eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
418 عکس
123 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌کتاب‌شناسی امتداد حکمت و فلسفه در عرصه های علمی و اجتماعی بخش سوم: 🔹فرهنگ فرهنگ پیرو و فرهنگ پیشرو، علامه جعفری شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، علامه جعفری 🔸 محیط زیست اسلام و محیط زیست، آیت الله جوادی آملی 🔹هنر زیبایی در اسلام. علامه جعفری سه شاعر، علامه جعفری موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی، علامه جعفری مجموعه ای از پیام ها و سخنرانی ها پیرامون هنر، جوادی آملی «نقش شاعران متعهد» 🔸فلسفه پزشکی رساله درباره پزشکی، علامه حسن زاده آملی رساله در باب فلسفه تشریح، علامه حسن زاده آملی 🔹مدیریت «رشد اسلامی»، استاد مطهری «مدیریت و رهبری در اسلام»، استاد مطهری پیش نیازهای مدیریت ، آیت الله مصباح یزدی اخلاق کارگزاران در اسلام، آیت الله جوادی آملی 🔸نقد و بررسی برخی از نظریه های علمی: «قرآن و قانون تنازع بقا و انتخاب اصلح»، علامه طباطبایی طرح ژئوم انسانی (شبیه سازی)، علامه جعفری داروینیسم یا تکامل انواع نقد و تحلیل، آیت الله سبحانی در حال تکمیل ... ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌فلسفه و نیاز به فیلسوف انقلاب، استاد : 🔹هيچ فنى به اندازه فلسفه به تجزيه و تحليلهاى عقلانى نيازمند نيست و فلسفه نيز با هيچ چيز ديگر- به اندازه اين و سر و كار ندارد- و همين امر موجب شده كه مسايل فلسفه بالطبع داراى يك نوع غموض و اعضال بوده باشد- شديد فلسفه به منطق نيز- از همين جا سرچشمه مى‌گيرد 🔸سر و كار داشتن زياد فلسفه با تجزيه و تحليلهاى عقلانى حكما و بالاخص حكماى جديد اروپا را متوجه اين نكته ساخت كه قبل از ورود در حل و فصل و تجزيه و تحليل معضلات فلسفى بايد انسان و افكار و ادراكات و و عقلانى انسان را مورد بررسى و مطالعه قرار داد تا آنجا كه بعضى يكباره معتقد شدند كه فلسفه خود انسان است. 🔹اين توجه توجه بسيار بجا و بموقعى است و ضمنا اهميت شگرف و عظيم منطق را كه بخشى از اين قسمت است روشن مى‌سازد. 🔸... با آنكه دست يافتن به معماهاى فلسفى منتهاى آرزو و غايت اشتياق غريزى انسان است و موفقيت در اين راه اعماق وجدان و بطون ضمير انسان را خرسند مى‌سازد غموض و پيچيدگى طبيعى مسايل فلسفى از يك طرف و جمود و خشكى آنها- يعنى بر كنار بودن آنها از مداخله عواطف و احساسات و سر و كار داشتن با منطق و تعقل محض از طرف ديگر موجب شده كه فلسفه در نظر غالب اشخاص با يك قيافه عبوس و گرفته‌اى جلوه كند. 🔹ولى ترديدى نيست كه سبك نگارش و طرز تفهيم مطالب عامل مهمى براى آسان كردن يا دشوار ساختن مطالب محسوب مى‌شود. 🛑اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج‌2، ص: ۵ _۶. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم فاتحه فکرت و ختم سخن نام خدایست بر او ختم کن 🖌حکیم نظامي، مخزن الاسرار ایتا https://eitaa.com/hekmat121
📌درس خارج مسیحیت شناسی آیت الله بروجردی استاد : 🔸من در سال 22 این توفیق را پیدا كردم كه رفتم بروجرد در خدمتشان (ایشان در زمستان 23 به قم آمدند و در سال 22 هنوز در بروجرد بودند) . ماه شعبان بود. 🔹پانزدهم شعبان كه شد طبق سنت آن درسی را كه می گفتند (خارج مكاسب بود) تعطیل كردند، گفتند: این پانزده روز را می خواهم یك بحث كوچكی بكنیم، و یادم هست بحث را پیش كشیدند و گفتند: من این مسأله را در حدود چهل و چند سال پیش كه در اصفهان بودم یك بار مطالعه كرده ام، تحقیق كرده و نوشته ام، و نوشته ام را دارم، و بعد از آن دیگر به این مسأله مراجعه نكرده ام. حالا می خواهم بعد از چهل و چند سال بار دیگر روی این مسأله مطالعه كنم. بعد خودشان گفتند: می خواهم به نوشته های خودم مراجعه نكنم بلكه از نو مطالعه كنم و سپس مراجعه كنم، ببینم آیا با آن وقت فرق كرده یا نه؟ بعد از ده پانزده روز كه بحث كردند، رفتند آن جزوه ی خودشان را آوردند. 🔸وقتی خواندند دیدند تمام آنچه كه حالا به ذهنشان رسیده است، در چهل و چند سال پیش نیز رسیده، با این تفاوت كه ذهن حالا پخته تر و ورزیده تر شده و آن وقت اصولی تر و قاعده ای تر بوده، حالا به متن اسلام واردتر است. گفتند: از نظر تحقیق فرق نكرده، فقط ذهن ما تر شده است. 🔹این، مقام یك است و باید هم چنین باشد. و من از این می ترسم كه جامعه ی ما این را فراموش كند، مردم افرادی را كه صلاحیت ندارند بپذیرند. ولی این مقام محفوظ است و باید هم محفوظ باشد. مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 413 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌چرایی جعل حدیث در صدر اسلام در بیان آیت اللّه بروجردی و 📌شباهت پس از انقلاب اسلامی با صدر اسلام در خاطره سازی ها، جعل تاریخ، حدیث سازی، متفکر سازی و ... 🖌فیلسوف انقلاب، استاد : 🔹شباهت ابتدای انقلاب با صدر اسلام ابتدای انقلاب، وضع مردم ما نظیر صدر اسلام است. باید قدرتهای حاكم موجود را در هم كوبید. دوره دوره ی جهاد و مبارزه است. در صدر اسلام این وضع تا زمان امیرالمؤمنین ادامه داشت بلكه به واسطه پیدا شدن امثال معاویه و انحراف خلافت از مسیر اصلی خود شدت یافت. زمان امام حسین وقتی كه كسی مانند یزید زعامت را به عهده می گیرد امام حسین قیام و انقلاب می كند. ولی از اواخر قرن اول و بالخصوص در قرن دوم و قرن سوم كه دوره سایر ائمه است، و بالاخص قرن دوم، دنیای اسلام یك دگرگونی خاص پیدا می كند، های_جدیدی علیه اسلام باز می شود و این طبیعی است. بعد از آن كه قدرتهای حاكم دنیا در هم كوبیده شدند و ملل مختلف به اسلام گراییدند به معنی این كه جزو قلمرو سیاسی اسلام واقع شدند و طبعا همه، شمشیرها را كنار گذاشتند و كتابها را در دست گرفتند، مردم شروع كردند به این كه این كتاب آسمانی را كه آمد و نظام دنیا را به هم ریخت و نظام جدیدی به وجود آورد بشناسند، آن را بخوانند و بفهمند. تازه مسلمان ها عشقشان برای فهم و درك قرآن چند برابر مسلمانهای دیگر بود. اگر انسان تاریخ آن دوره را بخواند می بیند كه چه شور علمی و چه عشقی سراسر كشورهای اسلامی را فرا گرفته بود! می گشتند دنبال كسی كه قرائت قرآن را بلد باشد. فارسی زبان یا تركی زبان یا هندی زبان بودند و با زبان قرآن آشنا نبودند. در درجه اول می خواستند قرآن را بخوانند و تلاوتش را یاد بگیرند. ما می بینیم در همان اواخر قرن دوم مسئله قرائت چقدر رواج یافته و قرّاء، كسانی كه خواندن قرآن را تعلیم بدهند، چقدر زیاد شده اند! بعد فهمیدن قرآن و تفسیر قرآن مورد توجه واقع شده است. می بینیم مفسرها از همان قرن پا به میدان گذاشته اند. چرا وضع و در همان قرن اول شروع شد؟ چون وقتی كه تقاضای یك كالا خیلی زیاد و بیش از حد شد و عرضه به قدر كافی نبود و كالای صحیح و درست به قدری كه همه را اشباع كند نبود میدان برای باز می شود. 🔸بیان آیت اللّه بروجردی خدا مرحوم آیت اللّه بروجردی را رحمت كند، این بیان از ایشان است؛ می فرمودند: در آن دوره این طور بود كه مردی از مدینه بلند می شد و مثلا به اقصی بلاد خراسان می رفت. حال این كیست؟ كسی است كه می گویند از صحابه پیغمبر است و پیغمبر را ملاقات كرده. دهها هزار نفر دورش را می گرفتند: تو را به خدا آیا تو پیغمبر را ملاقات كردی، تو خدمت پیغمبر رسیدی؟ بله. یك حدیث از پیغمبر بگو كه خودت از لبهای پیغمبر شنیدی؛ بگو تا ما بنویسیم و یادداشت كنیم. این برایشان یك بركت بزرگ بود. البته افراد متدین حاضر نبودند حرف خلافی بگویند. اگر چیزی از پیغمبر می دانستند برای مردم می گفتند و اگر نمی دانستند نمی گفتند. حال، همه این صحابه هم كه هفت سال، هشت سال، ده سال با پیغمبر نبودند، خیلی از اینها در سال آخر یا دو سال آخر عمر پیغمبر مسلمان شده بودند و از پیغمبر پنج یا ده حدیث حفظ بودند، چند تا قصه از پیغمبر می دانستند ولی اینقدر مردم هجوم می آوردند كه آنهایی كه اندكی ضعیف الایمان بودند یك چیزهایی هم لا به لای آن از خودشان می گذاشتند. 📎مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 267 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌ابعاد عرفانی و شاگرد بزرگ ایشان، حکیم متأله علامه بیان سلسله عرفای شيعه از آخوند ملاحسینقلی همدانی تا شهید مطهری در بیان شاگرد علامه و هم درس و دوست شهید مطهری ✔️ آیت الله سید محمد حسین تهرانی: 🔸بهترين و عالى‌ترين فقيه صمدانى و حكيم الهى و عارف ربّانى در رأس قرن گذشته مرحوم آية الحقّ آخوند مولى حسين قلى را بايد نام برد.... شاگردانى تربيت و به مكتب عرفان تسليم كرد كه هر يك ستاره درخشانى در آسمان فضيلت و توحيد بودند و تا مدّ شعاع بصر و بصيرت خويش عالمى را روشن و تابناك نمودند، از جمله عارف ربّانى آقا سيّد احمد طهرانى و شاگرد ايشان فخر الفقهاء و جمال العرفاء حاج ميرزا على آقا - اعلى اللّه مقامهما الشريف- هستند. 🔹فخرالمفسرين و سَنَدالمحققين، استاد گرامى ما حضرت علامه سيد محمد حسين طباطبائى با آن‌كه از اول عمر با دو بال علم و عمل حركت داشت و هم در مكتب فلسفه و هم در مكتب عرفان نزد مرحوم قاضى طى طريق مى‌نمود و با سپرى‌نمودن عمرى در قياس و برهان و خطابه و تقويت علوم فكريه از{اشارات‌} و{اسفار} و{شفا} و تحشيه آن‌ها، در عين اشتغال كامل به خلوت‌هاى باطنى و اسرار الهى و مراقبه عرفانى، بالأخره راحله خود را يكسره در آستان مقدس قرآن فرود آورد، چنان متوغّل در آيات سبحانيه مى‌گردد كه بحث و تفكر و قرائت و تلاوت و تفسير و تحليل و تأويل آيات قرآن براى ايشان از هر ذكرى و فكرى عالى‌تر و تدبر در آن‌ها از هر قياس و برهانى دلپذيرتر و مسرت‌بخش‌تر مى‌گردد و كأنَّه غير از تعبد محضْ مقابل صاحب شريعت غرا و اوصياى گرامش هيچ ندارد. 🔹 مكرم و ارجمندِ مهربان‌تر از ما، مرحوم آيةاللَّه شيخ مرتضى مطهرى- رضوان اللَّه عليه- كه آشنايى ما با ايشان متجاوز از سى و پنج سال است، پس از يك عمر درس و بحث و تدريس و خطابه و كتابت و موعظه و تحقيق و تدقيق در امور فلسفيه، با ذهن رشيق و نفس نقاد خود بالأخره در اين چند ساله آخرِ عمر، بالعيان دريافت كه بدون اتصال به باطن و ربط با خداى منان و اشراب دل از سرچشمه فيوضات ربانيه، اطمينان خاطر و آرامش سِرّ، نصيب انسان نمى‌گردد و هيچ گاه نمى‌تواند در حرم مطهر خدا وارد شود يا گرداگرد آن طواف كند و به كعبه مقصود برسد. و چون شمعى كه دائماً بسوزد و آب شود، يا پروانه‌اى كه خود را به آتش زند و همانند مؤمن متعهدى كه شوريده‌وار، دلباخته گردد و در درياى بى‌كرانه ذات و صفات و اسماىِ حضرت معبود فانى گردد و وجودش به سِعه وجود خدا متسع شود، در مضمار اين ميدان نهاد. 🔸بيدارى شب‌هاى تار و گريه و مناجات در خلوت سحرگاه و توغل در ذكر و فكر و ممارست در قرآن و دورى گزيدن از اهل دنيا و هواپرستان و پيوستن به اهل‌اللَّه و اولياى خدا، مشهود او بود. رحمةاللَّه عليه رحمةً واسعةً. «لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ» «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ» 🔹چندى قبل، از اين حقير خواستند تا براى سالگرد شهادت ايشان چيزى بنويسم. اين فقير كه حقاً مى‌ديدم، با وجود تراكم مشاغل و شواغل از قبول اين عهده پوزش طلبيدم. 🔸اخيراً كه مراجعه مكرر شد، روح آن گرامى مَدَد نمود كه اين مختصر را تحرير نموده و به عنوان مقدمه به رساله‌اى كه در سير و سلوك است ملحق نموده و براى شادى روح آن مرحوم در دسترسِ طالبان حق و پويندگان سُبُلِ سَلام و راه حقيقت قرار دهم. 🔹اصلِ اين رساله، اسّ و چكيده نخستين دوره از درس‌هاى اخلاقى و عرفانى است كه حضرت استاد گرامى ما علامه طباطبائى- روحى فداه- در سال‌هاى يك هزار و و شصت و نه هجريه قمريه، در حوزه مقدسه علميه قم براى بعضى از طلاب بيان فرمودند و اين حقير به عنوان تقريرات درس به رشته تحرير درآورده بودم و قرائت و مرور آن را در اوقات قبض و كدورت و خستگى، موجب تنوير روح و تلطيف جان خود مى‌دانستم. 🔸اينك پس از مرور مجدد و تنقيح و تكميل آن را آماده نمودم و پاداش و ثواب آن را به روح فقيد سعيد مطهرى اهدا مى‌كنم. {اللَّهُمَّ احْشُرْهُ مَعَ أوْلِيائِكَ الْمُقَرَّبينَ وَاخْلُفْ عَلى‌ عَقِبِهِ فِى الْغابِرِينَ وَاجْعَلْهُ مِنْ رُفَقاءِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ وَارْحَمْهُ وَ ايَّانَا بِرَحْمَتِكَ يا ارْحَمَ الرَّاحِمينَ.} سيد محمدحسين حسينى طهرانى‌ ✔️ منبع: رساله لب اللباب، ص: ۳۷. 🔷 تذکر: این متن به خوبی نشان دهنده رفعت حکمی و عرفانی علامه مطهری و رفاقت و دوستی صمیمی و صادقانه میان این دو شاگرد علامه طباطبائی و دو حکیم و عارف سالک، یعنی علامه مطهری و علامه تهرانی را ثابت می کند. شادی روح علامه طباطبایی و شاگردان ایشان بخصوص این دو استوانه حکمت و عرفان صلوات. 🌸اللهم صل علی محمد و آل محمّد 🌸 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌فطرت بنیان معرفت شناسی استاد : 🔹تنها با قول به است که انسان، هم از جهت ادراک و تفکر و هم از جهت گرايش و احساسات عالي انساني «جهتدار» مي‌‌‌‌‌شود، آنهم جهت ضروري. از نظر ما هرچند ذهن در ابتدا فاقد هر نوع ادراک بالفعل است‌‌‌‌‌ (اللَّه الذي اخرجکم من بطون امّهاتکم لاتعلمون شيئاً ...)و هرچند ذهن از نظر پذيرش معقولات اوليه (ماهيات) ماده خام محض و بلااقتضاء است (برخلاف نظريه افلاطون و حتي دکارت در تصور ماهيت جسم) و پذيرنده محض است، اما انتزاع معقولات ثانيه فلسفي و معقولات ثانيه منطقي به حکم استعداد فطري و بعد الهي خاص است، همچنان که استعداد تعميم معاني و معقولات اوليه يعني تجريد آنها و تعميم آنها نيز معلول استعداد خاص است که حکما از آنها به عقل بالقوه تعبير مي‌‌‌‌‌کنند. 🔸تعميم و تجريد و همچنين انتزاع معقولات ثانيه فلسفي و انتزاع معقولات ثانيه منطقي مولود استعداد فطري ذهن انساني است و اينهاست که به انسان امکان تفکر و استدلال و استنباط و استخراج احکام و قوانين کلي مي‌‌‌‌‌دهد. علاوه بر همه اينها يک سلسله تصديقات اوّلي فطري براي انسان هست که جهت تفکر را روشن مي‌‌‌‌‌کند.  🔹تجريد و تعميم و انتزاع، مايه‌‌‌‌‌هاي ثانوي تفکر را (مايه‌‌‌‌‌هاي اوليه که ماده خام تفکر است وسيله حواس به دست مي‌‌‌‌‌آيد) به دست مي‌‌‌‌‌دهد و يا به تعبير دکارت صورت تفکر را به دست مي‌‌‌‌‌دهد و تصديقات فطري کادر و جهت تفکر را؛ يعني جهت تفکر را ضرورت و لايتخلف مي‌‌‌‌‌کند و از اراده انسان خارج مي‌‌‌‌‌کند همچنان که جهان خارج هم از اين جهت نقشي ندارد. جهان بيرون دو نقش دارد: يکي اينکه مواد اوليه تصوريه را مي‌‌‌‌‌دهد از راه احساس و ديگر اينکه پاره‌‌‌‌‌اي تصديقات ثانويه را مي‌‌‌‌‌دهد از راه تجربه که البته به کمک قياس و تصديقات فطري است. 🔸 مثلًا امتناع جمع ميان نقيضين، امتناع جمع ضدين، امتناع دور، امتناع تقدم شي‌‌‌‌‌ء بر نفس، ضرورت صدق نتيجه با صدق مقدمتين، ضرورت صدق عکس مستوي و عکس نقيض با صدق اصل، ضرورت ثبوت قضيه از راه خلف يعني از راه ابطال نقيضش و امثال اينها جبراً مسير تفکر و کادر تفکر را و جهت تفکر را در همه يکنواخت تعيين مي‌‌‌‌‌کند واين است . 🔹و اگر انسان آنچنان بود که ماده خام محض بود و تحت تأثير مطلق عالم بيرون و مقياسي براي اطمينان به اينکه بيرون هم برخلاف اين مقياسها نخواهد شد نداشت، مثلًا در آينده جمع نقيضين، تقدم شي‌‌‌‌‌ء بر نفس، صدق اصل و عدم صدق عکس تحقق نخواهد يافت، به هيچ علم و ادراکي نمي‌‌‌‌‌شد اعتماد و اطمينان کرد. 🔹و اما از جنبه گرايشها. باز هم فطرت است که به انسان نوعي جهت داده و مي‌‌‌‌‌دهد.  یاداشت ها ج۱۱ ص۵۷ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌نقش در انتقال معاني فلسفی : 🔹يك قاضى علمى كه در يك مسئله علمى و خصوصاً يك مسئله قضاوت مى‌كند كارش بسيار دشوار و مصيبتش بسيار گران است، زيرا از يك طرف ، او را به سوى امور جزيى مى‌كشاند و نمى‌گذارد متوجه ، مجردات و مسائل ماوراى طبيعت بشود كه ديگر معيارهاى مادى در آنها به كار نمى‌آيد. 🔸و حتى تعبيرها و كه بيانگر مطلب و مقصود است در آن جا به كار نمى‌رود، 🔹زيرا اين واژه‌ها نيازهاى مادى و بيانگر خواست‌هاى مادى است. 🔸 و تنها در صورتى مى‌توانيم آنها را در فلسفه به كار ببريم كه آنها را از حجاب‌هاى مادى كنيم و تعينات و تشخصات را كه ملازم با جزئيت است از آنها سلب كنيم. 🔸روى اين بيان، اين واژه‌ها در هر مسئله فلسفى به كار رود انسان را در سقوط و گمراهى قرار مى‌دهد و تمام نتايج و معارفى كه بر اين الفاظ بار مى‌شود احتمال اشتباه و لغزش را به همراه دارد. ✔️منبع: علی (عليه السّلام ) و فلسفه الهی مجموعه رسائل علامه طباطبائى، ج‌1، ص: 195 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
روز امام علی (عليه السّلام): 🔹لَيسَ العاقِلُ مَن يَعرِفُ الخَيرَ مِنَ الشَّرِّ وَلكِنَّ العاقِلُ مَن يَعرِفُ خَيرَ الشَّرَّينِ؛ 🔸 عاقل آن نيست كه خير را از شر تشخيص دهد، بلكه عاقل كسى است كه ميان دو شر، آن را كه ضررش كمتر است بشناسد. بحارالانوار، ط-بیروت، ج75،ص6. 🌸🌸🌸🌸 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌 خلاصه حکمت و فلسفه الهی 🔸سرآغاز حکمت و فلسفه را در اسلام، می باست نزول وحی و دعوت حضرت ختمی مرتبت (صل الله عليه وآله) دانست چرا که جوامع الحکم را در اختیار انسان قرار دادند و عقل را به سوی کشف حقايق رهنمون ساختند و طریق معرفت به حقیقت را آشکار کردند و بر همین اساس جامعه جاهلی را به مدینه فاضله نبوی تعالی و ارتقا وجودی دادند. 🔸در یکی از جوامع الحکم در کلمات نورانی ایشان، می توان خلاصه حکمت و فلسفه الهی و طریق کشف حقیقت را دریافت کرد. حضرت رسول اکرم (صل الله عليه وآله ) فرمودند: 🔹أعلَمُکُم بنَفسِه, أعلَمُکُم برَبه آگاه ترین شما نسبت به خدا کسی است که به نفس خود آگاه تر باشد. امالی سید مرتضی ج2 ص329) 🔸 در نقل دیگری با این عبارت آمده است: 🔹أَعْرَفُکُمْ بِنَفْسِه، أَعْرَفُکُمْ بِرَبِّه داناترین شما در خودشناسی، خداشناس‌ترین شما است جامع الأخبار : ص 35 ح 12 ، روضه الواعظین : ص 25 ، الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة ،ج‏1،ص:75» 🔸به اذعان حکیمان و فلاسفه اسلام، همه مسائل اصيل فلسفى و مطالب قويم حكمت متعالى و حقايق متين عرفانى را از این دست روایات مى توان استنباط كرد. 🔸 بر اساس این روایت اساس، عصاره معرفت و حکمت دو محور مهم و است و تمام مسائل فلسفي بر گرد این دو قطب می چرخند و دور می زنند. مطالعه کتاب وجودی خود یعنی معرفت و علم به نفس انساني(خودشناسی) کوتاهترین و مطمئن ترین طریق و راه ورود به وادی توحید است. 🔸معرفت نفس و خودشناسی نه فقط یک طریق انفسی برای سیر معنوی فردی است بلکه بنیان و اساس حرکت جمعی و زیربنای تحول و تکامل اجتماعي و صیرورت وجودی جامعه و نهادهای اجتماعی نیز هست. حکیم الهی و مفسر قرآنی علامه طباطبایی اقدامات پیامبر اسلام در تحول و تکامل اجتماعي را بر همین اساس تبیین فرموده اند. (در مطلبی بعدی مطالعه بفرمایید.) 🔸برخی از مخالفان حکمت و فلسفه الهی، بر این عقیده اند که معرفت النفس و سلوک معنوی و حکیمانه انسان (اخلاق و عرفان) که نتیجه طبیعی حکمت و فلسفه الهی است نمی تواند به امتداد حکمت و فلسفه بیانجامد و در خیال و تمنای برای تولید و تبیین تضاد اجتماعی هستند که در واقع ریشه در غفلت از حکمت الهی و نبوی دارد. 🔸در حکمت و فلسفه الهی بنیان و اساس تغییر و تکامل اجتماعي همان توحید و معرفت نفس است و ریشه همه انحرافات در زندگی بشر و مدرنیته، غفلت از این دو اصل اساسی است. (ر.ک: پیام امام خمینی به گورباچف). ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌نقش اخلاق و فلسفه الهی در تحول اجتماعی با الگو گیری از فرایند تکاملی نهضت پیامبر اسلام در تبدیل جامعه جاهلی به مدينه فاضله نبوی 🔺متفکر قرآنی : 🔸پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) در عصرى برانگيخته شد كه قرآن كريم آن را به حق « » نام نهاد كه توده عرب «امى» بودند و از نعمت خواندن و نوشتن محروم بودند. 🔹هرگز نشانى از دانش و فرهنگ در ميان آنها نبود و اثرى از تمدن و شهر نشينى در ميان آنها ديده نمى‌شد. بر آنها حكومت مى‌كرد و از راه چپاول‌گرى و راهزنى، ارتزاق، به خون ريزى و پيمان شكنى مباهات مى‌كردند و در اين زمينه شعرها مى‌سرودند و به نياكان خود تفاخر مى‌كردند. 🔸بررسى‌هاى «جامعه‌شناسى و روان‌كاوى» اثبات مى‌كند كه در ميان هر ملتى اين حالت حكم فرما باشد زمينه رشد و گسترش عوامل تعصب جاهلى فراهم خواهد شد و پرواضح است كه هيچ چيز بيش از تعصبات جاهلانه ريشه‌هاى درخت پر بار را خشك و تباه نمى‌كند و استعدادهاى پذيرش حق را نابود نمى‌سازد. 🔸بسيار دشوار است كه براى چنين ملتى زمينه‌اى فراهم شود كه بتواند اين سدها را بشكند و اين گردنه‌ها را از سر راه خود بردارد و بتواند از تاريكى‌هاى جاهليت رهایی يافته، ريشه‌هاى رذايل اخلاقى را از بن بركند، سپس در: 🔸مرحله اول را جايگزين صفات نكوهيده ساخته در گسترش اعمال شايسته بكوشد، 🔹 و در مرحله دوم و را پيشه خود ساخته در رواج دادن دانش و فرهنگ از هيچ تلاشى فروگذار نكند، 🔸و در مرحله سوم به روى آورد و در پرتو آن به اوج كمال انسانى برسد و به سعادت دنيا و آخرت نايل آيد، كه نهايت اوج هر كمالى به سوى خداست. علی (عليه السّلام) و فلسفه الهی مجموعه رسائل علامه طباطبائى، ج‌1، ص: 202 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121