eitaa logo
باشگاه هواداران کتاب
180 دنبال‌کننده
383 عکس
82 ویدیو
0 فایل
ما دور هم جمع شده‌ایم تا خوب بخوانیم😊 باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمی‌دانیم📚 ‌zil.ink/havadaranketab ‌ارتباط با ادمین👇 @mohammadmemarbashi
مشاهده در ایتا
دانلود
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌‌ فاطمه دوست داشت که اخت‌الرضا خطابش کنند. آن‌قدر که به نسبتش با علی‌بن‌موسی‌الرضا مباهات می‌کرد، خودش این لقب را به خودش داده بود. ‌ *** ‌ به سپیدی یک رویا، رمانی تاریخی مذهبی است که به روایت زندگی می‌پردازد. کتاب با خروج از مدینه برای سفر اجباری به مرو آغاز می‌شود و در ادامه ما شاهد رخدادهای گوناگون در بین خاندان هستیم تا ماجرای سفر حضرت معصومه پیش می‌آید. پا به پای ایشان از مدینه به عراق و سپس ایران حرکت می‌کنیم تا به و زمان ایشان می‌رسیم. ‌ روایت‌های بسیار خوب و دقیق هستند و هنگام خواندن حس همراهی و حضور در کاروان به‌خوبی به مخاطب دست می‌دهد. از دیگر نقاط قوت این اثر، خلق شخصیت‌های مختلف با ویژگی‌های گوناگون توسط است که باعث شده تا جوانب مختلف اتفاقات و روحیات و تصمیم‌گیری‌ها، به خوبی در خلال روایت‌ها بیان شود و ما با یک اثر تک بعدی روبه‌رو نباشیم. ‌ این کتاب، اثری‌ خوشخوان با بیانی شیوا و جذاب است. خواندنش را از دست ندهید👌🏻 ‌ به مناسبت https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌‌ سفیر نگاهی به چک کرد و گفت: "یعنی این مرد چک را قبول نکرد؟ این مبلغ را به هرکسی می‌دادم، بدون هیچ شرطی می‌پذیرفت." مرد گفت: "آقای گفتند به شما بگویم که فقط سکه‌ی طلا قبول می‌کنند؛ آن هم باید بار شتر شود و در روز روشن به خانه‌ی او برده شود." سفیر با تعجب گفت: "مدرس این را گفت؟" - بله. ایشان این حرف را زدند. سفیر همانطور که چک را برانداز می‌کرد، پوزخندی زد و گفت: "این مرد خیلی زرنگ است. معلوم است که پول و طلا نمی‌خواهد. فقط می‌خواهد آبروی ما را در دنیا ببرد." ‌ *** ‌ چای خوش‌عطر پیرمرد، مجموعه‌ی چند داستان کوتاه از زندگی و زمانه‌ی شهید آیت‌الله است؛ با متنی ساده و روان که به نظر می‌رسد رده سنی را به عنوان مخاطب اصلی خود، هدف قرار داده. ‌‌ شخصیت سید حسن مدرس در این ، فردی بی‌ریا، با زکاوت و شجاع توصیف شده که در برابر مردم کوچه و بازار، فروتن است و برای حل مسائل آنان از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند. از طرفی در قامت نماینده ملت، به احقاق حق مردم و مقابله با اجانب - ولو در لباس وکیل مجلس یا وزیر مختار - می‌پردازد. ‌ تلاش در جهت شناساندن شخصیت - که این‌روزها در گمنامی است - قابل تقدیر است. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌ ‌داغی‌ست دلم، نهفته مانَد بهتر دردی‌ست دلم، نگفته مانَد بهتر رازی‌ُست... نه... غنچه‌ای... نه... زخمی‌ست دلم یا هر سه... که ناشکفته ماند بهتر . . .‌ ‌دیری‌ست منِ خاک‌نشین پنهانم در نُه‌توی افلاک و زمین پنهانم حتّی خودم از خودم ندارم خبری من رازِ کهِ‌ام که این‌چنین پنهانم ‌ *** ‌ نوعی است که در چهار مصرع سروده شده و جز مصراع سوم، باقی مصراع‌ها هم‌قافیه‌اند. این قالب، یک قالب شعر فارسی است، که در زبان‌های دیگری (از جمله عربی و اردو) نیز مورد استفاده قرار گرفته ‌است. ‌ ‌محمدمهدی سیار یکی از شاعران خوش‌قریحه بوده و شعرهایش از رنگ‌وبوی زیبایی برخوردار است. ‌«یادآوری» یکی از کتاب‌های اوست که با طرحی نو و ابداعی به بازار نشر پا گذاشته و نظر مخاطبان را به خود جلب کرده است. رباعیات عاشقانۀ این حتما به کامتان شیرین خواهد آمد.👌🏻‌ ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌ همه‌مان قاه‌قاه خندیدیم. هرچند بغض گلویم را گرفته بود و جداشدن از حاجی و دیگر میزبان‌هایم در پایگاه هوافضای برایم سخت بود. این‌ها کسانی بودند که بزرگترین تجربۀ مرا در زندگی‌ام شکل داده بودند و زندگی من به قبل و بعد از آشنایی با آن‌ها تقسیم می‌شد. اگر اسپوکی نبود حتماً مثل اسکن ایگل می‌ماندم و به آن‌ها کمک می‌کردم تا بتوانند به مردم بیشتری در دنیا کمک کنند. ‌ *** ‌ شكار پهپاد RQ170 یكی از شاهكارهای غرورآفرین بچه‌های هوافضای سپاه است كه باید به عنوان یك حادثۀ حماسی و عزت‌آفرین در تاریخ این كشور و نسل‌های آینده باقی بماند. ‌ ‌«شكارهیولا» تاریخ شفاهی این شكار و دستاورد بزرگ است كه در قالب نوشته شده است. در روایت این از صنعت جان‌بخشی و تشخیص استفاده شده است. مخاطب داستان ردۀ سنی است اما خط سیر داستان به گونه‌ای است كه بزرگسالی كه كودك درون فعالی دارد نیز می‌تواند مخاطب آن باشد. ‌ نسل جدیدی كه با و آرمان‌های آن آشنایی چندانی ندارد و شبكه‌های اجتماعی و سرگرمی‌های متنوع می‌خواهد آرمان و هویت را از او بگیرد بیش از همه نیاز به اسطوره و داشتن آرمان و اعتماد به نفس دارد. نیازی كه «محمد سرشار» به خوبی آن را درك كرده و آن را در تاروپود داستان جای داده است. ‌داستان منطق و چرایی استكبارستیزی را با قلمی روان و جذاب به مخاطب نوجوان می‌آموزد. ‌ ‌«شكار هیولا» اثری سالم و جذاب است كه می‌توان قاطعانه برای ردۀ حساس سنی نوجوان پیشنهاد كرد. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم مترجم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌ گاهی کار فقر و بیچارگی به جائی می‌رسد که رشته‌ها و پیوندها را می‌گسلد. این مرحله‌ای است که تیره‌بختان و سیاه‌کاران چون بدانجا رسند درهم آمیخته و در یک کلمه که “شومی” است شریک می‌شوند. این کلمه بینوایان است. *** در سال‌های متمادی رمان بینوایان به کرات معرفی و یادداشت‌های زیادی برای آن نوشته شده است. سؤال اینجاست که چرا این ، نه فقط در بلکه در جهان مورد توجه است؟ ‌شاید جوابش را در نقلی از بتوانیم پیدا کنیم: «آرزوی قلبی‌ام از زمان طلبگی، نوشتن کتابی درباره ی شخصیت (ع) بود و حاضر بودم تمام زندگی‌ام را بدهم، تا مردی چون درباره ی امام‌حسین(ع) مطلب بنویسد.» ‌ بینوایان چون به فطرت انسانی پرداخته و در واقع انسانیت را معرفی می‌کنه در طول همه این سال‌ها مورد توجه قرار گرفته است. ‌ به دوستان کتابخون باشگاه هواداران کتاب باید بگم اگه اهلِ مطالعه هستید و خوندنِ رمان‌های زیادی رو تجربه کردید و بینوایان رو نخوندید، حتما برای مطالعه این کتاب جامعه‌شناسی، تاریخی، انتقادی، الهی، محبت، عاطفه و عشق دست بجنبونید و سریع‌تر اقدام کنید. رمان بینوایان، آدمی رو در این شرایط روزگار، شاداب نگه می‌داره. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌‌ غصب املاک مردم توسط رضاخان: ... فامیلی به نام حاتمی از مالکین قسمت کلاردشت مازندران وجود دارد که رضاشاه در مقام غصب املاک آن‌ها بود. آن فامیل نیز مثل فامیل‌های دیگر مازندران به مقاومت پرداخته بودند و شاه دستور داده بود همه آن‌ها از جمله خانوادۀ فقیه و حاتمی و یزدانی را به جنوب تبعید کنند و کلیه بستگان آن‌ها را هم از دستگاه دولت اخراج نمایند. ممانعت صهیونیست‌ها از کشت گندم در دشت قزوین: ... سازمان عمران قزوین که از یهودی‌ها (اسرائیلی‌ها) تشکیل شده، چاه عمیق زده با بولدزر و تراکتورها زراعت می‌نماید. اصلا نمی‌گذارند ما گندم بکاریم رسما می‌گویند گندم نباید کاشت، باید باغ گرفت نباید سیب‌زمینی و پیاز کاشت. ‌ *** ‌‌ جلد ششم مجموعه یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار، خاطرات از ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۶ را در خود جای داده است. ‌عمیدی نوری از رجال سیاسی دورۀ است که وکیل دادگستری، روزنامه‌نگار و در دوره‌ای وزیر بود. وی در مجموعه خاطراتش که به صورت روزانه به رشتۀ تحریر در می‌آورده، به مطالبی اشاره کرده است که تاکنون در هیچ‌ یک از منابع تاریخیِ منتشر شده به چشم نمی‌خورد. ‌ که به واسطه شغل روزنامه‌نگاری، از پشت پرده رویدادهای مختلف کشور مطلع بود در جای‌جای خاطراتش به آن‌ها اشاره می‌کند و عمق فساد را نشان می‌دهد. گرچه وی گاه به تعریف و تمجید از پهلوی‌ها پرداخته است اما موضع کلی وی نسبت به خاندان پهلوی نقد است. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌ مچ دست‌هایش را گرفتم، قدرتم را جمع کردم و همانطور که عقب‌عقب می‌رفتم، به زحمت می‌کشیدمش سمت خودم. پاهایش تکان می‌خورد و ردّ خون می‌ماند روی زمین. نگاهش از خاطرم دور نمی‌شود. مات شده بود. زدم توی صورتش و فریاد کشیدم: «نفس بکش!» ولی بی‌جان‌تر از این حرف‌ها بود. محکم‌تر زدم شاید به هوش بیاید؛ فایده نداشت. دست انداختم و بچه را از شکمِ پاره زن بیرون آوردم، به این امید که حداقل بتوانم طفل معصومش را نجات دهم؛ ولی بدن سرخ و سفید نوزاد ماند روی دستم؛ بی اینکه مجال داشته باشد گریه کند و یا حتی یک نفس در این دنیا بکشد!... ‌ *** ‌ شاید هیچ عنوانی به غیر از همین "تنها گریه کن" نتواند عمق اثر این را در یک کلام به مخاطب بفهماند. حالا نه اینکه ارتباط دقیقی به ماجرای زندگی عجیب این مادر داشته باشد، نه! اتفاقا به دور از داستان کتاب است، ولی نزدیک به حال مخاطبی است که بعد از ورق‌زدن عکس‌های پایانی کتاب، سر به دیوار اتاق تکیه داده و خیره به سقف در تنهایی خودش زار میزند! ‌ ‌حالا نه اینکه این پر از غم و درد باشد و غصه‌ها پردۀ دل مخاطب را پاره کند؛ نه! حماسه‌اش اشک دارد، و شورش اشک دارد، شب‌نخوابی‌هایش اشک دارد، معجزه‌هایش اشک دارد! ‌ حالا نه اینکه یک معجزه در طول این زندگی رخ داده باشد و همان یکی حرف این کتاب باشد، نه! زنده‌ماندن خودش معجزه است، شفای فرزندی که جان داده معجزه است، شفای پایی که لنگ شده با پارچۀ سبزی که از حرم سیدالشهدا توسط پسرش شهیدش متبرک شده معجزه است؛ آه از این معجزه‌ها... ‌ این زندگی مادر شهیدی است که خودش کم از شهیدش ندارد؛ مانند شهیدش نه غیر خدا چیزی خواسته و نه برای غیر خدا قدمی برداشته... همۀ زندگی‌اش در حال دویدن برای و بنگانش بوده، خانه‌اش را وقف و جنگ کرده، فرزندش را در راه خدا فدا کرده، و هنوز هم خانه‌اش به روی همۀ نیازمندان باز است... ‌ مثل او شدن برای مردان دست‌نیافتنی است، ولی خوشا به حال بانوان سرزمینم که الگویی مانند او دارند... ‌ رحمت خدا بر مجاهد راه حق، و فرزند شهیدش https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ ‌ 👇 ‌ ام‌ابیهایش می‌خواندند، یعنی مادر پدرش؛ برای پدرش مادری‌ها کرده بود؛ در تمامی آن سال‌های دشوار پس از وفات مادرش خدیجه، در تمامی آن تنهایی‌ها تهدیدها و مجروح‌شدن‌ها و...، او همچون مادری مهربان تسکین قلب بابا بود و تیمار زخم‌های بسیارش... ‌ که خود امتحان شده وادی بلا بود و داغدار مصیبت ، تسکین قلب پدری بود که عزادار بزم عزای قتیل‌العبرات گردیده بود. آری او بود؛ مادر پدرش در تمامی آن دشوارترین سال‌های طلوع اسلام. ‌ *** ‌۱۸ساله، هجده روایت است از شناخت ام‌ابیها(س) تا شهادتگاه او. ‌مگر می‌شود پیش از وقوف در عرفات به طواف بیت‌النور فاطمه(س) رفت؟! ‌ از خصوصیات ۱۸ساله، ترکیب جنبه‌های معرفتی آن حضرت با شهادت‌نامه اوست. هر هجده فصل کتاب با گذری بر جنبه‌های معرفتی بانوی عالمین(س) و با نثری ادبی آغاز می‌شود و در ادامه، گام‌به‌گام با حوادث مربوط به آن حضرت با نثر تاریخی روان پیش می‌رود. ‌ ‌در مباحث تاریخی نیز مطالب کمتر شنیده شده‌ای با استناد به منابع معتبر تاریخی و روایی مطرح می‌شود؛ دفن رسول‌خدا(ص) در خانه دخترشان فاطمه(س)، تعیین محل دفن (س)، تحریف حوادث مربوط به شهادت حضرت‌زهرا(س) و... ‌ شیوه نگارش این کتاب چنان است که مطالعه آن را برای عموم مردم و همینطور اهل‌ِتحقیق سودمند کرده است. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب من قاسم سلیمانی هستم به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌ مادر آه بلندی کشید و گفت:«آن‌ها از ایل سلیمانی هستند. ایل سلیمانی مردمانی شجاع بودند و با کسانی که ظالم بودند، درگیر می‌شدند.» پدرم گفت: «زمان جنگ، وقتی دشمن به کشور ما حمله کرد، حاج قاسم و بسیاری دیگر از مردم این شهرستان و شهرهای دور و بَر به جبهه رفتند تا جلوی دشمن را بگیرند. حاج قاسم از همان جوانی شجاع بود و به خاطر شجاعتش فرمانده نیروهای استان کرمان شد.» ‌ ‌*** ‌ این دوره با چشم خویش دیده‌اند که کیست و قهرمان‌کُشی به چه صورت است، پس قطعاً می‌دانند و می‌فهمند که باید برای آیندۀ خودشان بجنگند. ‌ ‌این‌ها همان کودکانی هستند که در شهادت حاج‌قاسم‌سلیمانی غمگین شدند و نسبت به جنایت آمریکایی‌ها به خشم آمدند. بی‌تردید کودکانِ امروز که آینده‌سازان آینده خواهند بود، این جنایت را فراموش نخواهد کرد و این حادثه را سینه به سینه و نسل به نسل منتقل می‌کنند. ‌ ‌«من قاسم سلیمانی هستم» روایتگر مراحل مختلف زندگی از تولد تا شهادت برای آینده‌سازان این مرزوبوم است که با زبانی کودکانه و ساده بیان شده است. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌«مالک زمان» خرده‌روایت‌هایی است از زندگی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی که راه و رسم مالک را پیش گرفت و اَشِّداءُ عَلَی الکُفّار، رُحَماءُ بَینَهُم بود. نویسندگان در گروه فرهنگی ابراهیم هادی، با گردآوری پنجاه داستان و تطبیق آن با کلام (ع) زندگی و مجاهدت‌های سرداران رشید اسلام، مالک اشتر و حاج قاسم سلیمانی را با هم ممزوج کرده‌اند. ‌ در این می‌خوانیم که حاج‌قاسم همچون الگوی خود، «مهربان با خلق» بود. «شجاعت در دل دشمن» او را به یک اسطوره و یک حریف قَدَر تبدیل کرده بود. همه او را «قهرمان در مقابل دشمن» می‌شناختند و خیالشان راحت بود.‌ ‌ ‌گوش به فرمان ولی بود؛ حتی آن زمان که به‌سختی گروهی را دستگیر کرده بود، اما به امر ولی زمانه‌اش آن‌ها را آزاد کرد؛ چراکه در مرام علی(ع) نیست که به مهمان خود آزاری برساند؛ حتی اگر مهمان، پدرت را کشته باشد. ‌ «غذای کرمانی» را بین همکاران و درجه‌داران و سربازان به‌طور مساوی تقسیم کرد. مقام و قدرت برایش ملاک نبود. برادری و مساوات را رعایت می‌کرد. در هیچ شرایطی «نماز شب» را ترک نکرد و «پتوی نرم» را ترجیح نداد. در حفظ «اموال مردم» حتی در معرکه می‌کوشید. برای یک شب خوابیدن در خانه یکی از اهالی سوریه در بوکمال، نامۀ طلب «حلالیت» نوشت و از او خواست که پس از بازگشت به خانه‌اش با او تماس بگیرد تا هزینۀ یک شب اقامت را برایش واریز کند. حقی را ناحق نمی‌کرد. «جنگ یا انتقام» را با هم نمی‌آمیخت. ‌ «آرامش در چهره» او حتی در مواجهه با دشمنان از بین نمی‌رفت و ذره‌ای ترس در وجودش زبانه نمی‌کشید. بندۀ زر و سیم و قدرت نبود و در پاسخ به پیشنهاد برای نامزدی ریاست جمهوری، با خنده‌ای مثال‌زدنی گفت: «من نامزد گلوله‌ها و خمپاره‌هام. بگذار قدرت به دست اهلش برسد. من نامزد شهادت هستم...» ‌ این «ژنرال خاکی» ایران «سرباز ولایت» بود و«عموقاسم» دختران و پسران شهدای . هیچ‌کس را نمی‌توان با اهل‌بیت مقایسه کرد؛ حتی صحابه خاص آن‌ها؛ اما می‌شود به مقامی رسید که امامِ زمانه‌ات در وصفت خطبه‌ها بخواند و در فراق از دست دادنت بگرید و اَلّلهم اِنّا لانَعلَمُ مِنه اِلّا خَیرا را تکرار کند. ‌ کتاب «مالک زمان» داستان‌هایی برگرفته از سخنان امیرالمؤمنین‌علی(ع) به مالک اشتر است که مصادیق عینی در خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی داشته و مطابق با آن گردآوری شده است. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/