eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
472 عکس
133 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 يؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ 🔸خدا فیض حکمت را به هر که خواهد عطا کند، و هر که را به حکمت و دانش رسانند در باره او مرحمت و عنایت بسیار کرده‌اند، و این حقیقت را جز خردمندان متذکر نشوند. 🔹سوره مبارکه بقره آیه 269 https://eitaa.com/hekmat121
این کانال اختصاص به مباحث مرتبط با حکمت اسلامی و فلسفه الهی و نقش آن در و در طول تاریخ پر شکوه تمدن اسلامی دارد. و ترویج اثار و اندیشه های حکیمان و فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه ایت الله طباطبایی شهید ایت الله مطهری شهید ایت الله بهشتی شهید آیت الله صدر علامه آیت الله جعفری علامه آیت الله مصباح یزدی علامه آیت الله جوادی املی و امام خامنه ای https://eitaa.com/hekmat121
🌺امام خمینی بزرگ حکیم معاصر: 🔸«بنا بر این سخنى که زبانزد بعضى است که این فلسفه از یونان اخذ شده، است، کى فلاسفه یونان از این حرفها سر درآورده و چه کسى سراغى از این حرفها در کتب آنها دارد. این حرفها در کتب آنها نبوده و نخواهد بود. بهترین کتاب فلسفى آنها اثولوجیا است که داراى مختصرى از معارف بوده و بقیه‌اش طبیعیات است، بلى شفاى‌ شیخ، فلسفه یونانى است و در آن هم این حرفها نیست. 🔸و باز گمان نشود که حاجى و یا حکماى اسلامى این حرفها را از خود درآورده باشند، بلکه این حرفها در بیشتر از منظومه است و سجادیه و و منبع و سرچشمه و مادر این حرفهاست. بیایید منظومه را با این ادعیه مقایسه نموده ببینیم در کدام یک مطالب و معارف حقّه بیشتر است؛ منظومه در یک رشته و اشاره به یک غرض است ولى ادعیه در رشته‌هاى مختلف و داراى اغراض متعدده است.» 🔹تقریرات فلسفه، ج‌۱، ص۸۸. https://eitaa.com/hekmat121
🔹 الهی در کلام بزرگ حکیم معاصر حضرت امام خمینی : 🔸«و در آیات شریفه اوّل سوره مبارکه «حدید» دقایقى است از ، و معارف جلیله‌ایست از اسرار الهیّت و تجرید، که در هیچ یک از مسفورات الهیّه و صحف اهل معرفت و اصحاب قلوب نظیر ندارد. و اگر براى صدق نبوّت و کمال شریعت حضرت نبىّ ختمى جز آن آیات نبود، براى اهل نظر و معرفت هم آنها کفایت مى‌کرد. و بالاترین شاهد بر اینکه این معارف از حوصله بشر خارج و از حیطه فکر انسانى بیرون است، آن است که تا قبل از نزول این آیات شریفه و امثال آن، از معارفى که قرآن شامل است، در بشر سابقه‌اى از این قسم معارف نبوده و راهى به این سرایر نداشتند. 🔹اکنون کتب و صحف اعاظم فلاسفه عالم، با آن که علومشان نیز از سرچشمه وحى الهى است، موجود است، که شاید بالاتر و لطیفترین آنها کتاب شریف اثولوجیا تصنیف گرانمایه فیلسوف عظیم الشأن و حکیم بزرگوار، ارسطاطالیس، است که اعظم حکما مثل شیخ الرئیس ابو على سینا، اعجوبه دهر و نادره زمان، سر خضوع و کوچکى در پیشگاه او زمین گذاشتند، و از رشحات فکر او منطق و تنظیم قواعد آن است، و به همین جهت او را «معلّم اول» گویند، و شیخ الرئیس فرماید که از زمانى که آن بزرگْ قواعد منطق را تنظیم نموده، احدى نتوانسته به یکى از قواعد او خدشه‌اى کند یا زیادتى تأسیس کند. 🔸با همه وصف، با آن که آن کتاب شریف را براى معرفة الرّبوبیّه تأسیس و تقنین فرموده، ببینید از اول تا آخر آن کتاب شریف براى معرّفى مقام ربوبیّت مثل این کریمه شریفه اول سوره «حدید» یا نزدیک به مفاد آن یا چیزى که بویى از این سرّ بزرگ توحید داشته باشد، دارد؟ و آن قول خداى تعالى است: هُوَ الاوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظّاهرُ وَ الباطن. و یا آن که شبیه این قول در تمام اقوال آنها هست: وَ هُوَ مَعَکُمْ ایْنَما کُنْتُم؟ اکنون، اقوام متعمّقون و اصحاب نظر و معرفت مى‌دانند چه اسرارى‌ در این آیات است، و خداى تعالى به چه کلام شریفى و سرّ بزرگى آخر زمانى‌ها را تشریف داده و به آنها منّت نهاده. 🔹هر کس رجوع کند به معارفى که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف مبدأ و معاد با معارفى که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامى و عرفاء شامخ این ملت است، درست تصدیق مى‌کند که این معارف از نور معارف قرآن شریف و احادیث نبىّ ختمى و اهل بیت او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا نموده‌اند. آن وقت مى‌فهمد که حکمت و عرفان اسلامى از یونان و یونانیّین نیست، بلکه اصلًا شباهت به آن ندارد. 🔸بلى، بعضى از حکماى اسلام به منوال حکمت یونانى مشى نموده، مثل شیخ الرّئیس؛ ولى حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفة الرّبوبیّه و مبدأ و معاد رونقى ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشى از براى آن نیست. 🔹آداب الصلوة، ص۳۰۲ تا ص ۳۰۴. https://eitaa.com/hekmat121
🌺حکیم بزرگ و حکمت و فلسفه الهی سید جمال الدین اسدآبادی در کلام آیت الله العظمی امام خامنه ای: 🔹یک نکته اساسىِ دیگر این است که امروز علاوه بر این‌که باید به مسائل اعتقادی اسلام پرداخت و اعتقاد به اسلام را در ذهنها و دلها راسخ نمود، باید اعتقاد به حاکمیت اسلام را هم راسخ کرد. این مطلب واضح است. این امری است که مسلمانان عالم در طول قرنهای متمادی و بخصوص متفکّرین بزرگ در قرن اخیر - از -جمال-اسدآبادی تا اقبال لاهوری، تا بزرگان فکر و اندیشه، تا علمای بزرگی در داخل کشور خود ما - دنبال آن بوده‌اند که دین خدا را حاکم کنند و این ادامه راه پیغمبران بوده است. امروز دستها، زبانها، نوشته‌ها و امواج تبلیغاتی، در این امر واضح ایجاد خدشه و درباره آن، سؤال ایجاد میکنند. بایستی این را در ذهنها مستحکم کنید. باید بدانند که حاکمیت اسلام، یعنی حاکمیت عدل و علم و انصاف بر مجموعه انسانها. حاکمیتی که میتواند هم جسم انسانها، هم دل انسانها، هم عواطف، اخلاق و زندگی واقعی و زندگی معنوی آنها و هم دنیا و آخرتشان را آباد کند. حاکمیت دین یعنی این. 🔸حاکمیت دین، در مقابل حاکمیت طاغوت است؛ که «اذا تولی سعی فیالارض لیفسد فیها و یهلک الحرث والنسل». حاکمیت طاغوت، حاکمیت فساد و حاکمیت ضایع کردن دین و دنیاست - نه فقط دین - کمااین‌که در گذشته کشور خودمان از نزدیک شاهد بودیم و کسانی که آن دوره را درک کردند، همه آن را حس نمودند. حاکمیت خدا، یعنی نجات و سعادت انسانها. حاکمیت دین خدا، یعنی پاسخگویی به نیازهای اساسی انسانها. هر نیازی که انسانها دارند - نیازهای معنوی، نیازهای مادّی، فردی، اجتماعی، دنیوی، اخروی و همه و همه - در ظلّ حاکمیت دین خدا تأمین میشود. بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 2 /2 /1377 https://eitaa.com/hekmat121/5
🌺 حکمت و علوم اسلامی و زمینه سازان انقلاب اسلامی در کلام امام خامنه ای: 🔸امروز صد و پنجاه سال است که برجسته‌ترین و شریف‌ترین عناصر سیاسی و دینىِ ملت ما پرچم حاکمیت اسلام را بلند کرده‌اند و پایش سینه زده‌اند و بسیاری در این راه جان دادند؛ امثال ، خراسانیها و -جمالّ الدینها. قضیه این‌طوری است. 🔹این، مربوط به امروزِ ما نیست که بگوییم دین و سیاست یکی است، عدّه‌ای هم بگویند یکی است؛ اما یک عدّه هم بگویند نه، خیلی هم یکی نیست! حرفِ امروز نیست؛ این حرف، صد و پنجاه سال ریشه دارد. پدرِ برجسته‌ترین زبدگان این کشور در راه مبارزه برای این فکر درآمد؛ هزاران جانِ پاک در این راه شهید شدند؛ مدرّسِ به آن عظمت سینه را برای این قضیه سپر کرد؛ اصلاً مشروطیت ایران برای همین پیش آمد، اگرچه بعد منحرفش کردند؛ عدّه‌ای بد و ناشیانه عمل کردند؛ عدّه‌ای هم متّکی به قدرتهای خارجی زرنگی کردند و آن را از دست مردم قاپیدند؛ بعد هم که بزرگوار آمد، از اوّل حرکتش را بر این اساس قرار داد و ملت ایران هم این را خواستند و میخواهند. من به شما بگویم حتی ملتهای لائیکترین دولتهایی که امروز حول و حوش ما هستند، همین‌طورند - من حالا اسم آن کشورها را نمیآورم، خودتان در ذهنتان مجسّم کنید - یعنی اگر شرایطی ایجاد شود، انسانی مثل امام و زمینه‌ای مثل آن روز در این کشورها به‌وجود آید و پرچمی بلند شود، همین ملتهایی که میبینید دولتهایشان دم از لائیک و لائیسیسم میزنند و هر کس ذرّه‌ای علیه تفکّر سکولاریستی دم بزند یا حرکت کند، پدرش را در می‌آورند، دور این پرچم جمع خواهند شد. اسلام این است و این درست است و به صلاح ملتهاست؛ ملتها این را میدانند. اگر امروز احکام اسلام در این مملکت اجرا شود؛ یعنی من و شما این توفیق را بیابیم که احکام اسلامی را اجرا کنیم، همه این گرهها و مشکلات باز و حل خواهد شد. 🔸ما هرچه عقب مانده‌ایم، به‌خاطر این است که در این زمینه‌ها یا کوتاهی کرده‌ایم یا نشده است. این فریاد صد و پنجاه سال است که در بین مسلمانان بلند است. مگر میشود از آن برگشت!؟ 🔹حال مظهر این تلاش صد و پنجاه ساله که محصول خون هزاران جانِ پاک است - آنهایی که شهید شدند، آدمهای معمولی نبودند که شهید شوند؛ مجاهدان، فداکاران، انسانهای سرافراز، رشید و شجاعی بودند که وارد میدان شدند و جانشان را دادند - چیست؟ مجلس شورای اسلامی، دولتِ جمهوری اسلامی، نظام اسلامی. اینها، محصول این همه تلاش است. فرقِ مجلسِ شورای اسلامی با سایر پارلمانهای دنیا این است. معنای این‌که باید حکم و قانون منطبق بر اسلام باشد، همین است. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس 7 /3/ 1383. https://eitaa.com/hekmat121/6
🗓سالروز وفات حکیم بزرگ سیدجمال الدین اسدآبادی (قهرمان حکمت و فلسفه اسلامی) امام خامنه ای: ‼️در راس همه چهره‌هایی برجسته خط نهضت بازگشت به اسلام راستین، متفکر انقلابی بزرگ مسلمان مثل سید جمال اسدآبادی است! ۶۲/۱۲/۱۲ ‼️سید جمال کسی بود که برای اولین بار بازگشت به اسلام را مطرح کرد کسی بود که مسئله حاکمیت را و خیزش و بعثت جدید اسلام را اولین بار در فضای عالم به وجود آورد. او آغازگر بازگشت به حاکمیت اسلام و نظام اسلام است. این را نمی‌شود دست کم گرفت و سید جمال را نمی‌شود با کس دیگری مقایسه کرد! ۶۰/۳/۳۰ ‼️درمیان نام‌آوران اخیر دنیای اسلام تنها کسیکه در دفاع از اندیشه نوین اسلامی در موضع تهاجم قرار داشت، سید جمال بود؛ آیا سید جمال را میشناسیم؟! سید جمال الدین اسدآبادی درصدد آن نبود که از اسلام دفاع کند؛ بلکه او سنگرهای فکر و فرهنگ و تمدن غرب را از موضع اسلامی خود بمباران میکرد تا آنها از خودشان دفاع کنند. او به آنها هجوم میبرد. او هرگز درصدد این برنمیامد که بنشیند اینجا و افکار اسلامی و احکام اسلامی را توجیه کند تا با فکر و فرهنگ و تمدن امروز جور در بیاید، بر خلاف بسیاری از شاگردانش مثل عبده و رشیدرضا و خیلی‌های دیگر، این اشتباه بزرگ را این مرد بزرگ مرتکب نشد! (کتاب جریان روشنفکری اسلامی در ایران ص۴۰) ۵۹/۲/۲۷
18 اسفند روز بزرگداشت بیدارگر مشرق زمین، حکیم بزرگ و فلسفه الهی سید جمال الدین اسدآبادی گرامی باد. https://eitaa.com/hekmat121/8
18 اسفند روز بزرگداشت بیدارگر مشرق زمین، حکیم بزرگ و فلسفه الهی سید جمال الدین اسدآبادی گرامی باد. https://eitaa.com/hekmat121/9
18 اسفند روز بزرگداشت بیدارگر مشرق زمین، حکیم بزرگ و فلسفه الهی علامه سید جمال الدین اسدآبادی گرامی باد. https://eitaa.com/hekmat121/9
به بهانه دیدار پاپ با مرجعیت شیعه پیام ایت الله العظمی خامنه ای به اجلاس هزاره‌‌ی رهبران دینی جهان‌ ۹/۶/۱۳۷۹ بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌ الحمدللَّه ربّ العالمین و صلّی اللَّه علی جمیع انبیاء اللَّه و رسله، سیّما علی خاتم النّبیین محمّد و اله الطّاهرین والسّلام علی‌بقیّةاللَّه فی الارضین. گردهمایی نمایندگان ادیان عالم را کاری شایسته و مبارک می‌شمارم و از خداوند متعال، توفیق عمل به گفته‌ها و تداوم تلاش برای بهره مند کردن بشریت از دین الهی را مسئلت می‌کنم. رهبران ادیان، امروز خود را جانشینان پیامبران و دنباله روان و ادامه دهندگان راه آنان می‌شمارند. هدف ادیان چه بوده و پیامبران به مخاطبان خود، چه پیامی را از سوی خداوند متعال عرضه کرده‌اند؟ پاسخ به این سؤال باید امروز راه و روش همه‌ی کسانی را که پرچم ادیان را در دست دارند، روشن سازد. بی‌شک ادیان همگی فلاح و رستگاری و نجات انسان را هدف خود دانسته اند و هر یک به تناسب زمان و مکان و ظرفیت مخاطبان، برنامه‌یی را از سوی خداوند به میان مردم آورده‌اند. آنان عموماً برای ابلاغ و تحقق بخشیدن به پیام خود، متحمل مجاهدتی دشوار و طولانی گشته و نمونه‌های ممتازی از فداکاری در راه عقیده و راه خود را در یادها ماندگار ساخته‌اند. این جهاد و تلاش مؤمنانه، برای رستگاری مردم و در راه خدا و عموماً در برابر امیال و غرض‌ها یا در برابر جهالتهایی که صاحبان اغراض به آن دامن می‌زده‌اند، بوده است. تاریخ جهان و کتابهای مقدس ادیان، سرشار از ذکر این مجاهدتها و تجلیل از آن مجاهدان است. دین خدا، رستگاری را برای مردمی خاص و زمانی خاص و منطقه‌یی خاص نمی‌خواهد، آن را بر مردم تحمیل نمی‌کند، و آن را مخصوص بخشی از عرصه‌های زندگی آنان نمی‌داند. بلکه همه‌ی مردم در همه جا و همه وقت و نسبت به زندگی فردی و اجتماعی خود، مخاطب پیامبران خدایند، و آنان با جلب ایمان و خرد و تلاش انسانها، هدایت الهی را به آنان هدیه می‌کنند و صراط مستقیم به سوی فلاح و صلاح را در برابر آنان می‌گشایند. شایسته نیست که برنامه‌ی پیام آوران سعادت انسان را به عمل فردی در رابطه‌ی روحی او با خدا منحصر دانسته و عرصه‌ی عظیم رابطه‌ی انسان با انسان، فرد با جامعه، انسان با محیط زیست، و تشکیل نظام اجتماعی و سیاسی را از آن محروم بدانیم. از نظر ما همه‌ی پیامبران خدا در این خطّ روشن، راه پیموده‌اند و ما به همه‌ی پیامبران ایمان و عشق می‌ورزیم: «لا نفرّق بین احد من رسله». ادیان الهی دنیا را پرورشگاه آدمی و محلّ امتحان او می‌دانند و منحصراً راه تعالی معنوی بشر را در بنای دنیایی سالم و به دور از عوارض طغیانها و خودخواهیها و تنگ‌نظریهای قدرت‌طلبان و ضعف و جهالت و انفعال کوته‌نظران، دانسته‌اند و برای ایجاد چنین دنیایی مجاهدت کرده‌اند. رها کردن و بی‌اعتنایی به طبیعت و نیروها و قوانینی که در آن برای تعالی انسان ودیعه نهاده شده است، همانند تصرّف ظالمانه و فساد انگیز در آن محکوم و مردود است. سلامت محیط پرورش آدمی، به معنای آن است که بشر با خدای خود، با درون خود، با همنوعان خود و با طبیعت پیرامون خود با صلح و سلامت رفتار کند. صلح به این معنای عام یکی از بزرگترین نیازهای بشر برای رشد و تعالی و رستگاری است. این صلح باید برخاسته از ایمان و اندیشه باشد. انبیاء کوشیده‌اند این حقیقت را واقعیت ببخشند. محیط سکوت ناشی از زور و رعب و فریبی که کارگزاران زر و زور در بخشهایی از عالم پدید می‌آورند، با صلحی که مبشّران رستگاری انسان بدان فرا می‌خوانند، بکلّی متفاوت و متناقض است. صلح باید بر مبنای عدالت و با معرفت به کرامت انسان و به دور از اغراض قدرتمداران عالم باشد. تحمیل سکوت و تسلیم بر مردمی که به دفاع از حق پایمال‌شده‌ی خود برخاسته‌اند آن صلحی نیست که پیام آوران صلح آسمانی به آن دعوت کرده‌اند. در همیشه‌ی تاریخ، قدرت‌طلبانی که جز به اشباع هوسهای سیری‌ناپذیر خود نمی‌اندیشیده‌اند خواسته‌اند از دین و رجال دینی نیز در راه مقاصد سلطه‌طلبانه‌ی خود بهره‌کشی کنند. هیچ دین الهی این نیرنگ بزرگ را تأیید نکرده است. بسیاری از جنگهای به ظاهر مذهبی آلوده به چنین سوء نیّتی بوده است. دین در خدمت سیاستهای سلطه‌طلبانه قرار نمی‌گیرد. دین حوزه‌ی سیاست و اداره‌ی امور جوامع بشری را در قلمرو خود می‌داند و همچون نظام سیاسی متکی به عشق و ایمان مردم با آن سیاستها مبارزه می‌کنند. بسیاری از ارباب سلطه و سیاستمداران قدرت طلب، دین را از تصرّف حوزه‌ی سیاست برحذر می‌دارند و میان دین و سیاست مرزی عبورناپذیر تعریف می‌کنند. هر چند این مرز هرگز مانع از دست اندازی آنان به حوزه‌ی دین و بهره‌کشی ابزاری از آن نشده است. ادامه در: https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=3020 https://eitaa.com/hekmat121/۱۰
امتداد معارف اسلامی در کلام ایت الله خامنه ای لزوم کشاندن مفاهیم ارزشی و معرفتی اسلامی به عرصه‌ی عمل  ✅ یکی از نیازهایی که مورد ابتلاء همه‌ی جوامع اسلامی و همه‌ی کشورهای اسلامی است و به آن نیاز دارند و بخصوص کشور عزیز ما که بحمدالله با نظام اسلامی اداره میشود به آن نیاز دارد، عبارت است از اینکه ما مفاهیم اسلامی را به مرحله‌ی عمل و به عرصه‌ی عمل بکشانیم. منظومه‌ی معرفتی و ارزشی اسلام یک مجموعه‌ی مفاهیمی است که آوردن این مفاهیم به میان مردم و آنها را به مرحله و منصّه‌ی عمل درآوردن، یک کار بسیار بزرگ و مهمّی است که ما هر جا این کار را نسبت به هر یک از این مفاهیمی که حالا بعد اجمالاً عرض خواهم کرد انجام دادیم، برای ملّت و کشور و برای آبروی اسلام و جمهوری اسلامی ارزشمند بود؛ و هر جا غفلت کردیم، محروم ماندیم. در واقع عرض بنده این است که عناوین و مفاهیم معرفتی اسلام جنبه‌ی عملیّاتی و ترجمه‌ی عملیّاتی پیدا کند و عمل به آنها ممکن و رایج بشود که این به خودیِ خود نمیشود و احتیاج به تلاش دارد. ... نیاز حکومت اسلامی به ابزارهای مناسب از منظومه‌ی معرفتی اسلام ✅ خب حالا نظام اسلامی تشکیل شد. آنچه ما میخواهیم عرض بکنیم این است: نظام اسلامی که تشکیل شد، آرمانهایی را مطرح کرد که خود این آرمانها هم مربوط به اسلام بود و از قرآن گرفته شده بود. اینها قبل از تشکیل نظام اسلامی به صورت یک آرزو گفته میشد، یا ممکن بود به صورت آرزوی دست‌‌نیافتنی در ذهن کسی بیاید، مثل قیام به قسط مثلاً، مثل عدم تحمّل ظلم -انظلام- مثل عدم استکبار، عدم ظلم، نبود ظلم، یا حیات طیّبه، تعالیِ اخلاقی انسان، رواج فضایل و از این قبیل آرمانها -اینها آرمانهای اسلامی است؛ اینها آرمانهایی است که جمهوری اسلامی مطرح کرده- [امّا] چیزهایی نبود که در مرحله‌ی عمل بتواند مورد توجّه قرار بگیرد. خب برای رسیدن به این آرمانها ابزارهایی لازم است. آن ابزارها هم که ما را به آن آرمانها برساند، باز در خود منظومه‌ی معرفتیِ اسلام بلاشک وجود دارد؛ چون امکان ندارد که مقصد را به ما بگویند و ما را تحریض کنند به رسیدن به آن مقصد امّا راه را جلوی پای ما نگذارند؛ چنین چیزی امکان ندارد. بنابراین راهش هم در کتاب و سنّت هست. حالا نظام اسلامی میخواهد به این آرمانها برسد، [لذا] بایستی این وسایل و ابزارهای رسیدن را که جزو مفاهیم معنوی و منظومه‌ی معرفتیِ اسلام است، جستجو کند، پیدا کند، اینها را عملیّاتی کند و راه بیفتد؛ یعنی در واقع این یک نرم‌افزار است برای سخت‌افزار حکومت اسلامی. حکومت اسلامی را به عنوان سخت‌افزار در نظر بگیرید، اگر نرم‌افزار مناسب خودش را نداشته باشد، به هیچ کار نمیخورد. نرم‌افزارش همین است که راه‌های رسیدن به آن آرمانها مشخّص بشود و حرکت در این جهت ادامه پیدا کند. لزوم به‌روز کردنِ تفکّر اسلامی به عنوان نرم‌افزار حکومت اسلامی   ✅خب حالا من امروز این را میخواهم عرض بکنم که نظام اسلامی به یک چنین نرم‌افزاری بنابراین احتیاج دارد. هر چه نظام اسلامی گسترش پیدا میکند و دامنه‌ی فعّالیّت نظام اسلامی گسترده‌تر میشود و افزایش پیدا میکند و میدانهای تازه‌ای در مقابل جمهوری اسلامی باز میشود و با چالشهای جدیدی مواجه میشود -چالشهایی که قبلاً وجود نداشته؛ چون هر چه میگذرد، چالشهای جدید، میدانهای جدید، کارهای جدید مطرح میشود برای نظام اسلامی- به همین تناسب احتیاج دارد که آن نرم‌افزار را، آن مجموعه‌ی معنوی را نو‌به‌نو تجدید حیات کند و به‌روز کند. عرض من این است. این، آن چیزی است که از فضلای صاحب‌نظر و متفکّر بِجِد باید مطالبه بشود و این کار باید انجام بگیرد. اینکه میگوییم به‌روز کردنِ تفکّر اسلامی و آن را -یعنی منظومه‌ی معرفتی اسلام را- نو کردن و به‌روز کردن، معنایش به هیچ وجه در آن منظومه‌ی معنوی نیست؛ نه، معنایش این است که یک حقایقی در کتاب و سنّت هست که ما تا وقتی احتیاج به آنها پیدا نکنیم، متوجّه به آنها نیستیم، متنبّه نیستیم؛ وقتی احتیاج پیدا کردیم، تنبّه پیدا میکنیم. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۴ /۱۲ /۱۳۹۷ https://eitaa.com/hekmat121/۱۱
لزوم گسترش عقبه‌ی فکری نظام اسلامی توسط متفکّرین با پرهیز از التقاط و تحجّر ✅ خلاصه هر چه نظام اسلامی گسترش پیدا کند و جلو برود، با مسائل جدید داخلی و بین‌المللی مواجه خواهد شد، با چالشهای جدید مواجه خواهد شد، با وضعیّتهای جدید مواجه خواهد شد و این او را نیازمند میکند به اینکه عقبه‌ی فکریِ تغذیه‌کننده‌ی نظام هم گسترش پیدا کند. آن عقبه‌ی فکری‌ای که نظام را دارد جلو میبرد و تغذیه میکند و از انحرافش جلوگیری میکند، باید تقویت بشود، باید مفاهیم جدید مطرح بشود. عرض کردم این مفاهیم جدید از بیرون نمی‌آید، از داخل خود مفاهیم اسلامی است، از متن قرآن و سنّت است که مطرح میشود. البتّه این کار -پیدا کردن مفاهیم جدید و بحث‌ کردن درباره‌ی اینها- کار همه کس نیست؛ فضلا و متفکّرینی بایستی دنبال این کار بروند که: 1⃣ با مبانی اسلامی کاملاً آشنا باشند، 2⃣قرآن را با دقّت مطالعه کرده باشند و تلاوت کرده باشند، تدبّر کرده باشند 3⃣ و از جمود و تحجّر فکری دور باشند؛ چون از این طرف یک خطر این است که یک آدم بی‌صلاحیّت و نیمه‌سواد و التقاطی وارد استنباط‌های جدید از آیات الهی بشود، از‌ آن طرف هم این خطر وجود دارد که یک آدم متحجّر که هنوز مسئله‌ی دخالت دین در زندگی اجتماعی و سیاست و حکومت برای او حل نشده بخواهد وارد بشود؛ نه، 4⃣باید انسانهای متفکّر، 5⃣شخصیّت‌های برجسته [وارد کار بشوند]. این مسئله، مسئله‌ی اوّلی بود که خواستم عرض بکنم. این بحث ظرفیّت زیادی دارد برای بررسی ‌کردن، مطالعه ‌کردن و در پیرامون آن حرف ‌زدن و به نتایجی رسیدن. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۴ /۱۲ /۱۳۹۷ https://eitaa.com/hekmat121/۱۲
احادیث امام کاظم(ع) نقطه عطف تاریخ فلسفه اسلامی 🔹از امام هفتم احادیثی رسیده است که منشأ عقل‌گرایی در مکتب بغداد است، و نقطه عطفی در تاریخ فلسفه اسلامی است؛ وصیت علمی امام کاظم (ع) نمونه تفسیر و تأویل الراسخوان فی‌العلم در مورد آیات عقل در قرآن از جمله آیه 18 سوره مبارکه «زمر» آمده است: «فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ». 🔸صدرالمتألهین که مهمترین بخش آثار و ثمره عمر فلسفه خود را پرداختن به احادیث ائمه شیعه علیهم‌السلام اختصاص داده به تشریح و تبیین، اصول و مبانی فلسفه اسلامی بر اساس حدیث امام موسی کاظم(ع) در توصیف عقل پرداخته است، به عقیده این فیلسوف اسلامی، فهم حدیث امام موسی‌بن جعفر(ع) نیازمند دانش عقلی و حکمت فلسفی بالایی و تبحر ویژه در علم حدیث است. 🔹ملاصدرا این حدیث را از طریق استادش شیخ بهائی همراه با اسناد مفصل آن، به امام موسی‌بن جعفر(ع) رسانده است و می‌نویسد: مضمون این حدیث متکی به براهین عقلی است امام در وصف عقل، حقیقت عقلی در کنار حقیقت قرآن و توافق این دو را مطرح فرموده است که قرن‌ها موضوع فعالیت‌های فکری متکلمان عقل‌گرا و فلاسفه اسلامی، فلسفه مسیحی، فلسفه یهودی؛ از جمله ابن رشد و ابن میمون بود که رساله‌های مستقلی با همین عنوان در توافق بین عقل و دین تولید کردند. 🔸امام در فرازی از حدیث توصیف عقل فرمود: «یا هشام هیچ وسیله‌ای برای عبادت خدا بهتر از عقل نیست» 🔹صدر‌المتألهین با توجه به این حقیقت، توافق حقیقت عقلی و حقیقت قرآنی در مشهد دهم کتاب خود در شرح این حدیث می‌نویسد در اینکه عقلاء در قرآن با بهترین وصفی که ممکن است چیزی وصف شود، توصیف شده‌اند، و در وصف این جمله امام در تأویل آیه 37 سوره مبارکه «ق» که فرمود: «یا هشام ان‌الله تعالی یقول فی کتابه ان ذلک لذکری لمن کان له قلب» نوشته است: «قلب جوهری عقلی است و حقیقت قلب همان عقل است که به واسطه حکمت، عقل بالفعل می‌شود و با این وصف، امام مبانی الهیات بالمعنی الاعم، کلام اسلامی و فلسفه اسلامی را در عصری که پیروان تشیع با شعار حشویه و حدیث‌گرایی محنط، سرکوب می‌شدند، با تدوین مبانی فلسفه اولی در وصیت عقلی به هشام، تشیع امامیه را پرچم‌دار عقل‌گرایی در جهان قرون وسطایی (midieval age) آن روزگار جاهلیت معرفی کرد. 🔸امام موسی‌بن جعفر(ع) با 35 سال امامت با تعیین برنامه آینده تشیع در شکل شیعه امامیه، و بیان ژئوپلتیک تشیع در منطقه نفوذ نیل تا فرات، خلافت عباسی را که در آغاز راه توسعه بود دچار چالش گسترده و عمیق ساخت که آثار آن در عصر رضوی، تاسیس دولت علویان در مغرب و چندین دولت نیمه مستقل در ایران بود. امام(ع) فلسفه سیاسی خود و رئوس قدرت سیاسی تشیع امامی را در گفت‌وگویی سیاسی با هارون الرشید خلیفه مقتدر عباسی مطرح کرده است.   *محمدرضا شهیدی‌پاک (استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز)   https://eitaa.com/hekmat121/۱۳
نیاز امروز به بازخوانی مفهوم سازنده توحید 🔸در منظومه قران کریم و مکتب اهلبیت (ع) و همچنین در نگرش بزرگان از حکما، عرفا، متفکران اسلامی و مصلحان اجتماعی، اساس معارف اسلامی و مفهوم محوری همه مفاهیم سازنده و زندگی ساز اسلام است و همه مفاهیم معنای زنده و پویای خود را در نسبت با حقیقت توحید می یابند. 🔹در انقلاب اسلامی نیز، کل اندیشه اسلامی بر بنیان و اساس مفهوم توحید سامان یافته و شبکه ای از مفاهیم اسلامی و اجتماعی شکل گرفت به تعبیر دیگر، همه مفاهیم ارزشمند اسلامی و آرمانهای متعالی انسانی همچون ولایت، عدالت، آزادی، امید و پیشرفت در حول مفهوم مرکزی توحید روح گرفته و جان تازه ای یافته و نوید بخش مدینه فاضله و حیات طیبه شد و همین کلمه توحید موجب توحید کلمه ملت شد و همه مردم از اقشار مختلف بدان اقبال نشان دادند و در مسیر آن حرکت کردند. 🔸مشکل اصلی جریان روشنفکری همچون مهندس بازرگان و بخصوص دکتر شریعتی و دیگر دغدغه مندان در تفسیر ناصحیح از توحید بود. علی شریعتی با دخیل کردن مفاهیم اگزیستانسیالیستی و مارکسیستی در تفسیر مفاهیم اسلامی از جذابیت زبانی و بیانی برخوردار شد و به جذب کوتاه مدت بخشی از نسل جوان شهری به تفسیری خاص از انقلاب و مبارزه و البته دوری آنها از جریان اصیل فکر انقلابی و اندیشه توحیدی شد، البته دیری نپایید که متاسفانه بعد از یک دهه شاگردان و ارادتمندانش بالکل توحید را کنار گذاشتند و یا جذب لیبرالیسم شدند و در منطق اومانیستی غرق شدند و نتوانستند با جریان توحیدی ملت همراهی کنند و یا همچون فرزندانش جذب نومارکسیسم شدند و مجموعا مشکلات و فتنه سالهای ۷۸ و ۸۸ را آفریدند. 🔹امروز بیش از هر زمانی نیازمند بازخوانی عمیق انقلاب اسلامی و اندیشه متفکران و رهبران انقلاب همچون امام خمینی، امام خامنه ای و شهید مطهری هستیم اندیشه ای که بر محور تفسیر فلسفی ، عرفانی و اجتماعی توحید سامان یافته است. گام دوم انقلاب اسلامی، عرصه بازگشت به اندیشه توحید و احیای توحید اجتماعی است، توحید رهایی بخش، توحید کرامت آفرین، توحید وحدت بخش، توحید زندگی ساز و الگوی پیشرفت توحیدی. 🔸اگر از این مهم غفلت کنیم برخی از منبری ها و سیاسیون با به مفهوم توحید قرآنی، به برجسته سازی مفاهیم دیگر هم‌چون ولایت، عدالت، آزادی، اعتدال و دوگانه های غیریت ساز و تفرقه افکن دیگر می پردازند. جریانهایی که علی رغم ضدیت در ظواهر و نتایج سیاسی دو رویه یک سکه هستند. 📌جریانی که انقلاب اسلامی را به متصف می کنند و جامعه را به ضدیت با علم و تکنولوژی و نظریه های فرا می خوانند و از معارف اسلامی و دانش فقه و اصول، و پناه بردن به هگل و نومارکسیسم برای زده و سخن می گویند. 📌 و یا جریان مدعی که با برجسته سازی مفهوم و از نواندیشی دینی و تبعیت از مفاهیم مدرن عالم غربی سخن می گویند و جامعه را به کرنش در برابر کدخدا و مفاهیم و علوم مدرن دعوت می کنند . 📌و جریانی که بر اریکه مفهوم نشسته و به ناامید کردن ملت و گل آلود کردن جامعه می پردازد و دیری نخواهد گذشت که اندک اندک از مفهوم عدالت نیز گذر کرده و به اپوزيسيون انقلاب خواهند پیوست. بله https://ble.ir/hekmat121 ایتا @hekmat121
معنای "نفی عبودیت غیر خدا" 🔹حقیقت اسلام "توحید" است و حقیقت توحید "یکی کردن" است. توحید، گذار از کثرات به وحدت، از اعتباریات به حقیقت و رهایی از بندها و آزادی از اسارت ها و زنجیرها، و پیوستن وجودی به کمال مطلق، زیبایی مطلق و عشق مطلق است. 🔹توحید طرحی برای زندگی متعالی و نقشه ای برای حرکت و پویاییِ بدون توقف است همانی که انسان بر آن مفطور شده است و در فطرت و سرشت خود آرزوی آن را دارد و جویای آن است توحید حقیقتِ فطری آدمی و نحوه شدن انسانی اوست، انسانی که "زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است" 🔹در توحید دو جنبه تواءمان نهفته است جنبه اثباتی و جنبه‌های سلبی. ❇️ توحید طرحی برای شدن و طرحی برای زدودن؛ ❇️ نقشه ای برای ساختن و نقشه ای برای تخریب است؛ ❇️ طرحی برای شدن آدمی و ساختن یک حیات طیبه انسانی است و از سوی دیگر طرح و نقشه ای برای زدودن موانع و اغیار، اسارت ها و زنجیرها و جای گذاری موجودات و افراد برحسب شرافت وجودی و نحوه نقش‌آفرینی آنها در سلسله مراتب خلقت است. 🔹 توحید با اذعان به وحدت خداوند و ایمان و به خالقیت یگانه، ربوبیت و الوهیت انحصاری آغاز می‌شود و اگر این اذعان و ایمان به الوهیت انحصاری خداوند موجود باشد طبیعتاً پرستش و عبودیت، راز و نیاز و دلدادگی و سرسپردگی را به همراه خواهد داشت. آدمی با تمام وجود و همواره مشتاق کوی خالق و رب و علاقه خویش است و نمی‌تواند از آن جدا شود مگر آنکه خود را فراموش کند چراکه "بودن آدمی" فقط و فقط در این ربط و اتصال وجودی معنا می یابد. 🔸اما نکته مهم اینجاست که این پرستش و عبودیت کی و کجا منشاء اثر می شود و زندگی فردی و اجتماعی مناسبات انسانی و معادلات جامعه را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد و سامان زندگی را بر اساس نظم توحیدی و معنای وجودی حقیقت می دهد و حیات طیبه را به ارمغان می آورد؟ 🔸در پاسخ باید گفت این اثر فقط و فقط زمانی آشکار می‌شود که همه اغیار ز دل زدوده شود و عبودیت و اطاعت غیر خدا به معنای واقعی کلمه سلب شود و همه موجودات در نسبت با حضرت حق و در جایگاه مخلوق باز تعریف شوند. 🔹اثر توحید در پرتو و سلبِ توهمِ الوهیت و معبودیت غیر خدا و جای گذاری موجودات و افراد در جایگاه واقعی خود در سلسله مراتب آفرینش آشکار می‌شود. 🔹بنابراین "نفی عبودیت غیر خدا" یعنی نفی همه توهمات و جایگاه های خودساخته پوشالیِ غیر مطابق با واقع. 🔸"نفی عبودیت غیر خدا" یعنی تعریفِ جایگاه ها و نقش ها و قرار دادن موجودات و افراد در جایگاه واقعی و شاءنی آنها در سلسله مراتب خلقت است. 🔸 "نفی عبودیت غیر خدا" یعنی برقراری تعادل و توازن و زدودن بی عدالتی ها و بی منطقی ها و زیاده خواهی ها. 🔸 در این نگاه "روح توحید" و عنصر حیات بخش و پویایی آفرین آن "نفی عبودیت غیر خدا" است که به جسم توحید یعنی اعتقاد به الوهیت خدا و شعائر عبادی ان روح می دهد، جان می ببخشد و به خیزش و جنبش می کشاند. 🌹 براین اساس توحید طرحی برای اقامه عدالت و قسط در همه عرصه ها و حوزه های وجودی آدمی، و برنامه ای برای هدایت مناسبات انسانی و خط مشی گذاری عمومی جامعه و دکترین تدبیر و مدیریت معادلات اجتماعی است. https://eitaa.com/hekmat121/15
تبدیل به بینات و مسلمات فکری جامعه اولین و اساسی ترین روش برای امتداد دادن مفاهیم دینی عرصه عمل و عینیت آیت الله خامنه ای: 🔹"ما معارفی در قرآن داریم، مفاهیمی در قرآن داریم که این مفاهیم حقیقتاً زندگی مقتدرانه و عزّتمندانه‌ی امّت اسلامی است؛ حقیقتاً مایه‌ی نجات امّت اسلامی از گرفتاری‌ها است؛ در قرآن این مفاهیم را داریم. 🔸برای اینکه این مفاهیم مورد عمل قرار بگیرد و تحقّق پیدا کند، اوّل باید این مفاهیم را جزو افکار جامعه‌ی اسلامی قرار داد و کاری کرد که برای جامعه‌ی اسلامی این مفاهیم قطعی و روشن بشود که هیچ‌چیزی جلوی آن را نتواند بگیرد. ما در این مرحله هنوز گرفتاریم، ما در این مرحله هنوز مشکل داریم؛ باید کاری بکنیم که این مفاهیم در جامعه‌ی اسلامی تبدیل بشود به ، به رایج‌ترین افکار مشترک بین همه‌ی قشرهای مردم؛ این کاری است که باید در زمینه‌ی قرآن انجام بگیرد. 🔹این جلسات و این نشستن‌ها و این تلاوتها و این حفظ‌‌‌ها -که همه‌ی اینها لازم و حسنه است- مقدّمه‌ی آن فهم عمومی و درک عمومی است".۱۳۹۶/۰۲/۰۷ بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات بین‌المللی قرآن https://eitaa.com/hekmat121/16
امتداد توحید در سیاست در فلسفه سیاسی امام خامنه‌ای حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا ❇️دومین جلسه از سلسه امتداد توحید در سیاست نشست‌های تبیینی «فلسفه سیاسی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای» با ارائه حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در مركز فقهی صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه برگزار شد. 🔹 در ابتدای جلسه حجت الاسلام سیدمهدی موسوی دبیر علمی نشست اهم مباحث مطرح شده از سوی حجت الاسلام والمسلمین پارسانیا در جلسه گذشته را اینگونه بیان كرد: 🔸مباحث طرح كلی اندیشه اسلامی در توحید اندیشه هایی است كه ابعاد اجتماعی و سیاسی دارند كه با یك مسامحه ای می توان آن را معناكاوی و پدیدارشناسی كلمه توحید دانست البته كلمه ای كه ذات و حقیقتی دارد و ساخته فرهنگ و جامعه و سوژه نیست. 🔹پدیدار شناسی توحید به این پرسش پاسخ می دهد كه توحید چگونه به زندگی معنا می دهد و روابط اجتماعی سیاسی اقتصادی سامان می دهد. از این رو آن را یك دكترین سیاسی اجتماعی اقتصادی دانسته اند. و در همین حاشیه توحید به نبوت ولایت سیاست و اجتماع پرداخته شده است. 🔸چون اینها لوازم باور به توحید است، توحید یك ذات و حقیقتی است كه محور نظام اجتماعی نوین و تمدن نوین اجتماعی است و این هر معنای دیگر را تحت تأثیر قرار می دهد و آن را تغییر می دهد به معنای دیگر با قبول توحید و نفی شرك و عبودیت غیر خدا، همه چیز و همه معادلات جهان دگرگون می شود. هیچ معنایی نمی تواند اینچنین دارای حاشیه و امتداد اجتماعی و سیاسی باشد. در این معنا همه عالم ظل وجودی او می شوند همه چیز آینه و نشانه اوست پس همه عالم و همه روابط اجتماعی عالم و روابط بین الملل معنای جدید می دهد. 🔹 توحید هم عقل می دهد و هم عقلانیت اجتماعی و هم از اسارت طاغوت و التقاط رهایی می بخشد. این معنا از توحید اگر با تعهد مسئولانه كه برآمده از روح توحید همراه شود نقش اساسی را در شكل گیری سیاست اسلامی و ساخت دولت و تمدن نوین اسلامی خواهد داشت. 🔹در ادامه حجت الاسلام والمسلمین پارسانیا به ارائه نظرات و دیدگاه خویش نسبت به دو كتاب رهبر معظم انقلاب(طرح كلی اندیشه اسلامی در قرآن و روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا) پرداخت كه مشروح آن تقدیم می شود: https://sccr.ir/News/10151/1 https://eitaa.com/hekmat121/17
📌عدم جواز اغماض در علم 📌ضرورت برخورد جدی با حرف غلط آیت الله خامنه ای: 🔹اساس حوزه برای علم است؛ حوزه علمیه است. ما می‌گوییم کام حوزه علمیه با علم برداشته شده است. پس علم، بافت حقیقی و پایه حقیقی و هویت حقیقی این حوزه را تشکیل میدهد - حوزه های علمیه همه جا اینجورند؛ مخصوص حوزه علمیه قم که نیست – یعنی حوزه علم محور است. 🔸علم محور بودن دارد؛ باید به این لوازم ملتزم شد. یکی از چیزهایی که لازمه‌ی علم محور بودن است، این است که مجموعه علم محور ، است. وقتی بحث علمی مطرح است، سوال مطرح است، با سوال باید با روی باز مواجه شد؛ همچنان که در سنت علمی سلف ارجمند ما هم این وجود داشته. 🔹 شما ملاحظه می کنید؛ در فقه فقهی زیاد است؛ گاهی با هم همراه هست. 🔸فرض بفرمایید مرحوم صاحب حدائق نسبت به صاحب مدارک، گاهی لحن تندی به کار می‌برد؛ باز متقابلا مرحوم صاحب جواهر نسبت به صاحب حدائق در مواردی به کار می‌برد. 🔹قبلا هم همینجور بوده است. مرحوم علامه در مختلف، در موارد متعددی به ابن ادریس به شکل عجیبی می‌تازد و نشان میدهد. البته باز ابن ادریس (رضوان الله علیه) به نوبه خود با همان بیان، با شیخ طوسی برخورد کرده است. 🔸این کار رایج است، اشکالی هم ندارد؛ اما در میدان علم. اگر ابن ادریس زنده می شد، می‌ایستاد، علامه پشت سرش نماز می‌خواند، دستش را هم می‌بوسید. اگر سید صاحب مدارک زنده می‌شد، صاحب حدائق و دیگران پشت سرش نماز می‌خواندند، دستش را هم می بوسیدند - در این شکی نیست - اما در میدان علم با هم برخورد می کنند؛ مانعی هم ندارد. 🔸این برخوردها معنایش این است که طرح سوال، طرح اشکال، طرح شبهه، طرح مسئله جدید، طرح شیوه جدید، ایرادی ندارد. 🔹اگر آنچه که مطرح شده است، غلط است، آن وقت باید با شیوه علمی با آن غلط برخورد کرد؛ یعنی اغماض در مواجهه ی با غلط علمی جایز نیست. 🔸کسی اشتباه علمی کرده است، و اینکه بگوییم «احترامش را حفظ کنیم، ملاحظه کنیم و نگوییم»، جایز نیست؛ نه، در باب علمیات، این مسئله وجود ندارد. 🔸باید از لحاظ علمی برخورد کرد، اما جلوی سوال را نباید گرفت. حوزه باید قطع سوال نکند. قطع سوال به قطع دانش می انجامد. راه سوال را نباید بست. 2/8/1389 بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم https://eitaa.com/hekmat121/18