eitaa logo
حدیث اشک
7.1هزار دنبال‌کننده
46 عکس
86 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
یا مسلم ابن عقیل کوفه همان شهری که مسلم کوچه گردش بود کوفه همان شهری که تنها طوعه مردش بود یک پیرزن تنها پناه ناله هایم بود خون دل و اشک بصر تنها غذایم بود اینها فقط اقا بیا اقا بیا کردند بیعت شکستند و مرا تنها رها کردند شهر ریا و فتنه و عیاش ها کوفه پر گشته از ولگردها کلاش ها کوفه چیزی که من دیدم ریا و بی حیایی بود ظاهر خدایی بود باطن بی خدایی بود گفتم بیا آقا سفیرت را حلالش کن نعم الامیری و اسیرت را حلالش کن دیگر رسیده جان من بر لب پشیمانم اقا به جان خواهرت زینب پشیمانم آقا به جان مادرت جان عموی من برگشتنت گشته تمام آرزوی من برگرد تا روی سرت خود سایبان داری تا یک قمر دور و بر این کاروان داری مسلم فدای قامت اکبر شود برگرد زود است اهوی حرم بی سر شود برگرد اینجا کسی فکر تو و نیلوفرانت نیست اینجا به جز شمشیر چیزی میزبانت نیست این مردها از غارت معجر نمی ترسند از غارت خلخال از دختر نمی ترسند حرف از گلوی اصغر و تیر و کمان هم بود در پشت بامی سنگ در دست زنان هم بود دیدم که در شب لشگر اوباش ها مستند حرف از سر عباس بود و شرط میبستند حرف از طلا و درهم و سوغات زیور هست خورجین برای بردن و اوردن سر هست بی سر شدن پای تو اقا ارزویم بود در لحظه ی اخر دو چشمت روبرویم بود من از سر دارالاماره داد خواهم زد تنها فقط اسم تو را فریاد خواهم زد تقدیر مسلم تشنگی بود و لب پاره سر بر در دارالاماره تن به قناره...... امیر علوی زاده(پلک تر) لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
ای مستجاب الدعوه وا مانده زخم سینه از مسمار وامانده در حسرت بهبود زخم تو دوا مانده ما نیز بیماریم از بیماری ات بانو پس خوب شو زهرا و اینگونه شفامان ده ای مستجاب الدعوه ام طوری دعا کردی که در دهان زینب آمینِ دعا مانده محجوب من، حرف تو را می‌خواندم از چشمت آن هم که پشت پلک مجروح تو جا مانده ما هر دوتا مشگل گشا هستیم اما تو آنقدر مجروحی که این مشگل گشا مانده حال علی بدتر نباشد بهتر از تو نیست من مانده ام با این غرور زیر پا مانده هر بار که میبینمش صدبار میمیرم حق دارم آخر روی چادر رد پا مانده داری نفس را نیمه نیمه می‌کشی، پیداست یک استخوان دنده از باقی جدا مانده تا صبح مثل زخم تو خون گریه میکردم وا مانده زخم سینه از مسمار وامانده گروه شعر یا مظلوم لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
راضي ام من ظاهرا از ریا ابا دارم باطنا ادعا.... ادا... دارم کفر من هست حُبِ دیده شدن شرم از روی انزوا دارم های و هوی مرا نگاه نکن پولِ خُردم سر و صدا دارم این نداری تمام دارایی ست راضی ام من که فقر را دارم هر چه دارد کریم ، مال گداست هرچه دارم من از شما دارم پیش مردم مرا خراب مکن به همه گفته ام تو را دارم لنگ محشر نمیشوم چونکه از طریق آبله به پا دارم برسد پای من به کرب و بلا با ابوالفضل حرف ها دارم آه... من هم شبیه ام بنین حسرت و آه کربلا دارم خنده آمد سری به او بزند گفت ام البنین عزادارم از پسرهای من سپر برگشت من‌ ولی داغ بوریا دارم گفت آب و غذا نخورده حسین چقَدَر گریه ی قضا دارم گروه `یا مظلوم لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مَن لَم یَشکُرِالمَخلوقَ، لَم یَشکُرِ الخالقَ به رسم ادب و معرفت از همه دوستان و عزیزان شاعر که لطف کردن منت سر ما گذاشتن و اشعارشونو برای انتشار در اختیار مجموعه قرار دادن تقدیر، تشکر و قدردانی میکنیم 🙏🙏🙏🙏