eitaa logo
فِي الحِکمَة
955 دنبال‌کننده
54 عکس
11 ویدیو
100 فایل
ملخّص و زبده نظريات و ملزومات مباني در ساحتهاي الهي و طاغوتي به انضمام مطالب گوناگونِ مستفاد از منابع مستند. وجود شريعت بي حقيقت و اقامت حقيقت بي شريعت محال ميباشد. نشر بدون درج منبع بقصد "تقرّب" در صورت "توانايي تبيين"،مجزي بل منجّز است. @Mohammadds
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محمد صالحي
پیداش کردم: مقاله صادق زیباکلام در روزنامه کیهان ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۹ زیباکلام ضمن انتقاد شدید از عدم انطباق محیطهای علمی با فضای انقلابی، ایده تعطیلی دانشگاهها، اعزام اساتید و دانشجویان به روستاها و کارخانجات و حذف رشته های غیرضروری برای انقلاب را مطرح میکند و اين طرح از طريق دکتر عبدالکريم سروش اجرا ميشود! @faridebrahimi @felhekmat
💠لزوم متابعت كامل از جميع احكام شرعيه در تمام مراحل سلوك: 🔰علامه طباطبائی(ره)می فرمایند: پوشيده نماند كه از ابتداى سير و سلوك تا آخرين مرحله از آن، سالك بايد در تمام امور ملازم شرع انور باشد و به قدر سر سوزنى از ظاهر شريعت تجاوز ننمايد. پس اگر كسى را ببينى كه دعوى سلوك كند و ملازم تقوى و ورع نبوده و از جميع احكام الهيّه شرعيّه متابعت ننمايد و به قدر سر سوزنى از صراط مستقيم شريعت حقّه انحراف نمايد او را منافق مىدان مگر آنچه به عذر يا خطا يا نسيان از او سر زند. و اينكه از بعضى شنيده شده است كه مىگويند سالك پس از وصول به مقامات عاليه و وصول به فيوضات ربّانيّه تكليف از او ساقط مىگردد سخنى است كذب و افترائى است بس عظيم، زيرا رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله با اينكه اشرف موجودات و اكمل خلائق بودند مع هذا تا آخرين درجات حيات تابع و ملازم احكام الهيّه بودهاند. بنابراين سقوط تكليف به اين معنى دروغ و بهتان است. بلى از براى آن مىتوان معناى ديگرى نمود كه قائلين، آن را قصد نمىنمايند. 📚لب اللباب،ص52 @felhekmat
🔰اقسام تناسخ: 1⃣مُلکي: عبارت است از اينکه نفوس انساني بعد از موت تناسخ در حيوانات همين نشئه ي مُلکي پيدا کند و به بيان ديگر نفس بعد از رهايي از اين بدن حلول در بدن يک حيوان مُلکي کند؛اين قسم به نص شرع باطل ميباشد لذا مختار اعاظم حکما و عرفاي شامخين نيست. 2⃣ملکوتي: عبارت است از اينکه نفوس انساني بعد از مفارقت از اين نشئه و بدن مادي و موت طبيعي بر اساس ملکات مذمومه ي مکسوب در نشئه ي مُلکي بشکل حيوانات در آيد؛اين تناسخ نصّ شرعي دارد و لذا مختار حکما و مشهود عرفاست. 📋نکته: بين ملکه ي مذمومه اي که مکسوب اشخاص است و حيواني که به شکل آن در ميايند سنخيت و تناسب است بعنوان مثال کسيکه جمع مال در عالم مُلک بر او ملکه شده باشد از اين حيث بشکل مورچه محشور خواهد شد. 📋نکته: بعضا ممکن است برخي ملکات مذمومه ي مختلفي را کسب کرده باشند لذا بشکل حيواني عجيب که مجموعي از حيوانات است در خواهد آمد! 📋نکته: ملکات مکسوبه در همين نشئه براي اوليا مشهود است و از آن تعبير به صورت برزخي شخص ميشود. @felhekmat
🔰بخشي از وصيتنامه (صدرالدين قونوي): 🔸...وصيت ميکنم اصحابم را به اينکه بعد از من خوض در مشکلات معارف ذوقيه نکنند و به منصوصات(محکمات/صريح عقل/نصّ/قطعي) آن کفايت کنند و از تفقّه و تاويل معارف ذوقيه دست برکشند ، خواه در کلام من يا کلام شيخ(ابن عربي) چرا که اين راه بعد از من مسدود است و احدي به آن راه ندارد "مگر کسيکه که محضر حضرت صاحب(عجّ)را ادراک کرده باشد و از او(عجّ)معارف را گرفته باشد،پس سلام من را هم به او(عجّ)برساند"... . 📋أقول: حضور به محضر حضرتش(عجّ)مرقات فهم مشکلات معارف ذوقيه و علم عرفان نظري عنوان شده و بر محقق زحمت کشيده واضح است که بسياري از عبارات اين متون از مشکلات است،در همين راستا منظور امام خميني(ره) از اهل معارف که آنها را مشايخ العظام و عرفاء الکرام مينامد و تعلّم معارف ذوقيه را تنها از آنها صحيح ميداند مشخص ميشود که چه کساني هستند:... و تعلّم المعارف عند اهلها"من المشايخ العظام و العرفاء الکرام"و إلّا فمجّرد الرجوع الي مثل هذه المعارف لا يزيد الاّ خسرانا و لاينتج الاّ حرمانا... . 📋نکته: طبق اين قول تمام کسانيکه موفق به حل معضلات معارف ذوقيه شده اند و از اعاظم مدرسين اين کتب بوده اند بايد به محضر حضرتش(عجّ) هم رسيده بوده باشند(اعاظم مدرسين غير از مدرسين و متخصصين محترم هستند و شايد مثالشان دورا دور آب کر و آب مضاف است که طهارت فقط با اولي ميسر ميباشد). _____________________________________ 📚رسالة النصوص،ص34. 📚مصباح الهداية،ص213(خاتمه کتاب). @felhekmat
🌸 کي است؟ 🔰ظهور تمام انبيا دو مرحله اي بوده است: يک ظهور تدريجي و يک ظهور دفعي؛ ظهور حضرت هم دو مرحله ايست و ظهور تدريجي اتفاق افتاده که نشانه اش شوق اولي وداد و سُعدا به دين ميباشد،قبل از انقلاب تعداد معدودي به اعتکاف ميرفتند اما اکنون جمعيت بيشتري به اين عمل شريف ميپردازند،قبل از انقلاب هيئات به اين گستردگي نبود،قبل از انقلاب راهپيمايي اربعين به اين شکوه نبود و... اين مسائل و ديگر مسائل نشانه ي واضح از اتفاق افتادن ظهور تدريجي است.(اساسا هر اتفاقي در عالم که موجب تاليف قلوب مومنين شود نشانه ي قطعي ظهور تدريجي و بستر ظهور دفعي است). 🔸چرا؟ 🔹چون ظهور اِکمال نفوس به تکميل عقول است(و با تکميل عقل سلطنت قوا از وهم به عقل ميرسد لذا شيطان به مسلخ ميرود)و اين جز با اِحکامِ اَحکامِ مقدسه و انس افراد با آن مقدور نيست و اِحکام و تحکيم و تبليغ اَحکام نيازمند بستر و عزمي همه گاني است که اين مهم با انقلاب اسلامي محقق شده است. 📋نکته: فاصله ي بين ظهور تدريجي و دفعي که به فترة معروف است ممکن است طولاني شود و بستگي به مسائل متنوعي دارد که در مورد ظهور دفعي حضرت نشانه هاي قطعي آن از قبل گفته شده است و تمام آنچه معروف به نشانه هاي قطعي ظهور است مربوط به ظهور دفعي است. 📋نکته: تکامل عقول که نياز به زمينه سازي دارد از نشانه هاي قطعي ظهور تدريجي است و انقلاب اسلامي بستر را براي تشريع دين مبين فراهم آورده و لذا خود دليل قطعي بر اتفاق افتادن ظهور(تدريجي)است. 📋نکته: قبيله ي ملعون صهيون با اشاعه ي فحشا مانعي جدي براي ظهور بوده اند و هستند. 📋نکته: اگر ظهور تدريجي مقدمه ي ظهور دفعي قرار نميگرفت،جانها تاب نميآورد و بسياري بجهت عدم انس با معنا و معنويت قالب تهي ميکردند و البته براي اندکي معدود يزداد ايمانا مع ايمانهم بود(اگر اين نکته فهم شود علت وحشت عامه از موت،و راه علاج آن هم فهم ميشود،البته انشااللّه). 📋نکته: با اتمام و تکميل ظهور تدريجي و آمادگي نفوس و جانها و انس آنها با معنا قطعا ظهور دفعي بسيار نزديک تر خواهد شد پس هرکاري که بستر را براي اسلاميزه کردن نفوس محيا کند گاميست براي تحقق ظهور دفعي انشااللّه. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 💠تعريف کوتاه چند : 1⃣رَسخ: رسوخ روح انساني در "جمادات". 2⃣فَسخ: رسوخ روح انساني در "نباتات". 3⃣مَسخ: رسوخ روح حيواني در "حيوانات". 4⃣نَسخ: رسوخ روح انساني در "بدن انساني ديگر". @felhekmat
فِي الحِکمَة
📚شرح مقدمه ابن ترکه بر کتاب #تمهيد_القواعد. 📋بخش چهارم=مسائل علم عرفان نظري. 🍀انشاالله ادامه بخشها
تبيين برخي اصطلاحات.pdf
1.69M
📚شرح مقدمه ابن ترکه بر کتاب . 📋بخش پنجم=ادامه مقدمه و شرح پاره اي از اصطلاحات عرفا و تمايز آنها با اصطلاحات فلاسفه. 🍀انشااللّه ادامه بخشها بارگذاري ميشود. @felhekmat
اگر احکام صرفا اعتباري بودند و ريشه در حقايق والا نداشتند هرگز تشريع اعتباريه صرفه حصول طهارت را موجب نميشد پس احکام عين عرفان هستند و تنها کسيکه به قرب[اعم از قرب نوافليا بالاتر قرب فرائضيا بالاتر قاب قوسين يا...]رسيده توانايي شهود حقيقت را در شريعت دارد. تمام کتبي که ناظر به تاويل احکام از رکوع و سجود و..هستند در واقع گذارشگري مقيمين اين مقام از حقيقت هر عمل شرعي است. @felhekmat
🌺🌻🌻🌺 🔹مناظره با : آیت الله استاد (ره) در مقاله‌ای با عنوان «نکاتی دربارۀ فلسفه و عرفان» در مجلۀ کیهان اندیشه می‌نویسند: حقیر نمی‌داند چرا‌ برخی‌ از دوستان رنگ و صبغه‌ ای را که در اوایل دوران طلبگی به خود گرفته‌ اند محکم‌ نگه‌ داشته‌ اند‌ و تعصّب به خرج می‌ دهند و با پیغام‌ و گاهی مستقیماً، عدم تعرض نسبت به برخی از‌ مباحث‌ را می‌ خواهند. باید عرض کنم ـ اگر آنچه عرض می ‌شود باطل است مورد نقد قرار دهید و اگر حق است بپذیرید. در بین‌ این دوستان افراد دست به قلم نیز وجود دارند‌ ـ دشمنی مطلق با علم و دانش در حوزه مشهد ریشه دارد که جهل مرکّب ریشۀ آن می‌باشد. بنده از باب امتثال امر کسی که اطاعت از او را واجب می ‌دانم (منظورشان امام خمینی است) در نامه‌ای توسط آقای ملائی (از افاضل حوزه که شخصی بسیار متدیّن و سلیم النفس است) از آقایان [: حضرات و رضوان الله علیهما و ...] خواهش کردم که شما الهیات و اسفار و شرح فصوص قیصری را مطالعه و برای ما درس بدهید و افاضات شما را ضبط خواهیم کرد. اگر شما از عهده تدریس این دو کتاب برآمدید آنگاه حق دارید اشکال کنید و اگر نتوانستید از عهده تدریس الهیات اسفار و فصوص بر آیید عقلاً و شرعاً حق مخالفت و اعتراض ندارید. [آقای ملائی نامه را به حجة الاسلام و المسلمین سیدان دادند که به آقایان برساند و پس از چندی] حامل نامه [حجةالاسلام و المسلمین سیدان که نامه را نزد آقایان برده بود] به آقای ملائی گفته بود: «نامه را به آقایان رساندم سکوت اختیار کردند!» و نیز حامل نامه [ حجةالاسلام و المسلمین سیدان] پیغام داده بود که من حاضرم در موضوع معاد با نویسنده این نامه بحث کنم. بنده عرض کردم حاضرم در معاد بحث کنم ولی نه پا در هوا . بلکه باید از اول سِفْر نفس اسفار که در نحوۀ ظهور نفس و تحقق آن از عالم غیب به عالم شهادت و ماده است بحث کرده و به دلایل تجرد نفس پرداخت و بعد در نحوه وجود آن بعد از مرگ و عود آن به بدن در قیامت و آخرت گفتگو کرد. باید فهمید که آیا اصل معاد اعم از جسمانی و روحانی اصل است و در حقیقت اصل معاد ضروری است؟ یا آنکه ضروری، معاد جسمانی است؟ اگر معاد جسمانی ضروری باشد بحث در آن ناروا است . کسانی که به معاد جسمانی معتقدند عود روح به بدن را در آخرت معاد و در دنیا تناسخ می‌دانند. و به هر حال کسی حق اعتراض به ملاصدرا که خود از متصلبان در معاد جسمانی است را دارد که باید حاضر شود از اول سفر نفس تا آخرت مبحث معاد جسمانی را تقریر نماید ولی اگر در همان صفحه اول سفر نفس متوقف شد و نتوانست مطلب کتاب را درک نماید شرعاً در این باب محکوم به سکوت است. این گوی و این میدان. در آینده از آثار حضرات [بزرگان مکتب تفکیک] مطالبی نقل و جرح می‌ کنیم که موجب حیرت خواهد شد و جا از برای جواب و دفاع برای آنها باز است. آن آقا [ ] بهتر است مانند مشایخ خود ساکت باشند. چه آنکه او وقتی حق بحث در معاد را دارد که از عهده مباحث نفس اسفار برآید. یکی از دوستان که شخصی فاضل و متدین و محترم‌ و در معارف (به اصطلاح خودشان‌) از‌ تلامیذ‌ مرحوم‌ آقای حاج شیخ مجتبی قزوینی است زیاده‌ از‌ حد ناراحت گردیدند که چرا مجله کیهان اندیشه مقالۀ مفصل حقیر را در مقام نقد بر کتاب ابواب الهدی‌ چاپ‌ کرده‌ است.آن مقاله اگر مستدل نبود باید آقایان که‌ خود‌ اهل قلم و نویسنده‌ اند درصدد نقد آن بر می‌ آمدند نه آنکه نسخ مجله را جمع کنند که کسی‌ نبیند‌. 👈شکار این قبیل افراد ، طلبه ‌های‌ تازه‌ وارد است که‌ با ذهن خالی قابل پذیرش اوهام به اسم«معارف»در دام اوهام گرفتار‌ می‌ شوند‌. جمع کثیری از اکابر علمای‌ اسلام را نزد آنها ملحد و مخرب اسلام‌ جلوه‌ دادند، اکثر افرادی که در کمند حضرات‌ گرفتار‌ می‌ شوند‌، حوصلۀ تحصیل عمیق را ندارند و اگر توفیق‌ تحصیل‌ یابند، بی ذوقی و کج سلیقگی اظهر خواص آنها است. 💢کانال سخن عرفان @sokhanerfan 💢کانال فِي الحِکمة @felhekmat
🌺🌸🌺🌸🌺🌸 🌸🌺🌸🌺🌸 🌸🌺🌸🌺 🌸🌺🌸 🌸🌺 🌸 🔷 به نقل از آيت الله انصاري همداني رحمهما الله: هر کس با جنيان سرو کار داشته باشد،گرچه با مسلمانان آنها،بالاخره کافر از دنيا ميرود. 📚روح مجرد،ص52. @felhekmat
💎 آیا و ، کشک است؟ ⭕️ جملات معروف یکی از این است: «عرفان پیش من است، همه را می‌ خواهی پیش من است، هر جا را می ‌خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....» 🔴 نقد و نظر: 1⃣اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟ توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ‌ها از قرآن و روایات محسوب می ‌شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل ‌بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌ ‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است. درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ‌ها، راه حقّ را پیموده ‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده ‌‌‌اند؟! همه شیعیان با گرایش ‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل ‌بیت تمسک می‌ کنند. آیا همه، در هر مساله ‌ای واقع را ادراک کرده‌ اند؟ هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می ‌‌کند. از این ‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند. 2⃣انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین. هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است. 3⃣اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است. مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم. اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است. 4⃣این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟ اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است! اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است. 5⃣بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد. ⭕️حجة الاسلام دکتر واحدجوان 💢 کانال فِي الحِکمَة 🆔@felhekmat
فِي الحِکمَة
🌺🌻🌻🌺 🔹مناظره با #مخالفان_عرفان_و_فلسفه: آیت الله استاد #سید_جلال_الدین_آشتیانی (ره) در مقاله‌ای
◻️◻️◻️◻️◻️ ◻️◻️◻️◻️ ◻️◻️◻️ ◻️◻️ ◻️ 🚫ثمره ي در ساحت معارف دين نفي فلسفه ي الهي و عرفان است🚫 ❌برخورد اخباري در ساحت عمل و احکام: شطرنج حرام است مطلقا بدليل اينکه سي و چند روايت تند در موردش امده... غسل به چند مدل بايد انجام شود چون روايات متعدد و مختلفي در اين مورد امده لذا بايد به همه آنها عمل کرد... مسافر هم بايد نمازش را جمع بخواند و هم شسکته بدليل روايات متعدد... ✅برخورد اصولي در ساحت عمل و احکام: شطرنج از نظر بعضي حرام و از نظر بعضي مشروط به شروطي حلال... غسل هم بين بعضي اختلافي است لکن مقلدي که طبق نظر مرجعش عمل ميکند قطعا معذّر بلکه منجّز است... در اين حالت ديگر کسي دست و رو نشسته روايت خواني نميکند براي مردم،بلکه متخصص در فقه اصغر و ساحت عمل و احکام بواسطه ي تخصصش ميتواند از روايات استفاده کند و فتوا بدهد و حدود و قصور اعمال عباد را مشخص کند...پس رأي مبتني بر تخصص مجتهد از روايات طريقه ي صحيح و عقلايي است. در اين حالت ديگر کسي براي اينکه بفهمد کيفيت فلان عمل چگونه است خودسرانه و دست و رو نشسته سراغ روايات نميرود بلکه به رساله عمليه مرجعش رجوع ميکند. ❌برخورد اخباري در ساحت عقايد و معارف دين: کيفيت عذاب اينگونه است چون که روايت داريم فلان... قبر و برزخ به اين معناست چونکه روايت داريم فلان... ⭕️همانطور که در ساحت عمل نميتوان بدون فقه اصغر بسراغ روايات رفت و احکام را از آنها استفاده کرد بديهي است که در ساحت عقايد و معارف ديني هم قطعا نميتوان بدون فقه اکبر(فلسفه و عرفان) از روايات استفاده کرد❗️پس قطعا هم در فقه اصغر نياز به مجتهد هست تا تبيين شود حدود اعمال عباد و هم در فقه اکبر نياز به مجتهد هست تا با شيوه درست و مبتني بر تخصص(فقه اکبر)عقايد و معارف ديني تبيين شود؛اما با هزار تاسف فقط مشغول فقه اصغر شده ايم و با معارف و عقايد ديني اخباري برخورد ميکنيم و اصلا گويي همه دين فقط همين شکيّات بين رکعت سوم و چهارم و مفطرات صوم و طريقه ي تغسيل و... است و کيفيت عذاب و نحوه ي توحيد و عالم قبر و حشر و قيامت و هزار مسئله ي علمي ديگر که ناظر به معارف دين و عقايد است همه ميباشد....❗️ اينگونه شد که را نفهميده و ندانسته دانستيم...❗️ 📋نکته: تخصص در فقه اصغر غير از تخصص در فقه اکبر است لذا فقط کسي واقعا فقيه در دين است که هر دو را باهم جمع کرده باشد و همانطور که غير متخصص در فقه اصغر نميتواند فتوا دهد غير متخصص در فقه اکبر هم نميتواند درباره معارف دين و عقايد اظهار نظر کند و اگر کرد که ميکنند قطعا ارزش علمي و اهميتي ندارد... . 📋نکته: قطعا هر دينداري نياز به هر دو قسم باهم دارد لکن بجهت اينکه عوام الناس دين را بدون تحقيق از آباء خود گرفته اند لذا فقط مشغول صورت اعمالند و بحث از معارف ديني که ناظر به باطن اعمال و معارف دين است برايشان سخت و خسته کننده است. 💢کانال فِي الحِکمَة @felhekmat
فِي الحِکمَة
◻️◻️◻️◻️◻️ ◻️◻️◻️◻️ ◻️◻️◻️ ◻️◻️ ◻️ 🚫ثمره ي #تفکر_اخباري در ساحت معارف دين نفي فلسفه ي الهي و عرفان ا
💎 آیا فقیهی که در مباحث اعتقادی تخصّص ندارد، حقّ دارد در این امور اظهار نظر کند؟ علامه سیدکمال : 🔶 فقیه از آن جهت که فقیه است، حقّ نظر دادن در امور تخصصیِ اعتقادی را ندارد! 🔶 فقط فقیهی که علاوه بر فقه، در کلام یا فلسفه و یا عرفان هم متخصّص و مجتهد باشد، می تواند در مباحث اعتقادی اظهار نظر کند 🔶 «ممکن است کسی بگوید آقای حیدری شما به نظر عارف و فیلسوف و متکلم دربارۀ توحید اشاره کردید، اما پس چرا به نظر فقیه اشاره ننمودید؟! 🔶 در جواب باید بگویم بحث توحیدی ربطی به فقیه ندارد! زیرا فقیه – از آن جهت که فقیه است – دایرۀ بحثش حلال و حرام و احکام تکلیفی و عملی است و نه اصول دین. فقیه تخصصی در اعتقادات ندارد تا اینکه بخواهد دربارۀ توحید اظهار نظر کند! فقیه فقط باید در حیطۀ تخصّصش که است بحث کند، نه فقه اکبر و عقاید که خارج از حوزۀ تخصّص اوست. 🔶 👈 بنابراین اگر دیدید فقیهی دربارۀ امور تخصّصی اعتقادی و فقه اکبر سخن می گوید [و نه امور کلی و واضح اعتقادی که هر کسی می داند!]، از او بپرسید آیا شما اصلاً در زمینۀ بحث های اعتقادی و اصول دین تخصصی دارید یا نه؟! اگر اثبات شد که در مباحث اعتقادی تخصّص دارد، می تواند سخن بگوید و اظهار نظر کند، اما اگر ثابت نشد که در عقائد متخصص و مجتهد است، فتوا و نظر او دربارۀ مباحث اعتقادی را به دیوار بزنید! 👉 🔶 اگر دیدید از فقها بر ضدّ نظرات عرفا و فلاسفه و متکلمین فتوایی صادر شده، بدانید که این فتوا از روی جهل و بی اطلاعی صادر شده و نه از روی علم و آگاهی تفصیلی و تخصّصی؛ چرا که او در زمینۀ اعتقادات، مطالعات و تحقیقات و تأملات تخصصی و تفصیلی نداشته است که بخواهد اظهار نظر کند! 🔶 مگر اینکه ثابت شود او علاوه بر اینکه فقیه است، متکلم یا فیلسوف یا عارف هم هست که در این صورت، حق دارد به عنوان یک متخصّص و اهل فنّ در اعتقادات، نظر خودش را بیان کند. اما کسی که از بحث های دقیق و پیچیدۀ کلامی و عرفانی و فلسفی آگاهی ندارد، چه حقّی دارد که علیه دیگران فتوا صادر کند؟! این فتوای او باطل است؛ چون مبتنی بر جهل و نادانی است! این نوع فتاوا، فتاوای بی ارزشی هستند که پشتوانۀ علمی و تحقیقی ندارند! ____________________________________ 📚مطارحات فی العقیدة، مشروعیة تعدّد القرائات فی مدرسة اهل البیت (علیهم السلام)، جلسۀ دوّم، ماه رمضان 1434 ق. 💢کانال استاد حيدري 🆔 @alhaydarii_fa 💢 کانال في الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
◻️◻️◻️◻️◻️ ◻️◻️◻️◻️ ◻️◻️◻️ ◻️◻️ ◻️ 🚫ثمره ي #تفکر_اخباري در ساحت معارف دين نفي فلسفه ي الهي و عرفان ا
🌸🌸🌸🌸🌸 🌺🌺🌺🌺 🌸🌸🌸 🌺🌺 🌸 🔰تکمله مباحث مطروحه: 1⃣يک فرد عادي که از طبابت سر در نمياورد نميتواند با رجوع به مباني طبي براي بيمار نسخه بنويسد چرا که نياز به تخصص در طب و آشنايي با مباني طبي و ساليان سال زحمت کشيدن دارد و اگر نسخه نويسي کرد آن نسخه ضمانت اجرايي نخواهد داشت؛برخورد اخباريون هم همينگونه است. 2⃣طبيبي که تخصصش در حوزه شکستگي است نبايد براي کسيکه بيماري گوارشي دارد نسخه نويسي کند چون تخصصش مربوط به شکستگي است. 3⃣آنکه در فقه اصغر تخصص دارد عقلا و شرعا نميتواند در باره معارف ديني اظهار نظر کند چرا که در فقه اکبر و فلسفه و عرفان تخصص ندارد يا عارف و فيلسوف نيست. 📋نکته: هر مثالي صرفا به جهتي از ممثل اشاره دارد و ممکن است جهات ديگر ممثل را در بر نگيرد لذا در مثال مناقشه نيست. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
📚وحدت شخصي داشتن جامعه: جوامع مختلف داراي وحدت شخصي ميباشند و لذا طبق همين مبنا روايات گوناگون بهتر
🌸حضرت (ره): اگر از استفاده نميکنيم براي آن است که يقين ما ضعيف است،از اين رو ، اگر خود امام (ع) را هم ببينيم،تغيير حالي در ما حاصل نميشود،چنانچه عده اي در حال حضور به ائمه (ع) بد و ناسزا ميگفتند! الخ. 📚در محضر بهجت،ج2،ص280. ________________________________ 🔅أقول: 1⃣قد أشار وليّ اللّه(ره)في کلامه تلويحا و بمعني اذا قبل هذا التطابق و التساوق قبل کلامه وإلا فلا. 2⃣قال اللّه تعالي:((و اعبد ربک حتي يعطيک اليقين)) حصول اليقين مشروط بالعبادة و عبادة الرّب الواحد مشروط بالرفض الأنائيت التي هي راس کل غفلة و شهوة فاليقين لا بالتدريس و التدرّس بل بالعمل. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔰بخشي از وصيتنامه #شيخ_کبير(صدرالدين قونوي): 🔸...وصيت ميکنم اصحابم را به اينکه بعد از من خوض در مشک
خطبه.pdf
2.69M
📒 . 💢توضيح و تبيين برخي نکات در خطبه کتاب. 📋نکته: فقط عزيزاني که "حداقل" مطالب تمهيد القواعد را "درس گرفته اند" قابليت استفاده از اين نکات را خواهند داشت انشااللّه. @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔰بخشي از وصيتنامه #شيخ_کبير(صدرالدين قونوي): 🔸...وصيت ميکنم اصحابم را به اينکه بعد از من خوض در مشک
نصّ اول.pdf
1.95M
📒 . 💢شرح بعضي اصطلاحات و مقاصد نصّ اول. 📋نکته: فقط عزيزاني که "حداقل" مطالب تمهيد القواعد را "درس گرفته اند" قابليت استفاده از اين نکات را خواهند داشت انشااللّه. @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔰بخشي از وصيتنامه #شيخ_کبير(صدرالدين قونوي): 🔸...وصيت ميکنم اصحابم را به اينکه بعد از من خوض در مشک
نصّ دوم.pdf
482.9K
📒 . 💢شرح بعضي اصطلاحات و مقاصد نصّ دوم. 📋نکته: فقط عزيزاني که "حداقل" مطالب تمهيد القواعد را "درس گرفته اند" قابليت استفاده از اين نکات را خواهند داشت انشااللّه. @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔰بخشي از وصيتنامه #شيخ_کبير(صدرالدين قونوي): 🔸...وصيت ميکنم اصحابم را به اينکه بعد از من خوض در مشک
نصّ سوم.pdf
1.71M
📒 . 💢شرح بعضي اصطلاحات و مقاصد نصّ سوم. 📋نکته: فقط عزيزاني که "حداقل" مطالب تمهيد القواعد را "درس گرفته اند" قابليت استفاده از اين نکات را خواهند داشت انشااللّه. @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔰بخشي از وصيتنامه #شيخ_کبير(صدرالدين قونوي): 🔸...وصيت ميکنم اصحابم را به اينکه بعد از من خوض در مشک
نصّ چهارم.pdf
680.5K
📒 . 💢شرح بعضي اصطلاحات و مقاصد نصّ چهارم. 📋نکته: فقط عزيزاني که "حداقل" مطالب تمهيد القواعد را "درس گرفته اند" قابليت استفاده از اين نکات را خواهند داشت انشااللّه. @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔰بخشي از وصيتنامه #شيخ_کبير(صدرالدين قونوي): 🔸...وصيت ميکنم اصحابم را به اينکه بعد از من خوض در مشک
نصّ پنجم.pdf
3.07M
📒 . 💢شرح بعضي اصطلاحات و مقاصد نصّ پنجم. 📋نکته: فقط عزيزاني که "حداقل" مطالب تمهيد القواعد را "درس گرفته اند" قابليت استفاده از اين نکات را خواهند داشت انشااللّه. @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔰بخشي از وصيتنامه #شيخ_کبير(صدرالدين قونوي): 🔸...وصيت ميکنم اصحابم را به اينکه بعد از من خوض در مشک
نصّ ششم.pdf
493.3K
📒 . 💢شرح بعضي اصطلاحات و مقاصد نصّ ششم. 📋نکته: فقط عزيزاني که "حداقل" مطالب تمهيد القواعد را "درس گرفته اند" قابليت استفاده از اين نکات را خواهند داشت انشااللّه. @felhekmat
💠 : آيا اضافه ي بيت و ورح به خداوند متعال اضافه ي تشريفي است يا واقعيت دارد؟ 🔹 از (ره): 🔹خداوند متعال مالک همه ي اشياء است چنانکه ميفرمايد:((لَهُ ما في السَّمواتِ و الأرضِ)) و همه ي اشياي خارجيه هيچ استقلال و امتيازي از خود ندارند و قائم به او هستند،بنابراين اگر بيت،ارض،روح،عبد را به خود نسبت ميدهد و ميفرمايد:((بيتي))،((روحي))،((أرضي))و... در عين حال که همگي واقعيت دارد يک نوع تشريف و اکرام مضاف نيز هست. 📚در محضر علامه طباطبايي،ص198. ____________________________________ 🔰اقول: 1⃣اينکه گفت مالک همه اشياء است به اين معنا که لابشرط مقسمي مقابلي ندارد لذا حق ميشود نفس حقيقة الخصوصيات و عين تلک الحيثيات و هر چه از حقايق امکانيه و وجوبيه هست همه اوست و اوست که صدر و ذيل نظام هستي را پر کرده که از اين تعبير به وجود لم يلدي حق هم ميشود که ((کان اللّه و لم يکن معه شي)) ، ((هو الآن کما کان)) و (دائما او پادشاه مطلق است/در کمال عزّ خود مستغرق است) پس هرچه را در نظر گيري همه اوست چرا که((هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن)) اما تفوه به مالکيت من باب اشاره ي به غيريت مملوک و مالک است که اين يعني تنزيه او در عين تشبيه او. 2⃣اما اينکه گفت اکرام مضاف هم هست را از باب ((عنت الوجوه للحيّ القيّوم)) بايد خواند چه اينکه حمد و حامد و محمود همه اوست و هرچه را اکرام کند خود را اکرام نموده است و شيخ اکبر بر همين مبنا فرمود که:((وَ ما عُبدَ غير اللّه في کلّ معبود إذ لا غيرَ في الوجود)). 3⃣آنکه با لابشرط مقسمي بيشتر آشنا باشد بهتر ميابد که در عين اينکه بايد گفت:هر چه هست همه اوست بايد گفت: او هيچ کجا نيست و اشيا،اشيا است و او،او است لذا حضرت الامام علي ابن ابي طالب عليه اسلام فرمود:داخل في الاشيا لا بالممازجه و خارج عنها لا بالمباينه. دخول در عين خروج و خروج در عين تمزيج. 4⃣همانطور که تو دست بر سينه ات ميگذاري و ميگويي من؛حق هم عين مظاهرش است لذاست که صداي انا الحق از دل درختي براي نبي اش بيرون ميايد. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔰بخشي از وصيتنامه #شيخ_کبير(صدرالدين قونوي): 🔸...وصيت ميکنم اصحابم را به اينکه بعد از من خوض در مشک
نصّ هفتم.pdf
894.8K
📒 . 💢شرح بعضي اصطلاحات و مقاصد نصّ هفتم. 📋نکته: فقط عزيزاني که "حداقل" مطالب تمهيد القواعد را "درس گرفته اند" قابليت استفاده از اين نکات را خواهند داشت انشااللّه. @felhekmat