eitaa logo
حدیث اشک
5.8هزار دنبال‌کننده
33 عکس
69 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
یا بنت الحیدر بطن یاسین و مومنون امد قلب قران به تاب و تب افتاد رب الارباب را در او دیدند پرده از جلوه های رب افتاد کعبه میخواست سینه چاک‌ کند ۶۹ را به خود پلاک کند بوی بنت الخلیل می آمد خانه‌ی کعبه در طلب افتاد اسدلله دیگر امده است دختر شیر خیبر امده است در جمادی دوباره می افتد اتفاقی که در رجب افتاد آمد و حیدر مؤنث شد اسدالمرتضی مشخص شد زینبش خواند خالق خلاق از لبش گوییا رطب افتاد مایه ی عزت بنی هاشم زِین اَب زینت بنی هاشم با وجود عقیله بیش از پیش چه شکوهی در این نسب افتاد قله ها زیر گام همت او مرد و مردی غلام همت او هر یلی دید هیبت اورا یاد نام اور عرب افتاد غرق مهرش شود دلم ای کاش جای ماه است در دل دریاش به سجود مقام اقیانوس ماه گردون وجب وجب افتاد نفسش بوی کربلا می داد به مسیحا دم شفا میداد لاجَرَم خود طبیب حاذق شد هر که راهش به این مطب افتاد کربلا بود و او عقب ننشست چه امیدی به مشک‌ سقا بست پیش چشمان خیمه ای تشنه مشک آب اَبَ الادب افتاد واجب الاحترام عالم اوست به ابالفضل! حضرت غم اوست او‌ خودش دید در غروب دهم گیسوی روز دست شب افتاد خیمه گریان و حرمله خندان شاد میشد دل ابو سفیان معجر دختران آل الله دست قوم ابولهب افتاد بعد از ان سوی شام راهی شد تند و بی احترام راهی شد با دل خسته گفت یا زینب هر که از قافله عقب افتاد  عماد بهرامی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا زینب(س) گریه‌ی عشاق برای هم است سینه‌شان تنگِ صدای هم است آنچه دلِ ایل مرا می‌بَرَد گیسویِ در باد رهایِ هم است عاشق و معشوق یکی می‌شوند عشق در این بزم بجایِ همه است هرچه که دارند به هم می‌دهند هرچه که دارند به پای هم است یک شبه تا قرب تو را می‌بَرَد عشق پَرِ شوق خدای همه است عشق اگر نغمه‌ی روز و شب است هرچه که دارد همه از زینب است بر تنِ این دشت که باران نشست نور دمید و تبِ طوفان نشست تا به ابد هیچ پشمینان نشد آنکه سرِ راهِ کریمان نشست دید که در پای علی عاشقیم بر سرِ ما مرغِ سلیمان نشست راه نشان داد و دلم پر گرفت رفت نجف گوشه‌ی ایوان نشست مژده‌ی جبریل چه بود از شعف حمدِ خدا بر لبِ سلطان نشست گفت که پیغمبرِ عشق آمده حضرتِ زهرای دمشق آمده اینکه شده خاکِ تو از احترام قامت عشق است علیه‌السلام گرچه ندیدند تو و سایه‌ات سایه‌ی تو بر سرِ ما مستدام ملتفتِ بابِ تو پیغمبران ملتمس نافله‌هایت امام مجمع انوارِ جلال و جمال جلوه‌ی ذاتیِ خدا را تمام خادمِ تو حضرت باب‌الحسین چادرِ تو زینتِ بیت الحرام مُلک و مَلَک مات خروشِ تو است بیرقِ عباس به دوش تو است پیش پرت سِیرِ سماوات هیچ بین دلت جز حرم ذات هیچ پیش نمازِ شبِ خاکیِ تو هرچه که طامات و عبادات هیچ پیش تو و هدیه‌ی قربانی‌ات خیریه و خدمت و خیرات هیچ آنهمه طوفان که ندیده است نوح پیشِ قد عمه‌ی سادات هیچ هرچه که غم دیده زمین و زمان پایِ غمِ پیرِ خرابات هیچ آمده‌ای کوفه پشیمان کنی شام به یک صاعقه ویران کنی نامِ تو را ای دلِ دریا سرشت در وسط معرکه باید نوشت حضرت زهرایِ پس از فاطمه ای نَفَسَت بیتِ علی را بهشت زنده‌ی تو هفتِ حرم‌های ما خاک درت مسجد و دِیر و کِنشت هم حرمت هم حرمِ کربلا ساخته شد از دلِ ما خشت خشت من به فدای قلم شاعری آنکه از الطاف نگاهت نوشت: `خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بُوَد در برِ دُختِ علی قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را نتوان دست بست” تا که نیافتد به رویت آفتاب بر سرِ نیزه سرِ عباس هست بر جگرت قبل حسینت زدند آنهمه تیغی که به یکجا نشست قطره‌ی خونی که به ... لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عمه ی سادات قمری باز رسید و به دلم نور افتاد ناخودآگاه مسیرم به رهِ طور افتاد بیخبر بودم از آن حال و دلم شور افتاد قافیه بر ورقم جفت شد و جور افتاد گفت بنْویس که آن روح عبادات آمد صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد دست بردم به قلم قافیه ام نام گرفت نام زینب به لبم خورد و لبم جام گرفت و از این حالت خوش سینه ام آرام گرفت مهر او از دل من غصه ی ایام گرفت ازقدومش به دلم شوق مناجات آمد صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد عرض تبریک که یا فاطمه دختر زادی دختری با جَنَم و هیبت حیدر زادی کوثری بر نبی و کوثر دیگر زادی بهرِ دین نبوی خودْ تو پیمبر زادی دختر شیر خدا قبله ی حاجات آمد صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد گفت در حالت بیداری و در خواب حسین جان نثار توام ای حضرت ارباب حسین شده از داغ تو جسمم به تب و تاب حسین کوفه و شام شدم بهر تو نوّاب حسین تبرِ بت شکن کوفه وشامات آمد صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد  داریوش جعفری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
دمیده دولت عشق سحر است و دمیده دولت عشق نوبتی باشد است نوبت عشق کوه می لرزد از اُبُهَت عشق می نویسم به نام
حضرت عشق” 

ما همه عاشقیم و شیداییم 

همه مجنون عشق لیلاییم 

عرش خوشبو شده است با کرمت 

می چکد عطر مریم از قدمت 

قُدسیان مات ذات محترمت 

عرشیانند خادم و حشمت 

آمده سوره ی وفا،”زینب” 

السلام ای عقیله یا زینب 

بال جبریل بالِش سر توست 

کوچه باغ بهشت معبر توست 

ظلمت شب نخی ز معجر توست 

شاه کرببلا برادر توست 

ما همه نوکر حسین تواییم 

تا قیامت به زیر دِین تواییم 

نوکری تو کار نوکرها 

ای همه اعتبار نوکرها 

مایه ی افتخار نوکرها 

حرمِ تو قرارِ نوکرها 

شرزه شیرانِ دشت ایرانیم 

دشمنت را ز شام می رانیم 

ما همه ریزخوار خوانِ حرم 

لاله ی سرخ بوستان حرم 

تنمان فرشِ آستان حرم 

لقبِ ما:”مدافعان حرم” 

از عدوی تو کشته می سازیم 

و از این کشته پُشته می سازیم 

مقتدای نماز من زینب 

خواهر شاه بی کفن زینب 

فاطمه،حیدر و حسن..،زینب یک تنه کلِّ پنج تن زینب” تو صدای رسای قرآنی تو تجلّی روحِ ایمانی ای کران تا کرانه ی کوثر آیه ی دخترانه ی کوثر غزل عاشقانه ی کوثر روشنی بخش خانه ی کوثر پای مادر چقدر غم خوردی مثل یاس مدینه پژمردی نقشه ای شوم،روزگار،کشید ناگهان ابر تیره گون بارید باد پائیزی مدینه وزید دست ظلمت ستاره ای را چید کاش می شد همیشه مدح سرود ختم شعرم شروع روضه نبود رُخ آئینه تا مُکَدَّر شد روزگارِ خوش علی سر شد حرف مسمار و آتش و در شد پیش چشم تو یاس پرپر شد کهکشان سوخت تا دمِ خانه آتش افتاد روی پروانه تا در افتاد پیکرش افتاد وسط خانه حیدرش افتاد رد مسمار بر پرش افتاد صدف افتاد،گوهرش افتاد آه!اهل سقیفه بد کردند چادرش را چرا لگد کردند بردیا محمدی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا عقیله العرب همیشه زنده از آن است نامِ عاشورا همیشه هست کنارِ امام عاشورا شهید عصر دهم زنده ماند با زینب قیام اوست ترازِ قیام عاشورا بجز حسین مگر چیز دیگری دیده؟ که زینب است پیامش ، پیام عاشورا به پیش آنکه گرفت از برادرش جان را گرفت کاخ ستم انتقام عاشورا دمی به یاد غلام و دمی به یاد علی هماره بود حزین تمام عاشورا حسین ، علت اصلی اشک مومن گشت عقیله اشک فشان مدام عاشورا  حامد آقایی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حضرت زینب سلام الله علیها خابَتْ أُمَّهٌ قَتَلَتْ إبْنَ بِنْتِ نَبِیِّها. رستگار و سعادتمند نخواهند شد آن گروهی که فرزند پیامبر(ص) خود را به قتل رسانند. (مدینه المعاجز، ج ۳، ص ۴۳۰) لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حضرت زینب سلام الله علیها الا من مات على حب آل محمد مات شهیدا آگاه باشید هر کسى که ‏بر دوستى آل محمد (ص) بمیرد، شهید است. اثبات الهداه، ج۲ لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بنت الحیدر زینب رسیده پای پیمبر بایستد از شوق روی فاطمه حیدر بایستد زینب رسیده باز که قرآن بخواند و چشمش به روی سوره کوثر بایستد زینب رسیده است که وقت تنزلش قلب فرشته در صف محشر بایستد زینب رسیده زینت اسم علی شود اسمش کنار واژه ی مادر بایستد زینب که جمعِ پنج تن از نور داور است باید قبول کرد که زهرای دیگر است قرآن یکی، حساب یکی و خدا یکی زهرا یکی، علی یکی و مصطفی یکی در ازدحام ِ دور و بر خانه ی علی این دستِ خالی است یکی و گدا یکی زنجیره های عشق حسینیم و زینبیم `ما عاشقیم غالباً از هر دو تا یکی” تنها قنوت فاطمه خیرش به ما رسید می گیرد از هزار دم ربنا یکی با او یکی یکی به خدا می رسیم ما دور ضریح کرببلا می رسیم ما باید دلیل، آیه ی قرآن بیاورند یعنی به پای مردی ات ایمان بیاورند از سر گذشته آب، اگر حرف غیر توست سر را برای چه؟ تو بگو جان بیاورند موران کنار بارگهت صف کشیده اند بانو اشاره کن که سلیمان بیاورند وقتی تویی مدافع حرم آل فاطمه اصلا” چرا که زیره به کرمان بیاورند دوران غربت تو گذشته اشاره کن عباس های لشکر دوران بیاورند ما را هنوز این دم و این نوحه برلب است بعد از حسین، قافله سالار زینب است رضا دین پرور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
معنی عفت و حیا اسدالله چشم تو روشن صاحب شیر دختری شده ای یا حسین، بهر کربلای خودت صاحب چه پیمبری شده ای بستری دارد از پر طاووس بالشی از پر پری دارد و ان یکادی بخوان رسول الله دختر تو چه دختری دارد دختری از تبار نور و غزل معنی عفت و حیا زینب همدم روز سختی حسن است گل شکفت از گل حسن امشب زندگی را به کام بابایش لحظه لحظه عسل ترش کرده مادرش اشک شوق میریزد معجری از جنان سرش کرده هم اقامه و هم بجای اذان خواند، نام حسین در گوشش تا دم مرگ هم نشد هرگز لحظه ای یاد او فراموشش بوسه باران پنج تن شده است حرز هر پنج تن به تن دارد بیشتر به حسین زل زده است به دلش عشق بی کفن دارد آفریده خدا برای حسین صبر را بیشتر به او داده روضه خوان ها دروغ می‌گویند معجرش از سرش نیفتاده بهمن ترکمانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نبود و نیست و دیگر هم از مادر نمی آید یقین دارم که دختر مثل این دختر نمی آید زنی مانند زینب زاده ی حیدر نمی آید عقیله یک نفر بوده است پس دیگر نمی آید علی خورشید و زهرا ماه و کوکب می‌شود زینب به منهای الوهییت بگو رب می‌شود زینب نبوت در امامت به توان عصمت این گردد حسن در توامانی با حسینی اینچنین گردد اگر خمسه رکاب دهر باشد او نگین گردد زنی آمد که تالی تلو رب العالمین گردد زنی را همچنان معصوم میبینم که زن باشد زنی را قبله میخوانم که کل پنج تن باشد نمیفهمیم شأنش را و میگوییم فضلش را نمیدانیم جاهش را و میخوانیم وصلش را ندارد درک ما در خلقت عالم محلش را عقیله یک نفر بود و ندارد عقلی عقلش را همه فرعیم در عالم اگر این شخصیت اصل‌ست اگر مسندنشین ، زینب ؛ حمایتگر ابالفضل ست زبان الکن ما را کسی اینجا نمیفهمد زبان عشق سنگین است پس اصلاٰ نمیفهمد بجز تو حال من را هیچ کس حالا نمیفهمد ببین که دوستت دارم ، ولی دنیا نمیفهمد من از مردم بریدم وصل میخواهم کنار تو قرارم با تو این بوده که باشم بی قرار تو ببین کمبود دارم من ببین کمبود دارم من ببین افتاده از پایم ببین تحت فشارم من ندارم من ندارم من ندارم من ندارم من ولیکن صورتم را زیر پایت میگذارم من شلوغی های دنیا را برایم خوب خلوت کن گدایی آمدم امروز پس قدری محبت کن بلندا ! بی کرانا ! درد داریم و دوا داری زمانه زخمی ام کرده ولی قطعا شفا داری ببین دنیا گرفته سخت بر ما …. راه ها داری به گریه آمدم پیشت برایم کربلا داری ؟ پشیمانم اگر رفتم مسیر اشتباهی را پناهم باش وقتی که چشیدی بی پناهی را بمیرم بی حمایت عصر عاشورای خواهر را بمیرم تکه تکه های عریان برادر را نمیفهمیم و میخوانیم روضهْ روضهْ معجر را به روی ناقه میبردند اولاد پیمبر را سنان میبرد تا خورجین اسبش هست زینب را طناب شمر میبندد غروبی دست زینب را جدال کل حق و کل باطل بوده انگاری سپاه ظلمت و یک زن که مانده بی کس و یاری صدای دختر زهرا و گوش ابن سعد ؟ آری ندیده چشم او در طول عمرش کوچه بازاری ز داغ اوست که این روضه ها مکشوفه میگردد زنی بر چارپا دارد درون کوفه میگردد زنی با این جلالت چشم ها از این و آن خورده زنی با این شکوه از دست خولی تازیان خورده زنی با این سخاوت چوب دستی از سنان خورده زنی با این مقاماتش بگویم خیزران خورده ؟ نباید حالت زینب چنان آواره ها باشد چرا ذریه بین مجلس میخواره ها باشد ؟ @hadithashk
خورشید حِلم،شمع شبستان زینب است دریای صبر،بنده ی طوفان زینب است اسلام؛زیر سایه‌ی ایمان زینب است با این حساب،شیعه مسلمان زینب است او رتبه‌دار مبحث علم از قدیم شد مابینِ طورِ اهل تفکر کلیم شد در درس دادنِ به ملائک سهیم شد جبریل نیز طفلِ دبستان زینب است بی ذکر او به وادی عترت نمی رسیم بی اذن او به گریه ی هیئت نمی رسیم بی حُبِّ او به سردرِ جنّت نمی رسیم دَخل بهشت در پیِ دُکّان زینب است در کوچه ی کرامت او کاسه ها پُر است از طبخ روزمَرّه ی او ظرف ما پُر است این سفره ای که دور و بر آن گدا پُر است تولیَّتَش به دست حسن‌جانِ زینب است این شور در محیط دلم انقلاب کرد زهرا گرفت دست گدا را..،ثواب کرد ما را برای نوکری‌اش انتخاب کرد این شیعه‌خانه‌‌؛کشورِ ایرانِ زینب است با بالِ اشک هیچ نمانده است تا دمشق آن‌قَدر اهل گریه کشانده است تا دمشق! ما را خودِ سه‌ساله رسانده است تا دمشق یعنی رقیّه تعزیه‌گردان زینب است ای زائر حسین!به او احترام کن پای برهنه حجِّ خودت را تمام کن بین نجف به سیّده زینب سلام کن ایوان‌طلا نمایش ایوان زینب است در وقت رزم..،واژه ی او مثل خنجر است از هرچه تیر و نیزه و شمشیر بهتر است زِیْنِ اَبی که زینبِ کرارِ حیدر است! نام علی مدال محبان زینب است هنگام خطبه خوانی او،آفتاب شد دنیا به ترک‌کردن ظلمت مُجاب شد کاخ یزید روی سر او خراب شد شام سیاه،‌عرصه‌ی جولان زینب است در کوچه‌های کوفه دل مضطرش شکست در زیر دست و پای اراذل پرش شکست نزدیک خانه ی پدر او ،سرش شکست تا روز حشر،شیعه پریشان زینب است بزم شراب بود و دل قرص ماه ریخت خاکستری که روی سری بیگناه ریخت با چوب خیزران زد و دندان شاه ریخت این‌ چو‌ب‌خورده..،قاری قرآن زینب است @hadithashk
ما همیشه ریزه خوار خوان مولاییم و بس از عناوین جهان مجنون و شیداییم و بس تا خدا باشد خدا ممنون زهراییم و بس بنده ی زینب سلام الله علیهاییم و بس بانوی آزادگان ، آزادمان کرد از جهان بیشتر مدیون او هستیم در این دودمان ای مسلمانان مسلمانی ما از زینب است هم قرار و هم‌ پریشانی ما از زینب است بین میدان ها رجز خوانی ما از زینب است نام جاوید سلیمانی ما از زینب است زینبی ها پای حق تا پای جان می ایستند مانده عالم تا بفهمد زینبی ها کیستند هر که دارد در دلش شوق شهادت زینبی است هر که در عمرش نداده تن به ذلت زینبی است در جهان هر زن که باشد اهل عفت زینبی است مرد اگر شد فاتح میدان غیرت زینبی است آی مردم هر چه آید پیش ، میزان زینب است چون خداوند اشتراک کل ادیان ، زینب است افتخار دین و قرآن است بانوی دمشق چون خدا پیدا و پنهان است بانوی دمشق تکیه گاه شیرمردان است بانوی دمشق جان و جانان حسن جان است بانوی دمشق از جمل تا کربلا میدان به دست زینب است آرزوی باطل دشمن شکست زینب است زینب آزاده است مردم ، در عمل نه در شعار او قیامت آفریده با حیا و با وقار خطبه هایش بود برّان مثل تیغ ذوالفقار زن به این مردی ندیده است و نبیند روزگار هر چه از خوبان شنیدی هست در او جلوه گر اوست زهرا یا علی یا که خدا یا که بشر ؟ او پیامش را به گوش کل این دنیا رساند او اگر مظلوم واقع شد ولی ساکت نماند ایستاد و دشمن حق را سر جایش نشاند بی جهت او را خدایش زینت مولا نخواند حیدری که زینت ِ از عرش تا فرش ِ خداست زینتش تنها در عالم بانوی کرببلاست زینب آمد راه را بر ما نمایان کرد و رفت زینب آمد عاشقی ها را دو چندان کرد و رفت زینب آمد کربلا را شهر شیران کرد و رفت "زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت" زینب آمد عشق را جور دگر تفسیر کرد زینب آمد راه و رسم عاشقی تغییر کرد زینب کبراست فخر عترت و قرآن و دین زینب کبراست بانوی رقیه آفرین در مقامات جنابش بس بُوَد تنها همین در رهش عباس قربان می کند ام البنین هر کسی گشته حسینی ، هست زینب مرجعش ملجاء اهل حرم عباس و زینب ملجأش گریه کن ای شیعه بر او ، گریه کن با مادرش بی حسینش ماند ... این اصلا نمی شد باورش بر سرش آمد چه ها ، نشناخت او را همسرش بود باران ، دم به دم ، یکسال و نیم آخرش آمدم دنیا که بر زینب عزاداری کنم مانده ام که بر کدامین غصه اش زاری کنم @hadithashk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الشَّهِيدُ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ يَا حُجَّةَ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنَا وَمَوْلانَا، إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَاسْتَشْفَعْنَا وَتَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللهِ، وَقَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللهِ.. @hadithashk
نفس نفس ترانه‌ی حجاب میدمد ز لاله‌های کربلا گلاب میدمد قصیده‌ی بلند آفتاب میدمد چه مصرعی ز بیت بوتراب میدمد ترانه‌ی نجیبه‌ی حجاب زینب است حسین میشود گل و گلاب زینب است به نام آن‌که ماه در دل شب آفرید خطاب کرد آدم و مخاطب آفرید برای خود ملائک مقرب آفرید برای یاری حسین زینب آفرید و گفت آدم از ملک سر است اینچنین که خواهر عاشق برادر است اینچنین قدیسه ای که صبح میدمید از او صبوح خودش که هیچ چادر حیای او شکوه شبیه کوه و دور او هزار رشته کوه می‌آید از خطابه اش یزید بر ستوه خطابه ای که آیه آیه آیه محکمه است خطابه ای که جلوه جلوه جلوه فاطمه است زنی شبیه هیچ کس شبیه مادرش گرفته مریم قدیسه درس محضرش زنی به وسعت سفینه‌ی برادرش که کربلا کتاب بود و او پیمبرش ز خاندان عصمت این خصال دور نیست هزار مرد قدر این زن غیور نیست عفاف آیه ای که زینب است قاری‌اش حیاست چشمه‌ای که او نموده جاری‌اش حلیمه‌ است و حلم مفتخر به یاری اش که هست صبر آن مدال افتخاری اش عقیلةٌ عالمةٌ غیر معلمه شریفه است و صابره چنان که فاطمه به نام حس سرخ کربلا به نام صبر که سنگ میشود عقیق در مقام صبر خدا قیام میکند به احترام صبر که زینب است صابره ترین امام‌ صبر که با سپاه صبر انقلاب میکند و خانه‌ی یزید را خراب میکند برادری نگاه میکند به خواهری چه عاشقانه ای چه خواهر و برادری وصال را ببین عجب وصال محشری جدا شوند از هم این دو با چه خنجری فقط حسین بود وقت تب علاج‌ او فقط حسین بود شرط ازدواج او @hadithashk
فقـط یـک بـار در دنیای ما لبخند زد زینب که آن هم روز میلادش در آغوش برادر بود @hadithashk
و خدا خواست جلال نبوی جلوه کند و بیاید به زمین نور علی جلوه کند و خدا باز به زهرا و علی کوثر داد سوره مریمی از سوره پیغمبر داد و خدا خواست که باز عقل مجسم بکشد قوت قلب حسین جلوه ای از یم بکشد و خدا خواست حسین صاحب خواهر بشود به حسین و حسن و باب خود او یک تنه مادر بشود گر که عنقا بشود عقل بشر ، تا دم صور که پرواز کند نتواند که به مدحش دم خود ساز کند پسته لب را می‌گشاید عشق ابراز کند ماهی آن دم بشود صید که لب باز کند و خدا خلق کند زینب بر خلق جهان ناز کند بشود زینت بسم الله و آغاز کند بنویسد فراتر ز تکامل زینب و خداوند سخن حین تقابل زینب بنویسد خدا محو کلامش شده است دشمنش کشته آن فن بیانش شده است بنویسید که کاخ اموی میلرزید ابن مرجانه ز تیغ سخنش می‌ترسید و یزید از همه دربار خودش می‌پرسید کیست این زن که خدا هیبت حیدر به کلامش بخشید که مسیحا شده بر پیکر اسلام دمید همچو قلبی شده در پیکر اسلام تپید همه گفتند علی در دل میدان زینب ناطق وحی شده معنی قرآن زینب ذوالفقار سخنش سر میزد داه در معرکه جولان زینب یک نفر نه بنویسید که یک لشگر و گردان زینب بنویسید که او فاتح و عالم بشود تسخیرش علم کفر زمین خورد به یک تکبیرش بنویسد علم بعد علمدار به زینب برسد جرئت حیدر کرار به زینب برسد علم بی واسطه از حضرت دادار به زینب برسد لقب فاتح و سردار و سپه دار به زینب برسد شیری از بیشه شیران شده غران زینب دشمنش را به خدا کرده پشیمان زینب حمله اش مثل علی خط شکن است به حقیقت که شده حیدر دوران زینب ذکر تسبیح همه اهل حرم یا زینب کاشف الکرب حسین در دل بحران زینب ذکر تسکین دل زار و پریشان زینب ذکر روز فرج منتقم عالم امکان زینب @hadithashk
بنویسد خدا محو کلامش شده است دشمنش کشته آن فن بیانش شده است بنویسید که کاخ اموی میلرزید ابن مرجانه ز تیغ سخنش می‌ترسید و یزید از همه دربار خودش می‌پرسید کیست این زن که خدا هیبت حیدر به کلامش بخشید که مسیحا شده بر پیکر اسلام دمید همچو قلبی شده در پیکر اسلام تپید @hadithashk
عصمت الله المعظم زینب است بر سما نور مسلم زینب است بر حسن عشق مجسم زینب است الگوی حوا و مریم زینب است نبض آدم روح خاتم زینب است «بانی ماه محرم زینب است» کیست زینب برترین یار حسین(ع) برترین یار و هوادار حسین (ع) از ازل بوده گرفتار حسین (ع) بعد عباسش علمدار حسین(ع) واله و شیدا و بیمار حسین(ع) «برحسینش یار و مَحرم زینب است» کیست زینب اسوه ی صبر و حجاب حیدرِ کوفه ولی زیرِ نقاب خطبه هایش ماورای انقلاب بوتراب دیگری در احتجاب شام را با خطبه ای کرده خراب «نهضت و خط مقدم زینب است» کیست زینب بانوی ام الوقار زن ولی مرد آفرین روزگار صوت قرّاحش مثال ذوالفقار یک نشان از قوت پروردگار اسوه ی صبر و حجاب و اقتدار قهرمان نینوا هم زینب است @hadithashk
یارب برسان بر سر او شاه نجف را آن کس که نشان داد به ما راه نجف را ای عشق بدم نفحه‌ی درگاه نجف را ای شوق ببین شعله‌ی جانکاه نجف را باید دم ایوان نجف گفت که زینب تبریک به سلطان نجف گفت که زینب زینب بنویسید و بخوانید حسین است زینب همه‌ی عمر بدانید حسین است این محمل عشق است بمانید حسین است این نقش مبارک بنشانید حسین است تکرارِ حسن یا که به تکرار، حسین است می‌گفت علی: فاطمه، انگار حسین است آنقدر در اوج است به کس کار ندارد همسایه‌ی دیوار به دیوار ندارد جز لطف و عنایات حسن‌وار ندارد پیغمبر عشق است که انکار ندارد یک شیرزن از بیشه‌ی احرار رسیده ای کرببلا حیدر کرار رسیده وقتی که قرار است تو باشی همه هستند با تو همه سوگند که با فاطمه هستند آری همه حیران چنین عالمه هستند عشاق به دنبال تو در زمزمه هستند ای حضرت زهرای علی جان سَنَ قوربان ای اُمِّ ابیهای علی جان سن قوربان ای خطبه‌ی تو کوه شکن سیل دمادم این نعره‌ی تو بر سرشان مرگ مجسم عظمایی و اعلایی و علامه و اعلم ای کعبه  و ای قبله و ای قلب معظم قلب تو تپش‌های قبیله است مگر نه عالم همه در دست عقیله است مگر نه گیرم که یزید است کنار تو قلیل است یا ابن زیاد است ! فقط ابن علیل است گیرم که بُوَد شام به پای تو ذلیل است هرچند که در چشم تو هر زخم جمیل است باید که تو تکمیل کنی کرببلا را رفتی که تو تعطیل کنی شام بلا را باید که ببینیم علی‌وار رسیدن از کاخ ستم ریشه‌ی صد ظلم کشیدن تا یاد بگیریم مبارز طلبیدن آن حجم بلا دیدن و انگار ندیدن باید که فقط از دمِ تو یاد بگیریم حقِ علی از اینهمه بیداد بگیریم نه وقت تعلل، وَ نه هنگام شتاب است این صبر علی صبر نه، آیات عذاب است بازیچه‌ی ما فاتح و سجیل و شهاب است تا چشم گشایند تل آویو خراب است امضاء زده  آرامش ما مرگ شما را ای ظلم بچش وعده‌ی شمشیر خدا را میراث حرم چادری از جنس بهشت است هر رشته‌ی این روسری از نور سرشته است آری حرمت  از دل ما خشت به خشت است در کرببلا نامِ تو را عشق نوشته است تلفیق حسین و علی و فاطمه از توست بین‌الحرمین آنچه که دارد همه از توست ما خیس‌ترین زائر باران شماییم مدیون نفس‌های شهیدان شماییم در زینبیه بر در ایوان شماییم بیهوده نبوده است پریشان شماییم وقتی که پریشان تو شد خون خدا هم شرمنده‌ی تنهایی تو کرببلا هم ای ابر بباران به پریشانی زینب ای باد بسوز از دل طوفانی زینب خونآبه شو ای اشک زِ حیرانی زینب از بی‌کسی و بی سر و سامانی زینب از تیغ  نه... از داغ جوان بود  که اُفتاد ای وای عزیزت نگران بود که اُفتاد @hadithashk
حاجت نگرفتن ز خداوند حرام است روزی که علی صاحب دختر شده باشد @hadithashk
غرق نور است خانه‌ی مولا بی‌قرار است همسر زهرا شوق دیدار دختر اول جلوه‌ی آیه های اعطینا کیست او وصف سوره‌ی کوثر کیست او نقش دوم از مادر زینت زینت زمین و زمان علت خنده‌ های پیغمبر کیست او ماه در شب تاریک کیست او وصف عشق از نزدیک جبرئیل با پیام عرش آمد یاعلی یا ابالحسن تبریک کیست او صاحب اختیار نسیم کیست او هم وقار را تکریم کیست او هم عفاف را معنا کیست او خواهر امام کریم کیست او شادی دل حسنین کیست او هم شرافت کونین رحمت و حکمت و حماسه به عین الگوی عشق عاشقان حسین زین مولاست وصف او سخت است 'هیچ' از اوصاف اوست خوشبخت است وصف اورا همین بیان بس که بهر زهرا و مرتضی دخت است قدرت و اقتدار شیر خدا چه شده در جوار شیر خدا گریه های مدام دخترکی میرسد از کنار شیر خدا مادر او را گرفت در آغوش خاطر آرام دست مام نشد حیدر او را بغل گرفت اما گریه‌ی دخترک تمام نشد حضرت خاتم النبییین گفت دخترم را به بنده بسپارید رفت در گاهوار دست نبی همچو ابر بهار میبارید هم جوار کریم شد اما مگر این گریه بند می آمد گویی از عمق بی‌کران دلش دخترک عشق را صدا میزد در همین لحظه کودکی زیبا چهر و خورشید رو به خانه رسید در کنار حسن به حکم رسول خواهرش را به عمق سینه کشید دخترک در میان چشمه‌ی اشک چشم وا کرد و نور او را دید به دلش نقش بست نور حسین خانه آرام و دخترک خندید شبنم عشق ناگهان گل کرد در نم دیده‌ی بهاری او هم قرار دلش حسین شد و هم معمای بیقراری او کاتب دهر هم قلم برداشت تا کند وصف آن عفیفه‌ی عشق روی جلد کتاب با خط خوش اینچنین کرد حک: صحیفه‌ی عشق بار عشق تمام عالم را دخترک یک تنه به دوش کشید سالیانی گذشت و قصه‌ی ما از مدینه به غاضریه رسید بعد پنجاه و چند سال تمام حال وقت وداع آخر شد در فراق برادرش ای وای حال خواهر دوباره مضطر شد زینت دوش حضرت خاتم تاکه از مرکبش زمین افتاد بر بلندای تل زینبیه ناگهان زینبش زمین افتاد وای از ساربان و انگشتر وای از درد بوسه‌ی آخر بین شمشیر ها اسیر حسین بین زنجیر اسیر شد خواهر وای از راس های بر نیزه وای از دختران سرگردان تا نگاهش به راس یار افتاد دختر بوتراب ماند حیران دیده اش را به راس خونین دوخت عشق را با نگاه او گره زد بر زبان یک حسین آورد و شعله بر تار و بود سلسله زد در تمام مسیر کوفه و شام این حسین از لبش نیفتاده راس بر نیزه گرچه افتاده عفت زینبش نیفتاده گرچه او در غل اسارت بود عزم بر خفت معاویه کرد انقدر از حسین دم زد تا شام را عاقبت حسینیه کرد @hadithashk
با سلام و احترام خدمت همه ی شما دوستان و محبین اهل بیت انشالله به زودی اشعار فاطمیه بارگذاری خواهد شد خادمین حدیث اشک را از دعای خیر خودتون فراموش نکنید @hadithashk
در این خانه نشستیم نفس تازه کنیم که نمک گیر شدیم از نمک روی علی @hadithashk