eitaa logo
عشق‌غیر‌مجاز♡همسرتقلبی‌من♡(رمان‌های بانو فهیمی)♡
26.1هزار دنبال‌کننده
697 عکس
290 ویدیو
7 فایل
هرگونه کپی و نشر از رمان‌های این نویسنده پیگرد قانونی دارد⛔ نویسنده کتابهای👇 شایع شده عاشق شده ام به عشق دچار میشوم در هوس خیال تو نویسنده و مدیر کانال👇 @A_Fahimi تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/2234974399Ce3607f2322
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق‌غیر‌مجاز♡همسرتقلبی‌من♡(رمان‌های بانو فهیمی)♡
♥️♥️♥️♥️♥️♥️ ╔ღ═╗╔╗ ╚╗╔╝║║ღ═╦╦╦═ღ ╔╝╚╗ღ╚╣║║║║╠╣ ╚═ღ╝╚═╩═╩ღ╩═╝ ♥️♥️♥️♥️♥️♥️ #همسر_تقلبی_من #به_قلم_
♥️♥️♥️♥️♥️♥️ ╔ღ═╗╔╗ ╚╗╔╝║║ღ═╦╦╦═ღ ╔╝╚╗ღ╚╣║║║║╠╣ ╚═ღ╝╚═╩═╩ღ╩═╝ ♥️♥️♥️♥️♥️♥️ عزیز با صورتی سرخ شده از جاش بلند شد: -این وصله ها به دختر من نمیچسبه دختر جون... الناز من از گل پاک تره! سپیده نیشخندی زد: -رسوایی‌شون تو کل دانشگاه پیچیده حاج‌خانم، من که دروغ نمیگم! عزیز با حالی منقلب پرسید: -ببینم شماره یا آدرس این پسره عمادو داری بهم بدی؟ سپیده سری تکان داد: -بله کیه که نداشته باشه، همه دانشگاه روش ک,راش زدن! عزیز مات نگاهش کرد: -کلاش چیه دیگه دختر جون؟ سپیده لبخندی زد: -بیخیال حاج‌خانم موبایل داری؟ بده شماره شو برات بزنم. عزیز موبایلشو به دست سپیده سپرد و بعد کیف‌دستی شو برداشت و از خوابگاه بیرون زد.
عشق‌غیر‌مجاز♡همسرتقلبی‌من♡(رمان‌های بانو فهیمی)♡
♥️♥️♥️♥️♥️♥️ ╔ღ═╗╔╗ ╚╗╔╝║║ღ═╦╦╦═ღ ╔╝╚╗ღ╚╣║║║║╠╣ ╚═ღ╝╚═╩═╩ღ╩═╝ ♥️♥️♥️♥️♥️♥️ #همسر_تقلبی_من #به_قلم_
♥️♥️♥️♥️♥️♥️ ╔ღ═╗╔╗ ╚╗╔╝║║ღ═╦╦╦═ღ ╔╝╚╗ღ╚╣║║║║╠╣ ╚═ღ╝╚═╩═╩ღ╩═╝ ♥️♥️♥️♥️♥️♥️ فوری با الناز تماس گرفت، اما وقتی صدای اپراتور به گوشش رسید شماره ای که سپیده براش ذخیره کرده بود رو گرفت و منتظر موند، اما نمیدونست که عماد به شماره های ناشناس جواب نمیداد! عزیز با عصبانیت چندین بار زنگ زد تا بالاخره صدای خشک عماد به گوشش رسید: -بفرمایید؟ -الو... ببین پسر جون دختر منو هر جا که بردی برمیداری میاری تحویلم میدی فهمیدی چی گفتم؟ عماد با گیجی پرسید: -با کی کار داری مادر؟ گمونم اشتباه گرفتی! عزیز رو ترش کرد: -نخیر اشتباه نگرفتم، ببینم مگه اسمت عماد نیست؟ -عمادم، درخدمتم! -دختر من کجاست مرتیکه؟ -دختر شما به من چه مربوطه مادر! هر جا گمش کردی همونجا دنبالش بگرد! عزیز که حسابی برزخی شده بود با عصبانیت گفت: -ببین بی ادبِ بی نذاکت برای من ادای آدم حسابیا رو در نیار، خودم فهمیدم چه آدمی هستی که دانشگاهم روت کِلاش زده!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوش اومدید😍 شما با بنر واقعی رمان (پارتهای آینده) به این کانال دعوت شدید😍👇 میانبر رمان 👇 میانبر پارت 1 رمان 👇 https://eitaa.com/Hamsar_Ostad/45900 میانبر پارت 50 رمان 👇 https://eitaa.com/Hamsar_Ostad/48242 میانبر پارت 100 رمان 👇 https://eitaa.com/Hamsar_Ostad/51355 میانبر پارت 150 رمان 👇 https://eitaa.com/Hamsar_Ostad/52670 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 میانبر پارت اول رمان 👇 (میانبرای این رمان سنجاقه) https://eitaa.com/Hamsar_Ostad/13996
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عشق یعنی؛ وقت به آغوش کشیدنت بویِ تو را بگیرد ذره ذره ی وجودم💋 شبت بخیر زندگیم ‌‌‌‎‌‌‎ ‎𝄠♥️ https://eitaa.com/joinchat/3454927340Cc5573293f0 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هر صبـح با تو آغاز میشود روزم، لبخندم، بوســہ ام..‌ همہ از عشـق تو پدیدار میشود.. ای تمام بهانہ هایم دوستـــــت دارم💋 ‌‌‌‎‌‌‎ ‎𝄠♥️ https://eitaa.com/joinchat/3454927340Cc5573293f0
عشق‌غیر‌مجاز♡همسرتقلبی‌من♡(رمان‌های بانو فهیمی)♡
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ #عشق_غیر_مجاز ⛔️ #اثری_از_اعظم
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ ⛔️ 📝 ༊────────୨୧────────༊ نگران نگاهش میکنم، چرا اینقدر گرفته است؟ دلم شور می زند، حتی پروا هم وقتی میگوید: -خوش اومدین آقا شهاب! مات به من نگاه میکند و میپرسد: -اتفاقی افتاده؟ تنها سر تکان میدهم و از پشت کانتر به پذیرایی میروم، کوروش شانه شهاب را میفشارد: -روبراهی؟ چی شده پسر؟ شهاب اما نگاهش تنها به من است، مقابلش می ایستم، دلم هزار راه میرود... نگران میپرسم: -شهاب چیزی شده؟ نگاه ماتش از رویم تکان نمیخورد، دلم سمت خان‌جون و آقاجون میرود و دل‌نگران میپرسم: -اتفاقی برای کسی افتاده؟ دیگر صدایم از استرس میلرزد، پروا کنارم می ایستد: -آقا شهاب نصفه عمر شدیم؛ خب بگین چی شده!
کاش دائم دل ما از تو بلرزد ای عشق آن دلی کز تو نلرزد به چه ارزد؟ ای عشق...♥️ ‌‌‌‎‌‌‎ ‎𝄠♥️ https://eitaa.com/joinchat/3454927340Cc5573293f0
عشق‌غیر‌مجاز♡همسرتقلبی‌من♡(رمان‌های بانو فهیمی)♡
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ #عشق_غیر_مجاز ⛔️ #اثری_از_اعظم
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ ⛔️ 📝 ༊────────୨୧────────༊ شهاب پلکی میزند و نگاهش را پایین می اندازد: -ببخشید... نه هیچی نشده... پریا حاضر شو برسونمت خونه! ابروهایم بالا میرود که پروا فوری میگوید: -وا یعنی چی؟ من شام پختم! کوروش جان آقا شهابو راهنمایی کن بشینه! کوروش دستش را پشت شهاب میگذارد: -بیا رفیق، بیا یه چایی بزنیم تو رگ... خستگیت در بره! شهاب دستش را روی دست کوروش میگذارد: -دمت گرم داداش، اما باید بریم! چیزی نمانده تا اشکم دربیاید، با استیصال میپرسم: -شهاب تروخدا حرف بزن... چی شده آخه؟ نگاهم نمیکند: -طوری نشده، فقط خستم... بپوش بریم! با ناچاری به پروا نگاه میکنم، دستم را میفشارد و آرام میگوید: -باشه عزیزم، طوری نیست، یه شبی که آقا شهاب روبراه بود دور هم جمع میشیم، بیا وسایلتو جمع کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا