میترسم از این بیتهای کافرانه
کارم به وصف آیهی چشمت کشیده!
انا فتحنا و لک فتحاٌ مبینا
پیروز شو بر پیکرم! وقتش رسیده!
#علی_صفری
@golchine_sher
شدی در چشمهایش خیره ای دل!
سادگی کردی
از این پس هیچکس را غیر از او زیبا نمیبینی...
#فاضل_نظری
@golchine_sher
دیدی آخر حُبِّ دنیا دست و پایم را گرفت
رفته رفته دل ربود از من خدایم را گرفت
چشمه ی اشکم نمی جوشد چرا علت زچیست
من چه کردم که خدا حال بکایم را گرفت
من به دنبال اجابت ها که نه اما چرا
لذت گوشه نشینی و دعایم را گرفت
بازی دنیاست اگر بی درد و غم بار آمدم
و چه بد شد این دل درد آشنایم را گرفت
روزگاری آرزوی من شهادت بود و بس
بعد آن دوران ، زمان، حال و هوایم را گرفت
در میان قلب خود هر روز زائر می شدم
آه ، شیطان رخنه کرد و کربلایم را گرفت
من بدی کردم ، زمین خوردم ، ولی ارباب بود
که میان روضه هایش دست هایم را گرفت
#یاسر_مسافر
#مناجات
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
یک صبح تازه نوش جان باصفایت
اورده ام دمنوش لبخندی برایت
حبه نبات عشق را در چای حل کن
رنگ امید و زندگی گیرد فضایت
#ک_قالینی_نژاد_افروز
#عضوکانال
@golchine_sher
دوباره اخم را چیده میان خط ابرویش
نمی داند دلم را می کُشد آن روی اخمویش
عجب پر عشوه می تازد نمی داند که بی تابم؟!
دلم را برده آن شرم و حیا و قلب ترسویش
قرار از قلب من برده، چرا باز است گیسویش؟!
شب ابریشمِ همچون حریرِ پیچش مویش!
به چشمانش قسم هرگز! مثالش را ندیدم چون،
به مستی طعنهها دارد! نگاهِ مثل آهویش
نه آدم نه فرشته که "خدای کوچکم" نامش!
کجا شاعر چنین شعری سروده بهر بانویش؟
#ترانه_تقوی (پرنده_شرقی)
#عضوکانال
@golchine_sher
نه دل آزرده، نه دلتنگ، نه دلسوخته ام
یعنی از عمر گران هیچ نیندوخته ام
پاسخ ساده ی من سخت تر از پرسش توست
عشق درسی ست که من نیز نیاموخته ام...
#فاضل_نظری
@golchine_sher
تبسم کردی و صبحم چه زیبا شد دل افروزم
خوشا چشمی که صبحِ او به لبخند تو وا گردد!
#محمد_عسگری
@golchine_sher
⠀
سالها جان کَندم و چیزی نگُفتی ، جُز سکوت !
پاسخِ تلخِ تو را ، عَکس العَمل نامیده اند
بَس که پیشِ چشمِ این نامردُمان خَندیده ام
حاصلِ شب گریه هایم را غَزل نامیده اند..
#محسن_نظری
@golchine_sher
آمدی، جانم به قربانت، ولی حالا چرا؟
بی وفا، حالا که من افتاده ام از پا چرا؟
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل، این زودتر می خواستی، حالا چرا؟
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام، فردا چرا؟
نازنینا، ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن، با ما چرا؟
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا؟
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین، جواب تلخ سر بالا چرا؟
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا؟
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا؟
در خزان هجر گل، ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود، غوغا چرا؟
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت می روی تنها چرا؟
#شهریار
@golchine_sher
کانال گلچین شعر روز شعر و ادب پارسی را به همه ی اعضای محترم و مخصوصا شاعران گرامی کانال تبریک عرض می نماید🌷🌷🌷🌷
بی تو با این دلِ افتاده به پایت، چه کنم؟!
ننویسم غزلی را به هوایت، چه کنم؟!
نام تو بغضِ گلوگیرِ مرا می شکند
نکنم با دلِ بی تاب صدایت، چه کنم؟!
بی تو با این همه اندوه که بر جان من است
با جهانی که ز من کرده جدایت، چه کنم؟!
ناگهان نیمه شب از خواب که برمی خیزم
تنگ چون شد دلم آن لحظه برایت، چه کنم؟!
دردِ جانکاهِ من این است که هر ثانیه را
بعدِ تو با همه ی خاطره هایت چه کنم...
#معصومه_بخشنده
#عضوکانال
@golchine_sher
عاشق شدم که لهجۀ جانم عوض شود
آن روزگار بی هیجانم عوض شود
شاید به دستگیری دستان گرم تو
خاموش خوانی ِ ضربانم عوض شود
می خواستم که لحن غم انگیز قصه ات
وقتی برات شعر بخوانم عوض شود
پر شد ضمیر من ز تو باید که بعد از این
دستور خشک مغز زبانم عوض شود
جز در حضور عشق شهادت نمی دهم
باید که ذکرهای اذانم عوض شود
در زندگی به قدر کفایت گریستم
لطفاً بخواه مرثیه خوانم عوض شود
قلیان زهر مار برایم بیاورید
گاهی مگر که طعم دهانم عوض شود
هر آدمی اگر چه که عاشق، اگرچه خاص
وقتی زمان گذشت گمانم عوض شود
شعر تو مثل قبل برایم قشنگ نیست
وقتی مخاطبت نگرانم عوض شود
گفتی که آمدم ولی البته ممکن است
تصمیم این که باز بمانم عوض شود
#آرش_شفاعی
@golchine_sher
جدا مشو دمی از پیش دیده ام ای اشک!
که یادگار من از یار بی وفای منی...
#ابوتراب_جلی
@golchine_sher
خنده میآیدم چو میپرسی
سببِ گریههای زارِ مرا
#اسیر_شهرستانی
@golchine_sher
از من گذشت
ومن هم از او بگذرم ولی
با چــون مــنی به غــــیر
محبت روا نبود
#شهریار
@golchine_sher
چشم من، چشم تو را دید ولی دیده نشد
من همانم که پسندید و پسندیده نشد
یاد لبهای تو افتادم و با خود گفتم :
غنچهای بود که گل کرد ولی چیده نشد
من نظربازم و کم معصیتی نیست ولی
چه بسا طعنه زدنهای تو بخشیده نشد
ای که مهرت نرسیده است به من، باور کن
هیچ کس قدر من از قهر تو رنجیده نشد
عاشقت بودم و این را به هزاران ترفند
سعی کردم که بفهمانم و فهمیده نشد
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
بعد از تو فشار آسمان می افتد
این خانه ز چشم عابران می افتد
دلخور شده استکان چای ام از من
بعد از تو همیشه از دهان می افتد
#سید_مهدی_موسوی
@golchine_sher
روز روشن به خود از عشق تو کردم چو شب تار
به امیدی که تو هم شمع شب تار من آیی...
#سید_محمدحسین_بهجت_تبریزی
#شهریار
@golchine_sher
حال و روز مرا که میدانی
از نگاهم نگفته میخوانی
بس که رنجیدهام، شکسته شدم
مثل خطهای روی پیشانی
چهرهام شرمگین و مسخ شده است
پشت این دستهای سیمانی
زیر آوار مانده تاریخم
ـ قلعهای در هجوم ویرانی
مثل اسفندیار، مغمومم
مثل مسعود سعد، زندانی
دل بریدن چقدر دشوار است!
دل سپردن ولی به آسانی
دل به هر کس سپردهام، تنها
تلخیاش مانده و پشیمانی
آمدم تا تو را صدا بزنم
گم شدی در سکوت لبخوانی
دلخوشیها همیشه کوتاهند
درددلها همیشه طولانی
مرگ هم سایهای است پشت سرم
خسته از روزهای پایانی
آمدم درد دل کنم، دیدم
تو فقط روزنامه میخوانی
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@golchine_sher
من از خود نیمهای را دیده بودم "عاقل" اما تو
مرا با نیمه ی دیوانه ی من آشنا کردی...
#محمدرضا_طاهری
@golchine_sher
احساس می کنم که غریبم کنارتان
بیگانه با شعور شما با شعارتان
بال مرا به عمد شکستید و خواستید
عادت کنم به کوچکی بی شمارتان
اینجا چقدر چلچله محکوم ماتم است
با این هوای لعنتی بی بهارتان
چون عاشقان به حکم دل خویش می دوم
بازنده ام برای همین در قمارتان
حالا چقدر مانده که همراه سیلها
پایان شویم بر سفر انتظارتان
در انتظار سایه ی لطفی نشسته ام
شاید که صبح قد ندهد تا قرارتان
باران که هیچ نم نم یاد قشنگ توست
گفتم که قطره قطره بمانم کنارتان
#حسین_اصغری_سوادکوه
#عضوکانال
@golchine_sher
ازکوچه باغِ خاطراتت رَد شدم دیروز
چون لحن تند شعرهایت بد شدم دیروز
دیوارهای کاه گل را اعتباری نیست
بادیدنِ ایمان تو مُرتد شدم دیروز
درچشم چون آئینه ی رودی که جاری بود
یک خطّ چشمِ ساده ومُمتَد شدم دیروز
هِی زل زدم درآب و هِی شستم لب خودرا
وسواس و اَهل باید و شاید شدم دیروز
می خواهم ازیادت بِکاهم درغزل هایم
با سَروِ سبز دیگری هم قـَد شدم دیروز
#سمیه_پرویزی
#عضوکانال
@golchine_sher
در ذهن خود تصویری از فردا نمی بینی
رویایی از آزادی دنیا نمی بینی!
گفتی که: " شاعر! از کدامین صبح می گویی؟
شب را مگر یک عمر، پابرجا نمی بینی؟
در سایه ی تک قارچ های سمی جنگل
خوش رقصی هرزه علف ها را نمی بینی؟"
محبوب من ! وقتی بشویی چشم هایت را
فرقی میان زشت با زیبا نمی بینی
فردا که خورشید از حصار شاخه ها سرزد
سوسویی از شبتاب ها حتی نمی بینی ،
قصر شنی را موج خواهد برد و در ساحل
جز جشن شوق گوش ماهی ها نمی بینی!
من زنده خواهم ماند تا آن روز و باور کن
هرگز خودت را لحظه ای تنها نمی بینی
#محمد_علی_نیکومنش
#عضوکانال
@golchine_sher
آن که در نور سحر حلِِّ معمّا می کرد
بوسه از خالِ لبِ دوست ، تمنّا می کرد
نامِ زیبای تو را بر ورق دفتر دل
دیدم استادِ ازل یکسره انشا می کرد
ماه رخسار تو بر گلشن دل می تابید
غنچه ی خالِ لبت را چمن آرا می کرد
بر لبِ طورِ دلم صحبتِ سیمای تو بود
جلوه ات معجزه در سینه ی سینا می کرد
گر چه از حسرتِ آن زلف دوتا می مُردم
زنده ام باز همان زلفِ چلیپا می کرد
دل هجران زده ام در طلب دلبرِ خود
( آنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می کرد)
همچو( شایق) زده ام مُهرِ خموشی بر لب
عشق بود آنچه که اسرار، هویدا می کرد
#اکبر_حمیدی_شایق
#عضوکانال
@golchine_sher
من کیستم که لطف خود ابراز میکنی
در را نیامده به رویم باز میکنی
من چوب قهر کردن خود را نخوردهام
از بس میآوری و مرا ناز میکنی
اول تویی همیشه که لبخند میزنی
اول تویی همیشه که آغاز میکنی
من یک گناه کردهی گردن شکستهام
آیا مرا دوباره سرافراز میکنی
بگذار خوب گریه کنم از خجالتت
امشب که باز در به رویم باز میکنی
گفتم پرم شکسته، به دردت نمیخورد
گفتی دلت شکسته و پرواز میکنی
من آدمم، یقین یقین میکنم که باز
با یک حسین در دلم اعجاز میکنی
#رحمان_نوازنی
#مناجات
@golchine_sher