eitaa logo
گلچین شعر
12.9هزار دنبال‌کننده
415 عکس
189 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
من تَلخم و خَراب... چه داری برای مَن؟ ساقی، به جز شَراب چه داری برای مَن؟ کافی‌ست وعده‌های دروغین عشق، آه! سیرابَم از سَراب، چه داری برای مَن؟ یا رَب، به غیرِ رَنج چه دیدم زِ روزگار؟! جز وعده‌ی عذاب چه داری برای مَن؟ باید شبیه مَردمِ هم‌عصر خود شَوَم صورتگر...! نِقاب چه داری برای مَن؟ روزی اگر بِپُرسَمت این بود رسمِ عشق؟ ای بی‌وفا! جواب چه داری برای مَن؟ @golchine_sher
48.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود... ۲ تیرماه ۱۴۰۳ @ahmadiraninasab
استاد عزیز و گرامی آقای احمد ایرانی نسب زاد روز تولد شما را تبریک عرض می نماییم ان شاءالله همیشه سالم و تندرست باشید از طرف شاگردان کارگاه هوای شعر ساری🌷🌷🌷 @golchine_sher
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
در خیالات خوشم با تو فراوان بودم با تو انگار که در باغ و گلستان بودم کفر چشمان تو همراه دلم دین را بُرد من که در محضر تو تازه مسلمان بودم می دویدم به چه شوقی که بگیرم دستت کاش همراه خودت نقطه ی پایان بودم عشق آنقدر مرا از خودِ من می دزدید بین من با خودِ خویشم چه پریشان بودم هرچه خواهی به کسی غیر خودم باز نگو امر کن جانِ دلم من که بفرمان بودم گر چه شد کامِ دلم تلخ؛ عسل بانویم پیشِ چشمان تو هر لحظه که خندان بودم قصه ی رفتن تو غصه ی هر روزم شد بی تو تنها ز غمت بی سر و سامان بودم روزها از پیِ هم رفت و نیامد خبری منتظر؛ چشم به راهت؛ نه پشیمان بودم باز هم یادِ تو را بر همه عالم ندهم در خیالات خوشم با تو فراوان بودم (ملودی) @golchine_sher
کعبه آراسته با روی دل آرای تو شد عشق لبخند زد و محو تماشای تو شد با تو انگار که لبخند زد آن لحظه بهشت خنده اش، ذرّه‌ای از بوی مسیحای تو شد نام خورشید برازنده‌ی انوار تو هست نور خورشید سراینده ی معنای تو شد عشق با شوق تو در کعبه زیارت می کرد آسمان گوشه ایی از سیرت زیبای تو شد مثل خورشید دلش خواست که تعظیم کند قبله آن لحظه که سرگرم تماشای تو شد به هوا خواهی ات ای صبح جهان بی تاب است که جهانی همه انگیزه ی دریای تو شد نذر کردم به دلم زائر کویت باشم بگذارید بگویند که شیدای تو شد با افتخار غدیری ام @golchine_sher
بیدل بی‌همزبان! چه بر تو گذشته‌ست؟ پیر به ظاهر جوان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ در شب طوفان بگو چه بر سرت آمد؟ ای گل بی‌باغبان چه بر تو گذشته ست؟ ‌ شیفته‌اش بودی و فریفته‌ات کرد ملعبه‌ی این و آن، چه بر تو گذشته‌ست؟‌ ‌ صاعقه‌ی عشق آتشت زد و سوزاند سوخته‌ی ناگهان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ از تو که در راه مانده‌ای چه بگویم؟ گم شده‌ی کاروان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ آه که از های‌وهوی تو خبری نیست ای دل دیوانه، هان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ @golchine_sher
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هم منظره را پُر از صنوبر کرده هم پنجره را گرم و معطر کرده خورشید هوایِ داغ ِتابستان را از آتش ِعشق و آشتی، تر کرده @golchine_sher
آن آینه ، بی شکست ، تکرار شده آن نورِ همیشه هست ، تکرار شده هرجا سخن از امام در عالم هست یعنی که محمد است تکرار شده @golchine_sher
به خود گفتم دل از اندیشه‌ی دیدار بردارم تمامِ عمر «تنها» دست روی دست بگذارم نباید می‌نوشتم پاسخ آن نامه را، اما نشد از دست‌خط دوست یک‌دم چشم بردارم نوشتم هرچه از هم دورتر، آسوده‌تر، اما کسی در گوش من می‌گفت من دلتنگِ دیدارم کسی از دور می‌آید به جنگِ عقل و می‌ترسم مبادا عشق باشد این‌که می‌آید به پیکارم اگر شب‌های دلتنگی نمی‌آیم به دیدارت نمی‌خواهم تو را با گریه‌های خود بیازارم @golchine_sher
یک جنگل را به آتش کشید ... این، انتقامِ سختِ درختی بود که از آن همه آرزو یک چوب کبریت شد. @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در فرق میان خیر و شر چون مانی پس حکم چرا به نیک و بد می رانی؟ شر است بسا آنچه تو خیرش دانی خیر است بسا آنچه تو شرش خوانی @golchine_sher
من! پادشاهِ مقتدرِ کشوری که نیست! دل بسته‌ام ، به همهمه‌ی لشکری که نیست!  در قلعه، بی خبر ز غمِ مردمان شهر سرگرم تاج سوخته‌ام، بر سری که نیست! دیریست اینکه مردمِ من مثلِ بیوه‌ها، نان می‌خورند و حسرتِ نان‌آوری که نیست...  هر روز بر فرازِ یقین، مژده می‌دهم از احتمال آتیه‌ی بهتری که نیست!  بو برده است لشکر من، بس که گفته‌ام از فتنه‌های دشمنِ ویرانگری، که نیست!  من! باورم شده‌ست که در من، فرشته‌ها، پیغام می‌برند، به پیغمبری که نیست!  من! باورم شده ست، که در من رسیده است، موسای من، به خدمتِ جادوگری که نیست!  باید، برای اینهمه ناباوری که هست، روشن شود، دلایلِ این باوری که نیست!  هرچند، از هراسِ هجومی که ممکن است، دربان گذاشتم به هوای دری که نیست،  فهمیده‌ام ، که کارِ صدف‌های ابله است، تا پای جان، محافظت از گوهری که نیست!! @golchine_sher
شعر غدیریه تقدیم به مولا علی (ع ) خواب در چشم غزل ریخته وقت سحر است در دل قافیه ها عشق فقط مستتر است چه شد امروز جهان را ؟خبری در راه است این خبر چیست که از خوب بسی خوبتر است ؟ هرکجا می نگرم قافیه در قافیه عشق عشق یعنی که دلم سوی شما رهسپر است ایها الناس همه عید بگیرید که عید آمد از راه و دهد مژده که وقت ظفر است این همان عید غدیر است در آن برکه ی خم که علی تا به ابد جای نبی راهبر است . او پسر عم نبی همسر زهرای بتول او علی ابن ابیطالب و خیرالبشر است عرش در هلهله و فرش مبارک بادش باز جبریل امین آمده و پشت در است چه کسی دید چنین حادثه ای در تاریخ ؟ دست خورشید و قمر...جلوه از این نابتر است ؟ هیچ کس غیر علی لایق این منصب نیست در شب لیل مبیت اوست که متن خطر است چشم بد دور شود از همه عالم ،چونکه خوانده ام نادعلی ، ناد علی چون سپر است ‌ @golchine_sher
مدح_امیرالمومنین_علے_ع صاحب‌ِ شأن‌ و شرافت‌ حیدر است معدن عدل و عدالت حیدر است محو عشق خالق هفت آسمان عشق‌ را معیارِ قیمت‌ حیدر است قهرمان خیبر و بدر و اُحُد چشمهٔ‌ ایثار و غیرت‌ حیدر‌ است عشقِ نابِ شیعیـــانِ فــاطمی از ازل‌ تا بی نهایت‌ حیدر است بی‌ولایت حجّ حاجی را چه سود؟ چلچـــراغ آدمیّت حیدر است مُنکرِ‌ حیدر مسلمان‌ نیست،نیست رهبر و صاحب‌ْولایت‌ حیدر است حُبِّ حیدر بوی جَنّت میدهد شاکلیدِ دربِ جَنّت حیدر است (فیضیا) اُستاد جبریلِ اَمین سالها ماقبل خِلقَت‌ حیدر است هرچه میخواهی زِحُبّ او بجو منشأ خیر و سعادت حیدر است @golchine_sher
گندم آغشته به خون ، وعده ی نان پوشالیست حرف بسیار ولی سفره ی مردم خالیست رج به رج باغ بهشتی که بر آن پای نهید حاصل خون سرِ انگشت ِ زنان بر قالیست خنجر ظلم به یاقوت مرصّع چه کنید عزّت شیر در این بیشه به بی چنگالیست سرمه در جام سخن چیست به سودای سکوت ذات مرغان غزل خوان وطن جنجالیست پُرَم از درد سخن، درد وطن ، درد سکوت حرف بسیار ولی سفره ی مردم خالیست @golchine_sher
پیش مردم چیستم؟ رخساره‌ای ناآشنا آشنایی بی‌نشان، بیچاره‌ای ناآشنا ما فقط یک سیب چیدیم از بهشت و ناگهان چشم واکردیم در سیاره‌ای ناآشنا بی‌سبب با گریه در دنیا قدم نگذاشتیم طفل گریان‌ست است در گهواره‌ای ناآشنا نابرادرها ستم کردند و بر گردن گرفت خون یوسف را لباس پاره‌ای ناآشنا سنگفرش کوچه‌ها از ردِِپای من پر است کیستم؟ در شهر خود آواره‌ای ناآشنا @golchine_sher
در دام عنکبوت فریبم،نجات کو؟ اندوه مرگ یک ضربانم،حیات کو؟ اسپند روی آتشم و آه،دوستان! در راه عشق دور و مهالم،ثبات کو؟ دردا که ذره ذره ی قلبم دریده شد! آماده ام برای نوشتن،دوات کو؟ لب تشنه ی حقیقتِ محضم،کجاست،آب؟ من ساقیِ عطش زدگانم،فرات کو؟ احساس من فقط غم و رنج است،ای خدا دیگر تبِ اقامه ی صوم و صلات کو؟ تلخ است طعم شعر غم انگیز بی کسیم! اینجا برای شعرم شاخِ نبات کو؟ @golchine_sher
وقتی تو را برتر از آدم آفریدند یعنی فراتر از دو عالم آفریدند نامت که آمد روی لب‌های موذن بر گونه‌های صبح، شبنم آفریدند انگشتر خلقت نگینی چون تو می‌خواست نام تو را در قلب خاتم آفریدند وقتی تو را دردانه‌ی عرش خداوند وقتی دلت را کاشف‌الهم آفریدند حبل المتینی، سِرّ اسما خدایی نام تو را از اسم اعظم آفریدند آن روز اسماعیل، حتما «یا علی» گفت آن روز آن روزی که زمزم آفریدند کعبه ترک دارد هنوز از اشتیاقت دیوار آن را گر چه محکم آفریدند دنباله‌ی ذکرت صراط‌المستقیم است راه تو را راه مسلم آفریدند وصفت نمی‌گنجد میان بیت‌هایم واژه برای وصف تو کم آفریدند @golchine_sher
خیلِ ملَک آمده از عرش ِ معلّی برکه شد از شوق، دلش ساحتِ دریا دشت؛ سراسر شده مشغولِ تماشا پیش همه دستِ علی(ع) رفته به بالا وحی شد و گفت نبی(ص) با دلِ آگاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله نوح به هنگام بلا، لحظهٔ طوفان حضرت عیسی دم ِ آوردنِ درمان حضرت موسی به عصا خوانده هراسان یوسفِ کنعان همه شب گوشهٔ زندان یکسره خواندند سحرگاه و شبانگاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله کعبه زده بوسه به پایِ پدرِ خاک غرقِ طواف است به دور سرش افلاک آمده در وصف علی(ع) آیهٔ لولاک جلوهٔ خورشید شد از نورِ رُخش پاک سجده کنان گفت در ایوان نجف؛ ماه أشهدُ أنّ علياً ولي الله قبله به وجد آمده، رو کرده به حیدر قامتِ محراب؛ به تعظیم ِ مکرر عاشقِ گیراییِ نُطقش شده منبر مسجد و گلدسته به پا کرده چه محشر بینِ اذان گفته دو بار عاشق و دلخواه أشهدُ أنّ علياً ولي الله حقِ تمام است و شهنشاهِ ولایت از فقرا با کرَمش کرده حمایت ذکر علی(ع) در دو جهان هست عبادت راه نجات است و گذرگاهِ سعادت زمزمهٔ توبهٔ هر عاصیِ گمراه أشهدُ أنّ علياً ولي الله وقت سحر محو قنوتش شده قنبر گفت ابوذر به علی(ع) سید و سرور تیغِ دو دم؛ برده دل از مالک اشتر در وسطِ معرکه دشمن شده مضطر خیبرِ حیران شده میگفت به والله أشهدُ أنّ علياً ولي الله دارد عجب لطف و کراماتِ دقیقی دستِ نوازشگر و احسانِ عمیقی حیدر کرار و چنین قلبِ رقیقی داده به سائل چه گرانمایه عقیقی ذکرِ لبِ هر که طلب کرده از این شاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله! @golchine_sher
دلم در حلقه ی مِهرش اسیر است علی در کشور قلبم امیر است خدا را شکر قسمت شد ببینم دوباره جشن شادیِ غدیر است @golchine_sher
کپی فقط با نام شاعر برای صدمین بار کانالهایی که کپی می کنید لطفا اسم شاعر رو هم بنویسید از نظر اخلاقی درست نیست 🙏🙏🙏 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
هم آبِ حیات با خودش آورده هم نقل و نبات با خودش آورده خورشید در آستانه ی عید غدیر عطرِ صلوات با خودش آورده @golchine_sher