eitaa logo
گلچین شعر
14.1هزار دنبال‌کننده
761 عکس
267 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منِ بیچــــــــاره تو را سخـت به دسـت آوردم به همین راحتی از دست نخواهم دادَت @golchine_sher
عشق دنیای مرا سوزاند اما پیشکش داد از این دارم که دینم سوخت، دنیا پیشکش ! ای که می‌گویی طبیب قلب‌های عاشقی  کاش دردم را نیفزایی، مداوا پیشکش  دشمنانت در پی صلحند اما چشم تو دوستان را هم فدا کرده‌ست، آنها پیشکش بس که زیبایی اگر یوسف تو را می‌دید نیز چنگ بر پیراهنت می‌زد، زلیخا پیشکش ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش  @golchine_sher
عالی تویی که از ازل من خیره ات شدم از ذوق دیدنت چرا من جان نمی دهم؟! @golchine_sher
ای به غیر از منِ ناکام، به کام همه‌کس باده‌ی وصل تو چون آب، به جام همه‌کس به کسی هر نفس الفت نتوان کرد ای دل! چون کبوتر منشین بر لب بام همه‌کس باده‌ی ناب چه خاصیّت خاصی دارد که حلال تو شد ای شیخ و حرام همه‌کس هرکه تقصیر کند، مطلب من فوت شود صید من می‌پرد از حلقه‌ی دام همه‌کس قاصد آورد به یاران خبر یارْ سلیم بود در نامه به‌جز نام تو نام همه‌کس... @golchine_sher
دوستان! شرحِ پریشانیِ من گوش کنید! داستانِ غمِ پنهانیِ من گوش کنید! قصّه‌ی بی سر و سامانیِ من گوش کنید! گفت‌وگوی من و حیرانیِ من گوش کنید! شرحِ این آتشِ جان‌سوز نگفتن تا کی؟ سوختم، سوختم این راز نهفتن تا کی؟ روزگاری من و دل ساکنِ کویی بودیم ساکنِ کوی بتِ عَربده‌جویی بوديم عقل و دين باخته، ديوانه‌ی رويى بوديم بسته‌ی سلسله‌ی سلسله مويى بوديم کَس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود یک گرفتار از این جمله که هستند نبود نرگسِ غمزه‌زنش این‌همه بیمار نداشت سنبلِ پر شکنش هیچ گرفتار نداشت این‌همه مشتری و گرمیِ بازار نداشت یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت اول آن‌کس که خریدار شدش من بودم باعثِ گرمیِ بازار شدش من بودم عشقِ من شد سببِ خوبی و رعناییِ او داد رسواییِ من شهرتِ زیباییِ او @golchine_sher
نیازی به لشکر موهایت نیست! یک جفت چشم برای کشتنم بس است! @golchine_sher
ای عشق بیا که بی تو جان خواهم داد درد دل خود به تو نشان خواهم داد ای عشق بگو که یارمن باز آید یا جان زغمش در این مکان خواهم داد @golchine_sher
دو روزه عمر بدون تو روزگار نشد چه عمرها که ز سر رفت و پایدار نشد قرار بود که باشیم بی قرارت، حیف دل ورق ورق ما که بی قرار نشد چقدر باد زمستان گذشت از ده ما چقدر شاخه شکوفا شد و بهار نشد سرودن از همه ی انچه که به غیر شماست برای شاعر و امانده افتخار نشد به انتظار تو باید بایستند همه به انتظار نشستن که انتظار نشد بدون تو دل ما رغبتی به جشن نداشت و جشن نیمه شعبان که برگزار نشد عزیز فاطمه ما را ببر به کرببلا که غیر کرببلا هیچ جا دیار نشد اگر حسین شده کشتی نجات همه بدا به حال کسی که بر آن سوار نشد @golchine_sher
شکستنی شده‌ام دست بر دلم نگذار،،، @golchine_sher ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فرق من با دیگران در عشق می‌دانید چیست؟ حاضرم طوفان بگوید فرق سرو و بید چیست در نگاهت آه و نفرین بر لبانت آفرین خود بگو معنای آن تحقیر و این تمجید چیست باز هم با طعنه می‌گویی که ترکت می‌کنم تو دل رفتن نداری... دیگر این تهدید چیست؟ من که پایانی نمی‌بینم به غیر از باختن در قمار عشقبازان این همه تردید چیست؟ عشق آخر در دل سنگ تو جا وا می‌کند حاصل صبر صدف گر نیست مروارید، چیست؟ @golchine_sher
هوا بدون تو این روزها نفس‌گیر است هنوز بی‌تو از این زندگی دلم سیر است چقدر بی‌تو به تقویم کهنه زل بزنم به خود دروغ بگویم، که دست تقدیر است به دانه دانۀ تسبیح مادرم سوگند غروب جمعه پس از تو همیشه دلگیر است که گفته: سر به سر افسانه است آمدنت که گفته: نام تو در دفتر اساطیر است که گفته: صبح ظهور تو جنگ و خونریزی است که گفته: صبح ظهور تو عصر شمشیر است به ما نگاه نکن صبح جمعه بیداریم به ما نگاه نکن اشک‌مان سرازیر است کسی به آمدنت عاشقانه فکر نکرد که کار مردم وامانده رأی و تفسیر است بگو به من که چرا جاده‌ها نمی‌فهمند؟ تو هر زمان که بیایی از این سفر دیر است @golchine_sher
به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم بیا کز چَشمِ بیمارت هزاران دَرد برچینم الا ای همنشینِ دل که یارانت بِرَفت از یاد مرا روزی مباد آن دَم که بی یادِ تو بنشینم جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکُش فریاد که کرد افسون و نیرنگش ملول از جانِ شیرینم ز تابِ آتش دوری شدم غرقِ عرق چون گُل بیار ای بادِ شبگیری نسیمی زان عرقچینم جهانِ فانی و باقی فدایِ شاهد و ساقی که سلطانیِّ عالَم را طُفیلِ عشق می‌بینم اگر بر جایِ من غیری گزیند دوست، حاکم اوست حرامم باد اگر من جان به جایِ دوست بُگزینم صَباحَ الخیر زد بلبل، کجایی ساقیا؟ برخیز که غوغا می‌کند در سر خیالِ خوابِ دوشینم شبِ رحلت هم از بستر رَوَم در قصرِ حورُالعین اگر در وقتِ جان دادن تو باشی شمعِ بالینم حدیثِ آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد همانا بی‌غلط باشد، که حافظ داد تلقینم   @golchine_sher
اعضای محترم کانال که اشعار کانال رو بدون نام میفرستند تو گروه ها و کانالها حتما نام شاعر رو هم بنویسند بدون نام شاعر ما راضی به کپی کردن نیستیم و اشکال شرعی دارد 🌷🌷 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
خورشید ،ستاره ،ماهِ دلبند سلام کارون و تجن ،اَترک و اَروند سلام ای مظهر آیات خداوند بزرگ کَهنو ،سبلان ،دِنا ،دماوند سلام @golchine_sher
می نشینم گوشه ای و آهِ حسرت میکشم گوشه-چشمی از تو را عمریست منّت میکشم از ازل «قالوا بلی» گفتم برای دیدنت سال ها بر دوش خود بارِ امانت میکشم مهزیارت بی تو شد آواره! امّا بی تو من... این نفس هایِ کذایی را چه راحت میکشم! خوشبحالِ عاشقی که گفت با عجز و نیاز ناز چشمان تو را محض عبادت میکشم عهد بستم با تو امّا نفْس عهدم را شکست اینچنین در وادیِ عصیان اسارت میکشم تا که آقا سر به زانوی تو روزی جان دهم روز و شب بر لوح دل نقش ِ شهادت میکشم در خیالاتم تجسّم میکنم رویِ تو را رنجِ بسیاری از این طرزِ زیارت میکشم باز هم یکسالِ دیگر باعثِ زحمت شدم نیمۂ شعبان که می آید خجالت میکشم! @golchine_sher
الهی قلب ما را روشنی بخش که راهی جز مسیر حق ، نداند بده توفیقمان تا وقت رفتن به روی دوشمان، حقی نماند @golchine_sher
سبزم نه از آن دست که گل باشم و باغی گلدان ترک خورده ای و کنج اتاقی دی شیخ چراغی به کف آورد و طلب کرد انسان و من امروز به دنبال چراغی سی سال گذشت از من و آن کودک همزاد نگرفت از این گم شده ی خویش سراغی سی سال گذشت از من و عمری که نیفزود جز بر دلم این آتش افروخته داغی حافظ تو نگفتی که چراغی رسد از غیب من منتظرم تا رسد از غیب چراغی @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسیدنش نفسی تازه داده دنیا را همان مسیح که احیا کند مسیحا را همان که یوسف کنعان به شوق دیدارش شده‌ست مشتریِ پا به قرص بازارش همان که چهره‌ی او نور فاطمی دارد کنار گونه‌ی خود، خال هاشمی دارد خدا کند بپذیرد مرا به خادمی‌اش سپید بخت شوم مثل خال هاشمی‌اش سلام یوسف زهرا! خوش آمدی آقا امید آخر دنیا! خوش آمدی آقا سلام یوسف زهرا! تورا صدا کردم برای آمدنت آمدم دعا کردم نگو که فاصله‌ی ما هزار فرسنگ است ببین که مادر پیرم چقدر دلتنگ است عزیز فاطمه عمری‌ست بی تو دربدریم هزار جمعه گذشت و هنوز بی خبریم عزیز فاطمه آقا! کجاست خانه‌ی تو؟! گرفته است دل تنگ ما بهانه‌ی تو تو آخرین پسر خانواده‌ی ماهی تو آبروی زمینی، بقیة اللهی... @golchine_sher
عصر که میشود دلت میخواهد یک چتر باشدو باران ببارد و تمام جهان را قدم بزنی، کنارکسی که تمام حواست را پرت خودش کرده... @golchine_sher
می سوخت گرچه از تب گفتن دهانمان ناگفته ماند حرف دل بي‌ز‌بانمان چشم انتظار آمدن مردمان مباش آن سوتر از مناره نرفته است اذانمان اهل زمين شديم كه مثل زمين شويم گم كرده راه، گوشه‌اي از كهكشانمان سردرگميم و مبهم، مانند سرنوشت مانند نقشهاي ته استكانمان از هر چه طول و عرض كه دارد زمين به جز يك مستطيل چيست سرانجام از آنمان اينجا كجاست؟... كيست بداند... كه ما كه‌ايم اين تازه كودكانه‌ترين چيستانمان! @golchine_sher