📌انسان، عمل، معرفت، فرهنگ
🔸 انسان با عمل ساخته میشود و به عمل شناخته میشود. هویت و کیفیت عمل انسان به اندیشه و معرفت گره خورده است. هر معرفتی (به لحاظ کمی و کیفی) نوع خاصی از عزم و عمل را در پی دارد. بدین جهت نظر و عمل همیشه با هم هستند و هیچ نظری عاری از عمل و هیچ عملی خالی از نظر نیست. بالاتر اینکه معرفت و نظر خود کنش و فعالیت آگاهانه و ارادی انسان و معلول فرایند ادراک و تفکر است. لذا نمیتوان معرفت را از عمل جدا دانست و به دوگانه نظر و عمل دامن زد.
🔹 عمل انسانی فرایند آگاهانه، ارادی و قصدمندانهای است که ناظر به هدف و غایتی برای وصول و یا تغییر است و نسبتی هم با شرایط پیرامونی (زمان و مکان) دارد. لذا همهی عملهای انسانی (حتی فعالیت ذهنی و معرفتی) دارای حیثیت اجتماعی و تأثیرگذاری بر جامعه و مداخلهگری را دارد. انسان با عمل ذهنی(علم) و عمل یدی و بدنی خود واقعیت اجتماعی را میسازد، اصلاح یا تغییر میدهد و یا تحکیم و تعمیق میبخشد.
🔸 تاکیدا عرض میشود که فاعل شناسا و عالم، صرفا مشاهدهگری منفعل و تاثیرپذیر نیست بلکه او عاملی فعال و سازنده و تغییر دهنده جهان معنایی جامعه خود هم هست. ایدهها و نظریات علمی بخصوص در علوم انسانی و اجتماعی صرفا توصیف و تبیین واقعیت نیستند بلکه سازنده واقعیتهای اجتماع هم هستند. ازاینرو، جامعهپردازی وتمدنسازی ازطریق بسط یک تفکر و تعمیق آن در فرهنگ عمومی ممکن میشود. نظامهای سلطه گر از این ظرفیت به خوبی استفاده میکنند و با تربیت عالمان و پژوهشگران سایر ملتها و بسط نظریههای علمی توجیهگر سلطه، ذهن و جان ملتها را تغییر و سپس تسخیر میکنند و سپس سلطه عملی، سیاسی و اقتصادی خود را گسترش میدهند و ملتها را استعمار میکنند.
🔹 عمل میتواند موضوع معرفت و تفکر قرار گیرد و کنشگر بر اساس خودآگاهی و قدرت بازبینی و سنجش عمل، آن را مطالعه کند و از چند و چون عمل و نتایج و پیامدهای سازنده و یا مخرب آن بازخوردگیری کند و دست به اصلاح و یا تکامل عمل برای رسیدن بهتر به اهداف بزند.
🔸اگر در جایی عمل ارزشی ندارد و در مناسبات انسانی جایگاهی ندارد ریشه در نوع معرفت و فرهنگ آنجا دارد، در واقع شاکله و ساختار آن معرفت و نظر به گونهای است که مفهوم عمل در متن معرفت و دستگاه معرفتی خود قرار نداشته است. یا اینکه عمل به یک مفهوم انتزاعی فروکاسته شده است، یا اینکه در مرکزیت دستگاه معرفتی و به عنوان محور نظام اخلاقی و اجتماعی تبیین نشده است. (ر.ک: استاد مطهری، گریز از ایمان گریز از عمل) نتیجه طبیعی طرح عمل در حاشیه نظام مفهومی و به عنوان ارزش ثانوی در نظام اخلاقی و اجتماعی این است که عمل از جامعه و مناسبات انسانی رخت بر میبندد و در فرهنگ عمومی #کار بیارزش میشود و پدیدههای دیگر همچون خیالبافی، نقزدن، تنبلی، طلبکاری، رابطهبازی و امثالهم جایگزین آنها خواهد شد.
🔹 اگر قرار است #عمل نزد آحاد جامعه ارج و قربی پیدا کند و به متن مناسبات و معادلات اجتماع بازگردد، چند اقدام مقدماتی لازم است:
۱. #عقلانیت و معرفت ناظر به عمل را بازسازی کرد. به نحوی که عمل در مرکزیت نظام دانایی و به عنوان محوریت نظام اخلاقی و اجتماعی تبیین شود و نسبت آن با سایر مفاهیم کلیدی و قضایای بنیادین مشخص شود. همچنین میبایست مفاهيمي که موجب حاشیهای شدن عمل و گریز از عمل میشود به حاشیه نظام دانایی رانده شود.
۲. میبایست معرفتهای نظری به موضوعات عینی و عملی امتداد یابند و برای عرصههای مختلف زندگی انسان طرح و برنامه کارآمد و عملياتي عرضه کنند.
۳. به مقوله مهارتهای عملی و بالا بردن مهارتهای عملی مردمان جامعه توجه ویژهای داشت. مهارتهایی نظیر: تفکر انتقادی، تفکر راهبردی و تصمیمگیری، مهارت مطالعه و تحقیق، مهارت کار جمعی و گروهی، مهارت ریسک پذیری و سرمایهگذاری، و مانند اینها.
۴. علاوه بر آن لازم است این تبیین نظری و عقلانی گفتمان سازی شود و در فرهنگ عمومی مستقر گردد تا عمل از حاشیه به متن آید و کار به عنوان ارزش اولی و ذاتی و عمومی پذیرفته شود و اساس سازوکار درونی پیشرفت تلقی شود. در این صورت است که همهی مزایا و اعتبارات اجتماعی به عمل و عامل (کنشگران شایسته) اختصاص مییابد و تنبلها، دلالها، نقزنها، زالوصفتها به حاشیه رانده میشوند و در نهایت چارهای ندارند جز اینکه خود را اصلاح کنند تا از مزایای اجتماعی بهره ببرند.
🔸 بنابراین تولید و ترویج عقلانیت و پیشرفت معرفتی و فرهنگی شرط لازم و مقدمهی ضروری هر نوع از پیشرفت و تحول و توسعه سیاسی، اقتصادی، نظامی و... است. هر کدام از این ها باید در حاشیه پیشرفت و تعالی فرهنگ مطرح شوند. زیرا در دستگاه فکري متفکران انقلاب اسلامی اساس تحول و تغییر اجتماعی #تحول_باطنی_مردم و #انقلاب_درونی است.
#حکمت_عملی
#حکمت_مدنی
#عمل
#کار
#معرفت
#فرهنگ
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121