eitaa logo
حدیث اشک
5.9هزار دنبال‌کننده
34 عکس
69 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
مهربان عالم آقای کریم خیر مقدم جنات و نعیم خیر مقدم دریای کرم به جوشش افتاد دریای عظیم خیر مقدم امید دل نیازمند و مسکین و یتیم خیر مقدم بخشنده و مهربان عالم رحمان و رحیم خیر مقدم ای پاسخ تو به شخص هتاک پول و زر و سیم خیر مقدم عیسی به رسول تهنیت گفت موسای کلیم خیر مقدم نور تو چراغ انجمن شد جان و دل فاطمه حسن شد آنقدر بلند شد مقامت کردی به حسین هم امامت بر دوش نبی نشستنت خود حاکی است ز اوج احترامت خیر تو رسید بر همه کس حاتم خجل است از مرامت از لقمه نان تو همه سیر بیمار جذامی و غلامت الحق که که معز مومنینی از عرش خدا دهد سلامت میلاد تو بهترین خبر شد با آمدنت علی پدر شد شعر است و چرا مثل نگویم گویم ز مه و زحل نگویم شیرین شده کام من ز مدحت زشت است که از عسل نگویم نقد است طلا به مشت سائل هرگز دگر از بدل نگویم ای شیر علی یل جگر دار حاشا که من از جمل نگویم حق نیست که من ز سرگذشت آن ناقه که گشت شل نگویم از ناقه سوار چون که می دید بالای سرش اجل نگویم فارغ ز سخن عمل چه زیباست این حادثه جمل چه زیباست از فاطمه تو تبار داری اینقدر که اعتبار داری ما را سر سفره ات نشاندی مانند علی وقار داری اموال تو بذل شد تمامش این سابقه را سه بار داری دیگر چه بگویم چه نویسم از بس که تو افتخار داری نان و نمکت چه برکتی کرد حالا چقدر تو یار داری هر چند اگر حرم نداری در سینه ما مزار داری بیچاره و مفلس و گداییم ما عبد امام مجتباییم اسماعیل روستایی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مستحقم سائلم مستحقم سائلم بی چیزم و دستم دراز التماست می کنم در روی من بگشای باز آبرویم رفت رسوا گشتم و خار و خفیف هر کجا بردم به غیر از خانه ات روی نیاز سر به پایت می گذارم وقت مرگم بی گمان بر سرم منت گذاری و بیابم من جواز من غلامی رو سیاهم رفعتم دادی حسین نیست در عالم شبیه تو شهی بنده نواز لطف تو معلوم شد بر خلق وقتی کرده ای با علی اکبرت جُون سیه را هم طراز طفل فل وقتی که هوای خانه اش را میکند بهترین اسباب بازی هم نباشد کارساز خانه زادم من هوای کربلا را کرده ام بی قرارم تا بخوانم نزد شش گوشت نماز اسرجت و الجمت من خیس گریه می شوم در زیارتنامه وقتی می رسم بر این فراز خواهرت تا دید نعل تازه و ده تا سوار غرق ناله روضه ای میخواند پر سوز گداز پشت و رویش را یکی کردید دیگر بس کنید ای سوار بی حیا بر پیکرش دیگر نتاز اسماعیل روستایی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
همین که نام تو آید اوایل روضه هزار مرتبه خون می شود دل روضه صدا که می زنمت مثل ابر می بارم چقدر اسم شما هست حامل روضه براش حضرت زهرا دعا کند هر دم کسی که پا بنهد در محافل روضه شبیه ماه درخشان که نور می بارد برای عرش درخشد منازل روضه به روز حشر که دستان مردمان خالی است پر است از کرمش دست سائل روضه نوشته اند شفاعت وسیله می خواهد خوشم به شال و لباس و وسایل روضه زمان عاشقی ام را چه خوب یادم هست که رد شدم به محل از مقابل روضه گریست دفعه اول دو چشم من آنجا که از گلوی تو می گفت ناقل روضه نشست بر روی سینه نشست تا ببرد هزار مرتبه لعنت به قاتل روضه به قتلگه نگران حرم شدی کشته به استناد و گواه مقاتل روضه @hadithashk
انسیه الحورا انسیه ای که روز محشر محشر اوست سیراب کام عاشقان از کوثر اوست ای کاش ما را در پناه خود بگیرد بچه که می ترسد پناهش مادر اوست اسماعیل روستایی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
شیخ الائمه با لباس و عبای پیغمبر مکتب شیعه را شد احیاگر نفس تازه ای به آیین داد جان گرفت از علوم او منبر کشتی امن، در دل در دریاست مذهب ناب حضرت جعفر ع کاشت یک نهال و دارد هنوز می دهد این درخت سود و ثمر حاصل زحمت و تلاشش بود اگر از شرع و شیعه مانده اثر دین ما زیر دِین این آقاست مانده عمامه ای اگر بر سر قال صادق نبود اگر امروز مردمان می شدند کور و کر معدن دانش است سینه او از همه در علوم بالاتر تربیت شد هزارها شاگرد از دم قدسی اش الی محشر می رسید از کلاس قرآنش عطر جان بخش سوره کوثر درس و بحث و کلام و گفتارش باعث فخر خالق داور کل انجیل و کل تورات و هم زبور را بود از بر می دهد شرح و میکند تفسیر از خود صاحبان آن بهتر تاب این شیخ را نیاوردند ساعتی در امان نبود از شر رنج هایی به حضرتش دادند که کسی را نمی شود باور خانه اش را که خصم آتش زد مضطرب شد، مشوش و مضطر چقدر بچه هاش ترسیدند غم این ماجراست دردآور آه آقا فدای این اشکت در دلت زنده شد غم مادر مرد خانه چرا تو غمگینی همسرت تازیانه خورده مگر؟ یا که آقای من زبانم لال بین دیوار و آتش و این در گشته مجروح پیکرش با میخ؟ یا لگد از شما گرفته پسر؟ مادرت پشت در نفس می زد آتش و جان محسنش به خطر تا به فکر نجات او افتاد نه، ادامه نمی دهم دیگر... بی عبا و عمامه ات بردند چقدر سینه ات گرفته شرر پا برهنه کشان کشان رفتی تو به همراه خنده لشکر پیرمردی اگر زمین بخورد نفسش قطع می شود آخر ای به قربان جد عطشانت که زمین خورد در بر اکبر وای من از غم دل بابا آه و صد آه از غم پیکر اسماعیل روستایی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مَن لَم یَشکُرِالمَخلوقَ، لَم یَشکُرِ الخالقَ به رسم ادب و معرفت از همه دوستان و عزیزان شاعر که لطف کردن منت سر ما گذاشتن و اشعارشونو برای انتشار در اختیار مجموعه قرار دادن تقدیر، تشکر و قدردانی میکنیم 🙏🙏🙏🙏
توی خونه علی محشری شد پشت در شکسته بال و پری شد چی آوردن به سرش تو کوچه ها توو خونه سه ماه تموم بستری شد @hadirhashk
حق دارم اگر که شرمنده باشم پیش تو باید سرافکنده باشم ترسم از اینه که بعد رفتنت من بدون تو زیاد زنده باشم @hadithashk