eitaa logo
منبرک فاطمی
6.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
971 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه تقسیر منزل آرمانفر👇👇 فَلَمّا جاءَ سُلَیْمانَ قالَ أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ فَما آتانِیَ اللّهُ خَیْرٌ مِمّا آتاکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ«36» چون(پیک حامل هدایا)نزد سلیمان آمد،سلیمان گفت:آیا مرا با مالی ناچیز مدد می کنید؟ پس(بدانید)آنچه خداوند به من داده بهتر است از آنچه به شما داده است،(من با هدیه ی شما شاد نمی شوم)بلکه شما هستید که به هدیه ی خودتان خوشحالید. اِرْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لا قِبَلَ لَهُمْ بِها وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها أَذِلَّهً وَ هُمْ صاغِرُونَ«37» (سلیمان به پیک بلقیس)گفت:به سوی آنان برگرد،پس ما حتماً لشکریانی برآنان وارد می کنیم که برای آنان تاب مقابله نیست و ما حتماً آنان را از منطقه، ذلیلانه آواره می کنیم در حالی که خواری را احساس خواهند کرد. پیام ها: 1- انگیزه ی اولیای خدا مادّیات نیست. «أَ تُمِدُّونَنِ» (مردان خدا خود را با پول معامله نمی کنند،زیرا آنان امیر دنیا هستند نه اسیر آن). 2- مردان خدا،تیزبین و هوشیار و قاطعند.انگیزه های فاسد را در پشت هدایا می بینند و می گریزند و صاحبان آن انگیزه ها را توبیخ و سرزنش می کنند. «أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ» 3- هدایا را به نحو احسن بپذیرید و پاسخ دهید. «إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها» [50]امّا نه در مواردی که هدیه جنبه ی رشوه دارد. «أَ تُمِدُّونَنِ» 4- کافر،همه را به کیش خود پندارد. «أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ» 5-مال دنیا چیزی نیست. «بِمالٍ» به اصطلاح ادبی،تنوین برای تحقیر است. 6- مردان خدا نعمت ها را از او می دانند. «فَما آتانِیَ اللّهُ» 7- گاهی بیان قدرت خود،لازم است. «فَما آتانِیَ اللّهُ خَیْرٌ مِمّا آتاکُمْ» 8-بهترین اهرم برای طرد مال حرام،توجّه به الطاف الهی است. «أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ فَما آتانِیَ اللّهُ خَیْرٌ مِمّا آتاکُمْ» 9- اولیای خدا با الطاف الهی به آرامش می رسند. «فَما آتانِیَ اللّهُ خَیْرٌ مِمّا آتاکُمْ» و مردم مادّی با مادّیات. «بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ» 10- علم و حکمت،بهتر از مال است. «فَما آتانِیَ اللّهُ خَیْرٌ مِمّا آتاکُمْ» 11- بعد از منطق،نوبت قدرت نمایی است. «فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ» 12- در برابر کسانی که تنها به قدرت متکی هستند،با صلابت سخن بگویید. «فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ» 13- جهاد،در ادیان قبل نیز مطرح بوده است. «فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ» 14- تبلیغ و ارشاد،بدون هجرت و قدرت کارساز نیست. «فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ» 15- کسی که از مادّیات بگذرد،می تواند با قدرت سخن بگوید و از حقّ دفاع کند. «ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ» 16- رهبر باید از قوای مسلح خود اطمینان کافی داشته باشد. «بِجُنُودٍ لا قِبَلَ لَهُمْ بِها» 17- قدرتِ نظامی اهل حقّ باید بیش از قدرت اهل باطل باشد. «بِجُنُودٍ لا قِبَلَ لَهُمْ» 18- تحقیر و به ذلّت کشاندن حکومت های کفر وشرک جایز است. «أَذِلَّهً وَ هُمْ صاغِرُونَ»
9- نعمت های الهی را حقّ خود ندانیم. «فَضْلِ رَبِّی» 10- به علم و قدرت خود مغرور نشویم. «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی» 11- نعمت های الهی را به زبان آوریم. «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی» 12- دادن یا گرفتن نعمت ها برای رشد دادن ماست. «رَبِّی» 13- نعمت های الهی وسیله ی بندگی و آزمایشند،نه کامیابی و لذّت جویی. «لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ» 14- انبیا نیز آزمایش می شوند. «لِیَبْلُوَنِی» 15- انسان،مختار است،نه مجبور. مَنْ شَکَرَ ... وَ مَنْ کَفَرَ 16- انسان در گرو عمل خویش است. «وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ» 17- خداوند به شکر ما نیاز ندارد. مَنْ شَکَرَ ... وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ نعمت های الهی برخاسته از فضل و لطف بی پایان اوست وحتی اگر ما ناسپاسی کنیم،او به مقتضای ربوبیّت خود به ما لطف می کند. شکر نعمت،نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند 18- در شیوه ی دعوت،تملّق ممنوع است. «وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ» 19- دارایی و سخاوت در کنار هم،ارزش است. «غَنِیٌّ کَرِیمٌ» 20- اولیای خدا بر اموال مردم ولایت دارند. «نَکِّرُوا لَها» 21- گاهی برای آزمایش هوش،تغییر وتحوّل جایز است. نَکِّرُوا لَها ... نَنْظُرْ أَ تَهْتَدِی
قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ«40» کسی(به نام آصِف بن بَرخیا)که به بخشی از کتاب(الهی)آگاهی داشت(به سلیمان)گفت:من آن(تخت)را قبل از آن که پلکِ چشمت بهم بخورد نزد تو می آورم.(سلیمان پذیرفت و او تخت را آورد.)همین که(سلیمان)آن(تخت)را نزد خود مستقرّ دید،(به جای غرور وتکبّر)گفت:این(توانایی وزیر من که مقداری از علم کتاب و اسم اعظم را می داند،)از لطف پروردگار من است،تا مرا(با این نعمت ها)بیازماید که آیا شکرگزارم یا کفران می کنم؟ و هر کس شکر کند،قطعاً به سود خویش شکر ورزیده و هر کس کفران نماید(به ضرر خویش گام نهاده،زیرا) پروردگار من(از شکر مردم)بی نیاز و کریم است.(بی نیازی و کرامت،برای خداوند ذاتی است و هرگز وابسته به شکر یا کفران کسی نیست). قالَ نَکِّرُوا لَها عَرْشَها نَنْظُرْ أَ تَهْتَدِی أَمْ تَکُونُ مِنَ الَّذِینَ لا یَهْتَدُونَ«41» (سلیمان)گفت:تخت(ملکه)را برایش ناشناس گردانید،تا ببینم آیا پی می برد یا از کسانی است که پی نمی برند؟ نکته ها: *کسی که مقداری از علم کتاب را می دانست،«آصف بن بَرخیا»وزیر حضرت سلیمان و خواهر زاده ی او بود،چنانکه از امام هادی علیه السلام نیز نقل شده است.[52] و امام باقر علیه السلام فرمودند:اسم اعظم الهی هفتاد و سه حرف است که آصف بن برخیا تنها با دانستن یک حرف چنین قدرت نمایی کرد.[53] *در این که منظور از علم کتاب چیست؟ گفته اند:مراد از آن،یا آگاهی از کتب آسمانی یا لوح محفوظ و یا اسم اعظم است. *سؤال: «آصف بن بَرخیا»چگونه تخت را بدون اجازه ی صاحبش حرکت داد و در آن تصرّف کرد؟ پاسخ: این کار به خاطر ولایت انبیا بر اموال مردم و اهمیّت ارشاد بلقیس و مردم او بوده است. *کفر چند نوع است:یکی انکار خدا و یکی کفران نعمت ها. *شکر خداوند،اقسامی دارد:شکر با زبان،با قلب و با عمل. فضایل امیر مؤمنان و اهل بیت علیهم السلام *در آیه ی مورد بحث می فرماید:کسی که بخشی از علم کتاب را داشت،گفت:ای سلیمان! قبل از به هم زدن پلک چشم،من تخت ملکه ی سبأ را از کشورش در این جا حاضر می کنم. امّا در آیه ی آخر سوره ی رعد،خداوند به پیامبرش می فرماید:کفّار،رسالت تورا قبول ندارند، به آنان بگو کافی است که خداوند و کسی که تمام علم کتاب را دارد،میان من و شما گواه باشد.در روایات می خوانیم:مراد از کسی که تمام علم کتاب را دارد،علی بن ابی طالب علیهما السلام است.اگر کسی که بخشی از علم کتاب را می داند تخت بلقیس را در یک آن حاضر می کند، پس کسی که تمام علم کتاب را می داند،در تمام عمر چه قدرتی دارد؟ *امام صادق علیه السلام می فرماید:آگاهی کسی که بخشی از علم را داشت،نسبت به علم علی علیه السلام، مثل مقدار آبی است که بر بال یک مگس باشد نسبت به دریا.[54] *در روایات می خوانیم:امام صادق علیه السلام به سینه ی مبارکش اشاره کرد و فرمود:«و عندنا و الله علم الکتاب کله»به خدا سوگند تمام علم کتاب نزد ما موجود است[55] *در روایات بسیاری می خوانیم که امامان معصوم علیهم السلام خارج از قید زمان و مکان در مناطقی حاضر می شدند،مثلاً:امام جواد علیه السلام،در لحظه ی شهادت پدرش از مدینه به طوس رفت. امام کاظم علیه السلام،از زندان بغداد بیرون آمد و در مدینه حاضر شد. امام سجاد علیه السلام،در زمان اسارت،به کربلا رفت و بدن پدرش امام حسین علیه السلام،را دفن نمود. امام حسین علیه السلام،قبل از شهادت،قبضه ی خاکی از کربلا برداشت و در مدینه به ام السّلمه داد.[56] بنابراین طیّ الارض و حرکت برق آسا برای امامان سابقه دارد. پیام ها: 1- در کابینه ی سلیمان،دانشمندترین چهره ها وجود داشتند. «عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ» 2- انسان می تواند بر طبیعت وقوانین طبیعی حاکم شود. «أَنَا آتِیکَ» 3- قدرت انسان می تواند از جنّ بیشتر باشد. عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ - اَلَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ ... 4- در مواردی باید قدرت خود را اظهار کرد. «أَنَا آتِیکَ» 5-علم منشأ قدرت است.با قدرت علمی می توان به جای شنیدن صدا و دیدن تصویر،خود اشیا و موجودات را جا به جا کرد.(در انسان،استعدادها، توانایی ها و اسراری است که تاکنون کشف نشده است). «أَنَا آتِیکَ» توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر بُرنا بود 6- در واگذاری مأموریّت ها،مسارعه(سرعت عمل)یک امتیاز است.همان گونه که در فروش،مزایده ودر خرید،مناقصه،عامل رقابت و ارزش است. «أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ» 7- مدّعیان علم وقدرت،باید عملاً حرف خود را اثبات کنند. «فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا» 8-اولیای خدا نعمت را از او می دانند. «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی»
9- نعمت های الهی را حقّ خود ندانیم. «فَضْلِ رَبِّی» 10- به علم و قدرت خود مغرور نشویم. «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی» 11- نعمت های الهی را به زبان آوریم. «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی» 12- دادن یا گرفتن نعمت ها برای رشد دادن ماست. «رَبِّی» 13- نعمت های الهی وسیله ی بندگی و آزمایشند،نه کامیابی و لذّت جویی. «لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ» 14- انبیا نیز آزمایش می شوند. «لِیَبْلُوَنِی» 15- انسان،مختار است،نه مجبور. مَنْ شَکَرَ ... وَ مَنْ کَفَرَ 16- انسان در گرو عمل خویش است. «وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ» 17- خداوند به شکر ما نیاز ندارد. مَنْ شَکَرَ ... وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ نعمت های الهی برخاسته از فضل و لطف بی پایان اوست وحتی اگر ما ناسپاسی کنیم،او به مقتضای ربوبیّت خود به ما لطف می کند. شکر نعمت،نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند 18- در شیوه ی دعوت،تملّق ممنوع است. «وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ» 19- دارایی و سخاوت در کنار هم،ارزش است. «غَنِیٌّ کَرِیمٌ» 20- اولیای خدا بر اموال مردم ولایت دارند. «نَکِّرُوا لَها» 21- گاهی برای آزمایش هوش،تغییر وتحوّل جایز است. نَکِّرُوا لَها ... نَنْظُرْ أَ تَهْتَدِی فَلَمّا جاءَتْ قِیلَ أَ هکَذا عَرْشُکِ قالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ وَ أُوتِینَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ کُنّا مُسْلِمِینَ«42» پس هنگامی که(بلقیس)آمد،به او گفته شد:آیا تخت تو این گونه است؟ گفت:گویا خود آن است،و پیش از این،به ما علم(به حقّانیّت سلیمان)داده شده و ما فرمان بردار بوده ایم. وَ صَدَّها ما کانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللّهِ إِنَّها کانَتْ مِنْ قَوْمٍ کافِرِینَ«43» آنچه(آن زن)به جای خدا می پرستید،او را(از تسلیم شدن در برابر حقّ) بازداشته بود،و او از قوم کافران بود،(ولی بعد از کفر،ایمان آورد). نکته ها: *جمله ی «وَ أُوتِینَا الْعِلْمَ» ظاهراً ادامه ی کلام بلقیس است(که در ترجمه آورده ایم)و ممکن است سخن سلیمان و اطرافیان او باشد که گفته باشند:به ما،قبل از بلقیس علم داده شده و قبل از او مسلمان بودیم.[57] *سؤال: بلقیس که از حقانیّت سلیمان اطلاع پیدا کرده بود،چرا زودتر تسلیم نشد؟ پاسخ: جامعه و محیطِ شرک مانع خط شکنی و تسلیم او شده بود،چنانکه قرآن فرمود: «وَ صَدَّها ما کانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللّهِ إِنَّها کانَتْ مِنْ قَوْمٍ کافِرِینَ» پیام ها: 1- در برخوردهای ابتدایی،حرف آخر را اوّل نزنید. «أَ هکَذا - کَأَنَّهُ هُوَ» (نفرمود: «هذا عرشک»و او هم نگفت:«انّه هو».) 2- مکتبی ارزش دارد که بر اساس علم باشد. «وَ أُوتِینَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ کُنّا مُسْلِمِینَ» 3- محیط،جامعه وعقائد خرافی،مانع از ایمان واقعی است. «وَ صَدَّها ما کانَتْ» 4- سوء سابقه،دلیل داشتن آینده ی بد نیست. «إِنَّها کانَتْ مِنْ قَوْمٍ کافِرِینَ»
قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ فَلَمّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّهً وَ کَشَفَتْ عَنْ ساقَیْها قالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِیرَ قالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ«44» به او(بلقیس)گفته شد:وارد قصر شو! پس چون آن را دید،پنداشت بِرکه آبی است،(برای عبور)جامه از ساق پایش برگرفت،(تا تر نشود.سلیمان به او)گفت:(این جا آبی نیست،)بلکه قصری از شیشه و بلور صیقلی است.(ملکه ی سبا)گفت:پروردگارا! من به خودم ظلم کردم و(اکنون) همراه سلیمان،در برابر پروردگار جهانیان سر تسلیم فرود آورده ام. نکته ها: *کلمه ی «صَرْحٌ» ،به معنای فضا یا قصر بزرگ است. «لُجَّهً» یعنی متلاطم و متراکم،و «مُمَرَّدٌ» به معنای صاف است. پیام ها: 1- مقام رسالت،با جلال و شکوه و حکومت منافاتی ندارد. «قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ» 2- در ارشاد وتبلیغ،هر کس را باید به شیوه ای هدایت کرد. «قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ» با مرفّهان،جوری برخورد نکنیم که خیال کنند ایمان به معنای فقر است. 3- امکانات مادّی باید در خدمت تبلیغ دین قرار گیرد. «قِیلَ لَهَا🌱 ادْخُلِی الصَّرْحَ» با اهداف سلیمان گونه می توان از صنعت و امکانات مادّی،برای ارشاد و هدایت دیگران کمک گرفت.🌿 4- از مهمانان کافر با حُسن خلق پذیرایی کنید. «قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ» 5-شأن افراد را در پذیرایی ها حفظ کنید. «قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ» 6- گاهی انسان می بیند،امّا اشتباه تشخیص می دهد.(خطای چشم) «حَسِبَتْهُ لُجَّهً» 🌿 7- کاخ نشینان کافر را در برابر صنعت و ابتکار و هنر و زیبایی های نظام خود،به کرنش وادارید. «صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِیرَ» 🌿 8-سابقه ی آینه کاری و استفاده از شیشه در معماری،به زمان حضرت سلیمان بر می گردد. «صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِیرَ»🌱 9- پذیرفتن حقّ،نشانه ی حریّت است نه ضعف. «رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی» 🌱 10- وابستگی و دلبستگی به غیر خدا و پرستش غیر او-هر کس و هر چه باشد - ظلم است. «ظَلَمْتُ نَفْسِی» 11- توبه ی واقعی آن است که گذشته ها را با اقرار جبران کنیم و راه آینده را با چراغ هدایت الهی طی کنیم. «ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ»🌿 12- داشتن نام و نان و عنوان و اطرافیان،شمارا در اقرار به حقّ و تغییر عقیده اسیر نکند. «ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ أَسْلَمْتُ» 13- تکامل،مراحلی دارد: مرحله ی نخست: از ظلمت، و مرحله ی بعد:ورود در است. «ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ» 14- روح ایمان،همان تسلیم است.هم سلیمان در دعوتنامه ی خود به آن اشاره دارد: «وَ أْتُونِی مُسْلِمِینَ» و هم ملکه ی سبا در پایان کار می گوید:«أسلمت» 15- ایمان،تسلیم شدن در برابر خالق هستی است،نه در برابر خلق،گرچه سلیمان باشد. «أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلّهِ»🌱 16- زن در انتخاب عقیده و اظهار آن مستقل است. «أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلّهِ» 17- ایمان به تنهایی کافی نیست،با اولیا و انبیا همراه بودن انسان را بیمه می کند. «أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلّهِ» 18- در برابر پیوندهای سیاسی،اقتصادی،نظامی و خانوادگی،پیوندهای الهی و مقدّس نیز یافت می شود. «مَعَ سُلَیْمانَ» 19- زر و زیور افراد وارسته را سیراب نمی کند،گمشده ی آنان دستیابی به سرچشمه ی هستی است. أَسْلَمْتُ ... لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ 20- هدف حکومت انبیا،دعوت به سوی خداوند است،نه کشورگشایی.ملکه ی سبا نیز این حقیقت را فهمید،لذا در پایان سخنش گفت: «أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» @FATEMI133
✅وَ کانَ فِی الْمَدِینَهِ تِسْعَهُ رَهْطٍ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لا یُصْلِحُونَ«48» و در آن شهر نُه دسته(و گروه)بودند که در آن سرزمین فساد می کردند و اهل اصلاح نبودند. نکته ها: *کلمه ی «رَهْطٍ» به دسته ای گفته می شود که میانشان رابطه ی گرمی باشد. * بد زدن به ،در قرآن مکرّر آمده است: فرعونیان بدبختی ها را از موسی می دانستند؛ «یَطَّیَّرُوا بِمُوسی»[62] به حضرت عیسی می گفتند: «إِنّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ[63] در این آیه نیز می فرماید:به صالح گفتند: «اطَّیَّرْنا بِکَ» *جمله ی «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ» را چند نوع معنا کرده اند: الف:شما توسط عوامل گر فریب خورده اید که این گونه مقاومت می کنید.(بنا بر اینکه«فتنه»به معنای فریب و خدعه باشد) ب:شما با تلخ آزمایش می شوید.(اگر مراد از فتنه،امتحان وآزمایش باشد) ج:شما به خاطر کیفر می شوید.(بنا بر اینکه مراد از فتنه،عذاب باشد) پیام ها: 1- پیامبر اسلام و مسلمانان بدانند که انبیای گذشته و یارانشان چگونه می شدند، پس سختی ها را کنند. «قالُوا اطَّیَّرْنا» 2- فال زدن،تاریخی بس طولانی دارد.(کسی که به خدا و حکمت الهی ایمان نداشته باشد،به خرافات روی می آورد). «اطَّیَّرْنا» 3- در نظامی که علم و ادب و و وحی،حاکم نباشد،چهره هایی که مایه ی برکت هستند مایه ی بدبختی معرّفی می شوند. «اطَّیَّرْنا بِکَ» 4- حضور انبیا،به معنای محو مشکلات طبیعی و روزمره نیست. «اطَّیَّرْنا بِکَ» 5-تلخی ها و ناگواری ها،هر یک دلایل حکیمانه ای دارد که خداوند قرار داده است. «طائِرُکُمْ عِنْدَ اللّهِ» 6- برخورد با انبیا،یک آزمایش الهی است. «تُفْتَنُونَ» قالُوا تَقاسَمُوا بِاللّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِکَ أَهْلِهِ وَ إِنّا لَصادِقُونَ«49» (آن گروه مفسد)گفتند:به خداوند سوگند یاد کنید(و هم قسم شوید)که بر او و خانواده اش شبیخون می زنیم،سپس به ولیّ او خواهیم گفت:ما در محل قتل کسانش حاضر نبودیم(تا چه رسد به اینکه آنان را کشته باشیم)،و ما قطعاً راست می گوییم. نکته ها: *در اسلام، ارزش دارد و وفای به آن لازم است که نسبت به انجام کاری ارزشمند یا ترک کاری ناپسند صورت گیرد،لذا اگر شخصی سوگند یاد کرد که به مظلومی ضربه ای بزند یا از ظالمی حمایتی کند،این سوگند ارزش شرعی و قانونی ندارد.
*این آیه،مارا به یاد هم سوگند شدن کفّار مکّه می اندازد که تصمیم گرفتند شبیخون بزنند و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را در بستر خواب شهید کنند،ولی پیامبر اکرم،حضرت علی علیه السلام را به جای خود خواباند و توطئه ی دشمن خنثی شد. پیام ها: 1- گفته های مخفیانه،بعد از قرن ها کشف می شود. «قالُوا تَقاسَمُوا» 2- دشمن،از مقدّسات دینی سوء استفاده می کند. «تَقاسَمُوا بِاللّهِ» 3- مجرم ترین افراد-که قاتلان انبیا هستند-در دل،خدا را قبول دارند و با نام او شرارت های خود را سر و سامان می دهند. «تَقاسَمُوا بِاللّهِ» 4- افراد یا گروه های باطل،برای اهداف مشترک خود،متحدّ و هم قسم می شوند. 🌹 «تَقاسَمُوا» 5-در تاریخ،عبرت های زیادی است.(سوگند به نام خدا برای قتل پیامبر خدا!) «تَقاسَمُوا بِاللّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ» (همچنان که در خانه ی خدا و در ماه خدا،ولیّ خدا را در حال عبادت خدا،به نیّت تقرب به خدا در لیالی قدر وسحر نوزدهم رمضان ضربت زدند و شهید کردند). 6- استفاده از تاریکی شب،برای انجام توطئه ها،تاریخی طولانی دارد. «لَنُبَیِّتَنَّهُ» 7- انبیا و یاورانشان،در معرض سخت ترین توطئه ها بوده اند. «لَنُبَیِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ» 8- بشر،حدّ و ندارد.(پیامبرکشی،قتل بستگان پیامبر و شبیخون زدن). «لَنُبَیِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ» 9- قصاص،قانون عقلی و در تمام ادیان آسمانی نیز بوده است. «لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ» 10- مجرم،با ظاهرسازی وتوجیه،بر گناه خود سرپوش می گذارد. «ما شَهِدْنا» 11- به همه ی کسانی که دارند و شعار صداقت می دهند،اطمینان نکنید. لَنَقُولَنَّ ... إِنّا لَصادِقُونَ 12- صداقت را حتّی قاتلان انبیا،یک شرف و ارزش می دانند. «إِنّا لَصادِقُونَ» وَ مَکَرُوا مَکْراً وَ مَکَرْنا مَکْراً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ«50» و(آن نه گروه مفسد)دست به تدبیر بزرگی زدند و ما نیز به تدبیر بزرگی دست زدیم،ولی آنها نمی فهمیدند. @FATEMI133
✅فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ مَکْرِهِمْ أَنّا دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ أَجْمَعِینَ«51» پس بنگر که پایان تدبیر آنان(و شبیخون به صالح و کسانش)به کجا انجامید،ما آنان و قومشان همگی را هلاک کردیم. نکته ها: *هلاکت قوم با چند تعبیر در قرآن آمده است: الف:زلزله. «فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَهُ[1] ب:صاعقه. «فَأَخَذَتْهُمُ الصّاعِقَهُ»[2] ج:صیحه. «وَ أَخَذَ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَهُ»[3] البتّه هیچ مانعی ندارد که هر سه عذاب،در یک واقع شده باشد. *یکی از نمونه های مکر الهی،همان و دادن به گناهکاران است،تا آنان سرگرم شوند و همین که پیمانه ی آنان پر شد،ناگهان به قهر الهی گرفتار شوند. پیام ها: 1- کیفرهای الهی،با انسان متناسب است. «مَکَرُوا - مَکَرْنا» 2- کسانی که علیه اولیای خدا توطئه می کنند،طرف آنها خداست. «مَکَرُوا مَکْراً وَ مَکَرْنا مَکْراً» 3- در برابر نقشه های کفّار شما نیز باید اهل و نقشه باشید. «مَکَرُوا مَکْراً وَ مَکَرْنا مَکْراً» 4- خداوند تدبیر مردم را می داند،امّا مردم تدبیر او را نمی دانند. «وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ» 5-چوب خدا صدا ندارد. مَکَرْنا ... وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ 6- تاریخ،بر قانون و سنّت معیّنی استوار است و دقّت در آن،برای دوران های دیگر سودمند است. «فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ مَکْرِهِمْ» 7- سنّت الهی بر پیروزی حقّ بنا نهاده شده است. «فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ مَکْرِهِمْ» 8-زود نکنید؛از توفیقاتی که به خاطر مکر،نصیب بعضی ها می شود، فریب نخورید،بلکه به آنان توجّه کنید. «عاقِبَهُ مَکْرِهِمْ» 9- آماده باش دشمنان برای ارتکاب جنایت،سبب قهر الهی است،گرچه آنان به اهداف پلید خود نرسند.(دشمنان،هم قسم شدند تا پیامبر را بکشند و در کمین هم نشستند،ولی حضرت را نکشتند،لکن خودشان هلاک شدند). «دَمَّرْناهُمْ» 10- پیروی از مفسدان،عقوبت دارد. «دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ» @FATEMI133
✅فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خاوِیَهً بِما ظَلَمُوا إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ«52» پس این خانه های آنهاست که به خاطر ظلمی که کردند ویران و خالی شده است،و قطعاً در این(کیفر،عبرت و)نشانه روشنی است برای اهل علم و آگاهی. وَ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ«53» و مؤمنان و کسانی را که اهل پروا بودند،(از مهلکه)نجات دادیم. پیام ها: 1- آثار باستانی عبرت آموز باید برای آیندگان حفظ شود. «فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ» 2- عقوبت،مخصوص نیست،گاهی ستمگران،در دنیا به عقوبت می رسند. «فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خاوِیَهً» 3- عبرت ها و نشانه ها،به تنهایی کافی نیست؛انگیزه ی عبرت آموزی در انسان ها لازم است. «لَآیَهً لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» 4- انسان،در گرو اعمال اوست. «خاوِیَهً بِما ظَلَمُوا - أَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا» 5-قهر الهی،تر و را با هم نمی سوزاند،لذا افراد متّقی استثنا می شوند و نجات می یابند. «وَ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ» 6- آثار ایمان و ،مخصوص آخرت نیست؛اهل تقوا،در دنیا نیز نتیجه ی کار خود را می بینند. «وَ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ» 7- ایمانی کارساز است که با تقوای دائمی همراه باشد. «آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ» @FATEMI133
✅وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَهَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ«54» و(نیز)لوط را(فرستادیم)که به قومش گفت:آیا این کار بسیار را در حالی که به زشتی آن آگاهید،انجام می دهید؟ أَ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَهً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ«55» آیا شما با بودن زنان،برای غریزه ی شهوت به سراغ مردان می روید؟ بلکه شما مردمی(نادان و)جهالت پیشه اید. نکته ها: *قوم لوط در برابر چشم یکدیگر و در جلسه ی ،لواط می کردند.در آیه ی 29 عنکبوت می خوانیم: «وَ تَأْتُونَ فِی نادِیکُمُ الْمُنْکَرَ» یعنی شما در انجمن و جلسه ی علنی،منکر انجام می دهید.در این آیه نیز می فرماید: «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ» یعنی در برابر یکدیگر و یا با بصیرت و آگاهی گناه می کنید. *لواط از گناهان است،زیرا در آیات بعد آمده است که عذاب الهی را به دنبال دارد. *در آیات دیگر قرآن کریم آمده است: 👈همسر برای آرامش،تربیت نسل و تعاون در زندگی، است،ولی در این جا تنها مسأله ی را بیان کرده است،زیرا قوم لوط هدفی جز شهوت نداشتند. «شَهْوَهً مِنْ دُونِ النِّساءِ» پیام ها: 1- پیامبران و رهبران مصلح جامعه با گناهانِ زمان خود به شدّت مبارزه می کنند. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَهَ» 2- با سؤال انتقادی، ها را بیدار کنید. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَهَ» 3- یکی از وظایف انبیا،مبارزه با منکرات است. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَهَ» 4- حرمت لواط،مخصوص اسلام نیست. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَهَ» 5-گناه و آگاهانه،زشتی،کیفر و انتقاد بیشتری دارد. «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ» 6- زشتی لواط بر همه روشن است. «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ» 7- در نهی از ،به سراغ منکرات علنی بروید. «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ» 8-دفع شهوت باید از طریق باشد. أَ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَهً ... 9- انحراف از مسیر طبیعی و شرعی در امور جنسی،جهل و حماقت است. «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» 10- هم جنس گرایی،برخاسته از بی است.علم و دانشی که انسان را از گناه باز ندارد،جهل است. لَتَأْتُونَ الرِّجالَ ... أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ @FATEMI133
فَما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ«56» ولی پاسخ قومش جز این نبود که گفتند:خاندان لوط را از شهرتان بیرون کنید،زیرا آنان مردمی هستند که پاکیزگی می جویند. پیام ها: 1- مجرمان،چون منطق ندارند،در برابر انبیا به زور متوسّل می شوند. «أَخْرِجُوا» 2- در محیط آلوده،پاکدامنی جرم است. أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ ... إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ 3- نهی از منکر،گاهی تاوان تبعید شدن دارد. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ» 4- در برابر گناه،سکوت ممنوع است،لااقل فضا را بر گناهکار تنگ کنیم. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ» 5-آزادی برای گناه،تفکّر قوم لوط است. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ» 6- سابقه ی تبعید مردان خدا،به زمان ابراهیم و لوط باز می گردد. «أَخْرِجُوا» 7- چون فطرت گناهکار پاک است،لذا خود را مجرم و دیگران را پاک می بیند. «إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ» 8-محیط،انسان را به گناه مجبور نمی کند زیرا در زمان شیوع فحشا نیز گروهی پاک زندگی می کنند. «أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ»
غدیر.pdf
931.3K
تمدید شد تا شنبه دوم شهریور منبع اصلی مسابقه غدیر👆 ✔️مسابقه قربان تا غدیر باحدود 400 جایزه 🔸نحوه شرکت در مسابقه: عدد بدست آمده از پاسخنامه را به شماره 30005027000006 پیامک شود.یا به ایدی @a_f_4279 ارسال شود. 🔹 مسابقه در کانال @a_fatemi24 بنام در مسیر بندگی (تحت نظر اداره تبلیغات اسلامی گناباد)در شبکه های مختلف اجتماعی خصوصا نرم افزار های ایرانی بصورت روزانه (اول صبح هر روز) درطول دهه ولایت بارگذاری میشود. 🔸منبع مسابقه بصورت روزانه (اول صبح هر روز) درطول دهه ولایت در همین بارگذاری میشود. 🔹طبق نظر اهدا کنندگان جوایزشرکت در مسابقه بدون مطالبه منبع جایز نمیباشد. 🔸اسامی برندگان در آدرس کانال فوق اعلام میشود. 🔹مهلت شرکت در مسابقه تا روز عید غدیر 29 مرداد میباشد. تا شنبه ۲شهریور 🌹🌹🌹🌹🌹 در مسیر بندگی👇👇 ♦️https://www.instagram.com/a.fatemi7 اینستاگرام🔸 ♦️http://eitaa.com/joinchat/2781151234C628d820482 ایتا🔹 ♦️ http://sapp.ir/a_fatemi24 سروش🔸 ♦️https://telegram.me/a_fatemi24 تلگرام🔹 ♦️@fatemi24
باسمه تعالی جلسه قران منزل حاجی ابراهیمی عصر۴شنبه۳۰ مرداد سوره 29.‏ عنكبوت آيه 24 آيه فَمَا كَانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُواْ اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِى ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ترجمه پس پاسخ قوم او (ابراهیم) جز این نبود كه گفتند: او را بكشید یا بسوزانید. ولى خداوند او را از آتش نجات داد. همانا در این (نجات‏بخشى الهى) براى گروهى كه ایمان مى‏آورند، نشانه‏هایى (از قدرت خداوند) است. ✅نکته ها كافران و نمرودیان، براى مبارزه با آئین حقّ ابراهیمى، تصمیم گرفتند او را به قتل برسانند ، لذا با تهیه ‏ى آتش وسیعى و پرتاب نمودن حضرت ابراهیم در آن، قصد خود را عملى كردند؛ امّا خداوند با نمودن آن آتش، حضرت را نجات داد. «فأنجاه اللّه من النار» ✔️پيام ها 1- كافران، ندارند، منطق آنان، اعدام و شكنجه است. «اُقتلوهُ اوحرّقوه» 2- كفّار، ممكن است اختلاف روش داشته باشند، ولى در هدف اختلافى ندارند. «اُقتلوهُ اوحرّقوه» 3- پیامبران تحت الهى قرار دارند. «فأنجاه اللّه من النار» 4- اراده‏ ى ، بر همه ‏ى اراده‏ها، ابزارها و اسباب و قوانین جهان غالب است. «اُقتلوه او حَرّقوه فأنجاه اللَّه من النار» 5 - پیروزى یك مؤمن بر تمام كفّار، خنثى شدن سخت‏ترین توطئه‏ ها و گلستان شدن آتش؛ هر كدام یك و نشانه از آیات الهى است. «انّ فى ذلك لآیاتٍ» 6- عبرت از تاریخ، به فطرتى سالم و روحى پاك نیازمند است. «لآیات لقوم یؤمنون» آرى، ایمان در بصیرت و روشن‏بینى انسان، تأثیر گذار است. @FATEMI133
سوره 29.‏ عنكبوت آيه 26 👇👇👇👇 فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَقَالَ إِنِّى مُهَاجِرٌ إِلَى‏ رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ✔️ترجمه پس لوط به او (ابراهیم) ایمان آورد، و گفت: همانا من به سوى پروردگارم روى آورده‏ام كه او عزیز و حكیم است. ✔️نکته ها اكثر مفسّران گفته‏اند: مراد از «مهاجر»، حضرت ابراهیم است، چنانكه در آیه دیگر حضرت فرمودند: «انّى ذاهب الى ربّى سیهدین»(124) و بعضى گفته‏اند: مراد حضرت لوط است. 124) صافّات، 99. ✔️پيام ها 1- انبیا به یكدیگر ایمان دارند. «فآمن له لوط» البتّه این نشان و تنهایى حضرت ابراهیم نیز مى‏باشد. 2- گاهى در یك چند پیامبر بوده؛ ولى امامت و رهبرى بر عهده‏ى یكى از آنان بوده است. «فآمن له لوط» 3- ایمان حضرت لوط، نوعى اعلام و تقویت حضرت ابراهیم بود. «فآمن له» و نفرمود: «آمن به» 4- هجرت ، وسیله‏ ى رشد و تربیت است. «الى ربّى» 5 - مردان خدا، به زمین و زمان و هیچ فرد و گروهى وابستگى ندارند. «اِنّى مهاجر الى ربّى» 6- با یاد الهى، روحیه‏ ى هجرت را در خود تقویت كنیم. «مهاجر الى ربّى انّه هو العزیز الحكیم» (اتّصال به خداى عزیز، غربت‏ها را جبران مى‏كند.) @FATEMI133
سوره 29.‏ عنكبوت آيه 27 👇👇👇👇👇 وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ جَعَلْنَا فِى ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَ الْكِتَابَ وَ آتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِى الدُّنْيَا وَ إِنَّهُ فِى الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ ✔️ترجمه و اسحاق و یعقوب را به او (ابراهیم) عطا كردیم، و در میان فرزندانش پیامبرى و كتاب را قرار دادیم، و پاداشِ او را در دنیا عطا كردیم و قطعاً او در آخرت از شایستگان است. ✔️نکته ها كلمه‏ى «أجر»، در مورد پاداش‏هاى دنیوى و اخروى، هر دو به كار مى‏رود، ولى كلمه ‏ى «اُجرت»، تنها در مورد پاداش‏هاى دنیوى است.(125) پاداش آن همه خلوص و تلاش و هجرت حضرت ابراهیم‏ علیه السلام، موهبت‏هاى چهارگانه‏اى است كه این آیه بیان مى‏كند:👇 اوّل: فرزندان پاك. دوم: مقام نبوت در نسل و دودمان. سوم: نام نیكو در دنیا. چهارم: عزّت در آخرت. توضیح: یعقوب، یوسف، هارون، موسى، سلیمان، زكریّا، یحیى و عیسى‏ علیهم السلام، همه از نسل حضرت اسحاق بودند و پیامبر اسلام ‏صلى الله علیه وآله از ذرّیه‏ ى اسماعیل است؛ بنابراین، پیامبران اولواالعزم بعد از حضرت ابراهیم، همه از نسل او بودند. 🔺نجات از آتش نمرودیان، دل‏ها به سوى مكّه و تجدید خاطرات ابراهیم در مراسم حج، از گمنامى(126) به شیخ الانبیا رسیدن و داشتن ذّریه‏ ى طیّبه، همه از مصادیق الطاف الهى در دنیاست كه به ابراهیم ‏علیه السلام عطا شده است. «و آتیناه اجره فى الدنیا» 🔻صالح بودن و در زمره‏ ى صالحان قرار گرفتن، مقامى است كه انبیا آرزوى آن را داشته‏ اند: 🔸یوسف ‏علیه السلام از خدا مى‏خواهد: «و ألحقنى بالصالحین»(127) 🔹سلیمان‏ علیه السلام دعا مى‏كند: «و أدخلنى برحمتك فى عبادك الصالحین»(128) 🔹شعیب‏ علیه السلام به موسى‏ علیه السلام مى‏گوید: «ستجدنى ان شاءاللَّه من الصالحین»(129) 🔸ابراهیم ‏علیه السلام به خداوند عرض كرد: «و ألحقنى بالصّالحین»(130) 🔹و در اینجا خداوند درباره‏ ى حضرت ابراهیم مى‏فرماید: «و اِنّه فى الآخرة لَمِن الصالحین» 125) تفسیر المیزان. 126) فتىً یذكرهم یقال له ابراهیم» انبیاء، 60 . 127) یوسف، 101 . 128) نمل، 19 . 129) قصص، 27 . 130) شعراء، 83 . ✅پيام ها 1- فرزند صالح، موهبتى الهى است. «و وهبنا له» 2- پاداش كار براى خداوند را به مردم اعلام كنیم تا براى دیگران انگیزه شود. «وهبنا له» 3- زیربناى دریافت الطاف الهى، است. «مهاجر الى ربّى - وهبنا... جعلنا...» 4- نوه‏ ى انسان مانند فرزند، از موهبت‏هاى الهى است. «اسحاق و یعقوب» (با توجّه به این كه یعقوب فرزند اسحاق است) «و من وراء اسحاق یعقوب»(131) 5 - پاداش ‏ها و نیكى‏هاى خالصانه‏ ى پدر، در او منعكس مى‏شود. «جعلنا فى ذرّیته» البتّه لیاقت ذریّه هم شرط است. «قال و من ذرّیّتى قال لاینال عهدى الظالمین»(132) 6- پاداش هجرت‏ كنندگان، محدود نیست. «مهاجر الى ربّى - وهبنا... جعلنا... آتینا...» 7- هیچ پیامبرى هم به اندازه‏ ى حضرت ابراهیم، و نسلش زیاد نشد. «و جعلنا فى ذرّیته ...» 8 - رهبران دینى، باید از طرف خداوند منصوب شوند. «جعلنا... النبوّة و الكتاب» 9- دنیا و آخرت قابل است. «آتیناه أجره فى الدّنیا و انّه فى الآخرة لمن الصّالحین» 131) هود، 71 . 132) بقره، 124 . @FATEMI133
سوره 29.‏ عنكبوت آيه 28 👇👇👇 وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِينَ ترجمه و (یاد كن) لوط را آنگاه كه به قوم خود گفت: همانا شما به كارى زشت مى‏پردازید كه هیچ یك از مردم جهان در آن كار بر شما پیشى نگرفته است. ✔️نکته ها كلمه‏ى «فاحشة» به معناى عمل یا سخنى است كه زشتى آن آشكار و روشن باشد. از آنجا كه عمل زشتِ لواط و همجنس‏گرایى در میان قوم حضرت لوط رواج داشت، قرآن از آن به فاحشه تعبیر كرده است. ✔️پيام ها 1- رهبران دینى، باید به مفاسد، ناهنجارى‏ها و عمومى جامعه توجّه كنند و در رفع آنها بكوشند. (حضرت لوط، در مورد گناه مشهور زمان خود هشدار داد.) «قال ... لتأتون الفاحشة» 2- هر ابتكارى ارزش ندارد. (نوآورىِ گناه، ضد ارزش است.) «ما سبقكم بها» @FATEMI133
سوره 29.‏ عنكبوت آيه 25 👇👇👇👇 وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَوْثَاناً مَّوَدَّةً بَيْنِكُمْ فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُم بِبَعْضٍ وَيَلْعَنُ بَعْضُكُم بَعْضاً وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ ✅ترجمه و (ابراهیم) گفت: شما به جاى خدا بت‏هایى را اختیار كرده‏اید كه مایه‏ ى پیوند شما در زندگى دنیاست؛ امّا روز قیامت، بعضى از شما بعضى دیگر را انكار و برخى از شما برخى دیگر را لعنت خواهد كرد، و جایگاه شما (در) آتش است و براى شما یاورانى نخواهد بود. ✅نکته ها در میان قبایل بت ‏پرست، بت‏ها محور بودند و هر قبیله‏اى بت مخصوص داشت، مثلاً: قریش بتى به نام «عُزّى‏»، قبیله ‏ى سقیف، بت «لات» داشت و اوس و خزرج «مَناة» داشتند. این بت‏ها وسیله ‏ى پیوند بت‏پرستان با نیاكانشان بود. در آیه‏ ى هفده خواندیم كه ابراهیم‏ علیه السلام قبل از تهدید به آتش، به قوم خود فرمود: «انّما تعبدون من دون اللّه اوثاناً» شما به جاى خدا به پرستش بت‏ها رو آورده‏اید، پس از نجات از آتش، با قاطعیّت وصراحت بیشترى فرمود: «انّما اتّخذتم من‏دون اللّه اوثاناً»، بنابراین در آتش انداختن ابراهیم‏علیه السلام، در تبلیغ وهدف او تأثیرى نداشت وآن حضرت مردم را رها نكرد. امام صادق‏ علیه السلام به یكى از یاران خود فرمود: هیچ گروهى به رهبرى اقتدا نمى‏كنند، مگر آن كه در روز قیامت، میان آن رهبر و پیروانش، لعنت رد و بدل خواهد شد، جز شما كه در خط اهل‏بیت پیامبرعلیهم السلام هستید. «انّه لیس من قوم ائتمّوا بامام فى الدنیا الاّ جاء یوم القیامة یلعنهم و یلعنونه الاّ انتم...»(123) گاهى باید به طرح‏ها و عملكرد دشمن، كوبنده‏تر پاسخ داد؛ در آیه‏ى قبل خواندیم كه كفّار، طرح دادند تا ابراهیم را در آتش بیندازند، «حرّقوه» و خداوند به آنان پاسخ مى‏دهد: جایگاه ابدى شما آتش است. «مأواكم النار» آرى، گاهى كلوخ‏انداز را پاداش سنگ است. 123) تفسیر نورالثقلین ؛ كافى، ج‏8، ص‏146. ✔️پيام ها 1- پیوندهاى عاطفى، تأثیر فراوانى در باورها و انسان دارد. «انما اتّخذتم... اوثانا مودّة بینكم» 2- دوستى‏هاى غیرالهى، و مقطعى بوده و سرانجام به دشمنى و لعنت تبدیل خواهد شد. «مودّة بینكم فى الحیاة الدنیا... یلعن بعضكم بعضا» 3- در انتخاب راه، آینده ‏نگر باشیم. «مودّة بینكم... مأواكم النار» 4- دوستى‏هاى غیر الهى، در قیامت هیچ گونه كارایى ندارد. «ما لكم من ناصرین» @FATEMI133
سوره 29.‏ عنكبوت آيه 30،29 👇👇👇👇 أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَتَأْتُونَ فِى نَادِيكُمُ الْمُنكَرَ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُواْ ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ قَالَ رَبِ‏ّ انصُرْنِى عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ ✔️ترجمه شما به سراغ مردها مى‏روید و راه (طبیعى زناشویى) را قطع مى‏كنید و در مجالس خود (آشكارا و بى‏پرده) اعمال ناپسند انجام مى‏دهید؟ پس قومش پاسخى ندادند جز این كه گفتند: اگر تو (در ادّعاى پیامبرى) از راستگویانى، عذاب خدا را براى ما بیاور. (لوط) گفت: پروردگارا! مرا بر قوم (فاسد و) تبهكار پیروز گردان. ✔️نکته ها كلمه‏ ى «نادى» به معناى مجلس عمومى است. در تفاسیر مى‏خوانیم كه قوم لوط از نظر ادب و اخلاق كاملاً سقوط كرده، در فساد و تباهى غرق بودند؛ به گونه‏اى كه در مجالس عمومى، به یكدیگر سخن زشت مى‏گفتند، بازى مى‏كردند، در حضور جمع مى‏شدند، به رهگذران پرتاب مى‏كردند و در حضور مردم، از خود باد خارج مى‏كردند، با مسافران نموده و اموالشان را مى‏گرفتند. درخواست عذاب، از زبان اقوام سایر انبیا نیز بیان شده است؛ قوم نوح و عاد گفتند: «فائتنا بما تعدنا»(133)، قوم ثمود از حضرت صالح خواستند: «فاتنا بما تعدنا»(134)، همچنین در زمان پیامبراسلام ‏صلى الله علیه وآله گروهى گفتند: «ائتنا بعذاب»(135) ممكن است مراد از «قطع سبیل» در آیه، بستن راه بر روى مردم براى غارت اموال آنها و یا لواط با آنان باشد. 133) هود، 32. 134) اعراف، 70. 135) انفال، 32. ✔️پيام ها 1- با وجود راه طبیعى و شرعى ازدواج براى ارضاى غریزه شهوت، لواط و همجنس‏بازى، ‏آور است. «ائنّكم لتأتون الرّجال» 2- شیوع فساد، مانع نهى از منكر نیست. «ائنّكم لتأتون الرّجال» 3- فساد اخلاقى، انسان را به فساد مى‏كشاند. (غرق شدن در گناه و نادیده گرفتن ارزش‏هاى اخلاقى، باعث شك در نبوّت حضرت لوط شد.) «لتأتون الرجال - ائتنا بعذاب اللّه اِن كنتَ من الصادقین» 4- خداوند براى ارضاى ‏ى جنسى، راه قرار داده و انسان را در بن‏بست نگذاشته است. «السبیل» 5 - گناه علنى، از زشت‏ترین گناهان است. «فى نادیكم المنكر» 6- امنیّت و عفّت عمومى، باید محترم و محفوظ بماند. «فى نادیكم المنكر» 7- عاقبت گناه علنى، همیشگى است. (قوم لوط مدّتى كوتاه، گناه علنى داشتند؛ امّا ده‏ها قرن بدنام شدند.) «فى نادیكم المنكر...» 8 - صداقت و راستگویى حتّى در دید منحرفان نیز كار خوبى است. «ان كنت من الصادقین» 9- لواط، منكر و فاحشه است، «المنكر - لتأتون الفاحشة» و لواط كننده، مفسد فى الارض است. «ربّ انصرنى على القوم المفسدین» 10- تنها بودن، مانع نهى از منكر نیست. حضرت لوط با آنكه تنها بود؛ امّا در مقابل انحراف و منحرفان و از خداوند استمداد نمود. «ربّ انصرنى» 11- همواره باید در فكر بر مفسدان باشیم، نه آنكه حكومت آنان را بپذیریم. «ربّ انصرنى على القوم المفسدین» @FATEMI133
✍به این سه حقیقت فکر کنیم! 1⃣اینکه خداوند بدون شک تمام اعمالمون را می بیند «إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِير»​ 2⃣اینکه همیشه، فرشتگانی مجاورمون هستند که ثبت و ضبط می کنند ریز و درشت خوب و بدمون رو؛ «رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُون‏»​ 3⃣اینکه اصلاً از کجا معلوم؛ شاید بیخ گوشمون نشسته باشد جناب عزرائیل و صادر شده باشد دستور رفتنمون رو ! «عَسى‏ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُم‏»​ 🌹🌹🌹
جلسه قران 1 شهریور منزل حاجی ابراهیمی مرور صفحه 381 و 382 ایات 45 الی 64 قران👇👇
✅و لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلی ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ فَإِذا هُمْ فَرِیقانِ یَخْتَصِمُونَ«45» و به راستی به سوی قوم ثمود،برادرشان(حضرت)صالح را فرستادیم که(او به مردم گفت:)خداوند را بپرستید.پس آن گاه مردم به دو گروه متخاصم تقسیم شدند. قالَ یا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّیِّئَهِ قَبْلَ الْحَسَنَهِ لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ«46» صالح گفت:ای قوم من! چرا پیش از نیکی شتابزده خواهان بدی هستید؟ چرا از خداوند آمرزش نمی خواهید تا مشمول رحمت گردید؟ نکته ها: *حضرت ،مردم را از عذاب الهی می ترسانید و به آنان هشدار می داد،ولی آنان می گفتند: «یا صالِحُ ائْتِنا بِما تَعِدُنا»[58] آن عذابی که وعده می دهی بر ما بیاور. ✔️در این آیه، صالح می گوید:چرا شما به جای خیر،سراغ شر را می گیرید؟ همان گونه که کفّار از حضرت هود علیه السلام و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز تعجیل در عقوبت را می خواستند. *با اینکه تمام انبیا با مردم برخورد و برادرانه داشته اند،ولی از اینکه کلمه ی «أَخاهُمْ» تنها برای بعضی از آنان بکار رفته است،شاید بتوان استفاده کرد که بعضی از انبیا علاوه بر برخورد عطوفانه فامیل قوم خود نیز بوده اند. پیام ها: 1- دعوت به توحید،سرلوحه ی دعوت انبیاست. «أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ» 2- انتظار نداشته باشید همه ی مردم شمارا بپذیرند. «فَإِذا هُمْ فَرِیقانِ» 3- نزاع میان حقّ و باطل دائمی است. «یَخْتَصِمُونَ» 4-راه توبه را برای بازگشت مجرمان باز بگذارید. «لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ» 5- انبیا دلسوز مردمند. یا قَوْمِ ... لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ 6- استغفار،زمینه ی جذب الهی است.«تستغفرون اللّه لعلّکم ترحمون» @FATEMI133
قالُوا اطَّیَّرْنا بِکَ وَ بِمَنْ مَعَکَ قالَ طائِرُکُمْ عِنْدَ اللّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ«47» (مردم به صالح)گفتند:ما به تو وهمراهانت فال بد زده ایم(وقحطی موجود به خاطر وجود شماست.صالح)گفت:فال(وسرنوشت نیک وبد)شما نزد خداست،بلکه شما گروهی هستید که مورد آزمایش قرار گرفته اید. @FATEMI133
✅وَ کانَ فِی الْمَدِینَهِ تِسْعَهُ رَهْطٍ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لا یُصْلِحُونَ«48» 👇👇👇 و در آن شهر نُه دسته(و گروه)بودند که در آن سرزمین فساد می کردند و اهل اصلاح نبودند. ✔️نکته ها: *کلمه ی«تطیر»از«طیر»به معنای پرنده است.مردم عرب هنگام سفر،پرنده ای را رها می کردند که اگر به سمت می پرید(این کار را به فال نیک می گرفتند و)سفر می کردند و اگر به سمت چپ می پرید(فال بد می زدند و)سفر را تعطیل می کردند[61] 🌷در اسلام،فال بد زدن(به نام طیره)شرک دانسته شده است.فال بد،رها کردن دلایل اصلی و رفتن به سراغ است. 🌷فال بد زدن به انبیا،در قرآن مکرّر آمده است:فرعونیان ها را از موسی می دانستند؛ «یَطَّیَّرُوا بِمُوسی»[62]به حضرت عیسی می گفتند: «إِنّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ[63]در این آیه نیز می فرماید:به صالح گفتند: «اطَّیَّرْنا بِکَ» 🌷جمله ی «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ» را چند نوع معنا کرده اند:👇 الف:شما توسط عوامل گر فریب خورده اید که این گونه مقاومت می کنید.(بنا بر اینکه«فتنه»به معنای فریب و خدعه باشد) ب:شما با حوادث تلخ می شوید.(اگر مراد از فتنه،امتحان وآزمایش باشد) ج:شما به خاطر لجاجت می شوید.(بنا بر اینکه مراد از فتنه،عذاب باشد) ✔️پیام ها: 1- پیامبر اسلام و مسلمانان بدانند که انبیای و یارانشان چگونه تحقیر می شدند، پس سختی ها را تحمّل کنند. «قالُوا اطَّیَّرْنا» 2- فال زدن،تاریخی بس طولانی دارد.(کسی که به خدا و حکمت الهی ایمان نداشته باشد،به خرافات روی می آورد). «اطَّیَّرْنا» 3- در نظامی که و ادب و منطق و وحی، نباشد،چهره هایی که مایه ی برکت هستند مایه ی بدبختی معرّفی می شوند. «اطَّیَّرْنا بِکَ» 4- حضور انبیا،به معنای محو مشکلات طبیعی و روزمره نیست. «اطَّیَّرْنا بِکَ» 5-تلخی ها و ناگواری ها،هر یک دلایل ای دارد که خداوند قرار داده است. «طائِرُکُمْ عِنْدَ اللّهِ» 6- برخورد با انبیا،یک آزمایش الهی است. «تُفْتَنُونَ» @FATEMI133
✅قالُوا تَقاسَمُوا بِاللّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِکَ أَهْلِهِ وَ إِنّا لَصادِقُونَ«49» 👇👇 (آن گروه مفسد)گفتند:به خداوند سوگند یاد کنید(و هم قسم شوید)که بر او و خانواده اش شبیخون می زنیم،سپس به ولیّ او خواهیم گفت:ما در محل قتل کسانش حاضر نبودیم(تا چه رسد به اینکه آنان را کشته باشیم)،و ما قطعاً راست می گوییم. ✔️نکته ها: 🌹در اسلام،سوگندی ارزش دارد و وفای به آن لازم است که نسبت به انجام کاری ارزشمند یا ترک کاری ناپسند صورت گیرد،لذا اگر شخصی سوگند یاد کرد که به مظلومی ضربه ای بزند یا از ظالمی حمایتی کند،این سوگند ارزش شرعی و قانونی ندارد. 🌹*این آیه،مارا به یاد هم سوگند شدن کفّار مکّه می اندازد که تصمیم گرفتند شبیخون بزنند و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را در بستر خواب شهید کنند،ولی پیامبر اکرم،حضرت علی علیه السلام را به جای خود خواباند و توطئه ی دشمن خنثی شد. ✔️پیام ها: 1- گفته های مخفیانه،بعد از قرن ها می شود. «قالُوا تَقاسَمُوا» 2- دشمن،از دینی سوء استفاده می کند. «تَقاسَمُوا بِاللّهِ» 3- مجرم ترین افراد-که قاتلان انبیا هستند-در دل،خدا را قبول دارند و با نام او شرارت های خود را سر و سامان می دهند. «تَقاسَمُوا بِاللّهِ» 4- افراد یا گروه های باطل،برای اهداف خود،متحدّ و هم قسم می شوند. «تَقاسَمُوا» 5-در تاریخ، های زیادی است.(سوگند به نام خدا برای قتل پیامبر خدا!) «تَقاسَمُوا بِاللّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ» (همچنان که خوارج در خانه ی خدا و در ماه خدا،ولیّ خدا را در حال عبادت خدا،به نیّت تقرب به خدا در لیالی قدر وسحر نوزدهم رمضان ضربت زدند و شهید کردند). 6- استفاده از تاریکی شب،برای انجام توطئه ها،تاریخی طولانی دارد. «لَنُبَیِّتَنَّهُ» 7- انبیا و یاورانشان،در معرض سخت ترین ها بوده اند. «لَنُبَیِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ» 8-قساوت بشر،حدّ و مرزی ندارد.(پیامبرکشی،قتل بستگان پیامبر و شبیخون زدن). «لَنُبَیِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ» 9- قصاص،قانون عقلی و در تمام ادیان آسمانی نیز بوده است. «لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ» 10- مجرم،با ظاهرسازی و ٌ،بر گناه خود سرپوش می گذارد. «ما شَهِدْنا» 11- به همه ی کسانی که ادّعای صداقت دارند و شعار صداقت می دهند،اطمینان نکنید. لَنَقُولَنَّ ... إِنّا لَصادِقُونَ 12- صداقت را حتّی قاتلان انبیا،یک شرف و ارزش می دانند. «إِنّا لَصادِقُونَ» @FATEMI133 @FATEMI133
وَ مَکَرُوا مَکْراً وَ مَکَرْنا مَکْراً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ«50» و(آن نه گروه مفسد)دست به تدبیر بزرگی زدند و ما نیز به تدبیر بزرگی دست زدیم،ولی آنها نمی فهمیدند.