eitaa logo
گلزار ادبیات
8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
154 ویدیو
1 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخنان بزرگان جهان درباره‌ی بخشش هر که به زیردستان نبخشاید، به جور زبردستان گرفتار آید. (سعدی) 🌹🌹🌹 کسی که لذت بخشش در راه خدا را چشید، دیگر از آن دست برنخواهد داشت. (اقبال لاهوری) 🌹🌹🌹 هر بخششِ به‌قاعده، تو را یک قدم، به سعادت روحی نزدیکتر می‌کند. (ویکتور هوگو) 🌹🌹🌹 بخشش را از باران و خورشید بیاموز که بر همه می‌بارند و می‌تابند. (کانت) 🌹🌹🌹 آن که زیاد دارد، ثروتمند نیست؛ آن که زیاد می‌بخشد، ثروتمند است. (اریک فروم) 🌹🌹🌹 سخنان بزرگان، کاظمی و ناصری‌زاده، ص ۵۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گنج و ویرانه از صائب تبریزی نیست در طینت جدایی، عاشق و معشوق را شمع، از خاکستر پروانه می‌ریزیم ما خاطری معمور کردن، از دو عالم خوشتر است گنج را در دامن ویرانه می‌ریزیم ما معمور: آباد. شاهکارهای صائب تبریزی و کلیم کاشانی، مهدی سهیلی، ص ۱۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راستی و رستگاری 😂😂 یکی از حکمرانان، روزی تصمیم گرفت شخصاً به زندان برود و از نزدیک، وضع زندانیان را ببیند و از آنها سوالاتی کرده، بی‌گناهان را آزاد کند. در زندان، سرگذشت آنها را از خودشان جویا شد و آنها، همه خود را بی‌گناه معرفی کردند. تنها در آن جماعت، یک نفر به گناهان خود اقرار و اظهار پشیمانی کرد. حکمران گفت: این طور که معلوم است، همه‌ی این افراد، به کلی بی‌گناه و بی‌تقصیرند و از صالحان و نیکانند و فقط یک نفر، به بدی و بزهکاری خود اعتراف دارد و صلاح نیست که با وجود یک نفر، دیگران نیز با همنشینی وی، فاسد شوند. رئیس زندان را خواست و دستور داد فوری این یک نفر گناهکار را از آنها جدا و او را آزاد کند! گنجینه‌ی لطایف، فرداد، ص ۲۵۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سیمرغ در اندیشه‌ی مولانا مولانا، سیمرغ را برای بیان چند معنا به کار برده است: ۱ - مقام ذات تعالی که صرفاً، نامی از آن باقی است و ذاتش، قابل رؤیت نیست: غیر تشویش و غم و طامات نی همچو عنقا، نام، فاش و ذات، نی مثنوی، دفتر ششم، بیت ۱۹۵۸. ۲ - برای بیان مقام دل، جان و روح به کار رفته است: چون شما در دام این آب و گِلید کی شما صیّادِ سیمرغ دلید؟ مثنوی، دفتر سوم، بیت ۲۷۱۲. ۳ - اولیای الهی، سیمرغان صدر وجودند: جای سیمرغان بُوَد آن سوی قاف هر خیالی را نباشد دست‌باف دیوان شمس، غزل ۶۰۹. مولوی در مثنوی، به طور مشخص، پیامبر اکرم (ص) و شمس تبریزی را سیمرغ می‌خواند. وی می‌خواهد در سایه‌ی سیمرغانِ حقیقت، انسان را از رنج ریاضت بیرون آورد: اندر آ در سایه‌ی آن عاقلی کش نتاند برد از ره، ناقلی ظلّ او اندر زمین، چون کوه قاف روح او، سیمرغِ بس عالی‌طواف مثنوی، دفتر اول، بیتهای ۲۹۶۱ و ۲۹۶۲. با تلخیص از فرهنگ نمادها و نشانه‌ها در اندیشه‌ی مولانا، علی تاجدینی، ذیل واژه‌ی سیمرغ، ص ۵۷۵ و ۵۷۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دیدن از دکتر سید حسن حسینی شاعری در وسط کوچه‌ی دل عشق را گیج و هراسان می‌دید آن طرف‌تر اما تاجری، حبّه‌ی قندی در دست از هجوم پشه‌ها سان می‌دید! مجموعه‌ی کامل شعرهای سید حسن حسینی، ص ۵۶۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آشنایی با قطع کتاب📚📚📚 ۱ - قطع رَحلی : این قطع، ۳۳ × ۲۴ و یا ۲۸ × ۲۱ سانتی‌متر و مناسب قرآن، کتابهای کمک درسی و آموزشی، کتابهای کار و موسیقی است. علت نامگذاری این بزرگترین قطع، این است که معمولاً در مساجد برای خواندن آنها، از رحل یا چهار‌پایه‌ی چوبی استفاده می‌شود. ۲ - قطع وزیری: ۲۴ × ۱۷ و مناسب کتابهای دانشگاهی، علمی و تخصصی است. این قطع، مرسوم‌ترین قطع کتاب در ایران است. ۳ - قطع رُقعی: ۲۱/۵ × ۱۴/۵ و یا ۱۶/۵ × ۱۲ و مناسب کتابهای شعر، داستان، دل‌نوشته و زندگی‌نامه است. ۴- قطع خِشتی: ۲۲ × ۲۲ و یا ۱۹ × ۱۹ و مناسب کتابهای کودکان، عکس و هنری و مانند خشت، مربعی شکل است. ۵ - قطع پالتویی: ۲۲ × ۱۱ و یا ۱۹ × ۱۰ که بنا به موضوع و کاربرد کتاب، می‌تواند استفاده شود. ۶ - قطع جیبی: ۱۵ × ۱۱ و مخصوص کتابهایی است که در جیب جا شود؛ مانند برخی کتابهای دعا. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از بوستان سعدی طبیب و کُرد شبی، کُردی از دردِ پهلو نخُفت طبیبی، در آن ناحیت بود و گفت: ازین دست کاو برگِ رَز می‌خورَد عجب دارم ار شب، به پایان بَرَد که در سینه، پیکانِ تیرِ تتار بِه از ثِقلِ مأکولِ ناسازگار گر افتد به یک لقمه، در روده، پیچ همه عمرِ نادان، برآید به هیچ قضا را، طبیب اندر آن شب بمُرد چهل سال ازین رفت و زنده‌ست کُرد لغات: نخفت: نخوابید. رز: انگور. به پایان بردن شب: کنایه از مُردن. پیکان: نوک تیزِ سر تیر. تتار: قوم تاتار. ثقل: سنگینی. مأکول: خوردنی. کلیات سعدی، بوستان، باب پنجم در رضا، ص ۳۲۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
10342.mp3
376.2K
حکایتی از 🌹🌹🌹 باب پنجم در خوانش 🌼🌼🌼
داستان کوتاه 📚📚📚 بالش پَر (قسمت دوم و آخر) خانم جوان، به سرعت، به سمت خانه‌اش شتافت و پس از انجام کارهای خانه، شب هنگام، شروع به انجام کار طاقت‌فرسایی کرد که آن پیرزن پیشنهاد داده بود. او با رنج و زحمت فراوان و در دل تاریکی شب و در هوای سرد، توانست کارش را به پایان رساند و درست هنگام طلوع آفتاب، نزد پیرزن خردمند بازگشت. پیرزن به او گفت: حالا برای انجام مرحله‌ی دوم، بازگرد و بالش خود را دوباره از آن پرها پر کن تا همه چیز، به حالت اولش برگردد. خانم جوان، با سرآسیمگی گفت: اما می‌دانید این کار، کاملاً غیر ممکنه! باد آن پرها را پراکنده کرده و قطعاً هر قدر هم تلاش کنم، دوباره همه چیز مثل اول نخواهد شد. پیرزن، با کلامی تأمل‌برانگیز گفت: کاملاً درسته. هرگز فراموش نکن کلماتی که به کار می‌بری، همچون پرهایی است که در مسیر باد قرار می‌گیرند. هزار داستان، فضلی اصانلو، ج ۲، ص ۶۷ و ۶۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303