eitaa logo
قلمزن
486 دنبال‌کننده
715 عکس
122 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
یک گوشه بسیار کوچک از جمعیت منتظر شهدا... @ghalamzann
من و دخترم، او و دخترش نشسته‌ایم و منتظریم کارمان راه بیفتد، دخترش موهای اش را دور شانه‌اش ریخته و یک کوچک روی موهایش طوری نشانده که از پشت و جلو کاملا بیرون باشند. مادر اما پوشیده و با حجاب کامل نشسته است. طبق ناخودآگاه عاشقم که و را از هر نوعش می‌پرستد، با دخترک حرف میزنم. می‌گوید تولد 20 سالگی‌اش شده و می‌خواهد مژه بکارد و عکس بگیرد تا یادگاری بماند. می‌گویم چقدر نوجوان‌طور است چهره‌ات، از آنها که اصلا پیر نمی‌شوند. محجوبانه می‌خندد و به واقع حجب و حیای دخترانه دارد و چهره‌ای که از همان نگاه اول دوستش دارم. مادرش وارد صحبت می‌شود با لحنی که ارتعاش دارد و هنوز نمی‌دانم چرا... می‌گوید قرار بود به مناسبت تولدش کلیپ درست کند و در اینستاگرام بگذارد اما دسترسی نداریم و مجبور است فقط عکس بگیرد. به شکل و شمایل محجبه این حرفها نمی‌خورد اما چیزی نمی‌گویم و دوباره با جوان مشغول صحبت می‌شوم. حتی خندیدن‌هایش محجوبانه است. می‌گویم وارد بهترین دهه زندگی داری میشوی خوش به حالت... می‌گوید برای همین میخواهم تولد متفاوتی بگیرم. داریم با هم حرف می‌زنیم که مادر با صدایی که همان ارتعاش عجیب را دارد می‌آید وسط کلام‌مان و می‌پرسد دختر شماست؟! می‌گویم بله... می‌پرسد چه رشته‌ای می‌خواند و بعد ابراز حیرت می‌کند از پاسخی که می‌شنود و هنوز نمی‌دانم چرا... بعدتر با صدایی که حالا دیگر کاملا مرتعش است و چشمانی که حتی مردمکش دارد تکان می‌خورد، می‌گوید به زودی سرنگون میکنیم اینهارا و از شرشان راحت می‌شویم. برای لحظاتی می‌مانم و بعد خیلی عادی می‌گویم هرچه خدا بخواهد و خیر باشد! با عصبانیتی که ربطی به آن جمع و فضا و دوستی چنددقیقه‌ای من و دخترش ندارد، صدایش را بلند می‌کند و می‌گوید من آدم معتقدی هستم اما از دخترم خواسته‌ام حجابش را بردارد و به خیابان برود تا اینها سرنگون بشوند. با لبخند میپرسم چطور معتقد هستید اما از دخترتان این را خواسته‌اید؟! می‌گوید بخاطر گرانی‌ها، اختلاس‌ها، دروغگویی‌ها... میگویم اینها که گفتید قبول اما چرا دخترتان باید حجابش را بردارد؟... می‌گوید به نشانه اعتراض... می‌گویم حکم خدا چه ربطی به خطای مسئولین دارد؟ میگوید جواب خدا را خودم میدهم مشکلی نیست اما اینها باید ادب شوند. میپرسم با برداشتن دختر شما اینها ادب می‌شوند؟ صدایش را بلندتر می‌کند و می‌گوید بله هرکاری میکنم که اینها ادب ‌شوند و بعد حرفهایی می‌زند که نوشتنش را هم دوست ندارم و عجیب است که دخترک 20 ساله در تمام این مدت محجوبانه نگاهش به پایین است. بغضم می‌گیرد برای دختری که هنوز دارد هنوز است و هنوز یاد نگرفته صدایش را بلند کند. دوباره سر صحبت را با دخترک باز میکنم و می‌گویم ان شاء الله جشن بعدی جشن دوتاشدنت باشد خانوم... لبخند محجوبانه‌ای می‌زند و مادرش غرش‌وار میان کلامم می‌آید و می‌گوید عروسش نمیکنم تا وقتی که از این کشور بفرستمش برود و آنجا هرکاری که خواست بکند...دخترک همچنان در سکوت است و مادر دارد با صدای بلند به بدوبیراه می‌گوید و من این میان دلم میخواهد دخترک زیبا را در بر بگیرم و از چنگال مادری که عقده‌های فروخفته‌اش را دارد سر دخترک جوانش جبران می‌کند و اصلا نمی‌دانم چگونه مادر شده است، بیرون بیاورم... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
سرگشاده برای : مردم پای کار هستند پای حفظ ارزش‌ها پای حفظ تمامیت ارضی پای وحدت و همدلی پای مبارزه با ظلم داخلی و خارجی پای مبارزه با بیعدالتی اما نمی‌شود آیا... که شما هم مدبرانه عمل کنید؟ نمی‌شود پس ازین‌همه سال اتاق فکر برای طراحی فیزیکی و محتوایی تجمعات داشته باشید؟ نمی‌شود تدبیری کنید که هزینه ایجاد نشود؟ که فرصت‌ها تهدید نشوند؟ که شعارهای سبک و سطحی گفته نشوند؟ که شعار "مرگ بر بدحجاب" و امثال آن گفته نشود؟ که سیستم صوت‌تان عالی باشد؟ که انتخاب مسیرتان درست باشد؟ که زمان‌بندی مراسم باتدبیر باشد؟ نمی‌شود آیا که برای یک تجمع فوق‌مهم مثل تشییع شهدای شاهچراغ، یک مدیریت محتوایی درست اتفاق بیفتد؟ باورکردنی نیست که این برنامه‌ریزی انجام نشده باشد و کاملا اتفاقی تریبون و ماشین صوت به مداحی سپرده شود که نگاه و تفکرش به مساله وحدت مذاهب شهره است، آن‌هم درست وقتی کشور در معرض آتش تفرقه مذاهب قرار گرفته است و ما در مراسم تشییع که باید حماسی باشد و وحدت‌آفرین، و اتفاقا اهالی مذاهب دیگر هم حضور پیدا کرده‌اند، شاهد روضه فاطمیه ایشان باشیم! یعنی نمی‌دانستید که ایشان قرار است در چنین مراسمی فقط از "هرچه دعواست پای نام علیست" بگوید و از "بیشرفی اذان‌های بی‌طرف" و "بی‌اصل و نسبی کسانی که علی نمی‌گویند" ؟! یعنی نمی‌دانستید که مراسم تشییع آنهم همزمان با غائله فلان شهر، زمان ایجاد وحدت است؟! به عنوان یک شهروند عاجزانه درخواست میکنم قبل از راهپیمایی 13 آبان صحبت‌های رهبر این جامعه را خوب گوش کنید، به شاخص‌ها و محتواها توجه کنید و فرصت طلایی پیش‌رو را تبدیل به تهدید نفرمایید. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
پاسخی برای این مطلب رسیده است که به رسم امانت، عین آن را می‌گذارم و پاسخ ایشان ذیل آن منتشر خواهد شد: "سلام علیکم وقت بخیر عذرخواهم‌ مزاحم شدم متن شما در خصوص سرگشاده به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و تشییع شهدای شاه‌چراغ را مطالعه کردم خواستم نکاتی عرض کنم که خدایی نکرده حق الناسی به گردنمون نماند اداره مراسم تشییع شهدای شاهچراغ در مشهد به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی مربوط نبود و هیچ دعوتی از سوی متولیان و برگزار کنندگان از شورای هماهنگی تبلیغات نشده بود همه میدانند اصولاً تشییع شهدا در کشور با بنیاد شهید و سپاه و نهاد‌های امنیتی است خود دوستانی که عضو شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی هستند به مراسم تشییع شهدا و نحوه اجرای آن انتقاد داشتند علی ای حال خواستم عرض کنم ای کاش قبل از نشر مطالب در فضای ولنگار مجازی ( طبق فرموده ی آیت الله علم الهدی نماینده ی محترم حضرت آقا در استان) از صحت و سقم مسائل و زیرساخت‌ها و موارد پیرامونی آن مطلع باشیم تا خدایی نکرده حق فرد یا ارگانی ضایع نشود امیدوارم بعد از روشنگری های مطروحه مطلب مندرج را به نحو مقتضی و‌‌ مد نظر خودتون تصحیح نمایید بازهم جسارت بنده را ببخشید والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته" @ghalamzann
پاسخ به ایشان: سلام علیکم از توضیحات حضرتعالی و از توجه شما متشکرم. پاسخ دادن آن هم به شکل منطقی، یقینا بخشی از حل یک مسأله است. اگر تولیت برگزاری تشییع شهدای شاهچراغ با شورای هماهنگی نبوده، بنده عذرخواهی میکنم بابت ذکر مصداق، اما حقیقت این است که این نامه و شکوائیه باید خیلی زودتر و حتی سال‌های قبل نوشته می‌شد. در واقع تشییع یک مصداق و نمونه از مراسمات و تجمعات شهر مشهد در تمام سالیان گذشته بود. ما مردم عادی عموما نمی‌دانیم که مثلا برگزار کننده این تجمع خاص با دیگر راهپیمایی‌ها و مراسمات شهر مشهد متفاوت است. ما آنچه را می‌بینیم و ادراک می‌کنیم، انتقال می‌دهیم. آنچه می‌بینیم همیشه همین بوده، انواع راهپیمایی و تجمع در شهر مشهد معمولا مشکلات فوق را دارند. مسیرهای نامناسب، صوت نامناسب، اعلام زمان نامناسب در بازه زمانی طولانی که جمعیت را پراکنده می‌کند، شعار و محتوای نامناسب و و... نمونه‌های اخیرش راهپیمایی 6 آبان که بعد از نمازجمعه برگزار شد، یک شعارگو فریاد زد مرگ بر بی‌حجاب و شعارگوی بعدی عذرخواهی کرد! راهپیمایی 13 آبان یعنی دیروز، تجمعی که با حضور گسترده مردم باید به بهترین شکل مدیریت می‌شد، اما مثل همیشه مشکل صوت وجود داشت، شعارهای تکراری و سطحی که سالهاست تغییر نکرده و خودش را با نسل‌های جدید انطباق نداده است، طراحی محتوایی که سنخیتی با روز دانش‌آموز و نسل نوجوان ندارد. آیا در مراسم 13 آبان رنگ و بوی نوجوانانه برای دانش‌آموزان دیدید و احساس کردید؟ آیا هنگام انتخاب شعارها، طراحی اتفاقات و حتی انتخاب سخنران، به مناسبت روز دانش‌آموز هم فکر شده بود؟ از نگاه ما مردم معمولی خیر... در پایان به عنوان یک شهروند عادی اما مرتبط با نسل امروز نوجوان، از نهادهای مرتبط تقاضا دارم طراحی‌ها و برنامه‌ریزی‌های مختلف را کمی به نسل‌های تازه‌تر بسپارید و باور بفرمایید که نوع مناسبات این نسل با تمامی نسل‌های گذشته متفاوت است. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
آسمان رشک برد بهر زمینی که در او دونفر یک دو نفس بهر خدا بنشستند... 🌱 @ghalamzann
پیرزن روستایی است، این را چهره آفتاب سوخته و لباس‌هایش نشان می‌دهد. تازه بستری شده و برخلاف حاج‌خانمی که روی تخت کناری‌اش خوابیده، مظلوم و ساکت است. می‌پرسم همراهی ندارید؟ می‌گوید نه... عروس‌هایم گفته بودند می‌آیند اما نیامدند. و آهسته‌تر می‌گوید خدا به آدم 10 تا دختر بدهد و پسر ندهد. سر صحبت را باز میکنم تا نفس یک تازه از روستارسیده را تنفس کنم. حرف می‌زند، مودبانه و سر‌به‌زیر... دلم برای این‌همه نجابت می‌سوزد. از بچه‌هایش می‌پرسم. می‌گوید 10 شکم زاییدم اما 6 بچه دارم و بعد تعریف می‌کند که یکی را سرما داده، یکی از روی الاغ افتاده و 2 تا را سیل برده است. برای من شهرنشین نازپرورده، ترسناک است. 4 فرزند را به همین راحتی از دست داده باشی. اما پیرزن طوری راحت اینها را می‌گوید که انگار اتفاقی نیفتاده است، حال آنکه او هم مادر است و حتما دلش دارد میلرزد و حتما برای تک‌تک این بچه‌ها آرام آرام گریسته و باز رفته و شیر گوسفندان را دوشیده است. اما ، آن هم یک روستای محروم که آن دورهاست، بدجوری یاد می‌گیرد که با زحمت زندگی کند و با غم و رنج بزرگ شود و باز هم متوقع نباشد. پیرزن بزرگ است آنقدر که بعد از عمل جراحی‌اش، سرم را دستش می‌گیرد و بدون اینکه به کسی بگوید به دستشویی می‌رود. سرم از بدنش جدا می‌شود و خون روی زمین شتک می‌کند و انگار نه انگار اتفاقی افتاده است. پرستار هم که می‌آید دعوایش می‌کند که چرا بلند شدی؟!... پرستار نمی‌داند که یک پیرزن رنج‌کشیده روستایی، است و دارد و خودش را محتاج کسی نمی‌کند. اما برخلاف او، حاج‌خانم شهری تخت مجاور که به قول خودش از خانواده خیلی بزرگ و مشهوری است، آنقدر نازش زیاد است که غذای بیمارستان را به بیماران دیگر می‌دهد و برایش از خانه ماهیچه و آب آناناس طبیعی می‌آورند و پرستارها هم طور دیگری هوایش را دارند. هوای بیمارستان همیشه سنگین است اما پیرزن روستایی با آن و رها و بی‌نیازی که دارد، انگار با خودش آورده است. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
خانم یک مادربزرگ است که شده است سرپرست خانوار، با سه نوه کوچک دبستانی که بدون پدرومادر هستند و دو دختر که یکی از آنها بیمار است. صورت این پیرزن با آب‌جوش سوخته است اما غیرتش همچنان اورا روی پا نگه‌داشته و برای تأمین معیشت خانواده‌اش زحمت می‌کشد و کار می‌کند. حالا صاحبخانه پیرزن را جواب کرده و او برای رهن یک جای کوچک 5 میلیون تومان کم دارد. همت کنیم و با یک یاعلی این مبلغ را به پیرزن برسانیم. لطفا اگر کمکی میرسانید اطلاع بدهید. @ghalamzann
یک میلیون و پانصد تومان به لطف خدا و بندگان مهربان او رسید🌸
کمک‌های بندگان خدا به 3 میلیون و 700 تومان رسید🌸
5 میلیون تومان برای رهن خانه این مادربزرگ زحمتکش با همت بندگان خدا مهیا گردید. خداوند آرام دلتان باشد🌸
📣📣📣 توجه توجه 📣📣📣 ⚜ جشن بزرگ کتاب ⚜ 🔰برنامه ای متفاوت به مناسبت هفته کتاب توسط مجموعه فرهنگی مسجد قائم(عج) برگزار می گردد: ✅ اجرای برنامه توسط کارشناس و فعال حوزه کتابخوانی جناب آقای صالح مدرس زاده ✅ اجرای تئاتر طنز توسط گروه عمو نواب ( دارای دیپلم افتخاری طنازترین مجری و برنده جشنواره ستاره های صحنه) ✅ افتتاحیه کتابخانه محله (برای همه رده های سنی) ✅ معرفی و ثبت نام دوره های پاییز و زمستان 1401 برای نوجوانان و خانواده های محترم( خواهران و برادران) ✅ غرفه فروش کتاب (بهترین کتاب ها را با تخفیف عالی تهیه نمایید) ✅ ویژه برنامه "جشن امضای کتاب" برای دو کتاب: 📚چخ چخی ها (طنز شهدای مدافع حرم ویژه نوجوانان) با حضور نویسنده کتاب آقای ناصر جوادی ___ 📚 رمان عاشقانه روایت بی قراری با حضور نویسنده کتاب سرکار خانم بتول پادام و سرکار خانم بلدیه همسر شهید مدافع حرم حسین محرابی 📌می توانید این دو کتاب را خودتان با امضا و دست خط یادگاری نویسنده ها و همسر شهید، همراه با تخفیف عالی تهیه نمایید🤩 ☘با شرکت در این ویژه برنامه شبانگاهی اوقات بسیار خوشی را در کنار خانواده( اینبار با طعم شیرین کتاب ) تجربه خواهید کرد☘
اپیزود اول: در لابن راست دارم حرکت میکنم، موتوری از مقابل در لاین چپ به سمت ما می‌آید، خودش را به‌سمت ماشین متمایل می‌کند و یک فانوس در دست دارد. اول فکر میکنم می‌خواهد فانوس را روی ماشین بزند، اما نزدیک که می‌شود با حالتی چندش‌آور آب دهانش را سمت من پرتاب می‌کند و من فرمان را کنترل میکنم که لااقل زیر ماشین نرود. می‌ایستم و او با سرعت می‌رود، حال هردویمان بد است، من و دخترک... اپیزود دوم: دارم پیاده از عرض خیابان هاشمیه عبور میکنم، یک ماشین ترمز می‌زند و راننده سرش را بیرون می‌کند و با قدرت واق واق می‌کند و بعد قهقهه می‌زنند و رد می‌شود و آنقدر ناگهانی اتفاق می‌افتد که دارم می‌لرزم و ضربان قلبم بالا رفته است. دخترک می‌گوید در تمام سالهایی که گذشت، آیا بی‌حجاب‌هایی که می‌شناسیم حتی مواردی شبیه این اتفاقات را در همین جامعه‌ای که به آن معترضند، دیده‌اند؟ راست می‌گوید... اپیزود سوم: دخترک را این بار خودم می‌رسانم، شب قبل، تا از کلاسش برسد خانه، برایش بارها آیت‌الکرسی خوانده‌ام، برای او و همه دختران چادری شهر که به گناه نکرده باید تهدید شوند و آرامش نداشته باشند. اما امروز پیاده‌ که می‌شود دلم نگران به دنبالش راهی می‌شود. پ.ن: نگرانی مادرانه را همه دارند اما یک نگرانی بزرگتر وجود دارد. نگرانی برای نسلی که عقلانیت و منطق را از او گرفته‌اند و یله و خالی رهایش کرده‌اند وسط معرکه... تا فقط بلد باشد ناسزا بگوید و سنگ پرتاب کند و آتش بزند و آدم سلاخی کند. نگرانی برای نسلی که خالی است، توان گفتگو ندارد، ادبیات گفتاری‌اش هنوز کامل نشده و بدیهیات اجتماعی یا سیاسی را نمی‌داند. نگرانی برای نسلی که با فریبش داده‌اند، با هیجان‌زده‌اش کرده‌اند و با وعده‌های توخالی به خشن‌تر از تبدیلش کرده‌اند. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
آبرومندند و مظلوم، با دو دختر 4 ساله و 7 ساله در یک خانه کوچک در انتهای خیابان خواجه‌ ربیع مستاجر هستند. مرد خانه با قرض از دیگران یک موتور دست دوم خریده بود تا کمک‌حال زندگی کوچک و آبرومندانه‌اش باشد. حالا موتور را به سرقت برده‌اند. مرد مانده و قرضی که ادا نشده و سنگینی معیشتی که اورا شرمنده زن و فرزندانش کرده است. اگر بتوانیم با کمک یکدیگر 6 میلیون و 600 تومان فراهم کنیم، به امید خداوند گره از زندگی این خانواده باز خواهد شد. قطره‌های کوچک، وقتی کنار هم قرار بگیرند، می‌توانند دریای سخاوت باشند. یاعلی🌸 @ghalamzann
مبلغ یک میلیون و 300 تومان تا این لحظه با همت شما رسید 🌸
به لطف خداوند 2 میلیون و 100 تومان فراهم شد🌸
به همت بندگان خوب خدا 5 میلیون و 100 تومان مهیا گردید🌸
همه با هم، تا پای جان، برای امروز نتیجه فوتبالی این بازی هرچه که باشد، مردمی برنده هستند که دوشادوش هم زیر یک پرچم برای کشورشان جان هم می‌دهند. همان مردمی که روز 28 آبان، معجزه شنبه‌ی به یاد ماندنی را زیر تابوت دو خلق کردند. برنده آن مادر شهید است که روز شنبه روی سر تشییع کنندگان تنها فرزندش، شکلات‌افشانی کرد و گفت اگر باز هم فرزندی داشت برای امنیت کشورش می‌بخشید. برنده این مردم هستند. نتیجه این بازی جای نگرانی ندارد. مردم ایران گل‌هایشان را قبلا زده‌اند. امروز ما احتیاجی به نشستن و شمارش گل‌های زده و خورده نداریم. این مردم سالهاست که در مواجهه با دستکش‌های مخملی، نتیجه‌آفرین بوده‌اند. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
نوشته است کاش میشد جمع بشویم و با هم ببینیم می‌گویم امروز خیریه هستم بیایید با هم از تلوبیون ببینیم می‌گوید خیریه که دور است و نمی‌گذارند اما کاش می‌شد دور هم ببینیم این آرزوی شیرینش یادم بماند برای بعد... @ghalamzann
قرار بود با جمع کردن 6 میلیون و 600 تومان قرض این خانواده آبرومند ادا شود. آمدید پای کار، خالصانه و بی‌منت، و یکی از شما بندگان خوب خدا آمد و گفت حالا که قرار است قرضشان ادا شود، برایشان یک موتور هم دست وپا کنیم تا چرخ زندگی کوچکشان دوباره بچرخد. و مهربانانه درخواست کرد که حتما به این خانواده بگویید که مشکلشان حل خواهد شد و اصرار کرد که زودتر بگویید تا دل‌نگران نمانند! آدمهای خوب وقتی نیت کارهای بزرگ می‌کنند، خداوند برکتش را همراه می‌کند. حالا 11 میلیون و 300 تومان با کمک‌های شما رسیده است. قرض خانواده به زودی ادا می‌شود و قرار است کمک‌های بیشتری پای کار بیاوریم تا بشود یک موتور کارکرده با قیمت 15 میلیون برایشان تهیه کرد. غرض آنکه این سفره همچنان باز است تا خداوند دستمان را بگیرد و تک تک ما دستی برسانیم و کاری شود کارستان... اگر می‌توانید این پیام را به دیگران هم برسانید تا این اتفاق زیبا زودتر محقق شود. @ghalamzann
مبلغ به 12 میلیون و 200 تومان رسید🌸
وقتی خوب می‌نویسند، پر می‌شوم از زندگی، پر از انرژی و نشاطی که برخلاف خیلی از شادی‌های دنیا، دارد. 14 ساله و 15 ساله و بیشتر و کمترشان، همین که به دست می‌گیرند، دلم برایشان پر می‌کشد برای کلماتی که کنار هم می‌نشانند و آنچه در درونشان می‌کشد و پر می‌جوید، میان صف کلمات، و می‌کنند. نوشتن بیش از آنکه بخواهد یک وجود می‌خواهد یک دل گشاده و یک سر و هزار سودا می‌طلبد. و وقت همین‌هاست وقت همین است که یکی بنشیند و حال و روزش را از نرفتن به سفر طوری بنویسد که دلت آتش بگیرد و آن یکی رفتنش را طوری به توصیف بیاورد که خیالت بابت دریافت‌های دقیقش نفس بکشد. و یکی برایت احساسات و ادراکات شبانه‌اش را به قلم بیاورد آنگونه که برای فهم لطیفش از ، دلت غنج برود و یکی دیگر طراحی دفتر نویسندگی‌اش را برایت ارسال کند و پر بشوی از شوق و دلت برای دیدن روزنوشت‌هایش پر بکشد. وقتی دخترها خوب می‌نویسند، یعنی دارد با همه‌ی سخت بودنش محقق می‌شود و همین برای آنکه روزت را بسازد، کفایت است. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
6 میلیون تومان واریز کرده و نوشته است زودتر موتور را بخرید تا شاید فردا جمعه، پدر بتواند خانواده‌اش را برای تفریح بیرون ببرد! 19 میلیون جمع‌آوری شد. حالا بدهی این خانواده تسویه است و موتور به زودی خریداری می‌شود و خدا می‌داند که این جمع بودن‌ها چه برکات عجیبی دارند و چه در عالم هستی می‌آفرینند و تا کجا دستگیر بندگان مهربان خدا می‌شوند. خوش به احوالشان🌱🌱 @ghalamzann
همه با هم هم اکنون با پرچم ایران به خیابان ها می‌رویم... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 این شادی گوارای وجودتان مردم❤️ @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا