eitaa logo
حدیث اشک
9.2هزار دنبال‌کننده
75 عکس
152 ویدیو
11 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
یا زینب سائلان در پی عنایاتند در به در، در هوای میقاتند شیوهء نوکری بلد بودند آن گدایان که باب حاجاتند انبیا ریزه خوار زینب!؟ نه.. مستمند عطای ساداتند اولیا هم به درگهش گرم ذکر یا کافی المهماتند فاطمیون اسیر عصمت او حیدریون ز هیبتش ماتند شانه بر شانهء ولی الله رازق مردم خراباتند پدرو دختری که هر دو نفر در مقام فنای فی الذاتند به صحف بوده است شأن نزول پی اوصاف او به توراتند گریه کن های روضه اش یک عمر ذاکر ذکر یا لثاراتند من نگویم که او خداست ولی عده ای مدعی اثباتند عماد بهرامی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
استجابت زیر دستِ دستهای فاطمست بهترین کرسی عرش الله جای فاطمست «لافتی الا علی» حمد و ثنای فاطمست چونکه حیدر هم خودش اهل کسای فاطمست مرتضی فرمانده کل قوای فاطمست نور حق زهراست، زهرا هم تمامش حیدر است پیشوای عرشیان است و امامش حیدر است او یکی شد با علی یعنی که نامش حیدر است روز محشر فاطمه ختم کلامش حیدر است یک علی دارد خدا آن هم برای فاطمست دردمند عشق استعلاج میخواهد چه‌کار؟ جز محبت عاشق محتاج میخواهد چه‌کار؟ فاطمه که هست حیدر تاج میخواهد چه‌کار؟ با وجود او نبی معراج میخواهد چه‌کار؟ «قاب قوسینِ» خدا دولتسرای فاطمست نُه بهار زندگی را با رسالت طی نمود نُه بهار دیگرش را با علی همراه بود چون خدا پیغمبرانه واجب است او را ستود باب رحمت را به روی خلق عالم میگشود خلقتی هم شد اگر محض رضای فاطمست کوثر اهل یقین اعجاز یزدان فاطمه حمد و توحید و دخان و آل عمران فاطمه مرسلات و عادیات و ‌فجر و انسان فاطمه محتوای تک تک آیات قرآن فاطمه لام و میم و طا و ها اسرار «طا»ی فاطمست بانوی لولاک شد بنیانگذار پنج تن روی دوشش میکشد او کوله بار پنج تن با حسینش میشود سرمایه دار پنج تن شد شکوه او‌تجلی وقار پنج تن هل أتی شد هل أتی چون هل أتای فاطمست یاعلی و یاعلی ذکر لب صدیقه است «مادر بابا» فقط این منصب صدیقه است فضه سازی از علوم مکتب صدیقه است کل هستی ریزه خوار زینب صدیقه است زینبی که جلوه هایش رونمای فاطمست بانوی احساس با دستاس دستش پینه بست روی دامانش چه با وسواس شبنم مینشست تا قیام قائم و روز قیامت از الست أشهدُ أنَّ علیّاً حُجَةُ اللّٰهی که هست بی گمان مدیون آن صوت رسای فاطمست بر رکاب حق نشسته این نگین خوش تراش کرده ام با نان او یک عمر امرار معاش ما برای نوکری هستیم در آماده باش جانِ جبرائیل و جِن ها جملگی یک جا فداش جان فدای هرکسی که جان فدای فاطمست دخترانش مرجع تقلیدهای هاجرند تک تک اولاد زهرا جلوه‌ی پیغمبرند خانه های بچه هایش کعبه های دیگرند کعبه هایی که خداوندانه عشق مادرند قبلهء عالم علی موسی الرضای فاطمست @hadithashk
از ما نظر لطف شما دفع بلا کرد از شأن تو گفتند به جبریل صفا کرد دست تو کرمخانه‌ی سیار بنا کرد نامت چقَدَر حاجت شرعیه روا کرد با اینکه به ادراک مقامت نرسیدیم از ذکر "الهی بِحسن" معجزه دیدیم تیغ تو "اَشِدّاءُ" نگاهت "رُحَما" شد بر خاک نظر کردی و افلاک به پا شد در زلف تو پیچید هوا باد صبا شد حافظ به مِیِ عشق تو فخر الشعرا شد «المنة لِلَّه که در میکده باز است سلطان سلاطین جهان بنده نواز است» جبریل غلامت شده بی جیره مواجب فقه الفقها! پاورقیِ تو مکاسب جز «ابن علی» چیست برای تو مناسب؟ تیغ دو لبه هستی و در معرکه غالب دلداده‌ی آن خال بنی هاشمی ام من قلبم حسنستان شده و قاسمی ام من احزاب و اُحُد میشود از رزم تو تکرار ذکر ظفرت نعره‌ی یا حیدر کرار از هیبتِ زهراییِ تو موقع پیکار لرزید به خود در جمل آن جَدّه‌ی کفار فریاد کشیدی نسب حیدری ات را ای شیر بنازم غضب حیدری ات را مثل پدرت در دو جهان شاه و ولی نیست در اینکه ولی اوست که اما و ولی نیست در بین یلان هیچ یلی مثل علی نیست مانند شما خلقت چیزی ازلی نیست محبوب ترین معجزه‌ی صبح الستی تا بوده علی بوده و تا هست تو هستی از طور تو موسی به ملاقات خدا رفت در چلّه‌ی موی تو به میقات خدا رفت نام تو همان لحظه به تورات خدا رفت مقصود شَبَر بود به مرآت خدا رفت وقتی «اَرَنی» گفت فقط روی تو را دید یا اینکه غلامان سر کوی تو را دید... «رفتم به در صومعه‌ی عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد» تضمین شده از شیخ بهائیست موارد خیلی به تو وابسته شدیم ای بت واحد «یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه» در زیر لوای تو چه جای نگرانیست هرکس که نشد مست تو بیمار روانیست در مسلک تو غیر کرم هیچ روا نیست جانا مگر این قاعده‌ی قوم شما نیست؟ ذکر مَلک از عالم ذر ناد علی بود روزی جهان در کف اولاد علی بود از ناحیه‌ی لطف شما ادعیه داریم ما هرچه که داریم از آن ناحیه داریم کلب الحسنیم و نسب عالیه داریم در صحن دل سوخته زهرائیه داریم غم روی غم سینه‌‌ی پر درد نشانی از مادر سادات نداریم نشانی ای گنبد گیتی به عنایات تو دوّار بر تو چه گذشته که شده روز و شبت تار ای سوخته از داغ غم داغی مسمار خون گریه کنیم از غم آن روضه‌ی خونبار مادر وسط شعله ، پدر روی زمین بود مکشوف ترین روضه‌ی تاریخ همین بود @hadithashk
یا بنت الحیدر بطن یاسین و مومنون امد قلب قران به تاب و تب افتاد رب الارباب را در او دیدند پرده از جلوه های رب افتاد کعبه میخواست سینه چاک‌ کند ۶۹ را به خود پلاک کند بوی بنت الخلیل می آمد خانه‌ی کعبه در طلب افتاد اسدلله دیگر امده است دختر شیر خیبر امده است در جمادی دوباره می افتد اتفاقی که در رجب افتاد آمد و حیدر مؤنث شد اسدالمرتضی مشخص شد زینبش خواند خالق خلاق از لبش گوییا رطب افتاد مایه ی عزت بنی هاشم زِین اَب زینت بنی هاشم با وجود عقیله بیش از پیش چه شکوهی در این نسب افتاد قله ها زیر گام همت او مرد و مردی غلام همت او هر یلی دید هیبت اورا یاد نام اور عرب افتاد غرق مهرش شود دلم ای کاش جای ماه است در دل دریاش به سجود مقام اقیانوس ماه گردون وجب وجب افتاد نفسش بوی کربلا می داد به مسیحا دم شفا میداد لاجَرَم خود طبیب حاذق شد هر که راهش به این مطب افتاد کربلا بود و او عقب ننشست چه امیدی به مشک‌ سقا بست پیش چشمان خیمه ای تشنه مشک آب اَبَ الادب افتاد واجب الاحترام عالم اوست به ابالفضل! حضرت غم اوست او‌ خودش دید در غروب دهم گیسوی روز دست شب افتاد خیمه گریان و حرمله خندان شاد میشد دل ابو سفیان معجر دختران آل الله دست قوم ابولهب افتاد بعد از ان سوی شام راهی شد تند و بی احترام راهی شد با دل خسته گفت یا زینب هر که از قافله عقب افتاد عماد بهرامی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com
همسنگر نبی مددی یار و همسنگر نبی مددی بهترین همسر نبی مددی دل احمد به خنده ات شاد است با تو باغ رسول آباد است تو به هفت آسمان امان دادی عاشقی یاد عاشقان دادی ای کرامت اسیر احسانت حجب و عصمت نگین دامانت بنده‌ی پاک رب الاربابی بانوی بانوان اعرابی در فضائل چه بی کران هستی افتخار قریشیان هستی معنی اصل ناصرالدینی دلبر خاتم النبیینی ای به اسرار آسمان آگاه آسمانی عروس عبدالله سوره‌ی نور دیگر آوردی جان فدایت که کوثر آوردی بی نظیر است عطر گلشن تو فاطمه پرور است دامن تو همه جا جنت است دنبالت خرج دین شد تمام اموالت اعتقاد قبول ما این است حب و بغض شما `هَلِ الدّین” است دین اگر هست از قبال شماست سهم تبلیغ دین مدال شماست پس همیشه گدای خوان توییم عاشقان نوادگان توییم عاشق زینبیم و مست حسن رزق و روزی ماست دست حسن با حسین تو ایمن از ناریم رحمه الله واسعه داریم ام کلثوم نور دیده‌ی ماست ام کلثوم کوثر زهراست از تو چشم حسود و ملعون دور زن مو سرخ هم اجاقش کور آسمان هم به تو ارادت داشت تا تو بودی زمین طراوت داشت تو که رفتی دل رسول شکست اشک در دیده‌ی بتول نشست تو که رفتی سپاه خالی شد شب شد و پشت ماه خالی شد آه از جسم مومنین جان رفت اولین بانوی مسلمان رفت پای این آه و درد گریه کنید فاطمه گریه کرد گریه کنید  عماد بهرامی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد رمضان تازه از امشب رمضان خواهد شد خبر آمدنش بین گداها پیچید همه گفتند فراوانی نان خواهد شد با قدم رنجه‌ی این ‌شاه پسر بیش از پیش قیمت سائل این خانه گران خواهد شد عشق عرش است همین شیر که در گهوارست سید و شاه جوانان جنان خواهد شد متجلا شده از هر نفس او الله از ید او کرم الله عیان خواهد شد اعتقاد دلم این است که فردای ظهور «اشهد اَنَّ حسن...» جزء اذان خواهد شد (سکوت) @hadithashk
ای انبیا به درگه شاهانه ات مقیم من سائل سرای شما هستم از قدیم ما یک هزاره بی رخ ماه تو روزه ایم عید سعید فطر منی «ایُّهاالکریم» @hadithashk
یا امام رضا(ع) خورشید اگر در سایه ات پنهان نمیشد شمع ضعیفی میشد و تابان نمیشد از آسیاب طوس اگر احسان نمیشد گندم برای سفره‌ی ما نان نمیشد ایران بدون مشهدت ایران نمیشد با تو به ایران حق صفایش را فرستاد ارباب تا ری کربلایش را فرستاد انسیه الحورا دعایش را فرستاد موسی بن جعفر بچه هایش را فرستاد مشهد نبود ایران قمر باران نمیشد حاجت به ما دادی و این بارم صدم شد هی قم به مشهدهایمان مشهد به قم شد از میکده روزی ما این بار خم شد هر کودکی که در حرم یک بار گم شد تا آخر عمرش دگر حیران نمیشد آقای رعیت پرور ای ارباب دلسوز چشم تو شد خورشید گرم عالم افروز خضر نبی در محضر تو دانش آموز شیطان اگر حُسن تو را میدید آن روز جبریل رامت میشد و شیطان نمیشد کی این همه حُسن تو را دارد خدایا؟ نام تو از ما میکند دفع بلایا آقایی از تو مهربان تر هست آیا؟ از تو فراوان میرسیده بر رعایا حتی کسی که عاشق سلطان نمیشد دریای الطاف خروشان است مشهد دارالخلود باده نوشان است مشهد میخانه‌ی خانه به دوشان است مشهد کاشانه‌ی حلقه به گوشان است مشهد با تو غلامت ارزنی ارزان نمیشد بالاترین تخت جلالت مسند توست عرش خدا هم احتمالا مرقد توست دار و ندار ما فقیران مشهد توست روزیمان الحمدلله از ید توست بی لطف تو چشمان ما گریان نمیشد از روضه‌ی `ابن شبیبت” غم عیان بود هر شب اَنیست گریه‌های بی امان بود هم غصه ات از شمر هم از ساربان بود یک مرد اگر در بین آن نامردمان بود ارباب ما دیگر تنش عریان نمیشد عماد بهرامی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مَن لَم یَشکُرِالمَخلوقَ، لَم یَشکُرِ الخالقَ به رسم ادب و معرفت از همه دوستان و عزیزان شاعر که لطف کردن منت سر ما گذاشتن و اشعارشونو برای انتشار در اختیار مجموعه قرار دادن تقدیر، تشکر و قدردانی میکنیم 🙏🙏🙏🙏
یا بنت الحیدر بطن یاسین و مومنون امد قلب قران به تاب و تب افتاد رب الارباب را در او دیدند پرده از جلوه های رب افتاد کعبه میخواست سینه چاک‌ کند ۶۹ را به خود پلاک کند بوی بنت الخلیل می آمد خانه‌ی کعبه در طلب افتاد اسدلله دیگر امده است دختر شیر خیبر امده است در جمادی دوباره می افتد اتفاقی که در رجب افتاد آمد و حیدر مؤنث شد اسدالمرتضی مشخص شد زینبش خواند خالق خلاق از لبش گوییا رطب افتاد مایه ی عزت بنی هاشم زِین اَب زینت بنی هاشم با وجود عقیله بیش از پیش چه شکوهی در این نسب افتاد قله ها زیر گام همت او مرد و مردی غلام همت او هر یلی دید هیبت اورا یاد نام اور عرب افتاد غرق مهرش شود دلم ای کاش جای ماه است در دل دریاش به سجود مقام اقیانوس ماه گردون وجب وجب افتاد نفسش بوی کربلا می داد به مسیحا دم شفا میداد لاجَرَم خود طبیب حاذق شد هر که راهش به این مطب افتاد کربلا بود و او عقب ننشست چه امیدی به مشک‌ سقا بست پیش چشمان خیمه ای تشنه مشک آب اَبَ الادب افتاد واجب الاحترام عالم اوست به ابالفضل! حضرت غم اوست او‌ خودش دید در غروب دهم گیسوی روز دست شب افتاد خیمه گریان و حرمله خندان شاد میشد دل ابو سفیان معجر دختران آل الله دست قوم ابولهب افتاد بعد از ان سوی شام راهی شد تند و بی احترام راهی شد با دل خسته گفت یا زینب هر که از قافله عقب افتاد  عماد بهرامی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
آقای من ای مسیحای دل حضرت زهرا برگرد آه ای ماه به آه دل تنها برگرد بی تو هر روز هوای دل ما بارانیست بی تو تا صبح فرج خیر در این دنیا نیست زلفِ بر باد ده‌ات ریخت به هم دل ها را آنچنانی که توسل به تو مشکل ها را بوی پیرآهنت آمد دل یعقوب گرفت حال کنعانی ما سبقت از آشوب گرفت چه جوانها که پس از رفتن تو پیر شدند پیر ها هم ز فراق تو زمینگیر شدند برنگشتی و جهان از شب ظلمت پر شد روزمان شب شد و نان دل ما آجر شد نیستی هر شب جمعه، شب احیا داریم صبح تا شب تو ‌نباشی شب یلدا داریم سوره‌ی فاتحه، ای باطن قرآن برگرد فتح ا‌لله بکم ، حضرت باران برگرد غُصه این است که فریاد رسی نیست ، بیا! دیگر ای یار مجال نفسی نیست، بیا! نکند باز نگردی و بمیرم آقا تو فقط یار منی ، از همه سیرم آقا خونِ دل خوردن و دلدار ندیدن سخت است گاه و بیگاه فقط آه کشیدن سخت است تو نباشی بخدا بی کس و کاریم همه دلبر بی کس من! ابر بهاریم همه سنگ ما را به دلت یکسره میکوبی تو آه آقای غریبم چقَدَر خوبی تو انتظار فرجت مرد عمل میخواهد یک علمدار ، و هفتاد و دو یل میخواهد فصل ها بی تو همه سرد و بِلاتکلیفند آسمان ها و زمین هر دو بِلاتکلیفند مظهر عدل خداوند! بیا مهدی جان میزند فاطمه لبخند ، بیا مهدی جان ای وجود تو سراپا غزلِ مرثیّه اشک و آه تو شده داغ دل ناحیّه ساکن کرب و بلا را به چه جرمی کشتند؟ بدش این بود که با تیغِ نَبُر می کشتند  عماد بهرامی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا صادق آل عبا خدا جلب مقامت کرده از اول نظرها را فرود آورده با امر الهی بر تو سرها را قسم بر آن
هَلِ الدّینت” که 
اِلَّا الحُب” علی بود و خدا آماده‌ی بغض علی کرده شررها را تواتر داشت بسکه لعنتت بر جبت و بر طاغوت احادیث تبرّای تو رسوا کرد شرها را به لطف لعن غاصب‌ها نمازم میرود بالا همانکه بهر آنها گفت احمد `قد کَفَر” ها را ز قال الصّادق شیعه تن تکفیر میلرزد زمین انداخته از ترس تو دشمن سپرها را قسم دادم به اسم تو خدا را ، استجابت شد که جاری کرده در ظرف دعا با تو اثرها را منِ عاصی چقدر از عصمت اسمت اثر دیدم به روی چون منی وا میکند نام تو درها را تو موسی داری و بعدش علی موسی الرضا داری خدا از ما نگیرد این پسرها و پدرها را دم عیسائی و موسای تو باب الحوائج شد عجب باب الکرم‌هایی بنازم این قمرها را مدینه شعله‌ی ناشکری اش باب الکرم سوز است به جان خانه‌ات انداخته آتش خطر‌ها را خطر آمد به دنبالت جهان بی آبرو تر شد که پای آل حیدر مینویسد دردسرها را بزرگ مذهبی را پابرهنه نیمه شب بردند نفهمد کاش زهرای حزینه این خبرها را مدینه بی وفایی کرد با اولاد پیغمبر مدینه پشت در سوزاند از غصه جگرها را درِ خانه شکست و همسرت میگفت یا زهرا بگیرد آهِ محسن دامن این خیره‌سرها را شبیه خیمه‌ها این خانه را آتش زیارت کرد ولی غارت نکرد اینجا کسی سنجاق‌سر‌ها را  عماد بهرامی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹