eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.3هزار دنبال‌کننده
497 عکس
143 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۱۱ از ۵۰ 🔹نکته دیگر در این منطق، مشروعیت دشمن تراشی برای دولت‌ها است. «هگل گفته است: دولتها اگر بخواهند موجودیتشان محفوظ بماند باید دشمن برای خودشان خلق کنند.» (نقدی بر مارکسیسم،ص۶۳) براین اساس، بخشی از ماهیت دولتها در تضاد و تقابل مشخص می‌شود و برنامه‌ها و سازوکارهای مدیریتی و اجرایی آن همواره می‌بایست در وضعیت جنگی و تقابل با دشمنان طراحی شود. 🔸از دیگر نتایج این دستگاه فکری، مشروعیت و اخلاقی بودن استبداد و استفاده از زور برای برخی از دولت‌هایی است که به نظر مروجان این تفکر حق است: «از نظر مارکسیسم زوری که استثمارگر علیه استثمار شده به کار می‌برد غیراخلاقی است چون در جهت حفظ وضع موجود و عامل توقف است، و اما زوری که استثمار شده به کار می‌برد اخلاقی است چون در جهت دگرگون شدن جامعه و تحول به مرحله عالی‌‏تر است. به عبارت دیگر در نبرد دائمی حاکم بر جامعه که دو گروه با یکدیگر در نبردند، یکی نقش «تز» را ایفا می‌کند و یکی نقش «آنتی‌‏تز» را. زوری که نقش تز را ایفا می‌کند به دلیل اینکه ارتجاعی است غیر اخلاقی است و زوری که نقش «آنتی‌‏تز» را ایفا می‌کند به دلیل اینکه انقلابی و تکاملی است اخلاقی است. و البته همین نیرو که اکنون اخلاقی است، در مرحله بعد با نیروی دیگری که نقش نفی کننده این را ایفا می‌کند مواجه می‌گردد و در آن وقت نقش او ارتجاعی و نقش رقیب تازه نفس اخلاقی خواهد بود. و لهذا اخلاق، نسبی است؛ آنچه در یک مرحله اخلاق است، در مرحله بالاتر و کامل‏تر ضد اخلاق است.»(جامعه و تاریخ، ص۲۰۸) 🔹 در خلأ عقل و دستگاه معرفت‌شناختی علم آور و کاشف از واقع، آنچه موجب همگرایی فعالیت‌های متنوع و متکثر و همکاری انسانها می‌شود و و فعالیت‌های رسانه‌ای و گروهی خواهد بود که با ، تحریک گرایش‌ها و دستکاری ذائفه‌ها و کار جمعی و حزبی(جبهه‌ای) قلوب را تسخیر کند. 🔸استاد مطهری در تبیین شگردهای رسانه‌ای و تبلیغاتی این جریان‌ها می‌نویسد: «ماتریالیسم در عصر ما- خصوصاً در کشور ما- جامه منطق را از خود دور کرده و به سلاح «تبلیغ» مجهّز شده است؛ از این رو ابایی ندارد که علل گرایشها و اعراضها از مادّیگری را به گونه‌ای دیگر که با هدفهای از پیش تعیین شده سیاسی و اجتماعی منطبق باشد، توجیه و تفسیر نماید.»(علل گرایش به مادیگری،ص۸) ایشان با اشاره به ضعف منطق جریان‌های چپ می‌نویسد: «کاملاً احساس کرده‌اند که اگر مسائل را به صورت اصلی و صحیح مطرح کنند، کلاهشان سخت پس معرکه است؛ ناچار کانال‌های انحرافی ایجاد می‌کنند و مغلطه به کار می‌برند.»(علل گرایش به مادیگری،ص۱۳) شهید مطهری در ادامه می‌نویسد: «ماتریالیست‌های ایران اخیراً به تشبّثات مضحکی دست زده‌اند. این تشبّثات بیش از پیش فقر و ضعف این فلسفه را می‌رساند. یکی از این تشبّثات «تحریف شخصیت‌ها» است. کوشش دارند از راه تحریف شخصیت‌های مورد احترام، اذهان را متوجّه مکتب و فلسفه خود بنمایند.»(همان، ص۱۴ - ۱۵) ایشان با اشاره به شگرد چپ اسلامی در ایران می‌نویسد: «در ایران در یکی دو سال اخیر به نیرنگ تازه‏ای بس خطرناکتر از «تحریف شخصیتها» دست یازیده است و آن تحریف آیات قرآن کریم و تفسیر مادّی محتوای آیات با حفظ پوشش ظاهری الفاظ است. این نیرنگ، نیرنگ جدیدی است و از عمر آن در ایران کمتر از دو سال می‌گذرد.»(همان،ص۲۹-۳۰) 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1866
📌منشور اخلاق انتخاباتی امام خمینی (ره): 🔸از آقایان کاندیداها و دوستان آنان انتظار دارم که اسلامی- انسانی را در تبلیغ برای کاندیدای خود مراعات؛ و از هر گونه انتقاد از طرف مقابل که موجب و باشد خودداری نمایند، که برای پیشبرد مقصود، و لو اسلامی باشد، ارتکاب خلاف اخلاق و فرهنگ، مطرود و از انگیزه‌های غیر اسلامی است. 🔸 این جانب بنا ندارم از کسی تایید نمایم، چنانکه بنا ندارم کسی را رد کنم. و از تمام احزاب و گروهها و افراد می‌خواهم از نسبت دادن کاندیدای خود به من که از آن استفاده تایید و یا تعیین و یا رد شود، خودداری کنند. 🔹من بسیار مایل هستم که گروههایی که متعهد و معتقد به جمهوری اسلامی و خدمتگزار به اسلام هستند، در مبارزات انتخاباتی کمال آرامش را در تبلیغ کاندیداهاشان رعایت نمایند، و نسبت به یکدیگر و و داشته باشند، و از تفرقه و کدورت شدیداً احتراز کنند که تفرقه و تشتت، دوستان را نگران و دشمنان را کامیاب می‌کند و موجب تبلیغات سوء می‌شود. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین را خواستارم. 15 صفر 1400/ 14 دی ماه 58 روح الله الموسوی الخمینی‌ صحیفه امام خمینی ج۱۲ ص۱۱. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1969
📌 اجتهاد در فلسفه اسلامی یا انحراف در عقلانیت جامعه اسلامی ⏹ بخش دوم: 🔸 تکامل و اجتهاد در فلسفه مانند هر دانش و مکتب دیگری متوقف بر اصول اساسی است که رعایت آن بسیار ضروری و پایه‌ای آیت و بدون توجه به آنها، نه تنها تکامل و اجتهاد نیست بلکه ارتجاع و انحراف است و به ناکجا آباد می‌انجامد همچنان که در تمدن غرب از رنسانس به بعد این اتفاق افتاد و به بهانه تکامل و اجتهاد در فلسفه، به نفی فلسفه موجود و ایجاد فلسفه‌های شدن برای سلطه بر طبیعت و کسب قدرت روی آوردند که در نتیجه موجب فساد و تباهی در زمین شدند. 🔹 اصول تکامل و اجتهاد در یک مکتب فلسفی ۱. تکامل و اجتهاد پر فلسفه مانند هر دانش دیگری نیازمند تعلیم و تعلّم طولانی مدت و واقعی نزد «فنان فن»، حکیمان و فلاسفه‌ی معتقد و مسلط است به نحوی که در این فرایند تحصیل و تعلیم به جزییات و دقت‌های موجود در مباحث فلسفی تسلط پیدا شود و باید این تسلط توسط کارشناسان فلسفه و از طریق نوشتن آثار علمی و پژوهشی تأیید شود. بنابراین کسی که هیچ تحصیل درست درمانی در حکمت و فلسفه نداشته است و هیچ اثر مکتوب همدلانه و مستدل در آن ننوشته است نمی‌تواند ادعای اجتهاد و تکامل کند و به طور قطع، سخنان او هیچ ارزش و اعتبار علمی ندارد؛ ۲. ایمان واقعی به آن مکتب حکمی و فلسفی و باور به درستی و ارزشمند بودن مسیر گذشته‌ی آن به نحوی که هماهنگ با بنیان‌های فکری و نظری مدعی تکامل و اجتهاد باشد، یعنی حقیقتا براساس مبانی فکری و نظری خود، مکتب فلسفی را درست بداند و در جهت ارتقا و تکامل آن در ادامه مسیر بزرگان گذشته کوشش کند. نه اینکه از باب نفاق، تقیه و در جهت نفوذ و فسادانگیزی منافقانه، برای خوشایند اهالی فلسفه، حرفهایی را بزند تا آنها را گمراه سازد. بنابراین جریان‌هایی که براساس مبانی خود به تخریب تاریخ فلسفه معتقدند و در برخی مواقع به صراحت اعلام می‌کنند که انقلاب اسلامی، عقلانیت، فلسفه و فیلسوف نداشته است و فلسفه و حکمت هیچ نقش مثبتی در انقلاب و جامعه نداشته است و به عقیم بودن فلسفه اسلامی نظر می‌دهند و خود را یک جریان تأسیس و منحصر به فرد در فلسفه شدن و فلسفه انقلاب معرفی می‌کنند. نه تنها به دنبال تکامل و اجتهاد در فلسفه نیستند بلکه به اسم تکامل و فلسفه در جهت نفی حکمت و عقلانیت انقلاب اسلامی هستند. ۳. اعتقاد به بنیان‌های معرفت‌شناسی و منطقی آن و پرهیز از هرگونه دست‌کاری بی‌ضابطه در مبانی و اصول بنیادین آن؛ مهمترین مبنا و بنیان فلسفه ورزی، باور به حجیت و توانایی در کشف وقایع و به دست آوردن حقیقت و حکایت‌گری از واقعیت و اقامه برهان برپایه بدیهیات و گزارش‌های پایه‌ی عقلانی است. ۴. تکامل و اجتهاد با حفظ جوهره و ارتقای وجودی آن معنا دارد لذا هر تحول و تغییر جدیدی باید کاملا مبتنی بر دستگاه فکری و نظری همان مکتب حکمی و فلسفی باشد و در ادامه همان خط سیر فکری و در جهت حفاظت از بنیانها و شاکله‌ی حکمت و فلسفه باشد. بنابراین هرگونه، نفی ساختارهای بنیادین و کنار گذاشتن روح و جوهره یک مکتب فلسفی، نه تنها تکامل و اجتهاد نیست بلکه انحراف است و تخریب (کون و فساد). ۵. جوشش درونی و فعال سازی استعدادها و ظرفیت‌های درونی حکمت و فلسفه اسلامی از دیگر اصول مهم اجتهاد و تکامل در فلسفه و حکمت اسلامی است. ۶. نتایج تکامل و اجتهاد در فلسفه مانند هر دانش دیگری، باید در یک محیط تخصصی و علمی به خبرگان و کارشناسان حکمت و فلسفه در قالب مقاله، کتاب علمی، کرسی نظریه‌پردازی عرضه شود تا درستی و نادرستی آن شناخته و نسبت آن با مبانی و اصول فلسفه آن ارزیابی و نتایج آن در عرصه‌های عینی و اجتماعی سنجیده شود. لذا تولید و نظریه‌پردازی یک فرایند کاملا علمی، تخصصی، تدریجی و طولانی مدت است. 🔸 بر این اساس، حرفهای کلی مبتنی بر ترجمه‌های ناقص از منطق دیالکتیک و فلسفه شدن، رؤیاپردازی‌های طلبگی و سخنرانی‌های خطابی در منبرهای عمومی را نمی‌توان کار علمی و فلسفی تلقی کرد. در حالی که متاسفانه برخی از افراد بدون اعتقاد به اصول اولیه حکمت و فلسفه به جای عرضه‌ی مباحث تخصصی در مجامع علمی و نگارش کتابها و مقالات علمی - پژوهشی، به منبر، خطابه و جلسات عمومی و سیاسی پناه برده‌اند و از این طریق در صدد گسترش و ترویج اندیشه‌های خود در جامعه به اسم فلسفه، انقلاب هستند و نام کار خود را «اجتهاد در فلسفه» می‌نامند بدون آنکه به هیچ یک از اصول معرفت‌شناسی فلسفه اسلامی بخصوص «حجیت عقل» و «توانمندی عقل در کشف واقعیت» معتقدند باشند و بر «تقدم اراده بر معرفت» و «نفی حسن و قبح افعال» تأکید دارند. 🔹بر همین اساس بسیاری از بزرگان حوزه و انقلاب کار اینگونه جریان‌ها را خطرناک معرفی می‌کنند: https://eitaa.com/hekmat121/2004 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2025