eitaa logo
حوزه علمیه تمدن ساز
4.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
527 ویدیو
89 فایل
فضایی طلبگی برای نگاهی راهبردی‌تر و عمیق‌تر ... ✏نقد تحجر ✏نقد التقاط @amin_dehghani ◾صوت @s_feghheakbar
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 بررسی روایت دوم 🔸 ۱. این روایت نیز بر فرض پذیرش صحت آن، ناظر به فلسفه و نیست، بل‌که در مذمت کسانی است که از فلسفه و عرفان پلی برای رسیدن به مطامع دنیوی می‌سازند. عبارات بعدی که وصف این عالمان است شاهد این مدعاست. ریاکاری و رشوه‌پذیری و میل به مخالفین اهل بیت و … 🔸 ۲. در برخی روایات از و انتقاد شده است، این روایات را نمی‌توان بر نفی فقه و کلام تفسیر کرد. سیأتی علی امتی زمان لایبقی من القرآن الا رسمه و من القرآن الا اسمه، یسمون به و هم ابعد الناس منه، مساجدهم عامرة وهی خراب من الهدی، فقهاء ذلک الزمان شر فقهاء تحت ظل السماء، منهم خرجت الفتنة والیهم تعود. روزگاری بر امت من خواهید رسید که جز نگارش قرآن از آن چیزی باقی نیست و جز نام اسلام از آن نمانده است، مسلمان نامیده می‌شوند ولی دورترین مردم از اسلام‌اند، مسجدهای‌شان آباد است اما از بنای هدایت ویران است، فقیهان آن زمان بدترین فقهای زیر آسمان‌اند، فتنه‌ها از ایشان برمی‌خیزد و به ایشان برمی‌گردد. (بحارالانوار، ج۲،ص ۱۰۹) 🔸 ۳. و پر است از انبوه مطالب فلسفی در موضوعاتی از قبیل ، اسماء و صفات الهی، ، ، و و.. آیا باوجود این حجم عظیم از معارف فلسفی که معصومان به مخاطبان‌شان القا نموده‌اند، امکان دارد روایتی از آن حضرات صادر شود و مسلمانان را از فهم اجتهادی و نه تعبدی، بازدارد؟ ما یا باید بپذیریم که به پذیرش تعبدی و ظنی روایات مأموریم یا به حکم عقل ونقل، فهم یقینی معارف را در صورت امکان لازم بدانیم، و فلسفه مگر چیزی جز بحث آزاد برای فهم حقایق است. ( مظفری، بنیان مرصوص، ص ۸۰) 🔸🍀 ۴. علامه در پرسشی به بررسی این روایات می‌پردازد: پرسش: روایاتی که در خصوص ذم اهل فلسفه به ویزه در دوره آخرالزمان وارد شده – چنانکه در کتب حدیثی از قبیل بحارالانوار و حدیقة الشیعه مسطور است – متوجه چه کسانی می شود و منظور از این احادیث چیست؟ پاسخ: دو، سه روایتی که در بعضی از کتب در ذم اهل فلسفه در آخرالزمان نقل شده، بر تقدیر صحت (⭕️ با این عبارت علامه طباطبایی ضعف سندی این روایات را اعلام می کند. همان طور که آیت الله در کتاب بررسی فقهی فلسفه ورزی و فلسفه آموزی، علاوه بر عدم دلالت این دو روایت، ضعف سندی ان ها را نیز اثبات می کند ⭕️ )، متضمن ذم اهل فلسفه است نه خود فلسفه؛ چنان که روایاتی نیز در ذم فقهای آخرالزمان وارد شده و متضمن ذم فقها است نه فقه اسلامی و همچنین روایاتی نیز در ذم اهل اسلام و اهل قرآن در آخرالزمان وارد شده: «لایبقی من الاسلام الا اسمه و لا من القرآن الا رسمه» و متوجه ذم خود اسلام و خود قرآن نیست. و اگر این روایتها که خبر واحد ظنی می باشند در خود فلسفه بود و مسائل فلسفی (چنان که در جواب سؤال دوم گذشت) مضمونا همان مسائلی است که در کتاب و سنت وارد شده، این قدح عینا قدح در کتاب و سنت بود که این مسائل را با استدلال آزاد بدون تعبید و تسلیم مشتمل شده است. اصولا چگونه متصور است که یک خبر ظنی در برابر قطعی یقینی قد علم کرده و ابطالش کند؟! (اسلام و انسان معاصر، صفحه ۹۴-۸۹)  ♦️ فلسفه اسلامی: ✅ @feghheakbar
💎 نامه آیت الله العظمی به یک نشریه ی ضد فلسفی بسم الله الرحمن الرحيم هيئت محترم تحريريه ی .... سلام الله عليكم و رحمة الله توفيقات همگان را در تبليغ اسلام ناب، به شيوه ي تشيع واقعي از خداوند متعال خواهانم. نشريه ي عزيزان به دستم رسيد تا آنجا که وقت، اجازه مي داد مطالعه کردم. تمام مقالات، حاکي از نيت پاک نويسندگان آن است که واقعاً مي خواهند جامعه را از انديشه هاي خرافي برهانند و چهره ي واقعي اسلام را نشان دهند. 🔴 ولي اين نکته مانع از آن نيست که اموري را تذکر دهم: ⭕️ ۱. در يکي از مقالات، ... اين انديشه ي شاذّ بر خلاف اجماع تمام علماي اسلام است که يکي از جهات اعجاز را زيبايي الفاظ و شيوه ي بيان غير قابل معارضه ي آن مي دانند. گذشته از اين، سخن ياد شده بر خلاف فرمايش (عليه السلام) است که مرحوم کليني در کافي .... شکي نيست که معارف بلند قرآن يکي از جهات مهم اعجاز آن است، ولي اين جهت از اعجاز، از آن خواصّ است که فهم معارف بلند قرآن را دارند. در حالي که عموم مردم، از چنين فهمي برخوردار نيستند، در اين صورت، نتيجه اين مي شود که اعجاز قرآن تنها از آن گروه برتر باشد، نه توده ي مردم و عامه ي خلق. ⭕️ ۲. از مجموع مقالات به دست مي آيد که هدف، خط بطلان کشيدن بر حکمت اسلامي است که گويا سراسر سراب و کشک است!! چنين برخوردي با دانشي که هزاران روي آن کار کرده اند، نقد منصفانه نيست، بلکه تعصّب آميز است. شايسته است هيئت تحريريه، مسائل را از هم جدا سازد و سره را از ناسره تفکيک نمايد، آنگاه به نقد آنچه از نظر وي باطل است، بپردازد. در دنياي امروز که حکمت اسلامي مورد توجه بزرگان علمي است، نبايد با اين شيوه با آن مبارزه کرد. راه صحيح اين است که پس از جداسازي مسائل، حق و باطل را از هم جدا نمود. مثلاً تقرير برهان امکان در فلسفه ي اسلامي، باطل است؟ اثبات تجرّد روح که محقّق عينيّت بدن عنصري اخروي با بدن عنصري دنيوي است باطل است؟ ⭕️ ۳. دور از ادب است که بگويم آقايان بار ديگر برگردند و را مطالعه کنند. خطب ( عليه السلام) و کلمات و صادق (عليه السلام) سراسر و حکمت است، با اين تفاوت که آن حضرت، اين انديشه هاي بلند را از سرچشمه ي زلال، برگرفته اند. اما حکماي اسلام در پرتو و انديشه به آن رسيده اند. ⭕️ ۴. بزرگاني از شيعه مانند و علامه و و همچنين ديگر شخصيت ها، پي افکنان حکمت اسلامي بوده اند، و مرحوم علّامه، کتاب هاي متعددي در اين مورد نگاشته است.  آيا اين حق شناسي است که ما مجموع معارف آن ها را سست و بي پايه و به تعبير بعضي از بزرگان «کشک» بخوانيم؟ ⭕️ ۵. هيچ مکتب انساني، مانند مکتب و دربست قابل قبول نيست، زيرا به حکم اينکه فاقد عصمتند، نمي توان در بست آن را پذيرفت. تنها مکتب است که در بست مورد پذيرش است، ولي با اين اعتراف در لابلاي مکتب آن ها حقايقي به دست مي آيد که مي تواند روشنگر باشد، مثلاً تعلّق عالم امکان به عالم بالا به سان تعلق معني حرفي به اسمي است. اين بحث گسترده روشنگر ي مبارکه است که مي فرمايد:  ((وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُم)) [آیه ۴ ]   يا بيانگر گفتار است که فرمود: ((داخل في الأشياء لا بالممازجه عنها لا بالمباينه)) (قريب به اين مضمون). ⭕️ ۶. ساليان درازي با پيروي از ، آن را چهارمين دليل، در شريعت و عقيده دانسته و از مکتب و دوري جسته است. اين شيوه سخن گفتن دوستان و عزيزان يادآور مکتب حنابله است که حتي در به عمل مي کنند و براي خدا جهت و حرکت ثابت مي نمايند و را هر سال ميان زائران خانه ي خدا پخش مي کنند. ⭕️ ۷. ما به روان پاک کليه ي اساتيد خود درود فرستاده و همگان را تقدير مي کنيم، ولي اين مانع از آن نيست که در مسائلي اظهار نظر نماييم و اگر اساتيد ديرينه ي ما امروز در قيد حيات بودند، فشار قلم خود را روي ، ، و بي دينان متمرکز مي کردند. در اين مدت کم صدها هزار کتاب ضد ، از مرز کشور وارد شده و در خانه ها ايجاد تفرقه نموده است، شايسته ي همت والاي عزيزان اين است که به اين قسمت هم توجه کنند. کشور ما کشور ولايت است و حفظ ولايت براي ما اولويت دارد. باز در پايان توفيقات همگان را از خداوند متعال خواهانم. اميد است اين نامه در هيئت تحريريه قرائت شود تا آنجا که سخن را درست و پابرجا يافتند، در نشريه رعايت کنند. با تقديم احترام - جعفر سبحاني - ۱۳۸۸/۴/۷ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 : جـنـاب فـيلسوف كبير، صدرالمتالهين ، در خصوص آيات سوره حديد فرمايد: بدان كه اين شش آيه كه در حديث اشاره به آنها شده هر يك متضمن باب عظيمى است از علم توحيد و الهيت ، و مشتمل امر محكمى است از احكام صمديت و ربوبيت ، كه اگر زمان مهلت دهـد و دهـر مـسـاعـدت كند با عارفى ربانى يا حكيمى الهى كه علمش را اخذ كرده باشد از مـشـكـاة نـبـوت مـحـمـديـه ، عـلى الصـادع بـهـا و آله افضل السـلام و التحية ، و اقتباس ‍ كرده باشد حكمتش را از احاديث  اصحاب عـصـمـت و طهارت ، سلام الله عليهم ، هر آينه حق او و حق آن آيات آن است كه براى تفسير هـر يـك جـلد كـبـيـرى ، بـلكه مجلدات كثيره اى ، مشحون گرداند.  (شرح اصول کافی ، ص ۲۴۸ ) امثال نویسنده فارِس این میدان نیست، ولی از آن جا که میسور، در سنت عقل، به معسور ساقط نگردد، شمه ای از آن چه تلقی نمودیم از مشایخ عظام و کتب ارباب معرفت و مشکاة انوار هدایت اهل بیت عصمت، مذکور می داریم به طریق اجمال و اشاره.... 📙 شرح چهل حدیث امام خمینی، ص ۶۵۱ . ⭕️ برخی از منابعی که امام خمینی در آن ها به بیان این آیات پرداخته اند: - فصل چهلم کتاب شرح چهل حدیث که تمام آن ویژه ی شرح و بررسی این حدیث است. - تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص ۱۹۰ تا ۱۹۲ - صحیفه نور، ج۱۸، ص۲۶۲ - آداب الصلوه، فصل ششم؛ در شمه ای از تفسیر سوره مبارکه @feghheakbar
💎 شهید علامه : در حدیث است که از علی بن الحسین علیه السلام درباره ی توحید پرسش شد، فرمود: خداوند می دانست در آخرالزمان گروه هایی ژرف اندیش خواهند آمد، از این رو قل هو الله احد و آیات اول سوره حدید را فرستاد، و هر کس سخنی غیر آن ها بگوید هلاک شده است. ( اصول کافی، کتاب التوحید، باب النسبه، حدیث۳) نظریات دقیق فلسفی و عرفانی ثابت کرده است که آیات قل هو الله احد و آیات اول سوره حدید قله نهایی و است. 📚 مجموعه آثار شهید مطهری، جلد۶ - اصول فلسفه و روش رئالیسم، ص ۸۸۳ ✅ @feghheakbar
💎 علامه : ... آیاتی است که از صریح ترین در وحدت أقدس حق به وحدت حقّه حقیقیه و صِرفه اوست. و حضرت سجاد علیه السلام در این گفتار خود می رساند که: امت های سافله تاب و توان ادراک این نوع از توحید را نداشته اند؛ و چون به برکت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم افرادی متعمق در سلوک توحید در آخرالزمان به وجود می آیند؛ خداوند این باب را برای آن ها مفتوح نمود؛ و این آیات را فرو فرستاد. صدرالمتالهین می گوید: وقتی من به این حدیث رسیدم گریه کردم. 📗 علمی و عینی، ص۳۳۶ ✅ @feghheakbar
💎 مفسر کبیر، آیت الله : عالی ترین سیر فکری بشر در توحید در این دو بخش [ سوره توحید و آیات اول سوره حدید ] از قرآن کریم تامین شده است؛ به گونه ای که روی گردانی از آن مایه هلاکت و تجاوز از آن نیز عامل حیرت و سرگشتگی است؛ زیرا فوق آنچه در این آیات الهی آمده، متصور نیست. فوق صمدیت و فوق مطلق بودن فرضی محال و گمراه کننده است. اگر بهره انسان ها از قرآن کریم تلاوت صرف بود، ژرف نگری و استخراج معارف بلند توحیدی از آن جایی نداشت. در حالی که طبق حدیث مزبور متعمقانِ معرفتی مجاز بلکه موظفند در آن غوص کرده، بهره ور گردند. از این رو حکمای الهی معارف توحیدی فراوانی را از سوره مبارکه اخلاص استفاده کرده اند. 📗 تفسیر ، ج۱، ص ۹۲ ⭕️ علامه جوادی در برخی دیگر از آثار خود به این بحث پرداخته اند، مانند: - سرچشمه اندیشه، ج۳ ( این جلد ارزشمند حاوی مقالات فلسفی ایشان است )، ص ۴۹۶تا۴۹۹ - موضوعی، ج۲ ( در قرآن )، ص۷۰ و۷۱ - رازهای نماز، ص۱۰۰ ✅ @feghheakbar
علامه : بسیاری از روایات ما مشحون به دقیق ترین مسائل عقلی است؛ و چگونه با عدم آشنائی به مسائل عقلیه می توان در این بحر بی کران وارد شد؟ و حاقّ معانی وارده در آن ها را در ابواب مختلفۀ و و ، و امر بین الأمرین، و و ، و حقیقت ، و کیفیت مخلوق به خالق و غیرها را به دست آورد؟ راویان احادیث أئمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین، همه یکسان نبوده، بلکه هر یک در مرتبه ای خاصّ و درجه ای مخصوص بوده اند؛ و روایاتی که از هِشام بن حَکَم و مؤمن الطاق و نظائرها نقل شده است، بسیار دقیق است و به خوبی می رساند که آنان در علوم عقلیّه متضلّع، و به فنون استنباط احکام و قیاسات عقلیّه، و جدل و خطابه و برهان واقف بوده اند؛ و حضرات معصومین با آن ها با لسان دیگری بسیار دقیق و عمیق حقائق را بیان می فرموده اند. فهمیدن این دسته از روایات بدون خواندن فلسفه و آشنائی با علوم عقلیّه محال است. 📕 سرالفتوح, ص ۴۰تا۵۵ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
علامه : بسیاری از روایات ما مشحون به دقیق ترین مسائل عقلی است؛ و چگونه با عدم آشنائی به مسائل عقلیه می توان در این بحر بی کران وارد شد؟ و حاقّ معانی وارده در آن ها را در ابواب مختلفۀ و و ، و امر بین الأمرین، و و ، و حقیقت ، و کیفیت مخلوق به خالق و غیرها را به دست آورد؟ راویان احادیث أئمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین، همه یکسان نبوده، بلکه هر یک در مرتبه ای خاصّ و درجه ای مخصوص بوده اند؛ و روایاتی که از هِشام بن حَکَم و مؤمن الطاق و نظائرها نقل شده است، بسیار دقیق است و به خوبی می رساند که آنان در علوم عقلیّه متضلّع، و به فنون استنباط احکام و قیاسات عقلیّه، و جدل و خطابه و برهان واقف بوده اند؛ و حضرات معصومین با آن ها با لسان دیگری بسیار دقیق و عمیق حقائق را بیان می فرموده اند. فهمیدن این دسته از روایات بدون خواندن فلسفه و آشنائی با علوم عقلیّه محال است. 📕 سرالفتوح, ص ۴۰تا۵۵ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
▪ بايد اعتراف كنيم كه به صورت اصلى در مغز و روح ما موجود نيست، بلكه اين فكرْ اغلب در مغزهاى ما به صورت مسخ شده موجود است؛ ما توحيد مسخ شده است، ما نبوت مسخ شده است، و امامت ما مسخ شده است، اعتقاد به ما كم و بيش همين طور. ▪ تمام دستورهاى اصولى اسلام در فكر ما تغيير شكل داده. در دين # هست، هست، هست، هست. تمام اينها بدون استثناء به صورت مسخ شده در ذهن ما موجود است. ▪فكر دينى ما بايد اصلاح بشود. تفكر ما درباره دين غلط است غلط. به جرئت مى گويم از چهارتا مسئله فروع، آنهم در عبادات، چندتايى هم از معاملات، از اينها كه بگذريم ديگر فكر درستى ما درباره دين نداريم؛ نه در اين منبرها و در اين خطابه ها مى گوييم و نه در اين كتابها و روزنامه ها و مقاله ها مى نويسيم و نه فكر مى كنيم. 📗 ده گفتار، شهید ، ص۱۵۴ و ۱۵۷ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
علامه : در فلسفه دو مساله و دو رکن است که اصل تمام مباحث بوده و تمام مسائل گرد اين دو قطب مى چرخند و دور مى زنند و محور همه ى مسائل در فلسفه الاهيه اين دو اصل است: يکى است و ديگرى و دومی راه رسیدن به اولى است. 📚 دروس شرح اشارات، نمط سوم، ص۴۳ ✅ @feghheakbar
علامه : بسیاری از روایات ما مشحون به دقیق ترین مسائل عقلی است؛ و چگونه با عدم آشنائی به مسائل عقلیه می توان در این بحر بی کران وارد شد؟ و حاقّ معانی وارده در آن ها را در ابواب مختلفۀ و و ، و ، و و ، و حقیقت ، و کیفیت مخلوق به خالق و غیرها را به دست آورد؟ راویان احادیث أئمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین، همه یکسان نبوده، بلکه هر یک در مرتبه ای خاصّ و درجه ای مخصوص بوده اند؛ و روایاتی که از هِشام بن حَکَم و مؤمن الطاق و نظائرها نقل شده است، بسیار دقیق است و به خوبی می رساند که آنان در علوم عقلیّه متضلّع، و به فنون استنباط احکام و قیاسات عقلیّه، و جدل و خطابه و برهان واقف بوده اند؛ و حضرات معصومین با آن ها با لسان دیگری بسیار دقیق و عمیق حقائق را بیان می فرموده اند. فهمیدن این دسته از روایات بدون خواندن فلسفه و آشنائی با علوم عقلیّه محال است. 📕 سرالفتوح، ص ۴۰تا۵۵ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
💢 اسلامی حرف زدن و قارونی فکر کردن آیت الله : ما هر کار خیری که انجام دادیم خودمان را می‌بینیم و آن مبدأ خلاّق و فیاض را نمی‌بینیم! ... اگر کسی خدای ناکرده این چنین فکر کند بگوید من خودم زحمت کشیدم به اینجا رسیدم این اسلامی حرف می‌زند ولی قارونی فکر می‌کند چون قارون هم همین را می‌گفت، می‌گفت من خودم درس اقتصاد می‌دانستم لذا ثروت پیدا کردم. ما حق نداریم که اسلامی حرف بزنیم بگوییم مسلمانیم ولی قارونی فکر کنیم بگوییم من خودم ده سال زحمت کشیدم و به اینجا رسیدم! بسیاری از افراد اسلامی حرف می‌زنند ولی قارونی فکر می‌کنند آن‌ها با وجود این همه نعمت خداوند می‌گویند که ما خودمان زحمت کشیدیم و درس خواندیم و عالم شدیم مگر قارون غیر از این را می‌گفت او هم می‌گفت خودم زحمت کشیدم و کار کردم و ثروت به دست آوردم. این خطر قارونی دامنگیر بسیاری از ماهاست. اگر کسی بگوید در راه علم ۴۰ سال دود چراغ خوردم حرف قارونی زده است. بسیاری افراد از مشرک بودن خود بی خبرند؛ وظیفه انسان آن است که از این شرک رقیقی که گرفتار اوست خلاص شود تا از برکات اعتقاد به طرفی ببندیم. ما باید اندیشه خود باشیم؛ نگوییم خود زحمت کشیده ایم و عالم شده ایم ... مگر قارون غیر از این می‌گفت؟! می‌گفت من خودم درس خواندم عالم شدم! "إِنَّما أُوتیتُهُ عَلی عِلْمٍ عِنْدی" مگر غیر از این بود؟! چرا به جایی نرسید؟ چرا زمین او را فرو برد؟ ما ـ خدای ناکرده ـ اسلامی حرف نزنیم و قارونی فکر کنیم؛ چه در حوزه چه در دانشگاه.