Esrar3

علی علیزاده: بیش از شصت نفر در مراسم حاج قاسم سلیمانی در دی ۱۳۹۸ زیر دست و پا له شدند، هیچی به هیچی. حتی اسم شان هم نیامد. آن ها نباید له می شدند. حق شان نبود له شوند. نه مثل حاج قاسم دنبال شهادت بودند نه مثل ۱۷۶ نفر هواپیمای اوکراینی پاسپورت کانادایی داشتند. مردم مستضعف این مملکت بودند که تا پای جان برای جمهوری اسلامی می رفتند و حتی یک بزرگداشت برای آن ها برگزار نشد. این هم طبقاتی ست که حتی اگر مستضعف باشی، حتی اگر عاشق جمهوری اسلامی باشی زیر دست و پا له شوی همین نظام حقت را نمی گیرد. _ 🧷چطور از شخص بگوییم جوری که آدم ها را، اسم ها را، حوادث را، حتی همین مسجد الاقصی را پای آن قربانی نکنیم؟ حاج قاسم همان کسی بود که بعد از فتح بوکمال دستور داد نیروهای رزمی در شهر راه بیفتند و کارهای تاسیسات و تعمیر خانه های مردم را انجام دهند. این قدر پای زندگی و زنده ماندن بود.‌ این چه روایتی از شخص و مرگ و زندگی‌ست که بسته شدن دفتر دنیای مردم را به همین سادگی پای «شهادت» فاکتور می کند و تمام؟ #اسم #ایران #شخص #مسجد_الاقصی @Esrar3

فکرش را بکن، خبرنگار راه افتاده رفته بین بچه ها از تک تک شان می پرسد «دوسم داری؟» آقا! مگر شما نباید حالا در تکاپوی حرف های دهن پر کن این طرف و آن طرف جست و خیز می کردی؟ شما را چه به این سوال؟ آخه «دوسم داری؟» از بچه های مردم هم شد مصاحبه؟ اینجا طراوت کودکانه‌ و صادقانه‌ی «دوسم داری؟» هنوز هم زنده است. دیوارهای مهر این مردم آنقدر برای هم کوتاه است که بچه ها هم دست شان می رسد هر میوه ای که عشق شان می کشد از آن سر دیوار بچینند و صفا کنند. اینجا شهری‌ست که دل های مردم آنقدر به روی هم باز است که کوچک و بزرگ‌شان مفتخر شده اند به صفای کودکیِ «دوسم داری؟» #صفا #شهر #کودکی #قرابت #خبرنگار #فلسطین #قدرت_نرم @Esrar3

آنچه می شنوید صحبت های شهید حسن باقری بعد از عملیات رمضان است. حسن باقری قبل‌تر گفته بود: «دیگر زمان آن گذشته که بسیجی خود را به روی مین بیندازد. اگر هزار شهید در راه شناسایی بدیم حرفی نیست اما اگر یک شهید به خاطر عدم شناسایی بدیم باید به خدا جواب بدیم. شناسایی نقاط خوبمان، نقاط ضعف دشمن و تلاش جدی در این راه» در نقل شهادت و شهادت خواهی از کجا رسیدیم به کجا. @Esrar3

«لما»ی نه ساله این بار رفته برای مصاحبه با رئیس بخش سوختگی بیمارستان و او هم جدی جدی آمده و جواب سوال هایش را با این همه ذوق و جدیت می دهد. هیچ وقت و هیچ جا ندیده بودم آدم ها اینقدر برای هم جدی باشند. شوخی تان گرفته؟ مگر آنجا شرایط جنگی نیست؟ جنگ می گوید این بچه را بی خیال، جناب پزشک مسئول بخش سوختگی در این شرایط ملتهب جنگ پاشو به خروار خروار کارهای مهم‌ترت برس. اما آنجا انگار زمان جور دیگری ست. وقت همین «لما» ست. کاش یکی بگوید غزه، ساعت و تاریخ دقیقا چند است؟ #نسل #زمان #شخص #فلسطین #قدرت_نرم @Esrar3

در نمایش مد پاکستان مدل ها با کوفیه و پلاکارد از غزه حمایت کردند. #مُد #پاکستان #فلسطین @Esrar3

آیت الله خامنه ای: زنها در برخی از مسائلِ شناختِ اشخاص و راهبردها و جریانها، دقیق‌تر و ظریف‌تر از مردها نگاه میکنند و نقاطی را پیدا میکنند. #زن #شخص @Esrar3

مایک والاس مجری آمریکایی : «وقتی پسربچه‌ای بودید، الهاماتی دیدید که خدا یا پیامبرش به سوی شما فرستاد؟» شاه: «بله! با رؤیاها شروع شد. سپس الهامات و احساسات» (گفتگو با مایک والاس | شبکهٔ CBS آمریکا، ۱۹۷۶ میلادی) ___ 🧷این را از یک کانالی آوردم. رویه‌ی کانالی که در معرفی خودش می نویسد؛ «در مسیر و چهارچوبِ فکری و عملی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» طبیعتاً معلوم است. مخاطبان این کانال هم مشخص هستند. از آنجایی که اخیرا واکنش های به اصطلاح ایموجی گونه به خبرها مورد توجه قرار گرفته، فکر کردم بد نباشد همزمان واکنش ها به این صحبت های محمدرضا پهلوی را هم ببینید. فقط یک سوال؛ چرا این زبان و این روایت هنوز هم تا این اندازه آشنا و فراگیر است؟ تا جایی که گاهی در فاخرترین زبان ها همچنان رد آن معلوم است؟ در ادامه شاید بد نباشد قسمت مفصل تری از این صحبت های محمدرضا پهلوی را این بار در مصاحبه‌ی اوریانا فالاچی با او بخوانید. #خیال #مذهب @Esrar3

🔸محمدرضا پهلوی: من نمی توانم خودم را از شاه جدا کنم. پیش از مثل یک «مرد» بودن، من یک شاهم. شاهی که سرنوشتش به اتمام رساندن ماموریتش است. بقیه اهمیتی ندارد. اما این متناقض می‌نماید و این تنهایی عمیق است. شاهی که نباید درباره آنچه می‌گوید آنچه می‌کند به کسی حساب پس بدهد، اجباراً خیلی تنهاست. با وجود این من به کلی هم تنها نیستم، زیرا نیرویی که دیگران نمی‌بینند مرا همراهی می‌کند، یک نیروی عرفانی. وانگهی من پیام‌هایی دریافت می‌کنم، پیام‌های مذهبی. من خیلی مذهبی هستم. به خدا باور دارم و همواره گفته‌ام که اگر وجود نداشت باید اختراعش می‌کردیم. واقعا این آدم‌های بدبختی که خدا ندارند مرا سخت متاثر می‌کنند. نمی‌توان بدون خدا زندگی کرد. من از پنج سالگی با خدا زندگی می‌کنم، از زمانی که الهاماتی به من شد. 🔹اوریانا فالاچی: الهامات اعلیحضرت؟ 🔸محمدرضا پهلوی: بله، الهامات، تجلیات. از پیامبران، آه، تعجب می‌کنم که نمی‌دانستید. همه می‌دانند که الهاماتی به من شده است. من حتی این را در زندگینامه‌ام نوشتم. در کودکی دو بار به من الهام شده است. یک بار در پنج سالگی و بار دوم در شش سالگی. در نخستین بار من حضرت قائم را دیدم که بنابر مذهب ما غائب شده است تا روزی که بازگردد و جهان را نجات دهد. در آن روز من دچار حادثه شدم روی یک صخره افتادم و این او بود که مرا نجات داد. او خود را میان من و صخره جا داد. برگرفته از کتاب گفتگوهای اوریانا فالاچی @Esrar3