eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
463 عکس
131 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 جریان سوم 🔹 در درگیری میان دو دیدگاه و دو جمعیت، بخصوص اگر یک طرف حکومت دینی باشد، همواره افرادی هستند که با پرچم در کنار می‌ایستند و ژست همراهی با یک طرف دعوا را می‌گیرند اما حرف و سخن طرف دیگر دعوا را با آرایش دیگری بیان می‌کنند. طبیعتا ژست همراهی با حکومت دینی و قانون اسلامی می‌گیرند اما سخن مخالفان و معارضان را در لفافه کلمات پر طمطراق سیاسی و اجتماعی و با لعاب دلسوزی و عاقبت‌بینی تکرار می‌کنند. 🔸 جریانی است که همواره در درگیری‌ها به نحو هوشمندانه‌ای و با توجیهات اخلاقی، دینی و علمی از میدان جنگ و معرکه درگیری کنار می‌ماند تا آسیبی نبیند و ضرری را متحمل نشود، اما از آن معرکه هم جدا نمی‌شود بلکه به دنبال منافع و غنائم خود از درگیری است. بدین جهت خوب معرکه را مشاهده و درصد می‌کند و به گونه‌ای کنش می‌کند که از طرف پیروز صله بستاند و از طرف مغلوب هم سواری بگیرد. 🔹 ، به جای حل معارضه و کمک به پایان درگیری و حمایت از نهادهای قانونی و مدیریتی کشور، همواره پای مسائل حاشیه‌ای و نظری و گله‌گذاری‌های شخصی و حزبی را به میدان می‌کشاند و با ژست روشنفکری و آینده‌بینی، از یک سو مسائل گذشته را دوباره زنده می‌کند و می‌گوید: "ببینید که در گذشته من این چیزها را پیش‌بینی کردم" و "ببینید در گذشته چه ظلم‌هایی به من کردند" و "یادتان هست که قول دادند و عمل نکردند" خلاصه از خود چهره‌ای، باسواد، مظلوم، دلسوز و آینده‌بین نشان می‌دهد. از سوی دیگر به تجویز دستورالعمل‌های آرمانی و خیالی می‌پردازد که "فلان چیز را حذف کنید"، "به فلانی چه بدهید"، "چنین حقی هست و چنان تکلیفی". و ... . 🔸 آغازی نرم و تدریجی بر جدا شدن کنشگران آن از رویه‌های عمومی و حاکمیت و نظام سیاسی است. این سرنوشت شاید در مراحل اولیه مورد انکار آن کنشگران باشد و خود را همراه و دلسوز و فعال بدانند. اما فاصله گرفتن از جماعت و حاکمیت و مرزگذاری فکری خود با متفکران و اندیشمندان حقیقی انقلاب و نظام ، آرام آرام جریان سوم را از جریان اول جدا می‌کند و به جریان دوم متصل می‌سازد. 🔹 نمونه های زیادی از وجود دارد. برخی از این جریان‌ها عبارتند از: ✔️خوارج با پرچم جریان سوم در درگیری جریان امام علی و جریان معاویه، ✔️مجاهدین خلق با پرچم جریان سوم در درگیری جریان امام خمینی و جریان پهلوی، ✔️ جریان بهار (احمدی‌نژاد و مریدان حوزوی و دانشگاهی مشایی) با پرچم جریان سوم در درگیری‌های جریان اصول‌گرایی و جریان اصلاح‌طلبی در فتنه ۸۸ و امروز هم جریان‌های سومی با عناوین عدالت‌خواهی، فسادستیزی، حکمرانی، تمدن‌سازی و ... در حال شکل گیری است. 🔸 در ماجرای ماجرای فوت خانم امینی و در نقشه‌ای که دشمن به خوبی طراحی و اجرا کرد آنچه بیش از همه خودنمایی می‌کند افرادی‌اند که پرچم را بلند کرده و با لعاب دلسوزی، رنگ انقلابی و ژست روشنفکری و آینده‌نگری، تمام حرف‌های جریانهای مخالف، برانداز، اصلاحات و کهنه‌‌گرایان را با آرایشی نوین تحت عناوین حکمرانی و عدالت‌خواهی، فسادستیزی و مردم‌دوستی بیان می‌کنند و بر تیرگی و غبارآلودگی فضای ملتهب مجازی و شبکه‌های اجتماعی می‌افزایند. @hekmat121
📌 مشکله-ی چپ اسلامی 🔸 یکی از پدیده های نیم قرن گذشته جوامع اسلامی و بخصوص ایران، شکل گیری جریان چپ اسلامی با الهام گیری از ادبیات هگلی - مارکسیستی است که به نقد اساسی بنیانهای تمدن اسلامی و دستگاه فقاهتی و حکمتی اسلام پرداختند و با ادعای عمل گرایی سعی در تأسیس دانش های معطوف به عمل بودند و زیربنای این اتفاق را اسلامی سازی و تأسیس دانستند که سعی داشتند با مراجعه به کتاب و سنت مشروعیتی برای آراء و اندیشه های هگل، مارکس و نومارکسیستی های غرب هم دست و پا کنند. 🔹 تأکید بیش از اندازه این جریان بر عمل موجب شده که با ادعان به تقدم اراده بر معرفت، بنیاد نسبی-گرایی را در جامعه ایرانی با چاشنی خلوص گرایی و نواخباری گریایجاد کنند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز سعی در تفسیر اراده گرایانه از انقلاب و آرمانهای آن ارائه دهند. تفسیری که بر پایه تضاد و تقابل صورتبندی شده است و راه را برای وحدت گرایی آحاد جامعه و اتصال فطری ملت ها مسدود می کند. 🔸 چپ اسلامی در طول نیم قرن گذشته صورتهای مختلفی داشته است و هر صورتی از آن در برهه ای تاریخ انقلاب اسلامی همراهی کوتاه مدتی داشته است و پس از مدتی این همراهی به تبدیل شد و موصعی انتقادی - اصلاحی به خود گرفت و از تغییر عقلانیت انقلاب اسلامی و تأسیس فلسفه و فقه جدید برای توسعه یافتگی و تحقق عدالت سخن به میان آوردند. اما به تدریج با تغییر نسلی در آن جریانها به تقابل روی آورد و عَلَم مخالفت با مکتب فلسفی و فقاهتی انقلاب اسلامی را برداشتند. 🔹 چپ اسلامی در هر دوره ای و بخصوص در معرکه تزاحم-ها و نضادهای اجتماعی در قامت ظاهر می-شود و توسعه نیافتگی و عدم تحقق عدالت و تلقی های غرب ستیزانه خود از انقلاب اسلامی را معلول نقص در مکتب فکری و عقلانیت عملی انقلاب اسلامی می دانند و راهی به رهایی از آن را جستجو میکنند. این جریان با سکوت در بر ظلم و ستم هایی که توسط اعتشاش گران به حق اسلام و انقلاب و مردم میشود به برجسته سازی ضعف ها و نواقص می پردازند و حرف های خیالی و اضطراری و خود را تکرار می کنند. حرف هایی که در طول نیم قرن اخیر هیچگاه به یک طرح درست و درمان برای التیام دردها و درمان بیماری های اجتماعی منتهی نشده است. بلکه بر حیرت و ناامیدی آحاد جامعه افزوده است و امید به پیشرفت و اعتماد به سرمایه های واقعی و هویت تمدنی را تضعیف و تحقیر کرده است. 🔸 در حالی که اگر درست نگاه شود بخشی از ناکامی ها و مشکلات اجتماعی جامعه اسلامی، مانع تراشی ها و تفسیرهای و غلط از آرمانها و ارزشهای انقلابی و اسلامی است که موجب سرمایه های اجتماعی شده است و با تصمیمات غلط، اعمال خودسرانه ، تفرقه برانگیز و وحدت شکنانه جریانهای غیر انقلابی و مخالفان خارجی را مدعی و طلبکار کرده اند و انقلاب اسلامی و مسئولان عالی نظام باید چوب ندانم کاری آن تندروی ها و تفسیرهای غلط علم ستیزانه، اخلاق گریزانه و غرب ستیزانه و حتی هویت ستیزانه آنها را بخورند. https://eitaa.com/hekmat121/950