🔴 این داستان: او یک فرشته بود!
به نام خدا.
🔸 طبیعیه که وقتی بزرگی از دنیا بره مردم از خوبیاش بگن و اینطوری یادش کنن. به ویژه وقتی اون بزرگ، کسی باشه که مقبول همه باشه مثل یک عالم یا دانشمند قابل احترام که خودش و حرفا و عملکردش قابلیت الگوگیری داره و مردم با یادکرد و الگوگیری میتونن زندگی بهتری داشته باشن. حتی ممکنه این افراد در طول زندگیشون به صورت محدود دارای کرامت یا صفات ویژهای باشن و اینها هم یاد بشه. اما گاهی تعریف و تمجیدها به سمت و سوی کرامتسازی و قدیسسازیهای مضحک میره که حتما نمونههایی رو همهمون شنیدیم. کرامتایی که اگه خود اون مرحوم زنده بشه شروع میکنه به انکارکردن و گاهی خندیدن!
👈 با این وجود، گفتن این چیزا درباره کسی که مسئولیت اجرایی خاصی در قبال مردم نداره اگر چه غلط و مردوده ولی خیلی مایه شگفتی نیست. چون میگیم مردم از بس دوستش دارن یه کم پیازداغشو زیاد میکنن! عملکرد خارجی خاصی هم نداشته که این چیزا رو به صورت قاطع زیر سؤال ببره.
شگفتی وقتی به اوج میرسه که بعد از فوت کسی که مسئولیت کوچیک یا بزرگی داره باز از این حرفا زده میشه. این موضوع شامل همه مسئولین رده بالا و رده پایین اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و... میشه.
🔸 بعد از حادثه اخیر درباره رئیس جمهور فقید و همراهانش، چند مرحله طی شد. مرحله اول شمردن منطقی خدمات این گروه بود که همه به عینه دیدن و قبول دارن. مرحله دوم شمردن غیرمنطقی خدمات رئیس جمهور و دولتش بود. یعنی کارهایی رو به عنوان خدمات دولت شمردن که به قول کروبیِ حکیم! ننجون آدم هم میفهمه این چیزا اساسی نداره. حرفایی که پهلو به پهلوی طنز میزنه!
👈 با این همه اگه کار به اینجا ختم میشد اصلا این یادداشت رو نمینوشتم ولی متاسفانه کم کم تعریف و تمجیدهای غلوآمیز با رنگ تقدیس شروع شد. مثل نسبتدادن علی الاطلاق دولت به امام رضا و امام زمان (علیهما السلام) به صورتهای مختلف! کاملا بدیهیه که خادم الرضا بودن یک شخص -حالا هر کس- دلیل نمیشه که حتما مورد عنایت ایشون قرار بگیره و ضمانت و شفاعت بشه. بلکه ممکنه به دلیل اعمال اشتباهش مورد سؤال و حتی غضب امام هم قرار بگیره. در واقع خبردادن به اینکه کسی حتما مورد عنایت امام قرار گرفته نیاز به دلیل قطعی داره. مثلا کسی که از علم غیب و از پشت پرده خبر داره بیاد خبر بده. اما ما الان دسترسی به امام معصوم نداریم و بنابراین نهایتا میتونیم برای اموات طلب خیر و شفاعت کنیم و در این موارد صرفا «امیدوار» به فضل و رحمت الهی باشیم. حتی تو یک بنر دیدم نوشته بود رئیس جمهور با جمعی از شهدا قراره رجعت کنن! البته امیدوارم جعلی باشه.
🔸 بنابراین شاعران، نویسندگان، خاطره گویان. نقاشان و تصویرگران نباید به این دایره ورود کنن و افراد از دست رفته رو در بهشت و در حلقه امامان معصوم تلقی و تصویر کنن چون هیچ کس هیچ دلیل معتبری در دست نداره. این کارها خصوصا وقتی در کنار اشتباهات گاه بزرگ مسئولینِ مرحوم قرار بگیره حتی ممکنه برخی افراد سستایمان رو نسبت به اصل مقدسات بدبین کنه و بدون تردید خطرناکه.
👈 نکته آخر اینه که بر فرض، کسی از طریقی مطمئن شد که یکی از مرحومینِ سابقا مسئول مورد عنایت خاص خدا و اولیای خدا قرار داشته نهایتا میتونه اینها رو در جمعهای خصوصی بیان کنه نه اینکه بیاد پشت تریبون یا در صدا و سیما با صدای بلند اعلام کنه تا مشکلات پیشگفته پیش بیاد. یعنی اینایی که گفتم دلیل بر نفی هر گونه کرامت و تقدس نیست اما مهم داشتن دلیل معتبر و چگونگی بیانشه.
در نهایت این یادداشت بسیار مهم و تاثیرگذارو دست به دست کنید تا برسه به دست اونایی که باید برسه!
یا علی.
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#یادداشت
10 خرداد 1403
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
«این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت»*
یک روز به قم رفتم و یک روز به رشت
اما نشد آخر شکمم پر باشد
بودهست نُهَم همیشه وابسته به هشت
*خیام
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#شعر_طنز
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازنشر به مناسبت هجوم سیل مشتاقان ریاست جهموری با نیت نوکری ملت از سوی مسئولان رده بالای فعلی و سابق!
ضمنا صفحه اینستای قمپز به qompoz.ir تغییر کرده.
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
دو عکس که تو بین الحرمین گرفته شده.
پ.ن: کار به اون ترجمه عجیبه ندارم (خط زرد)؛ سوالم اینه که چرا فکر کردن آشامیدن جهت فهم بهتر باید به خوردن ترجمه بشه؟😁
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
هدایت شده از خنده گانه😄
كَلَّا ۖ بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ
این چنین نیست که می پندارید، بلکه [زبونی، خواری و دور شدن شما از رحمت خدا برای این است که] یتیم را گرامی نمی دارید.(آیه ۱۷ سوره فجر)
کمک به برنامه جشن و اکرام یتیم، نوجوانان و کودکان بی سرپرست و بدسرپرست در ایام عید غدیرخم
شماره کارت:
6037997567701439
شماره شبا:
IR550170000000359347105001
شماره حساب:
0359347105001
محمدرضا فیض اخلاقی
فیضِ فیض
🔴 نگاهی به حدیث انتخاباتی!
متاسفانه هر بار تو ایام انتخابات روایتی به این صورت تو فجازی پخش میشه که معروف شده به حدیث انتخاباتی! این روایت که بین فقها به مقبوله عمر بن حنظله معروفه، کلا موضوع اصلیش یه چیز دیگه س که متاسفانه با تقطیع و تحریف در حال انتشاره که چن تا از تفاوتاشو میگم:
۱. "حاکم" تو این روایت به معنای "قاضی" هست نه مدیر یه مملکت یا مسئول و غیره! چون اول روایت، امام صادق علیه السلام شیعیان رو از اینکه به قاضی های دربار طاغوت (مثل اموی ها) مراجعه کنن، نهی می کنن و بهشون دستور میدن که باید یک قاضی عادل از بین یاران ما انتخاب کنید.
۲. گزاره "افراد متدین به کدام حاکم متمایلند" به این صورت تو حدیث وجود نداره! راوی از امام سوال می کنه اگه هر کدوم از طرفین دعوا یک نفر رو به عنوان قاضی انتخاب کرد و هر دو هم عادل بودن چی کار کنیم؟ امام ملاک میدن و اونم اینه که ببینید روایت کدوم قاضی بین شیعه مشهوره، به همون عمل کنید.
۳. گزاره "بنگر مخالفان آئین ما کدام را بیشتر می پسندند او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر آنها را خشمگین می کند او را برگزین" دچار تحریف عجیب و غریبی شده! منظور از مخالفین تو روایت، اهل سنته و منظور این نیست که اونا کدوم حاکم رو بیشتر می پسندن! بلکه منظور اینه که وقتی دو قاضی، مورد اطمینان و عادلن و دروغ نمیگن و اتفاقا روایتای هر دوشونم بین شیعه مشهوره ولی مضمون روایتهایی که نقل می کنن با هم متفاوته، باید ببینیم اهل سنت به کدوم مضمون و فتوا عمل می کنن. اونوخ می فهمیم امام، روایتی رو که با اهل سنت موافقه رو از روی تقیه فرموده و مورد قبول امام نیست.
پ.ن: خلاصه اینکه اولا روایت دستوری برای بررسی روایات و انتخاب قاضی عادله و در حالت عادی ربطی به انتخابات نداره. مگه اینکه از ملاکای گفته شده مثل عدالت و وثاقت اونم به صورت کلی استفاده بشه. به این شرط که این روایت به صورت تحریف شده منتشر نشه که مصداق دروغ بستن به امام معصومه و حرام!
در ثانی، با این همه ملاک ریز و درشت تو آیات و روایات از جمله عهدنامه مالک اشتر که قابل استفاده تو بحث انتخاباتن، واقعا دلیلی بر تحریف احادیث نداریم. اینو باید به بلاگرایی که این حدیثو به این صورت پخش می کنن فهموند!
#نقد_حدیث_انتخاباتی
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
به مناسبت مرگ احتمالی رئیس شریف! فرقه شریفه! منافقین، مریم قجر عَضُدانلو (مریم رجوی)؛ اگرم نمُرده میریم پیشواز!
با مرگ فرح بخش تو مریمْ عضدانلو
اسباب طرب گشته فراهم عضدانلو
وقتی که بسوزی و بسوزی، همه گوییم
با ذوق فراوان "به جهنم"! عضدانلو
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#مریم_رجوی
#شعر_طنز
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
هيچ قولی نمی دهم به کسی
پس خيالم از اين جهت تخت است
قول دادن به هر کس و ناکس
به خدا واقعاً کمی سخت است
رای خود را اگر به من بدهيد
مملکت رو به راه خواهد شد
هرچه داريد می شود آزاد!
رنج هاتان رفاه خواهد شد
مالِ هر کس به خويش مربوط است!
با سر و روی تان ندارم کار
چون همه خوبِ خوب می دانيد
چيست مفهوم پوشش معيار
در سخن گفتن و نظر دادن
همه مانند بنده آزاديد
منتها در حدود شرعي آن
بدهيد آن نظر اگر داديد!
بعد از اين در تمام مطبوعات
نقد بايد اساس آن باشد
ليک نقدی پسندمان افتد
که کمي باب ميل مان باشد!
هيچکس را به خاطر جرمی
که نکرده ست متهم نکنيد
راز پنهان هر که را با ماست
سر بازار ها عَلَم نکنيد
تا گوارا شود به کام شما
گرم ها را خنک نگهداريد
تا شود سفره های تان رنگين
حق نان و نمک نگهداريد
هر دری را - به ويژه دانشگاه!
چند متری گشاد خواهم کرد
پشت کنکوريان کشور را
با همين کار شاد خواهم کرد
مي کنم ازدواج را آسان
تا جوانان کنار هم باشند
چون که هرگز دلم نمی خواهد
دو نفر را که متهم باشند!
تا نباشيد بعد از اين نگران
هر چه طاق است جفت بايد کرد
مسکن از واجبات شهری ماست
خانه را مفتِ مفت بايد کرد
همه بايد سوار بنز شوند
پولدار و گدا ندارد اين
مي تواند برابري بکند
قيمت آب جوب! با بنزين!
نه مگر من رييسِ جمهورم؟
نه مگر اين که سعی داری تو!؟
مي تواني به شخص من بدهی!
بعد از اين هر چه رای داری تو
هيچ قولی نمي دهم به کسی
پس خيالم از اين جهت تخت است
پيش از اين هم که گفته ام نُه بار
قول دادن برای من سخت است
#ناصر_فیض
#انتخابات
#شعر_طنز
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
گوشی محترم! اینکه بگی قم فردا غالبا آفتابیه اصن ارزش خبری نداره! اونم تو پیشواز تابستون! وقتی خواست بارون بیاد یا هوا خوب بشه خبر بده. تکرار نشه!😒
#پیشواز_تابستون_جانگداز_قم! (:
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
هدایت شده از طنزک
خلاصه #مناظرات:
یه سری مشکلات هست که باید حل کنیم. این مشکلاتی که ایجاد شده یا رفع نشده هم تقصیر ما نیست، تقصیر رقبامونه که اینجا نشستن! البته ما همدیگه رو دوست داریم و به هم احترام میذاریم و باید با هم متحد بشیم تا بتونیم مشکلاتو رفع کنیم.
#انتخابات
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
@tanzac
من ماجرا را خوب یادم هست، چون کاروان ما جلوتر بود
پیکی رسید و گفت برگردید، دستور، دستور پیمبر بود
چرخید سرهای شترهامان چون با محمد بود دلهامان
فرمانبری از حرف پیغمبر، با حج برای ما برابر بود
خیل عظیم حج گزاران را گرد درختانی کهن دیدیم
کار بنای سایه بان ها با عمار و سلمان و ابوذر بود
زنگ شترها از صدا افتاد، از دشت حتی رد نمی شد باد
راوی به حرف خویش پایان داد، یعنی محمد روی منبر بود
«الیوم اکملت لکم دینی...» «من کنت مولاه علی مولاه...»
بانگ رسایی داشت پیغمبر، هرچند بعضی گوش ها کر بود
آن ها که می دیدند می خواندند از چشم پیغمبر مرادش را
آن ها که نشنیدند می دیدند در دست او دست برادر بود
هم برکه هم دریا شهادت داد هم طور هم سینا شهادت داد
حتی شن صحرا شهادت داد حکم ولایت دست حیدر بود
از خندق و از بدر تا خیبر، تا لحظه ی آخر که در بستر...
از ابتدا حرف از ولایت بود، آری! ولایت حرف آخر بود
#محمد_حسین_ملکیان
#غدیر_خم
#عید_غدیر_مبارک🌹
@feyzefeyz
خاطره من از شور و حال انتخابات سال ۹۲ تو قم.
از آخرین نیوز یک عکس انتخاب کرده بودم که پاک شده.
خلاصه اینکه واقعا ملت جوگیرن!😂
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
🔴 جناب ابوذر غفاری و انتخابات
ابوذر رو همه میشناسن. یار وفادار پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام. شجاعتش در مقابله با شرک در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و اله) مثالزدنیه. مثلا وسط مکه تو اوج قدرت مشرکین دو بار فریاد توحید سر داد و هر دو بار مفصل کتکش زدن. بعدشم که به عهدی که با امام علی علیه السلام بسته بود جوری وفادار بود که همیشه اسمش در کنار سلمان و مقداد به عنوان سه نفری که بعد از غصب خلافت هرگز از امام رو برنگردوندن یاد میشه.
ابوذر یک ویژگی داره و اون صداقتشه. صداقت ابوذر در کلام رسول خدا متبلور شده. حضرت درباره صداقتش فرمودن: «آسمان سایه نیفکنده و زمین حمل نکرده راستگوتر از ابوذر». این حدیث رو هم شیعه و هم سنی روایت کردن و قبول دارن. پس ابوذر همیشه راست میگه. در نتیجه حضور دائمیش در جبهه امام علی و تقابلش با خلفای سه گانه یکی از دلایل حقانیت امامت و خلافت مولا علی علیه السلامه. ابوذر انقدر به لفت و لیسای عثمان از بیت المال اعتراض کرد تا آخرش عثمان مجبور شد با وضع بدی به یه جای پرتی به اسم رَبَذه تبعیدش کنه و همونجا هم از دنیا رفت.
👈 خب چرا الان این یادداشتو نوشتم؟ چون ابوذر با این همه پاکی و صداقت مثال زدنی و این مقام والایی که داره، طبق روایت نبوی از هر گونه ریاست و مدیریت نهی شده. از پیامبر نقل شده که رسما به ابوذر فرمود: ای ابوذر من هر چه برای خودم دوست دارم، برای تو هم دوست دارم. تو (برای مدیریت و ریاست) ضعیفی پس حتی بر دو نفر هم ریاست نکن و متولّی هیچ مال یتیمی هم نشو.
پس اینطوری نیست که هر آدم پاک و مخلص یا خوش اخلاق، الزاما برای ریاست یا مدیریت هم مناسب باشه. خیر. باید کسی رو پیدا و انتخاب کرد که هر دو شو با هم داشته باشه. هم پاکی و اخلاق و صداقت و هم توان مدیریت. ان شاءالله هر کی بهتره انتخاب بشه. یا علی.
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#انتخابات
#یادداشت ۷ تیر ۱۴۰۳
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
🔴 گوشهای از شجاعت امام حسین
درباره وقایع مرتبط با امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، معمولا از مظلومیت ایشان صحبت میشود و به دلاوریهای امام کمتر پرداخته شده است. برای نمونه، این نقل تاریخی را میگذارم که اوج رشادت اباعبدالله الحسین را میرساند آن هم پس از تحمل مصائبی که تحمل هر یک از آنان برای یک انسان عادی ویرانکننده است!👇
امام حسين عليه السلام دختر بزرگش فاطمه را خواست و نوشتهاى را كه در هم بسته شده بود و نيز وصيّت نامه خود را تحويل او داد تا پس از واقعه كربلا به برادرش امام زين العابدين عليه السلام برساند.
ايشان سپس براى آخرين بار و به قصد اتمام حجّت از مردم كوفه يارى طلبيد. آنها گريستند ولى يارى اش نكردند! پس يك تنه به ميدان رفت و على وار به صف دشمن زد. حميد بن مسلم میگويد:
به خدا، هرگز در محاصره افتادهاى را نديدم كه فرزندان و دودمان و يارانش كشته شده باشند و دلى استوارتر و ضميرى پابرجاتر از او داشته باشد! هر گاه پياده نظامِ دشمن، عرصه را بر او تنگ مى كرد، او با شمشير بر آنان مى تاخت و آنان از چپ و راست او مى گريختند، چنان كه گله بز، آن گاه كه گرگ در ميان آنها افتاده، مى گريزند!
منبع: دانشنامه امام حسین علیه السلام، جلد اوّل، ص34.
#شجاعت_امام_حسین علیه السلام
@feyzefeyz
عیش گیتی را به کام قوم دونان یافتم
پارسا فرزانه را خوار و پریشان یافتم
اندکی اندیشه کردم اندر این وضع جهان
سرّ این معنا به زودی زیر دندان یافتم
چون جهان رذل است و رذل و دون نواز از اصل بود
زین سبب عیش جهان بر کام آنان یافتم
در جهان نگریستم از خاوران تا باختر
اَندُه از دانا و عیش از بخش نادان یافتم
چون نگه بر سرزمین کربلایم اوفتاد
کودکان مصطفی را سینه سوزان یافتم
خاندان مصطفی را بی یار و بی یاور ولی
لشکر کفّار را من بس فراوان یافتم
واله و آواره دیدم سرور اهل زمین
ابن سعد پست را بر تخت شادان یافتم
زینب از جور زمان بر سینه و بر سر زنان
لیک اندر آستینش دست یزدان یافتم
چون نگه بر کودکان شاه کردم دیده تر
اندر ایشان من فراوان ماه کنعان یافتم
کودکان را من ز بیم لشکر و آتش سپس
وامحمّد بر زبان و جسم لرزان یافتم
مرحوم #عباس_بهبهانی (دایی مادر اینجانب).
سروده شده در 1358 هـ.ق.
#شعر_عاشورایی
#اشعار_قدیمی
@feyzefeyz
🔴 آخرین شهید سپاه امام حسین که بود؟
یکی از یاران امام حسین (علیه السلام) به نام «سُوَيد بن عَمْرو بن أبي المطاع»، مطابق نقل لهوف، انسان شریف و بسیار نمازگزاری بود که در کربلا مانند شیر جنگید. وی سرانجام بین کشتگان افتاد و بیهوش شد در حالی دشمنان از وضعیت او خبر نداشتند. ناگهان سوید شنید که کسی میگوید حسین (علیه السلام) کشته شد! پس چون شمشیرش را برداشته بودند با خنجری که همراهش بود برخاست و با دشمن مبارزه کرد تا اینکه به شهادت رسید.
بنابراین شهادت او پس از شهادت مولایش حسین (علیه السلام) رخ داد. رحمة الله علیه.
@feyzefeyz
🔴 عشق به محبوب در نگاه دو برادر
کربلا، تابلوهای بسیار زیبایی ترسیم کرده. یکی از این آئینههای زلال و البته حسرتبرانگیز مربوط به دو برادر از «بنیجابر» است که از آن دو به صورت «جابریان» یاد شده. «سیف بن حارث بن سریع» و «مالک بن عبدالله بن سریع» برادر مادری و پسرعموی یکدیگر بودند. آن دو در روز عاشورا در حالی که گریه میکردند نزد امام حسین علیه السلام آمدند.
امام به آن دو فرمودند: چه چیزی شما را به گریه انداخته؟ به خدا سوگند امیدوارم که تا ساعتی دیگر دیدگانتان روشن شود!
دو برادر عرضه داشتند: خدا ما را فدای تو گرداند! به خدا سوگند، بر خویشتن گریه نمیکنیم، بلکه بر تو میگرییم که میبینیم (دشمنان) محاصرهات کردهاند و نمیتوانیم تو را حفظ کنیم.
امام فرمودند: خداوند در این غمخواری و پشتیبانی که با جان از من میکنید، بهترین پاداش پرهیزکاران را به شما عنایت فرماید!
آن دو جوان- پس از شهادت «حنظلة بن أسعد» که در همان هنگام اتفاق افتاد- در حالی که به امام مینگریستند، گفتند: ای فرزند پیامبر! سلام و رحمت و برکات خدای بر تو باد! امام علیه السلام فرمود: بر شما نیز سلام و رحمت خدای باد!
آنگاه وارد میدان مبارزه شده و با دشمن جنگیدند تا اینکه سرانجام به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.
یا لیتنا کنا معکم فنفوز فوزا عظیما!
@feyzefeyz
🔴 ویژگی های یک چای عراقی اصیل:
۱. بسیار غلیظ و پررنگ و بدون استفاده از آب کتری!
۲. دارای شکر بسیار زیاد به حدی که به هم نزنید هم خوبه!
۳. حتما یه کم از چایی روی نعلبکی ریخته! میگن این رسم در واقع ریشه در مهمان نوازی عراقیا داره. میزبان می خواد به مهمان بفهمونه ما استکانو پُرِ پُر کردیم و چیزی کم نذاشتیم. نشون به اون نشون که یه کمیش ریخته تو نعلبکی!
چندین سال پیش تو بین الحرمین لیوانای استیل خیلی بزرگ میذاشتن و از آب خنک پرش می کردن. منتها چون نعلبکی نداشت انقدر پرش می کردن که وقتی ورش می داشتیم حتما یه کمی ازش می ریخت!
پ.ن: عکس از خودم از چایی یه مجلس تو مسجد امام رضا علیه السلام تو محله گذر خان قم که مال عراقیاس. ان شاءالله چای عراقی تو عتبات نصیب همه مون بشه.
#چای_ابوالسجاد #چای_ابوعلی
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
فیضِ فیض
به نام خدا.
سریال #مختارنامه یکی از معدود سریالهای فاخر تاریخی ایران است. با این وجود در بخشهای مختلفش تفاوتهای جزئی یا کلی با تاریخ به چشم میخورد. این حقایقِ تغییریافته یا قربانی درام و جذابیت داستان شده یا اینکه پخش آن به این صورت ناشی از کمدقتی و یا شاید محدودیتهای گروه تولید بوده است. یکی از این تغییرات نه در متن تاریخ بلکه در شخصیتپردازیها دیده میشود که چند نمونه از آن را در چند نوشته متذکر میشوم.
۱. مختار
#مختار در مجموعه تلویزیونی مختارنامه با بازی «فریبرز عربنیا» دارای یک شخصیت بسیار موقر و جدی و تا حدی به قول معروف عصا قورت داده است. او حتی به ندرت شوخی میکند و گاه یارانش را از شوخی با به قول خودش «آنچه خدا دوست ندارد» نهی میکند. این شخصیتپردازی به او شخصیت جذابی بخشیده اما با تاریخ هماهنگی چندانی ندارد.
نقل است که وقتی سر ابن زیاد ملعون را نزد مختار آوردند او در حال غذا خوردن بود. او خدا را همراه با گفتن جملاتی شکر کرد و بعد از اینکه از غذا خوردن فارغ شد با کفشش بر صورت ابن زیاد کوبید. سپس کفشش را به سوی غلامش انداخت و به او گفت: آن را بشوی، چرا که آن را به صورت مرد نجس و کافری زدم. در نقل دیگر به صورت نحس ابن زیاد ملعون آب دهان انداخت و بعد دستور داد آن را بسوزانند.
اما در روایت مختارنامه، مختار ناگهان سر خودش را به جای سر ابن زیاد میبیند و میگوید شیطان سر مرا به جای سر ابن زیاد نشان میدهد و...!
همچنین وقتی بسیاری از یاران مختار از جمله سردار او «احمر بن شمیط» در منطقهای به نام «حروراء» توسط لشکریان مصعب شهید شدند، مختار به حروراء آمد و به #ابراهیم_بن_مالک_اشتر چند نامه نوشت تا برگردد و به او کمک کند ولی ابراهیم برنگشت. در این هنگام مختار گفت: «عجب مصيبتى است امروز، اى كاش ابراهيم در كنارم بود. اما او مرا رها كرد و من چارهاى جز تن دادن به مرگ ندارم».
اما این جملات و هر جملهای که به صلابت مورد نظر نویسنده در شخصیت مختار ضربه بزند در سریال مشاهده نشد.
در مورد دیگر در سریال، وقتی ابراهیم میبیند #عبیدالله_بن_حر_جعفی دست به اعتراض زده، قضیه را از دیگران میپرسد و تازه میفهمد که ابن حر پولپرست است. سپس میگوید من سرباز درهم و دیناری نمیخواهم و او هم شورش کرده و پس از آن به مصعب میپیوندد. در حالی که در تاریخ آمده که هم ابراهیم و هم مختار از پیش میدانستند که ابن حر دنیاپرست است. ابراهیم نزد مختار از ترس خود از ابن حر و اینکه ممکن است در یک موقعیت حساس لشکر را ترک کند سخن میگوید و حتی از مختار میخواهد او در لشکرش نباشد. اما مختار ضمن تأیید سخنان ابراهیم میگوید: «با او نیکی کن و چشم او را با مال پر کن! ممکن است اگر دستور بدهم از تو جدا شود در دلش نسبت به تو کدورتی پیش بیاید.» اما این مکالمه نیز در سریال جایی نداشت چرا که احتمالا پولدادن به یک شخص برای استفاده از جنگاوری او و قبیله اش و نیز ترس از شورش آنان، از دید کارگردان با شخصیت مختار و نیز ابراهیم جور درنمیآید!
گر چه ابن حر دنیاپرستتر از این حرفها بود و وقتی خراج شهر تکریت یعنی پنج هزار درهم به او رسید گفت ابراهیم بیشتر از من گرفته و با وجود انکار همراه با سوگند ابراهیم باز هم دست به شورش زد.
#تاریخی
#یادداشت
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض