لی لی لی لی حوضک
پیر و جوان و کودک
به دورِ حاج قاسمِ ما
جمع میشدن بزرگ و کوچک
اولی گفت: چه سردارِ شجاعی و دلیری!
هنوزم اسمش که میاد، دشمن میشه فراری
دومی گفت: چه مرد با خدایی!
نمازش اول وقت، تو هرمکان و جایی
سومی گفت که یار رهبر ماست
حرفاش همه، چراغِ راه فرداست
چهارمی گفت دشمن خبر نداره
به یاری امام زمان راهش ادامه داره
پنجمی گفت: تو این راهی که میریم
از خود حاج قاسم مدد میگیریم
🖤🖤🖤🖤
کاری از گروه شعر و قصه درمسیرمادری
#به_نیت_حاج_قاسم
#جان_فدا
#جانفدا
#شعر_کودکانه
#شعر
به کانال شعر، قصه، معرفی کتاب بپیوندید👇
@gheseshakhsiatemehvari
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
14010813 لزوم معرفی شخصیت آقا.mp3
17.4M
🔥 یک فایل 41 دقیقهای دیگر با موضوعی بسیار مهم و حیاتی 🔥
📝 موضوع: لزوم معرفی شخصیت مقام معظم رهبری
📣 توصیۀ ما این است که گوش دادن به این سخنرانی را به تأخیر نیندازید.
‼️ گوش دادن و انتشار این فایل، مبارزه عملی با نشریه هتاک فرانسوی است که بی شرمانه به ساحت مقام معظم رهبری اهانت کرده است.
✅ بیشک، نقطۀ اصلی حملات دشمن در جریان جنگ ترکیبی، شخص مقام معظم رهبری است.
✅ نیروهای انقلابی، نباید خود را از آسیب این حملات مصون بداند.
✅ ایجاد شک و تردید در نیروهای انقلابی نسبت به درایت و تدبیر مقام معظم رهبری از جملۀ اهداف این حملات است.
✅ امروز باید نهضت معرفی مقام معظم رهبری را به پا کرد.
✅ ترویج و تبلیغ نگاه بزرگان مورد اعتماد مردم دربارۀ مقام معظم رهبری یکی از اصلیترین کارها در این نهضت است.
✅ در این فایل نگاه این شخصیتها دربارۀ مقام معظم رهبری را میشنوید: علامه حسن زادۀ آملی، آیت الله بهجت، آیت الله بهاء الدینی، آیت الله شهید دستغیب، آیت الله شهید بهشتی، آیت الله شهید مطهری، آیت الله مصباح یزدی و سردار شهید حاج قاسم سلیمانی.
🔵 در رأس بزرگان این جملۀ حضرت امام را بخوانید که فرمود: شما اگر گمان بکنید که در تمام دنیا، رئیس جمهورها و سلاطین و امثال اینها، یک نفر را مثل آقای خامنهای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بنای قلبیاش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمیکنید. ایشان را من سالهای طولانی میشناسم. (صحیفۀ امام، ج 17، ص 272)
#جهاد_تبیین
#لبیک_یا_خامنه_ای
#نهضت_معرفی_مقام_معظم_رهبری
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
❤️ پیشاپیش ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) روز مادر مبارک باد.
😃 تمام محصولات انتشارات آیین فطرت
0⃣1⃣ درصد تخفیف
🎁 کادوی رایگان(تا سقف ۸ کتاب)
♦️کد تخفیف: مهربانی
⏳مهلت: تا جمعه ۲۳ دی
🛍 برای خرید به سایت کتاب فطرت مراجعه کنید و کد تخفیف رو بالای صفحه پرداخت وارد کنید👇
🌐 http://ketabefetrat.com
#روز_مادر
#انتشارات_آیین_فطرت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
قصه کمک فرشته ها به حضرت زهرا(س)
نویسنده: خانم مرضیه حقانی
منبع:
مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص۳۳۷
و بحار الانوار، جلد ۴۳، ص ۴۵
و تسلیه المجالس و زینه المجالس، ج ۱، ص۵۲۴
کاری از گروه شعر و قصه درمسیر مادری
🌿🌿🌿🌿
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی بود یکی نبود.
اون قدیم قدیما... از خونه بهترین آدمای دنیا...
علی مولا و حضرت زهرا... شنیده میشد بهترین قصه های دنیا...
بچه ها یادتونه تو قصه تسبیحات براتون از کارهای خیلی زیاد حضرت زهرا گفتیم؟؟
از آرد کردن گندم با آسیاب و پختن نون تو تنور و جارو کردن خونه و آوردن آب با مشک و شستن لباسا و شستن ظرفا و...؟؟
یادتونه تو اون قصه پیامبر به حضرت زهرا(س) ذکر خیلی قشنگ تسبیحات رو یاد دادن و گفتن زهرا جان اگر این ذکر رو هرشب قبل خواب تکرار کنی، خدای مهربون کمکت میکنه؟؟
حالا امروز قراره از کمک خدای مهربون به حضرت زهرا(س) بشنویم...
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
یه روز که پیامبر، توی مسجد بودن،
بعد خوندن نماز، به ابوذر که یکی از دوستای خوبشون بود ،گفتن:
ابوذر جان ، لطفا برو به خونه علی مولا و بگو بیان مسجد.
ابوذر گفت: چشم یا رسول الله!
و از مسجد رفت بیرون.
انقدر رفت تا رسید به خونه علی مولا.
در زد(تق تق تق) اما کسی در رو باز نکرد.
دوباره در زد (تق تق تق) اما باز هم کسی در خونه رو باز نکرد.
ابوذر برگشت مسجد پیش پیامبر و گفت: یا رسول الله!
من رفتم دنبال علی مولا اما ایشون خونه نبودن.
پیامبر گفتن ابوذر جان، علی خونه هست دوباره برو ایشون رو خبر کن.
ابوذر هم سریع گفت: چشم یا رسول الله! و
رفت و رسید به خونه علی مولا .
در زد.
این دفعه علی مولا در رو باز کردن.
ابوذر سلام کرد و گفت یا علی، پیامبر خدا من رو فرستادن که شما رو خبر کنم بیاین مسجد، ایشون با شما کار دارن.
علی مولا گفتن ممنون ابوذر جان،الان آماده میشم تا بریم.
همین موقع یک دفعه ابوذر یه چیز خییلی عجیبی دید.
سنگ اسیاب دستی که گوشه اتاق بود، داشت می چرخید و جو ها رو آرد میکرد اما... اما هیییچکس کنارش نبود.
ابوذر خییییلی تعجب کرد.
دوباره با دقت نگاه کرد ببینه چشماش درست دیده یا نه؟
ولی اون اشتباه نکرده بود، آسیاب واقعا خودش داشت میچرخید.
وااااااااااااای!
مگه میشه آسیاب خودش کار کنه؟؟
آسیاب دستی ک بدون کمک نمیچرخه!
ابوذر همینجور داشت به اسیاب نگاه میکرد که علی مولا آماده شدن و به ابوذر گفتن بریم پیش پیامبر .
ابوذر و علی مولا باهم حرکت کردن، اما تو تمام مسیر، ابوذر حسابی ذهنش مشغول بود،
میخواست ببینه چه اتفاقی افتاده که آسیاب خودش بدون کمک کسی میچرخه و کار می کنه؟!
توی دلش گفت حتما پیامبر جواب سوالم رو میدونن.
وقتی به مسجد رسیدن،ابوذر رفت پیش پیامبر و چیزی که دیده بود تعریف کرد.
پیامبر لبخند زدن و گفتند:
ابوذر جان! از چیزی که دیدی تعجب نکن!
خدا سختی هایی که دخترم فاطمه تحمل میکنه رو میبینه، و تو روزهای سخت، به فاطمه کمک میکنه.
مگه نمیدونی که خدا، فرشته هایی داره که به زمین میان و به خانواده پیامبر کمک میکنن؟
ابوذر که جواب سوالش گرفته بود حسابی خوشحال شد و خدا رو شکر کرد که تونست کمک فرشته ها به حضرت زهرا(س) رو ببینه....
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
(مادر عزیز! باتوجه به شناختی که از دسته گلاتون دارید اگر لازم دیدید میتونید توضیح زیر رو هم براشون بگید)
البته بچه های گلم، کمک فرشته ها به آدم ها همیشه هم این شکلی نیست.
خیلی وقتا هست که وقتی از خدا برای انجام کارهامون کمک میخوایم، فرشته ها به کمک ما میان و جوری کمک میکنن که کار سخت ما به چشممون آسون بشه.
خیلی وقتا هم هست که کمک فرشته ها به ما آدما زیاد تر شدن صبر و تحمل ماست برای اینکه وقت سختی ها قویتر بشیم.
ما باید بدونیم که کمک های این شکلی فرشتهها، بیشتر برای امام های عزیزمون و بندههای خوب خداست.
و دلیل این کمک ها این بوده که مردم با بزرگی اونا آشنا بشن و بدونن که اگر حرفی میزنن، از خودشون نیست و از طرف خدای مهربون حرفاشون رو به ما میگن.😊
ما هم هرچقدر کارهای خوبمون بیشتر بشه و بیشتر دوست امامهامون باشیم، کمک فرشته ها رو بیشتر میتونیم بفهمیم. ❤️
#قصه
#قصه_کمک_فرشته_ها
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فضایل
#شخصیت_محوری
به کانال شعر، قصه، معرفی کتاب بپیوندید👇
@gheseshakhsiatemehvari
0256Nesa 19.mp3
13.93M
😍🎊😍🎊😍🎊😍🎊😍
🎊😍🎊😍🎊😍🎊😍
😍🎊😍🎊😍🎊😍
🎊😍🎊😍🎊😍
😍🎊😍🎊😍
🎊😍🎊😍
😍🎊😍
🎊😍
😍
🌸🍃میلاد بانوی دوعالم،سرور همه زنان جهان، حضرت فاطمه سلام الله علیها و روز زن بر همه عاشقان مبارک باد.
#لالایی_خدا ۲۵۶
#سوره_نساء آيه ۱۹
#محسن_عباسی_ولدی
#قصه
ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
از دقیقه ی ۱۷ قصه ی تولد شروع میشه
@lalaiekhoda
شعر، قصه، معرفی کتاب
😍🎊😍🎊😍🎊😍🎊😍 🎊😍🎊😍🎊😍🎊😍 😍🎊😍🎊😍🎊😍 🎊😍🎊😍🎊😍 😍🎊😍🎊😍 🎊😍🎊😍 😍🎊😍 🎊😍 😍 🌸🍃میلاد بانوی دوعالم،سرور همه زنان جهان، حضرت
🤩مامانای عزیز! عیدتون مبارک! روزتون مبارک!
اینم قصه ی تولد حضرت زهرا سلام الله علیها
که استاد عباسی ولدی تعریف کردن
متن پیاده شدهی قصه به همراه شعر هم الان تقدیمتون میشه😍👇
قصه تولد حضرت زهرا سلام الله علیها
متن قصه بر اساس قصه تولد حضرت که در کانال لالایی خدا توسط استاد عباسی ولدی تعریف شده، نوشته شده.
شاعر:سمیه نصیری
کاری از گروه شعر و قصه درمسیرمادری
🌿🌿🌿🌿
به نام خدا
یکی بودیکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود
اتل متل ستاره
پیامبرخوب ما
جز حضرت خدیجه
یاری زیاد نداره
وقتی حضرت خدیجه سلام الله علیها با پیامبر عزیزمون ازدواج کردن، یک عده از زنای مکه حسابی با حضرت خدیجه بد شدن.
آخه اونا دشمن حضرت محمد بودن و از اینکه حضرت خدیجه با پیامبر ازدواج کرده بودن، خیلی عصبانی بودن.
ازروزی که خدیجه
شد همسر پیامبر
بین زنان مکه
شد تنها وُ تنهاتر
برای همین علاوه براینکه خودشون رابطه شون رو با حضرت خدیجه قطع کردن؛نمیگذاشتن زنای دیگه هم با ایشون رفت و آمد کنن.
حضرت خدیجه پیامبر رو خیلی دوست داشتن ونگران ایشون بودن که نکنه دشمنا بلایی سر ایشون بیارن.
روزگار همین طوری جلو رفت و جلو رفت وجلو رفت
تا اینکه حضرت خدیجه باردار شدن.
ولی بازم اون زنایی که ازدست حضرت خدیجه عصبانی بودن سراغ ایشون نرفتن وهمسر پیامبر عزیزمون رو تنها گذاشتن.
خدیجه بانو حالا
یک زن بارداره
امابرای کمک
هیچ کسی رونداره
غصه میخوردحسابی
اون روزا از تنهایی
یک دفعه از درونش
شنید یک صدایی
ولی یک نفر بود که نگذاشت حضرت خدیجه احساس تنهایی کنن!
میدونید اون کی بود؟
بله همون بچه ای که توشکمشون بود، یعنی حضرت زهرا(س)
ایشون بامادرشون حرف میزدن و میگفتن که در برابر مشکلات صبر کنن
پیامبر از راه رسید
سلام خدیجه جونم
با چه کسی حرف زدی؟
بگو تا من بدونم
حضرت خدیجه گفتن:بچه ای که توشکم منه داره با من حرف میزنه ومونس وهمدم منه.
وقتی شنید قصه رو
پیامبر مهربون
گفت یه پیامی داده
خالق هفت آسمون
پیامبر خدا گفتن: الان جبرئیل داره به من خبرمیده که این بچه دختره.
نسل پاک ومبارک همین دختره.
خدای خوب جهان
داده به ما یه دختر
بین زنان عالم
از همه هست بهتر
خدا میگه: نسل من و از این دختر به
وجود میاره. اماما و رهبرای دین هم از همین دختر هستند که بعد از اینکه پیامبری من تموم شد،اونا جانشینان خدا روی زمین میشن.
بانوی پاک واطهر
مادریازده امام
ازنسل این دخترن
امامای شیعیان
خدیجه بانوشده
خوشحال وشاد و خندون
با گفته ی پیامبر
از غصه اومد بیرون
روزها به دنبال هم
یکی یکی گذشتن
اون صحبتای زیبا
خونه رو کرده روشن
تا وقتی که روزتولدحضرت زهرارسید.
حالا دیگه وقتشه
بچه بیاد به دنیا
کسی رو من ندارم
چیکارکنم ای خدا؟
چون که زنان مکه
بودن دشمن خدا
کسی نیومد کمک
خدیجه بود، تنها
با یک دل شکسته
خسته و خیلی غمگین
تنها توفکر و خیال
نشسته بود رو زمین
تا سرشو بالا کرد
یک دفعه خیلی ترسید
چهار بانوی زیبا
کنارش توخونه دید
حضرت خدیجه خیلی ناراحت بودن. همین طوری داشتن به ناراحتی خودشون فکرمیکردن؛که یک دفعه چهار تا خانوم وارد خونه شدن.
حضرت خدیجه اولش ترسیدن! اینا کی هستن؟
از کجا اومدن؟
درها که بسته بودن، پنجره هم که باز نبود!
یکی از اون خانمها
گفت خیلی بامحبت
ما از بهشت اومدیم
دیگه نباش ناراحت
گفت به خدیجه بانو
اسمهای خانوما رو
گفت که تو تنها نیستی
بیرونکن غصه هارو
گفت:من ساره هستم همسر ابراهیم.
اونم آسیه هست که رفیق تو تو بهشته.اونم مریم دختر عمرانه. اونم کلثوم خواهرموسی ست. خدا ما؛ رو فرستاده تا وقت تولد دخترت کمک کارت باشیم
باچهره های خندون
هرکسی یک جانشست
هرچهار طرف نشستن
همه شدن کمک دست
یکی از اون خانمها طرف راست حضرت خدیجه نشست.یکی هم طرف چپ.یکی روبه رو ویکی هم پشت سرحضرت خدیجه.
و بعد حضرت زهراسلام الله علیها به دنیااومدن.
با یاد و نام خدا
اومد حضرت زهرا
روشن ونورانی شد
با نور اون خونه ها
همین که حضرت زهرا به دنیا اومدن،
یه نوری از ایشون درخشید که همهی خونه های مکه رو روشن کرد.
از آسمون اومدن
فرشته های زیبا
با تشت هایی پر از آب
وپارچه های دیبا
بعدش ده تا از فرشتههای بهشتی اومدن پیش حضرت خدیجه. که دست هر کدومشون یه تشت بود و ظرفی که پراز آب کوثر یعنی آب بهشتی بود.
یکی ازاون خانمها که روبه روی حضرت خدیجه نشسته بود،ظرف های آب رو گرفت و حضرت زهرا رو باهاش شست وشو داد. بعدش دوتاحوله ی سفید و خوشبو هم آورد.
بایکیشون حضرت زهرا رو خشک کرد واون یکی رو هم دور سر ایشون پیچید.
یکی از اون خانها
با آب حوض کوثر
نوزاد و شست وشو داد
شد همه جامعطر
با یک حوله ی خوشبو
خشک کرد اونو خیلی زود
باپارچه بهشتی
دورسرش روپوشوند
به حضرت زهرا گفت
اون خانم مهربون
ای دخترپیامبر
سخن بگو برامون
#قصه
#قصه_تولد_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#قصه_شعر
#فضایل
#شخصیت_محوری
به کانال شعر، قصه و معرفی کتاب بپیوندید👇
@gheseshakhsiatemehvari
ادامه قصه تولد حضرت زهرا سلام الله علیها:
بعد از حضرت زهرا خواست که حرف بزنه.
حضرت زهرا به زبون اومدن وگفتن:
شهادت میدم که خدایی جز خدای یگانه نیست.
پدرم رسول خدا و سرور پیامبراست و شوهرم آقای جانشینان خداست و بچههای من آقاها و سرورهایی هستن که نوههای رسول خدا هستن.
حضرت فاطمه گفت
خدای ماست یکتا
بابای من پیامبر
هست سرور انبیا
جانشین پیامبر
هست همسرم علی جان
از نسل پاک ماهست
امامای شیعیان
بعدش رو کردن به خانمها و بهشون سلام دادن واسم هر کدومشون رو که میبردن، لبخندی رو لبهای اون خانمها مینشست.
فرشته های بهشتی به هم دیگه مژده میدادن که فاطمه دختر رسول خدا بهدنیا اومده!
تو آسمون هم نوری دیده شد که هیچ کدوم از فرشته ها تا حالا ندیده بودن.
اون خانمها حضرت زهرا رو به مادرش دادن و گفتن:
این بچه رو بگیر که بچهی پاک و مبارکیه. خدا توی این بچه ونسلش برکت قرار داده.
یکی از اون خانها
که بچه رو بغل داشت
تو آغوش خدیجه
با مهربونی گذاشت
حضرت خدیجه خوشحال وخندون بچه رو گرفتن و شروع کردن به شیردادن.
تو آسمون با شادی
چه جشنی بر پا شده
محمد مصطفی
صاحب زهرا شده
به کانال شعر، قصه و معرفی کتاب بپیوندید👇
@gheseshakhsiatemehvari
💚 قصه هایی از حضرت مادر... 💚
گروه شعر و قصه درمسیر مادری
قصههایی از زندگانی مبارک حضرت فاطمه سلام الله علیها
را تقدیم میکند:
(روی جملات آبی رنگ ضربه بزنید🙏)
قصه تولد حضرت زهرا سلام الله علیها
قصه کمک فرشته ها
شعر کودکانه لی لی لی لی حوضک
(در مدح حضرت مادر)
قصه گنجشک کوچولو و نور زیبای حضرت زهرا سلام الله علیها
(چرا به ایشان زهرا میگویند؟)
قصه چادر نورانی (ماجرای مسلمان شدن هشتاد یهودی به واسطهی چادر نورانی حضرت)(نسخه بالای چهارسال)
قصه چادر نورانی (نسخه زیر چهار سال)
قصه حدیث کسا
شعر حدیث کسا
قصه دانههای بهشتی (بخشش انار)
قصه عروسی آسمانی
قصه سورهی انسان (داستان فداکاری خانواده مولا علی علیه السلام در قرآن)
قصه عرب بادیه نشین
قصه عروسی بابرکت (عروسی یهودیان و لباس بهشتی حضرت)
(نسخهی بالای چهار سال)
قصه عروسی بابرکت (نسخهی زیر چهار سال)
قصه گردنبند با برکت
قصه تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها
نمایشنامه (علت مخفی بودن قبر حضرت)
از برنامه های کانال لالایی خدا
شعری کودکانه در مدح حضرت زهرا سلام الله علیها
🌺🌺🌺🌺🌺
با انتشار این پیام در ثواب آشناکردن بچهها با شخصیت نورانی حضرت مادر سهیم باشیم🙏
مادران عزیز به کانال شعر،قصه و معرفی کتاب بپیوندید👇
@gheseshakhsiatemehvari
و حتما پیام سنجاق شده در کانال را بادقت مطالعه بفرمایید 🙏🙏🙏
#شخصیت_محوری
#قصه
#شعر
#کودک
#رسانه_باشیم
📣قصه و یه شعر جدید تو راهه🤩🤩🤩
دوستان گروه شعر وقصه درتلاش هستن تا در این روز عزیز یه قصه ی زیبای دیگه از فضایل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رو تقدیمتون کنن
همراهمون باشید... 🌹