هدایت شده از نویسندگان حوزوی
👇 ادامه 👇
حکیمی، استاد حکمت پیشه ای بود که ۸ دهه زیستِ اندیشمندانه و حیات محققانه اش، در محاق و غربت و کم لطفی عجیب رسانه ها، گذشت، اما علیرغم بدخواهان، پس از رفتنش، خوش خواهد درخشید، تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
این بی توجهی و بی محلی و کاهلی رسانه ها در معرفی استاد حکیمی چه بسا، از آن روی باشد که اندیشمندان دینی، در قالب و قاب رسانه های نوین نمی گنجند.
گنجایش و ظرفیتی که در آذرماه سال ۱۳۵۵، دکتر علی شریعتی، در وصیت نامه خویش این حکیم را اینچنین توصیف کرد:
《قدرت قلم، روشنی اندیشه، رِقَّت روح، اخلاص نیّت، آشنایی با رنج مردم و زبان زمان و جبهه بندیهای جهان، و داشتن فرهنگ انسانی اسلام شیعی، و زیستن با آن”روح” که ویژهٔ ”حوزه” بود... همگی در شما جمع است.》
محمد رضا این حکیم صادق و عدالت جو، با دلی آرام بر کرانه آسمانیان پرگشوده است، و شاید روح بلندش، همچنان نجوا می کند، بند بند گفتارنوشته های خود را در"فریاد روزها":
می خواهم گردباد باشم، آوارۀ داغ کویرها، و دیوانۀ مسخرگی حدها و مرزها.
می خواهم تکدرخت باشم، در دامن دره ای ایستاده، و بر رهگذر آبهای
طبیعت، چشم دوخته، و هوسهای زود گذر را به مسخره گرفته.
می خواهم توفان باشم، تنها خروشی که می تواند در برابر سکوت دریاها.
می خواهم غزل باشم، سخن اشکها.
می خواهم حماسه باشم، معبد دلاوری های پروانشناخته.
می خواهم سوز و آه باشم، می خواهم نغمه باشم، خروش باشم، شبگیر!
#استاد_حکیمی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
هدایت شده از مشق شب
👨👦👦انجمن نویسندگان باغ انار، تقدیم می کند:
📕رمان امنیتی #رفیق
🖌اثر فاطمه شکیبا (🌿فرات🌿)
در «انارهای عاشق رمان» : https://eitaa.com/joinchat/3251044471C938ce7ecc6
✅ اینجا محلی است برای نشر آثار داستانی اساتید و فارغ التحصیلان «انجمن هنری باغ انار»
گروه آموزش داستان نویسی: https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
مرحوم حکیمی، طی سالها، دهها کتاب را ویراست و مهمتر اینکه آثار خود را ویراسته و شستهرفته و با صفحهآرایی مناسب عرضه کرد. استاد نخستین فرد از نویسندگان دینی بود که آثارش برپایۀ معیارهای ویرایش استوار بود و مطابق اصول مکتوب و نامکتوب ویراستاران.
اضافه کنیم که او تجربههایش را در نگارش و ویرایش و نشر، به شماری از نویسندگان و ویراستاران و مؤسسههای دینی و حوزوی انتقال داد.
شاهکار وی در ویرایش و ترجمه، ترجمۀ دانشنامۀ ماندگار الحیات است. بعضی آثار مشهوری که استاد ویرایش کردهاند از این قرار است:
۱. علم و تمدن در اسلام، سیدحسین نصر، ترجمۀ احمد آرام؛
۲. عقاید فلسفی ابوالعلاء فیلسوف معرّه، عمر فرّوخ، ترجمۀ حسین خدیوجم؛
۳. سفرنامۀ ناصرخسرو، تصحیح نادر وزینپور؛
۴. تنسوخنامۀ ایلخانی، خواجه نصیرالدین طوسی، تصحیح سیدمحمدتقی مدرس رضوی؛
۵. تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، حنّا الفاخوری و خلیل الجُر، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی؛
۶. یواقیت العلوم و دراری النجوم، تصحیح محمدتقی دانشپژوه؛
۷. راز آفرینش انسان، کرسی موریسن، ترجمۀ محمد سعیدی؛
۸. خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مرتضی مطهری؛
۹. معارف اسلامی در جهان معاصر، سیدحسین نصر؛
۱۰. نهضت شعوبیه، حسینعلی ممتحن؛
۱۱. آن روزها، طه حسین، ترجمۀ حسین خدیوجم؛
۱۲. سیر تکامل عقل نوین، هرمن رندال، ترجمۀ ابوالقاسم پاینده؛
۱۳. تاریخ فلسفه، ویل دورانت، ترجمۀ عباس زریاب خویی؛
۱۴. لذات فلسفه، ویل دورانت، ترجمۀ عباس زریاب خویی؛
۱۵. بهار و ادب فارسی، محمد گلبن؛
۱۶. سیری در اندیشۀ سیاسی عرب، حمید عنایت؛
۱۷. فلسفۀ تاریخ ابنخلدون، محسن مهدی، ترجمۀ مجید مسعودی؛
۱۸. مقدمهای بر رستم و اسفندیار، شاهرخ مسکوب؛
۱۹. جبر و مقابله، محمد بن موسی خوارزمی، تصحیح حسین خدیوجم؛
۲۰. سه حکیم مسلمان، سیدحسین نصر، ترجمۀ احمد آرام؛
۲۱. سیاستنامه، خواجه نظامالملک طوسی، به کوشش جعفر شعار؛
۲۲. فیزیک و فلسفه، جیمز جینز، ترجمۀ علیقلی بیانی.
منبع: محمد اسفندیاری، راهخورشیدی؛ اندیشهنامه و راهنامۀ استاد محمدرضا حکیمی، قم: دلیل ما، ۱۳۸۴، ص ۳۱۶ تا ۳۱۸، با اندکی تغییر.
@viraiesh
🚩پنج درس از یک مراسم روضه
✒️حسن طاهری
سه شنبه
۲ شهریور ۱۴۰۰
مراسم روضه ای در منزل یکی از سادات جلیل القدر مازندران برپا بود، که چند درس بزرگ و ارزشمند، در آن نهفته بود.
یکم: مراسم در فضای باز حیاط منزل و زیر درختان سرسبز و با کتیبه ها وتزیینات یک حسینیه و همت اهالی منزل، از بزرگ تا کوچک انجام شده بود. محیطی دل انگیز و زیر سقف آسمان و ستارگان که در سنت قدیم عزاداری های ایرانیان رواج و رونق بیشتری داشت و در چند دهه اخیر به فراموشی سپرده شده بود.
دوم: سخنران و روضه خوان، کوتاه و علمی و صحیح و عالمانه گفتند و خواندند؛ بی هیچ هیاهو و غوغا و داد و فریاد و مزاحمتی.
و حاضرین در مجلس، خالصانه گریستند؛ بی هیچ ریا و تظاهر و داد و فریاد و نعره ای.
سوم: از کودک سه ساله تا بزرگسالان منزل، همگی در تهیه غذای بسیار لذیذ محلی و سنتی و پذیرایی و توزیع آن شرکت داشتند. امتیاز ارائه یک غذای محلی در سفره اطعام به حاضران در مجلس یک سو، و همبستگی عالی و روحیه جمعی بی ریای تمامی خانواده برای تمرین و مشق
ارادت ورزی به اهل بیت علیهم السلام یک سو.
ارادت و محبت و عشقی عمیق، که هر بیننده ای را شگفت زده می کرد. مشق و تمرینی که هر خانه و خانواده مسلمانی، برای تحکیم صمیمت و الفت و معنویت، عمیقا به آن محتاج است.
چهارم: هم حواشی و هم متن مراسم در عین سادگی، کامل و جامع و در نهایت کیفیت بود و هیچ چیز کم و کاستی نداشت و به قول صاحب با اخلاص مجلس: غرض و هدف از پذیرایی حاضران در مجالس اهل بیت، فقط اطعام نیست، بلکه اکرام و تکریم آنان است.
پنجم: در هر مراسم روضه ای، دید و بازدید با دوستان و آشنایانی تازه می شود، که شاید برخی از آنان را سال های سال ندیده باشیم. و چه بسیار دوستان جدیدی که در هر مراسمی می یابیم.
و بهترین دوستان و عزیزترین یاران زندگی نیز، هم آنانی هستند که در زیر سایه خیمه و بیرق سیدالشهدا علیه السلام، باب دوستی شان باز و رشته مهر و محبت شان آغاز می شود؛ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا.
⭕📝اولین سرگشاده به رئیس قوة قضائیه
🔴کارناوالهای سرزده
🔖 جناب آقای غلامحسین محسنی اژهای، رئیس محترم قوه قضائیه. با سلام و آرزوی خدمت و عاقبت بخیری.
🔴 باستحضار میرساند اینجانب با دیدن فیلم دردناک و رسواکننده ادعاهای رئیس سابق قوه قضائیه درباره رفتار با زندانیان، یاد ماجرای آقای منصور نظری، آن جوانمرد سوتزنِ فداکار، افتادم که جان و مالش را بخاطر جمعآوری شواهد و مدارک غیرقابل انکار به مخاطره انداخت و نهایتا یکی از مقامات عالیه دستگاه قضایِ آیهالله صادق لاریجانی تمام شواهد و مدارک وی را تحویل همان دادگستریای داد که برخی از مقاماتش متهم به فساد بودند. النهایه، یک روز که منصور نظری از جلسه دادگاهی به زندان باز میگردد افسری از وی میخواهد که تمام لباسهایش را برای تفتیش از تن درآورد. منصور نظری با عطف به قانون مربوطه از درآوردن کامل لباسهای خود امتناع میکند. افسر زندانبان سپس وی را تهدید میکند و با مشاهده مقاومت وی، او را به همراه ده، یازده تن از زندانبانان به اتاقی بدون دوربین هدایت میکند و در آنجا پس از عریان کردن زندانی به ضرب و زور، تا جایی که امکان داشت شاعرِ جوانمردِ سوتزنِ فسادستیزِ فداکار را با مشت و لگد مضروب و لهیده و نصفهجان در سلول رها میکنند. لاالهالاالله.
🔴 جناب آقای اژهای! فیلم فجیع و باورنکردنی زندان اوین را حتما ملاحظه کردهاید. عذرخواهی رئیس کل زندانها کفایت نمیکند. عرف بینالمللی در تمام کشورهایی که تا حدودی قانون در آنها حاکم است اینست که رئیس کل زندانها بلافاصله استعفاء کند و مسئول زندان مربوطه و سایر مامورانی که در ضرب و شتم زندانیان شرکت داشتهاند بازداشت، عزل، و تحت تعقیب قضایی قرار گیرند.
🔴 رئیس دستگاه قضا! مطمئنا شما میدانید که این قبیل اتفاقات مواردی بسیار نادر در زندانهای ایران نیستند و رویهمرفته امری عادی تلقی میشود. نیز، شما از ماجرای ظلمهایی که به آقای منصور نظری شده است بخوبی مطلعاید. آیا قوانین حاکم بر زندانها حکم نمیکند که شما برای هر یک از دو رسوایی اخیر و ضرب و شتم منصور نظری، کمیسیون تحقیق و تفحصی با نظارت برخی از نهادهای مردمی و شخصیتهای حقوقی و سیاسی معتمد و خوشنام تشکیل دهید و ملت ایران را بطور کامل در جریان یافتههای آن دو کمیسیون قرار دهید؟
🔴 جناب آقای اژهای! در صورتی که قوانین حاکم بر زندانها چنین حکم نکند، اینجانب از سر شفقت بر هموطنانم به شما توصیه اکید میکنم این دو کمیسیون را برای اقناع و جلب رضایت ملت ایران تشکیل دهید.
🔴 جناب آقای اژهای! همه میدانند که جنابعالی تحت عنوان رسیدگی به امور و رفع مشکلات و بهبود رویهها منظما به دادگستریها و نهادهای مختلف قضایی و غیرقضایی سر میزنید. امکان دارد برخی از سر خوشباوری و پاکدلیِ خود، این اقدامات را که صدا و سیما با طبل و دهل شبانهروز در حلقوم مردم فرومیکند، باور کنند. اما جناب اژهای! من بچه انقلابم! و خوب میدانم که این قبیل اقدامات پس از مدتی رنگ میبازد و مردم آگاه میشوند که با بازدیدهای سرزده نه مشکلات نهادینه رفع میشوند و نه رویهها بهبود مییابند. ملت ایران نه چندان دیر آگاه میشوند که در هیچ کشوری در دنیا، مسئولان قضائی برای بهبود امور و رویهها کارناوال سرزده راه نمیاندازند و این کارناوالها برای اهداف دیگری انجام میشود.
🔴 جناب ریاست عالیه و پرقدرت شورایعالی دستگاه قضا علیالدّوام این سخنان نجاتبخش امیرالمومنین را به خود یادآوری کنید که: «اگر مردم بر تو به ستمگری گمان برند عذر خود را آشکارا با آنان بیان نما، و با این کار از بدگمانیشان خود را دور کن، زیرا در این عذرآوری ریاضتی است برای نفسات و مدارایی است با مردم ...».
والسلام علی من اتبع الهدی
زیباکلام
۳ شهریور ۱۴۰۰
🆔 @saeidzibakalam
دولت رئیسی و قصهای که سرآمد
با رأی اعتماد مجلس به 18 وزیر پیشنهادی سید ابراهیم رئیسی، کار دولت سیزدهم عملاً آغاز شد. این دولت به نظرم "نقطهعطفی" در تاریخ معاصر ایران است و سرنوشت کشور به نوع عملکرد آن گره خورده است.
تاکنون نزاعِ درون حکومتی مانع از شفاف شدن ریشههای مشکلات جامعۀ ایران شده بود. مسئولان اجرایی عمدتاً خود را فاقد اختیار لازم معرفی میکردند و انواع نابسامانیها را به افراد و محافل و نهادهای موازی یا پنهان نسبت میدادند. سایر نهادها نیز مقامهای اجرایی را مسئول رتق و فتق مشکلات میدانستند و و نسبت دادن نابسامانیها به خود را فراکنی مجریان به منظور گریز از مسئولیت و کتمان ناکارآمدیشان تلقی میکردند. در آن میانه، اقشار مختلف جامعه مانده بودند که در گرفتاریهای خود یقۀ چه کسی را بگیرند! اگر هم یقۀ کسی را میگرفتند طرف بانگ برمیآورد که تقصیری متوجه او نیست. آن دیگرانند که کارشکنی میکنند و یا بیعرضهاند.
خوشبختانه این قصۀ ملالانگیز و محکوم به تباهی که جامعه را حیران و انرژی آن را تلف میکرد، به آخر رسید و افسردگی و اندوه برخی از دوستان اصلاحطلب از پایان این قصه نیز همدردی و تأسف چندانی برنمیانگیزد!
اینک دولتی بر سر کار آمده است که برایند مجموعۀ قوای حاکم و مورد تأیید و حمایت آنهاست. دولتی که شعار "ما میتوانیم" را سرلوحۀ برنامۀ خود قرار داده و متعهد به رفع معضلات اجتماعی و ایجاد رونق اقتصادی و حفظ محیط زیست و مبارزه با رانت و فساد و دفاع از حقوق عمومی بخصوص صیانت از آزادیهای مشروع شهروندان شده است.
اکنون جامعه در انتظار تحقق این وعدههاست و هیچ عذری هم بخصوص از نوع کارشکنی رقیبان، قابل پذیرش نیست. روشن است که جامعه انتظار معجزه ندارد؛ اما مسیر درست و نادرست را به سرعت از هم بازمیشناسد. بر اساس تجربۀ 43 سالۀ گذشته مسیر درست و نادرست عیان شده است و افزون بر آن، وضع زندگی روزمرۀ مردم و حال و هوای کلی کشور نیز ترازوی تشخیص سریع مسیر درست از نادرست است.
افکار عمومی در ایران قدرتِ بزرگی شده است. پرسشگر و مطالبه گراست. روند امور را دنبال میکند وگرچه از پارهای آفتهای تاریخی بر کنار نیست، اما معدل رفتار آن واقعبینانه و منصفانه است.
اگر دولت جدید افکار عمومی را قدرتی جدی بگیرد و تعاملی منطقی و مدنی و اقناعی با آن برقرار کند، راه درست را پیدا خواهد کرد و مسیری برای گذر از بحرانهای کنونی خواهد یافت.
دولت اما اگر افکار عمومی را محدود به محافل حامی خود کند و صرفاً در جهت کسب رضایت آنها بکوشد و بدین ترتیب، چون جزیرهای از وسعت جغرافیای مردم دور افتد، روزگار بسیار بسیار سخت و دشواری پیش رو خواهد داشت.
همانطور که مولوی عبدالحمید گفته است؛ این دولت آخرین شانس جمهوری اسلامی است و همینطور آخرین شانس کشور برای عبورِ به نسبت امن و باثبات و کمهزینه از بحرانهای درهم پیچیدۀ کنونی.
من از کسی بیم ندارم که بگویم خواهان گذر امن و باثبات و کمهزینه از این شرایط دشوار و در نتیجۀ موفقیت دولتم و همینظور بیم ندارم که بگویم اگر ایران خدای ناخواسته به هر دلیلی دستخوش ناامنی و بیثباتی و هرج و مرج و یا جنگ شود، مقصرانِ آن تک تک مقامهای جمهوری اسلامی خواهند بود چرا که مسیرِ حل بحرانهای کشور از مسیر فرو رفتن در باتلاق آنها، مانندِ روشنایی روز و تاریکی شب از هم قابل تشخیص است.
#احمد_زیدآبادی
#رأی_اعتماد
#ابراهیم_رئیسی
#مولوی_عبدالحمید
#جنگ
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
🔸نواندیشی دینی و بیراههی نقد دینِ مردم بهجای نقد دینِ قدرت🔸
✍️محسنحسام مظاهری
1
هیئت دولت جدید طبق روال مرسوم رفتهاند آرامگاه خاندانی آیتالله خمینی برای تجدید بیعت؛ مقابل «ضریح» ایستادهاند و یک مداح برایشان زیارتنامهی آیتالله خمینی را قرائت میکند. متنی جعلی که به سیاق زیارتنامههای مرسوم امامان و امامزادگان شیعه تنظیم شده و مداح آن را به سنت زیارتنامهخوانی و با لحن سوزناک میخواند. زیارتنامهای با چنین عبارات عجیبی:
«السلام علیک یا روح الله الامام الخمینی، و علی ولدیک الطاهرین [!] مصطفی الشهید المدفون بأرض الغریب و احمد المدفون فی جوارک [!] و السلام علی الشهداء الذین بذلوا مهجهم دونک [!]»
جالب است که دایرهی تقدسبخشی از شخص آیتالله خمینی فراتر رفته و شامل حال دو فرزند ذکورش هم شده است.
و جالبتر آنکه یکی از وزرا (عیناللهی) حین زیارت دست بر سینه گذاشته و وزیری دیگر (ضرغامی) هم دیروز در توییتی معترض شده بود که تشریفات مراسم، «مخل معنویت زایرانِ حرم» شده است!
2
یکی از مصادیق آشکار غلو سیاسی و سوءاستفاده و بهابتذالکشاندن مفاهیم شیعی توسط حاکمیت، همین تبدیل آیتالله خمینی به شبهامام و خدایگان و تبدیل کاخ ـ مرقد او به یک «حرم» با تشریفات زیارت شیعی است. هیچ حکومتی جز یک حکومت دینی و هیچ صنفی جز خود روحانیت توان چنین بازیای با مقدسات دینی را نداشت.
3
دربارهی این مرقد و رفتارها و سیاستهای انحرافی تولیت موروثی آن پیشتر هم نوشته بودم که به مذاق برخی دوستان خوش نیامده بود. متأسفانه اشتراک منافع سیاسی اصلاحطلبان با خانوادهی آیتالله خمینی و تعلقات قبیلهای سبب شده است بسیاری از روحانیون متعلق به جریان نواندیشی حوزوی که گرایش اصلاحطلبی و دغدغهی آسیبشناسی دینداری مردم و مبارزه با خرافات را دارند، درمقابل این ترویج رسمی و علنی خرافات آنهم به هزینهی بیتالمال سکوت پیشه کنند.
4
یکی از نقدهای وارد بر جریان آسیبشناسی و اصلاحات دینی همین است که نوک پیکانش سمت مردم و رفتارها و باورهای دینی آنهاست. درحالیکه نقد و آسیبشناسی دینی نهاد قدرت بهمراتب مهمتر و ضروریتر از نقد دینداری مردم است. چراکه دینداری تودهی مردم اولاً ادعای خلوص و اصالت ندارد و ثانیاً توسعه و فربهسازیاش معطوف به زندگی است. اما دین رسمی، مدعی اصالت و «ناب»بودن است و توسعه و فربهسازیاش معطوف به بسط استیلا و سیطرهاش بر مردم است.
5
بههمیندلیل خطر کاخ ـ مرقد آیتالله خمینی برای تشیع بیش از خطر هزاران قدمگاه و زیارتگاه و امامزادهی جعلی کوچک است که عوام مردم ساخته و میسازند.
6
باایناوصاف اینکه متحدان سیاسی ـ فکری متولیان مرقد آیتالله خمینی در جبههی رادیکالترین منتقدان دینداری مردم قرار دارند، معنای تازهای مییابد.
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
🔰دنیا بد نیست، کم است...
❞ عینصاد
📚 #روش_نقد
#️⃣ #جمله_کوتاه #نعمت
📢 |اینستاگرام| |تلگرام| |کستباکس|
|آپارات| |بله|
•═══••@Einsad••═══•
حسین ابراهیمی, [30.08.21 20:48]
Liked by shahinkalantary and 55 others
mohsenkaramyy ▪️چرا ژورنالنویسی
من برای خودم نویسندهها را بر حسب دوام و ماندگاری نوشتههایشان به سه گروه تقسیم میکنم. نویسندههای گروه اول تاریخمصرف نوشتههایشان پیش از انتشار تمام شده است، و نوشتههای گروه دوم برای چند دهه و تا زمان حیات نویسنده دوام دارند؛ اما نوشتههای گروه سوم، دههها، صدهها و هزارهها پس از مرگ نویسنده همچنان پایدارند.
این چنین فکر میکنم که سه ویژگی حیاتی یعنی پشتکار، انسانیت و صداقتی در نوشتههای گروه سوم هست که در گروه دوم به ندرت و در گروه اول به کلی وجود ندارد. و در یک نوشته هرچقدر این سه ویژگی بیشتر نهفته باشد آن نوشته به حقیقت نزدیکتر خواهد بود و طبیعتأ قوام و دوام بیشتری هم خواهد داشت.
در اینجا پشتکار به عنوان یک عامل اساسی نیاز است تا نویسنده مداوم و روزانه دربارۀ حواس، اعمال، احساس، رفتار، گفتار و افکار خود صادقانه بنویسد، آنها را عمیقأ بکاود و جویای انسانیت باشد. انسانیت یعنی درک انسان(حتی پلیدترین انسان) و عاشق و دلسوز او بودن، و پشتکار و صداقت دروازۀ ورود به این انسانیت هستند. از سویی این انسانیت نیز دروازۀ ورود به حقیقت است، و حقیقت همان راز ماندگاری آثار بزرگ است.
به نظرم روزانهنویسی مهمترین تمرینی است که نویسنده را به سمت این حقیقت و ماندگاری هدایت میکند. زیرا که نویسنده در روزانهنویسی پیوسته نبض حواس، اعمال، احساس، رفتار، گفتار و افکار خود را در اختیار دارد و رفتهرفته به درک و شناخت عمیقی از حقیقت خود، جامعه و دنیای معاصرش دست مییابد.
ضمنأ روزانهنویسی تنها برای قشر و گروه خاصی از نویسندگان نیست، بلکه هر کسی در هر شغل و حرفهای و در هر سطحی از سواد و دانش میتواند روزانهنویسی کند. اما شاید بتوان گفت که روزانهنویسی به طور ویژه برای رماننویسان، فیلسوفان، شاعران و نویسندگان یک نیاز واقعی است.
به باور من هیچ تمرینی به اندازۀ روزانهنویسی قدرت نوشتن یک نویسنده و حواس و تمرکز و فکر او را تقویت نمیکند. زیرا که نویسنده در طی روز پیوسته از دیدهها، شنیدهها، اعمال و تجربیات خود مینویسد و به آنها فکر میکند. و سخن آخر اینکه روزانهنویسی بهترین راه علاج قلمهای نخراشیده و اندیشههای خام است.
#محسن_کرمی #ژورنال_نویسی #روزانه_نویسی
View a