eitaa logo
کانال هدیه ارجمند
252 دنبال‌کننده
124 عکس
31 ویدیو
1 فایل
هدیه ارجمند فعال اجتماعی و فرهنگی مادرِ ۳ فرزند🌹 کارشناس ارشد نهج البلاغه نویسنده✍ @Hediye_arjmand شروع حرکت تو که ضرورت حرکت از آن مایه می گیرد از لحظه ای است که می فهمی از همه ی چیزهایی که با آن ها مأنوس هستی بزرگتری(عین.صاد)
مشاهده در ایتا
دانلود
با نام شما همیشه بنیادی هست در عطر خوش "جامعه" فریادی هست پیداست همیشه راه دینداریِ‌مان تا اینکه امام شیعیان، "هادی" هست
هرچند میگیرد دلم گاهی بهانه امید اما در دلم دارد جوانه دلشوره های مادری، سرفه، تب ولرز بِه دانه باید دم کنم یا رازیانه؟ با جیغ و دادِ کتری و جوشیدن چای می جوشد آیا مصرعی شعر و ترانه؟ روشن نشد تکلیفِ این ابیات حالا بنویس املا با حروفِ بی نشانه باید حواسم جمعِ جمعِ جمع باشد تا کم نباشد رسمِ خنده توی خانه زیباست در مجموع سختی های دنیا زیباست پستی و بلندیِ زمانه آغوشِ من هرشب عبادت می کند با سجاده ای لبریزِ مِهر مادرانه
زمان به سرعت باد و غمم به سرعت نور عبور میکند و میرود اگر باشی...
هدایت شده از پیشانی‌نوشت
بر روزگار پیر، امام جوان تویی خوشحالیِ امام رضاجانمان تویی نامت محمد است و خصالت محمدی آیینۀ رسول خدا بی گمان تویی میلاد توست آنچه مبارک‌ترین شب است روشن‌ترین ستـارۀ نُه آسمـان تویی یحیی بن اکثم است که اقرار می‌کند در علم، پیشوای تمام جهان تویی این خاندان تجلی جودند هرکدام نام یکی جواد شد این بین و آن تویی غم در شب رسیدن تو دربه در شده ست میلاد تو بهانۀ روز پسر شده ست https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
دوبیتی میانِ آسمانِ این دو گنبد تپش های دلم در رفت و آمد چه فرقی میکند اینجا و آنجا؟ سلامت میدهم از قلبِ مشهد
با اینکه عمیق تر زِ دریا هستی بالا، بالا، چقدر بالا هستی از اوجِ بلاغَتِ کلامت پیداست محبوب ترین خطبهء دنیا هستی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با تشکر از مهمان نوازی عوامل اجرایی جلسه ارادت... و سپاس ویژه از دوست عزیزم *فاطمه سادات ناصری* بابت ثبت این ثانیه های زیبا🌹
رباعی تقدیم به همسرعزیزم: یک لحظه پسر برایِ مادر هستی یک لحظه برای "هدیه" همسر هستی چون چای، تمامِ خانه مشتاقِ تواند بابایِ۳ تا قندِ مکرر هستی محکم چون سنگِ معدنی همسرجان تو کوره ی ذوبِ آهنی همسرجان من، دیگِ بزرگ حرفهای مَلَسَت تو آشِ دهن سوزِ منی همسر جان
همیشه همینطور هستی یا نمی آیی یا آنقدر با عجله می آیی که نمی نشینی و زود می روی یک روز با خیال راحت بیا و چند روز بر حیاط خانه ی ما بنشین . . ای برف
یک عمراگرچه سرکاریم همه هرثانیه گرم کاروباریم همه خوابیم و همیشه خسته هستیم اما هرجمعه چقدر بی قراریم همه
به بهانه ی سالگرد مادربزرگِ عزیزم
حسی ندارد واژه هایم بی حضورت چون واژه ها با تو *ردیف* و *جفت و جورند*
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
______[ کانال های ویژه ادبیات ]______ • مَدرَس هشت ................. عضویت • فراخوان شعر .................. عضویت • قفسه .......................... عضویت • محفل ادبی مطلع ............. عضویت • یاقوت سرخ ................... عضویت • سبک هندی .................... عضویت ______[ کانال آقایان شاعر ]______ • محسن قاسمی .............. عضویت • عاصی خراسانی .............. عضویت • مجتبی خرسندی ............. عضویت • مهدی کبیری .................. عضویت • سجاد روانمرد ................ عضویت • میثم کاووسی ................ عضویت • احمد رفیعی وردنجانی ....... عضویت • امیر حسین پاسبان .......... عضویت • حسین ایمانی ................. عضویت • سید مهدی بنی هاشمی ..... عضویت • امیرحسین قاسمی پور .......عضویت • رضا محمدصالحی ............. عضویت • حسین کیوانی .................عضویت • محمد عابدی .................. عضویت • مهدی قنبری ...................عضویت • مسعود یوسف پور ........... عضویت ______[ کانال بانوان شاعر ]______ فاطمه عارف نژاد ............... عضویت عاطفه جعفری ................. عضویت سعیده کرمانی ................. عضویت مریم کرباسی ................. عضویت زهرا سپه‌کار .................... عضویت الهه بیات مختاری ............. عضویت هدیه ارجمند.................... عضویت ملیحه آخوندی..................عضویت راضیه مظفری .................. عضویت عاطفه جوشقانیان ............. عضویت فائزه زرافشان .................. عضویت معصومه شریف ................ عضویت الهه سلطانی .................... عضویت 📝 فهرست به‌روزرسانی خواهد شد...
از تندیِ پیچِ راه باید ترسید از لغزش و اشتباه باید ترسید حرص و طمع و ریا، حسادت کینه ازکوچکیِ گناه باید ترسید
هدایت شده از پیشانی‌نوشت
به موسی بن جعفر علیه السلام: تجلی داده ای با هر دعایت روح عرفان را فضیلت داده القابت تجلی‌گاه انسان را تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟ رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی کشیدی بر فضیلت های هارون خط بطلان را پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را تو با این بردباری ها به اصحابت نشان دادی برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را "شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری تو روشن کرده ای با این سخن تکلیف صفوان را اشداء علی الکفارُ کظم غیظ را با هم نشان دادی چنین توصیه های ناب قرآن را اگر چه ماه محبوسی و فی قعر السجون بودی ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
ای کاش که یک شکوهِ پنهان بودم چون نقطه ی محرابِ سلیمان بودم یا گردو غبارِ روی سنگی خوشبخت در گوشه ای از روضه ی رضوان بودم
هدایت شده از اشعار مهدی کبیری
بسم الله الرحمن الرحیم عرب چه بود بجز قومی از خدا غافل اسیر شرک و خرافات، عامی و جاهل نبرده بود دلش، حظ مختصر از نور غریق بحر سیاهی و بی خبر از نور شدند شهره، به فرهنگ بت پرستی شان فدای لات و هبل شد، تمام هستی شان به قتل و غارتشان، افتخار میکردند تمام هستی خود را قمار میکردند برای درک حقیقت که گوش و چشم نبود مرام مردمشان غیر زور و خشم نبود میان باغ و درختان، جدال می افتاد ز شاخه های جهان، میوه ،کال می افتاد در اوج خواب و خیال جماعت گمراه میان شب زدگی های آسمان ،ناگاه "ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را رفیق و مونس شد نگار ما که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد"* به مهر آمد و بر تیرگی جلا بخشید به جسم خسته ی دوران، کمی صفا بخشید چنان به شوق رسیدن کشید عالم را که با نگاه، تکان داد کوه محکم را نداشت تحفه، به جز نور روشن امید بدون واهمه تابید،حضرت خورشید رسید تا که بگوید: سلام یعنی چه? به جای قهر و غضب، احترام یعنی چه? میان این همه شاعر، به برکت قرآن رسید تا که بگوید: کلام یعنی چه? میان آن همه مرسل، میان آن همه کذب اشاره کرد که حسن ختام یعنی چه? تبر به دست ،به جنگ سپاه شیطان رفت نوشت با خط خوانا، پیام یعنی چه? همان شروع رسالت،به مرتضی رو کرد! که صادقانه بگوید:امام یعنی چه? منی که در پس مبعث غدیر میبینم! میان نام محمد امیر میبنم! محمد آمده تا که ولی شناس شویم میان جهل مرکب ،علی شناس شویم 401/11/28 لینک عضویت👇👇👇 @mehdikabiri_qom
حافظ صبور باش که در راه عاشقی هر کس که جان نداد به جانان نمی‌رسد
تا آخرِ خط، قامتمان خم نشود بیداری مان باورِ عالم نشود در سنگرِ غیرت و شهادت هستیم تا آجری از میهن مان کم نشود
"والفجر" که نور از آسمان می شکفد....