eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
834 عکس
285 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
قدم بزن همه‌ی شهر را به پای خودت و گریه کن وسط کافه ها برای خودت تو خود علاج غم و درد بیشمار خودی برو طبیب خودت باش و مبتلای خودت! شبیه نوح اگر هیچکس به دین تو نیست تو با خدای خودت باش و ناخدای خودت دوباره دست به زانوی خود بگیر و بایست بزن اگر که زدی، تکیه بر عصای خودت بگرد و صورت خود را دوباره پیدا کن تویی که گم شده‌ای بین عکس های خودت @golchine_sher
چگونه از نگاهِ تو ، بدونِ آه بگذرم؟ مرا چگونه یافتی؟ من از تو مبتلاترم! به هیچ‌کس نمی‌دهم حالِ خرابِ خویش را ولی غمِ فراق را به جانِ خویش می‌خرم قبول کن کنارِ تو ، به آسمان رسیده‌ام که‌ هرچه سنگ می‌زنی زِ بامِ تو نمی‌پرم اگرچه بی‌وفایی و جنون به انتخاب نیست دلِ خرابِ خویش را، جای دگر نمی‌برم به آب طعنه می‌زند زلالیِ نگاهِ تو به دل مگیر گریه را، من از خودم مکدرم چقدر واژه ساختم که‌ موجِ زلفِ دوست را مگر به جبرِ قافیه به نظم دربیاورم @golchine_sher
پا می گذارم بر دل ِکودک درونم مبادا از لی لی چشمانت رودست بخورد @golchine_sher
تویی که در دل من ردّ پا گذاشته‌ای مرا به دستِ کدام آشنا گذاشته‌ای؟ شبیه آن چمدانم که غرقِ دلتنگی‌است تـو باز کـولـهٔ غم را بـنا گذاشته‌ای؟ کنار این همه شبهای بی فروغ ببین که قلب نازک من را کجا گذاشته‌ای هنوز برقِ نگاهت درونِ چشمم هست نگاه کن که چه ردّی به‌جا گذاشته‌ای! اگر چه رفته‌ای اما هنوز منتظرم بیا که دستِ مرا در حنا گذاشته‌ای! @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
از فکر تو چشمم همه شب خواب ندارد وز رعشه ی عشقت دلَکم تاب ندارد در چشم تو برقیست که در اخترکان نیست در روی تو نوریست که مهتاب ندارد زیبایی لب های پراز قهقهه ات را لبخند ژوکوندِ وسط قاب ندارد با حسن خداداد تو مشاطه چه سازد؟ این چهره نیازی به سفیداب ندارد در جام لبان تو شرابیست که حتی شیراز چنین بی غش و نایاب ندارد شفافیت قلب پر از عاطفه ات را آیینه ی صیقل زده و آب ندارد سرخی گل پیرهنت را همه دانند کآن سرخ گل قبله ی سهراب ندارد آن دفتر شعری که ز شرح تو تهی باد در اوج بلاغت غزل ناب ندارد @golchine_sher
ببخش قلب عزیزم، که پرپرت کردم لباس حسرت و غم را، به پیکرت کردم ببخش گر تو شکستی، که من بمانم باز به بی وفایی یارم، که باورت کردم ببخش، زهر جدایی چشاندمت با قهر ببین چه خاک غریبی که بر سرت کردم ببخش ای دل آواره، ای دل تنها که مبتلا به نفسهای آخَرت کردم به این امید که شاید، به خنده ای برسی تو را به گریه نشاندم، و بدترت کردم ببخش ای دل غمگین، گناه من این بود که با خیالِ پریدن، کبوترت کردم.. ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ @golchine_sher
تقدیم به مادران_شهدا سلام بر دل غمبار مادران شهید به دیده‌های گهربار مادران شهید چقدر کم بنوشتیم و کم سرودیم از غم صبوری بسیار مادران شهید به قطره قطره‌ی خون‌های ریخته بر خاک همیشه‌ایم بدهکار مادران شهید بگو که کوه زند تکیه وقت طغیان‌ها به شانه‌های سبکبار مادران شهید بگو که سرو کند اقتدا به طوفان‌ها به قامت چو سپیدار مادران شهید جوان بزرگ کنی و فدا کنی آخر بنازم این همه ایثار مادران شهید :: نشسته روبروی چار صورت قبرش همان که هست علمدار مادران شهید همان که مادر غم‌پرور ابوالفضل است دعای ام‌بنین یار مادران شهید… @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهار از هر پگاهت می‌تراود غزل از روی ماهت می‌تراود تو خورشیدی که صد باغ دوبیتی شب و روز از نگاهت می‌تراود @golchine_sher
دزدید مرا چشمت در حادثه ای ساده برخورد دوتا دل بود در پیچ و خم جاده سردرد بدی دارم بی هوشم و بیمارم انگار که جادوگر یک سیب به من داده وقتی که حواسم را از کاسه ی دل بردی دیگر چه خبر دارم از شاه و پریزاده فرمان بده طوفان را تا موج به رقص آید ای ساحل موسیقی من قایق آماده... از پشت کمینگاهت بیرون بزن ای زیبا تصویر تو در حوض کاشی دل افتاده @golchine_sher
خوش آمدی پسرم... صبحِ عید برگشتی سپیده‌ی‌ سحرم روسفید برگشتی دوید صندلیِ چرخدارِ من از شوق جلوتر از خودِ من تا شنید برگشتی و ناگهان تلفن‌ها به لُکنت افتادند خبر رسید که تو، شَه‌... شهید برگشتی... به‌ روی شانه‌ی مَردم که آمدی دیدم بلند‌تر شده قدّت، رشید برگشتی درختِ سرو، خبر‌دار ایستاد آن روز که با صلابت و آزاده دید برگشتی مرا ببخش که در خانه نیستم پسرم! که در بهشت به گوشم رسید برگشتی کلیدِ خُلدِ برین را خدا به دستت داد چه غم به خانه ‌اگر بی‌کلید برگشتی... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خونین‌تر از آنم‌ که ببینی بدنم‌ را پیراهن عثمان مکن ای عشق تنم را یک عمر در آغوش تو می‌زیستم اما امروز به یک باره گرفتی وطنم را هر بار که من خواستم از عقل بگویم فریاد برآوردی و بستی دهنم را از بغض فروخورده به جز اشک ندیدم مردم بگذارید بگویم سخنم را... تسکین پدر جامه ی من بود، نبُردید! حالا برسانید به کنعان کفنم را! امید به دریا شدنم بود زمانی امروز ببینید بیابان شدنم را... @golchine_sher
پاره شده اند کفش های باورم اعتمادم دست به عصا راه می رود... @golchine_sher
خرابم، خسته‌ام، قدری برایم آب پیدا کن مرا بشناس و در من شعرهای ناب پیدا کن مرا امشب ببر تا خانه‌ی خود، حال من خوش نیست برایم شربت مهتاب و قرص خواب پیدا کن مرا با خود ببر ای دختر خورشید گرمم کن برای رستم تنهای خود سهراب پیدا کن تنم یخ کرده، داغم کن به شعری، بوسه‌ای، آهی سرِ گرم و لبِ داغ و دلِ بی تاب پیدا کن من این مرداب بی رویای غمگین را نمی‌خواهم برای ماهی بیچاره‌ات قلاب پیدا کن.... @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
می رسد جمعه، ولی بی خبرم نگذارید داغِ نسیان و شفا بر جگرم نگذارید شده ام تشنه ی آغوش مناجات سحر غافل از حال و هوای سحرم نگذارید دل من گشته ز طوفان حوادث لبریز من دگر خسته ام آشفته تَرَم نگذارید جمعه آبستن اخبار وصال است هنوز می رسد ماه ولی بی خبرم نگذارید من همان آهوی سرگشته، به کوه و کمرم شدم آواره، ولی دربه درم نگذارید با من از وصل بگوئید، زهجران سیرم این دل خون شده را نیش ترم نگذارید خبر از یوسف گم گشته ی کنعان بدهید این همه سر به سر چشم ترم نگذارید @golchine_sher
انگار نهنگی شده ای در دل تورم سنگین تر از آنی که رسد پای تو زورم با خود ببر این ماهیِ در خاک تپان را یک زخم عمیق سر و پا شورشِ مورم از مردگیِ خویش بریدم دو کفن آه با پای خودم آمده ام تا لب گورم آماس شده زخم نبودت به تن من لبریز رسوب است دلم؛؛ ماهیِ شورم نان دلت آجر نشود بخت پریشان چشمان مرا سر بکش از قلب تنورم من سلسله ی سوخته بر شانه ی بغضم از هرزگیِ باد ِسرِ گردنه دورم از سینه ی چاک تو گرفتم دو قلم تاک تا پر شود از مستی تو جام طهورم مستانه زدم سر به سرِ خُم به ارادت تا شیخ نگیرد به مجازاتِ قصورم هر برگ که افتادی و دل تاب نیاورد تفسیر حکایات تو شد دردِ قطورم از مرمر احساس تو جاری شده ام تا آرامش لب پر شده ی سنگ صبورم بنشین به مرور من و تنهاییِ سردم بهمن شده ام یخ زده گرمای حضورم @golchine_sher
پیچایی گیسوی شکن در شکن است این؟ یا مطلع پیچیده‌ی شب‌های من است این؟ نم نم بچشان بوسه‌ی خود را به لبانم گیراییِ بی حدّ شرابِ کهن است این بگذار در آغوش تو آرام بگیرم دلچسب‌ترین شیوه‌ی جان باختن است این بنشین به تماشای فرو ریختن من دل نه! به خدا خانه‌ی ویران من است این ارزان مفروشید رفیقان! سر ما را زنهار! مگر یوسفِ بی‌پیرهن است این؟ سُم کوفته پاییز بر این دشت و گذشته است انگار نه انگار گل است این، چمن است این @golchine_sher
مقاومت گروه و دسته نیست، یک تفکر است مقاومت قیام در حضور هرچه قلدر است مقاومت زبان زخم های سرگشوده شد که سالها اسیر عده ای بزن بهادر است مقاومت نماد غیرت است و با هزار زخم هنوز مانده استوار و باعث تحیر است همیشه با فرازها نشیب می رسد، سقوط شروع رویشی دوباره، خارج از تصور است سقوط شاخ و برگ ها،سقوط یک درخت نیست سقوط ناگزیر شاخه های سست عنصر است دوباره درس شد ! هزینه های سازش و سکوت فراتر از نبرد مستقیم با تکبر است نمی شود شهید و می بَرد به دیگران پناه کسی که از علی بُرید و باورش تکاثر است مقاومت زمین نمی خورد، مگر گسستنی است؟ شکوه تار و پود باوری که از خدا پر است @golchine_sher
چهار قبر پر از اشک و آه دارد او چقدر تکیه به دستان ماه دارد او کسی که ام ادب هست و مادر عباس کسی که حب علی را پناه دارد او همیشه در نظرش روضه ها مجسم هست کنار سفره ی دل قتلگاه دارد او به سمت کرببلا عاشقانه می گرید سلام سمت حرم هر پگاه دارد او همیشه گریه برای حسن حسین عباس به گریه بزم عزا را نگاه دارد او نبوده همدم گریه برای ام بنین میان خاک بقیع قبر و چاه دارد او @golchine_sher
تنها ستاره‌ی شب تارم، شبت بخیر! تار است بی تو لیل و نهارم، شبت بخیر ای سر به شانه‌‌‌های رقیبان گذاشته کی سر به شانه‌ات بگذارم؟ شبت بخیر... تو در کنار کیستی امشب که سالهاست غیر از غم تو نیست کنارم، شبت بخیر بسیار زخم بر دل خونم زدی و آه تا صبح می‌شود بشمارم... شبت بخیر هرچند بی‌تو تاب نمی‌آورم، برو هرچند بی‌تو خواب ندارم، شبت بخیر رفتی اگرچه وقت خداحافظی نبود دیگر نشد بهانه بیارم، شبت بخیر... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به شادی در جهان، گل کرده خورشید به عشق این و آن، گل کرده خورشید بساطِ کیفمان را کوک کرده در اندوهِ خزان، گل کرده خورشید @golchine_sher
هیچکس چشم به راه من دیوانه نبود هرچه بر در زدم انگار کسی خانه نبود راندي از خویشم و من مردن خود را دیدم کاش تشییع من اینقدر غریبانه نبود سر به میخانه یادت زدم اما دیگر جای لب های تو روی لب پیمانه نبود در دلم بودی و شرمنده ز مهمان بودم که سزاوار تو این خانه ویرانه نبود پیش چشم همه ای عشق ! جوانم کن باز تا ببینند، که اعجاز تو افسانه نبود @golchine_sher
دو پلک خسته و چشم سیاه یعنی تو میان دامنِ شب، قرص ماه یعنی تو در این هوای تب‌آلود و فصل شرجی‌پوش نسیمِ خوش‌نفسِ گاه‌گاه یعنی تو مرا به سردی آغوش دیگران مسپار برای گریه‌ی من سرپناه یعنی تو چه عشوه‌ها که در این سال‌ها به پایت ریخت ببخش یوسف من! بی‌گناه یعنی تو به هرچه دوست نوشتی که: عشق یعنی چه؟ میان گریه نوشتند: آه... یعنی تو! تمام زندگی‌ات اشتباه یعنی من تمام زندگی‌ام روبه‌راه یعنی تو... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
”وارث عشق ” این روزها پشت سر هم بد بیاری دیگر نمانده بی شما امیدواری گم گشته ام در بیکرانِ روح پائیز مردی که دارد صد نشان زخم کاری چون روح سرگردانم و در بی کسی ها تنها برایم مانده اشک و آه و زاری آیا قفس تنگ است بر بال پریدن یا از نفس افتاده پرواز قناری دلگیرم از جغرافیای جاده ای که در آن نباشد ردّ پای تک سواری! تصویر دلتنگی ست در قاب نگاهم تنگ غروب جمعه و چشم انتظاری حتی برای التماس از محضر تو با خود ندارم توشه ای جز شرمساری وقتی بیایی باکلامت وارث عشق عطر محبت می شود در شهر جاری @golchine_sher