آهسته بردار
گام هایت را
بگذار دورشدنت
دیر شود
گاهی پشت سرت را
نگاه کن
اینجا دلی درهوایت
جان می دهد
وچشمی پشت رفتنت
آب میریزد
#ثریا_حاجی_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher
بیدار بود و مضطرب در تب دلش خون شد
از خاطراتِ کودکی هر شب دلش خون شد
با یادِ بابایِ مریض احوالِ در خیمه
در گریه هایِ بیهوا اغلب دلش خون شد
آهی کشید و هر چه ذهنش رفت در گودال
از قاتلانِ پست ِ بد مَشرَب دلش خون شد
از خنده هایِ حرمله(لع) از فحش هایِ شمر(لع)
از نیزه های نحس ِ لامذهب دلش خون شد
با جملهٔ "ألشمرُ جالِس" جان به لب میشد
یک عمر از عنوانِ این مطلب دلش خون شد
از داغِ جدّ تشنه لب گریان شد و هر بار-
حس کرد ظرف آب را بر لب؛ دلش خون شد
از فکرِ بر انگشت و انگشتر به هم می ریخت
از نعل هایِ تازه بر مرکب دلش خون شد
در روضهٔ دروازهٔ ساعات جان میداد
میگفت،آنجاعمه-جان زینب(س) دلش خون شد...
*
آورد یک نامرد تشتِ حاویِ "سر" را
افتاد بر جانِ رقیه(س) تب...دلش خون شد!
#السلام_علیک_یا_باقرالعلوم_ع
#سلام_بر_یادگار_کربلا
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
مثل زهرا...
از غم هجران جانسوزش پریشانخاطریم
طائر کوی بقیع و تربت بیزائریم
مثل زهرا در غمش رَخت عزا پوشیدهایم
مثل صادق ما عزادار امامِ باقریم...
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
لحظهی دیدار نزدیک است...
باز من دیوانهام، مستم
باز میلرزد دلم، دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم
های! دل!
ای نخورده مست!
لحظهی دیدار نزدیک است...
#مهدی_اخوان_ثالث
@golchine_sher
تو میروی و دیده ی من مانده به راهت
ای ماهِ سفرکرده خدا پشت و پناهت
ای روشنیِ دیده سفر کردی و دارم
از اشکِ روان آینهای بر سرِ راهت
بازآی که بخشودم اگر چند فزون بود
در بارگهِ سلطنتِ عشق، گناهت
آیینه ی بختِ سیهِ من شد و دیدم
آینده ی خود در نگهِ چشمِ سیاهت
آن شبنمِ افتاده به خاکم که ندارم
بال و پرِ پرواز به خورشیدِ نگاهت
بر خرمنِ این سوخته ی دشتِ محبّت
ای برق! کجا شد نگهِ گاه به گاهت؟
#محمدرضا_شفيعی_كدكنی
@golchine_sher
امام_زمان ع
بر بالِ نسیم و با اذان می آید
با حُکمِ خدای مهربان می آید
خورشیدِ نهان برای افشاندنِ نور
با پرچمِ حق ز کهکشان می آید
#حسن_یزدان_پناهی_فَسا
#عضوکانال
@golchine_sher
چه خون چکان ورقی شد چکامه های دلم
که شرحه شرحه ی عشق است ماجرای دلم
چه گویمت، که فتادم ز چشم دشمن و دوست
حدیث شبنم شرم است های های دلم
شنیده ها همه قلبند از گلوی نفاق
در این زمانه ی غوغا ببین صدای دلم!
شبی به مهر نشستی برابرم تا صبح
به روی کس نگشودم دَرِ سرای دلم
همیشه سنگ صبوری، برای غربت من
بمیرمت که نشستی چنین به پای دلم
به رغم لذّت پرواز بسته ای پرو بال
کبوتری، که اسیر است در هوای دلم
سزای آنکه نشستی درون سینه ی من
چنین به ناز نشاندم تو را به جای دلم
برای این دل مجنون تپیده ای شب و روز
خوشم که میزند اکنون دلی برای دلم
الاهه ی غزلی نازنین و ویرانگر
شکسته ام همه بتها، تویی خدای دلم
#بهرام_احدی
#عضوکانال
@golchine_sher
امام_باقر علیهالسلام
آنکه با جهل زمین، پنجه درافکند تویی
بذر صد مزرعه در خاک پراکند تویی
باغبانی که علیرغم ستمهای خزان
سخت آموخت به هر باغچه لبخند تویی..
رشتۀ مهر که دلهای حقیقتجو را
تا ابد داده به یکدیگر پیوند تویی
ای احادیث نگاه تو پر از عشق، هنوز
راوی آنچه در این غم بنویسند تویی
هرکجا نامی از آن قافله آید به میان
زخمی دشت بلا! بارشِ یکبند تویی
نیست تأثیر تو، از عالم پنهان شدنی
که شکافندۀ شب، نور خداوند تویی
#اعظم_سعادتمند
@golchine_sher
معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست؟
من پشیمانم بگو تاوانِ آن سوگند چیست؟
گاه اگر از دوست پیغامی نیاید بهتر است
داستان هایی که مردم از تو می گویند چیست؟
خود قضاوت کن اگر درمانِ دردم عشق توست
این سر آشفته و این قلب ناخرسند چیست؟
چند روز از عمر گل های بهاری مانده است
ارزش جان کندن گل ها در این یک چند چیست؟
از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم ز خویش
چاره ی معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟
عشق، نفرت، شوق، بیزاری، تمنا یا گریز
حاصلِ آغوشِ گرمِ آتش و اسپند چیست؟
#فاضل_نظری
@golchine_sher
از بغض لبریزم دلیل محکمی دارم
از من هزاران سال نوری دورتر هستی
شاید به این خاطر کنارم ماندنت سخت است
مغرور و خود خواهم ولی مغرورتر هستی
گاهی پذیرش کرده ام با اینکه راحت نیست
با اینکه میدانم غرورم زیر پا رفته
اما برای حفظ ظاهر پیش او گفتم
آری شما مردی شما پر زورتر هستی
من زور خود را روی لیوان ها نشان دادم
ازشیشه ها یک جا شکستن را بیاموزم
اینگونه مشغولم به دنیایی که میبینی
وقتی در این وضعم چرا مسرورتر هستی؟
در وضع نامطلوب ماندن عادتم بوده
همچون درختی در کنار جاده افتادم
از شاخه هایم پر زدن دیگر میسر نیست
شاید برای پر زدن مجبورتر هستی
از برکه میخواهی به دریا ها رسیدن را
امواج چشمانم برایت پرتلاطم نیست
با غرق ماندن در تنم راضی نخواهی شد
حتما نمیدیدی مرا چون کورتر هستی
درقرص ها آرامشم را جستجو کردم
حالا تعادل نسبتأ در خانه موجود است
در چار دیواری آغوشم نمی گنجم
پرشور سمتت آمدم پرشورتر هستی؟
#نیلوفر_نعمتی
#عضوکانال
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
در قلب کویر من تو سیلی نشدی
درگیر به عشق آه خیلی نشدی
مجنون شدم و چگونه می فهمیدم
تو هیچ زمان شبیه لیلی نشدی
#نوروز_رمضانی
@robaiiyat_takbait
تا عطرِ سپیده در فضا میپیچد
در شهر صدای آشنا میپیچد
هر صبح میان شادیِ گنجشکان
خورشید به باغِ دلِ ما میپیچد
#صفیه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
عشق در کتابها نیست!
عاشقان بزرگ
خواندن بلد نبودند...
#نزار_قبانی
@golchine_sher
در خیالاتِ مبهمم بودم
یک نفر داشت چای دم میکرد
عاشقِ چای بود مثلِ خودم
چای ما را شبیه هم میکرد
قند ها با تواضع بسیار
به لبانش سلام می کردند
سبز یا سرخ هر چه او می گفت
استکان ها قیام می کردند
چای در دست سمتِ من آمد
غرق آرامشی تماشایی
بودنش توی خانه انگاری
تیر میزد به قلبِ تنهایی
استکان را به دست من داد و
یاس ها را درون آب گذاشت
گفت اول تو بشنوی یا من؟
خوب شد حقِ انتخاب گذاشت
گفتم اول من از تو می شنوم
بنشین پیشِ من ترانه بخوان
لطف کن از خودت بگو زیبا
لطف کن شعر عاشقانه بخوان
شعر جاری شد از لبانِ ترش
سعدی از عجز داشت دق میکرد
مولوی در سماع می رقصید
حافظِ مست هق و هق میکرد
واژه ها بال در می آوردند
تا دهانش به حرف وا می شد
سر هر دفعه گفتنِ شینش
روحِ من از تنم جدا می شد
چشم می شد نگاه میکردم
واژه می شد سکوت میکردم
مثلِ حوا هوایی ام میکرد
مثلِ آدم سقوط میکردم
هدفش از تمامِ شعر فقط
به همین جا کشاندنِ من بود
ناگهان در سکوت غرق شدیم
نوبتِ شعر خواندنِ من بود
کاش می شد که حرف هایم را
رو به روی تو مو به مو بزنم
تا که آزرده خاطرت نکنم
باز باید به شعر رو بزنم...
#سید_تقی_سیدی
@golchine_sher
ای قهرمانِ قصه یِ "قالو بلی ،،،" حسین "ع"
از کربلا زدی به دو عالم صلا حسین "ع"
پرچم سیاهِ ماتمِ تو دیده می شود
اعمالِ ما به لطفِ تو سنجیده می شود
ای بر مدارِ مکتبِ تو اهلِ کائنات
مصباحِ پُر فروغِ هُدی،کِشتیِ نجات
مائیم مفتخر به هوایِ غمت حسین "ع"
دیوانگانِ هندسه یِ پرچمت حسین "ع"
شرمنده ایم،کرببلا ما نبوده ایم
حالا به سمتِ صحن و سرا پَر گشوده ایم
ای سفره دارِ سفره یِ اِطعام در بهشت
غوغایِ عالمی شده آرام در بهشت
آری بهشت گوشه ای از سَرسرایِ توست
این اشکها که سیل شد آقا برایِ توست
ای داده هر چه بود برایِ رضایِ دوست
خونِ خدا تویی و شدی خونبهایِ دوست
ای پیکرت فتاده به صحرا چو برگِ گل
پَرپَر شده در عالمِ بالا چو برگِ گل
ای هست و بودِ حیدر "ع" و زهرا "س" سرت کجاست؟
شش ماهه یِ نشسته به خون اصغرت "س" کجاست؟
تا خواهرت پیام رسانِ قیامِ توست
تنها قیامِ عالمِ امکان به نامِ توست
"باز این چه شورش است ..." بخوان،محتشم بخوان
دلها حسینیه شده از درد و غم ... بخوان
#مصطفی_مطهری_راد
#عضوکانال
@golchine_sher
حالم از دوری تو ،در حال حاضر خوب نیست!
خوبم اما ظاهرا این حفظِ ظاهر خوب نیست...
برکه بودم،رود بودی ... ما ندانستیم که
ارتباط یک غریبه با مسافر،خوب نیست!
دکترت بی پرده گفت از یار غمگین دور باش،
زندگی دیگر برایت پیشِ شاعر خوب نیست...
زخم هایم یک به یک درمان شدند افسوس که
حالِ زخمی که نشسته توی خاطر خوب نیست!
فاش میگویم که چشمت را پرستیدم ... ولی
اعتراف یک مسلمان پیش کافر ، خوب نیست
بعد تو این کوچه دیگر،کوچه ی سابق نشد...
حال و روز ساکنینش این اواخر خوب نیست!
#مینا_بیگ_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher
هم موسم بخشش است روز عرفه
هم لحظه ی رویش است روز عرفه
بیچاره کسی که جای خالق از خلق
محتاج گشایش است روز عرفه
#محمد_جواد_منوچهری
#عضوکانال
#روز_عرفه
@golchine_sher
من گم شده ام؛ خسته ز پا افتادم
در دستِ تو ای عشق چرا افتادم؟
از شوقِ تو ای ماه ترین رویایم
از بس که شدم سر به هوا افتادم
#سید_علی_خوش_قامت
#عضوکانال
@golchine_sher
انتخابات
طوفان میان قلب مواج تو برپاست
هر قطره یِ شور آفرینت مثل دریاست
رد می شویم از خشم نیل و موج هایش
وقتی عصای قدرت تو دست موساست
ای هم وطن با استواری گام بردار
رای من و تو انقلاب دوم ماست
با دشمنان هر روز در جنگیم و این بار
خط مقدم پای هر صندوق آراست
ما مرد میداندار پیکار و جهادیم
این سرزمین عمری ست مهد آرمان هاست
باید به استقبال خورشید جهان رفت
وقتی تمام ترس شب از صبح فرداست
#فرزانه_قربانی
#عضوکانال
@golchine_sher
01 حسنی محمد زاده بانوی کاشانی. - Gahvareh .mp3
6.32M
تو از فرهاد مجنون تر تو ازشیرین زلیخا تر
ببر بالا عیار عشق را بالا و بالاتر......
#حسنا_محمد_زاده
#خوانش_اعظم_کلیابی #بانوی_کاشانی
#عضوکانال
@golchine_sher
سفر میکردی و کار تو را دشوار میکردم
که چون ابر بهاری گریۀ بسیار میکردم
همان "آغاز" باید بر حذر میبودم از عشقت
همان دیدار "اول" باید استغفار میکردم
ملاقات نخستین کاش بار آخرینم بود
تو را دیگر میان خوابها دیدار میکردم
«به روی نامههایت قطرۀ اشک است، غمگینی؟»
تو میپرسیدی و با چشم خون انکار میکردم
در آن دنیا اگر قدری مجال همنشینی بود
به پای مرگ میافتادم و اصرار میکردم
خدا عمر غمت را جاودان سازد که این شاعر
غزل در گوش من میخواند و من تکرار میکردم
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
یک درخت پیرم و سهم تبرها می شوم
مرده ام، دارم خوراک جانورها می شوم
بی خیال از رنج فریادم تردّد می کنند
باعث لبخند تلخ رهگذرها می شوم
با زبان لال خود حس میکنم این روزها
هم نشین و هم کلام کور و کرها می شوم
هیچ کس دیگر کنارم نیست، می ترسم از این
این که دارم مثل مفقود الاثرها می شوم
عاقبت یک روز با طرز عجیب و تازه ای
می کُشم خود را و سر فصل خبرها می شوم!
#نجمه_زارع
@golchine_sher