eitaa logo
حدیث اشک
9.2هزار دنبال‌کننده
75 عکس
146 ویدیو
11 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
علیِ عالی اعلی کیست مولای شیعیان ؟حیدر علیِ عالی حیدرِ صفدر به شب قدر قاری قرآن به گه جنگ فاتح خیبر بُوَد ایتام را پدر افسوس نیست دیگر به مسجد و منبر چشم محراب و منبر کوفه گشته از خون ز داغ حیدر ، تر نسخه بی بدیل هر بیمار یاکه دار الشفای هر مضطر هم به روز آفتاب عالمتاب هم به شب ماهتاب مه گستر پهلوانی که بر کند از جای در ز دیوار قلعه ی خیبر انبیا جمله از دمش زنده پادشاهان به درگهش نوکر هم زمین فخر میکند به زمان هم زمان بر زمین به یا حیدر شهر علم است احمد مختار باب آن شهر ساقی کوثر دید تمثال پاک او در عرش شب معراج چشم پیغمبر هم سخن گشت با لسان علی با رسولش چو خالق اکبر پس بفرمود مرتضی باشد بعد تو بر جهانیان سرور عالمی کی دگر تصور داشت شیر حق را فتاده در بستر زخم فرقش بهم نمیآید آنچنانی که ضربه زد بر سر کشته شد مرتضی بدستان آن شقیِ حرامی کافر فرق او را شکافت تا ابرو بعد سجده به ابروی دلبر تیغ همچون بُراق تا معراج رهسپارش نمود آن سرور گشت معنای قاب قوسینش فاصله یک کمان و یا کمتر نغمه فُزتُ شد طنین انداز در همه عرش حضرت داور مادر دهر کی توان زائید همچو حیدر دگر پسر در دهر کاش در آنزمان نمی انداخت چشم بر فرق منشقش دختر دیدن ضربتی توانش برد گر چه بُد سر به روی آن پیکر آه از لحظه های در گودال آه از ضربه های آن خنجر دگر از غم مگو که میگیرد این قلم شعله، سوزد این دفتر شعر جانسوزت ای جواد گرفت اشک از چشم عاشقان یکسر جواد کریم زاده لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
فُزتُ و رب الکعبه تیغ آمد همچو تاجی بر سر حیدر نشست نغمه ی فُزتُ چو بر لبهای حیدرنقش بست هاتفی در آسمان در مدحت حیدر سرود رستگار ی در دو عالم پادشاه حق پرست همچو تو مولود کعبه، کشته ی محراب خون مادر گیتی نزائیده ست از روز الست بی ولایت جبرئیل و انبیا هم کافرند بی ولای تو خدا هم دل بر این خِلقت نبست هر که باشد مهر حیدر در دلش محبوب ماست آنکه دارد کین حیدر نزد ما منفور و پست صاحب نهج البلاغه مرشد روح الامین حضرت قرآن ناطق در حقیقت حیدر ست مردم نادان نفهمیدند این حیدر که بود مردم دانا نمیدانند این حیدر که هست هم ید الله بود و هم دست خدا در آستین از ازل مردانه حیدر با خدایش داد دست ساقی کوثر علی مست از سبوی ذات حق ذات حق هم از می جام علی گردیده مست شیر حق، ممسوس ذات الله و مست کردگار لا فتی الّا علی لا سَیف الّا ذوالفقار جواد کریم زاده لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حیدر مدد شاهی که غیر سرورم،او را خطاب نیست کس جز خودش به نزد من عالیجناب نیست مقصود من ز عرض ارادت خود علی است تعظیم کردنم به هوای ثواب نیست ساقی علی است مستم از این جلوه و جمال حاجت به باده و می و جام و شراب نیست هر دست کز نیاز به سویش دراز شد از محضر پر از کرمش بی جواب نیست جز راه مرتضی که بود راه مستقیم تا روز حشر بهتر از این انتخاب نیست مولای من که روز قیامت بود قسیم باکم ز روز حشر و بیم از عقاب نیست عنوان نامه عملم حب حیدر است لازم به بازجوییِ روز حساب نیست یا رب مرا به پاس علی دوستی ببخش ورنه دلی به قدر دل من خراب نیست در وقت مرگ پوزه بمالم به مقدمش چون صاحبم به دهر به جز بوتراب نیست  اسماعیل روستائی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا علی مولا مردمی که به تو نظر کردند.. چشم بر روی دیگران بستند محتضرها به عشق دیدن تو.. عوض احتضار، سرمستند لقمه ی چرب و نرم بسیار است نان خشک تورا هوس کردم چشم و دل سیرهای این عالم مست افطار ساده ات هستند تیغ تو در نبرد میچرخید آبروی حریف را میبرد ملخک های آمده به مصاف فوق فوقش دوبار میجَستند ما که در ابتدای عشق توایم ابتدا هم که هیچ،قبل تریم عاشقان تو مثل تمارند سر سپردند و عهد نشکستند دوستانت تقیه میکردند دشمنانت دروغ میگفتند دوست و دشمن تو مولا جان همه در غربت تو هم دستند کشتنت کار ابن ملجم نیست ماجرا ماجرای ناموس است شعله و سیلی و در و دیوار بهر قتلت به میخ پیوستند سید پوریا هاشمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حیدر کرار از فرق تا ابرو ببین با سر چه کردند نامردمانِ کوفه با حیدر چه کردند کوفه شده مثلِ مدینه سرد و دلگیر آن روزها با صورتِ مادر چه کردندیادم نرفته در میانِ آتش و دود سینه شکست از ضربِ میخِ در چه کردند بی مادری بس نیست، حالا نوبتِ توست از غصه ات شد حالِ من مضطر چه کردند در بستر اُفتادن نمی آید به حیدر یارب ببین با فاتحِ خیبر چه کردند میسوزی و تب می کنی مهمانِ زینب از اشتها افتاده ای دیگر،چه کردند با مجتبی حرفی بزن بابای مظلوم دق می کند امشب حسین آخر چه کردند از روی تل با چشمِ خود می دید زینب خنجر نمی برّید با حنجر چه کردند وقتِ نزولِ سنگ و چوب و تیر و نیزه عصرِ دهم گودال با پیکر چه کردند پیراهنی در تن ندارد شاهِ بی سر با غارتِ انگشت و انگشتر چه کردند ناموسِ پیغمبر سرِ بازار می رفت در حلقه ی انظار بی معجر ،چه کردند مهدی شریف زاده لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بجز از عشقِ علی، بنده‌ی داور نشوی بی تَولّای علی، یارِ پیمبر نشوی همه‌ی حرف همین است، که در عمرِ گِران با علی باش، که یک ثانیه کافر نشوی راهِ سلمان برو، چون سیره‌ی مِنّا شدن است بی قدم‌های علی، از همگان سر نشوی مثلِ عمّار، زبانت چو نگردد شمشیر وسطِ فتنه‌گران، یاورِ حیدر نشوی حیف اگر نام علی بشنوی و در همه عمر در عمل، مَردِ رهِ فاتحِ خیبر نشوی در شبِ بدر که مولا بدرخشَد، چون ماه گر نَبینی رخِ او، مالک اشتر نشوی شبِ ظلمانی و طوفانی و عطشانی‌ها ذکرِ زهرا نکنی، ساقیِ لشکر نشوی همه سیراب شدند، از مِیِ نابِ شبِ بدر حیف اگر، تشنه‌لبِ ساقیِ کوثر نشوی آه از تشنگیِ ساقیِ عطشانِ حسین کاش خجلت زده‌ی، روی برادر نشوی تیرباران شدنِ مَشک، پیامی هم داشت کاش، شرمنده‌ی لعلِ لبِ اصغر نشوی جان بده، تا که نباشی به حرم تنگِ غروب شاهدِ سوختنِ چادر و معجر نشوی چشم بَربَند، که در کوچه و بازارِ یهود ناظرِ دیده‌ی بارانیِ خواهر نشوی @hadithashk
علی ولی خدا علی جمال خدا و جلال زهرا بود علی ولی خدا بود و وال زهرا بود علی نفس نفس زندگی فاطمه بود علی برای پریدن دو بال زهرا بود تنور فاطمه را گرم کرد عشق علی علی خمیره‌ی نان حلال زهرا بود نبود خلقت کامل کسی به جز زهرا دم از علی زدن اما کمال زهرا بود قرار بود که دائم دم از علی بزند علی رسالت زهرا و آل زهرا بود علی به سجده اگر رفت و شکر لله گفت تمام شکر علی در قبال زهرا بود علی نبود برای کسی به جز زهرا علی که مُلکْ و مَلِک بود مال زهرا بود علی و فاطمه بهر هم آفریده شدند و مادر و پدر عالم آفریده شدند سلام عرش بر امّ الکرم ، ابالایتام علی و فاطمه یا ذالجلال و الاکرام علیست پیکر اسلام و فاطمه صدرش صیام ، حیدر و زهراست لیله القدرش ابالحسن که فقط بود یار ام حسن بدون فاطمه اش لم یکن له کفوا علی نماز فرادا نخواند با زهرا علی دمی تک و‌ تنها نماند با زهرا علی دلش شده تنگ ضریح فاطمه اش علی نشسته به بستر شبیه فاطمه اش چه بستری که هنوز عطر یار را دارد به خون نشستن هجده بهار را دارد آهای بستر دلخون بگو چه ها دیدی رد غلاف و رد تازیانه را دیدی نگفت خس خس سینه‌ش اسیر دود شده به تو نگفت چرا صورتش کبود شده چطور موی حسن زودتر سفید شده چطور محسن من پشت در شهید شده بیا برات بگویم چقدر پر دردم زمان غسل تنش به خدا که دق کردم برای غسل تنش سخت بود کار علی سیاه بود تنش مثل روزگار علی که هرچه شستمش آن زخم میخ بند نشد که بعد فاطمه کارم بگو بخند نشد نگفت پشت همان در چطور سوخته است چرا برای حسینش کفن ندوخته است بگو وصیت زهرا چه بود با زینب نگفت از سر و روی کبود با زینب نگفت زینبم آخر اسیر خواهد شد نگفت از غم گودال پیر خواهد شد نگفت داغ عروسم رباب را چه کند نگفت غصه‌ی بزم شراب را چه کند  وحید عظیم پور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
غریب آقام دلت هوای اجل کرده نیمه جانی تو در انتظار و هوایی آسمانی تو بیا بگیر ز اسم خودت مدد ، برخیز هنوز هم که هنوز است ، پهلوانی تو امان ازین همه غربت به تازگی مَردم شده است باورشان که نمازخوانی تو چه قدر دل نگرانی برای قاتل خود فدای این همه لطفت ، چه مهربانی تو گرفته صبر مرا ، رنگ چهرۀ زردت بهار من چه شده زخمیِ خزانی تو دوباره فاطمه یا فاطمه است روی لبت به یاد محسن و مادر چه بی امانی تو سر شکسته نکرده است رو به قبله تو را شهید روضه زهرای قد کمانی تو شبیه مادرمان فاطمه دم رفتن برای پیکر صد پاره روضه خوانی تو امان از آن سر بر نیزه ، وای از گودال امان ز کوفه و زینب ، اگر نمانی تو محمد حسین رحیمیان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حیدر مدد عمر علی رسید به پایان دفترش وقتی که سوخت سینه ی زهرای اطهرش یک عمر پا به پای مصیبات فاطمه خون دلی که خورد علی ، ریخت از سرش مردی که هست نقطه ی
با” شان نام او 

افتاده بود روی زمین شان 
کوثرش” میسوخت پا به پای همان خانه ای که بود یک روز قتلگاه زن و بچه اش ، درش بعد از تمام حادثه هایی که دیده بود امشب علی رسید به دیدار همسرش این داغ مانده بر جگر اُمِّ ایمن است داغی که بود بغض گلوگیر حنجرش `خون میچکید از سر ایوان کربلا” تا غرق خاک و خون شد حسینی که پیکرش افتاده بود گوشه ی گودال قتلگاه لعنت به شمر بی ادبی که به خنجرش ...  میداد دست پست سقیفه فقط هدف شمشیر اوست ارثیه ی میخ بی شرف علی رضوانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
طعم یتیمی ای کوفه حالا می‌چشی طعم یتیمی را از دست خواهی‌داد بابایی صمیمی را از رحمت حق بعد از او بی‌بهره خواهی‌ماند حتی نمی‌بینی به خود دیگر نسیمی را شمشیر زهرآلود جهل و کینه می‌کارد بر روی دل‌ها تا ابد داغ عظیمی را یک‌عمر از دست شما خون جگر خورده‌ست با این که بر دل داشته زخمی قدیمی را حکم علی حکم خدا بود و نفهمیدید محکوم کرده حکمتان حکم حکیمی را این چشم‌های خیره بر در تا سحر مانده باید کجا پیدا کند مرد کریمی را؟ از دست و پا افتاده کوه صبر در محراب تا حس کند دنیا کمی حال وخیمی را غیر از غمی جانکاه و زجرآور چه‌خواهد داشت؟ آه! این جهان بعد از علی دیگر چه‌خواهد داشت؟ ارکان دین با رفتن این مرد ویران شد محراب مسجد قتلگاه شاه‌مردان شد دیگر صدا از چاه نخلستان نمی‌آید از‌بس‌که شب‌هایش پر از آه یتیمان شد حالا جهان بی‌علی دنیای بی‌دین‌هاست دست بشر کوتاه از دامان ایمان شد دل‌های ما با رفتن او چون کویری خشک در آرزوی دیدن یک‌قطره باران شد مولای مظلومان همین که بار رفتن بست جولان ظالم‌ها در این عالم فراوان شد `فُزتُ وَرَبِّ الکَعبه” را وقتی که سر می‌داد تا روز حشر از محضرش شرمنده انسان شد خون دلی که از فراق فاطمه می‌خورد امروز از زخم سرش لعل نمایان شد لعنت به آن که با مرادش نامرادی کرد لعنت به آن که تا تو را کشتند، شادی کرد! دنیا پس از تو می‌شود آیینه‌ی غم‌ها رنگ عدالت را نمی‌بینند آدم‌ها دیگر فقیران مانده‌اند و خاطرات تو هر نیمه‌شب دارند با یاد تو عالم‌ها کار خلافت می‌رسد در دست نااهلان دار محبت می‌شود معراج میثم‌ها راه نجات این است که یار علی باشیم وقتی که دنیا پر شود از ابن‌ملجَم‌ها روزی که از نسل علی یک مرد می‌آید بر زخم‌های کهنه می‌بارند مرهم‌ها او عاقبت با ذوالفقار از راه می‌آید تا سرنگون گردند در هر گوشه پرچم‌ها پر می‌شود از دوستان او بهشت، اما پر می‌شود از دشمنان او جهنم‌ها ما چشم‌مان کور است، بین ما ولی هستی عین علی، عین علی، عین علی هستی ای منتقم ما شوق دیدار تو را داریم ما نیز مانند علی مشتاق دیداریم تو در لباس و سیره مانند علی هستی ما هم برایت قنبر و سلمان و تماریم هر روز ما روز قیامت می‌شود بی‌تو هرشب شب قدر است و با یاد تو بیداریم در سینه‌ی ما هیچ‌ترسی از شهادت نیست تا در رکاب یک نفر از نسل کراریم ... لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
من شیعه شدم رها ز هر قید در دام محبتت شدم صید حیدر به خدا نمی فــروشم یک لحظه ی روضه ات به صد عید ◾ آغشته بهارمان به عطر یاس است ای شیعه دل صاحبمان حساس است حرمت بگُذارید اگر حیدر را عیدی همه با پسرش عباس است ◾ هر سال منم عبد عطایت حیدر خوشبخت شدم ذیل دعایت حیدر نوروز که قابلی ندارد مولا صد عید، الهی به فدایت حیدر ◾ بر شیعه و محب ولایت مبرهن است محدوده شعور و ارادت معین است غافل مشو ز اصل خوشی ها که عیدمان با روضه های حضرت حیدر مزیّن است @hadithashk
دل به دریای نجف بسپار که سالِ علیست احسن الحـالی که میـگویند اجلالِ علیست یا مقلب،‌حال ما را خوب کن با یک نجف آن دلـی گردد مصـفا که بـه دنبـالِ علیست شیخ فـالِ سـالِ ما را اینـچنین تعبیــر کرد مژده بـادا بر تـو در اقبالِ تو فـالِ عليست بوسه بر درگاه صحنش هر‌‌که زد‌ماجور‌باد اوج حـول حالنـا، بوسـه به تمثـالِ علیست دیگران هم در رکوع خویش خاتم داده اند افضل از‌ هر‌خیر‌نیکو،گوشه اعمالِ علیست دست گیر‌شیعیان در روز‌محشرحیدر است خوشبحالش آنکه تنها در پـی آلِ علیست @hadithashk