eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
307 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بگذرید از گنهم من خجل اربابم هر چه باشد نمی از خاک و گل اربابم بین ما گرچه زمین تا به سما فاصله است نیستم دور،که من متصل اربابم حور و قلمان جنان هم دل من را نبرند من فقط مشتری روی گل اربابم @hosenih هر کسی روز جزا همره ارباب خود است من کی ام ،منتسب و مشتمل اربابم گرمی مهر حسین است انیس دل من با وجودی که بدم مشتعل اربابم شب جمعه ست گدا سوی حرم آمده است راستش مست و خمارم کسل اربابم @hosenih با غم روضه ی شهزاده ی او میسوزم سخت میسوزم و خود معتدل اربابم ارباً اربا که شنیدید خدا میداند من مصیبت زده ی داغ دل اربابم خویش را با سر زانو به تن پاره رساند لشگری خندد و من منفعل اربابم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روضه شروع شد ؛ همه پر در بياوريد از اين بهشت ميوه ی نوبر بياوريد حالا كه حوض كوثر ما گريه بر شماست يك كاسه اشك ناب ،از آن ور بياوريد ما گریه می کنیم که دل شستشو کنیم پس از گلاب جاریِ قمصر بیاورید @hosenih در هیئتی که حال و هوای حرم پُر است یکشب مرا به شکل کبوتر بیاورید ای مردمان حاجت! از اینجا گذر کنید حاجت هر آنچه هست،بر این در بیاورید با "اشکِ گرم" ، خاطر ایمان خنک تر است ما گریه می کنیم که باور بیاورید... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به گوش تیر گفتا تیغ، بی سر کردنش با من اگر چشمی به سوگش خشک شد ، تَر کردنش با من تو کارت را بکن با شعبه ها من هم حواسم هست حسین اکبر اگر آورد، اصغر کردنش با من جواب تیغ را تیر اینچنین از روی زه پَر داد اگر اصغر بیارد ذبحِ اکبر کردنش با من @hosenih اگر که لاله ی عباسی خود را حسین آورد تو دستش را بزن ای تیغ،پر پر کردنش با من رها شد نیزه ای و گفت مسئولیت این سر از اینجا تا شبِ تقدیمِ دختر کردنش با من صدای نیزه را خاری شنید و گفت بعد از ظهر؛ ز خیمه هر که آمد سَدِّ مَعبَر کردنش با من @hosenih یقیناً شیشه ی پای رقیه بی تَرَک مانده مغیلان را خَبر کردم مشجّر کردنش با من همین طور اسبی از آن دور با نُه اسب دیگر گفت شبیه قاسمش ، چندیدن برابر کردنش با من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای که گره ز کار دلم باز میکنی جانم به لب رسیده چرا ناز میکنی مثل همیشه تا که ز تو دور می شوم با یک نگاه عاشقی آغاز میکنی در انتظار سیصد و سیزده نفر عمری بود که صحبت سرباز میکنی @hosenih صاحب نفس بیا و به داد دلم برس ای آنکه با دعای خود اعجاز میکنی تاکه به روی بال و پرم دست می کشی دل را زعشق لایق پرواز میکنی در بین گریه کردنم احساس می کنم داری محبتت به من ابرازمی کنی @hosenih تا که در عاشقی به در بسته می خورم با یک سلام در به رویم باز میکنی دل چون شکست نی لبک یارمی شود آهی کشی و سوز دلم سازمیکنی در وقت مرگ بر دلم افتاده ای حبیب این رو سیاه را تو سر افراز میکنی با یک نگاه تا به خدا می بری مرا کی یک غروب کرب و بلا می بری مرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ما هم پياله ايم به شرط سبوى اشک هم ناله ايم لحظه ی هر گفتگوى اشک نامى براى صورت عاشق نهاده اند دولت سراى گريه ميان دو کوى اشک تطهير دل به خون جگر مى کنم ولى تطهير ديده مى کنم از هر وضوى اشک @hosenih فرياد الفراق شنيدم به گوش دل از ناله ی شکسته و بى هاى و هوى اشک بوى بهار مى وزد از دامن سحر سجاده ام ببين شده خوشبو ز بوى اشک خواهى اگر که خوب بخوانى دل مرا بنشين شبى ز رسم وفا روبروى اشک تير گناه عصمت آيينه ام شکست سنگ گناه گشته چنان سد جوى اشک يا سيدالبکا سرى هم به ما بزن روى مرا بگير تو بر آبروى اشک ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ امین حضرت یکتا چرا نمی‌آیی چراغ دیده‌ی زهرا چرا نمی‌آیی پیمبر است که با گریه‌ی هر سحر گوید اَلا سُلاله‌ی طاها چرا نمی‌آیی @hosenih علی به ناله صدا می‌زند بیا مهدی صفای خانه‌ی مولا چرا نمی‌آیی حسن هنوز هم از کوچه‌ای تو را خواند غریب کوچه‌ی غم‌ها چرا نمی‌آیی حسین منتظرِ منتقم به گودال است امید زینب کبری چرا نمی‌آیی تو ریسمانِ اسارت ز دست عمه بگیر امیر قافله! جانا! چرا نمی‌آیی @hosenih هنوز پاسخ این درد را نمی‌دانیم که اهل بیت و تماشا! چرا نمی‌آیی بیا که آه یتیمان کربلا گویند: جواب خون دل ما چرا نمی‌آیی به آن یتیم که اشکش ز ترس بند آمد پناه هر دل تنها چرا نمی‌آیی به خونِ دیده‌ی عطشان کربلا برگرد دوای غصه‌ی سقّا چرا نمی‌آیی به استخوان شکسته، به سینه‌ی خسته که با لگد شده امضا چرا نمی‌آیی @hosenih قسم به خون به ناحق چکیده از نیزه امید سیّد بطحا چرا نمی‌آیی چه قرن‌ها که به غربت گذشته در غربت مقیم خیمه‌ی صحرا چرا نمی‌آیی تویی که صاحب عزای عزیز زهرایی سفیر ماتم عُظما چرا نمی‌آیی @hosenih هنوز منتظرت مانده سیزده معصوم هنوز منتظرت خونِ دیده‌ی مظلوم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حج‌ات قبول... نوبت قربانی تو شد وقت سماع و سلسله‌جنبانی تو شد احرام بسته‌اند ملائک به دیدنت برخیز وقت آینه‌گردانی تو شد @hosenih چشم انتظار مانده طلوعی همیشه را صبحی كه وقف مشرق پیشانی تو شد ذرات كائنات همه محو در تواند هستی هرآن‌چه هست همه فانی تو شد با تو تمام عرش به جریان درآمده‌ست عالم مطیع لهجه‌ی قرآنی تو شد احرام عشق بستی و از آن زمان به بعد چشمم چقدر آینه بارانی تو شد سرمست تا به بزم جهان پا گذاشتی هر گوشه، اشك، ساقی مهمانی تو شد @hosenih قربانی تو چیست؟ چه آورده‌ای؟ بگو؟ از هر چه هست و نیست، كه ارزانی تو شد؟ قربانی تو هیچ‌كسی نیست جز خودت حج‌ات قبول... نوبت قربانی تو شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در انتظار تو چشمم همیشه بارانی‌ست و بی‌تو حال و هوای دلم چه طوفانی‌ست بیا که خیری از این زندگی نمی‌بینم که لحظه‌لحظه‌ی عمرم پر از پریشانی‌ست @hosenih هوای خیمه‌ی قلبم بدون تو سرد است بهار؛ پیش دو چشمم شب زمستانی‌ست ز جاده‌ای که گذر کرده‌ای مسافر عشق ببین که جای قدومت چقدر نورانی‌ست درون سینه‌ی من پر ز آه تبدارست حدیث غیبت تو بین سینه زندانی‌ست @hosenih دعای ندبه‌ی هر صبح جمعه‌ام آقا به قصد آمدن تو برای مهمانی‌ست بیا که ماه عزای شهید بی‌سر شد بیا ببار که هنگام مرثیه‌خوانی‌ست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دلم برای تو تنگ است چاره‌ای آقا به سوی گوشه‌نشینان نظاره‌ای آقا تمام عمر به خود گفته‌ام به خواب مرو مباد بر تو کند یک اشاره‌ای آقا @hosenih برای آمدنِ تو چه کار کردم من چه گویَمَت چو بپرسی چه کاره‌ای آقا چرا هنوز ترا شاعرانه می‌خوانم هنوز در غزلم استعاره‌ای آقا هنوز بودن تو بین ما معمایی است اگر چه عترت و دین را اشاره‌ای آقا تویی به شهر مدینه هنوز آواره به شهر خویش نشستن اجاره‌ای آقا! هنوز حرف تقاص شکسته‌پهلویی است مدینه مانده و یک تخته‌پاره‌ای آقا @hosenih شبانه‌روز تمام موذنان با تو ندا دهند سر هر مناره‌ای آقا تو را به کعبه قسم فارس‌الحجاز بیا که هست منتظر یک سواره‌ای آقا تو نور فاطمه در هر میانه‌ای آری که گفته ساکن گوشه‌کناره‌ای آقا @hosenih صدای پای تو از کربلا رسد یعنی قسم به کشته‌ی گودال چاره‌ای آقا صدای ناله‌ی یا منتقم به گوش آید ز نعش بی‌کفن پاره‌پاره‌ای آقا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آن‌چنان که بارش باران ِ نم‌نم دیدنی است چشم خیس گریه‌کن‌های شما هم دیدنی است هم نزول حضرت جبریل سوی روضه‌ها هم گدایی‌کردن امثال حاتم دیدنی است @hosenih اکثر ایام گر چه خالی از زیبایی است چهره‌ی این شهر در ماه ِ محرم دیدنی است ظاهر آراسته خوب است اما این دهه صورت زخمی و موی نامنظم دیدنی است می‌شود معشوق با لبخند زیباتر ولی چهره‌ی هر عاشقی همراه با غم دیدنی است @hosenih صحنه‌ای از مرقدت نقش است در اندیشه‌ها کربلا بالای گنبد موج پرچم دیدنی است مثل آن روزی که یک‌عاشق به دلبر می‌رسد لحظه‌ی پیوستن شاه و گدا هم دیدنی است عشق‌بازی از نگاه مسلم و حر و حبیب باغریبی، سر به زیری، قامت خم دیدنی است یا غیاث المستغیثین منی هنگام مرگ میزبانی تو در آن واپسین‌دم دیدنی است @hosenih در میان نامه‌ی اعمال در محشر فقط روزهایی که برایت گریه کردم دیدنی است کاش می‌فهمید اهریمن که در ملک وجود حلقه‌ی خاتم به دست شاه عالم دیدنی است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در جهان دیگر غریبی نیست بعد از کربلا زندگی جز ناشکیبی نیست بعد از کربلا زندگی تکرار دیروز است و امروزی که نیست چون که در فردا نصیبی نیست بعد از کربلا @hosenih گر که معیار طبابت تربت کرب و بلاست هرچه می‌گردم طبیبی نیست بعد از کربلا دوستی‌ها دشمنی‌های به ظاهر دوستی‌ست واقعا دیگر «حبیبی» نیست بعد از کربلا بر مشامم می‌رسد... هر هفته در هیأت ولی در حقیقت بوی سیبی نیست بعد از کربلا @hosenih از گلوی کوچک شش‌ماهه وقتی که گذشت ظلم هم چیز عجیبی نیست بعد از کربلا روضه‌ی گودال هم تنها همین یک‌جمله است اسب حیوان نجیبی نیست بعد از کربلا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بر دل بی‌درد ما غم لطف کن زخم دل را باز مرهم لطف کن بر کویر چشم‌های خشک ما چشمه‌ای مانند زمزم لطف کن @hosenih گریه‌ای بی‌وقفه می‌خواهم ز تو مثل اشک نوح و آدم لطف کن بیرق تو آبروی عمر ماست ناله را در زیر پرچم لطف کن تا که پا بر جا بمانم پای تو اعتقادی خوب و محکم لطف کن روزی روزانه‌ی ما را بگیر جای آن اشک مُحرم لطف کن @hosenih روضه‌ی سربسته را پایان بده روضه‌ای باز و مجسم لطف کن سفره‌دار روضه‌ی تو فاطمه‌ست درک آن بانوی اعظم لطف کن در میان روضه‌های آتشین دیدن آن قامت خم لطف کن @hosenih دیده‌ام را زائر مهدی نما در کنارش کربلا هم لطف کن من که نشناسم کسی غیر از خودت چون که عمری دیده‌ام خیر از خودت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ یک وقت از ما نوحه و دم را نگیری سینه‌زنی و شور و ماتم را نگیری خیلی میان روضه‌هایت سود کردیم یک موقع از ما روضه و غم را نگیری @hosenih سینه زدم تا که گناهم را بریزی این کمترین چیزی که دارم را نگیری حال بد ما با وجود روضه خوب است از دست نوکرهات مرهم را نگیری آقا برای ما محرم خیرها داشت از ما گنه‌کاران محرم را نگیری با هم خریدی خوب و بد را بین روضه این گریه‌کردن‌های با هم را نگیری در بین روضه التماست می‌کنم من جانم بگیری، گریه‌هایم را نگیری @hosenih در بین هیأت کار من پرچم‌زدن شد دستان من خالی‌ست... پرچم را نگیری! یک شب میان روضه‌ات گفتم خدایا از نوکران شاه دو عالم را نگیری ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دستِ خالی زِ من و تارِ عبایش با تو مُژه‌ای از من و خاکِ کفِ پایش با تو زحمت روضه‌مان هم که فقط با زهراست قندش از مادر تو مزه‌ی چایش با تو @hosenih کاش می‌شد که در این یک‌دهه جان می‌دادیم ضجه از ما زدن و مرثیه‌هایش با تو وا غریبا ز تو و جامه‌دریدن با من وا حسینا زِ من و سوز صدایش با تو بین این روضه که پاگیر شدم فهمیدم گریه‌اَش از تو دم‌اَش از تو و جایش با تو مادرم گفت دَمِ پنجره فولادِ رضا گوشه‌ای در حرمِ کرببلایش با تو @hosenih یک سفر پای پیاده به زیارت با ما یک سحر گریه در ایوانِ طلایش با تو کاش می‌شد حرم عمه‌تان می‌رفتیم آرزو از من و یک بار دعایش با تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تا که باشد جگری پای تو فریادی هست ما خرابیم ولی مجلسِ آبادی هست سردیِ دوریِ تو گرم شود می‌آیی به زمستان بنویسید که مُردادی هست @hosenih گیرم از یادِ همه رفته‌ای اما سوگند سال‌ها پیشِ تو از گریه‌یِ ما یادی هست کربلاهایِ مرا داد امامِ هشتم کربلا هست اگر پنجره‌فولادی هست سینه‌ات سوخته و سینه‌یِ ما هست کبود می‌شود مثل تو هر کَس که در این وادی هست گوشه‌یِ چشم شما زخم شد و می‌گِریی تا بدانیم همه حضرتِ سجادی هست @hosenih مادرت در وسطِ روضه‌ی‌تان خورد زمین تا که گفتند در این قافله نوزادی هست نام زینب به لبت می‌رسد و می‌میرم حرف ناموس شما هست اگر دادی هست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بی حیایی پیکر دین مرا فرسوده است غفلت از صاحب زمان بر درد من افزوده است از دل زهرایی آقا خجالت می کشم آن قدر از معصیت کردن دلم آلوده است @hosenih چون توسل می کنم مادر مرا هم می خرد بی توسل کردنم این توبه ها بیهوده است من دلم گرم همین بازار عشق و عاشقی است چون پیمبر بارها این جمله را فرموده است: هر کسی غافل شد از قرآن و راه اهل بیت راه را گم کرده و بی راهه را پیموده است @hosenih جان فدای شاه عطشانی که از روز ازل وسعت رحمت میان روضه هایش بوده است در عزایش هر کسی اندازه ی بال مگس اشک ریزد، در قیامت راحت و آسوده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است آب و هوای تکیه برایم مقدس است اشک برای تو بخدا ارث مادری ست این قطره های جاری شبنم مقدس است @hosenih فرمود امام صادق علیه السلام که چون گریه کرد بر غمت آدم مقدس است در شش شبانه روز زمین آفریده شد شش گوشه ات برای خدا هم مقدس است @hosenih تو انتهای دار وندار منی حسین دیدی چقدر دار و ندارم مقدس است در بین ماه های خدا جور دیگری بر ما هلال ماه محرم مقدس است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سالار کاروان پر از یاسمن، حسین جمع صفات و خاتمه ی پنج تن، حسین دلدار مصطفی و علی و حسن، حسین برگرد و سوی کوفه نیا جان من حسین کم در میان کوفه عذابم نداده اند با کام تشنه گشتم و آبم نداده اند از بس که بین کوچه جوابم نداده اند دل خوش شدم به یاری یک پیرزن حسین @hosenih با تیغ و نیزه بال و پرم را شکسته اند دندان و کام شعله ورم را شکسته اند از پشت بام فرق سرم را شکسته اند نامردی است مسلک شان غالبا حسین شام بلند غفلت شان سر نمی شود چیزی برایشان زر و زیور نمی شود این جا دلی برای تو مضطر نمی شود برگرد و سر به وادی این ها نزن حسین دیگر بریدم از دل تاریک کوفیان از کوچه های خاکی و باریک کوفیان جان رقیه ات نشو نزدیک کوفیان چون می درند از بدنت پیرهن حسین باید نظر به قامت آب آورت کنی فکری برای تشنگی اصغرت کنی قدری نظاره بر جگر خواهرت کنی شاه غریب گشته و دور از وطن حسین این جا نمک به زخم عزادار می زنند زن را برای درهم و دینار می زنند طفل اسیر را سر بازار می زنند غیرت میان کوفه شده ریشه کن حسین @hosenih می ترسم این که بین بیابان رها شوی بر خاک داغ بادیه عطشان رها شوی غارت شوی و با تن عریان رها شوی برگرد تا رها نشوی بی کفن حسین ای وای اگر که اسب کسی سرنگون شود یا از فراز نیزه سری واژگون شود گودال قتلگاه اگر غرق خون شود ضجه زند عقیله که خونین بدن حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شکسته پر شده آقا دگر کبوتر تو به غیر سایه‌ی غم نیست یاور تو شب است کوچه به کوچه غریب می‌گریم که رفت آبروی من به پیش مادر تو @hosenih اگر که زنده بمانم ز شرم می‌میرم بایستم به چه رویی بگو برابر تو اگر خبر نرسد که نیا به کوفه حسین خدا کند خبر من رسد به محضر تو خدا کند که بیاید بلا فقط سر من مباد کم بشود تار مویی از سر تو برای تک‌تک‌تان نقشه‌ها به سر دارند تمام کوفه مهیاست در برابر تو @hosenih ذخیره آنقدر آقا شده است نیزه و تیر برای قامت عباس امیر لشگر تو چه قدر مأذنه از نیزه ساخته دشمن که بشنوند اذان علی اکبر تو سه‌شعبه دایه شده تا که شیر نوشاند سه‌جرعه از سه پر خود برای اصغر تو مرا غلام صدا می‌زند چه غم، ای کاش کسی کنیز نگوید دگر به دختر تو کنار خانه‌ی خولی صداش می‌آمد تنور کرده مهیا نهان کند سر تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را زیارت می‌کنم با دست بسته رهبر خود را به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم لب عطشان نهادم زیر خنجر، حنجر خود را به هر جا پا نهادم بر رویم بستند درها را که بر دیوارها بگذاشتم امشب سر خود را @hosenih به فرقم هر چه آتش بارد، از گل دوست‌تر دارم که وقف خاک جانان کرده‌ام خاکستر خود را به موج تیغ دشمن دوست را کردم چنان پیدا که گم کردم حساب زخم‌های پیکر خود را عذار نیلی از سیلی کنم تا هدیه بر زهرا فرستادم به همراه سکینه دختر خود را یقین دارم که مولا از برای دیدنم آید که سوی مکّه افکندم نگاه آخر خود را صدای ناله‌ی زهرا به گوشم می‌رسد آری که بالای سرم آورده مولا، مادر خود را الا ای یوسف زهرا میا کوفه که می‌ترسم به چنگ گرگ‌ها بینی علیِّ اکبر خود را @hosenih میا از کعبه ای مولای من در این منای خون که بینی بر فراز دست، ذبح اصغر خود را به دار عشق (میثم) تا زبان در کام خود داری مگوئی جز ثنای عترت پیغمبر خود را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هیچکس مثل من اینگونه گرفتار نشد با شکوه آمده و بی کس و بی یار نشد حال و روز منِ آواره تماشا دارد تکیه گاهم بجز این گوشۀ دیوار نشد روزه دارم من و لب تشنۀ سر گردانم بین این شهر کسی بانیِ افطار نشد @hosenih دست بر دست زنم دل نِگرام چه کنم مثل من هیچ سَفیری خجل از یار نشد خواستم برسانم به تو پیغام، میا پسر فاطمه، شرمنده ام انگار، نشد گر زنی سینه سپر کرده برایم صد شکر سینه اش سوخته از داغیِ مسمار نشد اهل این شهر همه سنگ زن و سر شکنند میهمانی سرِ سالم سوی دَربار نشد وای اگر که هدفی روی بلندی باشد دیده ای نیست که با لختۀ خون تار نشد @hosenih به سر نیزه پریشان شده مویم، اما خواهرم در پی ام آوارۀ بازار نشد پیکر بی سرم از پا به سر دار زدند این بلا بر سر من آمد و تکرار نشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شرمنده‌ی شما شدم آقا مرا ببخش در کوچه مانده‌ام تک و تنها مرا ببخش آن نامه کاشکی که به دستت نمی‌رسید گفتم بیا، به خاطر زهرا مرا ببخش آقا گمان کنم که به همراه کاروان می‌آوری سه‌ساله‌ی خود را مرا ببخش @hosenih با ساقی‌ات بگو که فقط فکر آب باش از قول من بگو تو به سقا مرا ببخش فردا ز بام دارالاماره صدا زنم یا اینکه سمت کوفه میا یا مرا ببخش باعث منم که خواهرت آواره شد حسین شرمنده‌ام ز زینب کبری مرا ببخش دیدم درون جمعیت انگار حرمله تیر سه‌شعبه کرد مهیا مرا ببخش اینجا همه ز نام علی کینه داشتند سربسته، وای از دل لیلا مرا ببخش جان می‌دهی غریب، تو بر خاک و کوفیان با خنده می‌کنند تماشا مرا ببخش @hosenih جایی که می‌شود تن تو پایمال اسب آقای من کرم کن و آنجا مرا ببخش ای وای اگر اسیر شود خواهرت حسین کوفه شود مصیبت عظما مرا ببخش وقتی به کوفه رد شدی از پیش پیکرم مولا ز روی نیزه‌ی اعدا مرا ببخش ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سلام شاه کربلا یا حسین درود ای خون خدا یا حسین سلام بر پرچم ماه غمت به گریه کن های شما یا حسین سرود دل های عزادار چیست؟ بیا نگار آشنا یا حسین @hosenih صدایی از کوفه ولی می رسد جگرخراش و غم فزا یا حسین مسلمت از بلندی مقتلش فقط تو را کرده صدا یا حسین نامه نوشتم که بیا، ای غریب جان علی کوفه نیا یا حسین کوفه نیا به اصغرت رحم کن به قاسم و به اکبرت رحم کن جماعتی قصد سرت کرده اند سرور مسلم، به سرت رحم کن خنجر تیز کوفیان آخته پسر عمو به حنجرت رحم کن @hosenih به اسب خود نعل قوی می زنند به استخوان پیکرت رحم کن دختری از پدر طلا خواسته به گوش های دخترت رحم کن صحبت شان با اسرا سیلی است حسین جان، به خواهرت رحم کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سمت هر کوچه می‌روم امشب می‌رسد کوچه در ادامه به تو به امیدی که دست تو برسد می‌نویسم دوباره نامه به تو پشت دیوار خانه‌ی طوعه اولِ نامه‌ام به رسم ادب السلام علیکَ یا مولا السلام علیکِ یا زینب @hosenih گر ز حال سفیر خود خواهی تشنه و خسته‌ام خیالی نیست خوب هستم اگر تو باشی خوب غیر دوری ز تو ملالی نیست من پشیمان شدم ولی صد حیف بی‌کس و یاورم در این وادی نامه‌ی اولم رسیده به تو مطمئنم که راه افتادی صبح، هجده هزار بیعت شد کوفیان آمدند دور و برم وقت مغرب نماز را خواندم یک نفر هم نماند پشت سرم سیدی از وفای این مردم بوی خون بوی جنگ می‌آید از روی بام‌ها ز چار طرف آتش و چوب و سنگ می‌آید @hosenih شک ندارم در این دیار، حسین غصه‌ها می‌شوند مأنوست گر می‌آیی بیا ولی تنها همره خود میار ناموست عصر امروز بود در بازار صحبت از گوشواره و خلخال صحبت از جنگ و از غنیمت بود صحبت از تیغ بود و از گودال بهتر این است در همین کوفه سرم از پیکرم جدا گردد شرم دارم ز چشم‌های رباب نکند اصغرش فدا گردد بعد از این بی‌وفائیِ امروز نگرانت شدم حسین، عجیب ترسم این است بین این مردم تو بمانی غریب‌تر ز غریب از بدِ روزگار می‌بینم که تنت روی خاک عریان است مادرت ناله می‌زند ای قوم پسر من غریب و عطشان است همه‌ی سعیِ مردم کوفه طرفِ کربلا کشیدن توست از همان ره که آمدی برگرد کوفه بی‌تاب سر بریدن توست @hosenih بدتر از سر بریدنت این است زینب تو، اسارت کوفه صدقه بر سلاله‌ی سادات وای من از جسارت کوفه تا قیامِ قیامت آبرویِ مردم این دیار خواهد رفت سر تو روی نیزه‌ی اعدا سر من روی دار خواهد رفت از خجالت میان این کوچه رنگ، از صورت سفیر پرید شاهد حرف مسلمت اشکی‌ست کز خجالت به روی نامه چکید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ جُز نمک بر جگرِ سوخته مرحم نکنم به فدایِ سرِ تو @hosenih سَرِ من می شکنند و سرِ خود خم نکنم به فدایِ سَرِ تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih