eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
43.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
60 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام دختر ۸ساله ای دارم (فرزنداول و یک برادر ۳ساله داره) از اینکه خوابش نبره می ترسه و بخاطر همین به هیج وجه بعدازظهرها نمیخوابه و گاهی که خیلی خسته میشه (چون فعالیت بدنی نسبتا خوبی داره) وچند ثانیه چشمش بسته میشه با هول بلند میشه و می پرسه چنددقیقه خوابیدم یا گاهی از خستگی زیاد موقع خواب میگه پادرد یا سر درد داره و همه اش در طول روز می پرسه بنظرت خسته شدم یا شما خوابت میاد وظهرها اصرار میکنه که من بخوابم تا اگر شب خوابش نگرفت من کنارش بیدار باشم اینقدر استرس خواب داره که گاهی که شبها خوابش میبره بعد از چند دقیقه با هول و تکان بیدار میشه و میگه خوابم نمی بره یا میگه پیشم بمون تقریبا از ابتدای کرونا ناخن جوی داره در کل شخصیت تقریبا مغرور و تاحدودی انتقادناپذیر داره و هر چی بگی سریع جواب میده مثلا من تنبلم یا میخواد کاردستی درست کنه همش میگه من هیچی بلد نیستم یا خیلی زشت درست کردم. و خیلی خیلی کم دوست داره تو خونه مسئولیتی رو بپذیره بنظرتون برای اصلاح رفتارهاش چه کارکنم؟ ممنون خدا خیرتون بده. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم در سوالتان نفرمودید از چه زمانی شرایط خواب فرزندتان اینگونه شده است؟ خودتان علت را در چه می بینید؟ آیا کودک شاهد حادثه یا تصادفی بوده است؟ آیا تنش و مشاجرات خانگی در منزل وجود دارد؟ و .... به هر حال مشخص است این سطح استرس و همچنین اضطراب کودک بالاست. باید مشخص شود که ابتدا ناخن جوی رخ داده است و بعد اضطراب خواب و یا برعکس. پیشنهاد بنده این است حتما بایستی بصورت بالینی وضعیت کودکتان بررسی شود تا علت یابی و زمینه یابی صورت گیرد. در خصوص قسمت دوم سوالتان هم، علل و راهکارهای تنبلی کودکان به تفصیل در کانال بیان شده است، حتما سرچ بفرمایید، انشاالله راه گشا خواهد بود. هر چند که احساس میشود ضعف اعتماد به نفس وجود داشته باشد. بایستی عزت نفس و اعتماد به نفس کودک تقویت شود و از سرزنش ، بیان جملات منفی و گلایه از کودک در حضور دیگران به شدت پرهیز شود. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام و عرض ادب خدمت مشاوران گرامی و دلسوز ،من و همسرم حدود ۲ سال اختلاف سنی داریم و نزدیک به ۱۸ سال هست که ازدواج کردیم و فقط یک دختر ۱۱ ساله داریم،همسرم و دخترم خیلی عجول و بی صبر هستند و من دقیقا برعکس اونها،همین خیلی مشکلات برامون بوجود آورده،من صوتهای هنر زن بودن و همسر هم هنر مرد بودن رو گوش کردند،لطفا راهنمایی کنید که چیکار کنم با این عجول بودن همسرم و دخترم که بخاطر عجله ضررهای مالی و روحی داشتیم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ممنون از اعتماد و همراهی شما 🌹 همانطور که مستحضرید هیچ انسانی نمره اش بیست نیست و همه ما دچار یکسری رفتارها و خصیصه های منفی ممکن است باشیم، قدم اول و مهمترین قدم این است که خود فرد پی ببرد که فلان خصیصه اخلاقی یا رفتاری در وی ، او را در روابط و مسائل اجتماعی و روزمره دچار چالش کرده است. وقتی این تفکر ایجاد شد، سپس فرد را سوق دهیم به سمت راه حل ها و تمرین های رفتاری، اخلاقی، علنی و معنوی در جهت رفع آن خصیصه و بهبود شرایط. لذا خواهر عزیزم، در وهله اول پذیرش این مسئله که در کنار همه خوبی های همسر و دختر گرامی تان، ممکن است یک یا دو ویژگی منفی هم داشته باشند، حال تا جاییکه در توان و شرایط شما بگنجد انشالله سعی در بهبود و کمرنگ کردن آن داشته باشید و اگر در این مسیر خیلی موفق نبودید ، با چشم مثبت بین انشاالله شرایط را بر خود سخت نکنید و ناامید نباشید. در قدم اول، باید خود فرد به این نتیجه برسد که کم صبری و عجول بودن وی، باعث آسیب و خسران برای او شده است. این نتیجه گیری نباید توسط شما و با سرزنش شما و یا خدای نکرده توهین و تنش به وجود بیاید، که علاوه بر اینکه ممکن است اصلا قبول نکنند ، هیچ تلاشی هم سعی در برطرف نمودن آن نداشته باشند. پس با مشاهده صبر و آرامش از جانب شما ، و بیان نکاتی در حد چند جمله از سمت شما بگذارید اقدامی که تمایل به انجام آن دارند، را انجام دهند. در صورت موفقیت حتما تعریف و تمجید داشته باشید و بعد از آن گفتگو کنید و علت های این موفقیت را با یکدیگر رصد و برداشت نمایید. در صورت شکست، شماتت و سرزنش نباشد، که مثلا دیدی گفتم، از اول معلوم بود، ند بار بهت بگم، بس که عجولی و ... بلکه علت را از خود فرد جویا شوید، مثلا بنظرت چرا نتیجه ای که فکر میکردی نگرفتی؟ مگه همه چیز رو نسنجیده بودی، پس فکر میکنی چه چیزی رو در نظر نگرفتی که موفق نشدی یا ضرر کردی؟ بعد از رسیدن به نقطه ضف، ایجاد روحیه مثبت از جانب شما ، با بیان مثلا، خب چکار میشه کرد که دوباره این اتفاق نیفته؟ یا اصلا راهی هست که دیگه این ماجرا تکرار نشه؟ منم میتونم کمکی بکنم؟ نهایت دادن اطمینان و اعتماد به نفس با بیان، من مطمئنم با این هوش، مهربانی، نکته سنجی، پشتکار، ارداه، نیت پاک و ... (بیان ویژگی های مثبت) حتما شما میتونی جلوی اشتباهات بعدی رو بگیری و منم در کنارت هستم، میتونی روی من هم حساب کنی، این مرحله برامون یه تجربه شد و فهمیدیم عیب کارمون کجا میتونه باشه و ... در خصوص آموزش صبر به فرزندان هم زبان قصه، پرورش گل و گیاه، و ... میتونه بسیار راه گشا باشه. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
باسلام.دختری 17 ساله هستم هنرجو و در حال حفظ قرآن الحمدلله...با توجه به اینکه هنرجو‌ هستم هم باید درس بخونم و هم فعالیت‌های عملی مربوطه رو انجام بدم و هم زمانی رو برای حفظ قرآن و دوره اختصاص بدم...علاوه بر این خودم رو در انجام کارهای خانه هم مسئول میدونم... الحمدلله در کارهام موفق هستم فقط مشکلی که دارم اینه که هیچوقت نتونستم برنامه ریزی کتبی منظمی داشته باشم و به همین سبب دچار مشکل میشم..ممنون میشم راهنماییم کنید که چطور برنامه ریزی کنم و البته بهش عمل کنم.پیشاپیش از پاسخگوییتون سپاسگزارم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم بسیار خرسندیم که نوجوانان ما برای بهره گیری از وقت و عمرشان با هدفمندی، مشاوره و مطالعه در کانال حضور دارند🌹 در خصوص سوالتان چند نکته خدمتتان عرض میشود: وجود مبارك امام هفتم فرمود: «اجتهدوا في ان يكونَ زمانُكم اربع ساعاتٍ»؛ بكوشيد كه شبانه ­روز را به چهار قسمت تقسيم كنيد: بخشي از شبانه ­روز را براي اينكه با خدا مناجات كنيد قرار دهيد، براي اينكه با او كار داريد زيرا تمام اين امور در هر دو دنیا را او دارد اداره مي‌كند. (عبادت) دوم، تلاش جهت تأمين معاش. (کار) سوم، معاشرت با دوستان صالح (تفریح) چهارم، بهره ­مندی از لذت‌های حلال (استراحت) اين راهنمايي‌هاي ائمه(ع) هم دنياي ما را تأمين مي‌كند هم آخرت ما را تأمين مي‌كند. برنامه اگر ایده آل باشد ، دست نیافتنی میشود، و وقتی عمل به آن دشوار و خسته کننده شود دچار عدم موفقیت و در نتیجه ناامیدی خواهید شد. پس باید با واقع نگری برنامه ریزی کرد. در قدم نخست ، حتما بایستی ساعت ثابت و خواب و بیداری خودتان را منظور کنید. دوم، ساعت و میزان استفاده در رسانه. سوم، تغذیه. بدون شک عقل سالم در بدن سالم است و تغذیه ، نوع و زنان دریافت آن به توانایی های جسمی و روحی شما اثر گذار است و حال عبادت، تلاش و حتی خواب شما را دست مایه تغییر قرار خواهد داد. و لذا با اعمال قوانین سه عامل مهم فوق و بهره گیری از حدیث امام معصوم، میتوانید برنامه شخصی خودتان را پیاده سازید. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
با سلام تشکر فراوان همسرم در عین خوبی هایی که دارن گاهی به شدت عصبانی میشن و مسئله ی من عصبانیت با خانواده ی خودشونه. مثلاسر یه چیزی که به نظرشون ناراحت کننده و غیر منطقی میاد دادو فریاد و ابرو ریزی و فحش... و بعدش هم به این زودی ها فروکش نمیکنه و بعضا تا مدت ها قهرشون ادامه پیدا میکنه. سالی چندبار این اتفاق میفته. البته ۲ سالی بود که خیلی این اتفاق نیفتاده بود اما اخیرا دو بار پشت هم این اتفاق افتاد. این رفتار ها خیلی من رو ازار میده و از طرفی اصلا دوست ندارم با خانوادشون قطع ارتباط باشیم و بچه هامون از هم دور بشن. نمیدونم چه کاری از دستم برمیاد. ایشون توی این شرایط دائم نظرشون اینه که من خوبی میکنم و دیگران بدی. در حالی که اگه بی طرفانه از بالا نگاه کنیم اینطور نیس و خوبی ها دو طرفس. این حس رو گاهی به دیگران هم پیدا میکنن مثلا به خانواده ی خودمن حتی دیگه فکر میکنم درست نیس پشت سرشون نماز بخونم مثل قبل اما چون میدونم ناراحت میشن میخونم. لطفا کمکم کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم الحمدلله که با نگاه مثبت بین خود، رضایت از زندگی را در وجود خود نهادینه کرده اید و دغدغه تان در جهت رشد و پیشرفت شرایط فعلی است🌹 همانطور که مستحضرید هر فردی دچار یک یا چند خصلت منفی و یا بهتر بگوئیم نقطه ضعف هست و شیطان رجیم برای درگیر کردن او از همان وسیله وارد میشود، و چه بسا در همسر محترم شما نیز همین خصیصه عصبانیت باعث خطا و لغزش ایشان شود. در اولین قدم بهتر است با لحنی آرام و در فضایی مهربان، بعد از بیان خوبی ها، ایشان را دلسوزانه و با محبت متوجه این زاویه قضایا بفرمائید. در هفته برنامه سخنرانی مذهبی و موعظه برای خودتان داشته باشید، سخنرانی های اخلاقی حاج آقا عالی در این زمینه بسیار دلنشین و راه گشا است. گهگاه از ایشان سوال کنید، بنظر شما اگر من چه کارهایی روی نفس خودم انجام دهم بنده بهتری خواهم بود؟ و ... تا فضای فکری ایشان به این سمت سوق پیدا کند. از سوی دیگر خواهر عزیزم، در متن سوال فرمودید حدود دو سال ایشان تنشی نداشته اند، این خودداری و کنترل خشم دو ساله را به ایشان بیان کنید تمجید و تعریف نمایید و انرژی مثبت بدهید که می توانند تسلط روی افکار و رفتارشان داشته باشند. کلاس کنترل خشم استاد پوراحمد نیز در این زمینه میتوانید کمک بگیرید و به عنوان هدیه به ایشان تقدیم کنید. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
با سلام خدمت استادگرامی پسری ۷ساله دارم پدر همسرم سال گذشته سرطان داشتن شب فوتشون پسرم با پدرش اونجابوده وقتی ایشون فوت کردن خیلی همه سرو صدا و گریه کردن احساس میکنم از اون زمان دچار اضطراب شده اگر با همسرم بیرون باشیم دیر گوشیمون جواب بدین شدید نگران میشه فکر میکنه ما مُردیم چطور کمکش کنم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم تسلیت عرض میکنم فقدان پدر گرامی همسرتان را. 🌹 فقدان پدربزرگ و مادربزرگ برای نوه ها ، فقدان سنگین و دیر هضم است چرا که تعریف مرگ برای کودکان در سنین مختلف ، متفاوت است. و از طرفی واکنش اطرافیان این مفهوم را برای کودک دست خوش تغییراتی میکند که متاسفانه اکثرا منفی و تشدید شده است. البته در سوالتان قید نفرمودید که کودک شما چه مدت است دچار این فقدان شده است؟ و واکنش و پاسخ شما به ایشان چه بوده است؟ به هر حال چند نکته خدمت شما عرض میشود: ۱. قطعا کودک دچار سوالاتی میشود از خدا، مرگ، بهشت و ... به جای پاسخ های واهی و بعضا غیر واقع که گاها باعث بدتر شدن شرایط میشود، پیشنهاد میکنم کتاب ۶۰ پرسش اعتقادی از سید رضا طباطبایی را مطالعه بفرمائید. با مطالعه کتاب بطور علمی و با خیال راحت و آرامش می توانید از پس سوالهای کودکتان برآیید و آرامش را به ایشان نیز منتقل کنید. ۲. اکیدا توصیه میکنم، فضای غالب خانه فضای غم و اندوه برای کودکان نباشد. از بردن کودکان به مراسمات شلوغ و مزار و ... خودداری کنید. ۳. در طول روز زمان بیشتری را به لحاظ حضور فیزیکی و بازی با کودکتان داشته باشید. فضای خانه دور از تنش و ناآرامی باشد. مادر عزیز سعی کنید در منزل مداوم از رنگهای تیره و مشکی از حضور فرزندان استفاده نکنید. ۴. هنگام خواب شبانه که این نگرانی ها تشدید میشوند، سعی کنید فضای آرامی مهیا کنید، و با نوازش و قصه کودک را تا خوابیدنش همراهی نمایید. ۵. برای بهبود و تغییر شرایط روحی کودکتان و اهل خانه، حتما برنامه های تفریحی و معنوی داشته باشید. ۶. در آخر هر زمان که کودک یاد و پرسش از پدربزرگ خود را میکند، میتوانید کودک را تشویق به عمل خیری برای ایشان نمایید مثل، ذکر صلوات، خواندن سوره های کوچک، مهربانی به بندگان خدا، صدقه و ... انشاالله با رعایت موارد فوق و گذشت زمان شرایط بهتر و آرام تر خواهد شد. موفق و سربلند باشید انشاالله. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشیدمن ده ساله ازدواج کردم یه پسر۹ساله دارم شوهرم خیلی بی ادبه وبیمحبت اصلااظهارمحبت نمیکنه وحتی باخنده هم حرفهاش بیادبیه وایرادازمنه مثلاخرشدم توروگرفتم باشوخی اصلاتوزندگیم شادنیستم وهمش حسرت زندگی دیگرانومیخورم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهر خوبم، در سوالتان نفرمودید؟ در طی این ده سال زندگی مشترک آیا اوقات خوش نداشته اید؟ آیا همسر شما از روز اول چنین برخوردهایی داشته اند؟ چه راهکارهایی را جهت حل مشکلتان تا بحال اجرا کرده اید؟ همسر شما هیچ نقاط قوتی ندارند؟ اکنون اگر از همسر شما سوال کنیم که از بابت شما چه دغدغه و ناراحتی در زندگی مشترک دارند پاسخ ایشان چه خواهد بود؟؟👌 بی شک در به هم خوردن یا به چالش رسیدن در یک رابطه، دو طرف رابطه سهیم هستند. چون هیچ انسانی صد درصدی نیست . و لذا به شما بانوی محترم پیشنهاد میشود، ابتدا فایل هنر زن بودن را دریافت بفرمایید و کامل به مهارتهای همسرداری واقف و عیوب خود را رصد و انشاالله برطرف نمایید. قطعا برای تغییر شرایط و تغییر دیگران باید تغییر را از خودمان شروع کنیم. به جای حسرت خوردن زندگی دیگران و قیاس که جز ناامیدی و سردی که در متن پیامتان پیداست، بایستی با امید و توکل بخدا در پی چاره و عمل بود. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام علیکم وقت شما بخیر. من ۲۳ ساله هستم و همسر ۲۵ و دوسال هست که ازدواج کردیم و یک بچه‌ی یک و نیم ماهه داریم. از وقتی یادم میاد پدر و مادرم با هم اختلاف داشتن و همیشه حتی جلوی دیگران به هم بی‌احترامی میکنن و تنش دارند. الان که ازدواج کردم و بچه دارم، دوست ندارم همسر و بچم در جریان این موضوعات باشند. پدر و مادرم هم اصلا رعایت نمیکنند و جلوی همسر و بچم رفتارهای زشت دارند. من چون خودم توی بچگیم توی خونمون تنش داشتیم و همیشه توی استرس بودم، دوست دارم زندگی خودم آروم باشه و هیچ وقت بچه هام شاهد چنین تنش‌هایی نباشند. خودم و همسرم هم رعایت میکنیم‌ جلوی بچه‌مون و من خودم حتی اگر خسته و عصبانی باشم، سر بچه داد نمیزنم و عصبانیتم رو بروز نمیدم. چون به نظرم بچه روحش لطیفه این چیزا رو متوجه میشه و رفتارای آدما رو میفهمه و اذیت میشه. خیلی حساس هستم سر این موضوع‌. وقتی خونه‌ی مادرم میریم، دعواها و رفتارهاشون خیلی ناراحتم میکنه و اعصابمو خرد میکنه. ولی از طرفی هم میگم اگه نرم اونا ناراحت میشن و دلشون میشکنه. پدر و مادرم هم مدام اصرار میکنن که برم خونشون به خاطر اینکه بچه‌ی من تنها نوه‌ی اونها هست و خیلی دوستش دارن. بارها برای مادرم توضیح دادم که رفتاراشون ناراحتم میکنه و دوست ندارم به خاطر این کارهاشون برم اونجا ولی فایده نداشته. حتی باهم پیش روانشناس رفتیم ولی مادرم تمایلی به ادامه‌ی جلسات مشاوره نداره. پدرم هم خیلی زودرنج هستن و نمیتونم راحت حرفی رو بهشون بگم. به نظرتون به جز کم کردن رفت و آمد، چاره‌ی دیگه‌ای دارم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز 🌹احسنت به شما که فهمیده رفتار میکنید و نسبت به مسائل تربیتی دقت نظر دارید. 🍀خواهر گلم سعی کنید تا میتوانید در زندگی مشترک مهارت آموزی کنید و در همه جنبه ها آگاهی کسب کنید چرا که اول زندگی مشترک هستید و مبادا به مرور زمان به دلیل بی مهارتی رفتاری داشته باشید که موجب بهم خوردن آرامش زندگیتان شود. شناخت خوبی از همسر و نیازهایش داشته باشید و اهل برنامه ریزی و اولویت بندی در زندگی مشترک باشید تا انشالله به مرور زمان صمیمت و احترام برای همیشه مهمان زندگی مشترک شما باشد. 🍀در رابطه با پدر و مادر هم این دقت را داشته باشید که مبادا بی احترامی به آنها شود و یا اعتراض شما منجر به رنجش شود. بلکه میتوانید رفت و آمدتان را مدیریت کنید و تایم کوتاه تری آنجا باشید. مثلا اگر بناست هفته ای سه روز بروید این گونه نباشد که از صبح زود بروید تا آخر شب... بلکه تایم حضور را کوتاه تر کنید. مثلا 2 ساعتی حضور داشته باشید. در حدی که دیداری تازه شود احوالپرسی کنید والدین نوزاد شما را ببینند و چه بسا حضور نوه خردسالشان انعطاف به روابط آنها بدهد. و یا اینکه شما خلاقیت به خرج دهید و مسیر بحث و تنش را به مسیری دیگر هدایت کنید. یعنی موضوع بحث را عوض کنید. گاهی مناسبتی را در کنارشان جشن بگیرید و از خاطرات خوب کنار هم بودن بگویید. 🍀در کل از تلاش برای بهبود روابط والدینتان خسته نشوید. با آرامش و صبوری با مادر خود حرف بزنید. مجموعه هنر زن بودن را تشویق کنید گوش کنند. همچنین مجموعه نبرد بی برنده از استاد علی اکبر مظاهری تهیه کنید و در اختیارشان بگذارید. در این کتاب به بحث و جدل های بی نتیجه بین همسران پرداخته شده و بسیار کتاب مفیدی هست. و در صورت پذیرش هماهنگ کنید با یکی از مشاوران امین نیز تلفنی صحبت کنند. آرامش و آسایش همراه همه لحظه های زندگیتان 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر بعضی از کارشناسان ازدواج و خانواده این نکته را گوشزد می کنند که بعد از اتمام دقیق و کامل پروسه های خواستگاری، تحقیقات و مشاوره، وقتی که تصمیم به عقد گرفته شد، برای اطمینان بیشتر از نتایج بدست آمده در میدان نزدیک تر به واقعیت، مدتی از وقتی که میخواهید در عقد باشید را بصورت عقد موقت بگذرانید تا دو طرف اطمینان بیشتری به تصمیم نهایی برسند، در این صورت هم فرصت بهتری برای شناخت قبل از تعهد کامل برای طرفین پیش خواهد آمد و هم در صورت انصراف از ادامه ی این رابطه، هزینه ی قطع آن برای طرفین به مراتب کمتر خواهد بود نظر شما در این باره چی هست؟ آیا نکته یا زاویه ی دیده نشده ای در این پیشنهاد وجود دارد؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر بزرگوار 🍀این مسئله در واقع بستگی به پذیرش خانواده ها و عرف و رسوم منطقه زندگی خانواده های دختر و پسر دارد. چون برخی مناطق پذیرش خوبی نسبت به این مسئله ندارند. 🍀مطلب مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که پروسه خواستگاری اعم از سوالات؛ تحقیقات و مشاوره قبل از محرم شدن به نحو دقیق انجام شده باشد. و برای این شناخت وقت کافی گذاشت ولو که چند ماه طول بکشد. رفت و آمد خانوادگی و جلسات خواستگاری متعدد و تحقیقات مستقیم و غیر مستقیم قطعا به شناخت طرفین کمک خوبی خواهد کرد. و نهایتا نزد مشاور امین که مراجعه کنید و بررسی لازم انجام شود توصیه لازم را خدمت شما خواهند نمود. مسئله مهمی که باید به آن توجه نمود سیر دقیق مراحل خواستگاری هست تا به اطمینان لازم برسید. که حالا برخی هم بعد از شناخت لازم تا مهیا شدن مراسم عقد و خرید و... مدتی را صیغه محرمیت می‌خوانند که ایرادی ندارد. در کل اگر بنا باشد مراحل خواستگاری دقیق انجام نشود و سریعا وارد رابطه صیغه محرمیت شوند این به صلاح نیست. چون هنوز شناخت دقیقی از طرف مقابل به دست نیامده و معیار ها و کفویت ها بررسی دقیق نشده و احتمال به هم خوردن نامزدی به دلیل این عدم کفویت هست. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام و خسته نباشید امیدوارم تمام لحظات زندگیتان سرشار از یاد خدا باشد استاد پور احمد عزیز شوهرم مرد کامل و پدری عالی است خیلی مرد آبرو مند و متدینی است تابحال کوچکترین کم و کسری برای زندگیمان نگذاشته هرچه برا بچه ها و خونه بهش بگم میخرد ولی مشکل کوچکی که دارد به خودم پول نمیدهد مثلا اگه دوسال نرم آرایشگاه یا لباس نخرم نمیگه برو حتی وقتی جایی می ره پول تو خونه نمی ذاره بارها بهش گفتم براش نامه نوشتم ولی فایده نداره دیگه خسته شدم دوست دارم خودش بهم بده نه من بهش بگم هر راهی بگی امتحان کردم فایده نداره هنر مرد بهش دادم گوش کرد هنر زن خودم گوش کردم این مشکل فقط با شما در میان گذاشتم چون واقعا مرد خوبی خیلی همدیگر دوست داریم امیدوارم شما بتوانید کمکم کنید ممنون و سپاسگزارم 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی 🌹از دعای خیر شما خواهر خوبم سپاسگزاریم و ان شاء الله عاقبت بخیر باشید. الحمدلله که از همسر محترم رضایت دارید و احسنت به شما که نگاه مثبت بین به خوبیهای همسرتان دارید. 🍀با توجه به وصفی که از همسر محترم کردید و اینکه هر زمان درخواست مالی داشتید ایشان پاسخگو بودند به نظرم زیاد روی این مسئله حساس نشوید و برای خودتان چالش نکنید. 🍀به هر حال این عدم پرداخت می‌تواند یا ناشی از غفلت آقا و حواس پرتی ایشان بدون قصد و غرض باشد که می‌توانید یادآوری کنید از طریق چسباندن یک پیام محبت آمیز روی در یخچال یا آینه.... و یا اینکه مردان ذاتا تمایل دارند که درخواست و نیاز مالی همسرشان را پاسخ دهند و این درخواست و تامین نیاز به آنها حس اقتدار و مفید بودن می‌دهد اگر علت عدم پرداخت از این نوع باشد و آقا هم با گشاده رویی دریغ نمی‌کنند پس سعی کنید این فرصت و رابطه را از بین نبرید. 🍀گاهی نیز می‌توانید شرایطی صحنه سازی کنید که مثلا چون هزار تومان پول همراه نداشتید مجبور شدید مسافت طولانی را پیاده برید. و یا برخی امور منزل و یا بچه ها را به دلیل نداشتن توان مالی ناقص بماند که آقا خودشان محبور به انجام شوند و به مرور بپذیرن که هزینه ای برای مخارج روزانه بگذارند. 🍀در کل هر چه میتوانید کیفیت رابطه عاطفی و جنسی خود را با همسر محترم تقویت کنید و در طول روز گفتگوی صمیمانه برای دقایقی با ایشان داشته باشید. و درخواستتان را نرم و با مهارت مطرح کنید. و مقدار مبلغ رو هم دست بالا نگیرید که در توان آقا نباشد. ناامید و خسته نشوید با توجه به شناختی که از ایشان دارید و با استفاده از مهارت و جذابیت های زنانگی سعی کنید در ایشان اثرگذار باشید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام عرض میکنم خدمت شما وهمکاران محترمتان مشکل یکی از دوستانم هست ایشون 4 سالی میشه که عقدکردن شوهرشون یک عادت بد دارند باهرناراحتی یامشکلی زود قهرمیکنن مثلا اگه کسی با نظر ایشون مخالفت کنه یااینکه اگه ازکسی یه کاری بخواد واون طرف دلش نخواد که اون کارو انجام بده یا اینکه رووسایلشون خیلی حساس هستن اگه بیاد ببینه که جابه جاشدن وخلاصه باهرمسئله کوچیکی قهرمیکنه با همه خانواده وهمکاراشون وخصوصا مادرشون هم همینطوری رفتارمیکنن ایشون وقتی قهرمیکنن تاچندروز میرن ونمیان وجواب تلفنهاشون هم نمیدن یا اینکه توجمع میرن تواتاق و دیگه باهیچ کس حرف نمیزنن ویااینکه غذانمیخورن اگرم هم بنده خدا اصراربه آشتی داشته باشه به خودش یا خانواده اش توهین میکنه اینقدر جدی قهرمیکنه که همه متوجه میشن وتا اینکه چندماه پیش که ایشون قهرکردن وخانواده دوستم که خیلی این رفتاررو ازشون دیدن نمیذارن دوستم واسه آشتی پیش قدم بشه ویه چندماهی قهرشون طول میکشه وچندبارم شوهردوستم خودش هرچی زنگ میزنه ومیخواسته بیاد واسه آشتی امادوستم به روش خودش جوابش رونمیده تااینکه خانواده شوهرش میان وآشتیشون میدن وایشون هم قول میدن که دیگه قهرنکنن و مشکلشون رو باحرف زدن حل کنند دوستم میگه بعدازاون رفتارش خیلی بهترشد چندماهی اصلا قهر نداشتن اما الان دوباره قهرمیکنه فقط سعی میکنه که بقیه متوجه نشن هنوزهم وقتی ناراحت میشه یکی دو روزی جواب تلفنش نمیده یا بهش کم محلی میکنه واما میاد پیشش که خانواده هاشون نفهمن ایشون چکارکنن که مشکلشون حل بشه ودیگه قهرنکنه ببخشید طولانی شد 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 سلام و عرض ادب خدمت شما 🍀در رابطه با مسئله دوست شما نیاز به بررسی دقیق هست که ریشه رفتاری همسر ایشان مشخص شود. برخی افراد به دلیل شخصیت و یا سبک تربیتی روحیه حساس دارند و سریعا نسبت به برخوردی که خلاف میلشان باشد عکس العمل اینچنین نشان می‌دهند و قهرهای طولانی می‌کنند که البته پسندیده هم نیست. و یا ممکن است خانم در ارتباط با همسرش رفتارهای اقتدار شکن و یا عدم احترام دارد که معمولا آقایان در این گونه مواقع یا عصبی می‌شوند و بددهنی می‌کنند و یا قهر میکنند و کمتر روش منطقی یعنی گفتگو و تعامل را پیش می‌گیرند. 🍀به هر حال بهتر است این موارد بررسی شود تا اگر خانم هم رفتاری که نباید دارد آگاهی یابد و اصلاح کند و با مهارت رفتار کند و در واقع با توجه به شناختی که از همسر دارد نسبت به مسائلی که ایشان حساسیت دارد دقت کند و همسرش را تحریک نکند. در کل بهتر است در فضایی آرام با همسر محترم صحبت کنند و از ایشان بخواهد که با گفتگو اختلافات به وجود آمده را حل کنند. با قهر و دوری باعث فاصله بین خودشان نشوند. البته زمانی هم آقایان نیاز به خلوت و سکوت دارند تا بتوانند مسئله پیش آمده را فراموش کنند این فرصت را به ایشان بدهند اما به حالت قهر و دوری آن هم برای چند روز نباید باشد و اخلاقا هم قهر کردن بین زن و شوهر حرام هست. 🦋به ایشان پیشنهاد کنید مجموعه هنر زن بودن را از کانال تهیه و گوش کنند. و در صورت پذیرش همسرشان حتما حضوری به مشاوری امین مراجعه کنند تا به صورت دقیق بررسی شود و راهکارهای لازم را دریافت کنند. بهتر است این مسئله تا قبل از عروسی حل شود. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام استاد وقت بخیر دختر 23 ساله ای هستم که در دوران نامزدی هستم و نامزدم مرد خوبیه مشکل من اینه که یکم بی حوصله هستم و بعضی وقتا که دعوای تلفتی میکنیم پیام های خیلی بدی به نامزدم میدم که برخاسته از پشیمونی هست از این ازدواج ..نمیدونم چرا نمیتونم جلوی خودمو بگیرم و حرفای ناامیدکننده زیادی تا حالا زدم توی اوج دعوا ..لطفا بهم بگید چیکار کنم این عادت از سرم بیفته ناگفته نماند الان 2 سال هست نامزدم خارج از کشوره و هم دیگر رو ندیدیم .کلاس هنر زن بودن هم گوش دادم ممنون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 سلام و عرض ادب خدمت شما خواهر عزیزم 🍀این بی حوصلگی شما دلایل مختلف می‌تواند داشته باشد که حتما باید ریشه یابی شود. یکی از دلایل آن همین مسئله دوری هست که باید بررسی شود و در صورت امکان این فاصله کوتاه شود. هر کدام از شما نیازهایی دارید که باید نسبت به هم متعهد باشید و به بهترین نحو پاسخ دهید. در کل باید تلاش کنید روحیه صبر و مدارا و سازگاری را در خود تقویت کنید. به هر حال زندگی بالا و پایین بسیار دارد و باید برای حفظ زندگی مشترک و آرامش آن صبورانه و با تأمل رفتار کرد. پس ابتدا باید یک شناخت وخودآگاهی خوب از خودتان پیدا کنید و نقاط مثبت خود را تقویت و نقاط ضعف خود را برطرف کنید. این کار هم نیاز به تمرین و مراقبه دارد. باید نسبت به صحبت‌ها و رفتارهایتان خودکنترلی داشته باشید. و گرنه نتیجه حرفهای زده شده جز دلسردی و فاصله چیزی نخواهد بود. پیشنهاد میکنم یک اصلاح مزاج نزد یک متخصص طب سنتی داشته باشید و مجموعه صوتی کنترل خشم نیز از ادمین محترم درخواست بدید و گوش کنید. 🍀البته نیاز به این بررسی هم هست که شما پروسه خواستگاری را به چه نحو پیش بردید. آیا کفویت های لازم را با ایشان برای ازدواج دارید یا خیر؟ و سوالات دیگر که حتما باید بررسی شود. 🦋پیشنهاد میکنم با یک مشاور امین به صورت تلفنی و یا حضوری ارتباط برقرار کنید. تا راهکار مفید با توجه به شرایط شما داده شود. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خدا قوت استاد برای اینکه همسرم از بابت ناراحت بودن اینکه من مخالفت کردم که مادرشون بیان کنار خونه ما زندگی کنن و خدا رو شکر تصمیم شون به خرید خونه کنار ما کنسل شد ... به روال عادی زندگی برگرده راهکار میخواستم تا این حد نمیدونستم تو روحیه اش تاثیر میذاره ایشون خیلی اعتقادی به دوری دوستی ندارن اما من واقعا بنظرم این حرف درسته. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار اصل کاری که انجام دادید، در شرایط عادی، درست هست اما این که به چه شکلی این کار را انجام دادید؟ چه صحبت هایی بین شما و همسر رد و بدل شده؟ شما علت این رفتار را چگونه برای همسر توضیح دادید؟ و ... ؛ بسیار اهمیت دارد که توضیحی در این باره نفرمودید. از طرفی نفرمودید که این اتفاق دقیقا چه تاثیری بر رفتار همسر شما داشته و ایشان به چه شکل واکنش نشان می دهند؟ برای پاسخ به سوال شما این موارد باید مشخص شود. به طور کلی نوع مواجهه شما با این مسئله بسیار اهمیت داشته، اینکه شما علت این رفتار را چه ذکر کردید؟ طبیعتا اگر از طرف شما طوری القا شده باشد که دوست ندارید نزدیک خانواده همسر باشید، یا انتقادات و ایراداتی را نسبت به خانواده همسر بیان کرده باشید و ... طبیعتا دلخوری همسر طبیعی است، چه بسا اگر شما هم به جای همسر بودید از طرف مقابل خودتون ناراحت می شدید، قطعا خانواده هر فرد برای او عزیز هستند، هر چقدر هم که مشکلات و مسائلی داشته باشند، به هر حال ریشه و اصل و خانواده فرد هستند و او نمیتواند آن را ها دور بیندازد یا طرد کند،کما اینکه مردی که مادر خود را که سال های سال برای او زحمت کشیده و او را بزرگ کرده،طرد کند، معلوم نیست که به همسر خود چقدر وفادار باشد!!! بنابراین همچین انتظاری هیچ وقت از همسر نداشته باشید، خودتون را حقیقتا جای او قرار بدهید و ببینید اگر جای ایشان بودید از چه مسائلی دلخور و ناراحت بودید و دوست داشتید طرف مقابل چه اقداماتی برای رفع این دلخوری انجام دهد؟ مسلما احترام و ابراز علاقه و محبت به مادر همسر، رسیدگی های گاه و بی گاه، احوالپرسی ها، هدیه های مناسبتی مثل تولد،روز مادر، سوغاتی و ...، دعوت کردن ایشان به منزل یا سر زدن به ایشان و ... جزو این رفتار هاست، اهمیت این رفتار ها از این جهت هست که حداقل هرازگاهی خود شما در آن پیشقدم بشوید و به همسر محترم پیشنهاد بدهید. مکمل این رفتار ها، توضیح درست و منطقی علت انجام این کار از طرف شماست، در این توضیح باید تاکید شود که شما هیچ مشکلی با خانواده همسر ندارید یا از آن ها بدتان نمی آید و ... بلکه کنار هم زندگی کردن چه چالش هایی را هم برای شما و هم برای خانواده همسر شما در پی داشته... چرایی دوری و دوستی را برای همسر با لحن و بیان خوب توضیح دهید و به دنبال این نباشید که حرف خود را به طرف مقابل اثبات کنید یا در کوتاه مدت بقبولانید، بلکه نظرات طرف مقابل را بشنوید، با بخشی از آن همراهی کنید و در ادامه نظرات خود را بیان کنید و تاکید کنید که جدا زندگی کردن اصلا به معنای دوست نداشتن خانواده همسر نیست بلکه این به نفع دو طرف هست و باعث بهبود شدن روابط خواد بود. اگر همسر به خصوص در دفعات اول نپذیرفت اصرار نکنید، بلکه ادامه بحث را به زمان بهتری موکول کنید. نکات صوت های هنر زن بودن را به طور کامل در ارتباط با همیر خود پیگیری کنید که روابط خود شما با هم سریع تر به شرایط عادی برگردد. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و خداقوت استاد یک سوالی داشتم در ازدواج دختر و پسر جوان، مباحث سیاسی تاثیر گذار هست؟ یعنی تفاوت در مباحث سیاسی دلیل بر رد کردن آقا می شود؟ ممنون از پاسخگوییتون. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بزرگوار مسائل سیاسی بسته به دیدگاه ها و رویکرد سیاسی خانواده ها و خود دختر و پسر دارد، طبیعتا در شرایط فعلی جامعه ما، دیدگاه ها سیاسی اهمیت زیادی پیدا کرده و متاسفانه یا خوشبختانه در روابط اجتماعی ما بسیار اثرگذار شده است، متاسفانه شکاف های اجتماعی و اعتقادی و سیاسی در جامعه ما عمیق تر از گذشته شده است و شرایط فعلی جامعه ما با سال ها و دهه های گذشته بسیار متفاوت شده است، بنابراین بهتر است دیدگاه های سیاسی حتما مد نظر قرار گیرد و پرسیده شود، میزان اختلاف هم به دقت بررسی شود، حتی اگر در مورد آن به نتیجه نرسیدید به طور خاص در مورد مسئله محل اختلاف، با مشاوری امین و قابل اعتماد صحبت کنید. به خصوص اگر فرد بر موضع سیاسی خود و خانواده خود تاکید دارد، تنش های بیشتری با طرف مقابل خواهد داشت،در نتیجه این جر و بحث ها و ... که موجب فاصله عاطفی بین زوجین و استهلاک روانی آن ها میشود، یا یکی از طرفین ناچارا عقیده خود را کنار گذاشته و هم رنگ طرف مقابل خواهد شد یا این تنش ها همچنان ادامه خواهد داشت، از طرفی با ورود فرزندان به ماجرا، اینکه عقیده سیاسی آن ها شبیه کدام یک از پدر و مادر باشد، خود مسئله ی پر تنش دیگری خواهد بود... بعضی از اوقات زوجینی که در ابتدای ازدواج دیدگاه های سیاسی یکسانی داشتند به مرور زمان و با تاثیر پذیری از وقایع مختلف سیاسی-اجتماعی، رویکرد های مختلفی پیدا خواهند کرد که محل اختلاف آن ها خواهد شد، این مسئله در رابطه با کسانی که از ابتدا اختلاف دارند، شدید تر است، کما اینکه ممکن این این اختلافات در ادامه عمیق تر شود یا از اول عمیق بوده اما فرد برای سرگرفتن ازدواج، خیلی ملایم آن را مطرح کرده است. بنابراین به طور کلی دیدگاه های سیاسی در ازدواج اهمیت زیادی دارد، اگر ابهامی در این رابطه دارید، میتوانید با ارائه توضیحات بیشتر از مشاوره امین نیز کمک بگیرید، ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام و احترام وقت بخیر سوالی از محضرتون داشتم در مورد ازدواج و انتخاب همسر بنده یک ویژگی اخلاقی دارم که میگم ب چیزی ک دست خودانسان نیست نمیشه ایرادگرفت مثل چهره وظاهرفرد،خیلی دراین زمینه دچارمشکل میشم چندموردخواستگاری داشتم ک شرایط اولیه خوبی از لحاظ شغل ایمان خانواده...داشتن اماازنظرظاهروچهره مناسب نبودندوخانوادم گفتند ازنظرظاهرمناسبت نیست.همش ترس دارم ک نکنه چون این خصلت اخلاقی درمن پررنگ هست خیلی درمن تأثیرگذاشته الان نمیتونم درست تصمیم بگیرم اصلا درفهم اینکه از این فردبدم اومده یانه دچارمشکل میشم متوجه نمیشم. زیبانیستندقاعدتاخوشم نیومده امااینکه بدم اومده باشه یانه رونمیفهمم.راه حلهایی راپیاده کردم امابازهم موفق نشدم(آیادوست داری به صحبت ادامه بدی یامیتونی بعنوان همسرت به دوست فامیل معرفی کنی) ازیک طرف ب خودم میگم نکنه چون نمیخوام ازچیزی ک دست خودفردنیست ایرادبگیرم الان متوجه نمیشم ک ازاین فردبدم اومده یانه میتونم بعنوان همسرم که قراره همیشه کنارم باشه بپذیرم ازطرفی هم میترسم توآینده پشیمون شم وبه خودم بگم چرااین فردوانتخاب کردی واقعا دچارمشکل شدم خیلی اذیت میشم ممنون میشم راهنماییم کنید و اگر راه حل های دیگری دارید ارائه دهید با تشکر فراوان 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار در ارتباط با ویژگی هایی که اکتسابی هست، باید ملاک های خود را قبل مشخص کنید و بر اساس آن فرد را ارزیابی کنید، گر چه بعضی از ویژگی ها صفر و صدی نیست و دارای طیف هست و بعضی به لحاظ زمانی، فرآیند دارد و نمیتوان صرفا بر اساس وضعیت فعلی قضاوت نهایی کرد، مثلا ممکن هست فردی در حال حاضر وضعیت مالی خوبی نداشته باشد اما با بررسی های دقیق و تحقیق ها، نشان داده شده باشد که فردی زرنگ و اهل کار است، برای چنین فردی آینده ی خوبی به لحاظ شغلی و مالی میتوان پیش بینی کرد. اما در ارتباط با برخی از ویژگی های ذاتی فرد، مثل چهره و هیکل و ... باید سطحی از خوشایندی اولیه وجود داشته باشد، این خوشایندی الزاما ممکن هست در جلسه اول به وجود نیاید اما اگر فرد خیلی بدش نیامده باشد و از طرفی بقیه ویژگی های فرد تقریبا مورد تایید و مورد پسند باشد تا حدود سه جلسه می توان ادامه داد، اگر روند خوشایندی از چهره و ... رو به مثبت بود و روند صعودی داشت ،میتوان جلسات و گفت و گو را ادامه داد. این را توجه داشته باشید که انتخاب در نهایت بر اساس مجموعه ای از ملاک ها انجام میگیرد و اگر فرد از قبل ملاک های خود را درست شناخته باشد و هنر انتخاب همسر را کسب کرده باشد و بتواند ملاک های خود را در طرف مقابل تشخیص دهد، پشیمانی ان شاالله شکل نخواهد گرفت. اما اگر هیچ خوشایندی بعد از حدود سه جلسه، ایجاد نشد و یا حتی روند منفی بود و حتی میزان از ناخوشایندی ایجاد شد، خب طبیعتا ادامه دادن جلسات ریسک زیادی داد و توصیه نمیشود. در مورد برخی دیگر از ویژگی های ذاتی مثل خانواده و فرهنگ خانوادگی فرد، باید دقت کافی به خرج داد، چرا که هر چقدر هم فرد با خانواده اختلاف عقیده و سلیقه داشته باشد،اما به هر حال سال های سال در آن خانواده بزرگ شده و بسیاری از اخلاق ها و فرهنگ خانوادگی خود را کسب کرده و در لایه های عمیق شخصیت او نهادینه شده است‌. توصیه میکنم هم صوت های هنر انتخاب همسر استاد پوراحمد را حتما گوش دهید، و حتما منابع دیگری که در پاسخ به سوالات مختلف معرفی شده را مطالعه بفرمایید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و عرض احترام خدمت استاد گرامی. بنده دختر اول خانواده ۵ نفری هستم و بعد من یک خواهر و برادر دوقلو دارم که باهم ۴ سال اختلاف سنی داریم و اونها ۱۳ سالشون هست. خواهر و برادرم باهم خیلی فرق دارند و چون باهم مقایسه میشن برادرم ضعیف تر هست. از لحاظ اخلاقی و رفتاری. برادرم خیلی مهربونه و همه رو دوست داره و به اصطلاح محبتی هست. و یه کاری که انجام میده زود میگه ببخشید ، غلط کردم. از بچگی همین طور بود. تنها پسر خانواده پدری هم هست و خیلی عزیز شده که تا الان به سختی جلوی این تبعیض رو گرفتیم. پدرم با داداشم ارتباط خوبی نداره با اینکه برادرم از همه بیشتر پدرم رو دوست داره ولی اصلا از طرف پدرم محبت به مقدار خودش رو نمی بینه و پدرم هی میگه منو بغل نکن .. البته اشتباه نشه که برادرم هم هی همه رو بغل میکنه و هی بوسمون میکنه و به زور میگه بوسم کنید و بغلم کنید و این حرفا .. جدیدا حدود ۱ سالی میشه که یه مشکل بدتر هم پیدا کرده .. مدام تکرار میکنه .. مثلا داره راه میره هی برمیگرده عقب و دوباره تکرار میکنه یا هی میگه لیوانو بده من .. آجی لیوانو بده من .. لیوانو بده من .. و حسابی اعصابمون رو بهم میریزه و اینکه باید بگم به طور موروثی اعصابمون هم ضعیف هست. جالبه که وقتی بیرون هستیم یا با کس دیگه هست این رفتارا رو انجام نمیده. اوایل بهش میگفتیم نکن اونم میگفت ببخشید .. گفتم که سر هر چیزی الکی میگه ببخشید .. ولی گفتیم اگه محلش نگذاریم خوب میشه .. یه مدت خوب شده بود تا اینکه چند روز پیشا رفته بود بیرون که اینطور که خودش می گفت یکی خودکشی کرد و خودش رو انداخت از ساختمان پایین و برادرم هم بالای سرش رفته بود .. حالش بد شده بود و دوباره تکرار میکرد .. تازه حرفه ای تر شده و چون میدونه محلش نمیگذاریم مدل هاش رو تغییر میده و اگه هم بهش نگیم تکرار نکن، عصبانی میشه و داد و فریاد میکنه.. مثلا امروز بالای سرم نشسته بود هی نفس میکشید و معلوم بود داره تکرار میکنه که محلش نگذاشتم و اون عصبانی شد و برگم رو مچاله کرد و همون موقع هم پشیمون شد و برگه رو نوازش کرد و به من گفت ببخشید و هی دوباره گفت ببخشید .. خیلی ناراحتشم .. اگر میدونید نیاز هست تلفنی صحبت کنیم یا حضوری مشاوره برم بگید چون من واقعا نگران آینده ش هستم. خیلی از معایبش رو هم که به این موضوع ربط داره رو نگفتم. اگر طولانی شد عذرخواهم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما دختر بزرگوار اینکه در ارتباط با خانوادتون دغدغه مند هستید و از سوال میپرسید و ... بسیار عالی هست، ان شاالله که خدا شما را برای خانواده محترم حفظ کنه. با توجه به مسائلی که فرمودید به خصوص پس تشدید آن ها پس از اتفاقی که برای برادرتون افتاده، احتمال وجود یک مسئله هست، به خصوص اینکه ارتباط چندان گرمی هم به عنوان تک پسر، با پدرتون ندارند. باید اولا در ارتباط با یک روان شناس مجرب و متدین و قابل اعتماد، که در حیطه نوجوان کار میکنند، تحقیق کنید و زمانی که چنین فردی یافتید، یک مراجعه حضوری داشته باشید، تا بقیه جوانب خم توسط ایشان بررسی شود، اگر مسئله ای وجود دارد درمان بشود و اگر صرفا کمبود مهارت های ارتباطی است، آموزش در اختیار ایشان قرار بدهند. توصیه میکنم پدر و مادر را برای گوش دادن به صوت های تربیت نوجوان استاد پوراحمد نیز ترغیب کنید. در طول روز سعی کنید حداقل حدود یک ربع به طور منظم بهشون این فرصت را بدید تا با شما صحبت کنند و اجازه دهید صحبت های خودش را بیان کند بدون اینکه بهشون غر بزنید، دعواشون کنید یا قضاوتشان کنید، بهتر هست این کار توسط والدین انجام شود، اما اگر انجام نمیشود و بعد از صحبت شما باز هم انجام نمیدهند، لااقل شما چنین کاری برای ایشان انجام دهید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام بنده ۳۴سالمه..ازاول نوجوانی که تمایل به جنس مخالف درمن شکل گرفت دوست داشتم ازدواج کنم ولی بدلیل بیماری چشم که به ضعیف شدن پی درپی چشام منجرمیشه وناشنوایی گوش چپم بعلت کتکی که برادرم تونوجوانی بهم زدکم شنواشدم وخواستگارکه میادتاشرایط روبگم قبول نمیکنن الان که سنم رفته بالابشدت احساس سرخوردگی.تنهایی.مبهم بودن اینده رودارم چشام روعمل کردم به امیدبهترشدن ولی بازم بینایی ام خوب نشدگوشم هم درمان نداردبعلت پاره شدن پرده گوش..کارم شده شبانه گریه کردن چرامن اینجورم بین اینهمه ادم..دوست دارم ازدواج کنم.طعم مادربودن روبچشم ولی بالاگفتم کسی شرایطم روقبول نمیکنه..پیام دادم که بهم بگیدچکارکنم فقط آرامش داشته باشم زندگی بکنم .راحت بخندم.راحت بخوابم.شاغلم بیرون خودم رو هم مشغول کردم توخونه ولی بازم ارامش ندارم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار درک میکنم که به لحاظ مشکلاتی که براتون پیش اومده و موانعی که بر سر راه ازدواج هست، ناراحتی ها و دلخوری هایی دارید. آن چه که پیش آمده ناراحت کننده هست اما ناراحتی عمده شما نه به علت مشکلات پیش آمده، بلکه به علت افکار بسیار مخرب و منفی است که دائما با خود مرور میکنید و به خود می گویید، این افکار شما را افسرده کرده، در موضع ضعف قرار داده، چه بسا بر وضعیت جسمانی شما نیز اثر منفی گذاشته و به شکل ناخودآگاه روابط اجتماعی شما را هم تحت تاثیر قرار داده است. بدون شک شما تنها فردی نیستید که با مسائل این چنینی مواجه هستید، بسیار افرادی هستند که وضعیت های جدی ناتوان کننده دارند ، اما همین افکار تحریف کننده واقعیت را طوری برای شما جلوه می دهد که کاملا نقاط مثبت و ظرفیت های خود را نادیده بگیرید، چند مورد مسائل خود را بیش از حد واقعی، بزرگ جلوه دهید، در نتیجه خود را در وضع اسفبار و وحشتناکی ببینید که همه از شما وضع بهتری دارند و فقط شما هستید که با مشکلات و مسائل دست و پنجه نرم میکنید، طبیعتا با چنین افکاری آرامش نخواهید داشت و کار هر شب شما گریه میشود. توصیه میکنم حتما با یک مشاور یا روان شناس امین صحبت داشته باشید، تا بتوانید به شکل درست و کامل، بر افکار منفی و مخرب خود غلبه کنید و راه حل های برای بهبود شرایط بیابید. مهم ترین نکته این هست که به علت اینکه چند نفر با شرایط شما برای ازدواج تناسب نداشتند، خود را این قدر تحقیر نکنید و دست کم نگیرید، قطعا در وجود شما ظرفیت های فراوانی است که میتوانید آن ها را شکوفا کنید اما توانمندی های خود را بالا ببرید، از طرفی ازدواج مسیر یکسانی برای همه ی افراد نیست، اگر شرایط ازدواج مناسب برای فرد فراهم شد نباید آن را پس بزند اما اگر به هر دلیلی این شرایط فراهم نشد، نباید آینده و سرنوشت خود را فقط و فقط به ازدواج گره بزند و در صورت رخ ندادن آن دچار افسردگی و رکود بشود. راهکار این هست اولا در شرایط فعلی حتما باید با یک مشاور یا روان شناس امین و قابل اعتماد صحبت داشته باشبد، در کنار شغل سعی کنید حتما یک کار هنری یا ورزشی، قرآنی یا ... را پیگیری کنید و توانمندی های خود را افزایش دهید، این کار هم به گسترش روابط اجتماعی شما کمک میکند و هم اعتماد به نفس شما را بالاتر میبرد، اگر شما همه توانمندی های خود را نادیده بگیرید و بر چند مورد معدود از مشکلات خود تمرکز کنید، نمیتوانید از دیگران انتظار داشته باشید که تصویر مثبتی از شما داشته باشند، چون شما پیش از آن تصویری ضعیف و منفی از خود القا کرده اید. اولین تغییر، تغییر ذهنیت خود شماست... شما از این رکود با توکل به خدا دربیایید، یک قدم رو به جلو بردارید تا ان شاالله خدا گام های متعددی به سمت شما بردارد و برکت خود را به زندگی شما بیش از پیش عطا کند. همچنین توصیه میکنم صوت های رضایت از زندگی استاد پوراحمد را حتما گوش بدهید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با عرض سلام و رحمت :) بنده خانمی ۲۳ ساله و اقا ۲۴ ساله ماه دیگه میشه ۱ سال ک عقد کردیم همسرم در اوایل یکم خوش اخلاق تر بود .الانم هستاااا ولی خب کلا آدمی هس ک کلا صبر و تحملش کمه صبور نیس اصلا همش نق میزنه غرمیزنه چرا فلان کردی فلان نکردی عصبانی میشه زود همش تا یه ذره دیر بشه چیزی میکه زودی باش زودی باش ... من خیلی سعی کردم صبرشو ببرم بالا بهش راه حل هم دادم ولی اصلااااا ب حرفم گوش نمیدع میگه من هر جا گفتم بیا باید بیای من دوس دارم با زنم برم خب میگم شاید یه وقت من حوصله نداشته باشم ... میگه حرف گوش کن نیسی خب خیلی وقتا زور میگه منم حرفشو گوش نمیدم ... همش میخواد همه کاره خودش باشه... مدتیه معده درد بهم زده هر چی بهش میگم چیزای گازدار بده همین اخلاق بدت و عصبانیتت رو معدت اثر میذاره و بدترش میکنه اصلااااااا اهمیت نمیده ب حرفم ... جلوم میشینه نوشابه دلستر و .... سر میکشه عین خیالشم نیس روز ب روز بد اخلاق تر و عصبانی تره تا بهش میگی میگه خودتو درست کن تا منم درست بشم اصلاااااا زیر بار اشتباهاتش نمیره همش میمدازه تقصیر من منم بهش گفتم هر رفتاری بکنی باهام همون رفتار رو میبینی از این بعد واقعا خستم کرده دیگه نمیتونم باهاش خوب باشم و مهربون باشم حتی دلم نمیخواد باهاش جایی برم یا اصلا ببینمش چون بد اخلاقیش زورگوییاش و عصبانیتاش واقعا اذیتم میکنه و باعث شده من اینجوری بشم خلاصه به شدت ناراحتم و اونم زیر بار نمیره و همش میگه تو درست باش تا من درست شم همش میخواد تلافی کنه یا شرط و شروط بذاره ک تو درست شو تا منم درست شم اصلا حاضر نیس از خودش شروع کنه و اشتباهش رو بپذیره ممنون میشم راهنمایی کنید 😭 انقدر حالم بده و خسته شدم ک خدا میدونه بهش میگم حقوقت چقدری شده این ماه چقدری داریم میگه دخالت نکن تو این چیزا نمیپرسم این ماه چیکار کردی و چیشد این پول میگه برات مهم نیس به خدا دیگه موندم چیکار کنم از دستش حرف بزنم میگه چرا حرف زدی حرف نزنم میگه چرا نزدی به شدت هم دروغ میگه و پنهون کاری میکنه مثلا یه چیزیو میدونه میگع نمیدونم یا خلافشو میگه یا بعضی کارا رو میکنه بعضی جاها رو میره و نمیگه به ادم از ادم پنهون میکنه همش دارم مدارا میکنم ولی تمام جسم و ذهنم درگیر شده بعضی وقتا با خودم میگم چه اشتباه بزرگی کردم تو زندگیم ک ازدواج کردم کاش صبر کرده بودم شاید زود بوده من خیلی صبورم خیلی ولی یکم حس میکنم دیگه قوی نیستم حتی به طلاق فکر میکنم میگم بهتره راحت کنم خودمو و اونو اون بره هرکاری دلش خواست بکنع منم دیگه نه ازدواجی میکنم نه چیزی فقط ذهنم آروم میشه میرم ب همون آرامشی ک همیشه دنبالشم (اخه آرامش تنها چیزیه ک من تحت خر چیز و شرایطی از دل و جونم خواستمش و داشتمش) و اینکه شروط ضمن عقد ادامه تحصیل بوده خودم دانشجوی (لیسانس) هستم دو ترم دیگه تمومم اقا (دیپلم هستن) و قرار بر این شد ک ادامه بدهند الان ترم دو هستن و زدن زیرش یعنی کار کردنشونو بهونه کردن (کارشون عوض شده) و با اینکه نسبت ب کار قبلی آزاد تر هستن و وقتشون بیشتره همین کار رو بهونه کردن و میگن من وقت نمیکنم امتحان بدم تو به جای من امتحان بده منم گفتم من خودم درس دارم وظیفه من فقط کمک کردن ب شماس تو درسها وظیفه من نیس ب جات امتحان بدم و ایشونم با خیال راحت دیروز و امروز امتحان ندادن چرا؟؟؟؟چون وقت نداره چون سرکاره چون من باید ب جاش امتحان بدم !!! خب اخه وظیفمه من نیس!!!! ایشون مگه کمکی تو درس های من میکنن ؟ مگه اصلا من کمکی خواستم کارای شخصی خودشو ادم باید خودش انجام بده همش بهانه هست بخدا دیگه خسته شدم هر روز یک بحث هر روز یک اعصاب خوردی در ضمن هر از گاهی فهمیدم ک قلیون میکشه ولی هم با روش غیر مستقیم و هم مستقیم گقتم ک دوس ندارم ولی الان بعضی وقتا حس میکنم داره ازم پنهون میکنه و میکشه هر از گاهی ولی نمیدونم چطور بفهمم ک میکشه یا نه و این مسئله هم ب شددددددت برام مهمه تو دوره خواستگاری هم فهمیدم ولی قول شرف داد ک نکشه ولی بعضی وقتا فهمیدم و دیدم ک دروغ گفته و کشیده دیگه واقعا کشش ندارم و به شدت پشیمونم از ازدواجم و حتی بیشتر وقت ها به طلاق فکر کردم تو رو خدا کمکم کنید راهنمایی کنید لطفا 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و رحمت آنچه از پیام شما دریافت شد این نکته است که بنظر میرسد نوع دیدگاه و تلقی شما از زندگی مشترک غلط است و با این رویکرد شما قطعا نمیتوانید آرامش را تجربه کنید نه در زندگی مشترک با این فرد و نه هیچکس دیگر لذا باید نوع دیدگاه خود رانسبت به ازدواج،ژندگی زناشویی،تقسیم وظایف و...تغییر دهید اینکه تا زمانی که طرف مقابل تغییر نکند من نیز خودم را تغییر نمیدهم یا اینکه هر رفتاری که داشته باشد من نیز متقابلا آن را انجام میدهم،تماما نشان از عدم شناخت زندگی زوجی دارد 👇👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆همه ی ما نیازمند مهارت آموزی هستیم و زندگی و مسائل مختلف آموختنی می باشد لذا در برهه های مختلف باید بطور جد یاین مهارت آموزی را داشته باشیدو بدانید اگر شما رفتار خود را تغییر دهید قطعا واکنش ها و رفتارهای همسرتان نیز متعادل تر میشود حتما صوت های هنر زن بودن،صوت های مهارتی خانم کشوری،کتاب های مربوط در این زمینه را مطالعه کنید و بدانید تا شما رشد و تغییر نکنید ،قطعا اوضاع زندگی تان بهبود نخواهد یافت نکته ی مهم دیگر اینکه شما باید نیازهای همسرتان رابشناسید و مطابق با آنها رفتار کنید به گونه ای که بتوانید آن ها را تامین کنید دقت داشته باشید این که به همسرتان امر و نهی کنید درمورد سلامتی یا موارد دیگر نه تنها کمک کننده نیست که همسرتان موضع نامناسبی نسبت به شما می گیرند پس تلاش کنید به جای توصیه و امرونهی رابطه تان را بهبود بخشید و بدانید شما باید همسر باشید نه مادر یا پزشک یا موارد دیگر تلاش کنید که بتوانید گام موثری در بهبود شرایط خود بردارید. 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
باسـلام خدمت شمااستادبـزرگــوار وقتتون بخیر .... دخـتــرخـانـمۍ 21ساله هستم 2سال وسه ماه که طلاق گرفتم نزدیک به 3سال طول کشیدتاطلاق بگیرم درخواست طلاق ازطرف من بودچون با پسره تفاهم نداشتیم واینکه پسره ناس قرص و مواد الکلی استفاده میکردموقع عصبانیت کنترل خشم خودنداشت هرکاردوست داشت انجام میداد نه به خانواده خودش احترام میزاشت نه به خانواده من اولش راضی به طلاق نبودم چون دوسش داشتم با دخالت خانواده ازهم جدا شدیم خانوادم میگفتن پسره قرص استفاده میکنه من باورنمیکردم تا اینکه خودش بهم گفت دیگه تصمیم به طلاق گرفتم ازوقتی که جداشدم برام چندبار خواستگار اومد یا کسی فرستادن براخواستگاری ولی اجازه ندادم بعضی هاشون خوشم نمیومد یا کلا نمیزاشتم بیان جلو چون هنوز تو فکر گذشته هستم نه اینکه دلم پیش پسره باشه نه چون اینقدرخاطرات بداز اون دارم که متنفرم ازش راستش از ازدواج مجدد میترسم که خدای نکرده بازشکست بخورم بازهمون بلا سرم بیاد کلا کاری باهام کرد که دیگه نمیتونم به کسی اعتمادکنم فکرمیکنم همه مردا همین طور هستن 3سال من سختی کشیدم واذیت شدم سرکوفت همه روتحمل کردم خیلی هم دکتر رفتم چون دست راستم درد گرفتم و دکتر کفت مال اعصاب هست چندبارهم بستری شدم 😔😔 الان خانوادم میگن ازدواج کن ولی دوس ندارم دلم میخواد باکسی ازدواج کنم که دوسم داشته باشه وگذشته ام براش مهم نباشه اینقدربهم محبت کنه که یادم نیادقبلاازدواج کردم وهمه خاطرات وفراموش کنم به نظرشماچه کارکنم که گذشتم روفراموش کنم و ازاین شک وتریدی که نسبت به بقیه دارم بیرون بیام خیلی خسته شدم از این وضع ممنون میشم راهنمایی ام کنید...؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت متاسف شدم از داشتن تجربه ی تلخ ازدواج تان نکته مهمی که شما از آن غفلت کرده اید این است که ترس از شکست میتواند منجر به دو مدل رفتار بشود: ۱)فرد از ترس شکست دوباره کلا دست از کار و عمل بکشد و انفعال را انتخاب کند ۲) فرد دوباره وارد اما بشود اما با دقت بیشتر و بررسی بیشتر جوانب اینکه شما ترس دارید طبیعی است چون آسیب دیده اید اما اینکه از ترس رفتار اول را انتخاب کنید کار صحیحی نیست لذا شما باید با رعایت تمام جوانب،اگاهی خود را در این زمینه بالا ببرید و تصمیم خود را بادقت بیشتری بگیرید در این مسیر باید حتما به مهارت آموزی بپردازید زیرا همه ی ما در زندگی در هر برهه ای نیازمند این کسب آگاهی و مهارت آموزی هستیم حتما کتب لازم،صوت های موحود درمورد انتخاب همسر را تهیه کنید و معیارهای خود را مشخص کنید نکته ی مهم دیگر اینکه باید معیارها و نگاهتان به ازدواج و زندگی واقع بینانه باشد اگر شما انتظار داشته باشید که یک نفر پیدا بشود که تماما مسئول خوشبخت کردن شما باشد سخت در اشتباه هستید شما باید خودتان مسئول خوشبختی خود و رفع نیازهایتان باشید و به این فکر کنید که آیا آنقدر شخصیت قوی پیدا کرده ام که بتوانم دیگری را خوشبخت کنم یا نه اگر با این دیدگاه واقعی وارد زندگی شود قطعا آرامش سهم قلب شماست اما اگر با توقع اینکه او باید تماما به شما محبت کند و...اشتباه است چرا که رابطه ی زوجی یک رابطه ی کاملا دوطرفه است که افراد باید آرام آرام آن را شکل بدهند برای ازبین بردن این احساس های منفی و ترس هایی که بر اثر این شکست به شما وارد شده است حتما از یک‌مشاور امین و روانشناس بالینی کمک بگیرید تا ان شا الله حالتان بهتر شود صوت رضایت از زندگی نیز میتواند به شما کمک کند حتما برنامه ی جدی برای زندگی الان خود داشته باشید و فعالیت هدفمند و‌موثری را انتخاب کنید و از فرصت بسیار خوب خود بهترین استفاده را بکنید ان شاالله خداوند شما را یاری کند 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
با سلام بنده ۳۶ ساله و همسرم ۳۷ ساله اند. دو دختر ۵ ساله و یک ساله دارم. وقتی دختر بزرگم دنیا اومد، از تربیت کودک چیزی نمیدونستم، ولی پیگیر بودم، متاسفانه با راهنمایی های غلط مشاوران و کلاس ها و کتاب های اغلب غربی راه را اشتباه رفتم. در حال حاضر صورتهای تربیت فرزند رو گوش دادم و کتاب های آقای عباسی ولدی هم مطالعه میکنم. اما دیگر دخترم همکاری نمیکند. لطفاً راهنمایی کنید که چجوری برخورد کنم. دخترم خیلی وابسته به گوشی و تلویزیون هست، خودش غذا نمیخورد، کلا بد غذاست، در کارهای منزل علاقه ای نشان نمی‌دهد، و آنها را بازی حساب نمیکند. خیلی پذیرایی را بهم می‌ریزد. و ذره ای در جمع آوری وسایلی که در پذیرایی پخش کرده کمک نمیکند. زیر بار قوانین نمی‌رود. قانون گذاشتم که اگر وسیله ای در پذیرایی بود، و برنداشتی اون وسیله رو ضبط میکنم براش مهم نبود. تقریبا کل اسباب بازی هایش ضبط شد و تلاشی براشون نکرد. قانون گذاشتم که تو آشپزخونه غذا بخوریم تا جلو تلویزیون نباشه، با گریه و داد و بیداد مجبور شدم ببرم پذیرایی و خودم بکنم دهنش و هر قاشق هم چند بار تکرار کنم که دهنت رو باز کن. قانون گذاشتم که فقط شبکه پویا رو ببین و نهال نه، با نق و گریه و ناله و یواشکی باز نهال هم میبینه. قانون گذاشتم که فقط نیم ساعت گوشی. میاد یواشکی گوشی رو پشتش قایم می‌کنه و می‌ره بازی. مگه من چند ساعت در روز میتونم باهش بازی کنم و به کارهام هم برسم. بهش گفتم بیا کف بازی و فقط یه بار اومد برا ظرف شستن. خیلی بداخلاقه. مدام نق میزنه. غذا آماده نباشه میگه غذا می‌خوام. میبرم براش نمیخوره. فکر میکنم مشکل من از زیاد تلویزیون دیدنش باشه. پارسال یکباره تلویزیون و گوشی رو تحریم کردم. خیلی عصبی شده بود و ساعت ها گریه میکرد. الان با توجه به عدم همکاریش در اجرای قوانین و کمبود وقت من که نمیتونم مدام سرگرمش کنم تا قوانینم اجرا بشه، تنها راه حذف کامل شبکه پویا یا کلا حذف تلویزیون هست. که البته باید دروغ بگم که مثلا شبکه پویا رو مسیولین حذف کردن یا اینکه برق تلویزیون قطع شده. که اون موقع میاد و میخواد من بازی کنم باهش، و کارهام رو انجام ندم. که این باز خودش معضله 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و رحمت نکته‌ی بسیار مهم این است که اول چیزی که در ارتباط با کودک مطرح می‌شود نوع ارتباطی است که شما با کودک برقرار میکنید آنچه از متن شما برآورد میشود شما نتوانستید رابطه ی خوبی شکل بدهیدو از همه مهم تر شما فقط قوانین را وضع کرده اید و در اجرا بخاطر گریه و ...و عدم ارائه ی جایگزین مناسب ،از قانون کوتاه آمده اید و هیچ چیز بیشتر از شکستن قانون بدلیل گریه کودک و...نمیتواند تربیت او را تحت الشعاع قرار بدهد دقت داشته باشیدنوع شخصیت و رفتار پدرومادر باید مقتدر باشد یعنی در عین مهربانی در مواقع لازم جدیت خود را دارد و حرفی که زده را حتما اجرا میکند لذا نباید در این بین قوانین و صحبت هایی که نمیتواند آنها را اجرا کند بزند از طرفی اگر سخت گیری زیاد باشد ورابطه شکل نگرفته باشد ،کودک به لج بازی می‌رسد و دیگر برایش عادی میشود دقیقا مثل مسئله ی وسایل بازی اش که چون قانون و عقوبت آن متناسب نبوده و از طرفی شما رابطه ی عاطفی محبت آمیز شکل نداده بودید نتوانستید آن بعنوان یک اهرم برای حل مشکل استفاده کنید اول از هر چیز تلاش کنید رابطه ی خود را با کودک ترمیم کنید و جبران مافات کنید این کار فقط و فقط از طریق محبت و انتقال آن به کودک صورت میگیرد روزانه حتما باید یک ساعت با او بازی بکنید آن هم بازی با قوانین زیر: هیجانی باشد مورد علاقه کودک باشد قانون داشته باشد و هردو در آن برنده شوید خود شما احساس خوبی داشته باشید و از بازی با کودکتان لذت ببرید راهکار مهم بعدی این است که در طول روز حتما محبت فیزیکی داشته باشید و به این فکر کنید که کودک من فقط ۵سال دارد لذا اگر این محبت را از من در این سن دریافت نکند،روزی آن را از دیگران گدایی میکند رفتارتان را ثابت کنید یعنی رفتار مقتدرانه را انتخاب کنید و قوانین متناسب باسن کودک را داشته باشید و بر روی همان قوانین تحت هر شرایطی بمانید اما دقت کنید قوانین فراتر از توان خودتان و کودک نباشد قانون نباید شکسته شود و در اجرای قانون نباید عصبانی شوید یا برخورد نامناسب داشته باشید بلکه رفتار مقتدرانه این است که با حفظ آرامش قانون را بارها تکرار کنید و اجازه ندهید گریه ی کودک مانع شود اینکه بخواهید کودک ،کارهای خانه رابازی محسوب کند باید شما هم تلاش کنید که بازی جلوه بدهید مثلا خودتان هیجان و نشاط داشته باشید و وقتی مسابقه میدهید این هیجان را در شما هم ببینند یا اینکه خودتان بعد از مثلا بازی کف بازی انرژی داشته باشید و به کودک بگویید بزن قدش مابرنده شدیم یا... و اینکه نباید در حین کارها سخت گیری زیاد 👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆 زیاد داشته باشید که چرا این مدلی ،اون کارو نکن و...با سعه ی صدر بپذیرید که او نمیتواند مثل شما کارها را انجام بدهد. این رفتارهای کوچک به مرور رابطه ی شما را هم سامان میدهد و باید بدانید در مقابل سردی و عدم رغبت او شما رفتارتان نباید تغییر کند در طول روز حتما کودکان تان را به گردش و تفریح ببرید مثلا پارک محل،پیاده روی و مسجد و تلاش کنید این زمان برای آن ها لذت بخش باشد. تلاش کنید رابطه شان را با خواهرش شکل بدهید و زمان هایی را باهم مشغول شوند برای تلویزیون باید قانون وجود داشته باشد که یک ساعت در روز بعد از با محبت و آرامش تلویزیون را خاموش کنید و در مقابل گریه های او با محبت برخورد کنید و بگویید میدونم دلت میخواد ببینی ولی قانون اینه که نمیتونیم بیشتر از یک ساعت ببینیم اما میتونیم به جای آن فلان کار رو انجام بدیم بعد از مدتی به راحتی کودک مسائل را متوجه میشود کتب استاد عباسی ولدی را با زیر ذره بین قرار دادن خودتان وخارج از گود بررسی کردن مطالعه کنید وبه عیب یابی دقیق رفتارتان بپردازید ان شا الله با رعایت نکات بالا بتوانید گام موثری در جهت بهبود اوضاع بردارید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام،خداقوت، بخاطر خطرسقط جنین دکتر اجازه ی نزدیکی نداده ومیدونم روی شوهرم خیلی فشار میاد اینکه تا ۹ ماه رابطه نباشه ،بااینکه گفتن این حرف برام مشکل بود امابهش گفتم برو زن صیغه کن اما قبول نکرد میخوام بدونم راه دیگه ای هست که نیاز جنسی همسرمو برطرف کنم که به گناه نیفته ؟ مسئله دوم اینه که شرایطم سخته وشوهرم مجبوره تقریبا کل کارای منزل رو انجام بده خیلی خسته وکلافه میشه وگاهی اخم میکنه وفشار روحی روی من زیادتر میشه ازطرفی خطرسقط واسترسهای زیادش هم هست ،چه کنم که هم خودم اروم بشم هم شوهرم؟ گاهی میگه وقتی اینقدر سخته بچه نمیخوام میترسم دیگه بابچه دارشدنم مخالفت کنه😔 من خیلی بچه میخوام 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت ان شاالله که به خوبی و سلامت این دوران را سپری کنید و نوزادتان به سلامت به دنیا بیایند درمورد مسائل جنسی قطعا روش های دیگری به جز دخول وجود دارد که می‌تواند موجب ارضا ایشان توسط شما بشود لذا از این روش ها استفاده کنید و از همه مهم تر اینکه معاشقه و نوازش ،یا ماساژ و مواردی که برای ایشان لذت بخش است را حتما داشته باشید و درمورد سقط جنین ترس بیش از اندازه نداشته باشید درمورد کارهای خانه اولا که از نظر انرژی مثبت و روحی قدردان ایشان باشید و اجر و ثواب این کارها را با ذکر روایات دراین زمینه ها برایش یادداشت کنید و در جیب لباسش بگذارید و دائما بگویید که شما برای من و کودکم موجب خیر هستی و.. تلاش کنید رفتار و اخلاق خوبی داشته باشید و با نشاط باشید و با اینکه در شرایط سختی به سر میبرید ،روحیه ی خود را خوب نگاه دارید و فضای دونفره ی خوبی داشته باشید در کارها اگر‌میتوانید از شخص سومی بعنوان خدمتکار کمک بگیرید که زمان هایی که همسرتان سر کار هستند کارهای خانه را انجام بدهندو قبل از آمدن همسرتان، ایشان بروند یا اگر برای مادر یا خواهرتان امکان دارد از ایشان بخواهید که مقداری در رسیدگی به کارها به شما کمک کننداما مهم ترین نکته نوع رابطه ی محبت آمیز شما ،کلام شماو برخورد و حس و حال شماست اگر شما دائما مضطرب باشید ،دائما بیحال و بدون انرژی باشید قطعا همسرتان سرد میشود پس تلاش کنید اوضاع را تغییردهید و ابن انرژی خود را از قرآن خواندن،توسل و ارتباط قلبی با خدا بدست بیاورید. وتلاش کنید که این خطر سقط جنین ،موجب رخوت و کسلی شما نشود و فقط مراقب خطوط قرمز باشید ان شاالله خداوند شما را یاری کند 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام علیکم خسته نباشید خانمی ۳۰ ساله هستم صاحب ۳ فرزندم،دختر اولم ۸ ساله و دختر دومم ۴ ساله،چگونه با لجبازی هاشون رفتار کنم و اینکه اولی ۷ سال اولو گذرونده دومی زیر ۷ سال،چگونه باهاشون رفتار کنم که فکر نکنن بینشون تبعیض میزارم؟و یه راهنمایی در مورد مسئولیت پذیر کردن دختر اولم میخواستم،با تشکر 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و رحمت مهم ترین نکته درمورد لجبازی این است که شما رابطه ی خوبی با کودکانتان شکل بدهید و آنها حتما محبت را از شما دریافت کنند نکته ی مهم بعدی این است که قوانین و خواسته های خود را مطابق سن آن ها تنظیم کنید و امرو نهی بیش از اندازه نداشته باشید اینکه دائما بگویید نکن،نریز ،خراب میشه،مگه نگفتم و.... موجب لجباز شدن کودک میشود اما اگر ادبیات خود را متفاوت کنید ،تا جاییکه می‌شود محبت را منتقل کند و به جای سلب ،ایجاب و پیشنهاد را دربرداشته باشد کودک نیت شما را دریافت میکند و لجبازی اش بسیار کم می‌شود حتما کتب تربیت کودک استاد عباسی ولدی را مطالعه کنید حتماساعاتی در روز را به بازی با آنها اختصاص دهید با رعایت قوانین مربوط به بازی که در کانال موجود است درمورد ارتباط با کودکانتان حتما،این نکته را در نظر داشته باشید که اول از همه از کودک بزرگتر بخاطر سن بیشتر انتظار زیاد نداشته باشید در ثانی حتما به کودک کوچکتر نیز یاد بدهید که احترام خواهرش را داشته باشد خیلی از اوقات رابطه ی دو فرزند را والدین خودشان مخدوش میکنند پس اگر به کودک بزرگتر تذکر میدهید که او کوچک است باید این شخصیت دهی و هویت دادن به کودک بزرگتر نیز باشد و حتما به نیازهای کودک بزرگتر نیز توجه بشود خیلی از اوقات والدین به‌خاطر شرایط کودک کوچکتر ،نیازهای کودک بزرگتر را نادیده میگیرند نکته ی مهم اینکه باید در امور کودک کوچکتر ،کودک بزرگتر را همراه خود کنید یعنی اینکه او را مثل دستیاری کنار خود قرار دهید مصلا با او مشورت کنید که بنظرت وقتی فاطمه مثلا این کار رو میکنه چیکار کنیم و... درمورد مسئولیت پذیری کودکتان ابتدا که باید فعالیت ها و کارهایی که به او داده میشود برایش لذت بخش جلوه داده بشود و از طرفی باید یک یا دو مسئولیت مشخص در خانه هر کدام داشته باشند که البته قابل جابه‌جایی باشد تشویق به اندازه و تحسین مثلا اینکه دستت دردنکنه مامان چقدر کمک کردی به من دراین کار میتواند بسیار حس خوبی را منتقل کند سعی کنید کارها را بصورت بازی برایشان جلوه بدهید مثلا اینکه سخت گیری نکنید و درحد توانشان انتظار داشته باشید و البته تذکر و امرونهی و اینطوری باید انجام‌میدادی و...رو نداشته باشید و اجازه بدهید درحدی که میتواند همراهی کند و اگر خراب کاری کرد او را سرزنش نکنید. ان شاالله با رعایت نکات بالا حتما می‌توانید نتیجه ی خوبی ببینید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام استاد وقتتون بخیر ممنون بابت کانال خوبتون چند ساله که ازدواج کردم.1 سالش رو عقد بودیم و 1 سالی میشه رفتیم سر خونه زندگیمون.اواخر عقد با خانومم به مشکل خوردم و باعث شد بخواد ازم طلاق بگیره.مشکل هم سر ارتباط همسرم با یک آقا بود.الحمدلله مشکل حل شد ولی تبعات و آثارش باقی موند.اوایل زندگی مشترک رابطه جنسیمون خیلی بد بود در واقع من نیازمند رابطه بودم  ولی خانومم دوست نداشت و من به شدت تحت فشار قرار می گرفتم.کلی هم در همون زمان مشکل عاطفی و جنسی مون و هم بعد شروع زندگی پیش یک مشاور امین و متبحر رفتیم و نتایج خوبی داشت.من به شدت آدم گرمی هستم و خواهان رابطه جنسی زیادی هستم.به همسرمم گفتم وقتی از حیث جنسی خوب تامین بشم میتونم رابطه عاطفی خوبی باهاش داشته باشم.ایشون از حیث دیداری اصلا من رو ارضا نمی کنند و این مطلب خیلی منو اذیت میکنه.باعث میشه لجبازی کنم،عصبانی بشم و یا بهش صریح بگم وقتی هم میگم،بهم میگه من بیشتر از یکبار در هفته نمیتونم(همون یکبار در هفته هم خیلی وقتا نمیشه).در هیچکدوم از رابطه هامون هم رابطه دخولی نداریم فقط در حدی که تصمیم به بارداری گرفتیم بوده.علی رغم علاقه ای که به رابطه دخولی دارم ولی هر وقت درخواست میکنم بهم میگه نمیتونه و بهش فشار میاد. از وقتی هم که باردار شده که نزدیک هفت ماه میشه دیگه اصلا ارضا نشده. واقعا نمیدونم چیکار کنم. می ترسم اگه این روند بخواد همیشگی باشه که نه اوون به رابطه جنسی علاقه مند باشه و نتونه ارضا بشه و نه من بتونم از حیث دیداری و خوب ارضا بشم به مشکل بخوریم.هر دو به شدت مذهبی هستیم ولی می ترسم با این عدم توجه همسرم آلوده به گناه بشم(خیلی بهم فشار میاد وقتی ارضا نمیشم؛ توو اون لحظه به هر کاری فکر میکنم) این مساله برام یه دغدغه شده؛ لطفا راهنمایی و کمک کنید. ممنون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت احسنت به شما برادر گرامی که از طریق صحیح مشورت اقدام به حل مشکل خود کرده اید دقت داشته باشید که این مشکل شما باید ریشه یابی بشود و بررسی شود علت عدم تمایا همسر شما درمورد عدم برقراری رابطه چیست؟علت برقراری رابطه ایشان با فرد دیگری در دوران عقد شما چه بوده است؟آیا ازدواج شما با ایشان از روی تمایل خودشان بوده یا اجباری در کار بوده است؟ تلاش کنید همسرتان را بایک مشاور امین ارتباط دهید تا مشکل ایشان رابررسی کنید و هرچه سریعتر این کار را انجام بدهید قطعا بهتر نتیجه میگیرید نکته ی مهم دیگر این است که بایدحتما هنر مرد بودن را گوش کنید و به عیب یابی رفتار خود بپردازید،تلاش کنید نیازهای پنهان ایشان را بشناسید،و در صدد رفع آن باشید حتما در طول روز با ایشان گفت و‌گو داشته باشید و از ایشان بپرسید که انتظارش از شما چیست و... از طرفی برای مشکل ترس و درد ایشان از رابطه دخولی حتما به یک ماما ومشاور‌متخصص در این زمینه مراجعه کنند خانم زهرا عباسی در این زمینه متخصص هستند ومیتوانید از ایشان راهنمایی بگیرید ان شاالله با پیگیری موارد مطرح شده بتوانید گام موثری در حل مشکل خود بردارید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
با عرض سلام و رحمت :) بنده خانمی ۲۳ ساله و اقا ۲۴ ساله همسرم در اوایل یکم خوش اخلاق تر بود .الانم هستاااا ولی خب کلا آدمی هس ک کلا صبر و تحملش کمه صبور نیس اصلا همش نق میزنه غرمیزنه چرا فلان کردی فلان نکردی عصبانی میشه زود همش تا یه ذره دیر بشه چیزی میکه زودی باش زودی باش ... من خیلی سعی کردم صبرشو ببرم بالا بهش راه حل هم دادم ولی اصلااااا ب حرفم گوش نمیده. میگه من هر جا گفتم بیا باید بیای من دوس دارم با زنم برم خب میگم شاید یه وقت من حوصله نداشته باشم ... میگه حرف گوش کن نیسی خب خیلی وقتا زور میگه منم حرفشو گوش نمیدم ... همش میخواد همه کاره خودش باشه... اصلاااااا زیر بار اشتباهاتش نمیره همش میندازه تقصیر من .منم بهش گفتم هر رفتاری بکنی باهام همون رفتار رو میبینی از این بعد واقعا خستم کرده دیگه نمیتونم باهاش خوب باشم و مهربون باشم. خلاصه به شدت ناراحتم و اونم زیر بار نمیره .همش میخواد تلافی کنه یا شرط و شروط بذاره ک تو درست شو تا منم درست شم .اصلا حاضر نیس از خودش شروع کنه و اشتباهش رو بپذیره. به شدت هم دروغ میگه و پنهون کاری میکنه مثلا یه چیزیو میدونه میگع نمیدونم یا خلافشو میگه .یا بعضی کارا رو میکنه بعضی جاها رو میره و نمیگه به ادم از ادم پنهون میکنه ولی تمام جسم و ذهنم درگیر شده بعضی وقتا با خودم میگم چه اشتباه بزرگی کردم تو زندگیم ک ازدواج کردم کاش صبر کرده بودم شاید زود بوده من خیلی صبورم خیلی ولی حس میکنم دیگه قوی نیستم اون بره هرکاری دلش خواست بکنع منم دیگه نه ازدواجی میکنم نه چیزی فقط ذهنم آروم میشه .میرم ب همون آرامشی ک همیشه دنبالشم و اینکه شروط ضمن عقد ادامه تحصیل بوده خودم دانشجوی (لیسانس) هستم دو ترم دیگه تمومم اقا (دیپلم هستن) و قرار بر این شد ک ادامه بدهند الان ترم دو هستن و زدن زیرش یعنی کار کردنشونو بهونه کردن (کارشون عوض شده) و با اینکه نسبت ب کار قبلی آزاد تر هستن و وقتشون بیشتره همین کار رو بهونه کردن و میگن من وقت نمیکنم امتحان بدم تو به جای من امتحان بده منم گفتم من خودم درس دارم وظیفه من فقط کمک کردن ب شماس تو درسها وظیفه من نیس ب جات امتحان بدم و ایشونم با خیال راحت دیروز و امروز امتحان ندادن چرا؟؟؟؟چون وقت نداره چون سرکاره چون من باید ب جاش امتحان بدم !!! خب اخه وظیفمه من نیس!!!! ایشون مگه کمکی تو درس های من میکنن ؟ مگه اصلا من کمکی خواستم .کارای شخصی خودشو ادم باید خودش انجام بده همش بهانه هست . در ضمن هر از گاهی فهمیدم ک قلیون میکشه ولی هم با روش غیر مستقیم و هم مستقیم گفتم ک دوس ندارم ولی الان بعضی وقتا حس میکنم داره ازم پنهون میکنه و میکشه هر از گاهی ولی نمیدونم چطور بفهمم ک میکشه یا نه و این مسئله هم ب شددددددت برام مهمه دیگه واقعا کشش ندارم و به شدت پشیمونم از ازدواجم و حتی بیشتر وقت ها به طلاق فکر کردم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار بزرگوار شما اول باید اساسا تصور و درکی که از یک زندگی مشترک دارید رو کاملا مشخص کنید و درباره اون با یک مشاور امین صحبت کنید، بسیاری از اوقات تصورت و انتظارات ما از زندگی مشترک و یا اساسا کل زندگی، دور از واقعیت و غیرمعقول است.آیا انتظار ما از زندگی مشترک این هست که طرف مقابل ما هیچ عیب و نقصی نداشته باشد و ۱۰۰ درصد کامل و بدون هیچ اشتباهی باشد؟در حدی که حتی کوچکترین ایراد ها را از طرف مقابل نپذیریم و در صورت مواجهه با آن سریعا برآشفته بشویم و بخواهیم طلاق بگیریم؟ یا تصور ما از زندگی مشترک این هست که هر کس کار های شخصیش را فقط خودش باید انجام بده و ما هم تحت هیچ شرایطی به طرف مقابل کمک نکنیم یا هیچ انعطافی به خرج ندهیم؟ اساسا زوجیت به چه معناست و زن و شوهر چه وظایف و چه حقوقی نسبت به هم دارند؟ عزیزم این را در نظر باشید که همه ما انسان های عادی، ایراد ها و نقاط ضعفی داریم. اولا هرگز و هرگز نباید با هدف تغییر دادن یک فرد با او ازدواج کرد، شما باید نقاط ضعف و قوت طرف مقابل را بشناسید، آگاهانه بپذیرید و وارد یک زندگی شوید.البته خوب هست که در زندگی مشترک زوجین به دنبال کامل کردن و تعالی دادن باشند، اما هر کسی چه زن و چه شوهر، باید ابتدا از خود شروع کند، مسلما در یک رابطه وقتی مشکلی به وجود می آید، هر دو طرف مقصرند، ممکن هست تقصیر کسی کمتر یا بیشتر باشه اما هرگز این طور نیست که یکی از طرفین کاملا بی تقصیر باشد و طرف مقابل صرفا نیاز باشد که خودش را تغییر بدهد، این صحبت هم که تو اول تغییر کن تا من تغییر کنم، صحبتی ناپخته و از سر لجبازی کودکانه است، شما که فردی عاقل و بالغ هستید و مسئولیت های یک زندگی مشترک را پذیرفتید، بهتر میدانید که رفتار عاقلانه مسلما این هست که فرد تغییر و اصلاح را از خودش شروع کند...