eitaa logo
اصرار
379 دنبال‌کننده
794 عکس
863 ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام Esrar3@ 📍اینستاگرام Esrar3.insta@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تکبیرهای ما غایب نخواهد بود در توضیح نوشته بودند: در روز حج اکبر، در بهترین روزی که آفتاب در آن طلوع می‌کند، غزه تنها می‌ایستد و جز اهلش و توکلش به خدا هیچکس را ندارد.‌ آوار خانه‌ها و مساجد را از خویش می‌تکاند، بر هزاران نفر از دختران و پسران شهید سلام و درود می‌فرستد و اشک مناره را پاک می‌کند و به رغم ظلم و جنایت دشمن تکبیرها را در آسمانش بلند می‌کند.‌ باقیمانده‌ی مساجد سرود اسلام جاودانه را تجدید می‌کنند و از قلب اردوگاه‌هایی که گرسنگی و حرمان آن را می‌کُشد، لبیک می‌گوید، تهلیل و تکبیر می‌گوید و شعائر را بزرگ می‌دارد و و با وجود درد و رنجش مهیای استقبال از عید اکبر می‌شود. او (غزه) تکبیرهایش را در گفتار و کردار با حق و یقین به جا می‌آورد. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لبیک گفتن یکی از رزمندگان مقاومت حین تدارک برای حمله به دشمن. +خواستند برای نصرت دعایشان کنیم. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیمه‌ای که محرومانش کعبه ای گذاشته‌اند و دورش به لبیک می‌گردند. 🧷ما بنای توضیح خبرها را نداریم. خبرها خودشان نشان می‌دهند. اما انگار گاهی لازم است خبرها را دو بار بگوییم. یعنی دوباره بگوییم در غزه راس راسی مردم دارند راه می‌روند و لبیک می‌گویند و این قصه‌‌ی‌ خیالی نیست. یا حتی خبری نیست که قرار باشد پشتش داستان آموزنده‌ای بگوییم. ما فقط خبری را می‌بینیم که مردمی نفس‌شان به لبیک می‌آید و این آنقدر مبهوت کننده است که دیگر جای هیچ سخنی نباشد. @Esrar3
🔸سعی بین صفا و مروه 🔹سعی در جستجوی لقمه‌ای غذا برای زنده مان 🔸وقوف عرفات 🔹وقوف آوار @Esrar3
می دانید... بعضی وقت ها فکر می کنم نمی شد جور دیگری اتفاق بیفتد؟ یا حداقل جور دیگری پیش بیاید؟ جور دیگری جز در گفتنِ ما؟ چقدر دیده و شنیده ام غبطه به خوب نوشتن و خوب گفتن و خوب به کار گرفتن‌های واژه را (در بهترین حالت این خوب بودن ها از منبع لایزال مقدس فراسوی زمان سرچشمه می گیرد). می فهمم، یعنی سعی می کنم بفهمم این داستان ها ناسلامتی به آدم بودن ما ربط دارد. بالاخره ما آدم هستیم و نطق آدم‌مان می کند. یا حتی نطق با خودش تمدن و تاریخ می آورد و با زمان داد و ستد می کند. چیزی مثل اینکه نطق تنها راه ضبط صدای ما در آینده باشد. ما چرا خواستیم صدایمان را برای آیندگان ضبط کنیم؟ تا به تاریخ وفادار بمانیم؟ مثلا همین قرآن، نطق است دیگر اما همین قرآن بی امام در نطقش می ماند. امام ناطق قرآن است اما ناطق، سخنگو نیست. امام در نقل احادیث و روایات امام نیست. تن امام هم این وسط مسئله است. خیال می کنید وقتی همه چیز نطق باشد تن امام کجاست؟ اما در این دنیایِ «همه بودش به گفت» امام می شود« بود، بود، نبود هم که نبود، حرف و حدیثش هست». می بینید که؛ نقطه ی اتکای تاریخ بیشتر از آنکه به آدم ها بسته باشد به حرف هایشان بسته. این وفاداریِ تاریخی آنقدر گاهی بی وفاست که بود و نبود آدم ها را در چشم پر کُنیِ حرف های خوب از یاد می برد. انگار که حادثه اسیر حرف است و تاریخ را آن‌هایی ساخته و پیش برده‌اند که خوب گفتند. به من بگویید من تا کجا می توانم با خوش خیالی به شنیدنِ این «شنیده شدنی ها» نگاه کنم؟ این گفتن ها از زن «رنگ» می خواهد. طلبکارِ «اثر» می شود از زن. از زن یک کار فاخر چشم گیرِ چشم در بیارِ با صدا می خواهد. این گفتن ها به همین سادگی بود که توانست از کسی چون مریم دست کشد. چون قرار بود منجی ای بیاید و شاهکار کند و مرده زنده کند اما وقتی همه منتظر وجود پرصدایی به نام عیسی بودند مریم نقطه‌ی ناامیدی همه شد. مریم امیدها را به باد داد. وقتی بنی اسرائیل منتظر بودند یک کلمه‌ی پر غوغا بیاید زنی آمده بود که حرف نمی دانست. او فقط آمده بود. مریم حجت تن ندادن به تاریخ سازیِ حرف ها بود. حالا فکر کنم بهتر بدانید چه می خواهم نگویم. می دانید... وقتی همه چیز این شکلی در نطق باشد، آدم ها به گوینده و سخنور و سخنگو تبدیل می شوند. امام هیچوقت کسی نیست که گوینده ی قرآن باشد اما باید بپذیریم امام در این دنیای شلوغِ پر حرف و گفت جز موجودِ نابغه‌یِ مقدسِ مومنِ خوب‌حرف‌زنِ قرآن که خدا انتخابش کرده چیزی نیست. خدای من! کاش می توانستم از فشار نگرانی ام برای فهمیده شدنم در «توصیه به سکوت» خلاص شوم. من نهایتا بتوانم دلگیر باشم، دلگیر از حرف. و نهایت بتوانم دنبال کنم. دنبال آنانی که کم کم بند و بساط امیدشان از حرف را جمع کردند و منتظر ایستادند. منتظر اتفاق‌هایی که فقط با آدم‌هایی که «خوب حرف می زنند یا خیلی حرف دارند» نیفتد. که اگر مریم در خوب حرف زدن ها دنبال می کرد، نه عیسی از وجود بکرش سر در می آورد و نه مریم می توانست اشاره کند که او (عیسی) خود قرار است پرده از خویش بردارد. بکریِ مریم یارای دیدن عیسی‌ست. مریم مادر قطع کننده‌ی زنجیره‌ی این سیر تاریخ است. قطع کننده ای که پشت و پدر ندارد و تاریخ با بی پدر بودنش با او از نقطه ی صفر، از نو آغاز شد. جوری که انگار پیش از او (با بی پدر بودنش) هیچ آغاز نبوده. و فکر می کنید چه کسی زمین این آغاز بود؟ مریم! زنی که برای «گفتن» نیامده بود که حتی بخواهد سعی کند خوب بگوید. مریم فقط می خواست، و صدقِ این خواست رنگی‌ست که نداشت. واژه ای ست که نگفت. راستش را بخواهید نمی دانستم اینکه روزی در این تاریخ و جهانِ همه استوار به حرف، آدم های «هرگز نگفته» را پیدا کنم آنقدر سخت و پر خطر باشد که پاک‌ترین زنان در تهمت تاریخِ نقد و جاری اش بپذیرد مادرِ حلال زاده ای‌ست بی پدر. و بعد خداست که شهادت می‌دهد به صدقِ بکارت زنی که در این فشار بی‌امان دستکاری ها هرگز نگفت. قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِّلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا و کان امرا مقضیا... شد آنچه شد مریم. چنان شد و امر جوری تمام شد که هر چه بنگری از همان ابتدا آمده بود. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻جنگِ اول به از صلح آخر آیات مورد اشاره مربوط به سوره انفال است، به طور مشخص آیات ۵۵ تا ۶۲. این آیات سه بخش دارد: 1⃣بخش اول همانی‌ست که اشاره کردند، پیمان شکنی‌های مکرر(آیات ۵۵ و ۵۶). 2⃣بخش دوم که کمتر اشاره کردند، بی پشتوانه کردنِ ناقضان عهد، مقابله به مثل در ترس از خیانت و آمادگی در برابر دشمن و تقویت قدرت بازدارندگی‌ست(آیات۵۷ تا۶۰). 3⃣بخش سوم هم که نقطه‌ اصلی صحبت ایشان بود پاسخ به میل دشمنان برای صلح و کفایت خدا در برابر نیرنگ است(آیات ۶۱ و ۶۲). 🧷ابراز میل دشمنان برای صلحی که به آن اشاره کردند از جانب دشمنی‌ست که قبل‌تر یا مقابله به مثل‌مان را چشیده، یا جایی پشتوانه‌‌اش را باخته و دلِ قرصش برای این بازی‌‌ها رو به پریشانی رفته. پشتوانه اش را باختن یعنی شکستن آنچه که به اتکای آن اراده میکرد،یعنی قیچی کردن دشمن. هرکس منشأ مقاومت را از قدرت معنایی انقلاب بداند باید این را هم بداند آنچه در غزه میگذرد، جنگ ماست. طوفان الاقصی جنگ ماست. طوفان الاقصایی پیش آمده و ما تازه آمریکا را گیر آورده‌ایم و این پشتوانه خانه به خانه در حال شکستن است. غم‌انگیز است؛ما از دشمنی حرف می‌زنیم که با تمام وجودش دیوار اسرائیل را نگه داشته تا سیل به او نرسد،اما ما اینجا در همین ادبیات مقاومت در همین جمهوری اسلامی که به قول ایشان منشأ مقاومت است، جوری مانده‌ایم که نمی‌دانیم چطور فلسطین و آمریکا را از زیر بار مسأله حکومتیِ قابل معامله بیرون بکشیم و بگوییم که طوفان الاقصی مقاومتِ تک تک ماست.مایی که هر چه در دل داشتیم مردمانی به خون‌ برای یک جهان رسم کردند. @Esrar3
Omid-Nemati-Door-Dastan-128.mp3
5.04M
• امید نعمتی_ دور دستان آنجا بگو تا کدامین ستاره است... @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سمت راست لیست کشتارهاست و سمت چپ لیست مناسبات و جشن‌های جهانی. اگر غزه بارها از شخص خودمان نپرسیده بود «تو امروز برای غزه چه کردی ؟» شاید می‌شد کار را به دولت و ملت و حکومت و امر ملی واگذار کنیم اما بعد از این سوال هرگز. دیگر نمی‌شود پشت دولت و حکومت و ملت امان گرفت. می‌شود این تقویم جیبی شخصی خود ما باشد که سمت راست کشتارها را نوشته شده اند و سمت چپ شخصی ترین مسائلی که طوفان الاقصی را از یاد ما برد. @Esrar3
در مورد انتخابات آمریکا گفته می‌شود دو نامزد برای مناظرات نمی‌توانند متن آماده از قبل بیاورند. این که با این شرایط بایدن چه می‌شود به کنار، این یعنی باید دست به نقدتر و آماده‌تر از این باشید که بخواهید خودتان را روخوانی کنید. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درخواست یکی از حاجیان از سایر حجاج: بر دعا برای اهالی غزه اصرار کنید. 🧷چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار... @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبرنگار العربیه در حال گزارش است و یکی از حاجیان پشت سر خبرنگار به دلیل خوش خدمتی رسانه‌ی سعودی به صهیونیست‌ها عوض العربیه آن را «العبریه» وصف می‌کند. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از مرد جوان اسمش را پرسید فراموش کرد مدارک شناسایی‌اش را نگاه کرد تا یادش بیاید «اسمم چه بود؟» 🧷تظاهر به زندگی عادی و زیبا جلوه دادن‌ها برای بزرگداشت مقاومت اهالی غزه ظلم قشنگی‌ست به این مردمان. مقاومت اگر تظاهر به زندگیِ عادی باشد و صحنه های استواری مردمانش را جوری بگوید که «مصیبت‌ها» و «جنگِ آن ها برای زیستن» را به حاشیه ببرد، ظلمی‌ست که فقط از تماشاچیان حوادث بر‌می‌آید و البته این روایت ها عمر بلندی ندارد و آخر چشم‌ها را از طوفان الاقصی محروم می‌کند. اگر او در مقاومت حتی یادش برود اسمش را، ما هرگز فراموش نمی‌کنیم اسمی فراموش شد.‌ @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 کربلا را هر کس شنید، گریست غزه را هم.. دو حاجی با هم حرف می‌زنند و یکی از حاجیان می‌فهمد مرد جوان‌ اصالتا از غزه است. او با شنیدن نام غزه می‌گرید.‌ @Esrar3
🔹اصرار بر خانه استاد مهندس معماری از داخل خیمه اش شروع به رسم نقشه خانه‌ی جدیدشان کرده. خانه‌ای که قرار است پس از جنگ از نو ساخته شود. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا یکی از محافل قرآنی زنان غزه است. طرحی که پس از طوفان الاقصی و به تازگی شروع شده به نام «طوفان القرآن».‌ 🧷یادآوری می‌شود طوفان در زبان عربی سیلی‌ست که همه جا را فرا می‌گیرد و حالا پس از طوفان الاقصی، طوفان القرآن... @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفاً جزء به جزء این صحنه را ببینید، جزء به جزء این ترکیبِ لمیده‌ی سلاح به بغل در لباس راحتی با سیگاری کنج لب و بالش‌های زیر دست را. اینجا خانه‌ی یک فلسطینی در کرانه باختری‌ست و فرد پشت دوربین صاحب خانه‌ای که منتظر بیرون رفتن این غاصب است. خواندم که نوشته بودند گاهی غصب یک خانه از همین حرکت شروع می‌شود و غاصبان آنقدر می‌نشینند که مجبور به ترک خانه‌ی خودتان شوید. این صحنه‌ها تازه نیست اما می‌دانید فرقش چیست ؟ فرقش این است بعد از هفت اکتبر این تصاویر تازه به چشم می‌آید و زخم اشغالگر را در چشم مان تازه کرده است. زشتی تانک‌ها و پهپادها و بمب و موشک ها قبل‌تر از همین نقطه شروع شده‌اند، از خانه. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«چه می‌شد اگر بین‌مان بود؟» زن و مرد اردنی در خیابان‌ها از مردم پرسیده اند. پیامبری را پرسیده‌اند که تن دارد و شخص است و اسم.‌ اسمی که با یک «های جمع» در‌ بازی وحدت و کثرت‌ فاکتور نمی‌شود. اینکه چه شد این را پرسیده‌اند یک طرف ماجراست و طرف دیگر جواب های مردم است. مردمی که می‌گویند: 🔹همه چی رو بهش می‌گفتم 🔸دنیا خوب می‌شد 🔹وضع‌مون این نبود.. 🔸 وضع همه‌ی بشریت خوب می‌شد 🔹شاید از نو هدایت‌مون می‌کرد 🔸تمام امت حالش خوب می‌شد مثل حالا نبود 🔹مطئنا دنیا بیشتر از اینا در سعادت و امنیت بود 🔸 چی قشنگ‌تر از این ؟ جوابش هم راه نفست رو باز می‌کنه 🔹پیشش گله می‌گردم از چیزی که داره سرمون میاد 🔸کاش می‌دیدمش. آرزو دارم ببینمش 🔹جوابی ندارم. عزیزه. همه دنیاست 🧷مظلومِ دعوای ماده و روح همین تن است. همین تنی که نیست و حالا نبودن‌ها به همین تن واگذار شده است. ما در جستجوی تنیم و ترجیح می‌دهیم دق کرده‌ی محرومیت‌مان باشیم تا اینکه در امید و نشاط دینداریِ پسا تنی همه چیز را موکولِ به عُقبی کنیم.‌ راستش ایمان‌مان آزرده‌تر از آنست که با وجود فراتر از تنِ فراتر از زمانِ فراتر از دنیایِ فراتر از این فراگرایی‌ها راه بیاید. +موزیک پس‌زمینه لیتک مَعَنای ماهر زین است. @Esrar3
ليتك معنا.mp3
7.44M
لیتک معنا_ماهر زین • نروي لك عما يُوجعُنا  به تو می‌گفتیم دردهامان را.. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تبریک پیروزی تیم والیبال بر بویژه آمریکا اگر باز گفته نشود خودِ آمریکا نمی‌خواست برنده شود.. 🧷اگر فلسطین آنجایی باشد که با دغدغه های انسان دوستانه‌ی دینی٫میهنی به آن بپردازیم می‌شود همین. همین که فلسطین و بعدترش آمریکای بعد از طوفان الاقصی دیده نمی‌شود. می‌دانید؟ دنیای شما هیچوقت محتاج طوفان الاقصی نبود که اگر بود در این رفت و برگشت انقلاب_استکبار به همین سادگی چشم‌‌ بر طوفان الاقصی و دنیای بعدش نمی‌بستید. شما هنوز با آمریکای قبل از طوفان الاقصی طرفید که پیروزی‌ تیم والیبال فرصت طعنه‌ی سیاسی‌تان شده است. ما تازه توانسته‌‌ایم سر حرف را با هم باز کنیم. چند روز بعد از شهادت آقای رئیسی باب صحبت با دانشجویان آمریکایی را باز کردیم (نامه‌ی رهبر انقلاب به دانشجویان آمریکایی). این طوفان الاقصی‌ست که این مجال را به ما داده است آنوقت هنوز هم می‌خواهیم در بگومگوها چشم بر این همزبانی‌ با آمریکایی‌ها ببندیم؟ آن هم مجالی که پاره‌های تن‌مان در غزه لحظه به لحظه با خون برایمان رقم زدند؟ می‌دانید؟ چه آنکسی که قرار است پای معامله با آمریکا بنشیند چه آنکه هنوز مشغول رد شبهه‌ی مربوط به سلطه‌ی‌ استکبار است، هر دو آمریکا را نمی‌بینند چون طوفان را روبروی چشم ندارند و لنگش نبوده‌اند. طوفان الاقصی را که نبینید، دیگر هیچ چیز را ندیده‌اید، هیچ چیز. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلمی‌ست که یکی دو روزی به عنوان «تصویر آیت الله خامنه‌ای در میان دانشجویان دانشگاه آمریکا» در فضای مجازی ایران دست به دست شد. کار به جایی رسید که اسکای نیوز این خبر را کار کرد و گفت که این فیلم دستکاری شده است و فیلم اصلی این نیست و خلاصه اینکه در فضای خبری انعکاس جالبی نداشت. اینکه گاهی یک اشتباهی سر بزند و از دست آدم در برود عیبی ندارد اما وقتی عیب دارد که این کار بارها و بارها تکرار شود و ما از خودمان نپرسیم چرا اینطور شد یا چرا اینطور است؟ ما دنبال خبر هستیم یا دنبال چیزی که دست‌ و دل و خیال‌مان را پر و قرص و راحت کند؟ اینکه گاهی آنقدر غرق اوهام شویم که پایمان را از واقعیت ببرد و خودمان هم نتوانیم راست را از دروغ تشخیص بدهیم و بعدش وقتی واقعیت را بفهمیم باز هم فکر نکنیم چه شد که این کلاه سرمان رفت، روند خوبی نیست.‌ روند خوبی نیست که چون دلمان می‌خواهد باد موافق ما بوزد، هر موافق ساختگی ما را با خود ببرد. خبر؛ برهنگی‌ست در طوفان حوادث.‌ خواه باد موافق بوزد خواه مخالف اما اینکه خبر را فقط به موافق‌مان بشنویم و موافق فقط برایمان خبر باشد یعنی هنوز از چیزی ترسیده‌ایم. یعنی دنبال خبر نیستیم، دنبال تأییدیم. مگر نه اینکه انقلاب کرده بودیم برای نترسیدن؟ @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰یک شهر تنهایی که یوسف می‌شود مصاحبه‌ی پرستار غزه‌ای در ترکیه که صحبت‌هایش را در ادامه می‌خوانید. @Esrar3
💢 یک شهرْ تنهایی که یوسف می‌شود گزیده‌ای از مصاحبه‌ی پرستار غزه‌ای: 🔸ما بسیار شکستیم.‌ ما وقتی شکسته‌ایم نمی‌توانیم خارج شویم و به مردم نشان دهیم که شکسته‌ایم. وقتی خودت در خط مقدم ایستاده‌ای و در حال کار گوشه‌ای گریه می‌کنی... 🔹مواردی پیش آمد که ما قبل از جنگ نه در کتاب‌ها آن را آموخته بودیم و نه در برنامه‌های آموزشی پیدا می‌شد. ما سوختگی درجه ۱ و ۲ و ۳ و ۴ دیده بودیم اما این درجه ۱۰ سوختگی هم نبود.‌ تو فقط آدمی را نمی‌دیدی که از بیرون سوخته، آدمی را می‌دیدی که از داخل هم سوخته. تو اعضای بدنی را می‌بینی که بیرون آمده، اعضایی که مگر در اتاق عمل آن‌ها را نمی‌دیدیم. بعد از بمباران در بیمارستان یا در خیابان‌ها دل و روده‌ی مردم را می‌بینی که بیرون آمده. پاهای قطع شده می‌بینی و بدن‌های تکه تکه را با دستت لمس می‌کنی. 🔸ما نه بعنوان فرد بلکه به عنوان «شهر» احساس تنهایی می‌کردیم. احساس تنهایی و رها شدگی و ذلت کردیم چون خودمان را در سخت‌ترین تصویرها نشان دادیم. هیچکس دوست ندارد خودش را در یک تصویر بدی نشان دهد.‌ (به طور معمول) ما وقتی یک عکسی می‌گیرم می‌گوییم «حذفش کن. یه عکس دیگه بگیر». (اما) ما به مردم تصویرمان را نشان دادیم در حالیکه گریه می‌کردیم، غرق خون بودیم، بدن‌های تکه‌تکه مان روی زمین بود. سرهای قطع شده را، بدن های سوخته را به جهان نشان دادیم. 🔹ما از ادامه‌ی حرف زدن منصرف شدیم. ۹ ماه است است حرف می‌زنیم و می گوییم مردم با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند. بمب‌ها، موشک‌ها ، محاصره، گرسنگی... گرسنگی‌ای که غزه کشید در جنگ‌های جهانی پیش نیامد. 🔸سیلی از مردم بیرون می آیند (هجرت می‌کنند) و انگار از درون کسی هست که تو را می بلعد، روحت را‌ و وجودت را و کشورت را می گیرد. 🔹روزی خواهد آمد که غزه بلند مرتبه خواهد شد و فلسطین «همه» می‌شود.‌ داستان حضرت یوسف و برادرانش که به او خیانت کردند و به پدرشان دروغ گفتند و گفتند گرگ او را خورده و او را در چاه انداختند.‌ این اتفاقی‌ست که در غزه در حال رخ دادن است اما پروردگار ما در نهایت برای یوسف بزرگی مصر را خواست. غزه هم این چنین خواهد بود.‌ غزه و به طور مشخص فلسطین چیزی می‌شود که هیچکس انتظارش را ندارد و به خیال کسی هم خطور نمی‌کند. @Esrar3