eitaa logo
حرف حساب
7.4هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
19 ویدیو
12 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ انسانیت انسان به شناخت امام و اطاعت از اوست 🔻 به به‌قدری اهمیت دارد که در روایات آمده است: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة.» اگر انسان امامش را نشناسد، از امام صورت نمی‌گیرد و اگر انسان از امامش نکند، به نمی‌رسد. 🔸 امام دارای عالی‌ترین مراتب و بلکه است و تبعیت از امام باعث می‌شود ما خود را از طریق اتصال به امام، به این کمالات متصل کنیم. 🔺 انسان و کمال نهایی او به شناخت است و نشناختن امام، به معنای راه نیافتن به کمالات انسانی است و لذا حیات بدون امام، است و این حیات حیوانی به‌خاطر نشناختن و عدم تبعیت امام، نشانه‌ی باقی‌ماندن انسان در است. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۹۸ و ۹۹ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ شرط حصول کمالات معنوی 🔻 و ، بر خلاف و ، چون سروکارشان با و است، رقیب نمی‌پذیرند. هیچ مانعی ندارد که یک نفر عالم یا فیلسوف، بنده‌ی درم و دینار باشد و به‌موقع، فکر و اندیشه را در مسائل فلسفی و منطقی و طبیعی ریاضی به کار اندازد. ولی امکان ندارد قلب چنین فردی، کانون یک عشق، آن هم عشق به یک معنی، از قبیل نوع انسان، و یا مرام و مسلک بوده باشد، تا چه رسد به این که بخواهد کانون باشد و از عشق الهی برافروخته گردد، و محل سطوع و خدایی گردد. 🔸 پس، خانه‌ی دل را از خالی و فارغ نگهداشتن، و بت‌های سیم و زر را از کعبه‌ی دل فرود آوردن و شکستن، شرط حصول و رشد شخصیت واقعی انسان است. 👤 📚 📖 ص ۲۳۳ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ این یک کلمه را یاد بگیر! 🔻 این ها، شکستن نیست. بعضی وقت‌ها می‌گویند که این تواضع‌ها تنقیص است. شأن ما را، رتبه‌ی ما را پایین می‌آورد. من می‌گویم نخیر. این‌ها همه رفعت عند‌الله است. در روایات هست «اطلب رفعة عند‌الله». بعد می‌گوید چه‌کار کن. رفعت عند‌الله همه‌ی مصادیقش مصداق شکستن صولت است. هر کجا صولت نفس را شکستی بلند شو بیا بالا. 🔸 با دعوا کردی. چه می‌شود؟ بگو . اگر بگویی حق با شماست علاوه بر این‌که غائله ختم می‌شود، خدا می‌گوید هر کس گردن من حق دارد بلند شود. اهل محشر می‌گویند خدایا چه کسی می‌تواند گردن تو حق داشته باشد؟ و من این آیه را می‌خوانم. «فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ»؛ «علی الله» یعنی خودم باید مزدش را بدهم. این برای کسی که دنبال نیست خیلی خیلی سهل است. یک کلمه یاد بگیر. بگو حق با شماست. اگر گفتی حق با شماست، دعوا خوابید، من ضامنم ثوابش خیلی بالاتر از این نمازهاست که ما می‌خوانیم. 👤 📺 | ۹۹/۱۰/۲۵ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ چند قدم برای پاسداری از این حرم برداشته‌ایم؟ 🔻 روحانی شهید علی‌اصغر نادری جهرمی در آخرین روزهای پیش از شهادتش، در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «از مقدار مبلغی که در بانک، قرض الحسنه و نزد دیگران دارم، ده هزار تومان به مدرسه علمیه شهید آیت الله دستغیب و ده هزار تومان به مدرسه فیضیه قم بدهید. من این مقدار شهریه را از امام زمان (عج) گرفته‌ام و هنوز نتوانسته‌ام قدمی در راه اسلام بردارم». 📚 از کتاب 📖 ص ۳۷ ❤️ 💬 حرف حساب : در بخشی از وصیت‌نامه سردار دل‌ها می‌خوانیم: «امروز قرارگاه حسین‌بن‌علی ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند؛ نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص)» ⁉️ چند قدم برای پاسداری از این حرم برداشته‌ایم؟ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ لذت قناعت را نچشیده‌ایم! 🔻 در مسئله‌ی ، عمده آن است كه انسان قانع ترين و ساده‌ترين راه را انتخاب كند. خداوند در سوره‌ی مباركه‌ی نحل فرمود: اگر كسى بود و داشت، چه زن و چه مرد، به او می‌دهيم. «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً» در ذيل اين آيه‌ی نورانى، حيات طيب به تفسير شده است. 🔸 اگر شما تاريخ زندگى ديگران را بررسى كنيد مى بينيد اين امكانات فعلى كه براى بعضى هست، براى آن‌ها نبود. ما بخواهيم همه زندگى را از اول با شروع كنيم البته سخت است و اين خداى ناخواسته امكان دارد انسان را به بعضى از بكشاند. بهترين راه همان قناعت است. 🔺 مشكل ما اين است كه لذت قناعت را نچشيده‌ايم و خيال مى كنيم داشتن، لذيذ است. البته فى‌الجمله لذيذ هم هست اما انسان در اثر از بعضى چيزها بى‌نياز باشد، بهتر از آن است كه به‌وسيله‌ی آن، بى‌نياز باشد. 👤 📚 برگرفته از کتاب «توصیه‌ها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» 📖 صفحات ۴۱ و ۴۲ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ حضرت زهرا؛ معیار حق و میزان ایمان 🔻 بیانات و رفتار «رسول خدا» صلوات الله علیه و آله درباره «صدیقهٔ طاهره»، به انضمام سلوک اجتماعی و عبادی و فضایل بی‌همتای شخصی و نفسی این بانوی مکرمه، وجاهت ویژه‌ای برای او در میان امت پدید آورد که در حوادث ویرانگر پس از رحلت رسول خدا می‌توانست پناهی مستحکم و ستاره‌ای رهنما باشد. 🔸 رفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله با او چنان بود که همگان درمی‌یافتند که او «معیار حق» و «میزان ایمان» است. سیدهٔ زنان اهل بهشت بودن او نشان از صحت «اندیشه» و «عمل» او است. اینکه خدا به خشم او خشم می‌کند و به خشنودی او خشنود می‌شود، دلالت بر الهی بودن روح او دارد. از این‌رو «فاطمه» در میان مردم جایگاهی والا و محبوبیتی بی‌نظیر داشته، جز منافقان و کافران، کسی نسبت به او خشم و کینه نداشت. تعلیمات پیامبر در مورد زهرای مرضیه سلام الله علیها چنان بود که مسلمانان می‌دانستند پذیرفتن ایمان و عملشان در پیشگاه الهی منوط به رضای فاطمه است. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۷۹ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
بانوی بی نشان.pdf
2.5M
📚 کتاب 👤 📌 نگاهی به حوادث واپسین روزهای زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله، اقدامات مثلث شوم «یهود، شرک و نفاق» و نهضت حضرت فاطمه سلام الله علیها. ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
📌 برای تهیه جلد سوم کتاب «دکترین انتظار و مبانی قرآنی آن» اثر استاد دکتر محمد عینی‌زاده موحد با موضوع «بررسی روایات منع از قیام» و همچنین مجلدات پیشین آن با تخفیف ویژه به آیدی بنده پیام بدهید. 🆔 @Einizadeh
هدایت شده از حرف حساب
✳ میوه وقتی می‌رسد باغبان باید آن را بچیند 📌 عازم بیروت شد تا را ببیند. ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشت. شخص همراهش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. 🔸 سکوت شد. یکی گفت: «حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نروید.» حاج‌قاسم با لبخند گفت: «می‌ترسید شهید بشوم؟» باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد: - شهادت که افتخار است، رفتن شما برای ما فاجعه‌ است! - حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم. و... 🔸 حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌‌ شمرده گفت: «میوه وقتی می‌رسد باغبان باید آن را بچیند، میوه‌ی رسیده اگر روی درخت بماند، پوسیده می‌شود و خودش می‌‌افتد.» بعد نگاهش را بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد و گفت: «اینم رسیده‌ است، اینم رسیده‌ است...» ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد. ساعت دو صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید. 👤 راوی: یکی از مسئولان یگان فاطمیون 📚 از کتاب ؛ جستاری در خاطرات دوستان و هم‌رزمان ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ فتح اراده و تصمیم 🔻 سردار حاج می‌گوید: «در روزهای اول ورود به ، دشمن را قادر به هر کاری می‌دانستم اما در اولین حمله‌ای که انجام دادیم، موفق شدیم نیروهای دشمن را از کنار جاده‌ی سوسنگرد تا حمیدیه به عقب برانیم و تلفاتی نیز بر آن‌ها وارد کنیم که این امر باعث شد تصور غلطی که از دشمن داشتیم از بین برود.» او می‌گوید: «بالاترین فتح برای سپاه اسلام فتح زمین نبود، فتح و بود.» 📚 از کتاب ؛ جستاری در خاطرات حاج قاسم سلیمانی 📖 صفحه ۱۲۱ ❤️ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
یک انقلابی دو آتیشه! 🔻 ...حالا من یک «انقلابی دوآتیشه» بودم و بدون ترس از احدی، بی‌محابا [علیه رژیم] حرف می‌زدم... با تعدادی از جوان‌های کرمان بر دیوارها شعارنویسی می‌کردیم... عمدهٔ شعارها «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» بود. 🔸 اواخر سال ۵۶ بود. مدت‌ها امتحان برای گواهی‌نامه رانندگی می‌دادم. قبول شده‌بودم. به مرکز راهنمایی و رانندگی برای گرفتن گواهی‌نامه خود مراجعه کردم. افسری بود به نام آذری‌نسب. گفت: «بیا تو، اتفاقاً گواهی‌نامه‌ات رو خمینی امضا کرده؛ آماده‌است تحویل بگیری.» من از طعنهٔ او خیلی متوجه چیزی نشدم. مرا به داخل اتاقی هدایت کردند. دو نفر درجه‌دار دیگر هم وارد شدند... هیچ راه گریزی نبود. آن‌ها با سیلی و لگد و ناسزای غیرقابل بیان می‌گفتند: «تو شب‌ها می‌روی دیوارنویسی می‌کنی؟!» آن‌قدر مرا زدند که بی‌حال روی زمین افتادم. از بینی و صورتم خون جاری بود. یکی از آن‌ها با پوتین روی شکمم ایستاد و آن‌چنان ضربه‌ای به شکمم زد که احساس کردم همهٔ احشای درونم نابود شد. به‌رغم ورزشکار بودن و تمرینات سختی که می‌کردم، توانم تمام شد و بیهوش شدم... سه روز از شدت درد تکان نمی‌توانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس می‌کردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود. فکر کردم هر چه باید بشود، شد! ...با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» در عمق وجود من حک شده‌بود. 📚 | زندگینامه‌ی خودنوشت سردار شهید حاج 📖 صص ۶۴ تا ۶۷ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f