دوباره در سرم افتاده باورها به جان هم
و افتادند جوهرها و دفترها به جان هم
من و تو هر دو در یک آسمان در حال پروازیم
گره خوردهست جان ما کبوترها به جان هم
به رغمِ این همه نیرنگ ما سرباز یک راهیم
نمیافتیم هرگز بین سنگرها به جان هم
به زیر پرچمی واحد همه آیات قرآنیم
نمیافتیم با آشوب کافرها به جان هم
قسم خوردیم دست از یاری هم بر نمیداریم
قسم خوردیم آری ما برادرها به جان هم
#سیدعلی_نقیب
#ایران_اسلامی
@golchine_sher
بایـد بــدون ایـنکه کـسی را خــبر کـنم
با قایـــق خـــیال به قلبت ســـفر کــنم
همراه موج، دستبهدست سکوت شب
از تــنگهی نگـــاه حــسودان گــذر کـنم
وقتی سوار کـشتی نــوحِ دلــت شــدم
بی اضطراب از هــمه دنیــا حـــذر کــنم
طوفان شعر قصد وزیدن گرفته اســت
فـرصت نمانده است نبـاید خـــطر کنم
بایــد به جـــای ثانیـــههای نـــــبودنت
یـک عمـر با تـو درد دلـی مختصـر کنم
#مارال_افشون
@golchine_sher
بیا ببین که چه سوزی درونِ آهِ من است
بیا ببین که چه اشکی در این نگاهِ من است
قسم به آنکه دو عالم همه به دست هموست
که دوزخی که بِپا میکند زِ آه من است
تو از سیاهی شب ناله میزنی ؟! هیهات
بیا ببین که سیه تر زِ شب پگاهِ من است
نگار گشته رفیقِ رقیبِ پُر زِ جفا
انیس و همدم من هم شبِ سیاهِ من است
نه حاجتی به مَه است و نه اختر ونه به شمس
فروغ گوهرِ اشکم چراغِ راهِ من است
کدام عقل بکشاند تو را به جنگ من ای دون
که صبر و ذکر دعای سحر سپاه من است
مرا مگو که سخن را رها نما ( مهدی)
که نه به دستِ من است ونه دلبخواهِ من است
#مهدی_میرابی_جاجرم
#هفت_هنر_خراسانی
#عضوکانال
@golchine_sher
هان ای دل بی ارادهٔ بی پروا
ای بی خبر از تاب و تب روز جزا
فرموده خدای مهربان ای ”بنده”
“صد بار اگر توبه شکستی بازآ ”
#محمد_صادق_بخشی
#عضوکانال
@golchine_sher
شیوهی عُشّاق چون اشک است در راهِ نیاز
ابتدا، سرگشتگیها؛ انتها، افتادگی...
#بیدل_دهلوی
@golchine_sher
بر زبان دارم شب هجران پیِ تسکین دل
گفت و گوهایی که روز وصل با من کرده ای...
#عبدی_خراسانی
@golchine_sher
کجاست بالشِ امنی که با تو سر بنهم
که حسرت سر و سامان که گفته اند این است...
#حسین_منزوی
@golchine_sher
با تو خوشحالند در واقع پیمبر دوست ها
چون علی شادند و مسرورند حیدر دوست ها
شاعران از پارس می آیند ذیل طوطیان
پشت لب های تو صف بستند، شکر دوست ها
آن چنان لبریز حُسنی که شب میلاد تو
آرزومند پسر هستند دختر دوست ها
مژده ات را من به حاتم های طایی داده ام
از ابازر های عالم، تا ابوذر دوست ها
ماه هم گفته است از تو چونکه می گویند خوب
دوستان از دوستان خود به دیگر دوست ها
هرکسی با هرچه که دارد، صدف با یک دهان
سمت دریای تو در راهند، گوهر دوست ها
محو بالای تو و ارباب سر خم می کنند
بین مردم بیشتر سرو و صنوبر دوست ها
موقع افطار می آیند با لب های خشک
می رسند از راه این گونه برادر دوست ها
کوچه و اشک من و درد تو، آری بیشتر
گرد میآیند دور هم در آخر، دوست ها
نیمه ی ماه مبارک، فاطمیه می شود
اکثرا چونکه پسر هستند کوثر دوست ها
اکثرا در را نمی کوبند در وقت وداع
اکثرا از کوچه بیزارند مادر دوست ها
اتفاقی هم اگر افتاد و مادر ضربه خورد
با کسی چیزی نمی گویند خواهر دوست ها...
#مهدی_رحیمی
#ولادت_امام_حسن_علیه_السلام
@golchine_sher
باید که عمری مثل بابا، نان بیارد
نجواکند، خرما به نخلستان بیارد
شاهی که تنها مانده در شهر گدایان
بهتر که جای حکم راندن نان بیارد
فرزند پیغمبر چه تدبیری کند با...
دینی که فرزند ابوسفیان بیارد!؟
هرچند هم در گوششان یاسین بخواند
صد بار اگر مصداق از قرآن بیارد...
جایی که پای سکه ی زر در میان است
سخت است حتی یک نفر ایمان بیارد
حتی نشد یک بار از بین دو انگشت
اندازه ی انگشت ها انسان بیارد
تدبیر یعنی نرمشی آرام اما....
آرامشی که در پی اش طوفان بیارد
#علی_احدی
#عضوکانال
#امام_حسن
@golchine_sher
چه سخت می گذرد عمر،
شانه یِ تو کجاست؟
برای خستگی ام
تکیه گاه می خواهم !
#فاطمه_سلیمان_پور
@golchine_sher
بازآ که در فراقِ تو چشمِ امیدوار
چون گوشِ روزهدار بر الله اکبر است
#سعدی
@golchine_sher
لانه کرده یا کریمی روی بام شانه اش
حاتم طایی نشسته در مسیر خانه اش
دست خالی هر که آمد بر در بیت الحسن
دست خالی بر نگردد از در شاهانه اش
بس نمک دارد رخش، دنیا نمک گیرش شده
پر شده ماه خدا در نیمه از پیمانه اش
حیدر و زهرا و احمد جمع کل مجتباست
ماه می گردد به گرد چهره ی ماهانه اش
نور،اعجاز خدا در شمع روی مجتبی
کهکشان ها بوده اند از ابتدا پروانه اش
شهد شیرین عسل مدیون نام مجتبی
مور برکت می کند از نام او هر دانه اش
او رفیق بی رفیقان و پناه بی پناه
بی کسان را نیست جایی جز در کاشانه اش
فکر زنجیری کنید بر عاقل مجنون شده
فکر زنجیری برای عاشق دیوانه اش
#علی_الواریان
#عضوکانال
#امام_حسن
@golchine_sher
عجیب نیست که دائم سر زبان من است
حسن قشنگترین واژه درجهان من است
اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم
زبان برای همین کار در دهان من است
همیشه أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله
پس از علی ولی الله در اذان من است
گدای سفره ی او بوده اند اجدادم
همین بزرگترین فخر خاندان من است
به تیره روزی شب های خویش مفتخرم
برای اینکه حسن ماه آسمان من است
غم نداری خود را نمیخورم هرگز
چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است
مرا به شاعر درگاه او شناخته اند
هزار شکر که در شهر این نشان من است
قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست
ولی محبت او برتر از توان من است
اگر چه جان جهان شد برای ما اما
همیشه گفته حسن جان حسین جان من است
#سجاد_روانمرد
#عضوکانال
#ولادت_امام_حسن
#ماه_مبارک_رمضان
@golchine_sher
معصومترین حالت یک عشق همین جاست
او پس بزند
باز به پایش بنشینی
#نرگس_صرافیان
@golchine_sher
چون درخت آمدی، زغال مرو
میوه ای پخته باش، کال مرو..
#هوشنگ_ابتهاج
@golchine_sher
گاهی فقط یک ابر می فهمد هوایم را
یک روح سرگردان، سرای ناکجایم را
یک باغبان در خشکسالیهای پی در پی
یک گوش کر، فریادهای بیصدایم را
دردم شبیه دردهای پیش از اینم نیست
گم کردهام انگار در قلبم خدایم را
میترسم ازتصویر آیینه که در چشمش
دیوانه ای دیگر بگیرد باز جایم را
مثل خوره این زخم ها بر روحم افتاده
درهم تنیده تار رخوت انزوایم را
من گرم رویای خودم بودم نمیدیدم
کابوسهای منتظر در خوابهایم را
رفتم به سمت آرزوهای مه آلودم
آن قدر که دیگر ندیدم ردپایم را
#پوریا_شیرانی
@golchine_sher
مرا چگونه فراموش کردهای ای دوست
ببین گذشتهات از خاطرات لبریز است
#مجید_ترکابادی
@golchine_sher
پیغمبران دورِ پیمبر(ص) جمعشان جمع است
خیلِ ملائک دورِ حیدر جمعشان جمع است
مادر شده زهرا(س) و آمد ساره با لبخند
حوّا و مریم؛ دورِ مادر جمعشان جمع است
نوزاد نه! نورِ کرامت! حُسنِ نامحدود
در دستهایش درّ و گوهر جمعشان جمع است
یامجتبی(ع) گفتند و بوسیدند پایش را
خورشید و ابر و ماه، دیگر جمعشان جمع است
حاتم به بازو بسته حرزِ یاحسن(ع) را و
در خانه؛ سائل هایِ مضطر جمعشان جمع است
لبریزِ روزه دارها شد امشب این خانه
وقتِ اذان از قبل، بهتر جمعشان جمع است
دارند میگیرند از چشم ِ حسن(ع) حاجت
سلمان و مالک، حُجر و قنبر جمعشان جمع است
شخصِ کریمِ اهل بیت(ع)آمد؛ بهشت اینجاست
اینجا که اهلِ دل؛ سراسر جمعشان جمع است
وعّاظ، قاری، مستمع، مداح، شاعرها
اطرافِ حیدر خیلِ نوکر جمعشان جمع است
با، یاحسن(ع) دل میبریم از پنج تن هرآن
روزی که دورِ حوض کوثر جمعِ مان جمع است!
#ألسلام_علیک_یا_حسن_بن_علی
#دخیلک_یا_معزالمؤمنین
#عرض_تبریک
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
برگرد و عکس دیگری از گنجه رو کن
گاهی مرا در خاطراتت جستجو کن
خود را پس از یک عمر دوری مثل سابق
با این پلنگ لنگ لنگان رو برو کن
من روی تپه گیج و تنها می نشینم
اما تو هر شب برکه را بی تاب قو کن
در انجمادم گُر بگیر از عشق رد شو
با خون سرد شعر من کمتر وضو کن
عادت ندارم با خودم درگیر باشم
شلیک کن من را بکش یا آرزو کن
قانون جنگل ظاهرا رحمی ندارد
حرفی بزن یا سرب داغی در گلو کن
هی کینه، بدبینی، دورنگی؛ عشق مشروط
بوی تعفن می دهد این قصه، بو کن !
#پوریا_بیگی
@golchine_sher
ماه است که در ماه خدا آمده است
دریای کرامت و سخا آمده است
ازخانه ی زهرا و علی ،قرص قمر
آقام امام مجتبی آمده است
#محمدجواد_منوچهری
#عضو_کانال
#یاامامحسنمجتبیعلیهالسلام
@golchine_sher
از نمکدان لبت شهد و شکر می ریزد
از تجلی رخت شمس و قمر می ریزد
دست نقاش ازل با تو چه کرده است که از
جز جز وجنات تو هنر می ریزد
لولو فاطمی حیدری مصطفوی
آسمان پیش قدمهات گهر می ریزد
هیچ کس را هنر درک مقامات تو نیست
ملک وحی همین جاست که پر می ریزد
عید قربان شده آقا تو فقط لب تر کن
تا ببینی که سر چند نفر می ریزد
جمل از هیبت جنگاوری ات می لرزد
با اشارات نگاهت تن و سر می ریزد
می رسد ارث پدر بر پسرانش آری
کربلا هم عسل از لعل پسر می ریزد
از زمانی که خراب تو شدم آبادم
حسنی ام من و از هر دو جهان آزادم
نام ما را بنویسید غلامان حسن
سینه چاکان حسن، دست به دامان حسن
از سر ما نرود مستی عشقش هرگز
از شرابی که ازل ریخت به پیمانه حسن
هر که یکبار فقط خلق نکویش بیند
می شود تا ابدالدهر مسلمان حسن
ماه مهمانی حق منحصرا یک ماه است
سالیانه است ولی سفره احسان حسن
نان به سگ میدهد از لطف، خداوند کرم
تا ابد هر چه کریم است به قربان حسن
حسنیه است همه فاطمیه ها، بی شک
مادری اند همه خیل مریدان حسن
عالمی گوش به فرمان حسین است ولی
خود ارباب بود گوش به فرمان حسن
می رسد عاقبت آن روز که گوید شاعر:
نام ما را بنویسید به ایوان حسن
#احسان_تبریزیان
#عضو_کانال
@golchine_sher
عقل اگر داند که دل ، در بند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
#حافظ
@golchine_sher