+چطور میتونم به بزرگترین ژنرال روم پاداش بدم؟
_اجازه بدین برم خونه.
🎬 گلادیاتور _۲۰۰۰_ آمریکا
🧷 به یاد آن روزها که خانه هنوز هم خانه بود و به فهرست بلند بالای نوستالژیهایمان نپیوسته بود.
#فیلم_و_سریال #خانه
@Esrar3
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نام این فیلم کوتاه سه دقیقهای حشره است، اولین تجربه سینمایی کریستوفر نولان.
در اولین کار نولان نه تنها فقط ایده میبینید، بلکه ایده را عریان هم میبینید.
کسی که انگاشته و تلقین و میانستارهای را دیده باشد شاید باور نکند این سه دقیقه را واقعا نولان ساخته.
بد نیست با خودمان مرور کنیم که اوپنهایمر و میان ستارهای قبلتر از مردی با یک لنگه کفشی با ایدهی «ما آنی هستیم که میبینیم» شروع شده.
#فیلم_و_سریال #هنر
@Esrar3
اصرار
° 🔻از زنانی بخوانید که در وصف آنها می گویند «ستونهای مسجد الاقصی» در سال ۲۰۱۰ مردم قدس تصمیم گرف
یادتان هست مرابطات را؟
زنانی که خودشان را وقف مسجد الاقصی میکنند. این تصویر یکی از همین زنان است.
زنانی که گاهی از تمام خدمات اجتماعی منع میشوند و مجازاتشان میشود ممنوعیت ورود به مسجد الاقصی و محروم شدنشان از مسجد الاقصی.
مسجد الاقصی یک ایدهی راهبردی برای مسلمانان نیست و اگر بود هرگز با محروم کردن این زنان از دیدنش آنان را شکنجه نمیدادند.
همین که ما با ندیدن مسجد الاقصی خودمان را محروم نمیفهمیم و از دوریاش در سختی و عسرت نیفتادیم یعنی رژیم اشغالگر و دیوارهایش تا اینجا کارشان را خوب بلد بودند.
#زن #مسجد_الاقصی #فلسطین
@Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرزمینی که روی دیوارهایش نوشته شده: «مقاومت کن».
اینجا لبنان است، بیروتِ لبنان.
این نوشته روی دیوار را چه کسی میبیند؟ عکاس این عکس کیست؟خبرنگاری از غزه. خبرنگاری که وقتی از غزه خارج شد در لبنان این عکس را گرفت. این واژهی کوتاه بی رنگ و لعاب به چشم او میآید. او که برای اینکه بتواند زندگی کند و زنده بماند، هر لحظهاش را میجنگد.
جای این ها در شهر ما خالیست.
اگر میپرسید چرا باید «مقاومت کن» را بر در و دیوار شهری نوشت که درگیر اشغال و اشغالگر نیست؟ جواب همانجایی ست که میپرسید چرا فلسطین همچنان مسألهمان نیست؟
آنوقت بهتر میفهمیم طرف حساب مقاومت خود ما هستیم، تک تک ما در همین زندگی شخصی روزمره.
طرح مقاومت در سیاست خارجه و انگارههای کلان حکومت کف ماجراست. مقاومت؛ جنگ هر روزهی ماست و فلسطین در این همداستانیِ دشوار، نقش اول ماجرا.
#لبنان #فلسطین #ایران
#شهر #مقاومت #رنج #شخص
@Esrar3
اصرار
° چرا ما را رها کردید؟ به خدا قسم خدا دربارهی ما از شما سوال خواهد کرد. 🧷این سوال پر ترکش، این نش
°
آقای جلیلی!
سلام.
این چند خطی را که می نویسم به خواندن و نخواندنش توسط شما فکر نمی کنم. چیزی درونی من را ملزم می کند به شما بگویم. همین شمایی که نمی دانم آن طرف خط هستید یا نه.
نیاز دارم بگویم چه شد که دیروز همین ساعت ها بود که رأی سفیدم قطعی شد.
نیاز دارم بگویم در مسیر برای رأی دادن چقدر با خودم کلنجار رفتم و پرسیدم که این ولو اندک زحمت برای یک رأی سفید؟ نیاز دارم بگویم در برگه ی رأی نوشتم: ناچارم. رأی من سفید است و این تنها چیزی بود که می توانستم از آن دفاع کنم.
رأی دادن و ندادن من فرقی نداشت وقتی که دیروز را فقط برای این آمده بودم که بگویم اگر هم نیامدم دعوایی نیست. آمدم بگویم نیامدنم در سیستم قهرِ با حکومت نیست. من همان نیامده ای هستم که با رأی سفیدش می خواست بگوید این سفید باز هم آری به جمهوری اسلامی ست اما جزئیات خودش را دارد. جزئیاتی که با رأی ندادن حالا حتی همین یک وجب سکو را هم نداشت. جزئیاتی که در انتخاب یک نامزد کشته می شد. جزئیاتی که هیچ کجا نمی شد آن را گفت. من از اینکه تمامم در تقسیم بندیِ شکنندهی آدم موافق حکومت یا ضد حکومتی گنجانده شود خسته ام. از این حیث «هر ایرانی یک نقش» شاید به ظاهر نزدیک ترین چیزی بود که مردی از حکومت می توانست تعارف کند اما چه کنم که این حرف باز هم در خدمت حکومت است. چطور بگویم مرا با حکومت جنگی نیست اما آن نقشی هم نیستم که آخر قرار باشد دوباره با حکومت دنبال شود و حکومت یگانه معبر رویایش باشد؟
می فهمم مردم سالاری دینی ترکیب استثنایی شخص و حکومت است اما می بینید که! حالا تبدیل شده ایم به یک کل و توده در راستهی حکومت ها(ضد یا موافق).
آقای جلیلی!
به من در حکومت نگاه نکنید. من آن جوینده ای هستم که مِن بعد دیگر قرار نیست حکومت میزبان مطلق و دائمِ سوال و نیاز و جواب و توفیق و رغبتش باشد.
آقای جلیلی!
این آخرین تیری ست که برایم مانده.
رأیم را به انضمام این نامه سوی شما راهی می کنم با این پایان که این آخرین تیر من است. شما آخرین نگاه یکی از جمهوری می شوید که درخواست دارد سوای حکومت را هم ببینید. از همین شمایی که یحتمل مرد وفادار حکومتید.
می توانید؟
می پذیرید؟
این آخرین تیر من است...
#شخص #حکومت #حاکمیت
@Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونی چرا اینجایی.
بله.
چرا ؟
میخوام از پدر مادرم شکایت کنم.
چرا میخوای ازشون شکایت کنی؟
چون منو به دنیا آوردن.
🎬 کفرناحوم _ لبنان_ ۲۰۱۸
#فیلم_و_سریال #لبنان
@Esrar3
فیلم کفرناحوم را دیدم. همان فیلمی که پسربچه ای از پدر مادرش برای به دنیا آوردنش شکایت می کند. پیشنهادم این است اگر کسی به طرز مبهمی حالش خوش نیست، نبیند. این را صرفا جهت ملاحظه ی حالتان نمی گویم. دلیلش اینست حالتان را اینطور بدتر می کند که آخرش احساس می کنید اگر هم حالتان خوب نبود یکی هم این وسط آمد و یک لگدی زد و رفت. شاید مشکلی با بدتر شدنش نداشته باشید اما به شما هم کمک نمی کند بفهمید چه طورید.
دیدن صحنه های دردناک فیلم مرا مدام به این سوال وا می داشت که چرا صحنه های غزه این کار را با من نمی کند؟
صحنه های غزه به مراتب دلخراش تر هستند اما غزه هیچوقت به من لگدی نزده. مصیبت غزه لحظه به لحظه دست مرا برای کشف دنیایی که در آن گم شدیم و نمی دانیم کجاییم یا حتی چند چند هستیم، می گیرد.
فیلم های این ریختی وقتی جایزه هم می گیرند (مثل این فیلم که جایزه ی جشنواره ی فیلم کن را گرفت) بیشتر استقبال از آن «لگد» هستند. لگدی که نمی خواهد شما هیچ وقت با خودتان فکر کنید «واقعا چرا حالم بد است؟». ظاهرا تمرکز سیاستِ جاری فعلا بر این لگدهاست.
اما آه از غزه. غزه لحظه به لحظه، حال و موقعیتت را نشان می دهد. اینست که قشنگش می کند. اگر هم «ما رأیت الا جمیلا» را دارد برای این نیست که زجر و مصیبتش را پنهان کرده باشیم و با برداشت های «همه چی آرومه من چقدر خوشبختم» تصویر فانتزی از آن بیرون بکشیم و به سرمستیِ پیروز شده بر مصیبت ها ادامه دهیم. غزه با خون چیزی را نشان می دهد که هنرمندانه ترین تصاویر روزگار ما از رسم آن عاجز بودند. قشنگ بودنش برای تلقین زیباشناسانه نیست بلکه برای کشف آن درد نامعلومی ست که لحظه ای از شما دور نمی شود. وقتی درونتان زجر می کشید هیچ چیز قشنگ تر از این نیست که کسی آن بیرون مو به مو دردت را بگوید جوری که زاویه هایی را به تو نشان دهد که همه ی عمر حتی از وجودش خبر نداشتی. اینست که تصویر کربلا را ما رأیت الا جمیلا می کند.
فیلم کفرناحوم بر ایده ی خاورمیانه ی فقیرِ بدبخت می چرخد. می دانید بعد از دیدن این فیلم به چه چیزی فکر می کنم؟
به اینکه متاسفانه ما در دنیایی زندگی می کنیم که اگر اقتصادت ردیف باشد و بگویی می خواهم از پدر مادرم شکایت کنم چون من را به دنیا آوردند جوری حرفت را باور می کنند که قد و قواره ات را فیلسوف می فهمند و می شوی متفکری منشأ تحول دوران ها اما وقتی از آن نقطه ای حرف بزنید که سایه ی فقر بالای سرتان باشد، هر چقدر هم حرف بزنید آخرش میشوید فقیری که ضعفِ فقر متوهمش کرده.
این رنجِ مبهم همیشه سایه ی سنگین لگدهای اقتصادی را بالای سرش داشته. البته بیایید خودمان را گول نزنیم، ما بعد از اقتصاد گرههای سخت تری در پیش داریم. وقتی اقتصادت ردیف باشد و اصل حالت خوب نباشد و شاکی باشی از بودنت در این دنیا، تازه باید بیایی ثابت کنی که
«من آنقدری مومن بودم که حال بدم ربطی به ایمانم نداشته باشد».
ما در این رنج مبهم لگدهای زیادی در پیش داریم
و غزه
معجزه ی بی اثر کردن این لگدهاست.
#اصرار
#رنج #اقتصاد #غزه #مصیبت #مقاومت #مذهب
@Esrar3