eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
418 عکس
123 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 هویت ملی از منظر حکمت عملی 🔸 در عصر جدید، عصر تجدد و کثرت، عصر تکنولوژی و رسانه، عصر فردگرایی و منفعت جویی، آنچه جوامع را در برابر تغییرات نابهنجار اجتماعی و هرج و مرج‌های فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بیمه می‌کند است. هویت زیرساخت قدرت و عزت فرد و جامعه و عنصر مهم اتصال_تمدنی است. 🔹 در جوامع گذشته چون این میزان از تفاوت و تمایز فکری و فرهنگی و مرزکشی‌های جغرافیایی و سیاسی وجود نداشت و انسانها به وحدت نزدیکتر بودند مقوله هویت چندان برجسته نمی‌شد و به راحتی یک فرد از شرق به غرب مهاجرت می‌کرد و با کمترین دغدغه‌ای در جامعه جدید سکنا می‌گزید و با اهل جامعه ارتباط برقرار می‌کرد. اما در زمانه‌ی تجدد و صنعت، انسانها تمایز جوهری یافته‌اند و در کثرت و تفاوت زیست می‌کنند و از وحدت حقیقی فرسنگ‌ها فاصله گرفته‌اند. 🔸 شاکله وجودی و شخصیتی افراد در مناسبات اجتماعی است. براساس حکمت متعالیه چون انسان نوع متوسط است و براساس بینش‌ها، تعلقات، روابط و کنش‌های ناخوداگاه و یا خودآگاه به صورت جوهری ساخته می‌شود هویت هم به تدریج و در متن بینش‌ها، تعلقات، روابط و کنش‌ها ساخته می‌شود و در ادامه مسیر حیات تقویت و یا تضعیف می‌شود. 🔹یکی از اقسام هویت، هویتی است که در نسبت و رابطه‌ی با زادگاه، وطن و جامعه و کشور شکل می‌گیرد که به آن گفته می‌شود. 🔸هویت ملی صرفا مقوله‌ی عارضی، تبلیغی و رسانه‌ای نیست بلکه امر وجودی و هستی‌شناسانه است که به ساخت شاکله و ذات انسان وابسته است. ریشه هویت ملی را در فهم انسان از جامعه و وطن و تعلقات و ارتباطات او با جامعه و ملت می‌بایست جستجو کرد. اگر کسی خود را جزء حقیقی یک کل (جامعه، ملت، کشور) دانست به نحوی که تاریخ گذشته را شناسنامه خود بداند و آینده خود را متعلق به کل تاریخ و جامعه و ملت خود تلقی تعریف کند، فرآیندهای موجود را امکان‌ساز خود و محصولات خود را خروجی آن فرایندها و امکانها تلقی نماید او دارای هویت ملی است. 🔹هویت ملی محصول فرایندی‌ِ مجموعه‌ای از سازوکارهای درونی جامعه به عنوان یک "کلِ فرهنگی" است. محصولی که نه حاصل جمع جبری اجزا جامعه، بلکه رویش نیروی علّی جدید در آن کل است که به صورت ساختاری نرم به سلوک و کنش آحاد جامعه معنا، جهت و نظم می‌دهد. 🔸بنابراین هویت ملی، لایه‌ی زیرین و واقعی همه‌ی کنش‌های بالفعل انسانی است. هر چقدر این لایه زیرین مستحکم‌تر و عمیق‌تر و عمومی‌تر باشد، سایر ساختارهای جامعه و کنش‌های افراد فعال‌تر، پویاتر و سازنده‌تر خواهد بود. 🔹 براساس حکمت عملی و با توجه به توضیحات فوق روشن می‌شود که وطن، صرفا خاک و همچنین ملت فقط جمع جبری افراد در یک محیط جغرافیایی نیست، بلکه آنچه خاک را وطن و جمع افراد را ملت و جامعه می‌کند عنصر عقیده و ایمانِ تعلق آفرین، تعهدزا و مسئولیت آور است که ساخت حقیقی جامعه و روح وطن و ملت است و همه‌ی ساختارهای حقوقی و صنعتی بر آن استوار است. بنابراین هویت ملی برآمده از توجه و تعلق به معانی و ساخت حقیقی جامعه و روح وحدت‌بخش و سازنده‌ی ملت است. 🔸 هر آب و خاکی به اعتبار ساکنان آن و هر جامعه و ملتی به اعتبار ساخت حقیقی و فرهنگی مستقر در بیناذهنیت افراد آن از معنا و حقیقت ممتازی برخوردار است که آن را از سایر سرزمین‌ها و جوامع مستقل و متمایز می‌کند و همین عنصر حقیقی است که سازنده هویت ملی برای آن جامعه است. بر این اساس در تحلیل هویت ملی می‌بایست به معانی مستقر در گذشته فرهنگی و عناصر وحدت‌بخش و تمایزبخش آن جامعه و ملت توجه کرد، البته معانی و عناصری که از دوام و پایایی و پویایی برخوردار بوده باشند و در لایه‌های زیرین فرهنگ و تطورات مختلف تاریخ حضور فعال بوده باشد. 🔹 به طور مثال هویت ملی جامعه‌ی ایرانی را باید در معانی مستقر در میراث فرهنگی و تمدنی ایران جستجو کرد که سازنده‌ی ساخت حقیقی ملت ایرانی و محور وحدت و همبستگی اجتماعی‌اند. سلمان فارسی و نوبختی، فارابی و ابن سینا، بیرونی و شیخ اشراق، خیام و عطار، سعدی و حافظ، سناعی و مولوی، کلینی و صدوق، مفید و طوسی، ملاصدرا و بروجردی، شیخ بهایی و میرعماد، لرزاده و فرشچیان، امیرکبیر و مدرس، مطهری و بهشتی، بهجت و طباطبایی، همت و باکری، کاظمی آشتیانی و فخری‌زاده، سلیمانی و همدانی و هزاران چهره دیگر هر کدام میراث‌داران عناصر وحدت بخش درونی و تمایز دهنده‌ی بیرونی در فرهنگ و تمدن ایرانی هستند. https://eitaa.com/hekmat121