طب و منطق
✅ اما احتياج به #احتباس ضرورى است 🔹زيرا كه بدن هميشه در #تبديل و تغيير و #تحليل است 🔹پس محتاج است
✅[وجه اضطرار و احتياج به استفراغ]
🔹وجه اضطرار و احتياج به استفراغ از آن جهت ست كه بقاى بدن بدون غذا محال است و وجود غذائى كه همه آن مستحيل به جوهر عضو شود نيز محال، در هر هضم فضله باقى مىماند بالضرور، 🔹پس اگر فضله مذكور در بدن بماند و برنيايد، البته فاسد مىشود
🔹و غذاى جديد را كه به آن لاحق گردد فاسد مىگرداند
🔹و به هلاكت مىانجامد، پس افتقار به استفراغ ثابت باشد.
#مفرح القلوب (شرح قانونچه)، ص: 172
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
✅و #لواطت با آنكه در شرع منهى است در حكمت نيز مضر گفتهاند و
بتجربه دريافتهاند هر كه با زوجه يا جاريه خود لواطت كند خاصه در هنگام حمل اغلب است كه فرزند او به #علة_المشائخ مبتلا گردد.
#مفرح القلوب (شرح قانونچه)، ص: 172
✅ فصل دهم : در #ابنه (علة المشايخ ) ؛ يعنى مرضى كه فرد، به سبب خارش #مقعدش طالب نزديكى كردن با او در #مقعدش مىشود .
🔹 مرضى است كه جماع كنانيدن در دبر آرزو شود و بدون ادخال چيزى در دبر او تسكين نيابد
و اين از چند وجه افتد:
🔹يكى آنكه شخصى از صغر سن به مصاحبت حيزان [يعنى بد چشمها] و نامردان، مبتلاى اين فعل ناشايسته گردد و عادتى شود.
🔹دوم، آنكه گاه باشد كه در بعضى مردم مزاج انوثى غالب آيد و بدان سبب آلات تناسل ميل به باطن نمايند چنانچه آلات اناث غاير است و هرگاه منى بسيار شود يا گرم گردد، در ناحيه معاء مستقيم دغدغه پديد آيد جهت نزديكى او با آلات منى [كه] «مايلة فى البطن» [هستند]. و جهت احتكاك، ادخال چيزى در او طبع بخواهد و از آنكه معاى مستقيم [در] مجاور آلات مايله است، از احتكاك او، در آلات [منى] نيز سكون روى نمايد و آدمى از اين فعل تا ابقاى اثر برآسايد. و دليل بر ميلان آلات به بطون آن است كه مأبون مذكور، [يعنى بيمار مبتلا به ابنه]، به غايت صغير القضيب و الخصيتين مىباشد.
🔹سوّم، آنكه در معاى مستقيم خارش عظيم افتد به سبب حصول خلطى در او. و اين خلط، بيشتر بلغم شور باشد.
🔹 تنبيه : جماع با زن در مقعد او، سبب ابتلاى فرزند به اين مرض مىشود.
#طب أكبرى، مقدماتج1، ص: 70
#آداب_ازدواج
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
طب و منطق
✅و #لواطت با آنكه در شرع منهى است در حكمت نيز مضر گفتهاند و بتجربه دريافتهاند هر كه با زوجه يا جا
✅ علاج :
🔹آنچه بر سبيل عادت و غلبه مزاج #انوثيت باشد، به ضرب( زدن) و حبس و #استهانت و #محاكمات و #مخاصمات از آن فعل بازدارند و به انواع #غموم و #هموم و #افكار مبتلا سازند تا باشد كه از اين كار بازماند.
🔹و آنچه به سبب حصول ماده در #معاء و #خارش او پديد آيد و اين از ب#لغم شور بيشتر افتد، بايد كه در تنقيه ماده موجبه كوشند و به چيزهايى كه حكّه و خارش فرو نشاند چون #روغن_بنفشه و #لعابهاى_موافقه و جز آن #حقنه كنند.
🔹و اين قسم، #پيران را بيشتر افتد جهت غلبه #رطوبت_غريبه و زودتر علاج پذيرد؛
به خلاف قسم اوّل كه به نادر دور شود.
#طب أكبرى، مقدماتج1، ص: 70
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
فائده
محمد بن زكريا مىگويد :
هرگاه كه آب مرد بر آب زن غالب آيد فرزند نرينه زايد
🔹و اگر امر بالعكس باشد مادينه برايد
🔹پس اگر چنين اتفاق افتد كه آب مرد بر آب زن سخت غالب شود فرزند نرينه كه در نرينگى و مردانگى كامل و تام باشد تولد گردد و در صورت عكس فرزند مادينه كه بتمامى اوصاف زنان آراسته و بهمگى اخلاق ايشان پيراسته باشد متكون شود
🔹 و اگر بحسب اتفاق آب مرد اندك قويتر بود مولود نرينه بچندان مردانگى نباشد و در عكس اين مولود مادينه از اكثر اوصاف زنان معرى و به بيشتر اخلاق مردان محلى باشد ازينجاست كه از بعضى زنان كارهاى مردانه بمنصه ظهور مىرسند و بعضى ازين ها باشند كه موى رو برارند و بعضى را اصلا حيض نيايد يا كمتر آيد و بعضى مردان كارهاى زنانوار مىكنند و سخنان زنانه ازينها سر زد مىشوند 🔹و گاه باشد كه قوت آب مرد و زن برابر باشد و فرزند خنثى متولد شود و اين شخصى باشد كه بحليه آلات مرد و زن محلى باشد و باشد كه فرزند نرينه كه صغر القضيب و الانثين باشد و اوعيه منى آن ميل بباطن دارند پيدا گردد انتهى
🔹 و گاه باشد كه بنا بر وفور آب مرد و زن و تساوى قوت و استعداد رحم فرزند نرينه و مادينه توامان بمنصه ظهور رسيده باشد .
#پسرانی_که_شبیه_دختر_هستند
#دخترانی_که_شبیه_پسر_هستند
#پسرانی_که_عادات_شبیه_دختران_دارند
#دخترانی_که_حیض_ندارند
#فصول الأعراض (شرح كتاب حدود الأمراض حكيم ارزانى)، ص: 15
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
🔹 القسم السادس في الأحداث النفسانية
قسم ششم از سته ضرورى ثابت است در عوارض نفسانى
و اين ها #كيفياتاند كه #عارض مىشوند نفس را به تبع #انفعالات كه حادث مىگردند ب
نا بر آن كه مرتسم شود در بعض قواى وى كه فلان شى ملايم و نافع است مر نفس را يا منافر و منافى و مضرّ است
🔹پس طلب كند آن را كه ملايم است و بگريزد زانچه منافر است
🔹و اين عوارض را #حركات_نفسانى نيز گويند
🔹و اطلاق و اضافت حركت بر نفس #تجوّز(مجازگویی) است،
🔹 زيرا كه مراد به حركت نفس حركت قواى وى است و قوى نيز بنفسها حركت نمىكند، بلكه به واسطه ارواح كه حامل قوى است متحرك مىگردند و توجه نمىكند نفس به تحريك ارواح به هيچ جهت، مگر آنگاه كه باشد با وى چيزى كه بكشد و روان سازد آن را و آنچه بدين كار آيد #خون_رقيق صاف است، از اينجا است كه به هر سو روح حركت مىكند خون نيز متحرك مىشود و حُمْرت وجه در غضب و فرح و صُفْرت آن وقت فزع و خجالت مؤيّد اين قول است.
✅ و اقسام اعراض نفسانى شش است: غضب و فرح و فزع و غم و همّ و خجل، معنى هر يك گفته آيد.
🔹 و جميع عوارض نفسانى را حركت روح لازم است، خواه به #استصحاب باشد خواه به #استتباع.
#مفرح القلوب (شرح قانونچه)، ص: 173
#حرکت_قوای_نفسانی
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
✅ [وجه نياز به حركت نفسانى]
❇️و #وجه اضطرار به سوى حركت نفسانى ، در امور معيشت ضروريه و ضروريّات بدنى امور نفسانى است كه تحصيل ضروريات بدن وابسته بدان است، زيرا كه باعث بر تحصيل ضروريات بدنى امور نفسانى است.
❇️و ايضا هر گاه ثابت شده كه حركات بدنى از جمله ضروريات است چنانچه گذشت و وجود اين حركات موقوف است بر عوارض نفسانى كه مستلزماند حركت روح را، مثل #شهوت و #غضب، پس اينها ضرورى باشند لكونها موقوفاً عليها وجود الضروري .
#مفرح_القلوب_(شرح_قانونچه)، ص: 174
🔹 اگر حرکات نفسانیه نباشند امور معیشت و زندگی مردم مختل می شود
🔹کسی به دنبال غذا و اب و ازدواج و سایر موارد نیاز زندگی نمی رود
🔹کسی از امور ضرر دار اجتناب نمی کند
🔹اگر کسی حرکت بدنیه می کند این نیز تابع حرکات نفسانی و شوق و اراده و انگیزه می باشد
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
❇️[وجه نياز به #سكون_نفسانى]
❇️و وجه اضطرار به سوى سكون نفسانى بنا بر آن است كه #روح_لطيف_حار سهل التحلّل است اگر دايم متحرك باشد بتمامه تحليل مىيابد،
🔹پس حاجت به سكون نيز ضرورى باشد تا روح آن قدر كه از حركت خرج شده ديگر پيدا آيد.
#مفرح_القلوب_(شرح_قانونچه)،
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
✅ انتباه [در مضرت #افراط حركت روح]
مبرهن شد كه حركت روح يا به طرف خارج مىشود يا به طرف داخل، بالا گذشت كه حركت خون نيز لازمه آن است،
🔹پس هر سو كه روح متحرك مىشود حرارت بدان سو وارد مىگردد و به طرف مخالف برودت لنقصان الدم و الروح و الحار الغريزي عنه بالجمله افراط حركت روح به داخل باشد يا به خارج قاتل است،
#مفرح_القلوب_(شرح_قانونچه)،
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
[وجه هلاكت آدمى از حركت روح به خارج]
اما وجه هلاكت از حركت روح به خارج آن است كه هر گاه اكثر روح برون ميل نمايد و قدرى اندك درون بماند آن به اندك نيز براى ضرورت خلأ كه در باطن حاصل شده متخلّل مىگردد و منبسط نمىشود تا امتلا كند و بدين سبب قوت روح به ضعف مىگرايد و به تدبير باطن كفايت نمىيابد و بالضرور باطن سرد مىشود و آنچه به خارج ميل كرده بود بنا بر امتداد مزاج نيز تحليل مىيابد و چون از باطن بدو منقطع شده لا محاله به ظاهر هم برودت طارى مىشود و حادث مىگردد غشى و موت، چنانچه در فرح مُفرِط و غضب مُفرِط مشهود است،
ليكن موت در فرح بيشتر واقع مىشود نسبت به غضب مُفرِط و لِمّش آن است كه در غضب حركت روح نمىشود مگر با غليان خون دل و با حصول قوت به طلب انتقام، زيرا كه طلب انتقام با ضعف قوت صورت نهبندد و چون چنين باشد مستعد است كه غضب به غشى انجامد فضلًا عن الموت و إنما يقع نادرا.
#مفرح_القلوب_(شرح_قانونچه)،
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
[وجه هلاكت آدمى از حركت روح به باطن]
و وجه #هلاكت از حركت روح به باطن آن است كه چون روح و خون به باطن مىگرايند به افراط #احتناق در مجارى مىافتد بنا بر #شدت اجتماع و انحصار روح و خون و بالضرور #حرارت غريزى #منطفى مىگردد و #باطن سرد مىشود و #ظاهر نيز سرد مىگردد لانصراف الروح و الدم عنه.
#مفرح_القلوب_(شرح_قانونچه)،
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
🔹 [مضرت افراط در حركت و سكون نفسى]
🔹پوشيده نماند همچنان كه #افراط حركت نفسى ضرر مىرساند #افراط_سكون_نفسى نيز ضرر مىدهد بنا بر #احداث برودت در بدن و #بلادت در ذهن، زيرا كه موجب سخونت و ذكا حركت و حرارت و لطافت روح است، لهذا صاحب خون غليظ شديد البلادة مىباشد.
بالجمله هر امرى كه حكيم مطلق مودع نموده آلاف حكمت در وى متضمّن شده از اين قبيل است كه مذكور مىشود.
#مفرح_القلوب_(شرح_قانونچه)،
🔹صغری :
افراط سکون نفسانی موجوب احداث برودت در بدن است
🔹کبری :
هر چیزی موجب برودت در بدن باشد مئوجب بلادت ذهن است
🔹نتیجه :
افراط سکون نفسانی مئوجب بلادت ذهن است
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
بدانند كه نزد محققان به اثبات رسيده كه گاهى #منفعل مىگردد بدن از هيئات نفسانيه كه غير غضب و فرح و حزن و فزع و همّ و خجل است و نظير آن هيئات مؤثره #تصورات_نفسانى كه آثاره امور طبيعيه مىنمايد
و اين مقدمهاى است كه #فلاسفه امكان #خوارق_عادات بر آن منتفى ساختهاند
و مىگويند كه: #تصورات_وهميّه گاه باشد كه سبب #حدوث_حادث مىگردد و شك نيست در صدق مذكور لهذا #شيخ در قانون نوشته : و أما الذين لهم غوصٌ في المعرفة فلا ينكرونها إنكار ما لا يجوز وجوده.
و قرشى در اين باب حكايتها آورده چه از واقعات خويش و چه از واردات ديگران و ما برخى از آن مرقوم نمائيم تا بر مخالفان حجت باشد.
✅پوشيده نماند كه به تجربه رسيده كه وقت مجامعت خاصه عند #انزال هر گونه شكل حسن و ياد قبيح منظور باشد به تعمق نظر در اكثر فرزند كه از آن منى متكوّن گردد مشابه به همان شكل مىباشد در حسن و قبح، نه در نوعيّت، زيرا كه تصور نفسى در تغيّر نوع تصرف نمىتواند كرد كما لا يخفى.
#صورت_بچه_شبیه_به_کیست؟
#تاثیر_توهمات_در_احداث_حادث
#مفرح القلوب (شرح قانونچه)، ص: 177
🔹و كذلك مشهود است كه كسى چون چيزى حامض خورد آب در دهان بيننده پيدا مىشود و دندانش كُند مى گردند.
🔹و هم چنان كسى را كه رََمد باشد و ديگر بيشتر در وى نظر كند چشمش نيز به درد مى آيد در اكثر.
🔹و به دستور كسى را كه غلبه خون باشد و به جانب سر متوجه بود از ديدن چيزهاى سرخ زود ثوران مى كند لهذا مرعوفين.(خون دماغ) را منع كرده اند از نگريستن بر اشياى سرخ.
و اين جمله از تصورات نفسانى است.
🔹و از همين قبيل است #تبدل_مزاج به سبب تصور #مخوِّفات(ترساننده ها) و #مفرِّحات( خوشحال کننده ها)
و مثالى كه در وى احتمال شك نباشد و تغيّر عظيم دفعةً پديد آيد حال #عشّاق است كه از ظلم و جفاى معشوق به درجه #سقوط انجاميده باشد و مُشرف به #هلاكت گردانيده چون ناگهان رؤيت وى دست دهد دفعةً عود به صلاح نمايد و استقامت در مزاج پديد آيد.
🔹و از اين جمله است كه كسى #تصور_صحت كند يا #تصور_مرض، حتى كه اين تصور مستكمل شود، پس البته بر طبق آن صحت يا مرض حقيقى عارض گردد و قصه اطفال و ملا در مثنوى مولوى خوانده باشى.
🔹از اين جمله است كه مشى(راه رفتن) بر موضع ضيق عالى مؤدى به سقوط مىشود كسى را كه سقوط متصور باشد و گرنه معتادين بر ريسمان كه در هوا بندند مشى مى كنند چنانچه در بازيگران مرئى است.
✅بالجمله تأثير امور نفسى متيقن و متحقق است و تصورات را در احداث حوادث دخل تمام، غايت آن كه حسب محل و مقام صدور آثار متفاوت الدرجات مىباشد كما هو الظاهر عند الهمام.
#مفرح القلوب (شرح قانونچه)، ص: 177
#تاثیر_تصورات
#تاثیر_توهمات_در_بدن
#تصور_مرض_مرض_میاورد
#تصور_سلامتی_سلامتی_میاورد
#تصور_سقوط_از_بلندی_موجب_سقوط_است
#دیدن_کسی_که_درد_چشم_دارد_موجب_چشم_درد_است
#دیدن_اب_ترش_دندان_ها_را_کُند_میکند
#تصور_امور_فرحناک_موجب_تبدیل_مزاج_است
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
طب و منطق
🔹و كذلك مشهود است كه كسى چون چيزى حامض خورد آب در دهان بيننده پيدا مىشود و دندانش كُند مى گردند. 🔹
و از تصور چيزى كه بصورتى و هيئتى باشد اگر شخص #مجامع آن را تصور كند صورت #مولود بآن شكل برآيد
چنانكه زنى #مار زائيد از آنكه در وقت مجامعت او را صورت مار در نظر بوده است
و از مار مىترسيده بود و از ان بچه مىكشيد و اگر همچنين مجامع نظر در چيزى كند طفل را صورت بآن چيز مناسب باشد چنانكه اگر به #نرگس نگاه كنند چشم آن فرزند نيكو شود و اگر به #فرج زن كنند چشم آن فرزند #اعمى و برين قياس كن احوال اعراض نفسانى را-
#كليات قانون ابن سينا (ترجمه)، متنج1، ص: 115
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
و نيز سبب آن است كه هر يك از بدن و نفس، منفعل مىگردند از احوالى كه عارض ديگرى مىگردد: امّا انفعال نفس از بدن، آن است كه هر گاه غلبه نمايد #سوداء در بدن، حادث مىگردد در نفس خوف و توحّش و فكر فاسد و چون غلبه نمايد خون، حادث مىگردد سرور و فرح و انبساط و بر اين قياس [است] غلبه صفراء و بلغم كه به مناسبات آن هر دو متأثر مىگردد.
#تاثیر_بدن_بر_نفس
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
و امّا انفعال بدن از نفس، آن است كه چون عارض گردد خوف مفرطى، استحاله مىيابد به
مزاج سوداوى يك دفعه. و چون عارض گردد #عشق مفرطى، حادث مىگردد از آن جفاف مفرط و غلبه سودا؛ پس عَود مىنمايد مزاج به سوى صلاح به يك دفعه به وصال معشوق خود. و امثله اين بسيار است و علت اصل اين، همان كمال توجّه نفس عاشق به سوى معشوق و معشوق به سوى عاشق و اتّحاد و تقويت هر دو با هم ذكر يافت.
#خلاصة الحكمة، ج2، ص: 301
#تاثیر_نفس_بر_بدن
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
خوارق عادات و #معجزات انبياء و اولياء- عليهم السّلام- همه به سبب #توجّه نفس كامله قدسيه قويه اوشان است در #نفوس ضعيفه و تصرّف در صوَر كونيه و هر چند قوّت نفس شخص و اقتدار او در اكوان زياده و اكمل و اشمل باشد، انبساط و ظهور معجزات و خوارق عاداتِ او نيز اشمل و ابسط خواهد بود؛ چنان چه خلقى را به طوفان غرق نمودن حضرت نوح و غرق نمودن فرعون و لشكر او را در رود نيل حضرت موسى- عليه السلام- و ابرء أكمَه و ابرَص و احياء موتى از حضرت عيسى- عليه السّلام- و شقّ قمر و ردَّ شمس از جناب مقدّس نبوى و جناب مقدّس علوى- صلوات اللّه و سلامه عليهما اجمعين- و غير اينها از معجزات بسيار و شفاى اكثر عليلان به توجّه به ارواح مقدّسه و مَشاهِد مطهّره- خصوص در آن اماكن مشرّفه- بيش تر از آن است كه در بيان آيد.
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
[فايده جليله]: از معالجات جيده مشتركة النفع در اكثر امراض، فرح و سرور به لقاى محبوب و امر مرغوب است و ملازمت شخصى كه مريض حيا مىنمايد از او و از كمال اظهار مرض خود و ظهور آثار آن نزد او و شخصى كه محبت و انس بسيار به حضور او دارد تا به حدى كه بسا است مريض صاحبِ فراشِ عارى از قوت رفتار، به مجرد ديدن محبوب و معشوق خود تقويتى و قدرتى در خود مىيابد كه به استقبال او ميرود و آن را آورده نزد خود مىنشاند و مادام كه او نشسته با او تكلم مىنمايد، او به كمال شوق استماع مىنمايد و نشسته مىباشد و آه و ناله نمىكند و درد و وجع و #ضعف و #اضطراب را فراموش مىنمايد هر چند كه مريض قريب به موت باشد.
و هر چند محبوب و #معشوق او عزيز و بزرگ تر و محترمتر و #محبّت و #عشق اين زياده باشد، حالت تقويت و افاقه زياده مىباشد؛ به سبب كمال توجّه طبيعت و نفس و روحِ اين به او و اتّصال بر او و حصول تقويت از او؛
🔹مانند شخص ضعيف مضطرّى و خايف از عدوّى كه پناه به شخص قوى برد و دخيل آن گردد كه دست عدوى او به او نرسد چگونه او را آرام و اطمينان حاصل مىگردد هم چنين اين مريض. و امثله آن بسيار است:
🔹از آن جمله «#قرشى» حكايت نموده كه ديدم شخصى #مرض بسيار قوى داشت از امراض #حادّه و به حدّى رسيده بود به سبب ضعف كه قادر بر قيام و قعود نبود،
🔹پس هنگامى كه حاضر شد معشوق او، مفارقت نمود مرض او در ساعت و تقويت يافت و بر آمد از براى قضاى حوايج او در آن ساعت.
#خلاصة الحكمة، ج2، ص: 300
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
[فايده]:
🔹 نيز از معالجات جيده مشتركه، #استشمام روايح لذيذ و #استماع الحان طيبه است كه تقويت مى يابند به آن هر دو، #قوا و ارواح نفسانيه و حيوانيه و به تقويت آن هر دو #قواى طبيعيه نيز؛ به جهت آن كه گويا از روايح لذيذه و استماع طيبه، تغذيه مى يابند قوا و آن ها غذاى روح اند.
#خلاصة الحكمة، ج2،
🔹صغری
بوییدن بو های خوش و شنیدن صوت های دلنواز ، موجب تقویت ارواح نفسانی و حیوانی میگردد
🔹کبری
هر چیزی موجب تقویت ارواح حیوانی و نفسانی گردد ، موجب تقویت روح طبیعی میگردد
🔹نتیجه
بوییدن بو های خوش و شنیدن صوت های دلنواز ، موجب تقویت روح طبیعی میگردد
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
✅#فرق طب با فقه چیست ؟
✅#فرق روایات طبی با روایات فقهی چیست ؟
🔹در فقه بحث حجیت مطرح است
بحث اعتبار شارع مطرح است
شارع خبر واحد را در احکام حجت نموده است ولو در برخی موارد مخالف حکم واقعی باشد شارع به آن راضی است و غرض فقهی حاصل می شود و مکلف ثواب و یا عقاب به او داده می شود .
🔹لکن روایات طبی و کلا مسائل طبی مساله تکوین است نه تشریع !!!
مساله هست و نیست است نه باید و نباید !!!
🔹اگر خبر واحد در مساله طبی واقعا از معصوم صادر نشده باشد ، ان دارو در واقع دارای اثر ی که در روایت ذکر شده نمی گردد ( مثلا در روایت امده باشد که سنجد برای فلان بیماری خوب است حال اگر معصوم این را نفرموده باشند در واقع و چنین خاصیتی را هم نداشته باشد سنجد ؛ ایا بخاطر این که روایت به معصوم نسبت دارد ، سنجد دارای خاصیت می گردد ؟ )
🔹یا مثلا اگر روایتی از امام صادر شده در یک بحث طبی و منظور امام از این روایت این است که افراد خاصی از ان استفاده نمایند نه همه بیماران حال ایا چون این روایت از امام صادر شده است این موجب میشود که هر کس این دارو را مصرف کند بیماری اش درمان شود ولو منظور امام این نبوده است که این فرد نیز مصرف کند
🔹ایا روایات طبی نیز مانند روایات فقهی قابل اطلاق گیری است ؟
🔹ایا امام در مقام بیان این بوده اند که هر کس مثلا بیماری معده دارد این دارو را بخورد ؟
یا اشخاص خاصی را اراده کرده است ؟( هر چند برخی از روایات طبی با صرف نظر از سندشان کلی هستند )
#طب_اسلامی
#روایات_طبی
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
🔹 «امرسن» می گوید «زندگی یک فرد بشر زاده افکار روزانه او است»
🔹در نتیجه 35 سال تدریس در کلاسهای شبانه این مطلب برای من چون روز روشن شده که
« زنان و مردان می توانند با تغییر فکر ناگهانی ، #ترس و #بیماری های مختلف را از خود دور سازند
و وارد مرحله نوینی از حیات گردند.»
🔹 به چشم خود صدها از این تغییرات را دیده ام و به قدری برای من عادی شده است که دیگر از مشاهده آن متعجب نمی شوم.
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
[سبب ممتنع بودن وجود معتدل حقيقى در خارج]
✅بالجمله معتدل حقيقى كه مذكور شد وجود او در خارج ممتنع است و دليل بر امتناع مىگشت كه عناصر متساوى في الصور از دو وجه بيرون نيست:
1️⃣ يكى آنكه نباشد او را قاسرى كه منع كند عناصر را از تميّل آنها بامكنه آنها و ظاهر آن است كه در اين صورت تركيب حاصل نمىتواند شد زيرا كه عناصر بالطبع مائل و شايق احياز خوداند و اگر مائل به احياز نباشند لازم مىآيد كه مطلوب بالطبع متروك بالطبع باشد و هو محال.
2️⃣دوم آنكه باشد مر او را قاسرى كه مانع تشتّت اجزا بود و اين نيز غير ممكن است زيرا كه قاسر مركب را در مكان يكى از اين بسايط خواهد داشت يا در مكان ديگر و مكان ديگر خود تحت السماء موجود نيست غير مكان بسائط لأن الخلاء محال و لا بسيط غير هذه الأربعة و استمساك قاسر او را در مكان احد البسايط مستلزم ترجيح است بلا مرجح و هو ايضا محال
🔹و اگر گويند جائز است كه آن قاسر هم بالطبع مائل به مكان يكى از بسائط بود پس ترجيح بلا مرجح لازم نيايد، گويم قاسرى كه بالطبع مائل به مكان خواهد بود ناچار است كه او هم جسمى داشته باشد زيرا كه اقتضاى مكان معين خاصه طبيعت جسم است و چون قاسر را جسم ثابت شد محال است كه دو جسم مختلف در ماهيت مقتضى باشند مكان واحد را بالطبع كما قرروه و ايضا اين قاسر يا بسيط خواهد بود يا مركب اگر بسيط است البته خارج از عناصر اربعه خواهد بود و هو مما لا نطق به أحد و اگر مركب است اين نيز محتاج به قاسر خواهد بود و منتهى به تسلسل يا بدور خواهد شد فثبت أن المعتدل الحقيقي لا يوجد في الخارج أصلا.
🔹#مفرح القلوب (شرح قانونچه)، ص: 15
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
✅#حزاز
🔹#سبوسهء سر بوذ و
#سبب اين سبوسه #رطوبات_غليظ بوذ كه از مسام بيرون آيذ و خشك شود ماننده سبوس جون ديكر بيرون آيذ آن بيشين را بيرون سبوزانذ و بيرون افكند و بوذ كه از #بلغم بوذ و نشان وى ان بوذ كه اين سبوس ها #سبيد بوند و مر خداوندان بلغم را بوذ و نشاني ها زيادت بلغم بديد آمذه بوذ
و بوذ كه اين سبوسه از غلبهء #صفرا بوذ اعنى خونى كبا وى صفرا آميخته بوذ و نشان وى آن بوذ كى اين سبوسه #سرخكونه « بوذ و مر خداوندان غلبهء خون را بوذ
و بوذ كى از #سودا بوذ و نشان وى آن بوذ كه سبوسه #سياهرنگ بوذ و مر خداوندان غلبهء سودا را بوذ
✅و حد علاج اين بيمارى آن بوذ كه اكر نشان امتلا بجاى بوذ و تن بر بوذ اعنى اخلاط بسيار بوذ استفراغ كنى بفصد اكر خداوند بيمارى را خون غالب شذه بوذ و بيارها و بحب ها جنان ك بباب داءالثعلب ياد كردم هر خلطى را جداجدا و باز غرغرها بايذ كردن تا سر باك شوذ و باز تدبير سر شستن بايذ كردن بآب هايى كه اكنون ياذ كنم .
🔹#هداية المتعلمين في الطب، متن، ص: 213
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
#حزاز:
من أمراض الرأس الظاهرة و تسمى: الأبرية
🔹و هو عبارة عن خشونة منفصلة تتسلخ قشورا كالنخالة،
🔹و يطلق هذا الاسم على القوابي إلا أن الأكثر استعمالا إطلاق الحزاز على ما يخص الرأس، و القوابي على غيره،
🔹 و يحدث عن فساد خلط تحت جلد الرأس.
🔹فإن كان البدن كله صحيحا فالخلط مخصوص بالرأس، و إلا فبالشركة،
🔹و #سببه المادي كل خلط فسدت كيفيته،
🔹فمن خصص بالبلغم و السوداء تحكم،
🔹 و يثيره كل مبخر كالخردل، رديء الكيفية و لو رطبا كالبطيخ الهندي، و غليظا كالفول و كل قديد و حرّيف، و الفاعل حرارة محرقة،
🔹 و #صورته أجسام خشنة نازة و غير نازة، و غايته انسلاخ الجلد و فساد منابت الشعر.
✅العلامات: إن كان رطبا فإن كان نازا بإفراط فمركب، و إلا فإن كان غليظا إلى البياض فعن البلغم، أو الحمرة فالدم و إلا فالعكس. و قول جالينوس: إن الحادث منه عن الصفراء يرشح رطوبات رقيقة، الظاهر أن مراده بالصفراء هنا الممزوجة ببعض الرطوبات و لو حسية. و حاصل الأمر أن هذا المرض قطعي الدلالة بألوان ما يخرج منه على مادته.
📚#تذكرة أولي الألباب - الجامع للعجب العجاب، ص: 510
📚نويسنده: انطاكى، داود بن عمر- أحد تلامذته
⏰تاريخ وفات مؤلف: 1008 ق
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
🔹و في #بول الإنسان من قوة الجلاء أكثر مما في غيره من الأبوال،
🔹و دليل ذلك ما يفعله #القصارون فإنهم يقطعون به وسخ الثياب،
🔹و لذلك ينطله الأطباء على الجرب و على العلة التي يتقشر فيها الجلد فيشفي هاتين العلتين، و ينطلونه أيضا على الجراحات المملوءة من الرطوبة الكثيرة الوسخ، و خاصة إن كان فيها شيء قد تعفن. و إذا كان في العانة مثل هذه العلة نقوها بالبول؛ و يداوون به أيضا الأذن التي تجري منها المدة و السعفة و الحزاز فيبرئها.
✅ و أما أنا فلا أفعل ذلك، لأن لي أدوية كثيرة تنوب عن ذلك.
📚#الحاوي في الطب، ج6، ص: 57
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
✅ و ما كان منه في عمق البدن فان الطبيعة تدفعه إلى ظاهر البدن
🔹لأن الطبيعة في هذا الوقت لصحة الهواء فيه و اعتداله تقوى في عمق البدن و يدفع الأخلاط الرديئة من الأعضاء الرئيسية إلى ناحية الجلد فتحدث لذلك العلة التي يتقشر فيها الجلد و #القوابي و سائر ما ذكرناه،
🔹 و إن دفعته في بعض الاوقات إلى بعض الأعضاء أو إلى بعض المفاصل أحدث [الخراجات ] و أوجاع المفاصل.
#كامل الصناعة الطبية، ج2،
#درد_مفاصل
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
✅و الجرب و العلة التي يتقشر فيها الجلد:
🔹و ربما حدثت هذه الأعراض بسبب ضعف الجلد إذا دفعت الطبيعة الفضول و أخرجتها إلى ظاهر البدن على جهة التنقية للأعضاء الداخلة لم يقوى الجلد على إخراجها إلى خارج و تحليلها فيبقى في الجلد،
🔹و أكثر ما يحدث ذلك بمن يكثر من الأطعمة الرديئة
🔹و يدمن من تناول الأغذية الرديئة الكيموس
🔹 و يقلل من الاستحمام.
#كامل الصناعة الطبية، ج2،
#پوسته_پوسته_شدن_پوست
#حمام_کم
#ماندن_مواد_زیر_پوست
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
🔹#قُوْبَاء: اصل در آن تحريك واو است. صاحب قاموس گفته: «فعلًا (به ضم فاء و سكون عين نيامده مگر قوباء و خشاء و اصلهما قُوَباء و خُشاء است)
. و آن #خشونت و درشتى است كه در ظاهر پوست بدن به هم مىرسد با #خارش بسيار و از آن، #قشور دائم جدا مىگردد تا صحت يابد و در ابتدا دانه اندك صلبى پيدا مىشود و يا داغى و خارش بسيار مىكند و بعد خارش بسيار اندك آب لزجى از آن تراوش مىكند، روز به روز منتشر و زياده مىگردد و از امراض #مسريه است و دو نوع مىباشد: سرخ و سياه.»
سرخ آن نازكتر و خارش آن كمتر و سياه آن ضخيمتر و خارش آن بيشتر و مادّه سرخ، خون فاسد رقيق مائى بورقى است و ماده سياه، سودايى غير طبيعى فاسد ردى؛ خواه از خون سوخته باشد و خواه از صفراى سوخته و خواه از سوداى سوخته كه به طرف جلد ريزد و گاه در عمق بدن به هم مىرسد و به دستور، خارش بسيار مىكند و از آن پوست جدا مىگردد و روز به روز منتشر مىشود و بسيار آن خصوصاً سياه ضخيم.
و آنچه از آن رطوبت صديدى لزج عفن لذاع تراوش نمايد و زود منتشر و اطراف خود را متقرح و فاسد سازد، بسيار ردى و #مقدمه_جذام و #منذر بدان است.
و قوباى منتشر را بر برص اسود اطلاق مىنمايند، و گاه قوبا در دماغ ظاهر مىشود. و علامت و سبب آن قريب به علامت و سبب حمره دماغ است و لازم آن، حكّه دماغ.
📚#خلاصة الحكمة، ج3، ص: 75
https://eitaa.com/ghanoonfeteb
منظور حقير اين است كه پاره اى #علامات و #منذرات در بدن ظهور و بروز مىنمايد كه آن علايم مخبر به امراض چندى هستند كه بعد از اين خواهد آمد.
🔹همينكه آن علامت را در خود ديدند البته #رجوع_به_طبيب_حاذق عالم عامل نمايند و در فكر معالجه آن شوند تا مبتلا بدان امراض نشوند.
🔹اگر در حفظ الصحه اهمال و اغفال نمودند در اين باب مساهله نكنند تا به امراض صعبه گرفتار نشوند.
و به نظر آمدن #پشه و #مگس و مانند آن در چشم، هرگاه سبب آن بخار معده نباشد دليل آن است كه #نزول آب در چشم به هم خواهد رسيد.
#خفقان دائمى، منذر به #موت_فجأه است.
🔹و #كثرت_كابوس و دوار، منذر به صرع و سكته است.
🔹كثرت #اختلاج جميع بدن، منذر به #تشنج است و يا استرخاء.
🔹#خدارت و بىحسى بدن، اغلب منذر به #فالج است.
🔹#اختلاج و جستن رو هميشه دليل بر آن است كه #لقوه به هم خواهد رسيد.
🔹كثرت #غم و #خوف بدون سبب، دليل آن است كه #ماليخوليا به هم خواهد رسيد.
🔹بسيارى #نزلهها و #لاغرى بدن و زيادتى #سرفه و #تنگى نفس دليل بر آن است كه #سل به هم خواهد رسيد.
🔹#اختلاج صورت به انضمام آمدن #اشك از چشم و تنفر از روشنى و صدا با سرخى صورت و چشم، منذر به #سرسام است.
🔹#سرخى وجه و انتفاخ آن و گرفتگى آواز و بودن رنگ مايل به كمودت و دوام آن، دلالت مىكند كه #جذام خواهد به هم رسيد.
🔹#نفخ صورت و زير چشم دليل #استسقاء است.
🔹#سقوط اشتها و ناخوش آمدن از طعام، دليل آن است كه #ناخوش خواهد شد.
🔹ساقط شدن اشتهاى طعام با «2» قى و نفخ و وجع اطراف منذر به قولنج است.
🔹حرقت و سوزش دائمى در بول، دليل آن است كه قرحه در مثانه يا در قضيب به هم خواهد رسيد.
🔹براز سفيد بىرنگ، منذر به يرقان است.
🔹#قوباء بسيار، منذر بهق اسود است و بهق ابيض، منذر به برص ابيض است.
🔹خارش مقعده هنگامى كه از ديدان صغار نباشد، منذر بواسير است.
🔹خروج دماميل و سلعه ، منذر به دبيله است.
🔹#تمطّى ( کشیدن اعضا ) خصوصا عقب خواب، دلالت بر #فضول مجتمعه در عضلات مىنمايد.
🔹كثرت #تثاؤب( خمیازه ) صحيح المزاج ، بدون سبب، منذر به #امراض دماغيه است و گاهى به سبب برد و تكاثف و قلت تحليل و بيدار شدن از خواب، قبل از استيفاء خواب، تمطّى و تثاؤب مىباشد.
🔹و #لاغر شدن هر دو پستان در زن آبستن، دليل آن باشد كه #بچه_خواهد_افتاد
🔹و اگر زن به دو بچه يكى پسر و يكى دختر آبستن باشد و پستان راست او لاغر شود، دليل آن باشد كه پسر خواهد افتاد و اگر پستان چپ لاغر شود، دليل آن باشد كه دختر خواهد افتاد.
🔹و بسته شدن خون در پستان زن، دليل آن باشد كه #ديوانگى به هم خواهد رسيد.
🔹هرگاه #سخت شود #پستان زن آبستن، دليل آن باشد كه #درد در چشم او به هم خواهد رسيد يا در #سرين او.
🔹#حايض گشتن زن حامله در اوقات مقرره حيض، منذر به #اسقاط است.
🔹و هرگاه #شير از پستان زن آبستن روان شود دليل آن باشد كه #طفل را در شكم ضعفى عارض شده است و بيمار است.
✅و از اين قبيل علامات و منذرات در بدن زياد مىباشد كه اشعار و اخبار مىنمايند به امراض و حقير اين چند قسم را كه اغلب اتفاق مىافتد بيان نمود و لكن هيچ امرى بىقاعده صورت نمىبندد. مجملا تغيير هر چيزى از عادت مقرره خود، از شهوت يا براز يا نوم يا بول يا عرق يا خارش بدن و يا تغيير ذائقه، بسيار گردد و يا كم و همچنين هر تغييرى از عادات طبيعى، دليل آن است كه مريض خواهد شد و همچنين عادات غير طبيعى .
🔹 اين است مختصرى از منذرات و علامات كه برخى از آنها ذكر شد.
📚#حفظ الصحة ناصرى، ص: 275
https://eitaa.com/ghanoonfeteb