روز قیامت، هر کسی در دست گیرد نامهای
من نیز حاضر میشوم تصویرِ جانان در بغل...
#قدسی_مشهدی
@golchine_sher
مرا تو راحت جانی و من تو را نگران
گناه کیست که من با توام، تو با دگران
اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است
جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن
به جستوجوی تو در چشم خلق خیره شدم
غریبهاند برایم تمام رهگذران
نهان چگونه نگهدارمت ز چشم رقیب
چقدر راهزن اینجاست بین همسفران
عجب ز عشق که هرکس حکایتی دارد
از این گذازهی آتشفشانِ در فوران
خموش باش که با دیگران نمیگویند
رموز تجربهی وحی را پیامبران
#فاضل_نظری
@golchine_sher
بگو برای من ای شعر از زمانهٔ او
کدام بیت مرا میبرد به خانهٔ او
شبی دلم به هوای زیارت آمده است
مگر قرار بگیرد در آستانهٔ او...
از او بپرس به عقلم نمیرسد اصلاً
که چیست فلسفهٔ عشق بیکرانهٔ او
خوشا به حال عبایی که در کشاکش باد
گذاشتهست سرش را فقط به شانهٔ او
گذشتهها نگذشتهست باقی است هنوز
زبانه میکشد آتش از آشیانهٔ او
بگو چگونه از این شهر صبح صادق رفت
بگو برای من از رفتن شبانهٔ او
نه از غم است که من گریه میکنم امشب
فقط به خاطر لبخند صادقانهٔ او...
#اعظم_سعادتمند
#امام_جعفر_صادق_ع
@golchine_sher
هزار بار رساندم به هر طریق سلامی
نمیرسد ز تو اما نه قاصدی نه پیامی
کجای این شب غمگین نشستهای به تماشا
بدون اینکه بگویی به اهلِ شهر، کلامی
چه رازهای مگویی چه عطرِ خاطرهگویی
هنوز میرسد از شیشهای غمی به مشامی
نگاه کردن و از دیدن تو دست کشیدن
عجب حلالِ حرامی... عجب حلالِ حرامی
فراق با همه تنهاییاش اگرچه به سر شد
وصال با همه زیباییاش نداشت دوامی
به این امید که روزی به سوی خانه بیایی
دوباره آینهای را گذاشتم لبِ بامی
#عطیهسادات_حجتی
@golchine_sher
لبخندِ تو آمیزهای از شرم و سکوت است
انگار لبت غنچهی باغ ملکوت است
من دست به سوی تو برآوردهام ای ماه!
این مست درختیست که در حال قنوت است
این خاک به بارانِ نگاه تو بهاریست
ای عشق! بدون تو جهانم برهوت است
بر مستی ما خرده مگیرید رفیقان
این سکر تماشای جلال و جبروت است
«پرسیدیام از عشق و جوابی نشنیدی»
پژواک صدای تو سکوت است، سکوت است
#احسان_انصاری
@golchine_sher
سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
همانهایی که قرآن بر سر نی کرده، میبردند
به دستِ بسته، پای نیزهها قرآن ناطق را
و در بیت ولایت بار دیگر آتش افکندند
مگر آتش کند خاموش خورشید حقایق را؟
به نام سورههای «فجر» و «والعصر» و «اذا جاءَ»
بشارت داده او در شام غیبت، صبح صادق را
چو شمعی آب شد جسم شریفش تا برافروزد
به مصباحالشریعه تا ابد جانهای عاشق را
#مرتضی_مولوی
#امام_صادق_ع_شهادت
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
صبحم بخیر می شود آری به دیدنت
این روزگار با تو مرا رو سپید کرد
#صدیقه_شاداب_نیک
#عضوکانال
@golchine_sher
نگاهم با نگاهش آشنا بود
دلم در بندِ عشقش مبتلا بود
کسی حالِ مرا باور نمی کرد
زمانی که دلم غرقِ دعا بود
کنار سایه ی زلف سیاهش
مرا وقتِ سحر مهمانسرا بود
اگر غم مشکلی ایجاد ، می کرد
نظر بر روی او مشکل گشا بود
کنون حالِ خوشی با عشق دارم
که گامِ اوّلم در ابتدا بود
ندارم شکوه از جورِ خلایق
چرا که در دلم عشقِ شما بود
نرنجیدم اگر از دستِ نادان
مرا در سینه صبرِ انبیا بود
ز پیری از چه رو باید بترسم؟
که در دستِ من از اوّل عصا بود
شهید زنده را باک از عدو نیست
که نادان یکسره کارش خطا بود
چو( شایق) کی هراسی در دلم هست،؟
اگر آشوبگر قصدش جفا بود
#اکبر_حمیدی_شایق
#عضوکانال
@golchine_sher
دستی بلند کرد و گفتم: «سفر به خیر!»
خوش میروی، گذار تو از این گذر به خیر
من چون گوَن، اسیرِ غم ِخویشتن شدم
یادِ تو، ای نسیمِ خوش رهگذر! به خیر
یادِ تو، ای که خیسی چشمان من نشد
آخر به عزمِ راسخِ تو کارگر، به خیر
یادت نمیرود زِ خیالم؛ مگر به مرگ
ذکرت نمیرود به زبانم؛ مگر به خیر
بیخوابی ارمغانِ دلِ رفتهی من است
هرگز نمیشود شبِ عاشق، سحر، به خیر
تسلیم ناگزیریِ تقدیر خود شدم
دستی بلند کردم و گفتم: «سفر به خیر!»
#سجاد_رشیدیپور
@golchine_sher
دلواپس گذشته مباش و غمت مباد
من سالهاست هیچ نمی آورم به یاد
بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان
کز دیدن تو نیز نه غمگین شوم نه شاد
من داستان آن گل سرخم که عاقبت
دل سوزی نسیم سرش را به باد داد
گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن
نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد
این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست
خير شما رسیده به ما مرحمت زیاد
#فاضل_نظری
@golchine_sher